۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
همین ساعتها😭😭😭😭😭😭😭😭
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حاجحسین_سیبسرخی_تو_قتلگاه_شمر_نشسته_رو_سینه_.mp3
2.34M
شور
❌ تذکر: این صوت شامل روضه بسیار سنگینی از #امام_حسین میباشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه میشود با حال مناسب و در خلوت گوش کنید
📝 تو قتلگاه شمر نشسته رو سینه...
🎤 حاجحسین سیب_سرخی
◼️ ویژهٔ #عاشورا
🏴 ماه #محرم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_ساعت_شهادت
#ساعت۴عصرعاشورا
پيش مادر پيش حيدر ، سر بريدن
آقاى ما را با حوصله، سر بريدن 😭
❣﷽❣
🔳 #دودمه_امام_حسین_ع روز عاشورا
زینب من مدافع حرم باش
مراقب چادر دخترم باش!
نیفتد از سر چادر و معجر
الله اکبر الله اکبر
حسین سرباز ره دین بود
عاقبت حق طلبی این بود…
از سر نی گفت سبط پیمبر
الله اکبر الله اکبر
⬛⬛⬛⬛
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
عید قربان من است!
مادرم زهرا در این گودال مهمان من است
عید قربان من است!
خواهرم زینب پرستار یتیمان من است
عید قربان من است…
┈••✾•
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شام_غریبان
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
➖➖➖➖
دوباره در دلت آقا
غم شام غریبان است
به خیمه گاه شدی حاضر
چرا که عمه گریان است
ببین که چشم به راه توست
میان خیمه ای سوخته
صدای ناله ی ایتام
به قلبش آتش افروخته
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
➖➖➖➖
میان قتلگاه رفته
رقیه دیدن بابا
کنار پیکری بی سر
که دارد نقش ردّ پا
چگونه دختری معصوم
گلوی پاره اش دیده
به یاد کام عطشان ِ
پدر یک دم نخوابیده
رسیده جان او بر لب
امان داده به او زینب
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
➖➖➖➖
دوباره مادر اصغر
به یاد لعل شیرخوار است
به یاد حنجر پاره
میان خیمه بیدار است
بمیرم که نمانده است
قراری در دل ایتام
چگونه می روند فردا
با زجر و شمر به سمت شام
عقیله خون جگر گردد
با دشمن همسفر گردد
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸
عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت
آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت
نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها
گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت
وسط سرخی آتش دل زینب اما
یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت
بعد ها کنج خرابه به پدر دختر گفت:
تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت
از غم سوختن اهل حرم بود اگر
نیمه شب آمدو در کنج تنور آن سر سوخت
خیمه ها سوخت و باد آمدو خاکستر رفت
دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت
دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست
ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت
محمد جواد مطیع ها
#شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
#شب_یازدهم
#از_نیزه_رسد_نغمه_قرآن_حسین
#چون گشته کنون شام_غریبان_حسین
عصرِ دهم است و کربلا خاموش است
زینب که به گردابِ بلا مدهوش است
شد باغِ گلِ یاس تمامی پَرپَر
خون از رگِ هفتاد و دو تن در جوش است
با نیزه روَد راسِ شهیدان تا شام
از عرش صدای زمزمِ چاووش است
گویا که شده محشر کبرا بر پا
بین منظره ی عرض و سما مخدوش است
از یک طرفی دامن طفلی می سوخت
از یک طرفی زمزمه ای در گوش است!
هر خیمه بسوزد ز شرارِ آتش
عصرِ دهم است و کربلا خاموش است
#شد_کرببلا_مقتل_یاران_حسین
#ای وای شده_شام_غریبان_حسین
#شام_غریبان_کربلا
#هستی_محرابی
﷽
#شام_غریبان
دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب
اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب
فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب
نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد
نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد
هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای
به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای
به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای
نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان
شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان
همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار
به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار
به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار
شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال
به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال
همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر
میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر
و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر
رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان
کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان
تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید
ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید
ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید
چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند
به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند
به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی
به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی
به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی
اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم
لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم
میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است
سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است
به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است
دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان
شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان
هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است
به چهره های منافق، نقاب ها باقی است
قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است
عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ
میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ
بیا امام زمان، انتقام را برسان
جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان
میان اهل وِلا، انسجام را برسان
گِره ز شامِ عزا وا نمیشود بی تو
ز ما رضایتِ زهرا نمیشود بی تو
#حاج_محمود_ژولیده
#حضرت_زینب
#شام_غریبان
بگذار ناله از جگرِ خود برآورم
جانم بگیر تا شبِ غم را سرآورم
وقتی برایِ گریه ندارم ، نگاه كن
باید كه كودكانِ تو را دربرآورم
جسمی نمانده تا كه سپر بیشتر شود
چشمی نمانده تا كه دو چشمی تر آورم
باید دو طفلِ بی نفسِ زخم خورده را
از زیرِ خارهای بلا پَرپَر آورم
باید كه چند كودك ترسیدهی تو را
از خیمههای مانده در آتش در آورم
تا ساربان نیامده انگشت را بلند كن
باید روم زِ دست تو انگشتر آورم
باید برای دختركانِ یتیم تو
قدری بگردم و دو سه تا معجر آورم
پیراهن امانتی مادرم كجاست
گشتم نبود تا كه بر این پیكر آورم
نامحرمی به ناقهی عریان اشاره كرد
باید روَم به علقمه آب آور آورم
گیسوی مادرت زِ گلوی تو سرخ شد
باید كه چادری به سرِ مادر آورم
تا بازهم نگاه كنم بر حسینِ خویش
باید باز هزار نیزه شكسته درآورم
حسن لطفی
#حضرت_زینب
#شام_غریبان
همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقتِ نامحرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف
کمانیتر از این خواهر نمیشُد
حریفِ گریهی مادر نمیشُد
میببخشی خواهرت زیرِ کتک بود
گلوت از این مرتبتر نمیشُد
کنارِ ناقههای بی جهازم
میخندن بر من و سوز و گدازم
جنازترو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم
رُباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنارِ ناقهی عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته
رُباب است دلی پرتاب مهتاب
نتاب امشب به روی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب
زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد
حسن لطفی
4_5915707131092274923.mp3
2.3M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ مسجدی ( واحد سبک زمان دفاع مقدّس ) شام غریبان
ای تشنهیِ زخمی ای کشتهیِ بیسر
یک روزی از داغت میمیرد این نوکر
یا اباعبداللّه /۴/
چه گرد و خاکی شد گوشهیِ قربانگاه
پیکر به رویِ خاک بر نیزه رفته سر
نینوا بعد از تو کربوبلایم شد
در بندِ اعدا شد ناموسِ پیغمبر
مانده بلاتکلیف این خواهرِ مضطر
مابینِ خیمهیِ .... سوزان و این پیکر
یا اباعبداللّه /۴/
ای غیرتی برخیز حالِ مرا بنگر
شدم با سنان و.... حرمله همسفر
شد روضهیِ سختی حالِ پریشانِ ....
دختری که دارد دلشورهیِ معجر
آتش به دامن بود با صورتِ کبود
سهساله زد ناله مهدی بیا دیگر
یا اباعبداللّه /۴/
#نوحه_مسجدی #شام_غریبان #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین