eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫پسر فاطمه سلام سلام 💫خواهرت زینب آمده از شام 💫من که بی تو سفر نمیکردم 💫بی تو یک‌لحظه سرنمیکردم 💫مانده زخم فِراغ بر جگرم 💫سر پاک تو گشت همسفرم 💫بود بهر تَسلیِ دل من 💫سرِتو سایه بانِ محمل من 💫لشگر اشکِ من سپاه توبود 💫نفسم شعله هایِ آه توبود 💫صوت قرآن تو دلم را بُرد 💫چشم‌هایِ تو محملم را بُرد 💫چتر من سایۀ سر تو 💫مونسم بود اشکِ دختر تو 💫ای سرت بر سنان تماشایی 💫ای لبت‌خشک ودیده دریایی 💫تا کنی اشک چشم مارا پاک 💫دست بیرون بیار ازدل خاک 💫غم ایام را بپرس از من 💫قصۀ شام رابپرس از من.. 💫کوه اندوه ریخت برسر ما 💫شام شد کربلایِ دیگر ما 💫صوت قرآن کجا؟شراب کجا؟ 💫دستِ زینب کجا؟طناب کجا!؟ 💫یا اَخا شامیان بدند ، بدند 💫دختران تو را زدند ، زدند 💫من که‌خودبوده‌ام شریک غمت 💫من که‌بودم مدافع حرمت 💫حامی نازدانه ها بودم 💫سپر تازیانه ها بودم 💫هرچه توزخم دیدی ازدشمن 💫جای کعبه نی‌است برتن من 💫به تو و باغ لاله ات سوگند 💫به‌سفیرسه ساله‌ات سوگند 💫به‌لبت‌کزعطش ترک خورده ۲به تن کودک کتک خورده 💫به همه زخم‌هایِ سلسله‌ام 💫به قنوت نماز نافِله ام 💫به‌سِرشک دودیده‌ات سوگند 💫به گلوی بریده ات سوگند 💫نه‌فقط زینب‌است خواهرتو 💫تو امامی و من پیمبر تو داداش اگه نامحرم نبود .. بدنمُ نشون میدادم .. میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن .. بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده .. اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردمُ بزار برات بگم.... تو رو میون قتل گاه غریب گیر آوردنت رقیتُ تو کوچه ها یتیم گیر آوردنش از جای تازیونه ها نشونه بود روی تنش بچه ها هم میزدنش یتیم گیر آوردنش حسین .. ☑️چه خبره الان کربلا .. امسال مارو نبردی آقا ... اصلا امروز روضه خوان نداریم .. فقط همینُ بگم : همه از بالا شترها خودشونُ به زمین انداختن ... 🔘ای حسین ... 🔳رأس توکه روبرویِ خواهربوده 🔳خورشیدِ امید چند دختر بوده 🔳با دیدنِ حنجر تو میشد فهمید 🔳خنجرکه‌سرت بُریده لب پَربوده
بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین  *یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم* نه نای ماندن دارم ..... *چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره* نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن *اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟* مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین *داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته* {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین......  چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین شاعر:محمد بیابانی *این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت* بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! *حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم:حسین.......... ◾️◾️◾️◾️◾️
12502.mp3
1.28M
ام المصائب یعنی رونیزه ها سر دیدن ام المصائب یعنی رونیزه ها سر دیدن سر برادر دیدن غارت معجر دیدن ام المصائب یعنی غنچه پر پر دیدن ضجه مادردیدن شیر خواره بی سر دیدن ام المصائب یعنی لحظه ی غارت دیدن خیلی جسارت دیدن طعم اسارت دیدن ام المصائب یعنی خنده ی اغیار دیدن طعنه و ازار دیدن کوچه و بازار دیدن ام المصائب یعنی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
این اربعین اربعینه برائته از مشرکینه این جمعیت حرفش اینه با دست ما دشمن از پا میشینه از دنیا دل بریده شیعه شمشیر دودم کشیده شیعه از صور تا به صنعا خدا به اینجا ما رو کشونده راه زیادی باقی نمونده تا قدس از کربلا به والفجر و فتح المبین ای قدس میرسیم از راه از همین مسیر اربعین با لشکر ثارالله لبیک ابی عبدالله **** این سرزمین پادگانه اصحاب امام زمانه این دریا که بی کرانه بی تاب یک طوفان بی امانه دشمن باید بترسه از ما فرماندهیِ سپاه مولا اینجا تو علقمه است یا علی مونده تو صدامون ما هنوز رو سربندامون لبیکِ یا فاطمه است به این خاک و این سرزمین ای قدس میرسیم از راه از همین مسیر اربعین با لشکر ثارالله لبیک ابی عبدالله 🔻زمینه ▪️مداحی جدید 1403
. چهل شب است نمازم نشسته می خوانم شراره زد غم هجرتو بر دل وجانم چهل شب است که بر نی سرت چو ماه منیر به نور روی تو محمل به راه می رانم چهل شب است که چشم زنان بسوی من است چهل شب است سپر از برای طفلانم چهل شب است حسینم،زکف برفته قرار به خوردن کتک و تازیانه مهمانم چهل شب است اسارت،چهل فراز وفرود به یاد جسم تو در قتلگاه گریانم به کوفه برده شدم شهر آشنائی ها که از غریبگیش بهر خویش حیرانم به شهر شام بلا سختها گذ شته به من که لطمه هاش نموده بسی پریشانم ز یاد من نرود ضربه های چوب یزید به آن لبان پر از آیه های قرآنم چهل شب است به کوفه به شهر شام بلا بسان سرو سهی  قهرمان  میدانم چهل شب است که هر شب یه یاد صبح دگر به لب ترانه ی امن یجیب می خوانم گذشته است چهل شب چنان چهل سالی زهجر روی تو چون پیر زال می مانم هر آنچه را که بدیدم هر آنچه آه کشیدم به راه حق همه را من جمیل می دانم گذشت آن همه شب کربلا بیامده ام خجل زدفن رقیه به شام ویرانم... شاعر: اسماعیل تقوایی✍
*🏴مناجات و روضه اربـعیـن جابرابن عبدالله انصاری* *♣️ جابر ابن عبدالله انصاری؛ نقل شده اولین کسی بود که بعد از شهادت امام حسین و واقعه کربلا خودش رو به کربلا رساند (از مدینه حرکت کرد). در نهر فرات غسل کرد... نزدیک مزار اباعبدالله که شد سه بار تکبیر گفت الله اکبر و از هوش رفت و کنار قبر حسین(علیه السلام) بر زمین افتاد...  بعد از ساعتی به هوش آمد با چشم گریان، ناله کنان صدا می زد حبیبی حسین(ع)   سیدی حسین(ع)... آقای من مولای من حسین جان ...* 😭 *حرف من اینه... جابر ابن عبدالله فقط قبر امام حسین(علیه السلام) رو مشاهده کرد، جسم آقا در زیر خاکه... اما حالش اینگونه دگرگون شد و طاقت نیاورد... الله اکبر از صبر زینب،  بمیرم برای خواهرش زینب(سلام الله علیها) در آن لحظاتی که به گودی قتلگاه آمد... لا اله الا الله ... جسم بی سر برادر... بدن ارباً اربا ... بدن پر از زخم و نیزه شکسته...*😭 *این کشته فتاده به هامون حسین توست*            *این صید دست و پا زده در خون حسین توست*😭 *آه بمیرم خم شد این لبها را بر رگهای بریده گلوی حسین....*😭 *لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم... و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون*
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،بمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ ، وَ لَکُمُ الْمَوَدَّهُ الْواجِبَهُ وَ الدَّرَجاتُ الرَّفیعَهُ وَ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَکانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللّهِ عز و جل وَ الْجاهُ الْعَظیمُ وَ الشَّأْنُ الکَبیرُ وَ الشَّفاعَهُ الْمَقْبُولَه آن گونه که در عالم نام خدا بماند نام حسین رویِ لب‎های ما بماند از ابتدایِ دنیا تا انتهای دنیا عشق حسین تنها در قلب ما بماند ما نذر گریه داریم در روضۀ محرم یا ربّ مباد حتی یک قطره جا بماند دل کو به کو به هر دشت تا پا گذاشت برگشت اما همیشه می‎خواست در کربلا بماند این اربعین برات وصل است یا که هجران؟ سخت است دل میان خوف و رجا بماند این عمر می‎شود طی آخر غروب تا کی؟ ما می‎رویم و تنها این روضه‎ها بماند نوکر به سر هوایِ سلطان شدن ندارد اینجا گدا همیشه باید گدا بماند هر سی شبِ محرم «نوحوا علی الرقیه» باید برایِ داغش دل در عزا بماند آخر چه گویم از او ناگاه در هیاهو لکنت گرفت با تو ، اینکه چرا؟ بماند ________ به غارت برده دشمن دودمانم، دیده ای یا نه؟! غروب عمر را در آسمانم دیده ای یا نه؟! همان دُ دختر شیرین زبا بان تُ تو هستم گرفته آبرویم را زبانم دیده ای یا نه؟! پدر مویِ سرم شانه زدن دیگر نمی خواهد شرر را در میانِ گیسوانم دیده ای یا نه؟! شدم سرگرمی خندیدن طفلان این کوچه دلیلِ خنده های این و آنم، دیده ای یا نه؟! هر آن که رد شد از ویرانه با حیرت نشانم داد ورم کرده سر و چشم و دهانم دیده ای یا نه؟! دوتایی سنگ ها خوردیم، بابا من تو را دیدم تو هم من را، بگو تا که بدانم دیده ای یا نه؟! بیا تا زجر خوابیده بگیرم بین آغوشت به لب آمد ز هجرانِ تو جانم، دیده ای یا نه؟! اگر من را پذیرفتی، شهادت را نصیبم کن صلاحم را به ترکِ آشیانم دیده ای یا نه؟! شاعر : محمد جواد شیرازی *دیگه نفسش بالا نمیومد .. یه وقت دیدن داره با اشاره رو لبایِ بابا دست میکشه .. دیدن اشک میریزه لب هارو دست میکشه .. آروم بغل کرد سرُ .. لبها رو گذاشت رو لب هایِ بریده بریده شدۀ بابا .. بابا از مدینه تا حالا منو بوسیدی؟ نه والله .. بابا من کارمُ تموم کردم .. دعاکن من پیش تو برگردم .. یه سوال دارم از خانم؟ خانم چرا میگه منو برگردون پیش خودت بابا؟ بابادیگه خیلی ناراحتِ عمه ام زینبم .. از وقتی که از ناقه افتادم دیگه نمیتونم راه برم عمه منو بغل میگرفت آروم میزاشت زمین دوباره بغل میکرد .. انقدر محبت کرده .. * از ضرب کعب نی بدنم درد می کند از مشت استخوانِ سرم درد می کند اوباش ناز کردنشان جورِ دیگر است دارد هنوز مویِ سرم درد می کند .. ________ در ویرانه ، مهمان دارم امشب ماهِ تابان دارم میگردم دورِ تو تا جان دارم کنج خرابم با سرت آمدی برای بردن دخترت آمدی یا ابتا حسین .. ای از آبِ دریا محروم بینِ روضه میگم آروم صل الله علیک یا مظلوم کنج خرابم با سرت آمدی برای بردن دخترت آمدی یا ابتا حسین .. سیلی خوردم با بی رحمی هستم زخمی هستی زخمی درد مرا تنها تو می فهمی مثل تو پهلویم مثل تو ابرویم مثل عبای تو رفته النگویم یا ابتا حسین .. جا ماندم از عمه آن شب جانم آمد بابا بر لب زجر آمد دنبالم جای زینب رقیه تاکنون چکمه نخورده بود عمه اگر نبود رقیه مرده بود یا ابتا حسین ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا