eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ ‍ . خیمه به خیمه روضه به روضه دنبال تو می گردم ای منجی عالم شده دل تو راهی ِ مشهد از غربت جدّت رضا هستی پر از غم لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى' ای صاحب این روضه ها هستی کجا آقای ما بیا امامم لیت شعری أیْنَ مُعِزُّالاولیا ای مرهم قلب رضا شد خون جگر از کینه ها بیا امامم مهدی، أبانا العجل..... 🌸🌸🌸🌸🌸 از قصر مامون تا درب حجره خورده با صورت رو زمین، غریب زهرا هر بار که روی زمین نشسته افتاده یاد راه شام،آه و واویلا بین حجره کاری شده زهر جفا میپیچه به خودش رضا شبیه مارگزیده ها براش بمیرم بین حجره یاد غریب کربلا میزاره بین ناله ها سر روی خاک،آقای ما براش بمیرم مهدی أبانا العجل ... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی جوادش اومد به حجره تو آغوشش غریبونه جون داده بابا تو کربلا شد قضیّه برعکس اومد حسین پیش جوون ِ ارباً اربا ارباً ارباست شد پاره پاره پیکرش از هم جداس، فرق سرش وای از نگاه مادرش مظلومه لیلا ارباً ارباست موی حسین شده سپید روی عبا تنش رو چید قامت مادرش خمید مظلومه لیلا مهدی أبانا العجل ... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ثبت کنار مزار مرحوم در حرم حضرت رضا علیه السلام سروده شد مشابه سبک زیر خوانده میشود .👇
هدایت شده از روضه دفتری
. . @roze_daftari بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور .. همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین .. . @roze_daftari
‍ . آقا و و علیهم السلام امان از محنت / امان از غربت الهی پایان / پذیرد غیبت ابالزهرا را/ اذیت کردند وصیت میکرد/ جسارت کردند دید آزار از دست منافقان به او دادند نسبت هذیان جد تو شد مسموم زهر کین آجرک الله صاحب الزمان جواب: آجرک الله صاحب الزمان مدینه کارش / فقط آزارست پر از درد و رنج / غمش بسیار است حسن تنها و/ حسن مظلوم است شبیه جدش / حسن مسموم است تابوت او بود و تیر و کمان از جنازه اش خون گشته روان جسمش زخمی و پاره کفنش آجرک الله صاحب الزمان رضا بی یار و حبیب افتاده میان حجره غریب افتاده بمیرم پا تا سرش میسوزد تمام بال و پرش میسوزد فاطمه آمده گریه کنان جوادش بر سر و سینه زنان جد غریبت دست و پا زند آجرک الله صاحب الزمان مرتضی کربلایی .👇 @majmaozakerine
4_5861922376630930869.mp3
2.29M
‍ . |⇦• تو قرارمی .. و توسل علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── تو قرارمی، تو صاحب اختیارمی تو قرارمی، خوشیِ روزگارمی تو قرارمی، همیشه پای کارمی،آقا وقتی می گیره دل من میرم مشهد داره می میره دل من میرم مشهد سلطان منی، جان منی پرِ دردمُ درمان منی چه خوشم با تو همسایه شدم سایه ی سرِ ایرانِ منی «صلّ عَلی روحکَ یا امام رضا ..» ای امام من، رفیق بامرام من ای امام من، نگاهت التیام من ای امام من، غمت غم مدام من سرمستم با جام ناب سقاخونه ت اشکم میچکه تو آب سقاخونه ت صحن تو پناهگاه منه ضریحت شاهد آه منه آسمون کبوترهای تو خواهش دست کوتاه منه «صلّ عَلی روحکَ یا امام رضا ..» امام رضا، می مونه چشممون به راه یا امام رضا، سر قرارمون بیا یا امام رضا، بیا برس به داد ما،آقا کی دست منُ می گیره الا چشمت کی عذرم رو می پذیره الا چشمت محتاج نگاه تو منم اگه اینجوری فریاد می زنم تو شکوه حرم گم که میشم یاد غربتِ صحن حسنم «صلّ عَلی روحکَ یا امام رضا ..» @majmaozakerine •┄┅══༻○༺══┅┄• @majmaozakerine
➖➖➖➖➖➖➖ ماه صفر سررسید و شد وقت عزات ای رضا جانم امضا نما نوکری هارو با یک نگات ای رضاجانم دوماهه ما زیر خیمه مأنوس این گریه هاییم لبریز اشک و غم وآه از ماتم کربلاییم کلّ مصائب شد مرور بر روی فرش هیئتا از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام بلا واویلتا واویلتا ➖➖➖➖➖ از درب قصر تا لب حجره خود را به هر زحمتی بردی از بس نداشتی دیگه نایی صد مرتبه بر زمین خوردی افتادی و شد تداعی کوچه ی تنگ مدینه خورده زمین مادر تو از ضربه ی دست کینه گم کرده راه خانه اش در کوچه پیش مجتبی' شده پاره گوش فاطمه از سیلی یک بی حیا واویلتا واویلتا.... ➖➖➖➖➖ در حجره می پیچی به خود هی میکشی ناله ی جانکاه صورت گذاری به روی خاک با یاد گودال قتلگاه پیچیده در گوش شیعه روضه ی یابن الشبیبت خوندی تو روضه دم مرگ از جدّ شیب الخضیبت در کربلا جدّت شده زخمی با سنگ و نیزه ها از تن جدا شد رأس او با خنجر شمر از قفا واویلتا واویلتا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ➖➖➖➖➖➖
شور احساسی ای شاه رئوف، یا سیّدنا دریای کرم، ای روح عطا تا که توی این ،سینه نفسه هرگز نمیشم، من از تو جدا ای شمس شموس، چشم منو باز با نور حرم، روشن بنما آقا با توایم همیشه باخدا حک شده به روی قلب شیعه ها روحنا فداک یا امام رضا ای کوه جود سبب هر وجود گنبد طلات دل ما رو ربود ما رو حرم بطلب زود به زود امام الرئوف سیدی یا رضا... ➖➖➖➖➖ شد عرش خدا،دربار حرم شد جنّت دل گلزار حرم صحن تو پر از حور و ملکه شد روح الامین،کفش دار حرم خورشید و قمر، قلب عاشقات روشن میشه از انوار حرم حرمت آقا بهشت انبیاست قرار دل تموم اولیاست هر ملک به گنبد تو مبتلاست شد منصبم ،سگ(عبد) درب خونت شد زمزمم آب سقّاخونت کن روزی ام سفره ی شاهونت امام الرئوف سیدی یا رضا... ➖➖➖➖➖ آقا همه ی ایمان منی من نوکر و تو سلطان منی تو مظهر رب در کلّ صفات پس آینه ی یزدان منی با تو می رسم تا عرش خدا تو دین من و قرآن منی من غلامم و تو شاه بی نظیر شد زیارت تو حجّ هر فقیر تا ابد شده دلم به تو اسیر در دست توس سفر نینوا بنما بازم حاجتم رو روا کن قسمتم دوباره کربلا امام الرئوف سیدی یا رضا... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
(گریز به روضه ی حضرات علی اصغر و علی اکبر علیهما السلام) نوحه،زمزمه.... من و انتظار وغم ودرد تو و ناله و صورتی زرد چقدر ناتوان و نحیفی از این جور مأمون نامرد ازچه شده ای تو مسموم رضاجان زهر بلا از تو بگرفته سامان دور از مدینه به غربت دهی جان امان از غریبی، واویلا مسموم ومظلوم زهرا،رضاجان... ➖➖➖➖➖ زدی فرش حجره کناری روی خاک سرت را گذاری به یاد لب خشک اصغر دوباره تب روضه داری گریان شدی یاد لب های اصغر شش ماهه ای که شده تشنه پرپر با تیر عدوان شده پاره حنجر رباب وغم هجر اصغر مسموم ومظلوم زهرا رضاجان.... ➖➖➖➖ اگر عمری ماتم کشیدی ز هجر جوادت خمیدی دگر بر عبای پر ازخون گل ارباً ارباً ندیدی آمد حسین سمت اکبر به زانو بیرون کشید نیزه ای را ز پهلو شد محتضر از غم زخم ابرو امان از شکاف جبینش ای کشته ی اربا اربا،علی جان... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
به سبک (سلام آقا) رضا جان ای غریب ساکن مشهد کبوتر شد دلم تا کوی تو پر زد آقا ممنون دوباره داده ای راهم ببخش آقا که من خیلی گنهکارم خطا کارم نبودم لایق لطفت رئوفی تو بازم کردی منو دعوت دوست دارم اگر چه نوکری پستم شدم مدیون گرفتی از کرم دستم شد از حُبّت خرابی دلم آباد با مِهر تو شدم از بند غم آزاد میام آقا حالا با دستای خالی نگاهم کن تویی که احسن الحالی رضا جانم دل خشکم رو دریا کن منو آقا سگ دربار زهرا کن شدی مسموم تو هم مظلوم زهرایی بمیرم که اسیر بغض اعدایی چقدر سخته تا حجره رفتنت با درد زمین خوردی چرا از بغض اون نامرد منو کشته با ناله رفتنت آقا توی حجره به خود پیچیدنت آقا خدارو شکر جواد اومد به بالینت تا که باشه دم مرگ تو تسکینت خدا رو شکر نشد رأست جدا آقا نشد دیگه رها جسمت توی صحرا نرفت رأست به روی نیزه ی اعدا نرفت جسمت به زیر سُمِّ مرکبها رضا جانم دلم رو باز هوایی کن منو آقا دوباره کربلایی کن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
(حضرت موسی بن جعفر علیه السلام وحضرت رضا علیه السلام برای نجات شیعیان چه بلاها که کشیدند 😭😭امامی به زندان رفت وامامی به میان دشمن) سنگین،زمزمه،زمینه..... منم عزیز فاطمه ، غریب شهر مشهدم برا نجات شیعیان ، میون دشمن اومدم کسی به دادم نرسید ، زهر بلا شد کارگر خدامیدونه من چقدر،تو حجره دست وپا زدم از دست غصه ها خزونم حالا میشه مرگم امونم تو حجره با لبای تشنه منتظرم بیاد جوونم قد من از جفا خمیده کسی غریبی مو ندیده ندیده که به خود می پیچم اینجا شبیه مارگزیده امون امون از این غریبی.... ➖➖➖➖➖➖ با یاد کربلا زدم ، فرشای حجره رو کنار سر میزارم به روی خاک،با دیده های بی قرار سنگینی سینه ی من ، از یاد ظلم شمره که سینه ی جدّمو با بغض،داده با چکمه هاش فشار دیگه خوشی از نینوا رفت از قلب زینبین صفا رفت جلوی چشمای سکینه سر باباش رو نیزه ها رفت زینب رو تل صاحب عزا شد دیگه به مردن هم رضا شد جواب ِ(اُسْقونی) ِجدّم نیزه و شمشیر و عصا شد امون امون از این غریبی.... ➖➖➖➖➖ خدا رو شکر نرفت تنم ، دیگه به زیر دست و پا نشد شکسته دنده هام ، به زیر نعل مرکبا خدا رو شکر کنار من ، معصومه خواهرم نبود تا که بشه همسفر و ، اسیر قوم بی حیا وای از غم عصر جسارت زینب و موسم اسارت گوشواره ی بی بی رقیه از گوش پارش رفته غارت یک کاروون غم کشیده عزیزاشون در خون تپیده شده انیس دیده هاشون به روی نی، سر بریده امون امون از این غریبی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── سلام ما به امامی که پاره شد جگرش سفر رسید به آخر در آخرِ صفرش سلام ما به شهیدی که مرگ خود طلبید چو شخص مارگزیده به خویش میپیچید سلام ما به رضا و به گریه ى پسرش که قاتلش شده فرزندِ قاتل پدرش میان حجره در بسته دست و پا میزد جواد و حضرت معصومه را صدا میزد کجا روم به که گویم که سوخت سورهٔ نور گرفت شعله دلش با سه دانهٔ انگور *شیخ صدوق نوشته آقا رو صدا زد: آقای من قبل از اینکه بره دارالاماره فرمود: ای اباصلت اگه دیدی برگشتم عبا به سر کشیدم با من حرف نزن.وارد بر اون ملعون شد.طبقی از انگور مقابلش گذاشته یه خوشه ی انگور به دست گرفت گفت من از این انگور بهتر ندیدم تناول کنید. آقا امتناع کرد.اون ملعون گفت مجبوری باید تناول کنی اینقدر این میوه مسموم بود..روایت میگه تا کمی خورد دو سه دانه تناول کرد بلند شد.یه وقت ملعون صدا زد.. کجا میری؟ فرمود: به همون جایی که منو فرستادی..عبا به سر کشید.اباصلت میگه: من با آقام حرف نزدم وارد خانه شد فقط اشاره کرد اباصلت درها رو ببند.آقای ما بر بستر خوابید.اباصلت یه جوری حال خودش رو شرح کرده میگه:من همینجوری داخل حیاط خانه ایستاده بودم.."مَهموماً محزونا"غصه دار بودم، نمیدونستم چیکار کنم.."فبينا أنا كذلك إذ دخل علي شاب حسن الوجه"یه وقت دیدم یه ماهپاره ای یه جوانی وارد منزل شد."اشبه الناس بالرضا"شبیه ترین مردم به علی بن موسی الرضا..صدا زدم. آقای من! شما از کجا وارد شدین درها بسته است؟صدازد.. ای اباصلت اون خدایی که من رو از مدینه به مرو آورد از در بسته رد میکنه..عرضه داشتم شما چه کسی هستین؟فرمود: "انا حجت الله علیک انا محمدبن علی" رفت خدمت پدر. تا پدر رو دید.. پدر و پسر همدیگر رو که دیدن..وقتی چشم علی بن موسی الرضا به پسر افتاد جوان خودش رو به سینه چسبانید..بین دو دیدگان جوانش رو بوسه زد..* کجا روم به که گویم که سوخت سوره نور گرفت شعله دلش با سه دانهٔ انگور تمام عمر غم دوستان کبابش کرد شرار زهر به یک نیمه روز آبش کرد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . ص و و علیهم_السلام سبک: (میثم مطیعی) سبک: زداغت من دل حزینم برایت چله نیشینم 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 شده فصل ماتم و غم عزای سه نور عالم غم ختم المرسلین و هم مجتبی و شاه خراسان۲ مدینه اندر عزا شد عزای سه مقتدا شد زند بر سر فاطمه از غم در عزای سه نور یزدان۲ ماتم _ بپا شده بزم _ عزا شده نالان _ زهرا شده _ ای وای 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 دو عالم زار و پریشان برای ختم رسولان مدینه ماتم سرا شد ای اهل عالم ماتم بگیرید۲ بجای عرض تسلا زدند آتش قوم اعدا برای این آتش و سیلی بر رخ زهرا غم بگیرید۲ آه و _ وایلتا از دود کینه ها اندر _ بیت الولا _ ای وای 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 حسن هم از زهر کینه شده کشته در مدینه غریب در شهر خود گشته خانه او شد قتلگاهش ۲ شده او مهمان مادر ز ظلم و جور ستمگر شده عالم دیده گریانش از چه بوده مگر گناهش۲ سوزد _ پا تا سرش از ظلم همسرش نالد _ بر پسرش _ قاسم 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 چها کرده ظلم و ییداد امان از ناله و فریاد چه کرده ای جعده ملعون با دلش که من بی قرارم۲ بگفتا ای خواهر من بیا اکنون در بر من بیاور طشتی برای من خواهرم زینب غمگسارم۲ صاحب _ کرم بیا بالا _ سرم بیا اندر _ برم بیا _ حسین۲ 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 کریم آل پیمبر ز دست قوم ستمگر شده قلبش پاره پاره از زهر و از دست جمله یاران۲ چه ظلمی بر مجتبی شد جفا بر آل کسا شد کنار قبر رسول اله پیکر او شد تیر باران۲ عباس _ بیا بیا بنگر _ این صحنه را دارم _ شور و نوا _ داداش 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 همه محو در ولایت محیائیم بر شهادت مطیع امر ولی هستیم و خط ما خط شهادت ۲ همه با یاد شهیدان کنیم ما احیای قرآن مدافعان حرم هستیم مکتب ما پیر خمین است۲ آقا _ مهدی بیا مولا _مهدی بیا جانا _ مهدی بیا _ مهدی 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 غلامرضا محمو نژاد(ناطق) 👇 ‍ . و سبک: (میثم مطیعی) ز داغت من دل حزینم برایت چله نیشینم 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 امام هشتم فدا شد فدای راه خدا شد ز زهر مامون بی شرم و بی حیا مسموم از ره کین۲ عزا بر پا گشته یاران ز داغ شاه خراسان همه عالم‌ شد سیه پوش و دیده گریانش اهل یقین۲ مسموم _ از ره کین گشته _ با غم قرین دلهای ما حزین _ ای وای 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 نشسته غم بر دل من جوادم ای حاصل من بیا یکدم ای جواد من در کنارم دوری نشاید۲ اباصلت ای یار دیرین تو فرش در حجر برچین در خانه را ببند از روی محبت تا کس نیاید۲ بیا _ جواد من برس _ بداد من داد از _ بیداد من _ بابا 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 اگر چه با غم قرینم بیاد جدم حزینم بیا تو یا ابن الشبیب بر پا کن عزای او در بر من۲ الا ای معصومه جانم توئی ای روح و روانم به پیچ و تاب و تبم من از زهر کینه ای خواهر من۲ می رم _ از این جهان با صد _ آه و فغان هستم _ من بی امان _ ای وای 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 همه محو در ولایت محیائیم بر شهادت مطیع امر ولی هستیم و خط ما خط شهادت ۲ همه با یاد شهیدان کنیم ما احیای قرآن مدافعان حرم هستیم مکتب ما پیر خمین است۲ آقا _ مهدی بیا مولا _مهدی بیا جانا _ مهدی بیا _ مهدی 🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋 غلامرضا محمو نژاد(ناطق) به این سبک⬇️⬇️⬇️⬇️