.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#احراق_البیت
افتاده آتش در حرم ، وایمادرم وایمادرم
سوزد درِ بیتالکرم ، وایمادرم وایمادرم
تنها نه دربِ خانه سوخت ، شمع و گل و پروانه سوخت
مثلِ دلِ غمپرورم ، وایمادرم وایمادرم
بایک لگد هم در شکست ، هم پهلوی مادر شکست
هم کشته شد برادرم ، وایمادرم وایمادرم
افتاد مثل محتضر ، میگفت با سوز جگر
فضه بگو کو شوهرم ، وایمادرم وایمادرم
مادر به دنبال علی ، پشت سرش من با حسین
فریاد میزد خواهرم ، وایمادرم وایمادرم
با خود علی را برده بود ، قنفذ اگر آنجا نبود
از این حرامی نگذرم ، وایمادرم وایمادرم
با تازیانه با غلاف ، آنقدر زد بر مادرم
که بازویش کرده ورم ، وایمادرم وایمادرم
با کس نگفتم ای خدا ، من ماجرای کوچه را
آنجا چه آمد بر سرم ، وایمادرم وایمادرم
در کوچه شد مویم سفید ، دیدم که نامردی پلید
زد بی هوا بر مادرم ، وایمادرم وایمادرم
ای کاش قدّم میرسید ، تا می شدم آنجا سپر
بر مادرِ بی یاورم ، ، وایمادرم وایمادرم
یک ضربه زد نامردِ پست ، دو گوشوارش را شکست
در پیش چشمانِ ترم ، وایمادرم وایمادرم
سیلی اگر یک بار خورد ، یک ضربه از دیوار خورد
نقش زمین شد در برم ، وایمادرم وایمادرم
مادر دو چشمش تار شد ، کار حسن دشوار شد
چگونه مادر را برم ، وایمادرم وایمادرم
عبدالحسین میرزایی ✍
#هجوم_به_بیت_وحی
.....................................................................
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
#روضه متنی و توسل #بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
.مقداد همچین که بعد شهادت اومد بره دومی جلوشو گرفت گفت کجا میری زهرا را کجا دفن کردید...تا امتنا کرد یه سیلی تو صورت مقداد زد...مقداد افتاد رو زمین زد زیر گریه... گفت دیدی طاقت نداری، چرا گریه می کنی...؟گفت نامرد گریه ام برا خودم نیست...فقط یه سوال دارم...اینجور که به من زدی چطور به زهرا زدی...؟....یه سیلی زد صورت بی بی ورم کرد...دیگه با دست دنبال بچه هاش میگشت... بلدی امشب داد بزنی یا نه...بگو وای مادر...*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
پرسیدم آقاجان چرا گریه می کنید؟..
فرمود سلمان این خونه دیگه فاطمه نداره ....
خونه ای که فاطمه نداره برای ورود اجازه گرفتن نمیخواد...
اونایی که باید اجازه میگرفتند نگرفتن...
آقا امیرالمومنین حاضر شد که با هم به مسجد ببریم اما همین که به در خانه رسید از حال رفت بیهوش روی زمین افتاد ...
آقا را به هوش آوردن امیرالمومنین با دستای مبارکشون به در اشاره کردند
فرمود :اینجا زهرای منو زدن اینجا پهلوشو شکستن...
(( مخزن المصائب صفحه ۳۲))
بگیم .. آقاجان یا امیرالمومنین ...
شما بعد از شهادت فاطمه تا نگاهتون به در خانه افتاد یاد فاطمه افتادید ..
اما دلابسوزه برا اون خواهری که بعد از شهادت برادر چهل منزل با سر بریده همسفر بود
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم یرای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جُرم اینکه بودم خواهر تو
صل الله علیک یا مظلوم
یا حسیـــــن
........
#روضه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.
سه پنج روزه که بوی گل نیومد ....
با اشعار #بعد_از_شهادت ، اینگونه وارد روضه شوید:
شاید این روزا هر وقت مولا وارد خانه میشد میدید ؛ حسنین و زینبین پشت درِ خانه به گریه مشغولند و مدام میگن؛ همین جا بود که مادرمون بین در و دیوار قرار گرفت ...
و بعد روضه های #احراق_البیت و #بستر_بیماری بخوانید.
.
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین