🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_نوزدهم
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔹کیست این مرد که شب، کیسه ی خرما می بُرد؟
🔹روز می آمد و از سینه، نفس ها می برد
🔸کیست این مرد که تا تیغ،به بالا میبرد
🔸رزم را با مدد از حضرت زهرا می برد
🔻این خدا نیست ولی مقصد هر راه هست این
🔻#اَشْهد_انَّ_علیًّ_ولیُّ_الله هست این
💢کیست این شیر کن از خصم،جگر در آورد
💢از میان کمرش تیغ دو سر در آورد
💪از دلیران علی،جمله پدر در آورد
💪در چنان کند و بینداخت که پر در آورد
👌یا علی، روز و شب و شمس و قمر میگویند
👌 ها علیٌ بشر، کیْفَ بَشَر میگویند
✅گاه دریا، گهی بارش و باران میشد
✅گاه بابای یتیمان، دل ویران میشد
⬅️به سر دوش گهی مرکب طفلان میشد
⬅️خوشیه کاسه ی شیر و کفه ای از نان میشد
🔆مثل ما حیف یتیمان همگی تنهایند
🔆همگی منتظر آمدن بابایند
☑️#روضه_ی_من_تو_همین_چند_خط
🔷وای از امروز، حسن گوشه ی بستر افتاد
🔷باز هم یاد غم بستر مادر افتاد
🔶خواهر افتاد زمین تا که برادر افتاد
🔶یاد روزی که روی مادرشان،در افتاد
😭هیزم و آتش و کابوس،عجب بد دردیست
😭ضرب نامحرم و ناموس، عجب بد دردیست
☑️#یاد_بچگیاش_افتاد_یهو_کابوس_میدید
✔️#از_خواب_میپرید
✔️#نزنید_مادرمو
🔰قنفذ از راه، از آن لحظه که آمد می زد
🔰تازه میکرد نفس را و مجدد می زد
♦️وای از دست مغیره، چقدر بد می زد
♦️جای هر کس که در آن روز، نمیزد می زد
♻️آخرین حرف علی بود که خواهش میکرد
♻️زینبش را به ابالفضل،سفارش میکرد
💠زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را
💠ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را
#دیگه_مسیر_روضه_داره_عوض_میشه
#افضل_اعمال_امشب_زیارت_آقامون_حسینه
❇️زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را
❇️ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را
◀️تا کند جمع تن پاره ی اکبرها را
◀️کرد محکم گره ی معجر دخترها را
⚪️دید در گودیه گودال، حرامی ها را
⚪️تَبَر کوفی و سر نیزه ی شامی ها را
😭😭😭
صاف رفتی تو گودیه قتلگاه،بزار روضه رو اینجوری ادامه بدم
🔹بزا برم به بالای تل خاک غم
🔹بزا برم به بالای تل خاک غم
🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم
🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم...
🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل
🔸مگه یادم میره دیدم شدی،غریب مقتل
🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل
😭😭
♻️مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد
♻️مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد
♻️مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد
#حسیــــــــــــن
😭😭
🔺مگه یادم میره مُردَم سَره کوچه و بازار
🔺مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار
🔺مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار
🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم
🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم
🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم
✳️مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی
✳️مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی
✳️مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی
#حسین
✔️زیر بغلای بابارو گرفتن. نزدیک خونه که رسیدن فرمود حسنم حسینم زیر بغلامو رها کنید
✔️بابا، جون نداری، از بس ازت خون رفت توان راه رفتن نداری
✔️چیجوری میخوای قدم از قدم برداری؟
☑️فرمود: حسنم حسینم خودمم میدونم حالم چیجوریه اما میدونم اگه زینب منو اینجوری ببینه، میمیره
⬅️اگه زینب منو اینجوری ببینه،دل نداره
دختره...
🔘چقد مراعات زینبُ کردن
🔘همه جا مراعات زینبُ کردن
🔘هرچی ندید، کربلا دید
🔺زینب دل نداره فرق شکافته ببینه
🔺اومد بالا تل،،، یه بی حیایی...
🔻 از بالای بلندی خودشو انداخت رو سینه ی حسینش
🔻زینب دل نداره فرق شکافته ببینه
😭چیجوری سر بریده ی حسینُ...
🔆یه چش بهم زد دید 17سر بریده بالا نیزه
😭😭😭😭😭😭😭
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین