eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 2 درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو گرفتند... دارن می آیند... یک نفر صدا میزنه... هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوه آی شیعیان اینم امامتون... (نقطه گریز) آجرک الله یا فاطمه المعصومه بی بی جان به جای اینکه خبر آزادی بابا رو براتون بیارند... خبر شهادت بابا رو بهتون دادند... خیلی برای یک دختر سخته... اما عرضه بداریم بی بی جان... خوب شد شما اون لحظه رو ندیدید که... جنازه بابا رو آوردند... شیعیان اومدند نگاه کردند... دیدند هنوزم غل و زنجیر بر بدن موسی بن جعفر... بی بی جان خوب شد شما ندیدید... اما بمیرم ای کاش خرابه شام هم... فقط خبر شهادت بابا رو میدادند... یکدفعه دیدند سر بابا رو داخل یک طبق... آوردند کنار دختر گذاشتند... بمیرم برا اون دختری که اومد سر بابا رو در آغوش گرفت... صدا زد بابا... يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي بابا بگو ببینم کی منو توی بچگی یتیم کرده... بابا بگو ببینم... کی محاسنت رو خونی کرده بابا... (نميدونم تاحالا دختر بچه یتیم کنار بدن بابا دیدی یا نه...) صدا زد بابا... بیا ببین... موهای سرم سفید شده... بیا ببین... تمام بدنم کبود شده بابا... من ديگه طاقت ندارم... بابا منم با خودت ببر... یکدفعه دیدند دختر بچه یک طرف افتاد... دختر بچه یک طرف افتاد... عمه جانش زینب دوان دوان... اومد نگاه کرد... دید دختر جان داده... 🔸عمه بیا گمشده پیدا شده 🔸خرابه امشب شب یلدا شده 🔸مژده بابا ز سفر آمده 🔸شام رقیه به سحر آمده @majmaozakerine
(متن روضه و سبک مداحی) تفسیر من از عشق همان بود که گفتم _در بند کسی باش که در بند حسین است حضرت موسی بن جعفر علیه السلام👇 قدم اول: صلوات اول 👇 ایام شهادت جانگداز و مظلومانه هفتمین نور ولایت و امامت، آقا موسی بن جعفر علیه الصلاة و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت، و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون، آقا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء و بی بی دو عالم فاطمه معصومه سلام الله علیها، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) قدم دوم: مناجات👇 🔸آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است 🔸چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... 🔸جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه 🔸دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... 🔸مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست 🔸بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عزادارند... بانی 🔸زندان نگو، که گرم مناجات با خداست 🔸غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... 🔸از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر 🔸ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است 🔸باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس 🔸لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم 🔸آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان...
قدم سوم: متن روضه👇 متن روضه 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من به پاهای آقا میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس ِتاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست