eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 📝 🖊 🖊 🖊 "ع" @majmaozakerine سردار دلها خون شد دل ما سنگین داغت میباره اشکا آخر به آرزوت رسیدی آخ غریبونه پر کشیدی از دستای عمه سادات شهد شهادت رو چشیدی قوت قلب رهبر تو لحظه های آخر آخ بیمرم تنت سوخت شدی شبیه مادر ادامه داره راهت فدای اون نگاهت ای فخر مذهب الگوی مکتب حاجت گرفتی از بی بی زینب وقتی به خاک و خون تپیدی ارباب بی سرت رو دیدی دنیا برات مثل قفس بود آخر از این قفس پریدی ای یاور رهبرم اسطوره ی کشورم ای مقتدای همه مدافعان حرم تا دنیا دنیا عشقت تو دلها رحم الله عمی العباس دستات رو خاک افتاده سردار شبیه دستای علمدار خیلی دلم گرفته واست پیر و جوون شدن عزادار همه کفن میپوشیم خونتو پس میگیریم چه خوبه با شهادت تو این مسیر بمیرم ادامه راهت فدای اون نگاهت @majmaozakerine
‍ 📝 🖊 🖊 ۲۰_تیرماه 🖊 "ع" به روی تل که رسیدم صدای ناله شنیدم به خس خسی که زدی از سر بریده ی حلقوم به ناله ی تو پریشان نمود موی سپیدم نشسته ام به تماشای به ذبح شیشه ی عمرم😔 سر تو تا که جدا شد شبیه دال خمیدم خیال کرده جدا میشویم ما به گزندی برید رأس تو را و من از تو دل نبریدم واااااااای غروب بود و تن بی سرت منو صحرا نگویمت چه کشیدم بماند آنچه که دیدم غریب آقا تو رو کشتنت یه عده نانجیب آقا بمیرم برات که موندی بی حبیب آقا توی قتلگاه بیچیدش عطر سیب آقا با پا میزد یه حرومی ضربه هاشو از قفا میزد مادرت یه گوشه ای تو را صدا میزد تو جواب یه پیرمردی با عصا میزد یعنی ما محرمو میبینم آقا جفا کردن با لبای تشنه رأس تو جدا کردن همه عقده هاشونو سر تو وا کردن تیر و نیزه ها رو تو تنت تو جا کردن سر و بردن بمیرم که یادگار مادر و بردن نانجیبا پیرهن و انگشتر و بردن روی نی سر علی اصغر و بردن بس کن رباب حرمله بیدار میشود سهمت دوباره خنده ی انزار میشود حـــسـیــن جــــان خواهرش میکرد با حسرت نگاه دست و پا میزد حسین در قتلگاه 😔😔 حــســین وااااای یا اباعبدالله این خاک ها مناسب این خواندان نیست آتش گرفته خیمه ات آقا بلند شو از آب هم مضایقه کردن کوفیان ای تشنه ی مقطع الاعضا بلند شو ببین چیکار میکنن چی به سر زن و بچه ات دارن میارن این دستاتو بیار بالا حـــــســــیــن حــــســیـن حـــسـیــن تو هم بگو یا اباعبدالله (ع) داداش جنایت کن توی خیمه های عمه ها قیامت شد به مخدرات و اهل بیت جسارت شد قسمت زنا و بچه ها اسارت شد کتک خوردند هر جایی که اسم تو به زیر لب بردن داداش روبروی نیزه ی تو عمه ها مردن زن و بچه ی تو رو غریب گیر آوردن حــــســیــن جـــان با مادرش زهرا سلام الله بگو حـــســـین جـــان همه همه همه حـــســــین جـــــان طالب جنت شده ام نه بهر ناز و نعمتش آرزو دارم ببینم آب مینوشد حسین (ع) واااااااااای حـــسیــن یا اباعبدالله ما رو در به در خودت کردی حسـین ببین چیکار کردی با ما حـسـین یا اباعبدالله یا اباعبدالله زن و بچه هاتو کتک زند چشم عباس رو دور دیدن😔😔 واااااای السلام علی المقطع الاعضا السلام علی بدن صلیب السلام علی ساکن کربلا حسین حسین حسین حسین (ع) مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم حــســیـن جـــان بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب عروسی یا عزا دارد حــسـیـن این دستو بالا کن التماس کن مگه نمیخوای حرم امام حسین "علیه السلام" بری ؟ راهو بستن راه دلت که بسته نیست آقاجان شب اول قبر بیای بالای سرمونا ما به همه عالم گفتیم تو رو داریم ما صاحب داریم حـــســیـن جـــان ما که کسی رو نداریم غیر آقامچن هر کی میرسه یه طعنه ای میزنه بابا اینا امتحانه دیگه یا اباعبدالله یا اباعبدالله هر گز نرود از نظرم منظره ی کرب و بلا حـــســیــن جــــان السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین هر که از عشق تو دیوانه شد آدم نیست آدم آن که از عشق تو دیوانه شود برای حسین لباساتو بکن لباسای حسین رو کندن واااااای واااای یه روزی همین لباس رو از تن من و تو رو میکنن وااای منتظر نباش برا حسین عاشق باش واای هر چی میخواد بشه بزار در خونه ی حسین بشه حساب و کتاب من و توئه نوکر با حسین "علیه السلام" عب نداره فردای قیامت معلوم میشه اصلا هر کی میخواد با حسین باشه باید حرف بشنوه حســـیـن این دستا بیاد بالا حـــــســــین جــــان این دستا بیاد بالا هر کی میخواد حرم حسین (ع) رو زیارت کنه دستت بیاد بالا حساب و کتاب منو تو با حسینه حساب کتاب منو تو با ابالفضله میخواد چه اتقافی بیوفته یا اباعبدالله دستا همه بالا صدا بزن حــــــسین (ع)
سبک : ۱۴۴۲ "علیه السلام" بابامو تنها نذاری مرده و قولش برای ما آب بیاری مرده و قولش عطش عطش بالا گرفت تو خیمه ها عمو عمو برس به داد بچه ها پس چی شد کی میای فرات گریه می کنه پس چی شد کی میای رباب زجه می زنه توبه قولت عمل کردی تیرا نزاشتن مشک آبو بغل کردی تیرا نزاشتن میشه علم رو برداری از روی خاکا میشه علم رو برداری ببری بالا عمو عمو چرا نیومدی حرم عمو ببین گره زدن به معجرم چشمای مشک آب باهات گریه می کنه خواهرم خیمه ها برات گریه می کنه علمت سر پناهم بود تیرا نزاشتن شونه هات تکیه گاهم بود تیرا نزاشتن یا عباس جی بالماء لسکینه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سبک : ۱۴۴۲ "علیه السلام" هزار بار تنت جابه جا شد و دیدم سرت جداشدو رختت جدا شدو دیدم لبت که تشنه شدو خشک شد بهم چسبید بزور نیزه دهان تو وا شدو دیدم گره ی معجر مرا شل کن همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردن شلوغ بودو صدا در صدا شدو دیدم دور گودال ازدحامی شد معرکه غرق در حرامی شد تکیه داده به نیزه ای آقا خاطرش محو خیمه ها می شد لشکر کوفه دوره اش کردند سنگ و تیر زدند تا می شد آنقدر نیزه خورد بر جسمش نیزه بر روی نیزه جا می شد زخمی و ناتوان به خاک افتاد داشت روح از تنش جدا می شد تا می آمد دوباره برخیزد استخوان شکسته تا میشد لشکر ان دم که بر سرش می ریخت همه آفاق نینوا می شد پیکرش را که پشت و رو کردند زخم ها تازه خوب وا می شد لگد شمر با غرور و غضب بر سر و صورتش رها می شد شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا می شد سینه سنگین و حنجر پر خون نفسش سخت و با صدا می شد از گلو خنجرش نشد ببرد ولی افسوس از قفا می شد کاش می شد که زینبش نرسد یا که از روی سینه پا می شد کاش زینب به خیمه بر میگشت عرش مبحوط این عزا می شد آه ناموس حق در آن غوغا بین صد چشم بی حیا می شد ناله مادرش شنیده که شد راز گودال برملا می شد 🔹🔹🔹🔹
. ‍ 📝 🖊 🖊 ۲۸_دیماه 🖊 "ع" داره میسوزه بین شعله مادرم داره میسوزه پیش چشم های ترم داره میسوزه مادر خون جگرم داره میسوزه چادر و موی سرش داره میسوزه همه‌ی بال و پرش داره میسوزه روبه‌روی شوهرش لگد زدن درو شکستنو غرور حیدر رو شکستنو نمیگذرم از اون چهل نفر پهلوی مادر رو شکستنو السلام علی غریب وا اما امان از مسمار نفسش به لب رسید امان از مسمار مادرم دیگه برید امان از مسمار شد برادرم شهید امان از مسمار غرق خون شده تنش امان از مسمار پیش چشم حسنش امان از مسمار وحشیانه زدنش دارن میونه کوچه ها عزا دادن میون کوچه ها عذاب چقد به حضرت ابوتراب میخندیدن حرومی ها بهش بسته بودن دستاشو با طناب السلام علی غریب وا اما بسه نامردا همه‌ی سبو شکست بسه نامردا دنده و پهلو شکست بسه نامردا با قلاف بازو شکست بسه نامردا از علی حیا کنید بسه نامردا مادر رو رها کنید بسه نامردا قنفذ جدا کنید یکی برا کمک نیومدو مغیره مادرم رو بد زدو افتاد بود روی خاک کوچه و از روی پیکرش ردشد و السلام علی غریب وا اما .
‍ 📝 🖊 🖊 ۲۸_دیماه 🖊 "ع" حوریه شده از تازیانه کبود خون لبان شده از میخ و سینه خون آلود شعله ور شده در بین آتش و دود محسن افتاده زمین و فضه آمده زود ‌غم گرفته فضا دل شده چه غریب پیش چشم همه خورد مادری به زمین میرسد به فلک ناله های حزین دست بسته علی رو تو کوچه ها نبرید وااای مادرم وااای مادرم وااای مادرم میچکد خون از گوشه ی مقتل سر شکسته شده از شتاب ضربه ی در میدود پشت شوهرش حیدر خط ممتد خون میکشد زمین مادر یک طرف حیدر یک طرف زهرا با تمام وجودش گرفته مولا را میزند بر سر زینب کبری دست چهل نامرد تا که میرود بالا وای مادرم وای مادرم وای مادرم بی هوا زدنت شده گرفتار حلقه ی اشرار فاطمه وسط کوچه مانده در وسط انظار نوبت قنفذ شد باز انگارم تازیانه گرفته میزند زینب ناله ای از درد با لگد نزنیدش که مادرم غش کرد وای مادرم وای مادرم وای مادرم مادرمونو بی هوا زدن مگه چه سنی داشت فاطمه.😭 همش هیجده بهار زندگی کرد هی میگفتن یا صبح گریه کن یا شب گریه کن 😭 همسایه ها از دستت خسته شدن شد گرفتار حلقه اشرار فاطمه وسط کوچه مانده در انظار نوبت قنفذ شده باز انگار تازیانه گرفته میان دست اینبار میزند زینب ناله ای از درد با لگد نزنینش که مادرم غش کرد تازیانه نزن قنفذ نامرد مادرم به زمین خورده بی حیا برگرد جوان ننه ... جوان ننه😭 کربلا اینبار در مقابل من نیزه بر پهلو تن عریان تو افتاده زمین از رو خواهر تو اسیر شد به دست عدو السلام علی من هتک الحرمته وای مادرم وای مادرم ا
‍ ‍ ‍📝 🖊 🖊 "ع" وای حسین وای حسین حسین جان وای حسین وای حسین حسین جان روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گوید بنیه یا بنیه یا بنیه برخیز آمد مادرت زهرا (س) بنیه دیدم خودم در عصر عاشورا بنیه افتاده بودی زیر دست و پا بنیه من بی وضو موی تورا شانه نکردم حالا بدنبال سرت باید بگردم از تشنگی لب های عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تورا در گودی گودال بستند بر پیکرتو نیزه ها رو میشکستند @majmaozakerine
‍ 📝 🖊 🖊 ۱۴۴۲ 🖊 "علیه السلام" هزار بار تنت جابه جا شد و دیدم سرت جداشدو رختت جدا شدو دیدم لبت که تشنه شدو خشک شد بهم چسبید بزور نیزه دهان تو وا شدو دیدم گره ی معجر مرا شل کن همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردن شلوغ بودو صدا در صدا شدو دیدم 🔗 @majmaozakerine دور گودال ازدحامی شد معرکه غرق در حرامی شد تکیه داده به نیزه ای آقا خاطرش محو خیمه ها می شد لشکر کوفه دوره اش کردند سنگ و تیر زدند تا می شد آنقدر نیزه خورد بر جسمش نیزه بر روی نیزه جا می شد زخمی و ناتوان به خاک افتاد داشت روح از تنش جدا می شد تا می آمد دوباره برخیزد استخوان شکسته تا میشد لشکر ان دم که بر سرش می ریخت همه آفاق نینوا می شد پیکرش را که پشت و رو کردند زخم ها تازه خوب وا می شد لگد شمر با غرور و غضب بر سر و صورتش رها می شد شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا می شد سینه سنگین و حنجر پر خون نفسش سخت و با صدا می شد از گلو خنجرش نشد ببرد ولی افسوس از قفا می شد کاش می شد که زینبش نرسد یا که از روی سینه پا می شد کاش زینب به خیمه بر میگشت عرش مبحوط این عزا می شد آه ناموس حق در آن غوغا بین صد چشم بی حیا می شد ناله مادرش شنیده که شد راز گودال برملا می شد @majmaozakerine🔗
‍ ‍ ‍📝 🖊 🖊 "ع" وای حسین وای حسین حسین جان وای حسین وای حسین حسین جان روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گوید بنیه یا بنیه یا بنیه برخیز آمد مادرت زهرا (س) بنیه دیدم خودم در عصر عاشورا بنیه افتاده بودی زیر دست و پا بنیه من بی وضو موی تورا شانه نکردم حالا بدنبال سرت باید بگردم از تشنگی لب های عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تورا در گودی گودال بستند بر پیکرتو نیزه ها رو میشکستند @majmaozakerine
4_5913245947327940635.mp3
21.41M
‍ 📝 🖊 🖊 "علیه السلام" ازم نپرسید چه حالی دارم تو این دل شب چرا بیدارم ازم نپرسید از اشک چشمام دلم گرفته بابامو میخوام ازم نپرسید وقته قراره رنگم پریده تو این شب تار سر زد سپیده عمه نگاه کن بابا رسیده آآآ حالا به آرزوم رسیدم آآآ خدا میدونه چه کشیدم آآآ باالاخره بابامو دیدم آآآ بابا جونم خوش اومدی برات بمیرم میون گودال به زیر مرکب شدی لگد مال😔 برات بمیرم سرت شد جدا شد😔😔 تن شریفت رو خاک رها شد برات بمیرم برات بمیرم یادم نمیره حتی یه لحظه از وقتی رفتی تو روی نیزه دیدم که عمه داره میلرزه آآآ وبال خواهرت شدم آآآ شبیه مادرت شدم آآآ شهیده ی سرت شدم😔😔 آآآ بابا جونم منو ببر حـــسـیــن ازت میپرسم کجاست عمو جون چرا نیومد توی بیابون ازت میپرسم با حال خسته کجا بودی که سرت شکسته😔 ازت میپرسم ازت مپرسم بابا نبودی حالم خرابه😔 چیزی که واسم بدجور عذابه حرف کنیزی بزم شرابه😭 آآآ گلایه دارم از زمونه آآآ منو زدن با تازیونه😔 آآآ جورب زدن که جاش بمونه آآآه باباجونم چه دیر اومدی برات بمیرم میون گودال به زیر مرکب شدی لگد مال😔😭 برات بمیرم سرت جدا شد تن شریفت رو خاک رها شد برات بمیرم برات بمیرم یادم نمیره حتی یه لحظه از وقتی رفتی تو روی نیزه😔😔 دیدم که عمه داره میلرزه😔 آآآ وبال خواهرت شدم آآآ شبیه مادرت شدم آآآ شهیده ی سرت شدم @majmaozakerine آآآ باباجونم منو ببر