💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#
#امام_حسین__ع__مناجات
هر آنکه گریه برای تو کرد آقا شد
کسی که رنگ شما را گرفت زیبا شد
به روسیاه، همیشه تو آبرو دادی
همینکه رود به دریا رسید دریا شد
مگر نه اینکه شفا با دم حسین رسید
گدای خانه ی تو هرکه شد، مسیحا شد
دوباره پرچم سرخت بلند شد آقا
بساط گریه ی ما باز هم مهیّا شد
چه خاطرات خوشی که ز روضه ات دارم
همیشه حال خوشم بین روضه پیدا شد
همیشه نام تو را بردم و دلم لرزید
همیشه نام تو را بردم و گره وا شد
همیشه بدرقه ی راه کربلایی ها
دعای مادر پهلو شکسته، زهرا شد
مرا ببر، نبری می روم زدست حسین
چه می شود بنویسی برات امضا شد؟
همیشه یاد غمت بی بهانه می بارم
به یاد آن لحظاتی که باز غوغا شد
به یاد آن لحظاتی که نیزه بالا رفت
میان پیکر تو نیزه هایشان جا شد
به یاد آن لحظاتی که سنگ ها بارید
هزار و نهصد و پنجاه جوی خون وا شد
ز بس که زخم بر آن جسم پاره پاره زدند
تنت میانه ی گودال چون معمّا شد
به یاد آن لحظاتی که روی سینه نشست
به یاد آن لحظاتی که با سرت پا شد
وحید محمدی
امام حسین (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
نوحه شب اول حضرت مسلم (ع)
منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه
لبم شد پاره بین کوفه – ( حسین جان )
کشیده کارم بر سر دار – خداحافظ ای شاه بی یار
قرار ما در بین بازار ( حسین جان )
سردارم – ولی خسته و بی کس و بی یارم
زروی تو آقا خجالت دارم – کجایی نگارم
میا به کوفه شد ذکر آخرم
به راه زینب افتاده این سرم
مرا دعا کن ای حاجی حرم
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
سفیر شاه کربلایم – به درد و غربت مبتلایم
شده شهر کوفه منایم ( حسین جان )
تماشایی شد ماجرایم – اسیر قومی بی وفایم
پریشان بین کوچه هایم ( حسین جان )
واویلا – کجایی ببینی تو احوالم را
تن بی سرم روی خاک صحرا – فدای تو آقا
نشیند اینجا بر نیزه ها سرت
دل نگرانم بر حال خواهرت
شود به کوفه آواره دخترت
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
ببین خون ریزد از لبانم – نشان نیزه بر دهانم
خودم را هر سو میکشانم ( حسین جان )
ببین آشفته گیسوانم – دهد با پا دشمن تکانم
نمانده سالم استخوانم ( حسین جان )
واویلا – میان مسیر و گذر افتادم
به زیر لگدهایشان جان دادم – برس تو بدادم
سرم بروی دروازه نازنین
کشیده جسمم شد روی این زمین
تو برقناره از پا تنم ببین
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
رسد روزیکه قحط آب است – پریشان گیسوی رباب است
علی اصغر در پیچ و تاب است ( حسین جان )
دل زینب در اضطراب است – رخت از خون لب خضاب است
سرت بین بزم شراب است ( حسین جان )
واویلا – لبت را به بازی بگیرد دشمن
به غارت رود پیکر و پیراهن – شبیه تن من
بریزد اینجا گیسوی تو به هم
به زیر نیزه پهلوی تو بهم
شده گسسته ابروی تو زهم
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۱
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅
نوحه شب دوم ورودیه کربلا
قرار قلب بیقرارم – برادر جان دلشوره دارم
کسی را غیر از تو ندارم – ( حسین جان )
از آن ترسم ای نازنینم – در این صحرا داغت ببینم
پریشان حال و دلغمینم ( حسین جان )
یا اخا – بیا و مزن خیمه در این صحرا
رسد بوی هجران ز خاک اینجا – تو را جان زهرا
مکن تو بازی با جان خواهرت
رسد بگوشم آوای مادرت
بگو چه سازد این یار مضطرت
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
گرفته بوی غم صدایم – بگو از این صحرا برایم
به درد غربت آشنایم ( حسین جان )
تو که مظلوم کربلایی – بگو روزی که سرجدایی
مگر در زیر دست و پایی ( حسین جان )
واویلا – شود صید تیر و سنان حنجرها
رود بر سر نیزه یک یک سرها – چه سازم من آنجا
همینکه وارد در کربلا شدم
دل نگران این ماجرا شدم
چگونه بینم از تو جدا شدم
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
بیا ای خواهر گریه کم کن – به جان مادر گریه کم کن
از این پس دیگر گریه کم کن ( واویلا )
پیاده شو از محمل اینجا – رکاب تو زانوی سقا
نما این صحرا را تماشا ( واویلا )
واویلا – به دور تو حلقه زده محرمها
ندیده کسی سایه ات را حتی – بگویم ز غمها
امان ز وقت بوسیدن گلو
شود تن من یکباره زیر و رو
به چادر تو پا می نهد عدو
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۲
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅
نوحه شب سوم حضرت رقيه (س)
سلام ای شاه سر بریده – تو هم کارت اینجا کشیده
رخت شویم با اشک دیده – ( پدر جان )
خرابه جای کاروان شد – زدیده اشک غم روان شد
تو رفتی عمه قد کمان شد ( پدر جان )
ابتا – بیا من خودم میکشم نازت را
کنم مادری بهر تو ای بابا – شدم مثل زهرا
بیا و بنشین بر دامنم پدر
پیر سه ساله گردیده در سد
مرا تو امشب همراه خود ببر
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
به پایت گیسویم بریزم – سوالی دارم ای عزیزم
بگو آیا شکل کنیزم ( پدر جان )
ترک خورده ظرف بلورم – ز هر جایی دادند عبورم
شکسته شد آنجا غرورم ( پدر جان )
ابتا – به من دختری با اشاره خندید
به پیراهن پاره پاره خندید – به آواره خندید
سه ساله اما قامت خمیده ام
از این زمانه دیگر بریده ام
چه ناسزاها بابا شنیده ام
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
شبی که در صحرا نبودی – مرا پیدا کرد آن یهودی
ز سر تا پایم شد کبودی ( پدر جان )
میان صحرا می دویدم – صدای مرکب را شنیدم
مرا با گیسویم کشیدم ( پدر جان )
ابتا – بماند میان من و تو این راز
از آن شب کمر درد من شد آغاز – خودت چاره ای ساز
دگر از آن شب کرده سرم ورم
نمانده سالم یکجای پیکرم
به جان بلای عشق تو میخرم
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۳
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅
نوحه شب چهارم دو طفلان زينب (س)
برادر جان زینب فدایت – بریزم هستم را به پایت
دو یاور آوردم برایت – (حسین جان )
دو تا دسته گلهای خواهر – بلاگردان تو برادر
بگیرم دامان تو دلبر ( حسین جان )
ثارا… – قسم بر سر موی ماه لیلا
بیا رد مکن هدیه های من را – مسوزان دلم را
کرببلا شد همچون منا حسین
قبول تحفه از من نما حسین
بیا و حجم کامل نما حسین
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
زدم شانه گیسویشان را – مرتب کردم مویشان را
مگردان از خود رویشان را – ( حسین جان )
خودت می
دانی و دل من – شده نذر تو حاصل من
غریبی تو قاتل من – ( حسین جان )
ثارا… – میان رگم خون زهرا دارم
اگرچه زنم مرد هر پیکارم – چونان ذوالفقارم
یلان زینب از نسل جعرفند
فداییان اولاد حیدرند
اگرچه کودک اما دو لشگرند
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
صدا آمد از قلب میدان – کجایی ای دایی حسین جان
نموده ای تو رو به میدان – ( حسین جان )
ولی من در خیمه نشستم – نهادم روی سر دو دستم
در اینجا هم فکر تو هستم ( حسین جان )
واویلا – نمی آیم از خیمه گاهم بیرون
نبینم خجالت کشیدی دل خون – نکن فکر مجنون
سرت سلامت ای سایه سرم
ناز ترا با خون دل می خرم
نذر نگاهت گلهای پرپرم
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۴
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅
نوحه شب پنجم عبدالله بن حسن (ع)
رها کن دستم عمه جانم – ببوسم پایت مهربانم
از آن می ترسم جا بمانم – ( واویلا )
یتیمم قلبم را مسوزان – علی اصغر هم رفته میدان
فقط من ماندم دیده گریان ( واویلا )
واویلا – عمویم شده بی کس و بی یاور
زده حلقه گرد عمویم لشگر – مزن عمه بر سر
من از تبار شاه مدینه ام
عقده ی کوچه مانده به سینه ام
ز خیمه آیم ای بی قرینه ام
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
به بالای تل قد کشیدم – صدای آهت را شنیدم
ز خیمه تا مقتل دویدم ( عمو جان )
مسیر گودالت شلوغ است – دگر چشمانم بی فروغ است
که گفته این روضه دروغ است ( عمو جان )
واویلا – چرا گیسویت دست این و آن است
به زیر لگد آیه ی قرآن است – ز تن خون روان است
زسینه آه هل من معین مکش
میان مقتل آهی حزین مکش
محاسنت را روی زمین مکش
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
به خنده آمد نیزه داری – صدا زد به به چه شکاری
به حنجر زد یک زخم کاری ( واویلا )
پر از خون شد ناگه دهانت – مچرخان دور لب زبانت
دهد با پا دشمن تکانت ( واویلا )
واویلا – ضریح تنت زیر پای دشمن
به دندان گرگان نخ پیراهن – تن تو ، تن من
تن تو من با نیزه شد جدا
چه صحنه ای شد در زیر دست و پا
رسیده وقت بازی نیزه ها
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۶
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅
نوحه شب ششم مولا قاسم بن الحسن (ع)
چه ماهی از خیمه جدا شد-چه شیری از بیشه رها شد
عجب شوری در خیمه ها شد(واویلا)
سر لفش دست نسیم است-زنسل آقای کریم است
چه نازی در اشک یتیم است (واویلا)
واویلا-کجایی حسن رزم قاسم بینی
زخشکی لبها تو بوسه چینی-کنارش نشینی
کشیده شمشیر پور یل جمل
گرفته عباس مه پاره ای بغل
شده شهادت اهلا من العسل
((یابن الزهرا لبیک یاحسین))
دعا کن ای نجمه برایش- تجلی کرده نعره هایش
به صحرا پیچیده صدایش(حسن جان)
رجز می خواند بین لشگر-زسمت خیمه آل حیدر
همه گویند الله اکبر(حسن جان)
یاحیدر-قلندر شده با دمه جاء الحق
به یک قمزه گردن زده از ارزق- هو الهو هو الحق
نام حسن شد زنده در این زمین
زخیمه سقا زد نعره آفرین
حسن بیا و شیر نرت ببین
((یابن الزهرا لبیک یاحسین))
ولی عمر شادی سر آمد- صدای فریادی در آمد
عمو باچشمان تر آمد-(واویلا)
عجب تصویری پیش رو بود-عجب قاتل بی آبرو بود
سر گیسو دست عدو بود(واویلا)
واویلا-به خاک بلا حج او کامل شد
قدو قامتش چون ابوفاضل شد-چه خونی به دل شد
به سینه آه ممتد کشیده است
زیر لگدها او قد کشیده است
نفس چو مادر چه بد کشیده است
((یابن الزهرا لبیک یاحسین))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۵
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
نوحه شب هفتم حضرت علی اصغر (ع)
میان خیمه قحط آب است-حرم دیگر در اضطراب است
پریشان گیسوی رباب است (واویلا)
عطش غوغایی کرده بر پا-صدایی آید بین زنها
رباب آهسته جان زهرا (واویلا)
واویلا- به سر میزند هاجر کربلا
نگاه همه سوی مشک سقا- ترک خورده لبها
لبان خشکت برهم مزن علی
مزن تو آتش بر قلب من علی
زبان نداری گوئی سخن علی
((یابن الزهرا مظلوم کربلا))
توئی شش ماهه یاور من-عجب خاکی شد بر سر من
مکن لب لب ای اصغر من (واویلا)
کنم مظلومانه نگاهت-شده خونین زلف سیاهت
در آغوشم شد قتلگاهت (واویلا)
واویلا-سر تو زدن رو به این نامردان
تلذی مکن با لبانی عطشان-شدم دل پریشان
زبان مچرخان دور لبت علی
نمانده چیزی از غب غبت علی
شد آخر آرام تاب و تبت علی
((یابن الزهرا مظلوم کربلا))
مده با لبخندت عذابم- نمودی با خونت خضابم
به فکر احوال ربابم(واویلا)
پر ازخون شد یکباره رویت-کشم تیر از زیر گلویت
دهم با خونت شستشویت(واویلا)
لالائی -چه زیبا به دستان من خوابیدی
چنان غنچه ای یکدفعه پاشیدی- زما دل بریدی
چه کرده است تیر با حنجرت علی
جدا شد ازتن دیگر سرت علی
دهم چه پاسخ بر مادرت علی
((یابن الزهرا مظلوم کربلا))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۷
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅
نوحه شب هشتم حضرت علی اکبر (ع)
قدم بر میداری خرامان-بدنبال تو دیده گریان
محاسن بر دستم علی جان(عزیزم)
نگاهی بابا پشت سر کن- بیا و رحمی بر پدر کن
نطر بر این چشمان تر کن (عزیزم)
علی جان-برو سوی میدان ولی آهسته
دل اهل خیمه به سویت بسته-شدم دل شکسته
بروی مرکب ثانیِ
حیدری
آینه دار روی پیمبری
شبیه سقا یک رکن لشگری
((یابن لیلا جانم علی علی))
ترک افتاده بر لبانت-بیاور بیرون این زبانت
فدای خشکی دهانت(علی جان)
دلم تنگ بوسیدن تو-نگاهم غرق دیدن تو
نبینم من پاشیدن تو(علی جان)
ولدی-خمیده شدم تا که قد کشیدی
پریشانیَم را پی خود دیدی-زمن دل بریدی
خدانگهدار پیغمبر حرم
نما مدارا با قلب خواهرم
چه آید آخر بعد تو بر سرم
((یابن لیلا جانم علی علی))
گرفتار لشگر شدی تو-چنان لاله پر پر شدی تو
چقدر شکل مادر شدی تو(علی جان)
برایت کوچه وا شد ای وای-به پهلو نیزه جاشد ای وای
سرِ اسمت دعوا شد ای وای(علی جان)
ولدی-به زانو کشیدم خودم را اینجا
مکش پای خودبر زمین ای بابا-علی ماه لیلا
کنار نعشت خورده پدر زمین
صدا زدم ای خواهر بیا ببین
ببین عبایم جسم علی بچین
((یابن لیلا جانم علی علی))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۸
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
نوحه شب تاسوعا
زجا برخیز ای تکیه گاهم-توهستی سردار سپاهم
بدون تو من بی پناهم(ابالفضل)
توسقای لب تشنگانی-قرار قلب کودکانی
کنار من باید بمانی(ابالفضل)
یا عباس-توهستی که این خیمه ها پابرجاست
نگاه همه سوی مشک سقاست-حرم بی تو غوغاست
نما نظر بر این دیده ترم
عجب بلایی آورده بر سرم
چه سازم عباس بعد تو باحرم
((یابن الحیدر سقای لشگرم))
پس از تو کار من تمام است-دگر پایان احترام است
زمان حمله بر خیام است(واویلا)
پناه خواهر ها تو هستی-امید دخترها تو هستی
امان معجرها تو هستی(واویلا)
یاعباس-ببین روی لشگر به زینب وا شد
به دوره خیام حرم غوغاشد-عدو بی حیاشد
نهاده زینب دستان خود به سر
ز ماجرائی دارد دلم خبر
به روسری ها دارد عدو نظر
((یابن الحیدر سقای لشگرم))
علم یک سو دست تو یک سو-عجب آشفته گشته گیسو
نمانده چیزی از دو ابرو(برادر)
شدی پاشیده بین صحرا-تکان دادی بازوی خود را
کنار تو افتادم از پا(برادر)
یا عباس- چه کاری ببین کوفه دستم داده
سرت بر سر شانه ات افتاده-به رخ پا نهاده
عمود آهن پاشیده این سرت
نمانده چیزی از دیده ترت
بگو چه گویم پاسخ به خواهرت
((یابن الحیدر سقای لشگرم))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۷۹
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
نوحه شب عاشورا
به درد تنهایی اسیرم-دعا کن قبل از تو بمیرم
نباشم من داغت بگیرم(حسین جان)
پریشان حال و دل غمینم-از آن میترسم نازنینم
که فردا داغت را ببینم(حسین جان)
برادر-شب آخر ما دوتا شد امشب
تو هستی تمام امید زینب-عزیز دل من
رسد به گوشم آوای مادرم
بگو چه سازم ای سایه حرم
نما مدارا با قلب مضطرم
((یابن الزهرا مظلوم کربلا))
قرار قلب بی قرارم-برادر جان دلشوره دارم
کسی را غیر از تو ندارم (حسین جان)
بیا بنشینم روبرویت-زنم شانه من تار مویت
ببوسم نرمیِ گلویت(حسین جان)
برادر-بیا تا تماشا کنم رویت را
ببوسم چنان مادرم رویت را-عزیز دل من
زمین نیوفتی ای ماه آسمان
مده به قاتل زیر گلو نشان
موی تو افتد در دست این سگان
((یابن الزهرا مظلوم کربلا))
#قاسم_نعمتی
#سبک_محرم
#سبک۳۸۰
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5938197963560979689.mp3
12.48M
🔴سبک نوحه ۱۰ شب اول محرم اثرشاعرگرامی قاسم نعمتی
@majmaozakerine
▪️▪️▪️▪️▪️👆👆👆👆
4_5911151420626700722.mp3
1M
تک و شلاقی ابالفضلی ع
.................................
بگویید به عالم من ابالفضلییم
خدایی می بالم من ابالفضلییم
نوکری حساسم من ابالفضلییم
عاشق عباسم من ابالفضلییم
شکر خدا یه دل دارم جای علمداره
مست و خمار قد و بالای علمداره
در تب و تاب شور و شیدای علمداره
محو گل آن رخ زیبای علمداره
ای سروسامونم آرامش جونم
یا ابالفضل (2)
این دل دیوونه اسم تو می خونه
یا ابالفضل (2)
یاابوفاضل یا ابالفضل (3)
.............................
بگویید مکتبم همه عباسیه
ذکر روز و شبم همه عباسیه
آیه های مبین همه عباسیه
ذکر شور آفرین همه عباسیه
شکر خدا دارو ندار من تویی ارباب
خدا می دونه همه کار من تویی ارباب
تو هر غم و غصه قرار من تویی ارباب
پشت و پناه دل زار من تویی ارباب
ای همه افکارم عشق تو شد یارم
یا ابالفضل (2)
من بتو مدیونم تا ابد می مونم
یا ابالفضل (2)
یاابوفاضل یا ابالفضل (3)
.............................
موسوی
#سبک_محرم
#سبک۳۱۱
زنجیر زنی
حجت الاسلام میرزا محمدی _ (روضه حضرت رقیه سلام الله علیه خرابه شام)
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
#روضه جانسوز و توسل به حضرت رقیه اسلام الله
@majmaozakerine
┗━━━⚫️😭😭😭⚫️━━┛
السلام علیک یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه
حسین........
من نمیدونم تو اون تاریکی خرابه ،نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم ِ....
انقده بچهها ترسیده بودن ، انقده لرزیده بودن ،از سرمای شب خرابه سقفی نداشت ' نگهبان هایی گذاشته بودن ،لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف میزدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام ِ عالم ِ به همه زبان هاست ، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم...،اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: "یا ابتا....من الذی قطع وریدک"،این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد...
حسین.......
حالا داره با بابا حرف میزنه ،این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده......... ،حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد....،"فیض آماده است " صدازد بابا.... بابا.....
*داری با خود هزار نشونه
لبات به رنگ ارغوونه
نگو که کار خیزرونه*
بابای خوبم.....،حسین ........
چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من يه مشابهتي پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده ،لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم ِ... ،این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، حسين......
#روضه جانسوز خرابه شام
┏━━━🔴😭😭😭🔴━━┓
@majmaozakerine
🔘روضه و مناجات جانسوز
_توسل حضرت حر علیه السلام_شب چهارم محرم قسمت پایانی_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی🔘
🎤"باب الحرم" اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی🎤
▪️◾️▪️◾️▪️
إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي" خدایا این گناه باعث شده لباس ذلت و خواری به تن کنم ..."وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي" من با گناه خودمو دل مرده کردم" چی جوری زنده اش کنم؟ فرمود "فاحینی بتوبه من" هر کی اومد توبه کنه دست گداییشو بیاره بالا (خسته نشیا) فَبِعِزَّتِكَ لا اَجِدُ لِذُنُوبي غافِرا به خدا غیر از خودت آمرزنده ای سراغ ندارم .. فَوَا أَسَفَا مِنْ خَجْلَتِي وَ افْتِضَاحِي إِلَهِي إِنْ كَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً اگه پشیمانی توبه حساب میشه وَ عِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ امروز اومدم بگم بعزت و جلالت من بد کردم پشیمانم ....
الهی العفو ....الهی العفو ....
▪️◾️▪️◾️▪️
از لشکر فاصله گرفت بعضیا نوشتن این سر و صورتشو خاک مالی کرد،بایدم اینجوری باشه چون این آقا پسر ابوترابه" اگه او پسر ترابه ما باید "کنت ترابا باشیم ..." چکمه های جنگیشو دور گردنش «َفَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» موسی اینجا کربلاست کفش هاتو در بیار وقتی به موسی اینجوری ندا میاد حرم ادب کرد؛ کفش هاشو دور گردنش انداخت ؛ هنوز داره نادمو پشیمون میاد ، حتی بعضی ها گفتن پسرشو صدا زد، گفت گریبان منو کشون کشون بگیر هَلْ يَرْجِعُ العَبْدُ الآبِقُ إلاّ إلي مَوْلاهُ” عبد فراری دم خونه ی آقاش نره کجا بره ....؟!!
تا روبروی ابی عبدالله قرار گرفت یه سوال کرد و یه جواب شمید آقا هـــــل لـــی مـــن تـــوبـه؟! فبکا بُکَاءً شَدِیداً ..." تو گریه هاش گفت آیا راه برگشتی برا من هست؟!! ابی عبدالله فرمود: "ارفع راسک" هر کی در خونه ی ما بیاد دیگه سر به زیر نیست ...."
▪️◾️▪️◾️▪️
حالا هر کی سربلندیش باورش شده بگه حسین ....... اجازه رو گرفت اما حسین کربلا رو با خواهرش شروع کرده؛ اذن زینبم لازمه،نه بالاتر از اذن امام ؛ نه؛ زینب حلقه ی اتصال به فاطمه ست " گفت آقا اجازه میدی برم سمت خیام و حرمت؟ قربون حیا کردنت برم ...." اینجا همه بنی هاشم هنوز زنده ان تو اجازه گرفتی ...." آخ نبودی اون ساعتی که تن بچه ها به لرزه افتاد،هرچی نگاه کردن دیدن بنی هاشمی باقی نمانده ...." یه نانجیب فریاد میزنه کیه خیمه هاشو بسوزونه ........" یکی هم داره فریاد میزنه کیه به بدن حسین اسب بتازونه ....." یکی هم داره بلند بلند تکبیر میگه ....." این زن و بچه شروع کردن به لرزیدن ،اومدن پیش عمه جان ، دیدن عمه هم مستأصله ...." اومد پیش زین العابدین، حضرت بی معطلی فرمود علیکن بالفرار ...
حسین .....
▪️◾️▪️◾️▪️
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#ویژه_ایام_محرم
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#مناجات_دعا
🏴🏴🏴🏴🏴
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 5 Moharram 1400.mp3
4.69M
|⇦•ملاکِ داغ حسین و عیارِ...
#روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•ملاکِ داغ حسین و عیارِ...
#روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مِلاکِ داغ حسین و عیارِ غم حَسَن است
حَسَن شبیه حسین و حسین هم حَسَن است
حسین گفت "اَخی خَیرٌ مِنّی " و دیدند
تمام عمر جلوتر به یک قدم حَسَن است
همیشه او به گدا کمتر از حَسَن میداد
که خلق ثبت کند صاحب کَرم حَسَن است
هرآنکه شد حسنی، میشود حسینی پس
ببین که ریشهی هفتاد دو عَلَم حَسَن است
کریمیِ حَسَن است اینکه مرثیه گفتند
دراصل بانی اشعار محتشم حَسَن است
#شاعر حسن لطفی
"*از ابی عبدالله سؤال کردن " فَمَا الکَرَم؟ "از اباعبدالله پرسیدن کَرَم چیه؟ حضرت فرمود:کَرَم یعنی قبل از اینکه تو بگی بهت عطا کنند..."
آقایی که خودش کربلا نبود امام دو تادسته گلش رو فدای حسینکرد .....*
نوادگانِ حَسَن صاحبِ ضریح شدند
فقط به خاطرِ زهراست، بی حرم حَسَن است
*اینقدر مادری بود این آقا، بچه هاشم مادری شدن، بچه هاشونم شهادتشون مثل مادرشون شد، شب عاشورا دید قاسم بلند شد، داره عرض اندام میکنه، گفت عمو من چی ؟
عبدالله دید قاسم میگه: "اَحلی مِنَ العَسَل"دید عمو بغلش کرد، گفت: فردا تو رو میکشن، دید عمو به قاسم گفت: عزیزم به شیرخواره ی من هم رحم نمیکنن..از صبح عاشورا هرجا عمه رفت این نوجوانم رفت اون لحظات آخر یه صحنه هایی دید، این صحنه ها خونش رو به جوش آورد *
وقتی عدو به روی تو شمشیر می کشد
از درد تمام تنم تیر می کشد
طاقت ندارم این همه تنها ببینمت
وقتی که چله چله کمان تیر می کشد
این بغض جان ستان که تو بی کس ترین شدی
پای مرا به بازی تقدیر می کشد
این که ز هر طرف نفست را گرفته اند
آن کوچه را به مسلخ تصویر می کشد
#شاعر حسن لطفی
*روضه عبدالله شباهت زیادی به روضه مادر سادات داره، چه شباهتی داره؟ هردو وقتی دیدن امامشون تنهاست زدن به دل لشگر و به دل نبرد، فاطمه وقتی دید علی تنهاست بین علی و دشمن قرارگرفت، هی میگفت: والله نمیذارم علی رو ببرید ... عبدالله هم تا دید عمو تنهاست دستش رو از دست عمه کشید و بین عمو و دشمن قرارگرفت...
شباهت دوم: هر دو رجز داشتن، فاطمه توکوچه های مدینه هی میخورد زمین بلند میشد میگفت :"والله لا أدعكم تجرون ابن عمي ظلماً "اجازه نمیدم به علی بی احترامی کنید، اجازه نمیدم علی رو با ریسمان ببرید... عبدالله هم هی میخورد زمین هی بلند میشد می گفت: "والله لا افارق عمی "
شباهت سوم: مدینه جواب رجز فاطمه رو با تازیانه دادن ..نا نجیب صدا زد: قنفذ! دست زهرا رو کوتاه کن .. کربلا هم جواب عبدالله رو با شمشیر دادن، مدینه با غلاف شمشیر زدن، اما کربلا با خود شمشیرزدن، مدینه یه جوری زدن دیگه دست فاطمه بالا نیومد ..کربلا هم یه جوری زدن عبدالله افتاد تو بغل حسین ...*
رهام کن که میبینم عمه جون
کشیدن عمومو به خاک و خون
میبینی که تکیه
زده به اون نیزه شکسته
هرچی صدا زدم بسه دیگه نزن
انگار نمیرسه اصلا صدای من
گودال شاهده که بی حیا میزد
اون با غلاف تیغ این با عصا میزد
*افتاد بغل عمو، ابی عبدالله به سینه چسبوندش ،چه سینه ای ! سینه ای که یک ساعت قبل قاسم روبغل کرده، سینه ای که یه ساعت قبل توی بغلش تیر سه شعبه به علی زدن، سینه ای که تیر سه شعبه بهش اصابت کرده، عبدالله رو بغل کرد، داشت باهاش حرف میزد یه مرتبه نگاه کرد دید حرمله داره نشانه میگیره، یه جوری با سه شعبه گلو رو هدف قرارداد ....ای حسین ....
وقتی عبدالله رو بغل کرد سینه اش هنوز زیر چکمه ها قرارنگرفته بود، هنوز زیر سُم اسبها نرفته بود، اما وقتی اسبهاشون ونعل تازه زدن بدن عبدالله با بدن ابی عبدالله زیر سُم اسبها...*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیک غمت ماه ماتمت
#استوری
کربلایی محمدفصولی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#استقبال_از_ماه_محرم
ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ و غم تو می سوزیم
چند روز دگر محرمت می آید
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#جمعههایانتظار
✨جمعه زیباست اگر کینه زدل پاک شود
مرغ دل همســــفر طائر افـــلاک شود
✨جمعه زیباست اگر پنجره ها وا گردد
چشم ها منتظر یوسف زهرا گــــردد
✨جمعه زیباست اگر دوست کنارم باشد
جان ناقابل من هــدیه بـــه یارم باشد
✨جمعه زیباست اگر باب گنه بسته شود
عالم از بند شیاطین زمان رسته شود
✨جمعه زیباست اگر عشق فراهم گردد
آخرین حجت حق هادی راهم گردد...
#اللهمعجللولیکالفرج