eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزیز زهرا بقیة‌الله کجایی آقا.mp3
4.53M
عزیز زهرا بقیه الله کجایی آقا خدا میدونه که دلا خونه تو مقتدایی گره گشایی تو که بیایی غمی توی دلا نمیمونه💔
💯 🌱 جمعه ها یک به یک از دور و برم میگذرد🌿 نکند جمعه‌ ی بی یار زِ تَن جان ببرد ؛🌿 جنس بی ارزشم امّا ، نخریدم ؛ ارزان🌿 یوسف فاطمه شاید که مرا هم بخرد!🌿 () 🌼اَلهمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیّکَ‌الفَرَج🌼 _________________________ @majmaozakerine
4_5915988945371400117.mp3
4.69M
احساسی بانوای حاج جمعه ها دارند میگذرند میگذرند با غم های تو عاشقات کم کم جون میدن پیر میشن آدم های تو الهی منم مو سپیدت شم تو این نا امیدی امیدت شم یعنی میشه من هم شهیدت شم یا مولا یا مولا یا مهدی .... یا مولا جمعه ها دارند میگذرند میگذرند با غم های تو خوش به حال دیوونه هات ما کجا و دنیای تو شده زندگی بی تو بی سامون ببخشید که از ما شدی دل خون تو رو یادمون رفته آقا جون یا مولا یا مولا یا مهدی ..... یا مولا جمعه ها دارند میگذرند میگذرند با غم های تو منتظر اونه که یه روز جون بده آخر پای تو چی میشه پر از عطر رؤیا شم تو آغوش تو غرق دریاشم برات مثل بحرالعلوم باشم یا مولا یا مولا یا مهدی ..... یا مولا @majmaozakerine 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5798414370262226164.mp3
1.52M
. با کجای روضه ایی، ای ماه بی نشون دستم بدامنت،یا صاحب الزمون دورت بگردمو، دوای دردمو برای تو ولی یه بار کاری نکردمو امشب برای تو، برا رضای تو اشک خجالت از گناهامو آوردمو آقای خوب من آقای خوب من یه بار نگام بکن، به جون مادرت جوونیمون فدا، اون چشمای ترت تو صاحب منی، میشه نگام کنی توی قنوت سحرت یه بار دعام کنی منم یه سر به زیر، دست منم بگیر کاشکی که از گناه خودت منو جدام کنی آقای خوب من آقای خوب من جز در خونتون، جایی نمی رمو آرزومه که من، برات بمیرمو روضه بخون برام، با اشک و سوز و آه از اون تنی که بردنش میون قتلگاه خنجر کشیدنو، حلقو بریدنو جلوی چشای خواهری که مونده بی پناه غریب مادرم غریب مادرم ✍ کتاب نیم از عالم خاک
. ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها شاه غریب ، وارث صبر کریم ها‌ بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی زائر برای مظهر جود خدا شدی وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین آماده ی زیارت ایّام اربعین گریه کنی به دور حصارش نمانده است جز تو کسی کنار مزارش نمانده است حالا به روی خاک حریمش نشسته ای از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت از فرصت نبودن حیدر توان گرفت جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید روی کبود حوریه را در حجاب دید از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش وقتی که شد شهید جنایات همسرش با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
320.9K
➖➖➖   ▪️چه عشق ِ مقدسی، حسین چه شور ِ عظیمیه به پا تمومی عاشقا دارن پیاده میان تا کربلا ▫️من امسالو کربلا میام به نیت ثامن‌الحجج فقط برای ظهور تو دعا می کنم برا فرج 🔹️نوکرا مثه قطرن کاشکی قطره دریا شه ظهر اربعین تنها خواستمون فرج باشه 🔸️العجل اباصالح ۴ ============== ▪️ببین که دارم میام حرم قرار ِ ما ظهر ِ اربعین الهی ببینمت آقا توو کربلا ظهر ِ اربعین ▫️دوایی نداره درد ما به غیر ِ ظهور تو آقا چه حاجتی غیر از این دارم به خاطر فاطمه بیا 🔹️نوکرا مثل قطرن کاشکی قطره دریاشه ظهر ِ اربعین تنها خواستمون فرج باشه 🔸️العجل اباصالح 🎤کربلایی مسلم نوشین باد ➖➖➖
‍ شاه پناهم بده.. و توسل به امام رضا علیه السلام دامنِ آلوده و بارِ گناه آورده ام گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست بر امامِ مهربانِ خود پناه آورده ام شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم هر که آرَد تحفه ای بر محضر مولایِ خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام بر کبوترهای صحنت هدیه ی ناقابلی است گندمِ اشکی که در این بارِگاه اورده ام ناله ام در سینه، اشکم در بصر سوزم به دل نامه ای چون دودِ آهِ خود سیاه آورده ام شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم دامنِ آلوده و بارِ گناه آورده ام گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست بر امامِ مهربانِ خود پناه آورده ام شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم ذره بودم زائر شمس الشموسم کرده اند قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام‌ گرچه هستم قطره ای ناچیز یک دریای اشک هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام هر فقیری هست دستِ خالی اش سرمایه اش من فقیرم دستِ خالی را گواه آورده ام شاه پناهم بده... خسته ی راه آمدم شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴روضه اربعین 🏴 @roze_daftari 🥀السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و نهار ولا جعل الله اخر العد منی الزیارتکم السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین 🥀 عشق حسین مارا تنها وا نمی گذارد گر خلق واگذارد او وا نمی گذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم مولا به کام غرقاب مارا نمی گذارد هل من معین اورا باید جواب دادن شیعه امام خود را تنها نمی گذارد حسین جان .....حسین جان حواست باشه برا همینه که اومدی تو مجلس آقا یعنی جواب آقا رو دادی ..جواب هل من ناصرشو دادی ...همینی که لباس مشکی می پوشی شادی نمی کنی .غمگینی ..پرچمی بالا در حیاط تت نصب می کنی خرج می کنی یعنی من هستم باهات آقا جان آقا جان کاش ما اون روز تو کربلا بودیم بی بی زینب یاری می کردیم دستای زینب رو می گرفتیم تا اونقدر به خودش نزنه ای کاش اونجا بودیم بهش تسلیت می گفتیم کمکش یتیما رو جمع می کردیم ما به جاش تازیانه می خوردیم 😭 آقا جان اگه اونجا نبودیم ولی اینجا روز و شب برات گریه می کنیم 😭 حالا با حضرت زینب هم ناله بشو بگو حســین جان ....حســــین جان بگو بمیرم برا اون خواهری که چهل روز برادرشو از دست داده بگو بمیرم برا اون خواهری که بعداز چهل روز اسارت اومده بالا سر قبر برادرش ...😭 بگو بمیرم برا اون خواهری که بعداز اون همه مصیبت ..کتکش زدن 😭 بمیرم برا خواهری که تو کوچه وبازار دورش شادی کردن 😭 بجا تسلیت رو سرش خاک و خاکستر ریختن 😭 حالاحضرت زینب همه ی امانتها رو آورده بالا سر قبر برادر 😭 روضه خوان بی بی زینب هااااا 😭 ای وای ناله بزن گریه کن از قافله ی حسین عقب نمونی.... این اشکها خیلی کارا ازش بر میاد ... کفنت بوی حسین میگیره 😭 بوی زینب میگیره 😭 فشار قبر برات آسون میشه بخدا 😭 زینب (س)گفت داداش اینا چیزی نبود گلایه هام مونده 😭 حسین جان رقیه تا مدتها صدای ناله اش میومد میگفت: سوختم سوختم طاقت نیورد دق کرد 😭😭 برا همین روضه هست که امام زمان عج خون گریه میکنه 😭 برا همین روضه هست که زین العابدین فرمود الشام الشام الشام 😭 🥀داداش از دختر خرابه نشینت 🥀 🥀زمن نپرس که خجالت میکشم 🥀 داداش یادته دوتا بچه هام فرستادم میدون 😭 اخ چه خاطرات تلخی داری ای ماه صفر 😭 بی بی زینب همه حرفارو زد خیلی درد ودل کرد خیلی گریه کرد ..اونقدر ناله زد که زنان روستای اطراف همه جمع شدند اومدن کمک بی بی زینب ناله زدن گریه کردن آب رو صورت بی بی زینب ریختن 😭 گفت بخدا هرچه آب خوردم دلم خنک نمیشه 😭 آخه جگرم سوخته ..جگرم آتیش گرفته 😭 چشم بی بی زینب به رباب افتاد بمیرم برات رباب جان 😭 گفت حسین جان بلندشو ببین رباب رفته خاک رو سر خودش میریزه😭 دنبال علی اصغرش میگرده میگه خودم دیدم عزیزمو اینجا خاک کردن 😭 داداش یادش رفته که علی اصغرروبا نیزه از زمین کشیدن بیرون سر علی اصغرشو بریدن بالای نی بردن 😭😭یاحسین 😭آی گرفتارا .مریض دارا ..آی اونی که اولاد نداری صدای نالتو بلند کن بگو یا حسین 😭 کاروان کربلا سه روز تو کربلا موندن بعداز سه روز آقا زین العابدین اجازه خواست از عمه اش زینب گفت :عمه میترسم این چندتایی هم که هستن پرپر بشن آماده شدن برگردن به مدینه ..دیدن رباب جلو اومد التماس کرد خواهش کرد گفت :بزارین من همین جا پیش عزیزانم بمونم من اونجا کسی رو ندارم 😭 آی امان از غریبی و بی کسی 😭 اجازه دادن ....زنان بنی اسد گفتن باید سایه بان داشته باشی .رباب باناله گفت :سایه بان نه .... خودم دیدم عزیزانم سه شبانه روز زیر آفتاب گرم کربلا افتاده بودن 😭 بعداز مدتی که خانم رباب برگشت مدینه ازبس زیر آفتاب نشسته بودگریه کرده بود رنگ صورتش تاریک شده بود زنان مدینه دیگه اونو نمیشناختن ام البنین اومد کنار زینب گفت پس رباب کو من اونو نمیبینم 😭 یا حسین 🥀 بمیرم برا اون خواهری که داغ همه ی عزیزانش تو یه روز دید 😭 قربون دل سوخته ات برم زینب جان که چها کشیدی 😭 تسلای دل داغدیده حضرت زینب صدا بزن حسین آرام جانم ...😭 حسین روح و روانم ...😭 حسین درمان دردم ...😭 حسین دورت بگردم ...😭 حسین سالار زینب ...😭 ▪️الا لعنت الله القوم الظالمین ▪️ بگو حسین جان قربونت برم آقا جان تو راهت پیر شدم آقا😭 بگو آقا جان بیا اجر عزاداریهامون بده 😭 بیا دلای نا شادمون شاد کن 😭 بیا گره زندگیمون باز کن 😭 ان شالله که حضرت زهرا (س )از ما قبول کنه دست شفاعتش رو سرمون بکشه به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد ص 🥀 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🥀 🥀اللهم عجل لولیک الفرج بحق مصائب حضرت زینب سلام الله علیها 🥀 @roze_daftari
🔷🎤روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین ▪️▪️▪️▪️___________________ اختر من ، هلال من ، ماه من همسفر و همدم و همراه من بی تو دلم طایر بی بال بود داغ چهل روزه چهل سال بود ... *این چهل روز بزا زینب چهل سال گذشت ...* شعله نثار جگرم کرده اند با سر تو ، همسفرم کرده اند پیش روی محمل من صف زدن رقص کنان ، خنده کنان ، کف زدن ... *خواهر تو همه با دست نشون دادن ... هله هله کردن ... حسین ...* *میخوام روضه بخونم برات ... چهل روز نزاشتن زینب یه دل سیر گریه کنه ...* محمل من در ملا عام بود همدم من ، سنگ لب بام بود ... دیده به خورشید رخت دوختم آب شدم ساختم و سوختم ... *نگاه نکن حسین پیر شدم ... این چهل روز منو پیر کرد ... یا اباعبدالله ...* راس تو می داد به زینب سلام چشم تو میگفت به من هم کلام چشم تو از چهار طرف سوی من ... نغمه ی قرآن تو ، نیروی من ... *حالا ببین زینب اومده ..* حال پی عرض سلام آمدم فاتح و پیروز به شام آمدم ... ای به جمالت نگه فاطمه ای سر نی هم سخن فاطمه باز هم از وحی محمد بگو از گلوی پاره خوش آمد بگو ... *ببین زینبت اومده ...* آمده ام شانه به مویت زنم بوسه به رگهای گلویت زنم ... *حسین جان ... ازت توقع زیادی ندارم ، یه خواهش دارم ، زبانحال ...* دست برون از دل این خاک کن اشک غم از دیدۀ من پاک کن ... حسین .......... ای به لبت زمزمۀ آب آب آب بده ، آب بده بر رباب ... جان اخا غنچه ی پرپر کجاست؟ آب که آزاد شد ، اصغر کجاست ؟ *تو این چند روز کربلا ، اونایی که سالهای قبل رفتن ، میدونن ، تو این چند روز کربلا ، اونی که خیلی به چشم میاد اینه ؛ دیدم همه جا آب فراوان ، اصلا چیدن رو هم بطری های آب آماده ، خنک ، نمیخوان زائر اربعین یه لحظه هم تشنگی بکشه .. محال کسی آب بخواد و آب پیدا نکنه ... کافیه بگی آب کجاس ؟ کافیه بفهمن تشنه ای ، همه میان طرفت ، بهت آب تعارف میکنند .. خیلی عجیبه این راه ... میخوام بگم خصوصا اگه ببین یه مادری بچه بغلشه ... (روضه من همینه ...) ببینن یه مادری طفل شیرخواره داره بیشتر آب بهش تعارف میکنند ... میگن این برا خودت این واسه بچه ات ... بچه تو این آفتاب و گرما تلف نشه ... اما بمیرم برا اون حسینی که چهل روز قبل بچه شو رو دست گرفت ... ببینید ببینید گلم رنگ نداره .... *نمیزارن زائرا تشنه باشن .. اما کربلا به جای اینکه علی رو سیراب کنند ... فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ...* ای حسین .... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
‍ . ایام ✍ بر ما نموده‌ای لطف و کرم رضا پای پیاده‌ام سوی حرم رضا بنما نظر به من ای محترم رضا لبیک یا رضا۴ یا (مولا امام رضا۴) با دست خالیم آیم به کوی تو مولای من بود دستم به سوی تو مستم در این حرم از عطر و بوی تو لبیک یا رضا۴ باشد امام رضا کویت بهشت من مهر و ولای تو اندر سرشت من مولا نگه نما بر روی زشت من لبیک یا رضا۴ هر زائرت رضا از غم رها شود در این حرم رضا حاجت روا شود با یک نگاه تو دردم دوا شود لبیک یا رضا۴ شکر خدا رضا هستم گدای تو از کودکی منم غرق ولای تو ای نور چشم من جانم فدای تو لبیک یا رضا۴ ریزم سرشک غم بشکسته بال من در سر بود رضا شوق وصال من امشب ز مرحمت بنگر به حال من لبیک یا رضا۴ گرچه امام من بی‌مایه‌ام رضا مهر و ولای تو سرمایه ام رضا بر تو غلامم و همسایه‌ام رضا لبیک یا رضا۴ از تو تمام عمر شرمنده‌ام رضا شد نوکری تو زیبنده‌ام رضا هستم غلام تو تا زنده‌ام رضا لبیک یا رضا۴ من سائل در این خانه‌ام رضا گرد حریم تو پروانه‌ام رضا نام تو زینت کاشانه‌ام رضا لبیک یا رضا۴ قصر عدوی تو شد قتلگاه تو سوزانده هر دلی ناله و آه تو بر درب حجره بود مولا نگاه تو لبیک یا رضا۴ در کنج حجره ات بودی در انتظار بهر جواد خود بودی تو بی‌قرار آید کنار تو فرزند و یادگار لبیک یا رضا۴ آمد جواد تو در احتضار تو بنشسته قد خم مولا کنار تو با اشک خود جواد شد غمگسار تو لبیک یا رضا۴ از داغ تو شده خون قلب مرد و زن فرزند تو جواد شد غرق در محن با دست او رضا شد پیکرت کفن لبیک یا رضا۴ با دیدن رخت شد پر شرر جواد در وقت غسل تو شد دیده‌تر جواد هنگام دفن تو شد خون جگر جواد لبیک یا رضا۴ یا (مولا امام رضا۴) ..┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
4_5893033814053098491.ogg
775.8K
اسیری بوردمه منزل به منزل ‍ 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 اسیری بوردمه منزل به منزل غم وغصه ی عالم دره مه دل برارِ نازنین زینب ته قروون پِِرس مره بَوین زینب ته قروون برار پرس خبرها دارنه زینب پرس که درد دلها دارنه زینب اگه مه رنگ و رو تغییر هاکرده مره درد اسیری پیر هاکرده مه دل ره خون دکردنه اسیری چهل روزه برسیمه به پیری چهل روزه چهل جور داغ بدیمه شه چشِ جا خزون باغ بدیمه تـه رقیـه ره بـا لگـد بـزونه دَنیبی مـره حـرف بد بزونه برار تا مجلس شراب بدیمه نامحرمون پیش کباب بهیمه وچون چش پیش به هر بهونه خجالت کشیمه تا مِره زونه ته که دَنیبی خواخر چو بَخرده ته زینب مثل ته مار لو بَخرده از رقیه نپرس جواب ندارمه بغیر از این دل کباب ندارمه ته سره تا بَدیّه دق هاکرده اَنّـه بـابـا بـابـا  بَـوته بَمـرده دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم الهی که ته قبر سر بمیرم بَخون «مداح» مه دل که پاره بَیّه مـه قسمت کـربلا دِواره بَیّـه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینـب ای آییـنه ی مـادر ســلام از سفر برگشتی ای خواهر،سلام السلام ای همدم و همناله ام السلام ای یـار چنـدین ساله ام ای کـه زهـرا و علـی را دختـری سرفرازم چون تو دارم خواهری از چه بی جوهر شده آهنگ تو؟ جـان مـادر بـوده ام دلتنگ تو ای گـرفته از رخ دشمـن نقـاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گـر نبودی کـوفه و شـام بـلا دفن می شد نام من در کربلا خـواهرم ممنـونم از یـاری تو مرحبا بـر ایـن علمـداری تـو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قـدِ از غـم خَمَت آمـدی خـواهر دوبـاره کـربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت در غم مـرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سَرو قدِ تو خَم است صورتت چین وچروک ودَرهَم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سرا پـا نـاله و انـدوه و درد این چهل روزه غمم باتوچه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یـاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کــنار خــود بــرادر داشــتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تا که دیـدم غصـۀ جـانکاه تو بـا سـرم مـن آمـدم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفر خواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دختر شیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یا مگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات بـرگو، حسین شـد دلــم تنـگ بــرادر گفتـنت دوست دارم روی زانـو خفتنت تو همیشه بوده ای چون مادرم در نمازت کن دعایم خواهرم از زبانم هرچه که «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
4_6003399020267967644.ogg
507.8K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 چوبی به لبت نشسته دیدم دندان تو را شکسته دیدم چشمان تو را پر آب دیدم دور سر تو شراب دیدم چون مجلس کینه رابیاراست خصم تو زما کنیز می خواست داغی به درون سینه افتاد لرزه به تن سکینه افتاد خونین شدن سرت تو دیدم جان کندن دخترت تو دیدم عباس کجاست تا نشیند رخسار کبود من ببیند 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:؟ بانوای:کربلایی علی اکبراسفندیار
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بنال ای دل که روزاربعین است عزای پور ختم المرسلین است بنال ای دل که جانها برلب آید دوباره سوی گودال زینب آید بنال ایدل که امروز روزسختی است به زینب روزطاقت سوزسختی است بنال ای دل که زهرا منظر آید سر قبر برادر خواهر آید یکی آید به استقبال زینب خدا رحمی کند بر حال زینب همان زینب همان مظلومه خواهر نشد یک لحظه غافل از برادر همان خواهرکه شام را زیرو روکرد یـزید و آل را بـی آبـرو کرد همان خواهر به نطق حیدرانه گرفته قلب دشمن را نشانه تمام مرد و زن را باور آمد بخود گفتند یارب حیدر آمد سکینه گفته بود قربان عَمّه امام ساجدین گفت جان عَمّه بخوان عَمّه که این احساس داریم دوباره ما عمو عباس داریم همان خواهر چو بابایش سخنور فَصاحت در بیان مانند حیدر همان خواهرکه شب رفت روزبرگشت شکسته شد ولی پیروز بـرگشت همان خواهرچهل روز بادل وجان پرستاری نموده از یتیمان همان خواهرکه برزخمش نمک خورد بدور از چشم عباسش کتک خورد همان خواهر که حرفش گریه دارد بـدل داغ و غـم رقـیّه دارد همان خواهرکه دل شکسته ترشد چهل روز از حسینش بی خبرشد چهل روزی بیابان گرد گشته اسیر اشک و آه و درد گشته چهل روزاست این غمدیده خواهر عزادار است و دلتنگ برادر چهل روزاست که درشوروشین است فقط ذکر لب او یاحسین است چهل روز خون دل بارَد سکینه رقیه خواند و زینب زد به سینه چهل روز آنچه را بادیدگان دید چهل سال حضرت سجاد نالید چهل روزاست زینب نوحه خوان است ز غم پیر و ضعیف و نا توان است چهل روز کار زینب ناله ها شد پـرسـتار بـرادر زاده ها شد چه ها با قلب زینب کرده غم ها گمانم که حسین نشناسد او را چهل روز در دلش غم موج می زد خودش در بَحر ماتم مـوج می زد اگر شد کوه استقامت و صبر فقط یک نـاله زد افتاد بر قبر به حقِ حضرت زهرا و حیدر نگردد هیچ خواهر بی برادر نگو«مداح»دگر غش کرده زینب دل مـا را مُشَـوّش کـرده زینب 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_6041871035203061732.ogg
1.6M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 نانجیب تاکه ته وَچونّه روشته وِشُونِ بِرمه زاری مِره بَکوشته ازاین غم وغصه مه دل سَروشته مِـره بَـزونه و کعو مـه پُشـته زندگی بی ته چه سخته دیگه زینب سیوبَخته از کجه تِوِسّه بَهووم برار؟ ازمجلسِ یزید یاکوچه بازار فقط این چهل روزبَدیمه آزار من شِتر سوارو ته نیزه سوار مره یاد نیاردواره مه دل دَره بُونه پاره مِن بالای تَل ته میون گودال مه یاددَرنَشونه هی زویی بال بال تره هی با چَکمه کِرده پایمال بِرارجان هردتا بُوردمی ازحال تره بَکوشتنه زارزار ناله بَزو مه جان مار برارجان خَله بَکشیمه عزاب خواسّنه مِه دِلّه هاکنن کباب مِره بَوِردنه مجلس شراب مِره آزار دانه بَوِرن ثِواب من بَیمه برارگرفتار هیچکس نَهینه اَمه یار مِه دل پاره بَیّه حسین راس بِواش نَدومّه چیکارهاکنم من داداش تِه رَگِّ خِش دامه بَمِردبُوم کاش داغ تِه چَنّه سخت هَسو دلخراش تِه غَمّه نَبونه چاره مه دل دَره بُونه پاره شامِ کیجاکون اِمونه راه براه همه با عِزّو ناز شه پِره همراه رقیه جان وِینّسه کَشییه آه شامیون با غُرور کردنه نگاه ونه جا نَینه صمیمی گِتنه که تِه یتیمی رقیه دَم بِدَم گیته تِه خبر وِره گِتمه که تِه بُوردی سفر ازدلتنگی دَیّه دِق کرده تِه ور اُون شوبَمرده تَش بَزو مِه جگر بی خواخر بَیّه سکینه شه داغه بِشته مه سینه سه ساله وَچه ره مَگه چو زونه مگه وِره با مُشت وبا لُو زونه؟ وَچه ره مگه بِخواسّه اَو زونه؟ مگه لُو ره وَچه ی پَهلو زونه؟ وَچه اَنّه چوبخرده طِفلَکی آخر بَمرده 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_6041871035203061733.ogg
925.9K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 با قَدِ خَم کربلایت رسیدم چِل شب و روزازغم تونالیدم تو روبه نیزه دیدم آه کشیدم برادر جانم من دیگه بُریدم کن دعاحاجت بگیرم سرِ قبر تو بمیرم از روزی که توازماجدا شدی سرجدا بین گودال رها شدی قاریِ من روی نیزه ها شدی نمکِ همه ی روضه ها شدی چِقَدَرحسین غریبی بمیرم که غم نصیبی ای حسین جان مرابی حیامی زد شمر جدا حرمله هم جدا می زد می شدم سِـپَرِ بـچه هـا می زد مُردم آنجا که دیدم تورامی زد بس گریه کردم حسینم رفته نورازهردوعینم من بمـیرم بَـرات بَرادر من دیگه داغ غمت شد باورِ من باسر شدی حسین همسفرمن داغ تو آتش زده جگر من مُردم ازاین بیقراری شنیدم کفن نداری چهل بارمُردم زنده شدم حسین بی تودگردرمانده شدم حسین بنـگرکـه شکننده شدم حسین آخر زتو شرمنده شدم حسین اَمانت داری نکردم رقیه رونیاوردم خواهرت چون مرغ بشکسته باله بی تـو زنده ماندنِ من مـحاله از غمـت اَلـفِ قـامـتم دالـه دارو نـدارم مـیانِ گـودالـه سوزِدل وشعر«مداح» آتش زده بردلم آه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 حسین پِرس بَوین زینب بموعه بَوین زینبِ جان به لب بموعه برار چل روزه که تر ندیمه ته که دنیبی بلا بکشیمه چهل روزه چهل سال پیر بَهیمه تِه که بُوردی برار اسیر بَهیمه ته جدایی مره گمون نَهییه ته بُوردی ومِه غم درمون نَهییه حسین تامجلس شراب بدیمه نامحرمون پیش کبـاب بهیـمه تره با چوب خیزرون که روشته نانجیب مره همونجه بکوشته مه جا نپرس برار رقیه کوهه؟ مِـه دل از داغ رقیـه کهـوعه مه جانپرس برار مه دل کبابه ونـه جـا عـاقبت بَـیّه خـرابه برار از درد وغم مه دل سروشته حسین مِـره خجالتی بکـوشته بمیـرم کـه رقیـه دِق هاکـرده تـا ته سر ره کَشه بیته بمرده دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم سـر ره بِلّم تـه قبـر سـر بمیرم من و توسه«مداح» غصه خواره ونـه دلگـویه چـنه بـرمه داره 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بــرادر جـان ببین اقبـال زینـب شکسته شدپس ازتو بال زینب ببین که از سفربر گشته ام من بیـا اکنون بـه استقبال زینـب غمت بود ای برادرسخت وجانسور فـراق تـو مـرا کُشت ایـن چهـل روز اگرچه این چهل روز شدچهل سال ولـی بـر گشـته ام از شـام پیـروز بـرادر، جـان مـن بــودی و هستی کجـا دیـدی کنـم در کـار سسـتی؟ چرا پس روی نیزه تـا کـه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی? میان کوچه ها و از سـرِ بـام یهـودی ها به ما دادند دشنام بپای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام دراین دل خـاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام ازشهر شام است ز رنـج و غصـه های مـن نپـرسید بگـویید قبـر محبـوبم کدام است بـرادر قلـب زینـب ریـز ریـز اسـت غمم ازشام واز چشمان هیزاست نفس بنـد آمـد آنـدم تـا شنیدم میـان شامیان حرف از کنیز است گلـی گـم کـرده ام گیرم سراغش همان که آتشم زد درد و داغش گل من یار دیرینم حسین است شـــدم آواره از دردِ فـــراقـش اگـر چـه کـربـلا جـولان شَـرّ بـود اگرچه آتش اینجا شعله ور بود اگـر اینجـا تـو را از مـن گـرفتنـد ولی شام از همه جانسوز تر بود ای بـرادر جان بـه قربانت شوم مـن فـداییِ عـزیـزانـت شــوم این گمان هرگزنمیکردم حسین بـر مـزارت فـاتحه خـوانت شوم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_5920166853333748797.ogg
1.76M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 برخیز  ای عزیز مصطفی«۲»           آمد  زینب اندر کربلا خواهم  گویمت باقلب خون«۲»           شرح  کوفه و شام بلا رأس پاکت بر نیزهٔ اشقیا دیدم از اهل کوفه زخم زبان بشنیدم خیزو ازجا بین ای اَخا موی سپیدم آه از  کوفیان بی وفا            برخیز  ای عزیز مصطفی زخم زبانها زد مرا ابن مرجانه پاسخی دادم آن ستمگرو جانانه گِرد من بودند کودکان همچو پروانه رأست  شاهد این ماجرا            بر خیز  ای عزیز مصطفی از مُغیلان پُر آبله پای یتیمان ازضرت سیلی گشته نیلی رخ طفلان همه اهل بیتِ تو در زنجیر عدوان بودند  جمله در آه و نوا           بر خیز  ای عزیز مصطفی رأس تو می خواند بر نیزه آیهٔ قرآن سنگباران شدچون سرت ای برادرجان از اسیران بر پا شدی ناله و افغان دیدی  اشک طفلان ورا           برخیز  ای عزیز مصطفی من پیامت را بر همه کرده ام اعلام با کلام خود کرده ام یاری اسلام نُطق من درشام نهضتت رانمود اتمام کردم  دشمنت راهر کجا رسوا           برخیز  ای عزیز مصطفی ای برادر باشد کجا مرقد اکبر درکجا مدفون گشته جسم علی اصغر کی کفن بنمود پیکرت ای مَه انور پاسخ  ای برادر ده مرا           برخیز  ای عزیز مصطفی قبر امیرِ لشکرت در کجا یابم او که بُد در جنگ آوری مظهر بابم یادِ دست بُبریده اش کرده بی تابم که بود  نگهبان خیمه ها           برخیز ای عزیز مصطفی بی تو برادر چون روم سوی مدینه بر مزارت بین با چشم گریان سکینه کن تکلم از لطف با این دخت حزینه گیرد  از من سراغ تو را           برخیز  ای عزیز مصطفی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:غلامعلی رجایی«زائر» مداح:علی اکبراسفندیار
4_5963315305970140262.m4a
6.54M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بخوان عمه زیارت نامه تا من بشویم با سرشک دیده دامن بخوان عمه دعای اربعین را که عاشورا کنی این سرزمین را اگر اشکم نریزد عمه بر خاک زغصه می شوداین سینه ام چاک همانگونه که می خوانی زیارت بگو از هر چه دیدی در اسارت بگو در این اسارت هرچه دیدی شِماتتها که عمه می شنیدی اگر بابایم از دُردانه پرسید بگو دور تو در ویرانه گردید بگو در این زیارت با اشاره ز گوش پاره و از گوش پاره خدا را شکر عمه هر چه دیدیم کتک خوردیم وتهمت هم شنیدیم دوباره قسمت ما کربلا شد تمام دردهای ما دوا شد مگر ای عمه اینجا کربلا نیست چرا ای عمه جای خیمه ها نیست چرا گهواره ی اصغر شکسته عمو جانم کجا در خون نشسته به یکسو می کنی هر دم تماشا مگر دیدی به صحرا مشک سقا چهل منزل چهل روز وچهل شب همه می اَرزد ای عمه به امشب چهل منزل اسارت در اسارت فدای یک سلام این زیارت بخوان روضه که جای روضه اینجاست یکی از گریه کن های تو زهراست بخوان ای عمه جان آهسته قرآن که نا محرم بُوَد اینجا فراوان بسازم از برایت سایبانی که داری هر شب اینجا روضه خوانی چرا چادر به صورت می کشیدی ز مادر هم خجالت می کشیدی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:؟ مداح:کربلایی علی اکبراسقندیار