فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠به رسم ادب روزمان را با سلام
💚بـر سرور و سـالار شهیدان
💠آقا اباعبدالله شروع
می کنیم
💚اَلسلامُ علی الحُسین
💠وعلی علی بن الحُسین
💚وَعلی اُولاد الـحسین
💠وعَلی اصحاب الحسین
💠🔹💠🔹💠
#سلام_امام_زمانم♥️
خودرادرحصارعادتپیچیدهایم
و نبودنت رابهتماشانشستهایم!
درحالیکههمچناندر دعایعهد
زمزمهمیکنیم:-وَبَیْعَةًلَهفیعُنُقی-
گفتمبیعت.."
یادامامحسینافتادم...
یادڪوفیانوامامیکه تنھا ماند"
وما ...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
یک اربعین ز داغ، دل مضطرم شکست
یک اربعین، سرشک به چشم ترم شکست
یک اربعین مدام به ما خنده کرده اند
با رفتن تو حرمت اهل حرم شکست
در کل عمر بال و پرم بودی ای حسین
در زیر اسب ماندی و بال و پرم شکست
وقتی که روی پیکر تو پا گذاشتند
دیدم که استخوان تنت در برم شکست
با دیدن تو یاد از آن کوچه کرده ام
آنجا که از لگد، کمر مادرم شکست
ای یار از خرابه مپرسی ز خواهرت
آندم که قلب طفل، به دور و برم شکست
من دست بسته بودم و از روی بام ها
سنگم زدند و مثل سر تو سرم شکست
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسین_جان💔
تو خودت از سر نی خوب تماشا کردی
که چه بر زینب غمخوار چهل روز گذشت
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_ملایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
📖 تقویم شیعه⚡️
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
میلادی: Saturday - 24 August 2024
قمری: السبت، 19 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا اربعین حسینی
▪️9 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️11 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️16 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️19 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...⚡️
Mohammad Reza Bazri - Ghesmat Ma Shod.mp3
4.85M
قسمت ما شد آخر به برکت اباعبدالله (ع) 🌷🌷🌷
🎤حاج محمدرضا بذری
..
قسمت ما شد آخر به برکت اباعبدالله
عنایت اباعبدالله زیارت اباعبدالله
باگوشه چشم مادر میریم زیارت شیش گوشه
روی لبای ماچاووشه دلا برا حرم میجوشه
از این زمونه خیلی خسته ام
به شاه بی کفن دل بسته ام
به آرزوم رسیدم آخر میرسه به ضریحت دستم
حسین حسین اباعبدالله
یه گوشه از صحن تو شباباروضه ها سر میکنم
چشام و تو حرم تر میکنم یاد غم تو دلبر میکنم
یه گوشه از صحن توچشام و دست بارون میدم
میشینم آخرش جون میدم تویی فقط همه امیدم
بزار که من غلامت باشم کبوتر روبامت باشم
جوابم و بده و نگذار توحسرت سلامت باشم
حسین حسین اباعبدالله
برات بمیرم آقا تورو غم علی اکبر کشت
تلظی علی اصغرکشت غم اسارت خواهرکشت
برات بمیرم آقا تورو به قصد تحقیر کشتن
جوون و بچه و پیر کشتن بانیزه و با شمشیر کشتن
موهات توپنجه ی قتاله ببین که خواهرت میناله
چی اومده سرت که مادر هنوز صداش توی گوداله
بنیّ بنیّ بنیّ
✍خادمه شهید 🌹
التماس دعای فرج 🤲
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اربعین_حسینی
رسیده ام که بگویم سلام یاورِ عطشان
سلام شاه شهیدان، سلام سرور و سلطان
رسیده ام که پس از اینهمه مراحلِ دوری
دوباره سر بگذارم به آستانِ تو جانان
سلام کشته ی بی سر، سلام زاده ی کوثر
سلام میوه ی جانِ علی و ختمِ رسولان
رسیده ام که بگویم، به اقتدار و سلامت
رسیده اند به کویت، دوباره جمعِ غریبان
نه خسته است دلی، نه شکسته حرمتی از ما
نه بی تو هیچکسی، ناسزا شنیده ز عدوان
نه چادری شده پامالِ این و آن، تَهِ گودال
نه معجری شده غارت ز بانوان و صغیران
نه صورتی شده نیلی، نه حرمله زده سیلی
نه تازیانه کسی زد، به کودکان و یتیمان
نه کودکی به خرابه، کنار راسِ تو دِق کرد
نه دختری ز سفیری، شنیده لفظِ کنیزان
به اقتدار و سلامت رسیده ام ز قیامت
رسانده ایم پیامت، قسم بخون شهیدان
فقط بسنده به یک جمله میکنم ز فراقت
که کاش بود علمدار در کنار اسیران
□ □ □
تو هم بگو سخنی از خودت ز ساعتِ آخر
چها گذشت به جسمت، بزیرِ سمِ ستوران
چه شد که تکیه زدی تو، به نیزه های غریبی
نشد بجای تو خواهر، شود روانه ی میدان
به غیرِ طفلِ صغیرت که روی دست تو جان داد
کسی جواب نمیداد، بر ندای تو مهمان
اگرچه پیش پدر، روضه پسر نشود خواند
مرا اشاره ای از دل، تراست ناله ای از جان
به پیشِ چشمِ تو پرپر، که گشت شبهِ پیمبر
گرفت جانِ مرا هم شبیهِ جانِ تو جانان
مگو که یار نمانده، هنوز خواهر تو هست
که جانِ خسته چو موری است، هدیه نزد سلیمان
#روضه_اربعین_حسینی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اربعین_حسینی
یک اربعین بر روی نی دیدم سرت را
دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را
یک قافله با سوز و اشک و آه آمد
برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را
با ظرفی از آب آمده تا که ربابه
سیراب گرداند علی اصغرت را
برخیز ای نور دو چشمم ای برادر
تا که کمی آرام سازی همسرت را
بگذار تا شرح سفر با تو بگویم
بشنو کمی از غصّه های یاورت را
از کوفه و شام بلا ای داد بیداد
رنج اسارت پیر کرده دلبرت را
وقتی گذر دادند ما را بین مردم
دیدم سر نی گریۀ آب آورت را
دیدم ز بام خانه طفلی خیره سر با
سنگی نشانه رفته چشمان ترت را
رقّاصه های شهر را آورده بودند
تا در بیارند اشک چشم خواهرت را
تهمت زدند و خارجی خواندند ما را
آتش زدند آن جا دل غم پرورت را
آن جا نمی دانی چه زجری می کشیدم
وقتی که نان می داد شامی دخترت را
با هر صدای خیزرانی که می آمد
من می شنیدم ناله های مادرت را
چشم علمدار حرم را دور دیدند
ور نه به عنوان کنیزی گوهرت را ... !
جا مانده گنج سینه ات کنج خرابه
با خود نیاوردم گل نیلوفرت را
این ها همه یک گوشه ای از ماجرا بود
تازه نگفتم روضۀ انگشترت را
محمد فردوسی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اربعین_حسینی
خواهرت آمده به بالينت
خواهرى كه خميده تر گشته
خواهرت شرم مى كند از تو
چون بدون تو زنده بر گشته
هر بلايى كه بر سرم آمد
همه اش ،يک به يک ،فداى سرت
آنچه كه كشت بى تو زينب را
دخترت بود و ماجراى سرت...
همه ى سعى خويش را كردم
يادگارِ تو را نگه دارم
تازيانه به جاش مى خوردم
پيش چشم تو و علمدارم
سرِ تو روى نيزه ها بود و
همسفر بود خواهرت با شمر
جرعه اى آب دخترت مى خواست
كعب نى زد به جاش او را شمر
نورِ ديده ،دلم پر از حرف است
از رباب و نگاه ملتمسش
حرمله كشت بسكه مى خنديد
به رباب و به آه ملتمسش
كاش من به جاى تو بودم
تنِ من زير دست و پا مى رفت
سرِ من جاى تو جدا مى شد
سرِ من روى نيزه ها مى رفت
چِقَدَر بوى ياس مى آيد
بوى عباس مى رسد انگار
آخ بميرم براى چشمانش
چِقَدَر ديد روى نى آزار
آرمان صائمی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اربعین_حسینی
اصلا خبر داری که ما را شام بردند؟
ما را میان کوچه ای بدنام بردند؟
در معرض چشمان خاص و عام بردند؟
وقتی میامد سنگها از بام؟.. بردند
یک گوشه بازار زنها جمع بودند...
یک گوشه قومی بهر دعوا جمع بودند...
بازاریان دور و بر ما جمع بودند...
خیلی کتک خوردیم هر جا جمع بودند
بر چادر من رد پا مانده از آنروز
روی تنم جای عصا مانده از آنروز
جان داد آخر دخترت یک گوشه تنها
شرمنده ام از این امانت داری آقا
سید پوریا هاشمی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هنوزم روی نیزه هایی حسین
یا رو خاکِ این کربلایی حسین
رسیدم برادر کجایی حسین، کجایی حسین؟!
چهل روز حالِ من بی حسین
عزا و غمه بودن بی حسین
چهل مرتبه مُردَنِ بی حسین، کجایی حسین؟!
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای
*
چهل روز با قاتلت هم سفر
از این شهر به اون شهر شدم در به در
چهل روزه هستی ازم بی خبر، کجایی حسین؟!
خودم توی راه و چشام پیشِ تو
یه پام توی جاده یه پام پیشه تو
میدونستم آخر میام پیش تو، کجایی حسین؟!
کجایی ببینی چقدر پیر شدم
ببینی که از زندگی سیر شدم
زمین خورده بودم زمین گیر شدم، کجایی حسین؟!
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن ای وای...
*
الهی بمیرم برای سرت
بمیره برا تشنگیت خواهرت
بمیرم برا اکبر و اصغرت، کجایی حسین؟!
الهی بمیرم برا پیرهنت
توی غربت و بی کسی کشتنت
روی قلبمِ داغِ بوسیدنت، کجایی حسین؟!
#زمینه
#اربعین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اربعین_حسینی
💫پسر فاطمه سلام سلام
💫خواهرت زینب آمده از شام
💫من که بی تو سفر نمیکردم
💫بی تو یکلحظه سرنمیکردم
💫مانده زخم فِراغ بر جگرم
💫سر پاک تو گشت همسفرم
💫بود بهر تَسلیِ دل من
💫سرِتو سایه بانِ محمل من
💫لشگر اشکِ من سپاه توبود
💫نفسم شعله هایِ آه توبود
💫صوت قرآن تو دلم را بُرد
💫چشمهایِ تو محملم را بُرد
💫چتر من سایۀ سر تو
💫مونسم بود اشکِ دختر تو
💫ای سرت بر سنان تماشایی
💫ای لبتخشک ودیده دریایی
💫تا کنی اشک چشم مارا پاک
💫دست بیرون بیار ازدل خاک
💫غم ایام را بپرس از من
💫قصۀ شام رابپرس از من..
💫کوه اندوه ریخت برسر ما
💫شام شد کربلایِ دیگر ما
💫صوت قرآن کجا؟شراب کجا؟
💫دستِ زینب کجا؟طناب کجا!؟
💫یا اَخا شامیان بدند ، بدند
💫دختران تو را زدند ، زدند
💫من کهخودبودهام شریک غمت
💫من کهبودم مدافع حرمت
💫حامی نازدانه ها بودم
💫سپر تازیانه ها بودم
💫هرچه توزخم دیدی ازدشمن
💫جای کعبه نیاست برتن من
💫به تو و باغ لاله ات سوگند
💫بهسفیرسه سالهات سوگند
💫بهلبتکزعطش ترک خورده
۲به تن کودک کتک خورده
💫به همه زخمهایِ سلسلهام
💫به قنوت نماز نافِله ام
💫بهسِرشک دودیدهات سوگند
💫به گلوی بریده ات سوگند
💫نهفقط زینباست خواهرتو
💫تو امامی و من پیمبر تو
داداش اگه نامحرم نبود .. بدنمُ نشون میدادم .. میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن ..
بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده ..
اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردمُ بزار برات بگم....
تو رو میون قتل گاه
غریب گیر آوردنت
رقیتُ تو کوچه ها
یتیم گیر آوردنش
از جای تازیونه ها
نشونه بود روی تنش
بچه ها هم میزدنش
یتیم گیر آوردنش
حسین ..
☑️چه خبره الان کربلا ..
امسال مارو نبردی آقا ...
اصلا امروز روضه خوان نداریم ..
فقط همینُ بگم : همه از بالا شترها خودشونُ به زمین انداختن ...
🔘ای حسین ...
🔳رأس توکه روبرویِ خواهربوده
🔳خورشیدِ امید چند دختر بوده
🔳با دیدنِ حنجر تو میشد فهمید
🔳خنجرکهسرت بُریده لب پَربوده
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بگیر جان مرا بر همین تراب حسین
که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین
*یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم*
نه نای ماندن دارم .....
*چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره*
نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن
*اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟*
مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین
ندیده مثل شب و روزهای زینب را
به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین
اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است
چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین
*داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته*
{دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با حرم رو برو شد
بیا برگرد خیمه ای علمدارم
من و تنها نگذار ای کس و کارم}
حسین......
چهل شب است که میگویم السلام علیک
چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین
شاعر:محمد بیابانی
*این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت*
بابا!
دخترت از دنیا بریده
بدون تو خوشی ندیده
ببین همه موهام سفیده
بابا!
*حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم:حسین..........
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
12502.mp3
1.28M
ام المصائب یعنی رونیزه ها سر دیدن
ام المصائب یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
این اربعین اربعینه
برائته از مشرکینه
این جمعیت حرفش اینه
با دست ما دشمن از پا میشینه
از دنیا دل بریده شیعه
شمشیر دودم کشیده شیعه
از صور تا به صنعا
خدا به اینجا ما رو کشونده
راه زیادی باقی نمونده
تا قدس از کربلا
به والفجر و فتح المبین
ای قدس میرسیم از راه
از همین مسیر اربعین
با لشکر ثارالله
لبیک ابی عبدالله
****
این سرزمین پادگانه
اصحاب امام زمانه
این دریا که بی کرانه
بی تاب یک طوفان بی امانه
دشمن باید بترسه از ما
فرماندهیِ سپاه مولا
اینجا تو علقمه است
یا علی مونده تو صدامون
ما هنوز رو سربندامون
لبیکِ یا فاطمه است
به این خاک و این سرزمین
ای قدس میرسیم از راه
از همین مسیر اربعین
با لشکر ثارالله
لبیک ابی عبدالله
🔻زمینه
▪️مداحی جدید
#حاج_مهدی_رسولی
#اربعین 1403
.
#اربعین
#حضرت_زینب
چهل شب است نمازم نشسته می خوانم
شراره زد غم هجرتو بر دل وجانم
چهل شب است که بر نی سرت چو ماه منیر
به نور روی تو محمل به راه می رانم
چهل شب است که چشم زنان بسوی من است
چهل شب است سپر از برای طفلانم
چهل شب است حسینم،زکف برفته قرار
به خوردن کتک و تازیانه مهمانم
چهل شب است اسارت،چهل فراز وفرود
به یاد جسم تو در قتلگاه گریانم
به کوفه برده شدم شهر آشنائی ها
که از غریبگیش بهر خویش حیرانم
به شهر شام بلا سختها گذ شته به من
که لطمه هاش نموده بسی پریشانم
ز یاد من نرود ضربه های چوب یزید
به آن لبان پر از آیه های قرآنم
چهل شب است به کوفه به شهر شام بلا
بسان سرو سهی قهرمان میدانم
چهل شب است که هر شب یه یاد صبح دگر
به لب ترانه ی امن یجیب می خوانم
گذشته است چهل شب چنان چهل سالی
زهجر روی تو چون پیر زال می مانم
هر آنچه را که بدیدم هر آنچه آه کشیدم
به راه حق همه را من جمیل می دانم
گذشت آن همه شب کربلا بیامده ام
خجل زدفن رقیه به شام ویرانم...
شاعر: اسماعیل تقوایی✍
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
*🏴مناجات و روضه اربـعیـن جابرابن عبدالله انصاری*
*♣️ جابر ابن عبدالله انصاری؛ نقل شده اولین کسی بود که بعد از شهادت امام حسین و واقعه کربلا خودش رو به کربلا رساند (از مدینه حرکت کرد). در نهر فرات غسل کرد... نزدیک مزار اباعبدالله که شد سه بار تکبیر گفت الله اکبر و از هوش رفت و کنار قبر حسین(علیه السلام) بر زمین افتاد... بعد از ساعتی به هوش آمد با چشم گریان، ناله کنان صدا می زد حبیبی حسین(ع) سیدی حسین(ع)... آقای من مولای من حسین جان ...* 😭
*حرف من اینه... جابر ابن عبدالله فقط قبر امام حسین(علیه السلام) رو مشاهده کرد، جسم آقا در زیر خاکه... اما حالش اینگونه دگرگون شد و طاقت نیاورد... الله اکبر از صبر زینب، بمیرم برای خواهرش زینب(سلام الله علیها) در آن لحظاتی که به گودی قتلگاه آمد... لا اله الا الله ... جسم بی سر برادر... بدن ارباً اربا ... بدن پر از زخم و نیزه شکسته...*😭
*این کشته فتاده به هامون حسین توست* *این صید دست و پا زده در خون حسین توست*😭
*آه بمیرم خم شد این لبها را بر رگهای بریده گلوی حسین....*😭
*لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم... و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون*
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اربعین
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،بمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ ، وَ لَکُمُ الْمَوَدَّهُ الْواجِبَهُ وَ الدَّرَجاتُ الرَّفیعَهُ وَ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَکانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللّهِ عز و جل وَ الْجاهُ الْعَظیمُ وَ الشَّأْنُ الکَبیرُ وَ الشَّفاعَهُ الْمَقْبُولَه
آن گونه که در عالم نام خدا بماند
نام حسین رویِ لبهای ما بماند
از ابتدایِ دنیا تا انتهای دنیا
عشق حسین تنها در قلب ما بماند
ما نذر گریه داریم در روضۀ محرم
یا ربّ مباد حتی یک قطره جا بماند
دل کو به کو به هر دشت تا پا گذاشت برگشت
اما همیشه میخواست در کربلا بماند
این اربعین برات وصل است یا که هجران؟
سخت است دل میان خوف و رجا بماند
این عمر میشود طی آخر غروب تا کی؟
ما میرویم و تنها این روضهها بماند
نوکر به سر هوایِ سلطان شدن ندارد
اینجا گدا همیشه باید گدا بماند
هر سی شبِ محرم «نوحوا علی الرقیه»
باید برایِ داغش دل در عزا بماند
آخر چه گویم از او ناگاه در هیاهو
لکنت گرفت با تو ، اینکه چرا؟ بماند
________
به غارت برده دشمن دودمانم، دیده ای یا نه؟!
غروب عمر را در آسمانم دیده ای یا نه؟!
همان دُ دختر شیرین زبا بان تُ تو هستم
گرفته آبرویم را زبانم دیده ای یا نه؟!
پدر مویِ سرم شانه زدن دیگر نمی خواهد
شرر را در میانِ گیسوانم دیده ای یا نه؟!
شدم سرگرمی خندیدن طفلان این کوچه
دلیلِ خنده های این و آنم، دیده ای یا نه؟!
هر آن که رد شد از ویرانه با حیرت نشانم داد
ورم کرده سر و چشم و دهانم دیده ای یا نه؟!
دوتایی سنگ ها خوردیم، بابا من تو را دیدم
تو هم من را، بگو تا که بدانم دیده ای یا نه؟!
بیا تا زجر خوابیده بگیرم بین آغوشت
به لب آمد ز هجرانِ تو جانم، دیده ای یا نه؟!
اگر من را پذیرفتی، شهادت را نصیبم کن
صلاحم را به ترکِ آشیانم دیده ای یا نه؟!
شاعر : محمد جواد شیرازی
*دیگه نفسش بالا نمیومد .. یه وقت دیدن داره با اشاره رو لبایِ بابا دست میکشه .. دیدن اشک میریزه لب هارو دست میکشه .. آروم بغل کرد سرُ .. لبها رو گذاشت رو لب هایِ بریده بریده شدۀ بابا .. بابا از مدینه تا حالا منو بوسیدی؟ نه والله .. بابا من کارمُ تموم کردم .. دعاکن من پیش تو برگردم .. یه سوال دارم از خانم؟ خانم چرا میگه منو برگردون پیش خودت بابا؟ بابادیگه خیلی ناراحتِ عمه ام زینبم .. از وقتی که از ناقه افتادم دیگه نمیتونم راه برم عمه منو بغل میگرفت آروم میزاشت زمین دوباره بغل میکرد .. انقدر محبت کرده .. *
از ضرب کعب نی بدنم درد می کند
از مشت استخوانِ سرم درد می کند
اوباش ناز کردنشان جورِ دیگر است
دارد هنوز مویِ سرم درد می کند ..
________
در ویرانه ، مهمان دارم
امشب ماهِ تابان دارم
میگردم دورِ تو تا جان دارم
کنج خرابم با سرت آمدی
برای بردن دخترت آمدی
یا ابتا حسین ..
ای از آبِ دریا محروم
بینِ روضه میگم آروم
صل الله علیک یا مظلوم
کنج خرابم با سرت آمدی
برای بردن دخترت آمدی
یا ابتا حسین ..
سیلی خوردم با بی رحمی
هستم زخمی هستی زخمی
درد مرا تنها تو می فهمی
مثل تو پهلویم مثل تو ابرویم
مثل عبای تو رفته النگویم
یا ابتا حسین ..
جا ماندم از عمه آن شب
جانم آمد بابا بر لب
زجر آمد دنبالم جای زینب
رقیه تاکنون چکمه نخورده بود
عمه اگر نبود رقیه مرده بود
یا ابتا حسین ..
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴واحد اربعین زبانحال زائران حسینی علیه السلام
🏴بند اول
قدم قدم
روی دوشمونه پرچم و علم
ستونارو میشماریم تا به حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
قدم قدم
میگیریم ذکر حسین شاه کرم
به نیابت از شهیدان حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
اگه زخمی بشه پا،فدای سر حسین
اگه رو خارا بریم،فدا دختر حسین
همه ی رنج مسیر و تحمل میکنیم
جونمونو هم میدیم،واسه خواهر حسین
(لک لبیک یاثارالله یاثارالله یاثارالله)
🏴بند دوم
قدم قدم
شبیه بانویی با قامت خم
به نیابت از شهیدان حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
قدم قدم
با یه قلب غصه دار و پر غم
به نیابت از شهیدان حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
اگه تکه تکه شیم،فدا پیکر حسین
سرمونو هم میدیم، واسه خواهر حسین
روی لب شعارمون،اینه تا کرب و بلا
جوونیمون فدای،علی اکبر حسین
(لک لبیک یاثارالله یاثارالله یاثارالله)
🏴بند سوم
شکر خدا
روزیمون شده بریم کرب و بلا
همگی ممنونیم از امام رضا
(که زائر حسینیم)۲
شکر خدا
کم شده فاصلمون تا کربلا
اینو مدیونیم به خون شهدا
(ما ارتش حسینیم)۲
دشمن اینو بدونه،راهمون راه خداست
پایگاهه عشقمون،سرزمین کربلاست
زیر بار ظلم و جور،نمیریم مثل حسین
اربعین بیعت ما،با امیر سر جداست
(لک لبیک یاثارالله یاثارالله یاثارالله)
#شاعر:
کربلایی امیرحسین سلطانی