eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
شد اسیر غل و زنجیر تنِ بیمارش سوختم یکسره از غربت و حالِ زارش چقدر خواند دعا تا که پدر برگردد رفت دلتنگِ پدر! تازه نشد دیدارش داشت عادت به اذانِ علي اکبر(ع) امّا... بی برادر شده بود و غم دل شد یارش تا در آغوش گرفتش کمی آرام شد و شد رقیه(س) رمقِ هر نفس ِ تبدارش او علی(ع) بود و همین داغ برایش بس بود اینکه عمّه(س) سرِ بازار رسیده کارش یک نفر خنده زنان هستۂ خرما زد و رفت گفت با خنده که از روی سرت بردارش لرزه افتاد به پایش! چه چراغان شده بود دورِ دروازۂ ساعات و در و دیوارش مانده هر ثانیه در خاطرِ ویرانۂ شام چشم ِ گریان شدۂ تا به سحر بیدارش!
تمام عمر خود، آزار دیدم جهان را بر سرم آوار دیدم عزیزان خدا را خوار دیدم میان مجلس اغیار دیدم چهل منزل که نه، عمری حزینم چهل سال است من چله نشینم شبانه روز، یاد اربعینم همیشه چشم خود، پُربار دیدم کنارِ گریه دوشادوش ماندم فقط خیره شدم، خاموش ماندم گمانم ساعتی بیهوش ماندم همینکه آب، بالاجبار دیدم شده اشکم روان، با که بگویم غمِ هفت آسمان با که بگویم ازین داغ گران با که بگویم حرم را بر سرِ بازار دیدم الهی که زنی مضطر نماند میان کوچه، بی یاور نماند اگر هم ماند، بی معجر نماند خودم این درد را ناچار دیدم ازین غصه گریبان می دهم چاک میان خنده های قوم ناپاک عقیله عمه ام را بر روی خاک... به زیر کعب نی، بسیار دیدم نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه نرفت از خاطر من، حرمله... نه از آن ملعون غمی دشوار دیدم مداوا کرد چشم تار ما را تسلا داد قلب زار ما را خدا خیرش دهد، مختار ما را سر شمر و سنان بر دار دیدم رباب و گریه اش... ای داد، ای وای صدای گریه ی نوزاد، ای وای کشیدم از جگر فریاد ای وای... پرِ گهواره را هر بار دیدم نمی دانم، گمانم خواب بودم میان خیمه ها بی تاب بودم مریض اما پیِ ارباب بودم به حال زار، داغ یار دیدم به روی سینه اش دیدم دویدند تنش را سمت گودالی کشیدند سرش با خنجر کندی بریدند خودم دیدم، اگرچه تار دیدم بمیرم عاقبت انگشترش را لباسِ دستباف مادرش را عبا، عمامه ی پیغمبرش را میان دکه ی تجار دیدم محمدجواد شیرازی
پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر زگیسویِ دختر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر وتشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر میریخت میِ باقیِ جام وای از شام سرخ موئی اشاره کرد و یزید گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام قاسم نعمتی
یازهرا🌺: آب دیدم و به یاد لب تو افتادم باز هم روضه تو زنده شده در یادم باز هم نام تو و اشک تلاقی دارند باز هم دل به مصیبات مقاتل دادم بر سر نیزه ای و زمزمه دارم بر لب زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم خیزران بر لب تو آه چه بر دل آورد که کشیده است به وادی غزل فریادم سر تو ، دختر تو ، نیمه شب... میگریم چه کند با غم تو طبع خراب آبادم همه آرزویم از تو نگاهت بوده است نکند بشنوم از چشم شما افتادم دیروقتی است اسیر تو و عشقت هستم من از آن روز که در بند توام آزادم
عنوان : روضه شهادت امام سجاد (ع) - بی تو سجاده ای اگر هم بود - سید مهدی میرداماد ------------------------------------- بی تو سجاده ای اگر هم بود فرش رسوایی دو عالم بود بی تو یا حرفی از بهشت نبود یا اگر بود هم جهنم بود خطبه های گلوی زخمی تو انعكاس غروب ماتم بود تو اگر خطبه ای نمی خواندی خانه هامان بدون پرچم بود تو اگر روضه ای نمی خواندی سال ما سال بی محرم بود از تو داریم فصل ماتم را ده شب گریه ی محرم را احترام تو را سلام نبود حق تو كوچه های شام نبود حق آیینه ها شكستن نیست گیرم این آینه سر امام نبود هیچ جایی برای حال شما امام سجاد؛ علم گریه برداشت، همه حرفش و بعد از کربلا با گریش زد، من می خوام بگم چرا گریه میکرد، دلایل زیاده، اما مگه یادش میره صحنه های کربلا یکی یکی جلوی چشماشه منو تو یه روضه گوش میدیم، می شنویم، بی مقدمه تو هر روضه مون میگیم: حسین؛ حالا زین العابدین که خودش دیده، من می خوام بعضی از این صحنه ها رو یادت بیارم، مگه یادش میره صحنه وداع با پدرش رو، پدرش اومد تو خیمه یه نگاه زین العابدین کرد، دید باباش آشفته است، رنگ پریده است، یه نگاه کرد دید سر تا پا غرق خاک خونه، زین العابدین رو خاک خیمه افتاده، یه نگاه کرد دید بابا داره یه جوری حرف میزنه، انگار این لحظه لحظه آخره، صدا زد: بابا از داداش اکبرم چه خبر، ابی عبدالله گفت: داداشت رفت، یکی یکی اسم برد، یه مرتبه دید هرکی اسم می بره بابا میگه به شهادت رسید، یه لحظه صدا زد: بابا از عمو عباس چه خبر، تا ابی عبدالله گفت: بی عمو شدی، میگن زین العابدین بلند شد، با اون حال زارش، تا ومد بلند شه بابا نگه اش داشت گفت: عزیزم تو بخواب، فقط یه جمله بهت بگم پسرم: غیر منو تو دیگه مردی تو خیمه ها نمونده، تو دیگه بلند نشو، زینب یه محرم می خواد. مگه یادش میره غروب یازدهم، مگه یادش میره اون لحظه ای که از کنار گودال رد شد، مگه یادش میره اون لحظه ای که اومد بابا رو دفن کنه، خودش گفت: برید بوریا بیارید، خودش رفت تو قبر، بنی اسد دیدن دیر کرد از قبر بیرون نیومد، مگه یادش میره، نگاه کردن دیدن لباش گذاشته رو لبای بریده، من میگم همه ی اینا یادش نرفت، اما همه ی اینا یه طرف اونی که امام سجاد رو 35 سال روضه خون کرده اینا نیست، حالا بشنو احترام تو را سلام نبود حق تو كوچه های شام نبود حق آیینه ها شكستن نیست گیرم این آینه امام نبود هیچ جایی برای حال شما بدتر از مجلس حرام نبود گریه كردی صدا زدی ای كاش هیچ سنگی به روی بام نبود كاش مادر مرا نمی زایید من امامم، خرابه جام نبود حرفِ ویرانه در میان آمد دختر شاه، یادمان آمد ------------------------------------- @majmaozakerine
🍀❣🍀 سلام دوشنبه تون پر از عشق به امام حسین (ع) امروزخاطرات طلایی فردای شما را شکل میدهند برایتان آرزوی خوب خوشبختی و عشق میکنم شادیهاتون ماندگار و لبخندتون پایدار 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍀🌺🌹☘🌷🍀🌺🌹☘🌷
مجنون الحسین ❤️ نوشت : حسین ❤️ جان بخاطر تو چهل سال محتضر بودم به یاد تشنگی ات یک جهان شرر بودم😭 برای تو ولیِ دم شدم ولی ای وای میان قافله با شمر همسفر بودم😭 🖤 صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🖤 شهادت امام سجاد علیه السلام بر همه ی عاشقان و شيعيان حضرتش تسليت باد🏴
نه رواقی، نه گنبدی، حتی سنگ قبری سرمزار تو نیست!💔 غیر مشتی کبوتر خسته 🕊 خادمی، زائری، کنار تو نیست! 🕯شهادت امام سجاد "عليه السلام" تسليت باد 🚩
 ‌‌بر سجده 🥀سجاد_ع و به 🥀احمد_ص صلوات بر نور دو دیده محمد صلوات او زینت عابدان اهل البیت است.. بر زینت عاشقان سرمد صلوات.. الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمدو آل محمد وعجل فرجهم 🥀شهادت امام سجاد 🥀علیه السلام تسلیت باد 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴⚜🏴 ⚜🏴 🏴 🏴 السلام علیک یا ابا الاحرار 🏴 به سینه هر که تمنای کربلا دارد همیشه در دل خود روضه ای بپا دارد کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد بدون عشق تو عالم کجا بها دارد؟ به غیر تو که کَرَم می چکد ز انگشتت کجا پادشهی این همه گدا دارد همه ز لطف حسین است آبرو داریم گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی ببین که گدایت فقط تو را دارد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ ۲۵ محرم شهادت (علیه‌السلام) تسلیت باد. 🏴 ▪از سخنان امام زین العابدین(عليه‌السلام) در مجلس یزید، پس از حمد و ثناى خداوند و درود فرستادن بر پيامبر خدا: 🔹اى مردم! هر كس مرا مى‌شناسد كه مى‌شناسد و هر كس مرا نمى‌شناسد من خود را به او معرّفى مى‌كنم: 🔹من، فرزند مكّه و مِنايم. من فرزند مَروه و صفايم. من فرزند محمّد مصطفايم. من فرزند كسى هستم كه پنهان نيست. من فرزند كسى هستم كه اوج گرفت و بالا رفت تا از سِدرةُ المنتهى گذشت و فاصله‌اش با خدا، به اندازه فاصله دو سرِ كمان يا كمتر شد. 🔹آنگاه صداى شاميان به گريه برخاست تا آن جا كه يزيد ترسيد كه جايگاهش را از او بگيرند. پس به مؤذّن گفت: اذان بگو... . 📔الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۳۲، ح ۱۷۵. 📔بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۶۱. 🌴 یادگار کربلا علیه السلام بر شما عاشق حضرتش تسلیت باد. 🥀 ┄┅═✧◾️یازهرا◾️✧═┅┄
🏴امام سجاد ( علیه السلام ) فرزند حسین بن على(علیه السلام) سومین امام شیعیان جهان، مادرش«شهر بانویه»، مشهورترین لقبش«زین العابدین» و«سجاد» است. ▪️امام سجاد(علیه السلام) در سال سى و هشت قمرى دیده به جهان گشود و دوران کودکى خود را در شهر مدینه سپرى کرد. حدود دو سال از خلافت جدش امیر مومنان(علیه السلام) را درک نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموى خویش امام مجتبى(علیه السلام)که تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامى بود. ▪️پس از شهادت امام مجتبى(علیه السلام) در سال 50 هجرى، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن على(علیه السلام) که در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود، در کنار او قرار داشت. ▪️در محرم سال 61 هجرى در جریان قیام و شهادت پدرش حسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا حضور داشت. پس از فاجعه کربلا که امامت به او رسید، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینى به اسیرى به کوفه و شام برده شد، و در این سفر سر پرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصایب و گرفتاری ها بود. او در این سفر با سخنرانی هاى آتشین خود حکومت یزیدرا رسوا ساخت و پس از باز گشت از شام، در شهر مدینه اقامت گزید تا آنکه در سال 94 یا 95 هجرى به شهادت رسید و در قبرستان معروف «بقیع» در کنار قبر عمویش امام حسن(علیه السلام) به خاک سپرده شد. ▪️امام على بن الحسین در دوران امامت خود با زمامداران یاد شده در زیر معاصر بوده است: 1 - یزیدبن معاویه(61 - 64 ق). 2 - عبد الله بن زبیر(61 - 73) 3 - معاویه بن یزید(چند ماه از سال 64). 4 - مروان بن حکم (نه ماه از سال 65). 5 - عبد الملک بن مروان (65 - 86) 6 - ولید بن عبد الملک (86 - 96).
💠حدیث روز 🔷 امام سجاد علیه السلام فرموده اند : 🍃🌸ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِیابِهِمْ، وَ إشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْیاهُ، وَ طُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطیئَتِهِ🌸🍃 🔷سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: 🔸بازداشت زبان از بدگوئى و غیبت مردم، 🔸خود را مشغول به كارهائى كردن كه براى آخرت و دنیایش مفید باشد. 🔸و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود گریان و ناراحت باشد. 📚تحف العقول ص
💖 امام سجاد: 🌺مَن ماتَ على مُوالاتِنا في غَيبةِ قائمِنا أعطاهُ اللّهُ أجرَ ألفِ شَهيدٍ مِثلِ شُهَداءِ بَدرٍ واُحُدٍ ♦️هركس در زمان غيبت قائم ما بر موالات و دوستى ما بميرد، خداوند پاداش هزار شهيد مانند شهيدان بدر و اُحد به او عطا می كند. 📚میزان الحکمه/ ج۶/ص۷۲ ✨﷽✨ 🔰امام سجاد(علیه السلام)فرمودند: 🌸گناهانی که موجب رد شدن دعا می شوند عبارتند از: 💠نيت بد 💠پليدي باطن 💠دورويي با برادران ديني 💠باور نداشتن اجابت دعا 💠تاخير در نمازهاي واجب تا وقتش بگذرد 💠ترک كار خير و صدقه 💠گفتن كلمات زشت و ناسزا 📚معاني الأخبار،ص۲۷۱
◾️ روضه شهادت امام سجاد علیه السلام "السلام علیک یا اباعبدالله" بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد باید که زیر نامه اش امضا شود حسین در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ"قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* از کودکی تا دم مرگم به روی لب تنها حسین بوده و تنها شود حسین ... ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ... *34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا  قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن"آخ بمیرم ،قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ..."کوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک گفتن،لباس نو به تن کردن"شهر و چراغونی کردن؛زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن"مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ..." یا صاحب الزمان"اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ..." "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بمیرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد" یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود" زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن " سرای بریده بالا نیزه" زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه" وای ...... گفت :*   من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من *میخواید بدونید من کیم؟* هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب هجده سر بریده بود سایبان من   *آخ یکی طعنه میزنه،از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ..." خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن" یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن ....   "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ..."علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ..." اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ..." اخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره *خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه،اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم"من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...." ای حسین ....
4_5799515007171428691.mp3
4.94M
حاج محمودکریمی بسته راه چاره دید و گریه کرد طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد دختر آواره دید و گریه کرد روسری پاره دید و گریه کرد او چهل سال است کارش گریه است این چهل سال افتخارش گریه است دست بسته از زنان شرمنده شد از تمام کاروان شرمنده شد بیشتر از دختران شرمنده شد مجلس می, آنچنان شرمنده شد در میان راه تنها مرد بود بین یک جمعیتی نامرد بود از غم ویرانه‌رفتن اشک ریخت پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت لحظه‌ی معجر گرفتن اشک ریخت مرد ها دنبال یک زن…اشک ریخت هم زیارتنامه‌اش آتش گرفت هم سر و عمامه‌اش آتش گرفت باورش می‌شد که غم پیرش کند؟ خواهرش را زجر زنجیرش کند زاده‌ی مرجانه تکفیرش کند حرمله اینقدر تحقیرش کند نانجیب پست با یک مشک آب پرسه می‌زد پیش چشمان رباب کوچه‌های شام خیلی سخت بود سنگ‌های بام خیلی سخت بود طعنه و دشنام خیلی سخت بود جام و بزم عام خیلی سخت بود حرف‌های تند و تیزی می‌شنید واژه‌ای مثل کنیزی می‌شنید خنده‌های شمر یادش مان