فرازی از یک #قصیده
#حضرت_فاطمه_علیهاالسلام
ممدوحۀ محمد و محبوبۀ خدای
کز کبریا رسیده درود مکررش..
آوای وحی میرسد از صحن خانهاش
بوی بهشت میرسد از خاک معبرش..
پا مینهد گرسنه به محراب بندگی
آن کو رسد طعام بهشتی ز داورش
این است کوثری که خدا داد بر رسول
دشمن چه غم که خواند در آن روز، ابترش
دشمن گرفته بود کمین در خط رسول
فکر هزار فتنه نهان بود در سرش..
میخواست بعد مرگ پیمبر شود خموش
آن جاودانْ چراغِ همیشه منورش
غافل از آنکه بعد پدر میکند قیام
بر دفع کفر، دختر اسلامپَروَرَش..
از مسجد مدینه تو گویی رسد هنوز
آوای خطبه، بلکه اِلی صبح محشرش
مسجد، شراره از در و دیوار برکشید
شد داغدیده دخت نبی، تا سخنورش..
با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان
یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش
آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت
بالله نبود هیچکس اینگونه باورش
نفرین بر آن سکوت که در موج فتنهها
طغیان و ظلم و جور، عَلَم شد برابرش
نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود،
اسلام هر چه آمده امروز بر سرش
بالله اگر قیام نمیکرد فاطمه
نامی نبود زاحمد و فرقان و داورش
دین نبی به همت زهرا دوام یافت
نقش بر آب، نقشۀ خصم ستمگرش..
خورشید عمر او به جوانی غروب کرد
پوشیده شد به خاک عذار منورّش
در هر دلی مزاری از آن آل عصمت است
پیدا اگرچه نیست نشانی ز منبرش..
مردانه راه فاطمه باید گرفت کو،
تا پای مرگ کرد حمایت ز رهبرش
بس راز نانوشته بماند ز غصهاش
گیرم شوند جمله سماوات دفترش
#غلامرضا_سازگار
#عیادت از بیمار
به بستر فاطمه افتاده و، مولا پرستارش
ببین حال پرستارو، مپرس احوال بیمارش
کسی از آشنایان هم به دیدارش نمی آید
بود چشمش به در، تا کی اجل آید به دیدارش؟
علی از چشم زهرا چشم خود را بر نمی دارد
مجسم می کند عشق و فداکاری و ایثارش
کند اشک علی را پاک با دستی که بشکسته
نخواهد اشک مظلومی فرو ریزد به رخسارش
علی گه در بغل زانو، گهی سر بر سر زانوست
تو گویی از جدایی می کند زهرا خبر دارش
به زحمت واکند چشم و، به سختی می نهد برهم
رمق رفته دگر از دیده تا صبح بیدارش
علی انسانی
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_فاطمیه
نمی خواهد مرا آن یار که دنیاست خواهانش
همان که کشته ما را ماجرای وصل و هجرانش
از آن روزی که فهمیدیم..،صحرا خیمهگاهِ توست
همیشه غبطه میخوردیم بر ریگ بیابانش
دل مجنون شکست و قصه ی لیلی زبانزد شد
همیشه رسم عشق این بوده..؛عاشق داده تاوانش
قفس یا قصر؟! فرقش چیست وقتی یار آنجا نیست
زلیخا هرکجا یوسف نبوده..، بوده زندانش
همین آشفتهحالی ها نیازِ وصل معشوق است
پشیمان می شود هرکس نمی گردد پریشانش
برای رزق گریه..،چشمپوشی کن ز مالِ غِیر
که ابری این چنین پایان نخواهد یافت بارانش
حضور تو میان شهرِ ما حاشا نمی گردد
کدامین سنگفرشِ کوچه خواهد کرد کتمانش؟!
کمال عقل یعنی فقر..،یعنی سائلتبودن
که ما هر کس گدایت نیست میخوانیم نادانَش
غریبِ بی محلّیها! تو هم مثل حسن هستی
همان مردِ کریم کوچه ها..،جانم به قربانش
امیدِ آخر هر بچّهشیعه،چادر زهراست
برای اینکه برگردی گره خوردم به دامانش
تو را جان همان پهلوشکسته..،زودتر برگرد
همان خانم که میخِ داغِ در افتاد بر جانش
....
فقط ای کاش آتش صورت او را نمی سوزاند...
میان آن همه شعله گمانم نیست امکانش
#بردیا_محمدی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود
دیگر کسی به چهره ی قبلش نمی شناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
از شدت خجالت از هم در این سه ماه
راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود
همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه
تنها کسی که گوش به او داد چاه بود
رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش
راه عبورش از وسط قتلگاه بود
#یامظلوم
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#دوبیتی
لبریز غم و درد و محن میمیرم
یاسم ، چه کنم ، بنفشه تن میمیرم
ای فاتح خیبر و یل بدر و حنین
زانو به بغل نگیر من میمیرم
#علی_سلطانی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#دوبیتی
ای ختم رسل چرخ مرا مضطر کرد
تاریخ غریبی مرا باور کرد
در حفظ گل امانتت کوشیدم
اما چه کنم مغیره اش پرپر کرد
#سیدرضا_موید
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#دوبیتی
نبینم دست بر پهلو بگیری
به درد و غصه هر دم خو بگیری
الهی بشکند دست هرآنکس
که باعث شد تو از من رو بگیری
#عبدالزهرا
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
4_5800981343366025640.mp3
1.11M
#حضرت_زهرا_واحد
ای راحت روح نبی صدیقه ی کبری
یا حضرت ِ زهرا
ام الحسن ام الحسین همسنگر مولا
یا حضرت زهرا
دریای مهر و رحمت و کوه وفا هستی
مشکل گشا هستی
کِی مادری مانند تو آید در این دنیا
یا حضرت زهرا
تو بهتری از هاجر و آسیه و مریم
صدیقه ی اعظم
هم بر تو نازد این زمین هم عالم بالا
یا حضرت زهرا
شکر خدا که سایه ی روی سرم هستی
تو مادرم هستی
با دست عباست شوی تو ضامنم فردا
یا حضرت زهرا
یاس علی گشتی چرا هم رنگ ِ نیلوفر
تو بعد پیغمبر
خاکی چرا شد چادرت واویلا واویلا
یا حضرت زهرا
آه ای بهار مرتضی رنگ خزان گشتی
قامت کمان گشتی
خوانی نشسته نافله ، افتاده ای از پا
یا حضرت زهرا
قنفذ چه آورده سرت ، هستی چه بی طاقت
ای مادر خلقت
عجل وفاتی بر لبت ، سیری از این دنیا
یا حضرت زهرا
شد رنگ خون از حال تو بین در و دیوار
رنگ ِ رخ ِ مسمار
خوب از تو دلجویی شده در ماتم بابا
یا حضرت زهرا
#محمد_حسین_رحیمیان
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5796477743738653897.mp3
1.43M
#حضرت_زهرا_شور
#شور
واژهایکهندارهوصفش اِنتها زهراست
ثانیهثانیهنوایِ مُرتضی زهراست
نوکرا کُلّ سالو میگن "یاحسین"اَمّا
شورِ مخصوصِ فاطمیّه ذکر"یازهرا"ست
روزِسختی؛فاطمهتنها درکنارِحضرتمولاست
توگرفتاریاهلبیتم ذکرشونزهراست
همرسولان مُکرّم به تو محتاجند
کُرسی و لوح و قلم هم به تو محتاجند
حرفمو خلاصه میکنم تو یک جمله
همهیعالَم و آدم به تو محتاجند
《صدّیقةالكُبري ياحضرت زهراء》
........
خَمشدودستتوروبوسید پدرتبانو
بهکفپاتگذاشتهصورت پسرتبانو
تاابد،ازاوندوتاملعون هستیناراضی
بهخداکهعوضنمیشه نظرتبانو
کعبهیتوفقطعَلیّه خونَهتممَسجدُالحرامه
شکندارماطاعتازتو اصلاسلامه
توییراضیّه و مرضیّه و منصوره
توبهماگفتیعلی کَعبهی مَستوره
رَنگِ تَبرو نمیبینهحضرتِسلمان
وقتیصبحوشبکلامش دعاینُوره
《صدّیقةالكُبري ياحضرت زهراء》
..........
قطرهقطرهجمعمیشیمتا روزیدریاشیم
دیگهوقتشرسیدهمادر کهمُهیّاشیم
تویروضهت باچشمگریون ازخدامیخوایم
با دعای تو در رکاب منتقمباشیم
منفقطآرزومهمینه کاشمیفهمیدناهلدنیا
زندگیمعنامیگیرهدر دولتُالزّهرا
خوش به حال دلیکه امامزمانیشه
خاطرآسوده از این دلنگرانیشه
یهفقیرم توی دنیا نمیشهپیدا
روزیکه عدل امام ما جهانیشه
《یاصاحبالصَّمصام جونم فدات آقام》
#محمد_قاسمی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5796477743738653895.mp3
1.55M
#حضرت_زهرا_زمینه
#حضرت_زهرا_شور
یا زهرا
خداحافظ ای یار پهلو شکسته یا زهرا
تا حالا
کسی اینچنین حال و روز علی رو ندیده
تو کوچه دوید و عبا دور پاهاش پیچیده _ واویلا
تا حالا
ندیده کسی هق هق و اشک خیبر گشا رو
کسی فکر نمیکرد زمین خوردن مرتضی رو _ واویلا
اگه مرد بمیره از افسوس حق داره
بمیره برا داغ ناموس حق داره
نکرده غلاف و فراموش حق داره
اگه لرزه افتاد به زانوش حق داره
یا زهرا
خدا حافظ ای یار پلو شکسته یا زهرا
.......
یا زهرا
هنوزم میبینم که یک گوشه چشمت کبوده
هنوزم میپرسم عزیزم گناهت چی بوده _ واویلا
یا زهرا
"اگر میتوانی بمانی" بمان ای جوانم
ببین از تماشای جان دادنت نیمه جانم _ واویلا
تو کوچه پناهم تو بودی مظلومه
تمام سپاهم تو بودی مظلومه
گل من زساقه شکستی واویلا
بمیرم که چشماتو بستی واویلا
یا زهرا
خداحافظ ای یار پهلو شکسته یا زهرا
#میثم_مومنی_نژاد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین