🔰وای از آن پیکری که بی سر بود
🔰وای از آن پیکری که بی سر ماند
❇️وای از آن مادری که در گودال
❇️روضه های غریب مادر خواند
😭😭😭😭😭😭😭
🔸دست و پاشو گرفتند
🔸رفتن از پشت،موهاشو گرفتن
🔸با کف چکمه هاشون
🔸خون روی لباشو گرفتن
🔹خواهرش سینه میزد
🔹با کف و سوت،عزاشو گرفتن
🔹دست و پاشو بریدن
🔹طول کشید تا رگاشو بریدن
♻️با خدا حرف میزد که
♻️نیزه دارا صداشو بریدن
♻️خواهرش التماس کرد
♻️باز گلوی داداش رو بریدن
😭😭😭😭😭😭
⚠️دست و پاشو شکستن
⚠️سنگ زدن ابروهاشو شکستن
⚠️افتاد از اسب، با صورت
⚠️اینجوری دندوناشو شکستن
🌱روی سینش پریدن
🌱با لگد،دندهاشو شکستن
😭😭😭😭😭😭😭
⬅️دست و پاشو کشیدن
⬅️اینور اونور،موهاشوکشیدن
⬅️خواستن از اسب،بیفته
⬅️وحشیانه عباشو کشیدن
💢از تنور سر در آورد
💢تا کجا ماجراشو کشیدن
😭😭😭😭😭😭😭
حسین....
👌تشنه ای در گودیه گودال رفت
👌انقدر سنگش زدن از حال رفت
👌یک طرف چکمه به پهلو میزدن
👌یک طرف پنجه به گیسو میزدن
😭😭😭😭😭😭😭
#حاج_عباس_طهماسب_پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
کجا میخوای بری ...💔
چرا منو نمی بری ؟!!
حسین این دم آخری
چقدر شبیه مادری 😭
✅ ویژه استوری عاشورایی
یا امام حسین علیه السلام
#عاشورا
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ کجا میخوای بری ...💔 چرا منو نمی بری ؟!! حسین این دم آخری
.
خندیدن به غربتت ..😭
غریب گیر آوردنت 😭
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯
#چندبیتروضھ 😭
#امام_حسین🥀
#گودال_قتلگاه🖤
رفت زیر سم مرکب پیکرش الفاتحه
ریختند از هر طرف دور و برش الفاتحه
حمد و توحیدی بخوانید ای عزیزان حسین
زیر و رو شد آیههای کوثرش الفاتحه
یک طرف پیراهنی که یادگار مادر است
یک طرف انگشت با انگشترش.. الفاتحه
هرکه هرچه خواست از گودال با خود برد و بعد
شمر آمد تازه بالای سرش الفاتحه
خنجرش را با سر شمشیر خولی تیز کرد
بعد رفت آرام سوی حنجرش الفاتحه
کاش میشد لااقل از رو به رو ذبحش کند
پشت و رو شد پیش چشم مادرش الفاتحه
زینب آنجایی که رفتی روی نیزه جان سپرد
یکصدا شادی روح خواهرش الفاتحه
#آجرڪاللهیاصاحبالزمان 🥀
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯
#چندبیتروضھ 😭
#امام_حسین🥀
#گودال_قتلگاه🖤
مقتل آورده است ظهر دهم
از بلندای مرکب افتادی
آه!در ازدحام تیر و سنان
پیش چشمان زینب افتادی
از بلندی که بر زمین خوردی
آسمان ها شنید آهِ تو را
نامروت گرفت عبایت تا
بکشد سمت قتلگاه..،تو را
تهِ گودال گیر کردی حسین
نیزه ها بر پر تو می خوردند
تا که قلب تو را بسوزانند
سمت خیمه هجوم می بردند
دور و اطراف پیکر تو شلوغ...
روی جسم تو رفت و آمد بود
بارش سنگ های وحشی ها
سمت پیشانی تو بی حد بود
پیر مردی عصا به دست آمد
بندِ قلبِ حرم گسست آخر
به سر و صورت مطهر تو
آنقَدَر زد..،"عصا" شکست آخر
هرکسی هرچه داشت در گودال
به روی جسم نیمه جانت کاشت
این سنان مست بود که نیزه
جای جسم تو در دهانت کاشت
مقتل آورده است دست عدو
پنجه در آیه های مویت کرد
آه از آن دمی که شمر رسید
با نوک چکمه پشت و رویت کرد
فاطمه لحظه ای رسیده که شمر
حوصله اش از گلوت سر رفته
وای از گردن تو..،کنترلِ
خنجر از دست شمر در رفته
چِقَدَر ذبح تو زمان برده
مادرت چندبار رفت از حال!
شمر هنگام ظهر آمده بود...
دم مغرب درآمد از گودال
هرکه یک تکّه از تو را می خواست
سر پیراهن تو بلوا شد
بین خولی و دار و دسته ی شمر
سَرِ سر بُردن تو دعوا شد
خاتَمَت گیر می کند آقااا
زیر سُم پیکر تو را بِبَرَند
قبل از آنی که ساربان برسد
کاش انگشتر تو را بِبَرَند
#آجرڪاللهیاصاحبالزمان 🥀
⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
در گوشهء گودال، اشارت عمه را کشت
هم قتل صبر و هم شرارت عمه را کشت
هرچند خیلی کعب نیزه خورده زینب
در خیمه حرف قتل و غارت عمه را کشت
چشم عمو عباس ما را دور دیدند
تاراج دختر با جسارت عمه را کشت
تا عصر عاشورا به عالم فخر می کرد
چون رفت حسینش این خسارت عمه را کشت
دنبال سر بود و سنان دستش می انداخت
والله احساس حقارت عمه را کشت
شد نوحه ای جانسوز "اِلَیَّ یا اُخَیَّ"
جدّم شبی با این عبارت عمه را کشت
گرچه لبش خشکیده بود و آب می خواست
بوسه به حلقی پُر حرارت عمه را کشت
پیش تنی که بی لباس کهنه مانده
بی معجر آمد، این مرارت عمه را کشت
باید به ناقه می نشست اما بی اکبر
این دست بسته در اسارت عمه را کشت
#گودال_قتلگاه
#گودال_قتلگاه
#محرم۱۴۰۲
#مناجات_امام_زمان_عج
#رضا_دین_پرور
بسم رب الحسین
#نوحه_زمزمه
#اسارت_حضرت_زینب_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
ســـلام بر صبــر و قـــرار تـو ، زینب
بر استـــواریّ و وقــار تـــو ، زینب
ســلام بر دستـای بستــه در زنجیـر
به عــزّت و نُطـــق و بیان عالمگیـر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر چشمــای خیــره بر نیزه
به قـــاری قـــرآنِ رویِ ســـر نیـــزه
ســـلام بـر لبهـــایِ خیـــزران دیده
به رأس خونیــنِ تیــغ و سنان دیده
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـن یا مظلـوم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امان ز شـــامات و مجلــس اغیارش
امان ز شــــامی و کوچــه و بازارش
دختـــر زهــرا و بزم شـــراب ای وای
حرملـه و بغض و اشک رباب ای وای
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــرابه شــد کــاخ یزید و استبــداد
با خطبـــهٔ غَــرّایِ حضـــرت سجــاد
آتیشِ حســـرت زد به قلب شامیــها
نُطـــقِ شـَـــرربارِ زینـــب بــی همــتا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به خطبه هایِ سرخِ حیدری سوگند
به نــالــهٔ ســـوزانِ مــادری سوگند
که این عَلَـم هرگز زمیـــن نمی مونه
شعــار این نهضــت ، زمزمه هامـونه
که خـــواری و ذلت نمی پذیریم ما
چون همگـی هستیــم ملّـت ثـارالله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـــن ثــارالله (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍ رقیه سعیدی(کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌شور لطمه ای گودال:
#باحال_مناسب_گوش_کنید
بند اول:
گُرگای بی حیا
تنت رو زخمی کردن
شمشیر و نیزه ها
بالا سرت می گردن
لبهات تشنه بود و
جسمت رو دریدن
بارون چشای
مادر رو ندیدن
نصیحت می کردی اما
به روی سینه نشستن
با چشم و گوشای بسته
کمر به قتل تو بستن
غریب مادر حسین جان
بند دوم:
دعوا بود بر سرت
میون گودال ارباب
از خیمه کم می شد
زیور و خلخال ارباب
چشمات نیمه باز و
لشکر سمت خیمه
می افتاد و می رفت
خواهر سمت خیمه
تو،توو گودال و می بردن
به یغما انگشترت رو
بمیرم که زینبت دید
به روی نیزه سرت رو
غریب مادر حسین جان
بند سوم:
دستای حرمله
می افتاد از کار ای کاش
تا وقتی بود عمو
جرات سیلی کی داش(ت)
کینه از علی و
دستا پُر جسارت
اطفال یتیمت
می رفتن اسارت
تو رفتی و با لگدها
رقیه خوابی نداره
به روی خار مغیلان
به راهت چشم انتظاره
غریب مادر حسین جان
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
.
ریختن بکشن ......
حنجر نمیبره ...😭😭
.
.
هیچکس قربونی رواینجوری سرنمیبره
واااای...😭
.
.
زود راحتش کنید
رو تن ش پا نزارین ...😭
.
•••
• در آخرین دقایق گودال قتلگاه ...
هرنیزهای به گونهایے عَرضِ حضور کرد!
#السلام_علے_الحسین🍃🥀🖤
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سبک نوحه شام غریبان۱۴۰۲ (شاهمندی).mp3
1.44M
#شام غریبان
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
نینوا شد کربلا اومده شام غریبان
توی صحرای بلا افتاده جسم شهیدان
شده شام غریبان دلخون شده امشب زینب
قامت خواهر خم شد رسیده جان او بر لب
شده شام غریبان همه عالم پریشان
امون از دل زینب (۴)
تا که آقا شهید شد آتیش به خیمه ها زدن
تازیونه ، کَعبِ نِی ، سیلی به بچه ها زدن
آه و صد واویلتا بی بی زینب آواره شد
گوشای یک دختری در کرببلا پاره شد
توی صحرای بلا. می یاد ناله ی زهرا
امون از دل زینب
ساقیِ کرببلا دستش شد از پیکر جدا
با عمود آهنین فرق او گردیده دو تا
یکطرف عبدالله و یکطرف قاسم و اصغر
پخش شده توی صحرا جسم صد پاره ی اکبر
جسم پاک شهیدان روی خاک بیابان
امون از دل زینب
برای دل زینب دیگه نمونده دلداری
نه حسینی مونده وُ نه عُون و نه علمداری
غریب و تنها گشته غارت شده پیراهنش
هنوز توی قتلگاه می ریزه خون از حنجرش
ای شهِ دور از وطن کُشته ی صد پاره تن
امون از دل زینب
مثِ زینب کبری کسی رنج و بلا ندید
توی چند ساعت بی بی از غُصه قامتش خمید
مُضطر و دل پریشان می یاد پیش برادرش
وقت وداع بوسه زد روی رگهای حنجرش
وقتِ وداعِ آخر بوسه می زنه خواهر
امون از دل زینب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
كمتر بر این غریب بدون كفن بزن
این ضربه ی دوازدهم را به من بزن
هر آنچه داشت رفت دگر جستجو نكن
اینقدر این شهید مرا زیر و رو نكن
مگر نبود مسلمان كه اینچنین زده اند
بلند مرتبه شاهِ مرا زمین زده اند
قبول كن كه شبیه حصیر افتادی
قبول كن ته گودال گیر افتادی
مخواه تا كه سر من به گریه بند شود
بگو چكار كنم از تنت بلند شود
بگو چه كار كنم آب را صدا نزنی
بگو چه كار كنم تا كه دست و پا نزنی
بگو چكار كنم از تو دست بردارند
برای پیكر تو یك لباس بگذارند
میان گریه ی من این سنان چه می خندد
دهان باز تو را نیزه دار می بندد
آهای شمر عبا را كسی ربود برو
بیا النگوی من را بگیر و زود برو
برای غارت پیراهنت بمیرم من
چرا لباس ندارد تنت بمیرم من
قرار نبود بیفتی و من نگاه كنم
و یا كه گریه به كوپال ذوالجناح كنم
مگر نبود مسلمان که اینچنین زده اند
بلند مرتبه شاه مرا زمین زده اند
شاعر:علی اکبر لطیفیان