eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
402.5K
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند اول داداش پاشو ببین که زینب از سفر رسید با خنده های شمر و حرمله قدم خمید ........ چهل روزه مثلِ بارونم چهل روزه خیلی داغونم چی جور بگم داداش خیلی دلگیرم چهل روزه غریب و تنهام چهل روزه میونِ غمهام چهل روزه بی تو دارم میمیرم .......... حسین ای جونم پاشو درمونم بدونِ تو من داداش دلخونم غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ بند دوم با دستای بسته بردنم به کوفه و شام تو هر مسیر به هر گذر میدادنم دشنام .......... من بودم و لشگرِ اعدا من بودم و جمع نامردا اسیر بودم ، بین یه عده بی عار چه سخت گذشت، بین اون بازار چه سخت گذشت ، تو جمع انظار میزدن با تازیونه بی شمار دستاااام رو بستن افسااار گسستن به پیشِ سرت دلم شکستن غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ به قلم :
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ کرب و بلا آماده شو ،میاد یه خواهر از سفر کوفه و شام ، با دل مضطر چهل روزه همش میگه ،غریب مادر ...... خبر بده تا بنی هاشم به خط بشن جلوی محمل اومده ناموس پیمبر با صد هزار تا غُصه تو دل بگو بیاد علیه اکبر تا بگیره عنان مرکب از علقمه هم بیاد عباس رکاب بگیره برا زینب ..... بگو موذن ، بخونه بازم ،ایهاالناس سرا پایین میخواد دوباره ،قدم بزاره ،زینب رو خاک این زمین آه و واویلا آه و واویلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ دیدی که خُلفِ وعده ام ؛ عمل نکردم گفتم بهت که اربعین ؛ باز برمیگردم نپرس زِ حال و روزِ من ؛ که پُره دردم نپرس داداش ؛ امانتیم کو؟ کو دختره ؛ شیرین زبونم زِ بس به دنبالِ رقیه رفتم دیگه؛ برید امونم صدا زدم به زجر نامرد نزن که او بابا نداره داغِ رقیه یِ تو من رو یه لحظه آروم نمیذاره بگو که از من ؛ تو راضی هستی بگو دلم آروم بشه بگو که تا این ؛ دلواپسی ها دیگه برام تموم بشه آه و واویلا آه و واویلا 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرای مشترک
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ نزدیکه اربعین و ، این دل من بیتابه به شوق دیدن حرم چشای من بی خوابه چن وقته نوکرت توی حسرته و عذابه ...... همه امیدم ،این بود که امسال با مدد از آقا علی موسی الرضا پای پیاده ، موکب به موکب با صاحب الزمون میام به کربلا ..... دوباره قسمتم شده صبوری براتم و خودت بده یه جوری اگه نیام به حرمت آقا جوون آخر میمیرم از فراق و دوری حضرت ارباب، نوکر و دریاب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ با پای دل همراه میشم حالا که قسمت اینه میام به سرزمینی که بهشت رو زمینه به زیر پای زائرات پر روح الامینه ...... از باب قبله میام تو صحنت سلام میدم به تو ای ماه عالم تاب میشم مثال ابر بهاری تا که چشام می افته به ضریحت ارباب ...... یه بغضی توی این گلو میشینه بی اختیار هی میزنم به سینه تا میرسم به گودیه قتلگاه میاد به گوشم ناله ایی حزینه غریب مادر عزیز مادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعر و سبک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( علیه السلام ) ازکجای غربت امام حسن بگم ؟ از توو خونه اش بگم ؟ همسرش قاتلشه ، توو خونه اش امنیت نداره ، از توو کوچه های مدینه بگم ؟ هر موقع توو کوچه می اومد نگاهش به قاتل مادرش می افتاد ، تا مُغیره رو میدید ، بدنش می لرزید ، اِ ی ی ی ... الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها بی مادرم کرد ... توو کوچه ها می اومد ، یاد اون روزی می افتاد که مادرش توو این کوچه ها زمین خورد ... الهی کسی نبینه ، تصورش هم برای آدم سخته ، همین که تصور کنه کسی داره مادرش رو میزنه ، آدم رو زَجر میده ... تا برسه به اینکه کسی ببینه ، جلو چشمش مادرش رو میزنند ... ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم .. توو مسجد می رفت ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، جلو امام حسن ، سَبّ ِ امیرالمومنین میکرد ... کجای غربتش رو بگم ؟ ... حضرت صبر میکرد ، یه نگاه کنید مدینه ببینید قبرش غریبه ، ... بازم بگم از غربتش ؟ بیائید بریم تشیع جنازه اش ، اولین بدنی که از اهلبیتِ پیغمبر (ص) رسماً تشیع شد ، بدن امام حسن بود ، ای کاش بدن امام حسن هم شبانه بر میداشتند ، جلو چشمِ ابی عبدالله ، جلو چشم قمر بنی هاشم ... سینه ها از شَرَر افروخته شد تن و تابوت به هم دوخته شد اگه ناله داری ، امشب باید برای امام حسن ناله بزنی ، باید برا غریب ناله بزنی ، آقا غریبه غریبه غریبه ... کدوم برادری راضی میشه ، طاقت داره ببینه ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ؟ جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمر بنی هاشم ، ... تا دست به قبضه شمشیر بردند ، ابی عبدالله جلو اومد ، فرمود شمشیرها رو غلاف کنید ، خودِ برادرم وصیت کرده ، راضی نیستم قدر سرِ سوزنی ، خون در تشییع جنازه ام ریخته بشه ، ... آی غریب ... بزارید بزنند ، حسنم غریبه غریبه غریبه ... اِبن شهرآشوب نوشته ، وقتی تابوت را زمین گذاشتند ، ( ناله داری یا نه ؟ ) وقتی تابوت را زمین گذاشتند ، هفتاد چوبه ی تیر به تابوت حضرت ، اِ ی ی ی ... تیرها را بکِشید از کفن و ازتابوت تا ز تابوت همانا بدن آید بیرون ... یکی یکی تیرها رو میکشید ، گریه میکرد ابی عبدالله ، برادر غریبم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم حسن جان ، ... غارت زده کسی نیست که مالش رو به غارت ببرند ، ... ( روضه خوند کنار بدن امام حسن ) غارت زده منم که با دست خودم ، بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ...درست گفت ، دیگه محاسنش رو خضاب نکرد ابی عبدالله ، تا کجا ؟ تا کربلا روز عاشورا ، ... یا اباعبدالله ... کجا خضاب کرد ؟ وقتی تیر به سینه ی ابی عبدالله زدند ، ... ای حسین ... هر کاری کرد تیر رو از جلو بیرون بیاره نتونست ... ( اگه تحویل میگیری ؟ اگه ناله داری این روضه رو بخونم ؟ ) چون خودِ امام حسن فرمود ، حسین جان : « لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ » حسین جان ، تو گریه نکن ، همه باید برای تو گریه کنند ، ( اگه اشک هم نداشتی عیبی نداره ، ولی برای این روضه باید داد بزنی ) ... هر کاری کرد تیر رو از جلو بیرون بیاره نتونست ، ... یافاطمه ... هم شد ، تیر رو از پشت سر بیرون آورد ، خون مثل ناودان جاری شد ، دستش رو زیر خونها میگرفت ، خونها را به آسمان می پاشید ، دوباره دستش رو زیر خونها میگرفت ، خونها رو به صورت و محاسنش می مالید ، ... میفرمود میخواهم وقتی جدّم رو ملاقات میکنم ، با صورتِ خون آلود باشه ، ... در همین حال ... ( آماده ای بگم ؟ ) « صَالِحِ بْنِ وَهَبِ » ملعون جلو اومد ، آنچنان نیزه ای از پشت سر زد به پهلوی حضرت ... حسییین ... جانم ، نفَست رو خرج کن ... حسییین ... بلند مرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ... حالا به قصد فرج بگو : یاحسین ... ( سلام الله علیها ) 3/7/1401
5. روضه.mp3
7.75M
( علیه السلام ) الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها بی مادرم کرد ... ( سلام الله علیها ) 3/7/1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ تمام زندگے و هستےام فداے حسین چرا بمانم اگر نیستم براے حسین بگو بہ مرغ اجل روے بام ما منشین ڪه چند روز دگر مانده تا اربعین حسین 8 تا 💔 💚