4_5960898923009674550.mp3
17.63M
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج علی خورشیدی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج علی خورشیدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امام سجاد رو چهل منزل رو شتر برهنه، غل و زنجير به گردنش بستن، اومدن مردم دور و برشون هلهله ميكردن، ميگفتن: اينا خارجي هستن، زخم و زبانشون ميزدند...
بميرم برات آقا زين العابدين، بخدا قبرت غريبه، چقدر شما مصيبت ديدي، چقدر زجر كشيدي، ولي صبر كردي به خاطر خدا، همه رو به جان خريدي...*
من نگویم ظلم برمن کم کنید
بلکه زنجیرِ مرا محکم کنید
هر چه می خواهید ظلم افزون کنید
هرچه می خواهید دلم را خون کنید
گاه از خون به رُخ رنگم زنید
دسته دسته بر بدن سنگم زنید
اين من و اين كعب ني، اين پيكرم
اين من و فرقِ پر از خاكسترم
ظلم از اينها بيشتر بر من كنيد
لیک دستِ عمّه ام را واکنید
عمّه ام چون مادرم زهرا شده
پشتش از بار مصیبت تا شده
*اونايي كه رفتيد مدينه، حتما ديديد قبر امام سجاد تو بقيع با خاك يكسانه... امام باقر ميگه: وقتي بابام رو غسل ميدادم، وقتي پيرهنش رو از تنش در آوُردم ديدم هنوز جايِ زنجير بر بدنِ بابام مونده، دلها بسوزه براي امام سجاد هر وقت بچه كوچيك ميديد گريه مي كرد، هر وقت نگاهش به آب مي افتاد گريه مي كرد....*
اي يادگار عاشورا
پيغمبرِ خونِ خدا
گشتي تو مسمومِ زهرِ كين
سيدي يا زين العابدين
اي جانشينِ ثارالله
عُمرت سراسر اشك و آه
گريه ات حماسه آفرين
سيدي يا زين العابدين
اي ديده باغِ در آتش
بشنيده بانگِ العطش
شهيدِ زنده ي شاهِ دين
سيدي يا زين العابدين
اي يوسفِ بازارِ عشق
اي لاله ي تب دارِ عشق
ميراثِ پرپر گلهايي
پورِ حسينِ زهرايي
وارثِ خاتمُ المرسلين
سيدي يا زين العابدين
اي ديده خون در درياها
داغِ غمت سوخت صد دل را
فاطمه بر تو شد دل غمين
سيدي يا زين العابدين
هر کجا روی نهادم غم عظمای تو بود
کربلای دگري شام غم افزای تو بود
اي كه باشد دهنت چشمه ي آبِ بقاء
از چه خشكيده لبِ لعل شكر خواي تو بود
داغ قتل پسر فاطمه مي كُشتُ تو را
كي دگر زهر جفا بر تو و اعضاي تو بود
مظلومم وا اِماما
شهيدم وا اِماما
*سهل ساعدي ميگه: به امام سجاد گفتم: آقاجان! من يكي از دوستان شما هستم، آيا امري داريد؟ فرمود: سهل! خدا رحمت كنه بابا ي تو رو، يه قدري پول داري به اين نيزه دارا بدي، اين نيزهارو از جلوي زنها دور كنن، كمتر نامحرم ها به اين زنها نگاه كنن... ميگه: پول دادم به نيزه دارها، سرها رو دور كردن، گفتم: آقاجان! اَمرِ ديگه اي داريد؟ فرمود: قدري پارچه برام تهيه كن، سهل ميگه: يه قدري از عمامه ي خودم پارچه اي بريدم به آقا دادم، آقا گردنشون رو كج كردن، فرمود: اين زنجير رو بلند كن پارچه رو زير زنجير بگذار، اين زنجير رو بلند كردم همچين كه نگاه كردم ديدم خونِ تازه از زيرِ زنجير جاري شد... همه بگيد: حسين!..
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#نوحه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره
سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که حرم نداره
یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که حرم نداره
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره
دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره
نه یه خادم نه یه زائر نه کنارش یه روضه خونی داره
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد
🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مقتل زنده ی کربلا بسته شد
دفترِ بهترین سجده ها بسته شد
یادگارِ کربلایی در مدینه شد فدایی
بعد از این نمی رسد از قبلهٔ دعا صدایی
امام اشک و عزا رفت
اسیرِ داغ و بلا رفت
به سوی خونِ خدا رفت
«علی علی وا اماما...»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هر کجا کودکی تشنه دید گریه کرد
بین حج در منا دشنه دید گریه کرد
دم به دم در این چهل سال ناله زدبه یاد گودال
از مقابلش نشد دور عکس پیکرِ لگد مال
تن پدر بی کفن بود
به زیر پا پیروهن بود
چه نیزه ای توی دهن بود
«علی علی وا اماما..»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خاطره دارد از غربت شهرِ شام
جای گُل سنگ و چوب آمد از روی بام
هر که محوِ کاروان شد گرم رقص و دف
زنان شد
منزل امام معصوم مجلس حرامیان شد
به تن لباسِ اسارت
به دل غمِ قتل و غارت
به خواهرش شد جسارت
«علی علی وا اماما..»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج حسن خلج
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ابوحمزه ي ثمالي واردِ بر آقا امام زين العابدين شد، ديد اينقدر گريه كرده سينه ي مبارك خيس شده، آقا داره زار ميزنه، قطره قطره اشك ها از محاسن آقا ميچكه، گاهي از شدت گريه مي افته صورت روي خاك ها ميذاره، خيلي بي تابي ميكنه، قرار نداره، ابوحمزه ميگه: رفتم جلو آقامو بغل كردم، گفتم: يا بن رسول الله! چرا اينقدر خودتون رو اذيت مي كنيد؟ سالها گذشته از ماجراي كربلا، در ضمن باباي شما علي رو هم شهيد كردن، مادرتون زهرا رو هم شهيد كردن، اصلاً شهادت عادتِ شما خانواده است، مالِ شماست، چرا اينقدر ناراحتي مي كنيد؟ ديد آقا شدت گريه اش بيشتر شد، فرمود: ابوحمزه! البته شهادت حقِ ماست، اما تا قبل از عاشورا كسي سراغ نداره كسي از خانواده ي ما به اسارت رفته باشه، كسي سراغ نداره كسي از اهلبيت رو دستش رو بسته باشن...
ابوحمزه ميگه: آقام زين العابدين يه جمله اي گفت منم نشستم با آقام شروع كردم گريه كردن، فرمود: ابوحمزه هر وقت چشمم به عمه هام ميوفته، هر وقت چشمم به خواهر هام ميوفته، يادم مياد اون لحظه اي كه اينا تو بيابونِ كربلا مضطرب مي دويدن به اين سمت و اون سمت... مگه ميتونم فراموش كنم، عمه هام پاي برهنه، روي اين ريگ ها و شن هاي داغ كربلا به اين طرف و اون طرف مي دويدن، مگه يادم ميره خيمه ها مي سوخت، بابام توي گودال اُفتاده بود، هي ناله ميزد...*
بین نماز، وقت دعا گریه می کنی
از صبح تا نمازِ عشاء گريه مي كني
وقت اذان، دمادمِ مغرب ميان شهر
در خانه در كوچه، در همه جا گريه مي كني
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می کنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی
اصلاً خودِ تو کرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می کنی
با یاد روزهای اسارت چه می کشی؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی
*آقا زين العابدين، آب مي ديد گريه مي كرد، غذا مي ديد، جوان مي ديد، پير مي ديد، تازه عروس مي ديد، تازه داماد مي ديد، پيرزن مي ديد، گهواره مي ديد، سه ساله مي ديد، مرد مي ديد، زن مي ديد، اسير مي ديد، غريب مي ديد گريه مي كرد... قصاب داشت گوسفند رو ذبح مي كرد، همين كه كارد رو گذاشت به حلقوم حيوان، آقا صدا زد: آبش داديد؟ عرض كرد: يا بن رسول الله! اين چه سئوالي است؟ ما مسلمانيم، مگه ميشه آب نداده ذبحش كنم، آري آبش دادم آقا، امام زار زار شروع كرد گريه كردن، گفت: آقاجان! بي ادبي كردم؟ ناراحت شديد؟ فرمودن: تو يه گوسفند رو ميخواي ذبحش كني آبش ميدي، اما نبودي كربلا ببيني، پوست صورتِ داداشم علي اصغر مثل مشك خشكيده چروكيده شد، لب ها سفيد شد، چشم هاش جايي رو نمي ديد از شدت تشنگي.... اي حسين!
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
#پیامبرڪربلاےعشق💔
آن ڪسے ڪه همہاش گریہے عاشورا بود
آب مےدید بہ یاد جگرسقا بود
چشمایش همہ شب هیأٺ واویلا داشٺ
تانفس داشٺ فقط گریہ ڪن بابا بود
#شهادت_امام_سجاد(ع)🥀
#پیشاپیش_تسلیٺ_باد😭😭😭
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
4_5987841325871923513.mp3
5.02M
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_حماسی
🏴#ترکی
🎤 مداح :حـاج مـــهدی رســولی
https://eitaa.com/turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_حماسی
🏴#ترکی
🎤مداح :حاج مهدی رسولی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اموی مسجدی بیر مسجد زیبا و کبیر
روز جمعیدی جماعت دولوپ حضار کثیر
دور منبرده شیوخ اموی تیره ضمیر
وزرا بیعت مخصوصیله سلطان پلید
مسجدین شاه نشینینده اوتورموشدو یزید
ناگهان داخل اولوب مسجده فرزند نبی
جنب منبرده جلوس ائدی شریف علوی
حیرته دوشدو هامی گورجک او والا نسبی
آچیلیپ رمز و اشاره دولوب هر مرد و زنه
دیدیلر خارجی گلدی نیه بو انجمنه
وقت او وقت اولدو چیخیپ منبره ناپاک خطیب
جیره خوار اُموی خود سر و بی باک خطیب
پرده شرمی خطابیله ائدوپ چاک خطیب
قیلدی تعریف غزل نسل ابوسفیانی
سورا هذیان دانیشوپ سبع اله دی مولانی
مسجده بیر ملکوتی سس اوجالدی اوزمان
توتولوب هرزه خطیبین دیلی سیندی خفه گان
او صدا صاحبی گفتاره گلیپ دیر اوجادان
ای خطیب اموی ساخلا خطابه ادبین
خلق راضی ایلیوب خالقین آلدین غضبین
سورا یوز دوتدو یزیده دیدی اول میره گرا
اذنی ورسن منه بو تخته نین اوستونه چیخارام
رخصت آلدی اوتوروپ عرشه ی منبر ده امام
ذات اعلایه فصاحت له ائدوب حمد و سنا
او دانیشدیخجا خانوم عمه سی ایلیردی دعا
ایها الناس اولون مطلبه اگاه بیلین
بیزه بذل ایلیوب آلتی صفت آلله بیلین
ایندی نعمتله وریپ مرتبه و جاه بیلین
ارثی دور جود و فصاحت له شهادت بیزه ده
واردی اخلاص و عبادت و شجاعت بیزه ده
قلبی مومن ده اولان مهر سزاوار بیزیم
انبیا زمره سینه سید و سالار بیزیم
خلقتین مفخری پیغمبره مختار بیزیم
حضرت حمزه بیزیم جعفر طیار بیزیم
حافظ قلعه ی دین حیدر کرار بیزیم
لیله اسرا ملکوته گدنین اوغلو منم
ساحته اقدسه معراجی ده دین اوغلو منم
قاب قوسین فَتَتَلا گورنین اوغلو منم
او که گوی لر ده ائدوب راز و نیاز اوغلو منم
قبلتینه او که ایلیوب نماز اوغلو منم
زمزمین اوغلو منم، مکه منا اوغلو منم
مشعرین اوغلو منم،مره صفا اوغلو منم
عرفات اوغلو منم،غار حرا اوغلو منم
مسند عدلیده داد ایلینین اوغلو منم
ایکی نیزیله جهاد ایلینین اوغلو منم
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
📌ناب ترین کانال ترکی
زیر نظر گروه مجمع الذاکرین
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#مصائب _شام
🏴#دوبیتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بیگهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس می، آنچنان شرمنده شد
در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از غم ویرانهرفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت
لحظهی معجر گرفتن اشک ریخت
مرد ها دنبال یک زن...اشک ریخت
هم زیارتنامهاش آتش گرفت
هم سر و عمامهاش آتش گرفت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باورش میشد که غم پیرش کند؟
خواهرش را زجر زنجیرش کند
زادهی مرجانه تکفیرش کند
حرمله اینقدر تحقیرش کند
نانجیب پست با یک مشک آب
پرسه میزد پیش چشمان رباب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کوچههای شام خیلی سخت بود
سنگهای بام خیلی سخت بود
طعنه و دشنام خیلی سخت بود
جام و بزم عام خیلی سخت بود
حرفهای تند و تیزی میشنید
واژهای مثل کنیزی میشنید
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خندههای شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمههای شمر یادش مانده است
جای پای شمر یادش مانده است
کندی خنجر عذابش میدهد
ضربهی آخر عذابش میدهد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آمد و بال و پرش را جمع کرد
دست بیانگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد
صورت خود را به روی خاک زد
یاد عریانی گریبان چاک زد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست
چون پنجره ای که رو به دریا باز است
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در سوگ امام ساجدین دل خون است.
وز سوز غمش دیده ی دل جیحون است.
رنجی که ز کربلا و کوفه تا شام
او دید بیانش ز توان بيرون است.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب شادی شب غم گریه می کرد
به اندوهی دمادم گریه می کرد
کتاب عمر او تقویم روضه است
محرم تا محرم گریه می کرد
(آقای مومنی نژاد)
#سینه_زنی #اسارت #شام
#زمزمه #شور
سبک راس تو می رود بالای نیزه ها
( بی دست کربلا دست مرا بگیر)
ای ماه نیزه و خورشید کاروان
بر محملم شدی با سر تو سایبان
ای جان من شدم بعد از تو نیمه جان
تا همسفر شدم با شمر و با سنان
🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم
ای گیسویت رها در پنجه ی نسیم
قرآن بخوان بگو از "کهف" و از "رقیم"
آه ای هلال من قربان روی تو
خاکستری چرا گردیده موی تو
🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم
زد این فراق تو آتش به خرمنم
نیزه نشین تو و محمل نشین منم
بعد از تو گشته است روزم زغصه شام
پرده نشین کجا رفتن به بزم عام
🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم
(#میثم_مومنی_نژاد)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️ #سینه_زنی #اسارت #شام
▪️ #زمزمه
چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
ببین تن زینب ، زخمی شلاقه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
سنگا شده روونه سوی نیزه
خون گلوت میریزه روی نیزه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
لبات ترک داره ، سرت پر از خونه
چقد روی نیزه، موهات پریشونه
چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه
چقد روی نیزه ، موهات پریشونه
یادش بخیر روزای خوبه باتو
مادرمون شونه می کرد موهاتو
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
خیلی دل خواهرتو آزردن
برای زینب صدقه آوردن
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
فکری به طفل بی ، پناه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
ببین که هق هق میکنه رقیه
حرف نزنی دق میکنه رقیه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
(#علی_سلطانی)
➖➖➖➖➖➖
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
#شور
#سبک به سمت گودال از
کجایی ای عباس/ ببین غریبانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه
بیا ببین حال /حرم پریشانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
خاکی و خون آلود/صورت مهمانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه
حالا جای عباس /شمر نگهبانه
و دخلت زینب /عَلیَ بنِ مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
فاطمه بی تابه/سکینه گریانه
وَ دَخَلت زینب/عَلیَ بنِ مرجانه
رقیه می ریزه /اشگ یتیمانه
وَ دَخَلت زینب /عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
حریم آل الله /بی سر وسامانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بن مَرجانه
تو پای دخترها / خار مغیلانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
رباب غش کرده /چقد هراسانه
وَدَخَلت زینب /عَلیَ بنِ مَرجانه
چوب ستم اجر /قاری قرآنه
وَ دَخَلت زینب /عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
بزم شراب جای/پرده نشینانه
وَ دَخَلت زینب/عَلیَ بنِ مَرجانه
یکی نگفت این نا/موس مسلمانه
و دَخَلت زینب/عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
(#م_ع_خادم)
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین