eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
614 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
کردی_حضرت_زهرا - نچومگه و مدینه چه دیده ،ای دایه که دل و زندگی خود بریده، ای دایه ارا نماز شوه تو، نشسته بیه ادا ارا وفصل جوانی خمیده ،ای دایه -آرمین غلامی (مجنون)
اشعارکردی،نوحه حضرت زهرا(س) _ سبک،درهوایت بیقرارم،...(شهرام ناظری) له غریبی ،دل فکارم دل فکارم ،فاطمه م ارای تو،بیقرارم بیقرارم،فاطمه م له باره غصه وغم، گیان ولب بیمه ارات روزوشو له، فکر یارم فکر یارم فاطمه فاطمه گیان۳_فاطمه(۲) ****** روز و شو له درد ه ،سینه گیانه، م ولب رسی۳ ناله کردم ،تا وفریاده دلم زینب رسی ۳ م جوره شمعی بسوزم و غمت له بسترم قطره قطره بی یسه آو،شمع گیان و پیکرم فاطمه گیان۳_فاطمه(۲) ******** حیدره مظلوم م، بیده له کویچه تو اسیر له برم ،له باره خجلت ،بیده یارم سر وه زیر م له عشق تو له بینه ،کویچه زخمی ام علی بین کویچه ناله کردم حیدره تنیا امیر فاطمه گیان۳_فاطمه(۲) ******** قامت سرو جوانم خم بیه له بار غم کرده گلچینه ظالم قامتم خم له ستم وای من ای وای من ای خداسیرم ،م له ای زندگانی کردنه آرزویه م،له ای دنیاخدایا ،مردنه فاطمه گیان۳_فاطمه(۲) _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ********
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها شب شهادت وغسل زهرا اسما میگه من اب میریختم. فَلما جنَ اللیل غَسّلها بِماء الجنّه.. ملائکه هم دارند بدن رو برمیگردونن... یه وقت دیدم.. فَبَکاءُ ابوالحَسَن..بُکاءًطویلا... ... زیر پیراهن..علی چی دیده...قطعا چیزی ندیده بود...اما.وقتی داره دست میکشه و میده.. مرد جنگه..زخم های کاری دیده...فقط همین نقل شده تو تاریخ... تا دستم رسید به ورم کرده زهرا.... وقتی رسید.قصه به اینجا..شعر من ایام خانه داری شروع شد حال این روزای بی بی دو عالم اینه.. باکیة العین کمک کن ما هم..اذن گریه داشته باشیم... علما اسم فاعله..یعنی نه یه بار نه یه روز.. ..مازالت بعد ابیها باکیة العین محترقة القلب و....... یُغشا... عَلیها ساعَتاً بَعدَ ساعت... یعنی دم به دم از حال میرفت... یه لحظه به اومد... دید بالا سرشه.. نمیدونم تو چشمان امیر المومنین چه دید.. فرمود .... ابک لی یا ابالحسن وابک للیتاما جان برا منو بچه یتیمام گریه کن... اما ولا تَنسَقطی لَلعِدا...بِطف العراق... امیر المومنینم گریه کرد.. زبان حال رو بگم...گفت... خانم شده پاییز بهار منو تو.. غم و ست که کنار من و تو.... برو ولی کن .. ته ..قرار من و تو... حسین.. ازکتاب کرامات فاطمی۱۳۹۸ ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ۳ حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها (فاطمه علیها سلام لباسی برای روز عاشورا به زینب علیهاسلام داد.) عوالم العلوم نقل می کند که در روز دهم جمادی الاول حضرت زهرا علیهاسلام لباس ابراهیم خلیل را به زینب علیهاسلام عطا نموده و فرمودند: هنگامی که برادرت حسین علیه السلام آن را از تو مطالبه کرد بدان که ساعتی بیش مهمان تو نیست و به بدترین حال به دست زنازادگان کشته می شود. 📚منابع: عوالم العلوم، ج ۱۱، ص ۹۰۶ الزهرا و الحسین، ص ۲۶۷ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۷ ****** ◾(️شب قدر، فاطمه عليها‌سلام است) محمد بن قاسم نقل می کند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: در آیه ی «انا انزلناه فی لیله القدر» همانا ما قرآن را در لیله‌ی قدر نازل نمودیم. منظور از لَیلَه همان فاطمه علیهاسلام است و قدر خداوند است. پس هر کس فاطمه را بشناسد آنگونه که شایسته‌ی شناخت او است، همانا شب قدر را درک کرده است و همانا فاطمه را فاطمه نامیدند زیرا خلائق از شناخت او بریده شده‌اند. 📚منابع: تفسیر فرات کوفی، صفحه ۵۸۱ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۲۶ (ورود زهرا به قیامت وشفاعت امت ( از حضرت امام محمد باقر علیه‌‌السلام نقل است که از جابربن‌عبداللَّه انصاری شنیدم که پیغمبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ فرمودند: هنگامی که روز قیامت فرا می‌رسد دخترم فاطمه علیها‌سلام در حالی وارد محشر می‌شود که بر یکی از ناقه‏‌های بهشتی سوار است و از دو پهلوی آن ناقه حریرهای بهشتی آویزان، مهار آن از مروارید تر، پاهایش از زمرد سبز، دم آن از مشک ناب، دیدگانش از در و یاقوت سرخ خواهد بود. قبه‏‌ای از نور بر پشت آن ناقه نصب شده که درون آن از بیرون آشکار، درون و باطن آن حاوی عفو پروردگار و بیرون آن رحمت خدای رحیم است. فاطمه علیها‌سلام تاجی از نور بر سر دارد که دارای هفتاد پایه باشد، هر پایه‏‌ای از آن به ‌وسیله یک مروارید مرصع و نظیر یک ستاره‏‌ای درخشان خواهد بود. از طرف راست و چپ فاطمه علیهاسلام هر کدام هفتاد هزار ملک خواهد بود. جبرئیل که در حالی که مهار ناقه حضرت فاطمه علیها‌سلام را گرفته است با صدای بلند خواهد گفت: چشم‌های خود را ببندید تا فاطمه علیها‌سلام دختر محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله عبور نماید. در آن روز هیچ پیغمبر و رسول و صدیق و شهیدی نیست، مگر اینکه دیدگان خویش را می‌بندند تا اینکه زهرا علیها‌سلام از صحرای محشر عبور نماید. هنگامی‌که آن بانو به مقابل عرش پروردگار می‌رسد از آن ناقه فرود می‏‌آید و می‌گوید: پروردگار من! ما بین من و آن افرادی که در حق من ظلم نمودند و فرزندان مرا شهید کرده‏‌اند قضاوت کن. آنگاه از طرف خدای متعال ندا می‌رسد: ای حبیبه و فرزند حبیب من از من بخواه تا به تو عطا نمایم. شفاعت کن تا من بپذیرم. به عزت و جلال خودم که امروز ظلم و ستم هیچ ستمگری از نظر من محو نخواهد شد. در همین هنگام است که حضرت زهرا علیها‌سلام می‌گوید: بار خدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادی ندا می‌کند: فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوست دوستان ذریه فاطمه علیها‌سلام کجایند؟ ایشان عموماً درحالی‌که ملائکه رحمت پروردگار آنان را احاطه کرده باشند می‌آیند. سپس فاطمه اطهر علیها‌سلام جلو می‌رود تا آن ها را داخل بهشت می‌نماید. 📚منابع: الأمالي للشيخ الصدوق، ص ۶۹ بحارالانوار، ج۴٣، ص٢١٩ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳ ازکتاب کرامات فاطمی۱۳۹۸ ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
به زیرمقنعه مویت گرفتی چرا از محرمت رویت گرفتی ز حیدر رو مگیر ای مه جبینم غمت را فاطمه هرگز نبینم الا ای ارغوانی یاس با غم مکن با رفتنت افزون تو داغم به فریادم برس ، ای نازنینم مکن ترکم که بی تو بي قریبم زپا افتادی ای یار جوانم مرو از پیشم ای قامت کمانم تویی شمع علی پروانه تو ببین ویران شده کاشانه تو بمیرم پهلویت از چه شکسته اجل در پشت این خانه نشسته شود کی فاطمه دردت مداوا مرو از خانه ام ای دخت طاها الا ای فاطمه حال تو دیدم صدای ناله هایت را شنیدم شوم بی مونس و تنهای دوران نظر کن مردم بی عهد و پیمان مگر زهرا تو داری قصد رفتن مرو بنگر تو چشمان تر من ببین آتش گرفته این دل من خزان گشته تمام حاصل من مرو زهرا بمیرد بی تو حیدر عزایت را بگیرد بی تو حیدر ببین زهرا تو حال و روز حیدر بسوز ای دل به ساز و سوز حیدر مکن تنها علی خسته ات را که دیدم قامت بشکسته ات را مرو ای یاور تنهای حیدر مرو ای همسر زیبای حیدر مرو ای بستری بیمار حیدر بمان یک شب دگر ای یار حیدر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
اشعار گودال قتلگاه_امام حسین(ع) بین گودال اسیر بودی وبس به زیرچکمه گیر بودی وبس….. ازچه گودال تنگ و باریک است روز توهمچو شب چه تاریک است بدی سنگ ونیزه در این است هر طرف میشود رهت را بست تا تنت در میان خون افتاد روی گودال خواهرت جان داد بر تنت نیزه ها فرود آمد بین گودال پیکرت افتاد دیده ام یک طرف سرت افتاد از روی ذوالجناح افتادی به زیر سنگ ونیزه جان دادی بدن تو نشست درگودل استخوانت شکست درگودال شمرملعون چنین خوشحال است پیکرت ازچه رو بی حال است ای برادر سپاه بی نفری لشگرمن چراتوبی سپری زخم شمشیر بر پرت زده اند این همه سنگ بر سرت زده اند ای برادر گناه تو عشق است بهترین اشتباه تو عشق است بی حیاها کمی حیا بد نیست شمرملعون کمی وفا بد نیست باسر سنگ شکست گونه ی تو غصه خوردی شکست روزه ی تو ازخیام تو بوی دود آمد مردم کوفه وای بی عارند همچو اینان مدینه بسیارند یاد دارم مدینه آتش بود دور بیت الحزینه آتش بود یاد داری مدینه دراتش قصه ی داغ سینه درآتش همه ی خوشیم مادر بود فاطمه دختر پیمبر بود ؟ بین کوچه صداش میلرزید حسنم تا که کوچه را میدید ؟ دل زینب هنوز غمگین است فکر پرتاب دست سنگین است ای برادر نگات پژمرده رفتی وخواهرت زمین خورده من که کوچه نشین غم بودم بس که نقش زمین غم بودم ای گل من زمان چیدن بود بین نامحرمان چقد زن بود دل به راه حسین باید داد ازغم شام وکوفیان فریاد /آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
توئی علامه ساز مکتب ما توئی آموزگار کل دنیا سما هم خاکسارت گشته زهرا فقط حیدر شعارت گشته زهرا تو هستی ترجمان حق پرستی تو هستی جلوه جذاب هستی تو هستی شاهکار آفرینش ملک بر درگهت گردد گزینش هزاران عیسی مریم غلامت که باشد برتر از حوا مقامت همان زهرا که طاووس جنان است که نامش افتخار شیعیان است تو داری از پیمبر یادگاری جهان را بهترین آموزگاری توئی چشم و چراغ هر دو عالم تویی گنجینه ای از سر خاتم تو هستی روح حيدر، جان حیدر توئی عهد و توئی پیمان حیدر تو ای زهرا زمینی و زماني تو ای زهرا حدیث قدسياني توئي راز هزاران راز هستی توئی خود برترین اعجاز هستی تو هستی یادبود ماندنی ها توئی تنها کتاب خواندنی ها ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
جز محبت بر تو دستاویز نیست بی تو محشر روز رستاخیز نیست ای که در محشر پناه عالمی تا تو را دارم ندارم من غمی ای که عالم شد گواه غربتت کی شود پیدا مزار و تربتت ای نفسهایت مسیحای علی ایکه نامت ذکر شبهای علی ایکه عمرت برتر از ارض و سما نام تو بر سر در عرش خدا ای که دل بردی تو از اهل نظر شد خدا هم از سجودت مفتخر فضه ات کار د و صد موسی کند خاک پایت معجز عیسی کند سینه ات گردیده جنت بر علی خم شود بوسد دو دستانت نبی ای که عیسی از تو صاحب دم شده حضرت آدم ز تو آدم شده ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
هر که باشد فاطمی سرور شود او نمی از حوض کوثر می شود هر که باشد فاطمی ، سوزد پرش می رسد زهرا به بالین سرش هر که باشد فاطمی تنها شود همنشین حضرت مولا شود هر که باشد فاطمی حق سر دهد جان خود را در کف حیدر دهد هر که باشد فاطمی سیلی خورد ارثیه از حضرت زهرا برد هر که باشد فاطمی رويش کبود همچو حیدر می کند در خون سجود هر که باشد فاطمی گیرد علم تا که گردد هر دو دستانش قلم هر که باشد فاطمی غوغا کند خویش را لب تشنه سقا کند ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
ای که ناموس خدائی فاطمه همسر شیر خدایی فاطمه راه تو عشق علی پیموده است با تو بودن در تشیع بودن است ای که تو آلاله آلاله ای منشا سوزوگداز و ناله ای ایکه نقشی بر نگین خاتمی تا ابد چشم و چراغ عالمی بوده ای روح علی، جان علی بوده ای هم عهد و پیمان علی نام تو تفسیر یاسین است و بس ای جماعت فاطمه این است و بس تا ابد هستی حدیث قدسیان همسر شیر عرب شاه جهان ایکه تنها راز گوی مکتبی از ازل آموزگار زینبی ایکه تو ام القرای عالمی دختر شیرین زبان خاتمی ای که تو مرگ نبی را دیده ای نيمه شب رو اشک علی را دیده ای ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
من كه گريانم براي فاطمه ميشوم عبد سراي فاطمه تا خدا از من شود رازي شبي شد رضاي حق رضاي فاطمه گر به پاي عشق او مانده دلم اين بود تنها وفاي فاطمه ميشوم عبد سراي مهدي ات گر رسد سوز دعاي فاطمه آرزويم تا قيامت اين بود غرق خون گردم به پاي فاطمه كاش مانع مي شدم آنروزها پيش آن سيلي به جاي فاطمه ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396
خلق شد شيعه برايت فاطمه عزت شيعه ولايت فاطمه گر شده جاويد نام مرتضا زير دين ناله هايت فاطمه هر كجا محفل به پا بهر عليست آن عزاخانه ، سرايت فاطمه گر دو ديده اشك ريزد بر حسين تحت تاثير صدايت فاطمه گر نشسته هر شهيدي بين خون خون بهاي او به پايت فاطمه گر بپا خالق نمايد روز حشر علتش تنها برايت فاطمه چون به استقبالت آيد آن زمان در صف محشر خدايت فاطمه ✅ :آرمین_غلامی @majnon1396