نوحه زهرا.س...mp3
2.02M
بسم الله الرحمن اارحیم
(نوحه حضرت زهرا )
(بعد از شهادت)
بامداحی..حاج آرمین غلامی
بعد تو فاطمه خون به دل حیدر است
دیده گریان تو زینب بی مادر است
گشته نالان تو
دیده گریان تو
وا مصیبت۲
بعد تو فاطمه گردیده تنها علی
بعد تو گشته است اسیر غم ها علی
گل گلخانه ام
رفتی از خانه ام
وا مصیبت۲
بعد تو فاطمه جان علی بر لب است
خانه دار علی دختر تو زینب است
می کند مرتضی
گریه ی بی صدا
وا مصیبت۲
بعد تو فاطمه قامت حیدر خمید
بی تو یا فاطمه جز غم و محنت ندید
بنگر غربتم
غرق در محنتم
وا مصیبت۲
بعد تو ای گلم خونجگرم فاطمه
سوز غم های تو زد شررم فاطمه
روی تو شد کبود
خون دل من نمود
وا مصیبت۲
بامداحی..حاج آرمین غلامی
سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
حضرت_زهرا_س
نوحه.؟......mp3
2.63M
❣﷽❣
⚫️ #اشعارکردی ،زمزمه_حضرت_زهرا_س
🏴 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س #ساده_خوانی
⚫️ #سبک دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
زبان حال حضرت علی ع
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
له داخ مرگ زهرا ،اشکم بیه روانه
بی قسمتم بشورم ،زهراتنت شوانه
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
امشو دستم رسیه، له دس و بازوگی
بنیشم و بگــیرم ،له زخم پهلوگی
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
له موسم جوانی، چیدن له بره زینب
له ضـرب تازیانـه ،گیانت رسیه،ولب
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
له پیکرتو برشه، له اشک م ستاره
غسل تو بیه،له م ،شهادت دواره
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
له چاوه بستـه ی خـوم، له م نظاره دیری
ارا له هر دو گوشت ،یه گوشواره دیری
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
جوره م کسی نـیره، مراسم شبانه
هم غسل مخفیانه هم دفن مخفیانه
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
له یار مهروانم ،خوین گیره که مدینه
هم له مدال بازو ،هم له مدال سینه
⚫️زهرای مهروانم ،ای دالگ جوانم
#شاعرومداح ..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شوردشتی،.mp3
2.55M
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه دشتی حضرت زهرا سلام الله علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی
مصیبت هایم امشب جان گدازه
که مانده روی دستم یک جنازه
نبیند کاش زینب روی دوشم
ز تابوت بریزد خون تازه
به یاد لرزه های پیکر تو
گرفته لرزه پای شوهر تو
به قبرت خاک می ریزم ولیکن
بریزد خاک بر سر دختر تو
خدا داند دلم خون گریه می کرد
به عالم دشت و هامون گریه می کرد
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می کرد
الهی دخترت زینب بمیرد
ببین تنهایی ام را ای عزیزم
الهی از کنارت برنخیزم
خودم با دست خود خاکت نمودم
چه خاکی بعد تو بر سر بریزم
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم،باغم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
بامداحی..حاج آرمین غلامی
نوحه تک....mp3
2.58M
بسم الله الرحمن الرحیم
#نوحه شب شهادت حضرت زهرا(س)
سبک ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد
بامداحی..حاج آرمین غلامی
امشب شب بی مادری زینب کبراست
فردا علی و خانه ی در بسته زهراست
امان از دل حیدر (۲)
امشب نفس فاطمه شد حبس به سینه
فردا ز غمش گریه کند شهر مدینه
امان از دل حیدر (۲)
امشب بنویسید به دیوار مدینه
فردا حسنین اند عزادار مدینه
امان از دل حیدر (۲)
امشب رود از دست علی یار غریبش
یک خانه بی فاطمه فرداست نصیبش
امان از دل حیدر (۲)))
امشب گل و پروانه و بلبل به خروشند
فردا ز غم شمع، سیهجامه بپوشند
امان از دل حیدر (۲)
امشب حرم فاطمه زوار ندارد
جز مهدی موعود عزادار ندارد
امان از دل حیدر (۲)
#بامداحی...حاج آرمین غلامی
روضه حضرت زهرا.معتمد.mp3
7.22M
بسم الله الرحمن الرحیم
متن روضه حضرت فاطمه زهرا(س)
(بعداز شهادت)
گریز امام جواد(ع)
بامداحی..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
متن روضه حضرت فاطمه زهرا(س)
(بعداز شهادت)
گریز امام جواد(ع)
بامداحی..حاج آرمین غلامی
🥀🥀
▪️به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
▪️خبر رسیده که این روزها علی تنهاست
▪️بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
▪️نشد برای مریض علی گلی ببریم
▪️بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم
▪️کسی به گرد یتیمان او نمیگردد
▪️بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم
▪️کنون که جان علی خفته است در دل خاک
▪️بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم
⬅️حالامردم مدینه راحت شدید مادرمان روکشتید دیگه صدای مادربه گوش نمی رسد اخه خودشان گفتند یاروز گریه کن یاشب خسته شدیم از گریه هات(روز) شب یتیمی بچه های مولایمان امام علی است ای کسانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای می دونم حاجت داری گرفتاری مریۻ داری جوان داری برای هرحاجتی امدید ازمادر پهلو شکسته درخواست نماید حاجت روا میشید اول مجلس همرا بشیم با صاحب الزمان بگیم اقاجان درکجای عالم در عزای مادر نشستی همه باهم صداش بزنیم
یا صاحب الزمان ۲
⬅️ابن عباس میگه بعد شهادت بی بی فاطمه رفتم سری به امیرالمومنین بزنم همین که وارد دهلیز خانه شدم دیدم فاتح بدر و خیبر - لنگر زمین و آسمان - رو زمین نشسته - حسنین رو زانوان علی نشستن - زینبین دور بابا میگردن - حضرت با انگشت موهای زینب رو مرتب میکرد - ابن عباس میگه یه صحنه ای دیدم جگرم آتش گرفت - هرخانه ای مادر از دست میده پدر دور بچها میگرده آخ قربان😭 دردهای دلت برم آقا- نمیدانم داغ فاطمه چه کرده با امیرالمومنین که بچها دارن دور بابا میگردن اما عزادران مرگ مادربرای دخترها سخته چون مادر انیس دخترها راز دل به مادر میگه انشالا هیچ خانوادهای را داغ مادرنشان ندهدیکی ازخاطرات مادرچادورنماز که هیچ وقت یاد😭 دخترنمی ره ... میگه زینب رفت چادر مادر رو پوشید اومد جلو بابا راه میرفت - بابا جان ببین شبیه مادرم شدم یا نه آخ قربان دردهای دلت برم بی بی - میخواد دل بابا روشاد کنه )همه ما می دونیم دخترها علاقه ی زیادی به بابا دارند ومعرف هستدبه بابای انشالا هیچ خانواده ای را داغ بابا نشان ندهد😭
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندایام شهادت بی بی دوعالم زهرای مرضیه است میدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمده انشالا حاجت روابشید
از همين جا دلت را روانه ي آن حجره اي کن که امام جواد ميان حجره افتاده، از سوز زهر به خود مي پيچد، امّا کشنده تر از اين زهر، زهر بي وفائي همسرش بود، بميرم برات آقا محرمي نداشتي، چه کشيد جواد الائمه، آن ساعتي که ديد ام الفضل در حجره را بست کنيزانش را جمع کرد گفت: شادي کنيد تا کسي صداي ناله ي امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالاي بام مقابل آفتاب بيندازيد، امّا کبوترها مي آمدند بالهاشون را بهم مي دادند تا آفتاب به اين بدن نتابد، امّا عاشقان امام جواد، اين بدن ديگر برهنه نبود، اين بدن ديگر بي سر نبود، اين بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر اين ناله ها، اي دلهاي آماده، بميرم براي عزيز فاطمه حسين، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه اين بدن کيه درد دل مي کني؟ فرمود: سکينه جان اين بدن بابايت حسين، همه صدا بزنيد حسين
بامداحی..حاج آرمین غلامی
🥀🥀
روضه بعدازشهادت...mp3
4.62M
.بسم الله الرحمن الرحیم
# صوت روضه #بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞.بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه متنی و توسل #بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی
.مقداد همچین که بعد شهادت اومد بره دومی جلوشو گرفت گفت کجا میری زهرا را کجا دفن کردید...تا امتنا کرد یه سیلی تو صورت مقداد زد...مقداد افتاد رو زمین زد زیر گریه... گفت دیدی طاقت نداری، چرا گریه می کنی...؟گفت نامرد گریه ام برا خودم نیست...فقط یه سوال دارم...اینجور که به من زدی چطور به زهرا زدی...؟....یه سیلی زد صورت بی بی ورم کرد...دیگه با دست دنبال بچه هاش میگشت... بلدی امشب داد بزنی یا نه...بگو وای مادر...*
.
پرسیدم آقاجان چرا گریه می کنید؟..
فرمود سلمان این خونه دیگه فاطمه نداره ....
خونه ای که فاطمه نداره برای ورود اجازه گرفتن نمیخواد...
اونایی که باید اجازه میگرفتند نگرفتن...
آقا امیرالمومنین حاضر شد که با هم به مسجد ببریم اما همین که به در خانه رسید از حال رفت بیهوش روی زمین افتاد ...
آقا را به هوش آوردن امیرالمومنین با دستای مبارکشون به در اشاره کردند
فرمود :اینجا زهرای منو زدن اینجا پهلوشو شکستن...
(( مخزن المصائب صفحه ۳۲))
بگیم .. آقاجان یا امیرالمومنین ...
شما بعد از شهادت فاطمه تا نگاهتون به در خانه افتاد یاد فاطمه افتادید ..
اما دلابسوزه برا اون خواهری که بعد از شهادت برادر چهل منزل با سر بریده همسفر بود
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم یرای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جُرم اینکه بودم خواهر تو
صل الله علیک یا مظلوم
یا حسیـــــن
........
#روضه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.
سه پنج روزه که بوی گل نیومد ....
با اشعار #بعد_از_شهادت ، اینگونه وارد روضه شوید:
شاید این روزا هر وقت مولا وارد خانه میشد میدید ؛ حسنین و زینبین پشت درِ خانه به گریه مشغولند و مدام میگن؛ همین جا بود که مادرمون بین در و دیوار قرار گرفت ...
و بعد روضه های #احراق_البیت و #
.
#کانال_متن_روضه_
روضه حضرت زهرا.س.....mp3
7.61M
.بسم الله الرحمن الرحیم
# صوت روضه #شب_شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
ثُبات شیعه ز فیض دعای فاطمه است
گل مُحب علی، خاکِ پای فاطمه است
خدا مرا ز در خانهاش جدا نکند
پناه سائل و مسکین سرای فاطمه است
حدیث چهره نهان کردنش ز نابینا
حکایتی ز عفاف و حیای فاطمه است
هرآن کسی که بُود فاطمی، به رستاخیز
به زیر سایهی امن لوای فاطمه است
میان آن در و دیوار و آتش بیداد
نوای «فضه خُذینی»، صلای فاطمه است
به پاس حفظ امامش به کوچهها آمد
وگرنه معبر و کوچه چه جای فاطمه است
اگرکه جان خودش را فدای حیدر کرد
مدینه شاهد این ماجرای فاطمه است
قسم به جان حسینش، که کربلای حسین
حقیقتی ز غم و کربلای فاطمه است
قسم به حرمت بازو و پهلویِ مجروح
ظهور حضرت مهدی دوای فاطمه است
همیشه دست نیازم اگر به دامن اوست
نوشتهاند «وفایی» گدای فاطمه است
هر شروعی بعد بسم الله،یازهرا(س)بگو
هرنفس،هرثانیه،هرگاه یازهرا(س)بگو
تا شود روشن مسیر رفتنت سوی بهشت
می گذاری تا قدم در راه یا زهرا(س) بگو
ذکر او در نا امیدی ها ،امیدت می دهد
دستت از هرجاکه شدکوتاه یا زهرا(س)بگو
درد اگر داری فقط از دست او درمان بگیر
هرکجا شد غصه ای جانکاه یازهرا(س)بگو
در غم زهرا (س)بگو هر لحظه از جان یاحسین(ع)
در غم جانسوز ثارالله یا زهرا (س)بگو
نیست غیر از این سخن،سِرِ سلیمانی شدن
در میان اشکها با آه یا زهرا(س)بگو
بریم درِ خانه ی حبیبه ی خدا ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ... عرض ادب کنیم ...
رسم مراسمات اینه آخرین شب بریم درِ خانه حبیبه ی خدا ... بی بی جانم ... هر چه کردیم ، امشب دیگه چشممون به دستهای توئه فاطمه جانم ...
کدوم دست ؟!... بمیرم ...
علی مرتضی مشغول غسل بود ...
أسما میگه من آب میریختم ، علی بدن رو غسل میداد ... یه وقت دیدم دست از غسل کشید ... سر به دیوار گذاشت ، ناله میزنه ، گریه میکنه ...
آقا از فراقت فاطمه گریه میکنی؟! حق داری ... اما خودت فرمودی دل شبه ، اینگونه ناله نزنید ... بلند بلند گریه نکنید ... چی شده اینطور ناله میزنید؟!
فرمود أسما ... فاطمه ی من تا زنده بود ، بازوی ورم کردشو نشونم نداد ...
شبی که آن تنِ عفت حجاب را شستم
به اشک و خون دل آن دُرّ ناب را شستم
مجال غسل نمی یافتم ز اشک روان
شبی که بضعه ی ختمی مَآب را شستم (بمیرم برا دلت علی جانم ...)
به سینه خونِ دلم موج زد در آن دل شب
که زخمِ سینه ی از خون خضاب را شستم
زهرا جان ...
خدا داند دلم چون گریه میکرد
به حالم دشت و هامون گریه میکرد
ندیدم زخم پهلو را من آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه میکرد
زهرا جان ....
نازنین بدنِ حبیبه ی خدارو در دل شب غسل داد ... حنوط کرد ... کفن نمود ... اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته ... یتیمان فاطمه رو صدا زد ... هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ ... یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید ... حسنین اومدند ... خودشونو روی سینه ی مادر انداختند ... ناله میزنند ... کَلِّمینی مادر ...
علی مرتضی میفرماید ، خدارو شاهد میگیرم ، فاطمه مهربانی کرد ، دستاشو از کفن بیرون آورد ... حسنین رو در آغوش گرفت ...
چه منظره ای شد نمیدونم... همین قدر بگم هاتفی ندا داد ... یاعلی بردار حسنین را ... ملائکه ی آسمان طاقت ندارند این منظره رو ببینند ...
حسین ..... حسین ... حسین ...
بگیم ملائکه ... شما نتوانستید ببینید حسین روی سینه ی مادر افتاده ... چه حالی پیدا کردید کربلا ... لحظه ای که دیدید ... الشِمرُ جاٰلِسٌ عَلیٰ صَدرِه
#بامداحی
حاج آرمین غلامی
نوحه شهادت....mp3
12.32M
.بسم الله الرحمن الرحیم
# صوت روضه #شب_شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه
#شهادت_حضرت_زهراس
#مداح..حاج آرمین غلامی
غم که آوار می شود ای وای
درد بسیار می شود ای وای
خواب دُشوار می شود ای وای
سُرفه خونبار می شود ای وای
روضه تکرار می شود ای وای
غربت بی حَدَش به یادش هست
هق هق مُمتدَش به یادش هست
#پسر ارشدش به یادش هست
قاتلی که زَدَش به یادش هست
تا که بیدار می شود ای وای
کُن دعا که دگَر زمین نَخورَد
هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد
لا اقل بی خبر زمین نَخورَد
پیش چشم پسر زمین نَخورَد
گفتن آقازاده اینا هم داغ دیدن...
حسین هم داغ دیده...
زینبین هم داغ دیدن...
بابات علی هم داغ دیده...
این چه گریه ایه؟!
فرمود آخه اونا که تو کوچه نبودن....
که چنین زار می شود ای وای....
شهر صد رنگ بود و مادر بود
نیَت چَنگ بود و مادر بود
کوچه ای تَنگ بود و مادر بود
هر طرف سنگ بود و مادر بود
فصل آزار می شود ای وای
خواست پیشَش سپر شود که نشُد
سدّ چندین نفر شود که نشُد
مانعی در گُذَر شود که نشُد
قَد او بیشتر شود که نشُد
حرف انظار می شود ای وای....
وای از ازدحام و نامحرم
آه، بیت الحرام و نامحرم
فاصله یک دو گام و نامحرم
پا به ماه امام و نامحرم....
اسمشم انتخاب کرده بودن...
قربون آقا محسنت....
چشم خونبار می شود ای وای....
مادر...مادر...مادر....
کَمَرَش را گرفت برخیزَد
پسرش را گرفت برخیزَد
چادرش را گرفت برخیزَد
تا سرش را گرفت برخیزَد
همه جا تار می شود ای وای....
از زمین خوردنش شکسته شده
هفت جای تنش شکسته شده...
عین روایته...
حسن از دیدنش شکسته شده...
هم علی هم زنش شکسته شده...
وقت دیدار می شود ای وای...
با رُخ خیس و چهره ی زردش
پسرش تا به خانه آوردش
صورتش را گرفته از مَردَش
نه که سیلی دلیل سر دَردَش
سنگ دیوار می شود ای وای....
این بند رو دوباره بخونم و روضه ی کربلا....
از زمین خوردنش شکسته شده
هفت جای تنش شکسته شده...
#متن روضه #شب_شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی👇👇
نوحه فاطمیه،،،،،،.mp3
2.87M
*نوحه زبان حال مولا به مناسبت شهادت بی هر دو عالم*
مداح..حاج آرمین غلامی
😭🏴😭🏴😭🏴😭
*الوداع ای یار حیدر الوداع*
*بانوی پهلو شکستم الوداع*
😭🏴
*اي صفاي خانه من الوداع*
*گرميه کاشانه من الوداع*
*الوداع اي همدم و هم ناله ام*
*الوداع اي يار هجده ساله ام*
😭
*الوداع ای یار حیدر الوداع*
*بانوی پهلو شکستم الوداع*
😭
*کودکانت را تو آواره مکن*
*رشته صبر مرا پاره مکن*
*جان زينب روز من را شب مکن*
*چادرت را بر سر زينب نکن*
😭
*الوداع ای یار حیدر اوداع*
*بانوی پهلو شکستم الوداع*
😭
*اي سپر بر جان من روز خطر*
*جنگ بسيار ات و حيدر بي سپر*
*با فراغ خود سيه پوشم مکن*
*من غريب هستم فراموشم مکن*
😭
*الوداع ای یار حیدر اوداع*
*بانوی پهلو شکستم الوداع*
😭
*الوداع بانوی عالم الوداع*
*الوداع ام الحسنین الوداع*
*الوداع ام الزینبین الوداع*
*الوداع تاکی بگویم رودرود*
😭
*الوداع ای یار حیدر اوداع*
*بانوی پهلو شکشتم الوداع*
😭🏴
*الوداع برسرزنم گویم سرود*
*الوداع علی تنهاگشته است*
*الوداع بی یارویاورگشته است*
*الوداع شمع خاموشم الوداع*
😭🏴
*الوداع ای یار حیدر الوداع*
*بانوی پهلو شکستم الوداع*
😭
*الوداع ای یار حیدر الوداع*
*بانوی پهلو شکستم الوداع*
😭
*الوداع دخت پیمبرالوداع*
*الوداع امیدحیدرالوداع*
*الوداع مادر زینب الوداع*
*خانه تو بی شمع و خاموشست وداع*
*الوداع یا الوداع مادر خوبو عزیزم الوداع*
😭🏴😭🏴😭🏴😭
*مداح..حاج آرمین غلامی
*التماس دعا🤲🤲
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
.
✍هشام بن سالم گوید: حضرت امام صادق(ع) در حدیثی که در آن داستان حضرت داوود(ع) را ذکر می کند، فرمودند:
📖حضرت داود علیهالسلام هنگامی که «زبور» را تلاوت میکرد کوهها و سنگها و پرندگان پاسخ وی را میدادند.
روزی آن حضرت به کوهی رسید که پیامبر عابدی به نام حِزقیل علیهالسلام در آنجا بود، چون آوای کوهها و آواز درندگان و پرندگان را شنید، دانست که وی داود علیهالسلام است.
💐حضرت داود علیهالسلام به او گفت: ای حِزقیل اجازه میدهی که به نزد تو بالا بیایم؟ حِزقیل علیهالسلام گفت: نه! با شنیدن پاسخ منفى، حضرت داود علیهالسلام ناراحت شد و گریست.
💐خدای متعال به حزقیل علیهالسلام وحی کرد که داود علیهالسلام را سرزنش نکن و از من عافیت بخواه؛ گویند حِزقیل دست داود علیهالسلام را گرفت و وی را به جانب خود بالا برد.
حضرت داود به حزقیل علیهالسلام گفت: «ای حزقیل آیا هیچ گاه قصد گناه کردهاى؟ حِزقیل علیهالسلام گفت: نه.
💐داود علیهالسلام گفت: آیا از این عبادتِ خداوند تو را عُجبی رسیده است؟ حزقیل گفت: نه.
داود گفت: «آیا دل به دنیا دادهای و شهوات و لذّات دنیا را دوست داشتهاى؟» حزقیل گفت: «آرى، گاهی بر دلم راه یافته است!» داود علیهالسلام گفت: وقتی چنین حالتی پیدا میشود چه میکنى؟ حزقیل علیهالسلام گفت: من به این درّه میروم و از آنچه در آن است عبرت میگیرم». حضرت داود علیهالسلام به آن درّه رفت و به ناگاه تختی از آهن دید که جمجمه و استخوانهای پوسیدهای بر آن و لوح آهنینی نیز آنجا بود که نوشتهای داشت، داود علیهالسلام آن را خواند، و دید که بر آن نوشته شده است: «من، اَرْوَیِ بْنِ سَلَمْ هستم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر ساختم [و بسیار فساد کردم]، آخر کارم این شد که: خاک بسترم و سنگ بالِشم و کرمها و مارها همسایگانم هستند! پس هر که مرا بنگرد، به دنیا فریفته نشود.
برگرفته از: گفت و شنود پیرامون موعود(ع)، ذبیح الله محسنی کبیر، ج 2، صص 3738.
1. کمال الدّین عربی، ج 2، باب 46، ما جاء فی التّعمیر، ص 524.
آیا دربارهء مداحان اهل بیت آیه ای یا حدیثی موجود است که بیانگر مقام آنان باشد؟
حسن بن جهم می گوید: از امام رضا(علیه السلام) شنیدم : هر کس دربارهء ما شعری بسراید و ما را مدح کند, خداوند شهری در بهشت که وسیع تر از دنیا باشد, برای او بنا کند.(1)
ابوطالب قمی می گوید: نامه ای به امام نهم , حضرت امام محمد تقی (علیه السلام) نوشتم و در آن اشعاری را دربارهء پدرش امام رضا سرودم و از او خواستم اجازه دهد آن ها رابرای مردم بخوانم . حضرت در گوشهء نامه نوشت : بسیار کارخوبی کرده ای . خداوند به تو جزای خیر دهد. برای من و برای پدرم شعرهای حزن انگیز و مرثیه بخوان .(2)
امام صادق (علیه السلام) به فضیل فرمود: آیا جلسه می گیرید و سخنرانی و گفت گو دربارهء فضائل اهل بیت دارید؟ گفت :آری . حضرت فرمود: این مجالس را خیلی دوست دارم . در آن جلسات امر ما را زنده نگه دارید. خدا رحمت کند کسی که امر ما (ولایت اهل بیت ) را زنده کند. ای فضیل ! هر کس که ما را یاد کند یا نامی از ما نزد او برده شود و به اندازهء بال مگسی اشک بریزید, خداوند تمام گناهان او را می آمرزد.(3)
ابوعمارهء شاعر خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید. حضرت به او فرمود: ای ابوعماره ! دربارهء امام حسین (علیه السلام) اشعاری برایم بخوان . می گوید: شروع به شعر خواندن کردم . حضرت گریه کرد, آن قدر که صدای گریهء حضرت از دور شنیده می شد. بعد فرمود: ای ابوعماره ! هر کس دربارهء امام حسین شعری بخواند و پنجاه نفر یا سی نفر یا بیست نفر یا دونفر و یا حتّی یک نفر را بگریاند, جزای او بهشت خواهد بود.(4)
زید شحّام می گوید: من و جماعتی از کوفیان در محضر امام صادق (علیه السلام) بودیم . جعفربن عفّان وارد شد. حضرت به او احترام کرد و او را نزد خود جای داد. سپس فرمود: ای جعفر! شنیده ام دربارهء امام حسین (علیه السلام) شعر می سرایی ومی خوانی . گفت : بله . حضرت فرمود: بخوان . می گوید: خواندم و حضرت و اطرافیان , بر حسین (علیه السلام) گریستند. بعدامام (علیه السلام) فرمود: ای جعفر! واللّه ملائکهء مقرّب خدا در این جا جمع شده اند و اشعار تو را شنیدند. آنان نیز بر حسین (علیه السلام) ریستند و خداوند ترا بیامرزد.(5)
ابوهارون مکفوف می گوید: بر امام صادق (علیه السلام) وارد شدم . به من فرمود: شعر بخوان . برایش خواندم . حضرت فرمود: نه , همان طور که مرثیه می خوانی بخوان . من با صدای بلندمرثیه خواندم . حضرت گریست و باز فرمود: بیش تربخوان . باز خواندم . حضرت با صدای بلند گریه کرد و زنان نیز گریستند. سپس فرمود: ای ابوهارون ! هر کس درباره ءحسین (علیه السلام) مدح و مرثیه بخواند و دیگران را بگریاند, بهشت برای او واجب می شود.(6)
دعبل خزاعی می گوید: بر مولایم علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در ایام محرم وارد شدم . دیدم حضرت ناراحت حزین است و اطرافیانش نشسته اند. وقتی که مرا دید, فرمود: خوش آمدی , ای دعبل ! دوست دارم اشعاری بخوانی , زیرا این ایام , روزهای حزن و اندوه ما اهل بیت است . ای دعبل ! هر کس بر مصیبت های ما اهل بیت بگرید یا بگریاند, اجر و مزداو بر خدا است . هر کس قطره ای اشک بریزد, با ما محشور خواهد شد و هر کس بر مصیبت های حسین (علیه السلام) بگرید,خداوند گناهان او را می آمرزد.
سپس حضرت بلند شد و پرده ای زد و زنان پشت پرده نشستند و فرمود: ای دعبل ! برای حسین علیه السلام مرثیه بخوان .تو یاور ما و مدح کنندهء ما هستی . پس تا می توانی از یاری ما کوتاهی نکن . دعبل می گوید: گریه کردم و اشک چشمانم جاری شد و اشعار را سرودم .
]افاطم لو خلت الحسین مجدلاً و قدمات عطشاناً بشطّ فرات
اذاً لطمتِ الخدّ فاطم عنده و أجریتِ دمع العین فی الوجنات (7)
----------------------------------------------------
پـاورقی :
1.بحارالانوار, ج 26,ص 231
2.همان , ص 232
3.همان , ج 44 ص 282
4.همان .
5.همان , ص 283
6.همان , ص 287
7.همان , ج 45 ص 257