eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه رباب.س.....mp3
2.43M
بسم الله الرحمن الرحیم مداح.آرمین غلامی(مجنون_ کرمانشاهی ▪️نوحه سنتی وفات حضرت رباب سلام الله علیها 🎙سبک: حسین سرباز ره دین بوَد عروس خانه علی ،ربابم ای شه کربلابده جوابم عروس فاطمه برلبش زمزمه با لب عطشان عمرش سرآمد سوی حسین با چشم تر آمد آه و واویلا آه و واویلا (۲) ربابم و گریه کن کربلا منم عروس خانه مرتضا به ساقی ساغرم عروس کوثرم فاطمه را من نور دوعینم ربابم و یار حسینم آه و واویلا آه و واویلا(۲) من همسر دلخسته شهیدم در کربلا به مقصدم رسیدم حسینم فدا شد حاجتم روا شد ازبعدزینب علم بدوشم بهر حسینم سیه بپوشم آه و واویلا آه و واویلا(۲) مداح.آرمین غلامی(مجنون_ کرمانشاهی)👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه رباب.س.......mp3
1.39M
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت_رباب ..آرمین _غلامی(مجنون_کرمانشاهی) رباب خسته گردیده، پریشان حال و بیمارت به زیرآفتابم من،بودامید دیدارت خبر داری که همراه،سر توهمسفربودم خبر دارم که باسنگی ،دهدشامی چه آزارت نمیدانی رباب تو،نداردخواب سنگینی زبس دنبال توبودم،ببین گشتم گرفتارت میان خیمه ای بودم ،مراظالم زده سیلی کسی اینجا شبیه من نبود این قدر بیمارت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه رباب.س........mp3
2.06M
بسم الله الرحمن الرحیم وفات_ حضرت_ رباب .آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) زبان امام حسین(ع) رباب ای عشق دیرینم، برایت شعر می‌خوانم برایت شعرمی گویم،بمان ای عشق دورانم چرا این‌قدرای بانو تو با من مهربان هستی چه می‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو ،همیشه بوده وباشد شدم لبریزعشق تو، هوادارت فراوانم رباب آرامش جانم،ضریح دیدگان توست در این امواج زیبایی،که من آشفته از آنم نگاهت همچوآیینه، توهستی عشق دیرینه بدان آرامشی قلبم ،نباشی من پریشانم نگاهت میکنم آیه به آیه گوشه ی خانه تویی شرط و شروط من ،رباب آرامش جانم اگرهمسر تویی جانم، اِبایی نیست می‌گویم: رباب من عزیزمن، برای توپریشانم ✍ (مجنون_کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه موسی ابن جعفر.ع......mp3
2.64M
شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام ..حاج آرمین غلامی آنقدرضربه مزن چونکه سرم درد گرفت سر شب تابه سحر چشم ترم دردگرفت نشد آزاد دگر از قفس این جسم وتنم دوصد افسوس که این بال وپرم درد گرفت اهل خانه همگی چشم به راهم هستند سوی آنان همه ی این نظرم دردگرفت عجبی نیست که چیزی زتنم باقی نیست بنگراین زانو و ساق و کمرم درد گرفت وای برتخته ی در جسم مرا میبردند رفتنم بودتماشا، بصرم دردگرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه موسی ابن جعفر.ع....mp3
2.44M
شور لطمه زنی بسیار زیبا..3 شهادت .آقاموسی ابن جعفر.. مداح..حاج آرمین غلامی ___________ فرش عزای مجلست.بال ملائک خداست موسی ابن جعفرعشق تو.تو دل بچه شیعه هاست هرکی یه پرچم میکوبه.میگه عزای دلبره این همه آه وناله ها.برا موسی ابن جعفره غریب آقا..2.. ==================== دل پره نواشده.خادم این عزاشده ماذنه های شهرمون.حی علی العزاشده بساط روضه خونی .موسی ابن جعفرشدبپا توخونه هاوهییتا.واسه آقاشده عزا غریب آقا..2.. ==================== میگن که بازهرجفا.میون زندون بل توبیگناه شدی اسیر.به دستای یه بی حیا شبا توروکتک میزد.روزا تورولگدمیزد سیلی توصورتت میزد.اون بی حیاچه بدمیزد غریب آقا..2.. شعروسبک..📕 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ==================== بروزترین کانال شعر و سبک📢 مداحی🎤 در تلگرام: 👆👆👆👆👆👆👆 کانال اشعار حاج آرمین غلامی (مجنون..ازکرمانشاه) ⛔⛔کانال شعروسبک...باحضور مداحان معروف کشور.. ⛔انتشاربدون لینک کانال مشکل شرعی دارد⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞 مداح..حاج آرمین غلامی رباب که میدونید، هم مادر علی اصغر هم مادرِ سکینه اون دختر شیرین زبانی که لحظۀ آخر گفت بابا بیا ... نشست تو بغل بابا ... جانِ بابا رو گرفت حال برو بابا ... دیگه حسین اومد تو لشکر جانشو داده بود پا اون دختر شیرین زبانش ... اباعبدالله الحسین درعشق رباب شعر میگفت،میفرمود: که خونه ای که توش رباب و سکینه هست رو دوست دارم و کسی به من مزمت نکنه که چرا این حرفهارو میزنه شما نمیدونید رباب کیه .. رباب اینجوریه رباب همون کسی که یک سال زیر آفتاب زیر سایه نیومد آقای من بدنش زیر آفتاب میگن در اثر اینکه زیر آفتاب نشست از دنیا رفت یک سال بیشتر گریه نکرد خودش یه شعری داره یه سال گریه میکنن بعدش خداحافظ ... مضمونش شبیه به اینه خیلی رباب عجیبه .. در زنهای صدر اسلام اصلا نام رباب به عنوان یک زن فاقله وجود داره حالا داستان علی اصغر چجوری باید تحلیل کرد رباب داره تو خیمه بال و پرمیزنه حسین کمک میخواد یه مرد نیست اینجا رباب میخواد بیاد خودش رو بندازه جلو حسین تیرها به او بخوره اما مولا دستور داده خانم ها بیرون نیان نقشی که فاطمه زهرا برای علی ایفا کرد رباب نمیتونه یه مانع دیگه هم داره اونم اینکه این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است ... تازینب هست رباب تو کنیز این خانه ای با دلش چیکار کنه رباب هی میخواد بگه ای تیرها به جای اینکه به حسین بخورید به من بخورید اینجوری شد که نمیدونم چی شد که امام حسین فرمود علی اصغرم و بدید باهاش خداحافظی بکنم من چند تا داستان و که میزارم کنار همدیگه ی همچین تحلیلی رو بهش میرسم  احتمال داره این تحلیل درست باشه . همه رو امام حسین خداحافظی کرده لحظه هایِ آخر خداحافظی عمرسعد ملعون خاک برسرش بکنن گفت تا وقتی حسین تو خیمه است بین زن و بچه داره خداحافظی میکنه اگه تیراندازی کردید اونو کشتید ... خلاص شدید ازدستش بیاد با شمشیر شمارو امان نمیده نصفتون رو تار و مار میکنه تیرانداز ها اومدن دیگه ... عباسم که نیست میدون بهم خورده آقا ، آقا رو شروع کردن تیر باران کردن  تو یه لحظه حضرت مثل خار پشت شدن از بس تیر نشاندن اونوقت حضرت درحال خداحافظی دیگه همچین که لباشُ و گذاشت رو لبهای علی اصغر آرزویِ رباب برآورده شد یکی از تیرها که به گلوی علی اصغر نشست بگو به قلب رباب نشست هر که باشد در دلش حال و هوایت بیشتر گریه خواهد کرد بین روضه‌هایت بیشتر آرزوی مکه رفتن هم به جای خود ولی آرزو دارم بـیـایم کـربـلایت بیشتر حسرت کرب و بلایت می‌کشد آخر مرا حسرت شش گوشه و صحن و سرایت بیشتر کاش باشی وقت جان دادن تو بر بالین من می‌شوم آن روز محتاج دعایت بیشتر…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه موسی ابن جعفر.ع.....mp3
6.16M
امام موسی بن جعفر(ع) شهادت ..حاج آرمین غلامی👇👇
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🤞🤞 امام موسی بن جعفر(ع)(2) شهادت ..حاج آرمین غلامی 🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود 🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود 🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام 🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود 🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا 🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود 🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم 🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود 🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را 🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود 🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!! 🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود 🔸از بس زدند خورد شده استخوان من 🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود 🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا 🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود 🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم 🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود 🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است 🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود 🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا 🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود 🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است 🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود ⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا) شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود حسین آرام جانم حسین روح وروانم التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞🤞 بسم الله الرحمن الرحیم مداح..حاج آرمین غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *تا خبر پیچید که فردا امامتون رو آزاد میکنن، همۀ مَردم جمع شدن جلویِ زندانِ بغداد، یکی گفت: اگه آقارو ببینم دستش رو میبوسم، یکی گفت: اگه آقارو ببینم، میگم: آقا! هم من چشم انتظارت بودم و هم پدر و مادرم...اما عُمرِ پدر و مادرم کفاف نداد، به من گفتن: هر وقت آقارو دیدی سلامِ مارو به موسی بن جعفر برسون... مَردم دیدن خیلی طول کشیده، یه عده ای نشستن، یه مرتبه دیدن در زندان باز شد، جمعیت بلند شدن، گفتن:الان امام بیرون میاد، اما دیدن چهارتا حمّال، لنگۀ یه دری رو گرفتن، از اون لنگۀ در یه سری آویزانِ،هی صدا میزنن:« هذا امامُ الرَّفَضَه »...همۀ مردم اومدن زیر لنگۀ در رو گرفتن، یه مرتبه دیدن این در خیلی سنگینی میکنه...خدایا!به ما گفتن، موسی بن جعفر این همه سال تویِ زندان بوده، حضرت ضعیف و لاغر شده، پس چرا این قدر سنگینی میکنه؟ همچین که عبا رو کنار زدن، دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پایِ موسی بن جعفر... آقا! غریب بودی،می دونم...چهارده سال زندان بودی،میدونم، دلت برا بچه هات پرپر میزد میدونم، تازیانه ات زدن میدونم، سیاه چال انداختنت، میدونم، ناسزا بهت گفتن، میدونم،عاقبت شهیدت کردن، بدنِ مطهرت رو روی لنگۀ در انداختن میدونم، بدنت رو آوردن رو پل بغداد گذاشتن اونم زیر آفتاب،میدونم...اما خبر دارم بهترین کفن هارو برات آوُردن، یعنی بدنت با همۀ صدماتی که داشت،اما بدنت رو میشد کفن کنند،من بمیرم برا اون بدنی که، هر طرفش رو که بلند میکرد، یه طرف رو زمین می موند، بمیرم برا اون بدنی که خواهر بدنِ پاره پاره رو دید نشناخت، اومد بِره سمت خیمه، شنید از حلقوم بریده یکی میگه: اُخَیَّ! خواهرم!....حسین....* ای وای بر اسیری که از یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد به شب نشینیِ زندانیان می خورم حسرت که نُقلِ محفلشان دانه هایِ زنجیر است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه،موسی ابن جعفر.....mp3
5.49M
امام موسی بن جعفر(ع) شهادت ..حاج آرمین غلامی👇👇
🏴 🏴 روضه موسی ابن جعفر🤞🤞 🎤مداح :حاج آرمین غلامی آقا اصالتاً که سلیمان ما تویی حالا شدی اسیر خیالات مورها بمیرم برات ... چهارده سال از این زندان به اون زندان ... از این حبس خانگی به اون حبس خانگی ‌‌ ، آخرالامر هم تو سیاه چالِ نمور و تاریک ... روز و شب از هم تشخیص داده نمیشد ... شب ها دائم الصلاه بودی و روزها روزه‌دار ... صدا میزد خدا من از تو جای خلوتی میخواستم با تو مناجات کنم و حرف بزنم ... ولی این زندان آخر و زندان‌بانِ آخر نمیدونم چی بود! اون آقایی که هی میگفت خدا ، یه جای خلوت به من بده باهات حرف یزنم ، توو این زندان آخر هی میگفت کی منو راحت میکنی؟ خدا دیگه مرگِ منو برسان .. مثل مادرش که هی صدا میزد خدا کی مرگِ فاطمه رو میرسانی .. تو سجده ناله میزد خدا مرگِ موسی بن جعفر رو برسان ... خورشید هم اجازه ی داخل شدن نداشت در مَحبسِ تو محبس مهتاب و هورها داوودها به صوت شما گریه میکنند خیس است آیه‌های خدا در زبورها هارون زندگیِ تو قارون قصه هاست موسی ، اسیر مانده میان شرورها با تازیانه بر تن تو خط نوشته اند قربانیِ وِقاحتِ جمع جسورها ... این روزها به مادر خود گریه میکنی اشکی عجیب گریه ی چشمِ غیورها ( دیگه بریم کربلا با موسی ابن جعفر .. روزهای پایانی ماهِ رجب و آخرِ سال .. ) سرد است قتلگاه تو برعکسِ کربلا پس گریه میکنی تو به یاد تنورها ... ( با موسی ابن جعفر برا جدش ابی عبدالله گریه کنیم ... ) هرجا که سر گذاشت برآن ریگ‌های داغ از تاب رفت و باز به جای دگر گذاشت شب جمعه‌ست ... امشب اگر کسی هم نباشه کربلا ! مادرش زائرِ حرمِ .. انبیاء و اولیاء میان کربلا .. فاطمه جان، مادر جان روزهای آخرِ ساله .. دست ما رو پر کن .. ما کلی به روضه‌های حسینت اشک بدهکاریم .. اگه امسال کم گذاشتیم ما رو حلال کن ... خاک های گرم گودال رو زیرِ صورتش جمع کرد ... هی صدا میزنه یا غیاثَ المستغیثین .. ( کی صدا زد خدا به فریادم برس؟!) دید نانجیبا صدا میزنه سمتِ خیمه‌ها حمله کنید ... دیگه طاقت نیاورد هی میگه یا غیاثَ المستغیثین .. اما خواهر مگه طاقت میاره برادر رو تو این حال ببینه؟ صدا زد: اَما فیکُم مُسلِم ؟! یه نفر مسلمان بین شما نیست ؟ دستِ آخر رو کرد : يَا عُمَرَ بْنَ‌ سَعْدٍ أَ يُقْتَلُ‌ أَبُو عَبْدِ اللهِ‌، وَأَنْتَ‌ تَنْظُرُ إِلَيْه (1) حسین ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه رباب..........mp3
3.51M
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹 مداح..حاج آرمین غلامی مسجد 👇👇رشیدی
🤞🤞روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹 مداح..حاج آرمین غلامی نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من بگذاريد كه  چون  سـايه  كنارش  باشم  شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم بگذاريد كنون شـمع مـزارش  باشم  غصه خون كرد دل  فاطمـه را بگذاريد تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا بگذاريد  ز  جـان  ابر بـهـارش باشم صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد مهلتي  تا  كه دمي آيـنـه دارش باشم به مدينه مبريدم به چه دلخوش  دارم بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم  اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك بگذاريد  كه  ماه  شـب  تـارش  بـاشـم🥀 روضه * جانم.یا حضرت رباب امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭 با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم (مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭 ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره) اوج روضه* ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی، فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭 دشتی آخر روضه*👇👇 خداوندا اگر زهرا نمی سوخت اگر مسمار در جسمش نمیدوخت اگر درب حرم نشکسته بودن اگر دست علی نابسته بودند دگر تیری گلویی را نمی دوخت شبانه دامن طفلی نمی سوخت دگر زینب غریبانه نمی رفت رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭 از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین یا مظلوم یا ابا عبدالله بابی انت و امی یاحسین به فدای لب عطشان حسین این سر ما و قدمت یاااحسییین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون🙏 التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا