روضه موسی ابن جعفر.ع......mp3
8.5M
❣﷽❣
🔘 روضه_امام_کاظم_ (3)
🔘گریز به امام رضا ع
🔘گریز به حضرت رقیه ع
#مداح..حاج آرمین غلامی
"یا غریبَ الوَطن،يا اَبَا الْحَسَنِ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَيُّهَا الْكاظِمُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ
ای شمعِ غم بسوز؛ به ایوانِ کاظمین
تاریک مانده صحن و شبستانِ کاظمین
امشب صدای ناله نیامد به گوشِ جان
از سجده برنخواسته مهمانِ کاظمین
گویا عزیزِ فاطمه افتاده از نَفس
خلق ایستاده بر درِ زندانِ کاظمین
فریادِ نوح میرسد از آسمان به گوش
کشتی دین شکسته به طوفانِ کاظمین
آه این غریب؛ حضرت موسی بن جعفر است
نوحِ حجاز و موسیِ عمرانِ کاظمین
بغداد، کربلاست رضا جان تو هم بیا
مسموم شد اسیرِ پریشانِ کاظمین
♨️ "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،"
♨️السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
⬅️امروز دلتو روونه کاظمین کن... بریم کنار حرم آقا موسی ابن جعفر..
همه حاجتهارو مد نظر بگیرید..میخوایم در خونه باب الحوائج رو بزنیم..
🔘تو تاریخ نوشتند هر وقت هر کسی گرفتار میشد ( حتی سنی های کاظمین و بغداد..) وقتی بیماری داشتند.. وقتی دکتر جواب کرده داشتند... وقتی امیدشون ناامید میشد.. میرفتند دره خونه آقا موسی ابن جعفر ..آقا جان شما باب الحوائجی حاجت مارو بده.. آقا هم جواب شونو میداد..
🔲یا موسی ابن جعفر..فدات بشم آقا جان.. یا باب الحوایج...
(امروز کیا گرفتارند..کیا مریض دارند..کیا جوون دارند..کیا حاجت به دل دارند.. آقا باب الحوائجه..)
امروز یجوری گریه کن دست خالی برنگردی...
آی مادری که میگی جوونم گرفتاره... ای عزیزی که گفتی مریض دارم..
ای کسی که گفتی دردایی تودلمه نمیتونم به کسی بگم...
درد نگفتنی داری امروز در خونه آقا موسی ابن جعفر ناله بزن...
⬅️قربون غصه های دلت آقا...
امروز برا اون آقایی گریه کن به روایتی 7سال .. به روایتی 14 سال ..از این زندان به آن زندان..
( اونم زندانی که شب روز مشخص نمیشد.. مثل چاه بود زندان..)
پاهای حضرت رو با غل و زنجیر بسته بودن
بمیرم برا غریبیت آقا...
قربون مظلومیت برم آقا جان..
چه غصه ها به دل آقا کردند..
یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر...
قربون اسمت برم آقاجان..
کنج زندان بغداد ناله میکرد...
🔹آخ صدای ناله ای از کنج زندان
🔹به گوشم میرسد با آه سوزان
🔹گمانم باشد این صوت مکرر
🔹صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه آقا)
🔹دگر معصومه جان بابت نبینی
🔹به مرگم در مدینه مینشینی
🔹آخ رضا بابا بیا اندر بر من
🔹روم سوی وطن باچشم خونبار
⬅️مسّیب می گه.. یک وقت دیدم آقا داره ناله می کنه... آقا داره ضجه می زنه... خیلی حالش منقلبه. گفتم: آقا جان! چی شده امشب خیلی ناراحتید خیلی منقلبید؟
صدا زد: مسیب! به خدا دلم برا رضام تنگ شده .. می خوام برم مدینه پسرمو ببینم. می خوام برم مدینه رضامو ببینم..
✔️ (ان شاالله آقا موسی ابن جعفر امروز نگات کنه حاجتت رو روا کنه.. دست خالی ردت نکنه..)
⚫️آخ..
لحظات آخر هی صدا میزد .. رضام کجاست.. بگید رضام بیاد..
خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه..
(بخدا چشم انتظاری خیلی سخته)
این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
آخ...قربون غریبیت یا موسی ابن جعفر
🔺مردم به غریبی و ندارد خبر از من
🔺ز دوری رضا نور دو چشمان تر من
🔺معصومه کجایی به عزایم بنشینی
🔺ای دخترغمخوار و ضیا و بصر من
میخوام بگم یا امام رضا چقدر بابا منتظرت بود ..آقا جان نشد بابا رو ببینی ..نشد لحظات آخر سر بابا رو به دامن بگیری..
(اما ناله داری ببرمت یه جایی ...بریم خرابه شام..)
لحظه ای که سه ساله حسین ع سر بابا رو بغل گرفت..
✴️(ناله داری یا نه)
هی سر و میبوسه گریه میکنه..ناله میکنه..
🏴عمه بیا گمشده پیدا شده
🏴کنج خرابه شب یلدا شده
🏴 آخ پدر فدای سر نورانیت
🏴سنگ جفاکه زدبه پیشانیت
🏴بابا..بسکه دویدم عقب قافله
🏴پای من از ره شده پر آبله
🏴یا ابتا یا حسین 3
⏺هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله ع
به سوز جگر حضرت معصومه در فراق پدر ..صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حاج_نادر_جوادی
نوحه موسی ابن جعفر.ع.mp3
2.91M
❣﷽❣
👆🔳نوحه_امام_کاظم_ع
🔳سبک مدینه شهر پیغمبر
مداح..حاج آرمین غلامی
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان
شدی با خونِ دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان
🔳غریب آقا غریب آقا
شنیدم در غل و زنجیر با توهین ِ پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان
مناجاتت دو چندان شد! پس از هر سجده ات میرفت...
صدای جذبۂ قران؛ از این زندان به آن زندان
🔳غریب آقا غریب آقا
به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد-
دعای بارش ِ باران؛ از این زندان به آن زندان
عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان
🔳غریب آقا غریب آقا
سرِ افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان
🔳غریب آقا غریب آقا
به دست سِندی بن شاهِک ملعون زمین خوردی
بمیرم! با تنی لرزان از این زندان به آن زندان
سکوت و کظم غیظَت، زهرِ دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان
🔳غریب آقا غریب آقا
به یادِ جدّ لب تشنه گلویَت سوخت و خواندی-
چه روضه با لبِ عطشان؛ از این زندان به آن زندان!
🔳غریب آقا غریب آقا
نوحه موسی ابن جعفر.ع.....mp3
2.3M
🤞🤞
❣﷽❣
👆سینه_زنی_امام_کاظم_ع
سبک واحد
مداح..حاج آرمین غلامی
یاباب الحوائج..یاموسی ابن جعفر..
از در و دیوارِ زندان ناله وُ غم می چکد
از قنوتِ دستهایت اشکِ ماتم می چکد
از دلِ خونینِ تو سجاده آگاه است و بس
همدمِ تنهاییِ تو شانه ی ماه است و بس
دست و پایت در غل و زنجیر مسموم از سمیم
آه از زهرِ عدو وُ جسمِ آقای کریم
هی از این زندان به اون زندان تنت بی تاب شد
تا که جسمت مثلِ شمعی ذره ذره آب شد
روضه ی معصومه هر شب از فراقِ روی توست
شعله ی شمعِ نگاهش بی قرارِ کوی توست
میفرستی اشکِ چشمت را به دنبالِ رضا
سوزِ دل دارد پسر بر گردنش شالِ عزا
مثلِ مادر می شوی وقتی که نالانی ولی
او میانِ کوچه وُ تو بینِ زندانی ولی
در شرارِ تب بسوزد جسمِ آقای غریب
بر سرِ بالینِ او نه همدمی و نه طبیب
گرچه این گل از نفاق و کینه پرپر می شود
قلبِ ما در آسمانِ او کبوتر می شود
تشنه لب بودی تنت عریان نمانده بر زمین
لیک شاهِ دین فتد با ضربتی از صدرِ زین
دست و پا میزد حسین در پیشِ چشمِ خواهرش
دیده آنجا غرقِ خون افتاد از کین پیکرش!
یاباب الحوائج..یاموسی ابن جعفر..
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#صبح جمعه
#جمعه۱۳بهمن ماه
#مسجدنظام العلما
#روضه موسی ابن جعفر.ع.
#مدح امام عصر.ع
#مداح..آرمین غلامی(مجنون_کرمانشاهی)👇
روضه موسی ابن جعفر.ع.........mp3
2.68M
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞
👆روضه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#مداح..حاج آرمین غلامی
جسمش به تخت پاره و
بر دوشِ چهار تن
امشب در محضرِ حضرت ، روضه ی بابارو میخونیم ، با احتیاط بخونیم ، دختر ، دل نازکه ، دختر گریه کنِ باباست ، دختر ، صدای ناله اش ،عزای بابارو شورو حال میده ، در محضرِ بی بی خیلی چیزهارو نمیشه گفت ، فقط یه اشاره کنم :
جسمش به تخت پاره و
بر دوشِ چهار تن
آن روز ، روزگار
مسلمان مگر نداشت ... ؟
( غریب آقا ... )
اشاره ی عجیبی کردند : « نَحْنُ رَضَضْنا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْری » و اینکه پای حضرت ، پای آقا موسیَ بنِ جعفر ( علیه السلام ) از بس توی این کَند و زنجیر بود ، استخوان خورد و لِه شده بود ، دیگه حضرت نمی تونستند روی پا بایستند ... « ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ » ساق پا خورد شده بود ... سینه ی ابی عبدالله هم همینطور ، استخوانها خورد شده بود ....
ای رضا از مدینه سفرکن
خیز و معصومه ام را خبر کن
( بابات غریبه گوشه ی زندان ، فرمود دلم برای رضام تنگ شده ... )
ای رضا از مدینه سفرکن
خیز و معصومه ام را خبر کن
هر دو با دسته ی گل بیائید
بر ملاقاتیم کُنج زندان ...
#صبح جمعه
#جمعه۱۳بهمن ماه
#مسجدمعتمد
#روضه موسی ابن جعفر.ع.
#قسمتی ازدعای ندبه
#مداح..آرمین غلامی(مجنون_کرمانشاهی)👇
روضه موسی ابن جعفر.ع...mp3
6.34M
🔲روضه_امام_کاظم ع
🔳آقای_حاج آرمین غلامی👇👇
❣﷽❣🤞🤞
👆🔲روضه_امام_کاظم ع
🔳آقای_حاج آرمین غلامی
افتاده است روی زمین درد میکشد
پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها
با تازیانه روزه ی خود باز می کند
مردی که مانده بین حصار شکنجه ها
کنج سیاه چال به این فکر میکند
معصومهام میان مدینه چه میکند؟
دارد مدام پهلوی او تیر می کشد
از بسکه یاد فاطمه و کوچه میکند
لحظه به لحظه چهرهی او زرد میشود
جسمش به زیر بار بلا تیر میکشد
با دستهای بستهی خود روی خاکها
تصویر یک جراحت زنجیر میکشد
اینجا اگرچه حرمت او را شکستهاند
اما چهخوب شد کهکنارش کسی نبود
با روضههای عمهی خود گریه میکند
وقتیکه دست بسته کنارش سکینه بود
⬅️از طعنه های دشمن نادان، چه میکشید
بین کویر حضرت باران، چه میکشید
آه، با پیکرش، چه کرده تب تازیانه ها
بزار روضه رو بیارم یکم، دم دستی تر همه متوجه بشن، ماه رجب و شعبان روضه مستحب گرفتی یا نه، هر کی از راه میرسه میبینه روضه ای ،ببین ماه رمضون همه روزه اند، اما تو ماه رجب و شعبان ، تا میبینن میگن فلانی روزه است کار بهت نمیگن، چرا؟ روزه ست، یا رفقا دور هم یهو میگه جان من شب افطارتو بیا، بابا روزه دار رو نمیزنن، به روزه دار دشنام، به روزه دار، به ناموسش توهین نمیکنن، در محضر علما مقتل میارم براتون، اِنقدر به مادر توهین...،
⏺ هی آقا داد میزد میزنی بزن، مارو از زدن نترسون، من عمه مون خانومیه که، هر کی از راه رسید، زدتش، من پسر اون مادریم، که تو کوچه، به دیوار زدنش، آآآه، انقدر بی ادبی نکن، أنا بنُ فاطمه، بزار معطلت نکنم
🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو
(سه تا بیت بخونم اگه طاقت آوردی یا علی)
🔹گرچه در خاک رفت، پیکر تو
🔹دیگر از تن، جدا نشد، سرِ تو
(بزار تیر خلاصو بزنم، غیرتی ها)
🔹آقا ظلم برعترتت رسید، ولی
(سادات)
🔹به اسیری نرفت، خواهر تو
⬅️بزارید براتون روضه بخوانم، الان بالا منبر فرمودند، پای آقا رو اینقدر با غول و زنجیر زدن، ساییده شد، اما بچه ها، مقتلو بخونید، اینقدر تو مسیر کاروان کربلا بدنو گذاشتن، اینقدر گل ریختن، تاریخ آورده هفتا کفن براش آوردن، آخ این کفن از اون بهتر، اما من یه آقایی رو سراغ دارم، آقازادش دست به کمر اومد، رفت تو گودال، سرشو آورد بالا بنی اسد، حصیر بیارید، بوریا، بدن جمع نمیشد، ای وای،( بزنم تیر خلاصو یا نه)،
⏹ وقتی بدنو تو خاک قرار داد، دیدن بیرون نمیاد، یکی از اون جمعیت صدا زد آقا، از جد شما شنیدیم خوب نیست، قبر باز بمونه، میت تو قبره چرا بیرون نمیای، صدا زد آری، اما اون برا بدنیه که سر داره، شما بگید من با این بدن بی سر چه کنم، خم شد، یه کُپه خاک درست کرد، رگ ها رو روخاک، اومد بیرون با انگشتش یه چیزی نوشت، آخ، هذا قبرٌ حُسین بنِ علی، (اینجاش میسوزونه)، الذی قتلوه عطشانا،
🕊غریب گیر آوردنت (بگم یا نه)
🕊غریب گیر آوردنت
🕊جلو زنا میزدنت
(اون عقبی ها میشنون یا نه)
🕊با نیزه زن، میزدنت
(من جرات ندارم بگم)
🕊رو خاک ها میکشیدنت
#حسیـــــــــــن
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹