نوحه علی.ع۲.mp3
3.18M
بسم الله الرحمن الرحیم
(نوحه امام علی ع)
(شب بیست و سوم رمضان)
#مداح..حاج آرمین غلامی
سوم حیدر شد،جان ما بر لب شد
از غم داغ پدر(خونجگر زینب شد)۲
بزم غم در همه جا از غم او برپا شد
در جنان خونجگر از داغ علی زهرا شد
یا علی یا حیدر یا حیدر یا حیدر۲
سوم حیدر شد،زینبین می گریند
حسن و عباسش(با حسین می گریند)۲
می زند بر سر و سینه ز غم ام کلثوم
بهر بابای غریبش که بود او مظلوم
یا علی یا حیدر یا حیدر یا حیدر۲
سوم حیدر شد،کوفه غرق ماتم
ذکر لب هاش شده(حسنش از این غم)۲
گرچه در باغ جنان جای تو عالی باشد
بین خانه پدرم جای تو خالی باشد
یا علی یا حیدر یا حیدر یا حیدر۲
بر غریبی امشب،روح تقوا گرید
قامت خم زینب(بهر بابا گرید)۲
از غم داغ علی بزم عزا شد خانه
از غم داغ پدر خانه شده غمخانه
یا علی یا حیدر یا حیدر یا حیدر۲
#سبک_گل_مینوی_علی
#امام_علی_ع
نوحه علی.ع۱.mp3
3.43M
بسم الله الرحمن الرحیم
(نوحه امام علی ع)
(شب بیست و سوم رمضان)
#مداح.حاج آرمین غلامی
بعد حیدر از غم او خون بگرید مجتبی
خانه ی حیدر پس از حیدر شده بزم عزا
کوفه شد ماتمسرا۲
بعد حیدر داغدار نور دیده گشته اند
زینب و کلثوم او قامت خمیده گشته اند
کوفه شد ماتمسرا۲
شد سه روز از رفتن او خون بگرید نور عین
از غم داغ پدر زینب بگرید با حسین
کوفه شد ماتمسرا۲
ام کلثوم در عزا بنشسته و جان بر لب است
خونجگر از داغ بابا خواهر او زینب است
کوفه شد ماتمسرا۲
مسجد کوفه پس از حیدر دگر گشته خموش
ناله ی طفل یتیم دیده تر آید به گوش
کوفه شد ماتمسرا۲
از غم داغ علی کوفه شده ماتمسرا
همره زینب حسین او نشسته در عزا
کوفه شد ماتمسرا۲
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع
#امام_علی_ع
@
روضه حضرت علی اکبر.ع.mp3
2.73M
روضه ی اکبر(ع)
#مداح.حاج آرمین غلامی
یکی از اون صحنه هایی که ابی عبدالله نتونست باور کنه،نوشتن:" فنظر الیه نظراً مُتحیرا " اونجایی بود که رسید بالا سر علی اکبرش،دید یه بدن تیکه تیکه داره دست و پا میزنه،دید این بچه پاهاش رو داره رو زمین میکشه،هر کاری کرد باور کنه این جوون خودشِ،اگه علی اکبر منی،پاشو بابا!...پاشو یه بار دیگه برام اذون بگو بابا...حسین....
یه جای دیگه رو برات بگم،برا سکینه اتفاق افتاد،نتونست باور کنه،اومد تو گودال،دید عمه اش یه بدن رو بغل کردِ،عمه این بدن کیه داره می بوسی؟ تا گفت:این بدن بابات حسینِ،این بچه یه خوردرفت عقب،اگه بابامِ،چرا لباس تنش نیست؟چرا سر نداره؟کی رگاش رو پاره کرده؟بگو:حسین....
دو تا از کربلا گفتم یکی تا از شام بگم،دوتا کربلا رو میتونی تحمل کنی،اما شام رو نمیدونم،یه صحنه ای که زینب دید و نتونست باور کنه،اونجایی که دید دارن با چوب خیزران میزنن به لب و دندان برادر...، کی دلش میاد؟باور نمیکنم جلو چشم زینب،با چوب خیزران بزنن،حسین....
روضه زهرا.س..۲.mp3
794.9K
🍂🍁 # روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ۲۳رمضان ، _ حاج آرمین غلامی🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
روضه حضرت زهرا(س)
*اما زهرا بین در و دیوار قرار گرفت،فاطمه رو توی کوچه ها زدن،مادر مارو تنهایی،نه یک نفر،نه دو نفر..بی بی جان!کسی به شما جسارت نکرد،ولی مادر مارو جلو چشم علی زدن...سیلی زدن...تازیانه زدن...وای....
روضه علی.ع..۱.mp3
2.73M
🤞🤞متن روضه شام غریبان امیرمومنان علی علیه السلام
#روضه_امام_علی
#مداح.حاج آرمین غلامی
#شام_غریبان_امام_علی 👇👇
🤞🤞متن روضه شام غریبان امیرمومنان علی علیه السلام
#روضه_امام_علی
#مداح.حاج آرمین غلامی
#شام_غریبان_امام_علی
آمدم مـــــن بــــــر در احـسان تو
من گدایم مـن گدا، دستم بگیر
یــــــــــا علی مرتضی دستم بگیر
تــــــا نیفتــادم ز پا دستم بگیر
گر بدم من دوست می دارم تو را
ای شـه مــلک ولا دستم بگیر
در دم مُــــــــردن به فریادم برس
پا بنه بـر سر مرا، دستم بگیر
من ز مرگ و برزخم در وحشتم
یاری یم کن از وفا دستم بگیر
دردمـــندم، مـــستمندم، مضطرم
ای شـه مشکل گشاه دستم بگیر
وقتی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) از تشیع جنازه پدر بزرگوارشان امام علی (ع) باز می گشتند به خرابه ای رسیدند، در این خرابه بیماری افتاده بود و ناله می کرد. آن دو بزرگوار به خرابه رفتند و سر بیمار را که پیرمردی علیل بود به دامان گرفته و احوالش را پرسیدند.
پیرمرد گفت: در این دنیا هیچ کس به فریاد ما نمی رسد، مگر یک نفر که به اینجا می آمد و در دهان من غذا می گذاشت، اما اکنون سه روز است که او به اینجا نیامده و من گرسنه و تشنه هستم.
فرزندان امام علی (ع) فرمودند: آیا او را می شناختی؟
پیرمرد جواب داد: من کور هستم اما روزی از او پرسیدم: آقا اسم شما چیست؟
فرمود: من بنده خدا هستم.
فرزندان امام علی (ع) پرسیدند: آیا نشانه ای از او به خاطر داری؟
پیرمرد جواب داد: هر گاه آن بزرگوار در خرابه ذکر خداوند را می گفت تمام سنگ و کلوخ و دیوار اینجا او را همراهی می کردند و خداوند را تسبیح می گفتند. در این موقع صدای گریه امام حسن (ع) بلند شد و فرمودند: او پدر ما امام علی (ع) بود که ما اکنون از تشیع جنازه او می آییم. بیمار با شنیدن این خبر گریان شد و التماس کنان عرض کرد: ای آقازاده ها بر من منت بگذارید و مرا بر سر قبر او ببرید. فرزندان امام (ع) او را بر سر قبر امام (ع) بردند. پیرمرد آنقدر بر سر قبر امام (ع) گریه کرد تا جان از بدنش خارج شد.
یه پیرمرد نابینا جابر بن عبدالله انصاری هم آمد کنار قبر ابی عبدالله، عطیه می گوید تا گفتم مقابل قبر حسینیم سه مرتبه صدا زد "حبیبی یا حسین" از هوش رفت.
به هوش آمد گفت حسین جان چی شده که جواب دوست خودت را نمیدی؟
جابر یک وقت به خودش خطاب کرد، جابر عجب توقعی داری!؟ چگونه جواب بده کسی که بین سر و بدنش جدائی افتاده است.
حسین ....
جابر مشغول عزاداری بود، یک وقت دید صدای قافله ای می آید.
ز جا، برخیز جا بر عاشق فرزانه می آید
قدم از خانه بیرون نه که صاحب خانه می آید
یا الله زینب آمد کنار قبر حسین ... بردار بلند شو که زینب را دیگر نمی شناسی ... حسین
#روضه_امام_علی
#مداح.حاج آرمین غلامی
#شام_غریبان_امام_علی
#کانال_متن_روضه_
بسم الله الرحمن الرحیم
متن روضه امیرالمؤمنین(ع)🤞🤞
#مداح.حاج آرمین غلامی
من بهشت رضوان را بی علی نمی خواهم
جلوه ی گلستان را بی علی نمی خواهم
مرگ با علی آری عمر بی علی هرگز
آری آب حیوان را بی علی نمی خواهم
با علی امیرم من بی علی حقیرم من
تاج و تخت سلطان را بی علی نمی خواهم
تاج سروری دارم حبّ حیدری دارم
زرق و برق دوران را بی علی نمی خواهم
زادگاهم ایران است این وطن مرا جان است
لیک کل ایران را بی علی نمی خواهم
دلخوشیّ ما با اوست خنده باعلی نیکوست
عید فطر و قربان را بی علی نمی خواهم
فتنه دیدم آشفتم با معاویه گفتم
روی نیزه قرآن را بی علی نمی خواهم
حیدر است باب الله معنی کتاب الله
ادعای عرفان را بی علی نمی خواهم
اینبهشت و اینزاهد بیشهید و بی شاهد
منکه حور و غِلمان را بیعلی نمی خواهم
طلحه جای خود دارد فخر اگر زبیر آرد
من جناب سلمان را بی علی نمی خواهم
گر گدای مسکینم فارغ از سلاطینم
حشمت سلیمان را بی علی نمی خواهم
نوکران او شاهند بنده گان درگاهند
جان من بگو جان را بی علی نمی خواهم
با ولای او مستم بی ولایتش پَستم
نام و پُست عنوان را بی علی نمی خواهم
بی ولایتش خاکم با علی در افلاکم
نُه رواق کیوان را بی علی نمی خواهم
دامن علی نور است دشمن علی کور است
مهر پرتو افشان را بی علی نمی خواهم
امشب همه ملائک از آسمانها فرود می آیند برای بندگان که در این شب راز و نیاز می کنند بالهای خودشان را پهن می کنند فرش زیر پای مهمان خدا می کنند بریم کوفه به بچه های امام علی تسلیت بگم معمولا رسمه روز سوم عزا؛ بچه ها یش می روند کنار قبر دسته گل می برند کنارقبر بابا گریه می کنند انشاالله هیچ فرزندی را داغ بابا نشان ندهد اما شیعیا ن قبر علی مخفی است بچه های علی نتوانستند برند کنار قبر بابا اما وقتی شب شد شب بیست و یکم داشتند بابا را دفن می کردند به یاد آن شبی افتادند که بابا مادرشان را دفن می کرد آن شب چقدر بابا غریب بود کسی نبود کمکش کند بدن فاطمه را تو قبر گذاشت همه بگین علی جان
🔹یتیمان منتظر دیگر نمانید
🔹رخ از دیده خون دل فشانید
🔹چراغ عمر مولا گشته خاموش
🔹شما هم برعلیه قرآن بخوانید
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
🥀🥀
مدح علی.ع..۶.mp3
2.35M
بسم الله الرحمن الرحیم
مدح امیرالمومنین(ع)
#مداح.حاج آرمین غلامی
گر گرفتاری بیا مولا علی مشکل گشاست
هرکسی آیدسحر ازلطف اوحاجت رواست
درد تو درمان شود با گفتن یک یا علی
در دل شب هرکه آید از غم وغصه رهاست
هرکه هستی دعوتی مولا نگاهت میکند
او امیر لافتی شاه نجف دست خداست
چاره بیچارگان باشد پناه بیکسان
حامی درماندگان باشد نوای بینواست
میرود با قلب خسته فُزتُ ربِ الکعبه گو
دعوت حق راشنیده رفته مهمان خداست
میرود با او عدالت میرود از بین ما
اینچنین رفتن بحال هرمسلمانی جفاست
میرود اما جهان دیگر نبیند روی خوش
بعدازاوعالم پریشان وهمی ماتم سراست
جهل آمد کینه آمد همرهش بغض وحسد
ابن ملجم آمد وشمشیر ناحق بر هواست
بعدازآن محراب مولاغرق خون گاه سحر
گوئیا قرآن دو نیم گشته کنار مرتضاست
سقف عالم را تَرک آمد قمر درهم شکست
عالم بالا ملائک بینشان نوحه عزاست
در زمین هنگامه برپا دورحیدر مرد و زن
گوئیازهرای اطهر در کنارش مصطفاست
اشک ریزان کودکان همراه مادر بیقرار
کاسه شیری بدست وماتم وحزن وعزاست
سفره رزق یتیمان گشته بی نان و نمک
کودکی پرسد زمادر پس بگو بابا کجاست
هستی عالم برفت وغم بدلهامان نشست
زندگی بعدازعلی بی ارزش وبس بی بهاست
(بیقرارم) غرق اندوه و غمم زین ماجرا
شعر من تقدیم مولایم علی مرتضاست
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
قرآن به سر گرفتن،،۳.mp3
12.81M
|⇦•مراسم احیا...🤞🤞
#قسمت_اول #توسل و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ #حاج_آرمین غلامی •✾👇👇
|⇦•مراسم احیا...🤞🤞
#قسمت_اول #توسل و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ #حاج_آرمین غلامی •✾•
🖤🖤🖤
*قرآنها رو جلو دیده اتون باز کنید..*
"اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ..."
* قرآنها رو بر سر بگذارید:*
"اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ "
"ده مرتبه: بِکَ یا الله.."
*امیرالمومنین فرمود: اگر رحمت خدا به صد قسمت تقسیم بشه یک قسمتش بین همه ی بشر و همه ی موجودات تقسیم شده..بقیه اش همه رحمانیت و رحیمیت خودِ خداست...*
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ.."
*مالک ابن انس میگه: شخصی بیابان نشین وارد مسجد پیغمبر شد سلام کرد گفت: یا رسول الله! قیامت چه زمانی است؟ موقع نماز بود پیغمبر نمازش رو خوند بعدنماز این عرب بادیه نشین رو صدا زد ..فرمود: بیا جلو ..توکه از قیامت سوال کردی چی برا قیامت آماده کردی؟گفت از اعمال چیز زیادی ندارم.نه نمازی نه روزه درست درمونی..من فقط خدا و پیغمبرش رو دوس دارم..پیغمبر یه نگاه کرد فرمود: غصه نخور هرکسی با اون چیزی محشور میشه که بهش علاقه داره.... کنایه از این داره که تو به ما علاقه داری قیامت هم با مایی... *
"ده مرتبه: بِعلیٍّ.."
*ام سلمه میگه: دیدم پیغمبر امیرالمومنین رو به یه سفری فرستاد.. بعد مدتی دیدم پیغمبر زیر لب میگه:خدایا! من از دنیا نرم یه وقت. میگه تعجب کردم، رسول خدا میگه من نمیرم.. یعنی چی؟ بعد دیدم با جمله بعدی پیغمبر کاملش کرد. خدا یا من نمیرم تا یه بار دیگه علی رو ببینم..
محمد حنفیه میگه: شب آخر فرزندان امیرالمومنین دورش بودن همه رو جمع کرد وصیت کرد سفارش کرد از همه بیشتر با امامحسن صحبت کرد سفارش کرد. با حسنین صحبت کرد. امورات رو به امام مجتبی سپرد..بعضیا رو جداگانه وصیت کرد..میگه ساعتی مولا به هوش می اومدچشماش رو باز می کرد می دید بچه هاش دارن گریه می کنن..«انقدر یتیما برا امیرالمومنین شیر آوردن .مولا دوست نداشت دل یه یتیمم بشکنه. فرمود: یه ظرف بزرگی بیاریدهمهٔ این شیر را رو بریزید تو این ظرف ..یه تیکه خورد دل هیچ یتیمی نشکنه..»
تا به هوش اومد دید بچه ها دارن گریه می کنن محمد حنفیه میگه دیدم لحظه ی آخره امیرالمونینِ... فرمود: این پیامبرِ، این حمزه است، اینجعفرِ اومدن به استقبال من..
من یه علیدیگه هم سراغ دارم توکربلا ابی عبدالله سرش رو به دامن گرفت صدا زد .."هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه"یه وقت صدا زد.."هذهی جدتی فاطمه" اینم مادرت زهراست اومده..چنان علی اکبر رو بغل کرد..*
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
"ده مرتبه: بِفاطِمَةَ.."
گر به زهرا برسد نامهٔ ما نیست غمی
هرکسی بچه ی بد را زده مادر نزده
چارقدت موند و گلهای پرپرش
وای مادرم..ای وای مادرم..
بهشت من و سوزوندن آخرش
وای مادرم...ای وای مادرم..
حیرونه بابا از داغ کوثرش
وای مادرم.. ای وای مادرم..
آه روزگار من..
داره میره مادرم از کنار من
آه روزگار من ..
گریه به زخم تنش شده کار من
*عدی بن حاتم میگه هیچ وقت انقدر دلم برا کسی نسوخت..اون لحظه ای که دیدم طناب دور گردن علی انداختن دارن مولا رو به زور می کشن سمت مسجد..*
حسین من بی کس میشه ای خدا
وای مادرم..وای مادرم..
پیرهنش دست به دست میشه ای خدا
وای مادرم..وای مادرم..
نیزه میخوره از دشمن بی هوا
وای مادرم ..وای مادرم..
پیش چشم من مینه دست و پا
وای مادرم ..وای مادرم...
"ده مرتبه: بِالحَسَنِ.."
"ده مرتبه: بِالحُسَین ِ..."
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_آرمین غلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜
|⇦•مراسم احیا...🤞🤞
#قسمت_پایانی #توسل و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ #حاج_آرمین غلامی •✾•
●
🖤🖤🖤🖤
یاعلی! وقتی ضربه به فرق شما خورد ابی عبدالله وقتی فرق شکافته رو دید چقدر گریه کرد...
میگم: حسینجان! فرق شکافتهٔ بابا رو دیدی سرش رو به دامن گرفتی.. برا شما این صحنه بیشتر سخت بود. یا وقتی تو علقمه سر اباالفضل العباس رو به دامن گرفتی؟... یه لحظه دیدن عباس سرش رو از رو زانوی حسین پایین میاره. ابی عبدالله دوباره سر عباس رو به دامن میگیره..دوباره عباس سرش رو به زمین میکشه. تومقتل نوشتن یه بار این کار تکرار شد..ابی عبدالله صدا زد..عباس! داداش چه میکنی؟صدازد..داداش من الان سرم رو زانوی شماست اما ساعتی بعد تو گودال قتلگاه کی میخواد سر تو رو به دامن بگیره؟...*
"ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین.."
*تو مدینه یکی میگفت: "أنا الغریب" دیدن امام سجاد اومد جلو فرمود: چرا میگی "أنا الغریب"؟ میگفت به من رحم کنید، گفت آقا من غریبم، گرفتارم، بدبختم ..حضرت فرمود: یه سؤال ازت کنم ..اگه تو این شهر جان بدی دفنت میکنن یا نه؟ گفت مگه میشه دفنم نکنن من مسلمانم، حضرت نشست رو زمین شروع کرد گریه کردن، فرمود: بابام ابی عبدالله رو مسلمون حساب نکردن..*
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ.."
"ده مرتبه: بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ.."
این روزها حال جهان در وضع هشدار است
برخیز فریادی بزن! کمترین کار است
در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است
شمشیر بردار ای برادر کار دشوار است
تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر
باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر
مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست
َوالتّین وَالزّیتون که پیروزی از آن ماست
نور طلوع فجر صادق از افق پیداست
بیت المقدس تا همیشه پرچمش بالاست
هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداریست
تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاریست
کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس
روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس
از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس
دارد میآید «حاج قاسم» با «سپاه قدس»
راهی که او رفتهست از اول جهت دارد
از جانب فرماندهش مأموریت دارد
"ده مرتبه: بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ.."
"ده مرتبه: بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى.."
*ابن صیاد میگه همراه امام رضا به توس رسیدیم دیدیم صدای شیون و ناله ای میاد دنباله ی صدا رو گرفتیم دیدیم یکی رو میخوان تشییع کنند. دیدم امام رضا از مرکب پیاده شد تو تشییع شرکت کرد. میگه تعجب کردم! گفتم آقا شما در این تشییع چرا شرکت میکنید؟ فرمود: هرکس در تشییع یکی از دوستداران ما شرکت کنه گناهی در پرونده ی اعمالش نمیمونه. مثل روزی که از مادر متولد شده میشه... پرونده اش پاکمیشه..
میکه تعجب کردم رفتیم تا به مزار رسیدیم پیکرش رو پایین گذاشتن دیدم امام رضا جمعیت و شکافت. اومد کنار جنازه دستش و رو سینه ی این میت گذاشت محکم به سینه چسبوند. بعد دستشو رو سینه گذاشت. فرمود: از این به بعد دیگه خیالت جمع باشه.. میگه تعجب کردیم.. به حضرت گفتم آقا مگه شما ایشون رو میشناختی؟ فرمود:مگه نمیدونی پروندهٔ دوستداران ما هر روز به ما عرضه میشه... میشناسیم مگه میشه نشناسیم... آقاجان امشب یه نگاهی به ما کن..*
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ.."
"ده مرتبه: بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ.."
"ده مرتبه: بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ.."
*به سیدالشهدا عرض شد اون امری که همه ی عالم منتظرشن صاحب اون امر شمایین؟ حضرت فرمود: صاحب اون امر من نیستم..فرمود :صاحب اون امر یه آقایی که رانده شده، آواره شده، تنهاست..*
"ده مرتبه: بِالْحُجَّةِ.."
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_آرمین غلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوحه علی.ع.۳.mp3
2.77M
سبک.توشهریاری،فاطمه تباری
شاه وفا،ابالفضل..
#متن_اشعار_حاج_ آرمین_ غلامی
#پیشنهاد_دانلود
پهلوونی و یل
میره، بی مثل
با صوتی جلی
هی میگم یاعلی
علی مدد،یاعلی..۲_یاعلی یاعلی
✨
من غلام حیدر
جلد بام حیدر
محو روی ماتم
درکلام حیدر
✨علی مدد،یاعلی..۲_یاعلی یاعلی
من غلامت هستم
تو یی سلطان من
مهربونم ارباب
جان و جانان من
همچو سلمانتم
همه ایمان من
علی مدد،یاعلی..۲_یاعلی یاعلی
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
من سگ زینبم
عمرِیه نوکرم
گدای هرشبم
عمرِیه نوکرم
✨علی مدد،یاعلی..۲_یاعلی یاعلی
من فدای حیدر
خاک پای حیدر
الحمدلله
تحت لوای حیدر
✨✨علی مدد،یاعلی..۲_یاعلی یاعلی
معنیِ طوفان تو
آیهی قرآن تو
جلوهای از ذات
حضرت رحمان تو
بی برو برگردی
فاتح میدان تو
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
امیر و شاه منی
تو تکیهگاه منی
پشت و پناه منی
تو تکیهگاه منی
تو قرص ماه منی
تو تکیهگاه منی
✨
شاه مردان حیدر
شیر یزدان حیدر
تک یل و جنگاور
ماه تابان حیدر
شیر غران حیدر
تیغ بران حیدر
✨✨علی مدد،یاعلی..۲_یاعلی یاعلی
✨
نوحه علی.ع..mp3
1.36M
نوحه حماسی امیرالمومنین(ع)
مداح.حاج آرمین غلامی
مست بودم به می وباده ی خمارعلی..
که شدم نیمه شبی صیدگرفتارعلی
پی می خوردن خود در پی ساغر رفتم
۰که شدم مشتری ساغر بازار علی
آمدم ناز مرا ساقی خمار کشید
۰ تاشدم دربه درو تشنه ی دیدار علی
غیر بازارنجف جای دگر نیست مرا ۰
پی ساغرهمه جاگشته گرفتار علی.
ساقیاگربزنی مُهر قبولی به دلم ۰ میشوم مست می و غیرت و ایثار علی
قدحی گربدهی از نفس عشق به من ۰ زنده گردم من از آن طلعت انوار علی
کاش یک دم توشوی راضی ازین بنده ی بد ۰
میشوم شیفته ی صحن علمدار علی
چقدر حضرت عشق دور ضریحت غوغاست
۰ دل افسرده شده دوباربیمار علی
بوسه از خاک سرکوی نجف میچسبد ۰
خوشم ازاینکه دلم گشته خریدارعلی
کرمِ واسعه ات برده دل (مجنون) را بوده ام موج خروشان به خبردار علی
شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)...