eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
👆روضه_امام_صادق_علیه_السلام🤞🤞🤞 ،،حاج آرمین غلامی دل گرفته یاد ایوان بقیع دیده ای داریم گریان بقیع حیف بر خاکش بتابد آفتاب ... ( الان اگه بری بیرون ، زیر آفتاب طاقت نداری ، می سوزی ، اون هم آفتاب حجاز ، آفتاب مدینه ... یه روز مادرتون رفت تو « بیت الاحزان » گریه کنه ، اون درخت رو بریده بودند ، زیر آفتاب گریه کردند ، وقتی برگشتند ، امیرالمومنین نگاه کرد ، دید رنگ صورت بچه ها تغییر کرده ... ؟ ) حیف بر خاکش بتابد آفتاب ... سایه ی عرش است بر جان بقیع غربتش چون شمع آبم می کند ؟ ( خدا میدونه هیچ کجا غریب تر از بقیع نیست ، هیچ کجا غریب تر از مدینه نیست ، میگی نه ، الان با پای دلت برو مدینه ، برو پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، یه نگاه کن ، ببین با خاک یکسانه ... ؟ یه نگاه کن ببین ، زائر نداره ، فرش و چراغ نداره ... ؟ ) غربتش چون شمع آبم می کند ؟ صحن ویرانش خرابم می کند ... شاعر_احسان_محسنی_فر وقتی زیارت حضرت معصومه میری ، تا نگاهت به گنبد می افته ، دستت رو به سینه میگیری میگی : اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر ... مشهد مشرف میشی ، از هر کجای مشهد تا نگاهت به گنبد امام رضا می افته ، دستت رو به سینه میگیری سلام میدهی : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا الْحَسَن ... کربلا رفتی ... از همون بیرون کربلا ، گنبد آقا اباالفضل پیداست ، تا نگاهت به گنبد علمدار می افته ، بلند میشی دستت رو به سینه میگیری سلام میدهی ... اما مردم ، بقیع که گنبد نداره ، کنار قبور ایستادی ، نمیدونی قبر امام حسن کدومه ؟ تک_بیت ضریح حسین است شش گوشه اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ( امروز دلهایتان را گِره زدید به پنجره های بقیع ، امروز امام صادق ، دوستت داشته که دعوتت کرده تا گریه کنی ، اشک بریزی ... ان شاءالله امضا کنه که شیعه ی امام صادقیم ... روضه_امام_صادق_علیه_السلام ،،حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۳_۰۵روضه امام صادق.mp3
8.16M
بسم الله الرحمن الرحیم صوت روضه ◾ بسیار شنیدنی # روضه امام صادق(ع) آرمین_غلامی 👇👇
🏴🤞🤞 🏴 🎤مداح :حاج آرمین غلامی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔥نمیخوام اول روضه، تیر خلاصو بزنم آخه روضه ی امام صادق، میمونی بین کربلا و مدینه ☑️شیخ جعفر میگه حسنین دنبال باباشون میدویدن نمیدونم همون صحنه بود.. ☄مادرمون یه دست به پهلو یه دست به دیوار اومده کمربند آقا رو گرفته 😭هرچی غلاف زدن، نشد تازیانه زدن نشد جداش کنن فاطمه س ☑️یه بی حیایی گفت من میدونم این خونواده رو عفت خیلی حساسه گرفتی دیگه ها؟؟ 😭😭😭 🔸زِ هُرم شعله ي در ياس را كه پژمردند 🔸در آن هجوم علي را به ريسمان بردند 🔹ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود 🔹شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود 🔰از اینجا میتونم گریز بزنم نوشتن برا امام صادق، 4هزارتا شاگرد بود تو مدینه 4هزارتا شوخی نیست ☑️از یه طرف میگی 72تن یاران امام حسین، غوغا کردن تو کربلا... 💠اون لحظه ای که دستای آقارو بستن این پیرمرد رو میبردن این 4هزارتا شاگرد کجا بودن ارث برد از جد غریبش امیرالمومنین ☑️کجا بودن اوناییکه سر سفره ی پیغمبر بزرگ شدن نون و نمک علی رو خوردن کجا بودن اون صحنه ای که جلو چشم مولا... 😭😭😭 🍃از آن غروب غم انگير، چند سال گذشت 🍃كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت 🔘مدينه همدم اندوه دودمان 🔘و باز شاهد مردي ز خاندان ◀️كه باز آمده آتش در آستانه ي او 💠همچین که آتیش زدن در خونه ی آقارو، نازدانه های امام صادق،،، زن و بچه های امام صادق تا دیدن آتیش زبانه میزد مث بید میلرزیدن 😭😭😭 🔰آی قربون دلت برم اما کسی آسیب ندید کسی جراحتی بهش وارد نشد خیمه ها میسوزن و معجرا میسوزنو دامنا ... 😭😭😭 🔹كه باز آمده آتش در آستانه ي او 🔹هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند ☑️گفت با هرحالی که هست، آقارو بیارید امشب میخوام کارو تموم کنم رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند 🔸تصورش چقدر سخت مي شود اي واي 🔸بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي 🔹كسي نگفت مگر پيرمرد بُردن داشت؟ 🔹تَن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟ 🔸ميان گريه ي آرام او بلند نخند 🔸به دست بي رمقش لااقل طناب مبند 😭😭😭😭😭 ☑️من دارم میگم پیرمرد هفتاد ساله رو پشت ناقه میکشوندن ✔️آقامون سن و سالی داشت... درست اما مرد بوده یه دختر سه ساله،چهل منزل پشت ناقه دَووندنش ✔️یه دختر سه ساله ی یتیم، با تازیانه میزدنش 😭😭 از آقایی داریم میخونیم، میگفت روضه بخون ما گریه کنیم دلم برا روضه ی جد غریبم حسین، تنگ شده این همه آوازه ها از شهر بود گرچه از حلقوم عبدلله بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۳_۰۵_روضه نوحه امام صادق.mp3
7.8M
بسم الله الرحمن الرحیم صوت روضه ونوحه ♦️شام دوشنبه۲۵/اردیبهشت۱۴۰۲ ◾ بسیار شنیدنی # روضه ونوحه امام صادق(ع) ، کرمانشاه آرمین_غلامی 👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 ..حاج آرمین غلامی مردی که جبریل امین در محضرش بود دریای علمش هدیه ی پیغمبرش بود نام شریفش اسم نهری در بهشت است خلد برین هم جلوه ای از مظهرش بود فقه و کلام و منطق و عرفان و حکمت این چشمه ها جاری ز چشم کوثرش بود وقتی که در میدان دین آماده می شد تازه زمان رزم و فتح خیبرش بود هر احتجاجش چشم ها را خیره می کرد تیغ کلامش ذوالفقار دیگرش بود حتّی به همراه هزاران طالب علم «نعمان ثابت»*پای درس منبرش بود هارون مکّی ها کجا بودند آن روز روزی که دست شعله سدّ معبرش بود فرزند ابراهیم را آتش نسوزاند این معجزه از معجزات محشرش بود یاد مدینه بود و عکس آتش و دود ... ... دائم میان قاب چشمان ترش بود پای پیاده، پشت مرکب، آه افتاد آثار افتادن به روی پیکرش بود شکرخدا چشمی به ناموسش نیفتاد شکرخدا که بین حجره همسرش بود مویی نشد کم از سر اهل و عیالش هر چند که بغضی درون حنجرش بود در آن شلوغی روضه می خواند اشک می ریخت اشکش برای عمّه های مضطرش بود او بیشتر یاد رقیّه بود آن جا این روضه ها هم حرف های آخرش بود: از کاروان جا مانده بود و اندکی بعد ... ... با تازیانه زجر، بالای سرش بود یک دست خود را حائل سیلی نمود و یک دست دیگر هم به روی معجرش بود آتش، هجوم ناگهانی، درد پهلو این ها همه ارثیه های مادرش بود حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود یا مگر ریحانه ی صدّیقه ی اطهر نبود با چه تقصیر و گنه بر خانه اش آتش زدند اجر نشر دانش او شعله ی آذر نبود اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او در دل شب حمله بر باب الله اکبر نبود نیمه شب کز خانه می بردند صاحب خانه را بر روی دوشش عبا عمامه اش بر سر نبود از برای بردن مولا کس از ابن ربیع سنگدل تر، بی حیاتر، بلکه ظالم تر نبود او پیاده می دوید و این به اسب خود سوار گوئیا در سینه ی تنگش نفس دیگر نبود دیدن بابا در آن حالت پسر را می کشد خوب شد همراه بابا موسی جعفر نبود از شرار زهر مثل شمع سوزان آب شد غیر تصویری به جا زآن نازنین پیکر نبود پاره پاره قلبش از انگور زهر آلوده شد از بنی العبّاس جز این شیعه را باور نبود بعد عمری سوختن بر قلب او آتش زدن ⬅️منصور دوانیقی دستور داد خونه امام صادق رو آتیش زدند...فردای اون روز چند نفر از شیعیان به محضر آقا رفتن..دیدن آقا گریانه..‌.عرض کردند چرا گریه میکنید آقا جان..فرمودند: وقتی خونه ام آتیش گرفت..زنان و دخترانم رو دیدم از این طرف به اون طرف میدویدند..با اینکه من داخل خونه بودم..اما گریهٔ من از جدم حسین و روز عاشوراست.. اونموقعی که خیمه هارو آتیش زدند..دشمن با تازیانه دنبال بچه های حسین.. ♻️همه بگید یا حسین... امام صادق (ع) را شبانه نزد منصور آوردند. منصور سه بار شمشیر کشید تا امام را به شهادت برساند. اما بار سوم شمشیرش را غلاف کرد و گفت: آقا را با احترام برگردانید، سوال کردند گفت: هر سه بار پیامبر (ع) را دیدم ترسیدم امام را شهید کنم. یا رسول الله! اینجا یک شمشیر برهنه دیدی، طاقت نیاوردی و مانع شدی، اما کربلا، زینب (ع) آمد بالای تل زینبیه، نگاه کرد به سمت قتلگاه، دید شمشیر ها بالا می روند، نیزه ها بالا می روند، و همه در یک نقطه فرود می آیند. دست هایش را بر سر گذاشت، هی صدا می زد وامحمداه، واعلیاه، و اماماه و احسیناه... به امام صادق (ع) هم عرض می کنیم، آقا جان! سه بار بر روی شما شمشیر کشیده شد. ولی دیگر چوب خیزران به لب و دندان شما نخورد. @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ 💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
نوحه امام جعفرصادق.ع..mp3
986.1K
نوحه شهادت امام صادق(ع) ..حاج آرمین غلامی حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود یا مگر ریحانه ی صدّیقه ی اطهر نبود با چه تقصیر و گنه بر خانه اش آتش زدند اجر نشر دانش او شعله ی آذر نبود اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او در دل شب حمله بر باب الله اکبر نبود نیمه شب کز خانه می بردند صاحب خانه را بر روی دوشش عبا عمامه اش بر سر نبود از برای بردن مولا کس از ابن ربیع سنگدل تر، بی حیاتر، بلکه ظالم تر نبود او پیاده می دوید و این به اسب خود سوار گوئیا در سینه ی تنگش نفس دیگر نبود دیدن بابا در آن حالت پسر را می کشد خوب شد همراه بابا موسی جعفر نبود از شرار زهر مثل شمع سوزان آب شد غیر تصویری به جا زآن نازنین پیکر نبود پاره پاره قلبش از انگور زهر آلوده شد از بنی العبّاس جز این شیعه را باور نبود بعد عمری سوختن بر قلب او آتش زدن این ستم بالله روا بر آل پیغمبر نبود «میثم» آن روزی که شد پیکر پاکیزه دفن محشر شهر مدینه کمتر از محشر نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲مدح علی.ع....mp3
8.42M
🌹17 شوّال ..حاج آرمین غلامی 1 ـ جنگ خندق (1) /شام شنبه۸/اردیبهشت👇👇
🤞🤞 🌹17 شوّال ..حاج آرمین غلامی 1 ـ جنگ خندق (1) ♦️پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در ارتباط با فضایل و مجاهدت‌های علی علیه‌السلام می‌فرماید: «لَضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْن‌»؛ کار علی در جنگ خندق (کشتن عمرو بن عبد ودّ) برتر از عبادت جن و انس است. ♦️در این روز در سال 5 هـ غزوه ی خندق (احزاب) و کشته شدن عمرو بن عبدود به دست امیر المؤمنین علیه السلام به وقوع پیوست، و این جنگ در زمستان به وقوع پیوست. (2) وقوع جنگ خندق را بعضی در 8 ذی القعده (3) و بعضی در 15 شوال گفته اند، (4) و استبعادی ندارد که شروع جنگ در 15 شوال باشد. همچنین به قولی غزوه ی خندق در سال 4 هـ اتّفاق افتاده است. (5) در این جنگ تعداد مسلمانان 3000 نفر و تعداد شهدای مسلمانان 6 نفر بود. تعداد کفّار 10000 نفر بود ولی تعداد مقتولین کفّار ذکر نشده است. در این جنگ مسلمانان داخل مدینه در اطراف شهر خندقی کندند. مشرکین 25 روز مدینه را محاصره کردند و از هر طرف که خواستند وارد شوند خندق بود. در اثنای این کار منافقین جسارت ها به پیامبر صلّی الله علیه و آله نمودند و عمرو بن عبدود مبارز طلبید ولی کسی جرأت نکرد. شخصی از شجاعت های عمرو سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد. وی که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود به عبد الرحمن بن عوف گفت : «اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت. بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم» !! (6) این جا بود که آیاتی از سوره ی احزاب نازل شد !! (7) ♦️در چنین شرایطی پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند : «چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم» ؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند ؟ آقا و مولایمان اسد الله الغالب علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : «من به مبارزه ی او می روم». پیامبر صلّی الله علیه و آله سکوت کردن ، و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیر المؤمنین علیه السلام برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند. آخر الأمر پیامبر صلّی الله علیه و آله اجازه فرمودند و با دستانش عمامه بر سر آن حضرت پیچیدند و امیر المؤمنین علیه السلام حرکت کردند. در این هنگام پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : ♦️«بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ» (8) : به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاد. بعد از آن عمرو بن عبدود اسلام اختیار نکرد و دست از جنگ بر نداشت، امیر المؤمنین علیه السلام او را به یک ضربت از پا در آورد. در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد و پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : «مبارزه ی علی بن ابی طالب علیه السلام با عمرو بن عبدود در روز خندق از اعمال امّت من تا روز قیامت افضل است». (9) 📚 منابع : 1. بحار الأنوار : ج 20، ص 281 ـ 186، ج 39، ص 7 ـ 1. و ... . 2. فیض العلام : ص 77 ـ 76. و ... . 3. کشف الغمّة : ج 1، ص 150. الموسوعة الکبری فی غزوات النبیّ الأعظم صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 58. 4. توضیح المقاصد : ص 29. و ... . 5. بخاری : ج 4، ص 1504. و ... . 6. کتاب سلیم بن قیس هلالی رَحِمَهُ الله : ج 2، ص 701. و ... . 7. «إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا، هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً، وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً ... يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَ لَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلاً». 8. کنز الفوائد : ص 137. و ... . 9. الغدیر : ج 7، ص 206. و ... . گدای حیدری۳۰۷ ####################### پادشاهی می کند هرکس گدای حیدر است بر  همه  خلق  جهان  مولا  ولی داور  است غم  اگر داری  بگو  یک یاعلی از  عمق جان چونکه مولا ازازل برکل هستی محور است مست  مولا  میشوی  با  گفتن  یک  یا علی او  امیرالمومنین  ساقی  حوض کوثراست درد  بی درمان  خود را گو تا با شاه نجف او طبیب درد ما از  سوی  حی  داور است هر زمان  از  پا فتادی  و نبودت   چاره ای نام  مولا  را  ببر از  هر  دعائی  بهتر است خواندن   نادعلی  حلال   هر  مشکل   بود اسم  اعظم  باشد و نام  خدای  اکبر است (بیقراری) کس  نداری  حاجتی داری  از او یا علی گو صاحب عالم جناب حیدر است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🛑 مسلمان شدن از اعجاز و علم صلوات‌الله‌علیه به آنچه می گوید 🖇
👤محدث مظلوم مرحوم برسی رحمه الله نقل می کند: 🔰و از آن اخبار روایت عمار بن یاسر است که گفت: همراه با آقایم امیرالمؤمنین روزی در قسمتی از صحراهای حیره بودم که ناگهان ناقوس را به صدا درآورد پس امیرالمؤمنین به من فرمود : ای ! آیا میدانی چه میگوید؟ گفتم ای مولای من ناقوس چه میگوید ؟ فرمود : همانا او برای مثلی میزند و میگوید: 🌸ای دنیا را رها کنید و قدری آهسته تر و با نرمی و مدارا [ پیش بروید ] 🌸همانا خدا به درستی و راستی بی نیاز و پایدار است 🌸ای خدای ما همانا دنیا ما را کرد و داد 🌸هیچ روزی بر ما نمیگذرد مگر این که قسمتی از ما را ضعیف و ناتوان میکند 🌸نمی دانیم چه از دست داده و ضایع کرده ایم مگر آن گاه که بمیریم میفهمیم چقدر زبان کردیم 🔰عمارگفت: فردا نزد راهب آمدم و به او گفتم را بزن : گفت به آن چه کار داری حال آن که تو ؟ گفتم سرش را به تو نشان میدهم پس شروع کرد به زدن ناقوس و من آن چه امیرالمؤمنین دیروز فرموده بود را بر آن خواندم پس به افتاد و و گفت به درستی که نزد من به خط (وصی موسی) دست نوشته ای است که همانا خداوند در امتها رسولی را میکند که او دارد که آن چه ناقوس میگوید را میداند! 📚مشارق‌انوارالیقین‌فی‌حقایق‌اسرارامیرالمومنین‌ج۱ ص۱۲۷ 📚ترجمه مشارق‌انوارالیقین‌ ج۱ ص۱۶۹ 📚الأمالي للصدوق ج۱ ص۲۹۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۳_۰۵_۱نوحه امام صادق.ع..mp3
2.34M
بسم الله الرحمن الرحیم ❣﷽ 👆سینه_زنی_امام_صادق_ع 🏴 سبک یا فاطمه من عقده ی دل وانکردم ..حاج آرمین غلامی بزم عزای حضرت صادق بپا شد سرتاسر عالم پر از شور و نوا شد قلب همه دنیا برای او شکسته گویا مدینه از غمش کرببلا شد مهدی عزادار غمش عالم گرفته ماتمش 🏴آه و واویلا صحن بقیعت قبله ی اهل مناجات خاک مزارت گشته بر ما باب حاجات سینه زن و نوحه گرت شد کل عالم گریه کنان روضه ات اهل سماوات چشم فلک گریان تو جّن و ملَک نالان تو 🏴آه و واویلا یاحضرت صادق به قربان مرامت باخون دل شد مکتب شیعه بنامت اهل مدینه مردمی نامرد و پستن گردیده طی با غصه و غم صبح و شامت یاصادق آل عبا آقا نگاهی کن به ما 🏴آه و واویلا غم بر روی قلب پُر از خونت نشسته دشمن جسارت کرده و حُرمت شکسته پای برهنه ای عزیز جان زهرا در کوچه ها کشاندنت با دستِ بسته با یاد مادر می روی با ذکر حیدر می دَوی 🏴آه و واویلا آقا اگر این غصه ها آمد سر تو دیگر کسی سیلی نزد بر دختر تو بر اهل خانه ات نشد آقا جسارت زیر ثم اسبان نرفته پیکر تو با یاد شاه سر جدا دل پرکشیده کربلا 🏴آه و واویلا ◾ بسیار شنیدنی # نوحه امام جعفرصادق(ع) العلما آرمین_غلامی
۲۰۲۳_۰۵_۱۲_۱نوحه روضه صادق.ع.تکیه بیگلربیگی.mp3
6.02M
بسم الله الرحمن الرحیم صوت روضه ♦️صبح جمعه۲۲/اردیبهشت۱۴۰۲ ◾ بسیار شنیدنی و نوحه امام جعفرصادق(ع) بیگلربیگی آرمین_غلامی
۲۰۲۳_۰روضه امام صادق.معتمد.mp3
6.7M
بسم الله الرحمن الرحیم صوت روضه ♦️جمعه۲۲/اردیبهشت۱۴۰۲ ◾ بسیار شنیدنی # روضه امام جعفرصادق(ع) آرمین_غلامی 👇👇👇
🍃🌷﷽🌷🍃🤞🤞 🖤روضه_امام_صادق_ع 🔘حاج آرمین غلامی 🌷🌷🌷🌷 ✅بنداول مدحی سلام اقا سلام یا حضرت صادق (ع) سلام اقا سلام ای عشق هر عاشق سلام اقا سلام ای هادی و رهبر سلام اقا سلام یا ایُّهاَ الجَعفر(ع) 2⃣1⃣💠💠 ◾️السلام علیک ایها الامام الصادق،السلام علیک ایهاالامام الناطق،السلام علیک ایها الفائق الراتق، السلام علیک ایهاالسنان الاعظم◾️ (کوچه کوچه مدینه لبریز از عطر و بوی محمّدی شده است)2 به تن شهر باز گشته حیات غرق در رفت و آمدی شده است دم به دم با دم مسیحائیت منتشر می کنی حقایق را به دیار مدینه می بخشد چشم های تو صبح صادق را مثل جدّت مدینة العلمی ششمین آفتاب اندیشه با بیان پیمبرانه‌ی تو شد به پا انقلاب اندیشه با شکوه تو تا هزاران سال سرفراز است رایت شیعه که به «قال الامام صادق» ها زنده مانده هویّت شیعه لحظه لحظه زُراره پرور بود یابن طاها! نبوغ چشمانت *چه شاگردهایی تربیت کرده امام صادق؛خود حضرت فرمود: "لولا زراره لاندرس احادیث ابی" اگر زراره نبود احادیث پدرم امام باقر مندرس میشد.مدرسه ای راه انداخت،شاگردان بزرگ تربیت کرد؛اما اینقدر شاگرد داره بعضی از منابع نوشتند:تا دوازده هزار،بعضیا نوشتند تا چهار هزار.یه جمله ای رو مرحوم کلینی در کافی نقل کرده،آقا فرمود: " اشکوا الی الله وحدتی و تقلقلی بین اهل المدینه"من بین مردم مدینه غریبم...ای غریب مدینه...اصلا همه ائمه ما مدینه غریب بودند...مگه جدت امیرالمومنین در این مدینه غریب نبود؟! لحظه لحظه زُراره پرور بود یابن طاها! نبوغ چشمانت شده صدها مفضّل و جابر ریزه خوار فروغ چشمانت در عروج الهی ات هر دم2 جان تو شوق بندگی دارد نیمه‌ی شب قنوت دستانت درس عشق و پرندگی دارد آن شبی که در آتش کینه باغ یاس و شقایقت می سوخت *آتیش آوردند در خونه امام صادق... "فَأَلْقَى اَلنَّارَ فِي دَارِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ‏ فَأَخَذَتِ اَلنَّارُ فِي اَلْبَابِ وَ اَلدِّهْلِيزِ" والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه منزل آتیش گرفت... والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه در آتیش گرفت... *دلت کجا رفت؟! مثل مادرت که در خونشو آتیش زدند...اونجام در خونه رو سوزوندن ...منو ببخش آقا یا جعفربن محمد،یه سوال دارم: وقتی شما رو دست بسته بردند،وقتی در خونتونو آتیش زدن آیا جلو چشمت ناموستو زدند؟نه به خدا...آقاجونم آیا همسر باردار داشتی بیاد دم در؟! یا زهرا...دیگه چی؟! آن شبی که در آتش کینه باغ یاس و شقایقت می سوخت هیزم و تازیانه آوردند چقدر قلب عاشقت می سوخت ای محاسن سپید آل الله! دست بسته تو را کجا بردند *نذاشتند عمامه برداره،نذاشتند لباس به تن کنه،با لباس منزل،پای برهنه...من یه تصویر میکنم برای شما:اگر خدای ناکرده یکی از مراجع تقلید ما رو بیان این جوری ببرن ما جیگرمون خون میشه؛امام صادقه،پسر پیغمبره...راوی میگه وقتی از در منزل بیرون آمد روی آتش راه میرفت میگفت: "انا بن اعراق الثری،انابن ابراهیم خلیل الله"من پسر ابراهیمم... ای محاسن سپید آل الله! دست بسته تو را کجا بردند تن تو در مدینه بود اما دلتان را به کربلا بردند *اگه میخوای دلت جلا بگیره امام مهربان ما به ریان بن شبیب فرمود: "یابن شبیب ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین"اگه میخوای گریه کنی برا حسین گریه کن...هر چی که روضه میشنوی نوای حسین جان هم داشته باش...حسین حسین حسین... تن تو در مدینه بود اما دلتان را به کربلا بردند قلب تو مثل این حسینیه ها شب جمعه همیشه هیأت داشت داغ هفتاد و دو گل پرپر در نگاه ترت اقامت داشت مجلست روضه خوان نمی خواهد در حضورت اشاره ای کافی است تا شود حجره‌ی تو کرب و بلا گریه‌ی شیرخواره ای کافی است *اگر گهواره را پس داده بودند2 دلش خوش بود با طفل خیالی... یه وقت مادر نگاه کرد بچه روی دست بابا پرپر میزنه... از سویدای دل یا حسین... شاعر: یوسف رحیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا