🤞|⇦• #روضه و توسل به امام مجتبی(ع) نفس حاج آرمین غلامی •✾•
ششم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🌹♠️🌹♠️🌹♠️🌹
"در کرم خانه حق سفره به نام حسن است
عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است
بی حرم شد که بدانند همه مادری است
ور نه در زاویه عرش مقام حسن است
هرکه آمد به در خانه او آقا شد
ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین
هر حسینیه که برپاست خیام حسن است
دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم
این مسلمانی ایران زکلام حسن است
هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید
غربت از روز ازل باده جام حسن است
تا زمانیکه خدائی خدا پابرجاست
پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست
غبار صحنِ تو بر درد جان دواست بقیع!
*ان شالله یه شب با هم مدینه رو خاکا بشینیمُ برا بچه هایِ غریبِ فاطمه گریه کنیم ..*
خرابههایِ تو، باغ بهشت ماست، بقیع!
اگر چه روی به کعبه نماز میخوانیم
تو قبلۀ دل مایی ، خدا گواست ، بقیع!
*قربون اون چشمی که میتونه برا امام حسن گریه کنه .. (چرا )؟! چون سفرۀ ابی عبدالله یه سفرۀ عمومی همه میان .. اما این سفره اختصاصیِ همه نمیتونن سر سفره ی امام حسن باشن .. اگه براش خوب گریه کنی مادرش دست شکسته شو بالا میاره ، میگه اینا برا پسرِ غریبم دعا کردن ..*
اگر چه روی به کعبه نماز میخوانیم
تو قبلۀ دل مایی، خدا گواست، بقیع!
تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی
غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع!
*نکنه اسم امام حسن بیاد ، فقط منتظر کوچه و سیلی باشی .. معلومه هرجا بگی یه بچه دستش تو دست مادرش بود صدا ناله بلند میشه ..*
به آن چهار امامی که در بغل داری
برای ما حرمت مثل کربلاست بقیع!
علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو
که قبر گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟
*میگه دیدم پشتِ پنجره هایِ بقیع بلند بلند گریه میکنه .. (قدیمیا میگفتن: مدینه گفتی و کردی کبابم ..) میگه زدم رو شونه ش گفتم حالت با همه فرق میکنه ؟ گفت من بچه سیدم ، مادرم زهراست .. گفتم خو اینجا این همه سید ، فقط تو سادات نیستی که .. گفت من با بقیه یه فرقی دارم ؟ فرقت چیه؟! گفت همه مدینه رو گشتم دنبال قبرِ مادرم اما اثری و نشانی از قبر مادرم زهرا نبود ..
بی بیِ بی حرم قبرت کجاست مادر
هنوز ناله ی زهراست از مدینه بلند
هنوز لرزه بر اندام مجتبی ست بقیع
*اجازه بدید برا امام حسن روضه بخوانم .. آقاییی که بعدِ کوچه دیگه آب خوش از گلوش پایین نرفت .. هر وقت از کوچه رد شد سر به دیوار گذاشت ..به قول آذریا : آی نَنَه .. آی نَنَه .. یارالی نَنَه .. خدا بهتون خیر بده اینجوری برا زهرا گریه میکنید .. راستی اگه تو کوچه بودید میدیدی چی جوری فاطمه رو سیلی زدن .. به خدا مادر ما رو بی هوا زدن ...
جوان نَنَه .. جوان نَنَه ..
با اینکه سن و سالی نداشت اما زود محاسنش سفید شد ، وقتی گفتن آقا چرا اتقدر زود محاسنت سفید شد ؟ گفت آخه من دیدم تو کوچه .. میگه رو پنجه هام بلند شدم .. دستامو بالا آوردم دیدم نمیتونم .. هی میگفتم نزن ...
نزن ، نزن تو سیلی به زن .. نزن ، نزن ..
یه چشمی بهم بزنی میبینی محرم اومده .. ان شالله زنده باشیم .. امام حسن ، اگه قرارِ بمیرم روزیم کن برا حسین بمیرم .. آقام .. آقام ..
روضه بخوانم .. بدنِ علی رو شب دفن کردن ، بدنِ فاطمه رم شب دفن کردن .. بدنِ پیغمبرم شب دفن کردن گفتن دیگه این بدنُ روز بلند کنیم با احترام ..اما اهل دل میگن کاشکی این بدنم شب دفن میکردن .. بدنُ تشییع کردن ، وصیت کرده گفته راضی نیستم زیر تابوتم قطره ی خونی ریخته بشه ..
فلانی اومد این بدنُ محاصره کرد .. گفتن چته؟! گفت من از این حسن بدم میاد .. بگم حقشو ادا میکنی؟ گفت از مادرشم بدم میومد .. اولین تیرُ خودش به چله ی کمان گذاشت .. گفت این بدنُ تیر باران کنید ..
قاسم سه ساله داره نگاه میکنه .. (زبان حال) با نگاهش داره به عمو عباسش میگه عمو داری نگاه میکنی بابامو تیر باران کردن .. آی غریب حسین ...
(چرا میگی غریب حسین ؟!) آره امام حسین امامِ میدونه داغ امامُ برادر چیه .. اما صبر کرد ، گفت حسن به من دستورِ صبر داده گفته راضی نیستم ، صبر صبر ..
تاریخ نوشته هفتاد تا تیر به این بدن زدن .. نشست یکی یکی این تیرها رو بیرون آورد گفت غارت زده به اون نمیگن که اموالش غارت بشه .. غارت زده به منِ حسین میگن که برادری مثله تو رو از دست دادم .. (بریم کربلا) هفتاد تا تیر به این بدن زدن زینب شنید ولی ندید ..
شنیدن کی بود مانند دیدن .. اما یه جا عمه جانِ ما اومد بالایِ بلندی .. دید شمشیر دار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با سرنیزه میزنه .. یه عده که سلاح ندارن لباسایِ عربی رو پر سنگ کردن .. با حوصله عزیزِ زهرا رو سنگ میزدن ..
حسین ....
#حاج آرمین_غلامی_
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
به روایتی ۷ صفر شهادت جانسوز امام حسن مجتبی 🙏
🌷
گزارش صوتی👆
#_روضه_امام حسن مجتبی👆
#سخنرانی#برادر یوسف زاده
#مداح_حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه حضرت رقیه_میدان لشکر کرمانشاه
#صبح دوشنبه۲۲مرداد👇
https://eitaa.com/majnon1396
گزارش صوتی👆
#_روضه_امام حسن مجتبی👆
#نوحه امام حسن
#مداح_حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه دارالقرآن خواهران_ کرمانشاه
#صبح دوشنبه۲۲مرداد👇
https://eitaa.com/majnon1396
نوحه امام حسن.ااا.mp3
2.16M
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#نوحه امام حسن
#مداح_حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه دارالقرآن خواهران_ کرمانشاه
نوحه شهادت امام حسن "ع "
کشته شد مجتبا حجت پروردگار
آسمان از غم داغ حسن خون ببار
فاطمه در جنان ، دارد آه و فغان
وای حسن جان ، وای حسن جان
نیمه ی شب صدا ، زده بیا خواهرم
جان به لب گشته ام ز فتنه ی همسرم
جگرم پاره پاره شد ز جور عدو
آتش از زهر کین فتاده در پیکرم
پور شیر خدا ، از تنش رفته جان
وای حسن جان وای حسن جان
در رثای حسن کریم آل عبا
بزم ماتم به پا شده در ارض و سما
اشک غم می چکد ز دیدگان حسین
شد پریشان دل دختر خیرالنسا
سبط پاک نبی ، میرود از جهان
وای حسن جان ، وای حسن جان
لحظه ای راحت از محنت دنیا نبود
خون ز جورش عدو در دل مولا نمود
دیده با چشم تر میان کوچه حسن
چادر خاکی مادر و روی کبود
بوده در سینه اش ، غم عالم نهان
وای حسن جان ، وای حسن جان
جان عالم فدایت ای شه بی حرم
شده از کودکی نصیب تو درد و غم
بعد بابای مظلوم و غریبت علی
دیده ای در مدینه بس جفا و ستم
سوزد از ماتمت ، قلب صاحب زمان
وای حسن جان ، وای حسن جان
ای خدا حرمت غریبی مجتبا
حاجت شیعیان از کرمت کن روا
بر دلِ سید حزین خود کن نظر
دارد از درگه ، تو التماس دعا
روی ماه حسن ، گشته چون گل خزان
وای حسن جان ، وای حسن جان
#نوحه امام حسن
#مداح_حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه دارالقرآن خواهران_ کرمانشاه
نوحه امام حسن.اااا.mp3
1.61M
نوحه امام_حسن_مجتبی_ع
#مداح_حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر۱۴۰۳_دارالقرآن کرمانشاه
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب
==================»»»»»
ای خواهر محنت کشم ای مرا یاور
بنشین کنار بسترم زینب ای خواهر
عازم بسوی داورم تا دم دیگر
هستی به جای مادرم زینب ای زینب
ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب
==================»»»»»
خواهر بیا بنما مرا از وفا یاری
مُردم من از زهرجفا کن مدد کاری
نَبوَد بجز تو برحسن یار وغمخواری
میسوزد از پا تاسرم زینب ای زینب
ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب
==================»»»»»
داد از جفای بی حد و کینه اسماء
رفت ازکفم تاب وتوان خواهراز اعدا
من میروم سوی جنان خواهراز دنیا
شدقاتل من همسرم زینب ای زینب
ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب
==================»»»»»
خواهرنما یاری به من رفتم از دنیا
بنما حسن را مادری زین مصیبتها
طشتی بیاور در برم زینب ای زینب
بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب
ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب
#نوحه امام حسن
#مداح_حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه دارالقرآن خواهران_ کرمانشاه
#صبح دوشنبه۲۲مرداد👇
روضه امام حسن.ع....mp3
7.62M
🤞متن روضه امام مجتبی علیه السلام و گریز به حضرت عباس علیه السلام
💠🥀💠
متن روضه _شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
هفتم_صفر
#مداح.حاج آرمین غلامی
هفتم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
👇
روضه امام حسن.ع....mp3
7.62M
گزارش صوتی👆
#_روضه_امام حسن مجتبی👆
#مداح.حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه حضرت رقیه_میدان لشکر کرمانشاه
#صبح دوشنبه۲۲مرداد👇
🤞متن روضه امام مجتبی علیه السلام و گریز به حضرت عباس علیه السلام
💠🥀💠
متن روضه _شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
هفتم_صفر
#مداح.حاج آرمین غلامی
هفتم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
بسم الله ….
هفت پشتم به سر سفرهی آلِ حسن است
که جهان ریزهخور جاه و جلال حسن است
ما که یک عمر فقط نان حلالش خوردیم
خون ما پس همهی عمر حلال حسن است
در دل فاطمه هر لحظه مقرب باشد
هرکه در سینهی او نقش جمال حسن است
سرِ ما پیش خداوند شرافت دارد
که سرِ ما همه بر خاکِ خیال حسن است
عمر آن است که با یاد عزیزت برود
عمرِ عشاق فقط قال و مقال حسن است
ما گدایش شده و گردن او اُفتادیم
که گدا هرچه کند باز وبال حسن است*
صاعقه بود جمل تا به خود آمد اُفتاد
بعد از آن کارِ همه شرح خصال حسن است
سال در سال حسن خرج عزا میبخشد
اول ماه محرم سرِ سالِ حسن است
رزق ، اشک است خلوص است گذشت است ولی
هرچه رزق است همه از پرِ شال حسن است
لحظهی آخر خود روضهی عاشورا خواند
گریه میکرد که این گریه مجال حسن است
با پسرهای خودش کرب و بلا حاضر بود
همه گفتند که در دشت جلال حسن است
شش پسر را همگی پیشکشِ زینب داد**
پس هلالِ سرِ این ماه هلال حسن است
او غریب است غریب است غریب است غریب
گریهای هست اگر گریه به حال حسن است
منم روضه ام همین باشه به اون شاعر و روضه خون مادر ما فرمود:چرا برای حسنم شعر نمیگی،وصال،مگه حسن پسر من نیست؟!! چرا براش روضه نمیخونی،یه جوری گریه کنیم امروز که این خانم که پرونده این دو ماه ما دستشه دلش به دست بیاد،بگه آفرین شما همه گریه کن های حسنمید، نگه بچم غریب مدینه گریه کن نداره …تنها جنازه ای که روز برداشتند جنازه این آقا بود،تو این پنج تن آل عبا؛پیغمبر و شبانه امیرالمؤمنین و شبانه مادر ما زهرا رو شبانه،یه امام حسن و روز برداشتن امان امان ……”
رسیدن کنار قبر پیغمبر،صدا زد نمیزارم اینجا دفن کنید،این بدن و ببرید”حالا همه ایستادن ابی عبدالله،قمر بنی هاشم، (فقط خواهش میکنم تو این روضه حواست به عباس باشها،اگه خیلی کار داری میگما) عباس دست به شمشیر بزد ابی عبدالله دستشو گرفت رو کرد گفت: یه روزی سوار شتر میشی،میای به جنگ ولی خدا،نکنه میخوای یه روز سوار فیل بشی بیای به جنگ خدا،با برادرم چیکار داری میخوام کنار قبر جدم دفنش کنم…صداشو بلند کرد گفت ایستادید داره به من جسارت میکنه،تاریخ و برات بگم صدای ناله ات نمیتونه تو سینه بمونه”
نوشتن چهل نفر تیر انداز دورش حلقه زدن ….” همه تابوت و هدف گرفتن ….” کاری کردن بدن دوباره غرق خون شد …” آخ،آخ حضرت به قمر بنی هاشم فرمود راضی نیستم نوک شمشیری به هم بخوره،خونی جاری بشه این بغض گلوی حسین و فشار داد؛عباسم بیا بریم،بیا بریم بدن داداشمو کنار بقیع دفن کنیم …”
بعضی ها نوشتن رفتن دوباره غسل دادن دوباره کفن کردن،چون کفن پاره پاره شد … بدن و دفن کردن برگشتن،نگاه کردن دیدن زینب دم در ایستاده ….” مضطرب و نگرانه،تا نگاش به برادراش افتا دید همه سرو رو خاکی و آشفته، اومد جلو دید عباس داره بلند بلند گریه میکنه ….” پسر ام البنین و بغل کرد …. برادر،چی شده داداش ؟!! وقتی میرفتی اینجوری نبودی چی شده برگشتن حالت منقلبه ؟!! صدا زد زینب ، چهل تا تیر انداز بدن داداشم رو تیر باران کردن، کاشکی این تیرها به من میخورد زینب ،من بایستم ببینم چهل تا تیر انداز بدن و تیر باران کنن،کاش من و تیر باران می کردن ….” میخوام بگم دعاش مستجاب شد عباس …..”نه چهل نفر ،چهار هزار نفر ،جوری عباس و زدن ………ای حسین ……. جان ……….
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
روضه امام حسن.ع....mp3
7.62M
🤞متن روضه امام مجتبی علیه السلام و گریز به حضرت عباس علیه السلام
💠🥀💠
متن روضه _شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
هفتم_صفر
#مداح.حاج آرمین غلامی
هفتم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
👇
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت🤞 امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجآرمین غلامی •✾•
هفتم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
●━━━━━━───────
گریهکنهای حُسینیم و گدای حَسَنیم
خاکِ پاهای حُسینیم و برای حَسنیم
جمع ما را حَسن آورد سوی کربُبَلا
کربلایی شدهی خیر دعای حَسنیم
صورِ "این الحَسَنیون" که قیامت بزنند
با حُسین بین صفوف رفقای حَسنیم
کوری چشم همانها که رهایش کردند...
تا خداییِ خدا هست، به پای حَسنیم
ما به این کربُبَلا شهر حَسن میگوییم
که در آن خیره به ششگوشِ طلایِ حَسنیم..
کربلا آمدهای! خرجی تو با حَسن است
اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم
به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند
زیر این قُبه همه زیر عبایِ حَسنیم
عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند
بهخدا پیشِ حسین، مستِ هوای حَسنیم...
هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز
داغداران غمِ صحن و سرای حَسنیم
تشتِ خونینِ حَسن، مقتلِ خونینِ حُسین
هم عزادار حسین، هم به عزای حَسنیم
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یه نقل دیگه ام دیدم با همون حال بی رمق با اهل منزل و بچه ها خداحافظی کرد.فرمود: حسین جان! من رو ببرید کنار پیغمبر دفن کنید اما اگه نگذاشتن اصرار نکنید نمی خوام زیر تابوتم خونی ریخته بشه..اگه نذاشتن من رو ببرید بقیع حوالی قبر مادرم زهرا دفنم کنید.حضرت رو بردن به سمت مزار آقا رسول الله. مروان ملعون که خدا لعنتش کنه چه کار با امامحسن.. میرفت بالا منبر جلو چشم امام حسن به امیرالمومنین ناسزا میگفت.یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله رو فرستاد مروان رفت بالا منبر جلو چش امامحسین داره به امیرالمومنین ناسزا گفت ابی عبدالله طاقت نیاورد..سریع نامرد رو از منبر کشید پایین عمامهٔ خودش رو دور گردنش پیچوند داشت خفه اش میکرد. دوسدن رفتم امامحسن رو آوردن آقا بیا حسین داره مروان رو خفه می کنه..مروان صداش در نمیومد با همون صدای بی رمقش گفت یا حسن ابن علی تو رو به عصمت مادرت زهرا ..تا این وکفت امامحسن دست گذاشت رو شونه ی ابی عبدالله فرمود:ولش کن.گفت ناسزا به بابامون امیرالمومنین داد حسنجان.. حسینجان!یادته ما وعده کردیم هرکی مارو به عصمت مادرمون قسم داد هر حاجتی داسته باشه برآورده کنیم .. صبر کن...یه قاطری امامحسن داشت این مروان خوشش می اومد روشم نمیشد به امام حسن بگه.. به یکی گفت برو به امام حسن بگو عجب مرکبی، عجب استری..چند روزی گذشت این شخص رفت به امام حسن گفت یا حسن ابن علی عجب استری، عجب مرکبی، آقا سریع از مرکب اومد پایین افسارو داد دستش. فرمود:برو به مروان بگو خودشم میخواست ما بهش میدادیم.
نوشتن تیر اندازها حداقل هفتادتیر به تابوت امام حسن زدند. تا تیر باران کردن تابوت رو، بنی هاشم ایستادند شمشیر کشیدن ابی عبدالله اومد جلو فرمود: نباید اینجا خونی ریخته بشه..برادرم رو ببریم تو بقیع دفن کنیم. فرموده بود اگر نشد حوالی مزار مادرم زهرا دفنمکنید...
تا حضرت جان داد دیدن از کاخ معاویه ملعون صدای الله اکبر بلند شد. چنان با افتخار الله اکبر میگفت نوشتن با الله اکبر معاویه همه شام الله اکبر گفتن.فاخته پسر خوانده ی معاویه اومد جلوگفت پدر چی شده تکبیر گفتی؟ خبر رسیده حسن ابن علی جان داد.. گفت پسر فاطمه جان داده تو ذوق می کنی..گفت دیگه راحت شدم.
تا لحظه ی آخر امام حسن دست از مبارزه نکشید.. در حق امامحسن مجتبی جفا کردن ..
فقط اینجا نبود تکبیر گفتن امامجان داد و صدای تکبیر بلند شد..تو کربلا وقتی شمر ملعون سر ابی عبدالله رو جدا کرد سه بار تکبیر گفت..با سه تا الله اکبرش همهٔ کربلا،همهٔ نامردا تکبیر گفتن..
نوشتن تا ابی عبدالله اومد بالا سر امام حسن وضع برادر رو دید اونقدر گریه کرد از حال رفت، بیهوش شد. چشماشو باز کرد. امام حسن سعی میکرد دلداریش بده..اما اسرا رو باید منتقل کنه. صدا زد برادر! برا من انقدر غصه نخور. مصیبت تو از مصیبت من بزرگتره. اینجا بود امامحسن فرمود: هیچ روزی مثل روز توعه حسین نیست.فرمود: حسین جان یه روزی میاد تو رو میکشن کنار نهر فرات در زمین کربلا..عطشاناً، غریباً، وحیداً، مذبوحاً..ذبحت می کنن. تشنه میکشنت..غصه دار میکشنت حسین.. شاید اون غصه این بود..*
چشمی به تیغ قاتل و
چشمی به خیمه گاه
*پست ترین آدمها میاد رو سینه ات می ایسته..جمله ی امامحسنه..اسب تو همه همه کنان برمیگرده سمت خیمه..
امام حسن داره روضه میخونه..زن وبچه ات رو به اسارت میبرن..بچه هات یتیم میشن حسین! زن وبچه ات رو سوار این شترای بی جهاز می کنن...شهر به شهر میبرنشون..سرتو بالا نی میبرن داداش..صدا زد..حسین جان کاش اون روز خودم بودم دورت میگشتم داداش..خودم بودم ازت دفاع می کردم داداش..*
روضه امام حسن.ع....mp3
7.62M
گزارش صوتی👆
#_روضه_امام حسن مجتبی👆
#مداح.حاج آرمین غلامی
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه حضرت رقیه_میدان لشکر کرمانشاه
#صبح دوشنبه۲۲مرداد👇
https://eitaa.com/majnon1396
سخنرانی برادریوسف زاده.mp3
13.87M
گزارش صوتی👆
#_روضه_امام حسن مجتبی👆
#سخنرانی#برادر یوسف زاده
#هفتم صفر ۱۴۰۳/
#حسینیه حضرت رقیه_میدان لشکر کرمانشاه
#صبح دوشنبه۲۲مرداد👇
https://eitaa.com/majnon1396