#متن_روضه دفن غریبانه بضعه رسول الله
#مادر_سادات سلام الله
بنفس
حاج آرمین غلامی (مجنون)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه #فاطمیه
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله..
فلما جنه اللیل غسلها امیرالمومنین به ماءالجنه
کوثر را باید با اب کوثر بشودند
والا این اب اگر رو این زخم ها و جراحت ها برسه....
بدن رو تو تابوت گزاشت
فرمود #حسن جان برو بگو ابوذر بیاد...
علی فرستاده دنبالتون ها...
قدر بدون این شبها رو
امدی #روضه #مادر
امدی #علی رو کمک کنی تو حمل #پیکر...
#شکسته بال و پری را ز اشیانه می بردند..
تنی ضعیفه #غریبان به شانه میبردند
#مدینه #فاطمه را روز روشن ازدن
چرا جنازه او را شبانه می بردند
#مدینه هر #پیکری رو که میخواد دفن کنه...
گل بارونشش میکنن
یا لا اقل..یه شاخه گل رو قبرش میزارند...
یعنی اینی که زیر خاک خوابیده گل فامیل و خانواده بوده
بجای گل که گزارد روی #قبر رسول...
برای او اثر #تازیانه می بردند.
بدن رو اماده کرد. اما یه نگاه کرد..دید یه تنه نمیتونه. بدن رو دفن کنه..
#علی که یه تنه در قلعه خیبر رو کنده...
حالا چی شده که حتی نمیتونه بدن ضعیف خانمش رو دفن کنه..
یه سلام به پیغمبر داد.
از پیغمبر کمک گرفت..
هر چی تو عالم غم و غصه بود..به دل علی سرازیر شد
بدنو که تحویل پیامبرداد
فهفه السوال.......
تو سوال پیچش کن..
متن عربی
این یه امانت بود...
امیرالمومنین اینجوری داره تحویل میده
یه امانتی هم ابا عبدالله
به زینب سپرد...
خواهرم این نازدانه نه #مادر داره نه پدر..
بعد من پدر و مادرش تو باش..
این امانتو سالم تحویل زینب داد.
اماشبی که میخواست دفنش کنه
یه جای سالم تو بدن رقیه سلام الله نبود....
حسین.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸 حضرت کاظم علیه السلام روایت می کند:
📝 يَا عَلِيُّ أَنْفِذ مَا أَمَرَتكَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْيَاءَ أَمَرَنِي بِهَا جَبْرَائِيلُ وَ هِيَ الصَّادِقَةُ الصَّدُوقَةُ…؛
🍂 زمانی که #پیامبرخدا (صلوات الله علیه و آله) در بستر بیماری بود و بیم فوت آن حضرت وجود داشت #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین (علیهم السلام) را صدا زد و دیگران را از خانه بیرون کرد.
ایشان علی را نزد خود نشاند.
بعد از آنکه همگی، گریۀ شدیدی کردند دست فاطمه را در دست علی نهاد و فرمود: این امانت خدا و رسول خداست که باید حفظ کنی و تو قطعاً حفظ خواهی کرد. به خدا سوگند او سرور زنان عالم است. او #مریم_کبراست. به خدا سوگند تا به حال هرچه از خدا برای او و شما خواستهام اجابت شده است. یا علی❗️ هرچه #فاطمه میگوید انجام بده که همۀ آنها دستوراتی است که #جبرئیل به آن امر فرمود. او [فاطمه] همیشه بسیار راستگو است.
📚 الصراط المستقیم، عاملی بیاضی، ج۲، ص۹۲
🤍بسم رب الزهرا🤍:
◽️◽️◽️◽️🖤💔
در چنین روزهایی :(
شخصی از امیرالمومنین پرسیدن
این شب ها ..هرشب صدای گریه ی یکنفرتون شنیده میشه
ولی هر چند شب ، صدای گریه ی همه تون میاد
قضیه چیه؟
آقا فرمودن :
شبی من گریه میکنم همه منو آروم میکنن و گریه نمیکنن تا آروم بشم
دخترم #زینب گریه میکنه
ما سعی میکنیم آرومش کنیم
یک شب #حسن گریه میکنه ما آرومش میکنیم
ولی شبی که : #حسین گربه میکنه
هر کاری میکنیم آروم نمیشه
بعد همه مون گریه میکنیم بازم آروم نمیشه
همش میگه #وای_اماه😭
غم بی مادری خیلی سخته 😭
#وای_مادرم
#مادرم_زهرا
▪️......♥️):
#لَعَنَاَللهعَلیقاتَلَکَیاأمیرَالمؤمِنین
عــــــدلحیـــــدرهمهراشــاملشد
نوبـــــتحَــــدزدنقـــــــاتـــــلشد
کهبهتکضربهیمولایم #حســن
#ابنملجم بهدرکواصلشد🔥
۲۴ ذی الحجّه؛
پیشاپیش عید بزرگ مباهله؛ مبارکباد 🌺🍃
فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلم فَقُل تَعَالوا نَدعُ أَبناءَنا وأَبناءَكُم ونِساءَنَا ونِساءَكُم وأَنفُسَنا وَأَنفُسَكُم...
💫 #فاطمه سلام الله علیها آمد تا به تاویل #نساءَنا باشد.
💫 #حسن و #حسین علیهمالسلام آمدندتا مظهر #ابناءَنا باشند.
💫 و #علی علیه السلام آمد تا جان پیامبر و مظهر #اَنفُسنا باشد.
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن_روضه دفن غریبانه بضعه رسول الله
#شام_غریبان #غسل
#مادر_سادات سلام الله
بنفس
حاج آرمین غلامی (مجنون)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه #فاطمیه
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله
امشب تن زهرای خودرا غسل دادم
ازخانه ی من تکیه گاه و یاورم رفت
شستم کنار نیمه های پیکر خود
بااشگ دیده نیمه های دیگرم رفت
شستم من آهسته مبادا خون بیاید
آن یادگاریهای دیوار و درم رفت
این چشم من شدباخبرازغصه هایت
بی گوشواره بود وآن نیلوفرم رفت
مخفی مکن زهرا زمن آن بغض سینه
در آستینم بغضهای حنجرم رفت
پهلوی زهرایم ورم کرده به خانه
حق دارد او ناله کند چون دلبرم رفت
زینب رسدباگریه های کودکانه
بوسد تورا گوید که بابا مادرم رفت
آن نیمه شب بر شانه های خود گرفتم
مهتاب هجده ساله ییغمبرم رفت
درگوشه ای از این زمین دفنت نمودم
ازاین زمین تا آسمانها همسرم رفت
فلما جنه اللیل غسلها امیرالمومنین به ماءالجنه
کوثر را باید با اب کوثر بشودند
والا این اب اگر رو این زخم ها و جراحت ها برسه....
بدن رو تو تابوت گزاشت
فرمود #حسن جان برو بگو ابوذر بیاد...
علی فرستاده دنبالتون ها...
قدر بدون این شبها رو
امدی #روضه #مادر
امدی #علی رو کمک کنی تو حمل #پیکر...
#شکسته بال و پری را ز اشیانه می بردند..
تنی ضعیفه #غریبان به شانه میبردند
#مدینه #فاطمه را روز روشن ازدن
چرا جنازه او را شبانه می بردند
#مدینه هر #پیکری رو که میخواد دفن کنه...
گل بارونشش میکنن
یا لا اقل..یه شاخه گل رو قبرش میزارند...
یعنی اینی که زیر خاک خوابیده گل فامیل و خانواده بوده
بجای گل که گزارد روی #قبر رسول...
برای او اثر #تازیانه می بردند.
بدن رو اماده کرد. اما یه نگاه کرد..دید یه تنه نمیتونه. بدن رو دفن کنه..
#علی که یه تنه در قلعه خیبر رو کنده...
حالا چی شده که حتی نمیتونه بدن ضعیف خانمش رو دفن کنه..
یه سلام به پیغمبر داد.
از پیغمبر کمک گرفت..
هر چی تو عالم غم و غصه بود..به دل علی سرازیر شد
بدنو که تحویل پیامبرداد
فهفه السوال.......
تو سوال پیچش کن..
متن عربی
این یه امانت بود...
امیرالمومنین اینجوری داره تحویل میده
یه امانتی هم ابا عبدالله
به زینب سپرد...
خواهرم این نازدانه نه #مادر داره نه پدر..
بعد من پدر و مادرش تو باش..
این امانتو سالم تحویل زینب داد.
اماشبی که میخواست دفنش کنه
یه جای سالم تو بدن رقیه سلام الله نبود....
حسین.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه
#متن_روضه دفن غریبانه بضعه رسول الله
#مادر_سادات سلام الله
بنفس
حاج آرمین غلامی (مجنون)۱۴۰۳
هوای خانه ندارم دگر قرارم رفت
زخانه بانوی خانه! ازاین کنارم رفت
تمام بال وپرمن توبوده ای زهرا
زخانه ام بخداوندگلعزارم رفت
مراهوای توزهرا بود به دل امشب
زخانه ام همه هستم همه قرارم رفت
به پیش دیده تورا وای، پرپرت کردند
اسیرباد خزان گشتی و، بهارم رفت
سپید گشته پس از تو دگر سر مویم
پس از تو دلخوشی من ز روزگارم رفت
تمام پخت وپز مابدست زینب توست
تمام دلخوشی خانه از کنارم رفت
هنوز این در خانه ببین که می سوزد
زخانه مستمع روضه های یارم رفت
پس از تو ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهر
گلم زخانه ی من نزد کردگارم رفت
بدیده ام به روی شانه ات سر مشتی
تو رفتی وهمه هستی من زبارم رفت
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله..
فلما جنه اللیل غسلها امیرالمومنین به ماءالجنه
کوثر را باید با اب کوثر بشودند
والا این اب اگر رو این زخم ها و جراحت ها برسه....
بدن رو تو تابوت گزاشت
فرمود #حسن جان برو بگو ابوذر بیاد...
علی فرستاده دنبالتون ها...
قدر بدون این شبها رو
امدی #روضه #مادر
امدی #علی رو کمک کنی تو حمل #پیکر...
#شکسته بال و پری را ز اشیانه می بردند..
تنی ضعیفه #غریبان به شانه میبردند
#مدینه #فاطمه را روز روشن ازدن
چرا جنازه او را شبانه می بردند
#مدینه هر #پیکری رو که میخواد دفن کنه...
گل بارونشش میکنن
یا لا اقل..یه شاخه گل رو قبرش میزارند...
یعنی اینی که زیر خاک خوابیده گل فامیل و خانواده بوده
بجای گل که گزارد روی #قبر رسول...
برای او اثر #تازیانه می بردند.
بدن رو اماده کرد. اما یه نگاه کرد..دید یه تنه نمیتونه. بدن رو دفن کنه..
#علی که یه تنه در قلعه خیبر رو کنده...
حالا چی شده که حتی نمیتونه بدن ضعیف خانمش رو دفن کنه..
یه سلام به پیغمبر داد.
از پیغمبر کمک گرفت..
هر چی تو عالم غم و غصه بود..به دل علی سرازیر شد
بدنو که تحویل پیامبرداد
فهفه السوال.......
تو سوال پیچش کن..
متن عربی
این یه امانت بود...
امیرالمومنین اینجوری داره تحویل میده
یه امانتی هم ابا عبدالله
به زینب سپرد...
خواهرم این نازدانه نه #مادر داره نه پدر..
بعد من پدر و مادرش تو باش..
این امانتو سالم تحویل زینب داد.
اماشبی که میخواست دفنش کنه
یه جای سالم تو بدن رقیه سلام الله نبود....
حسین.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب شهادت حضرت زهرا۱۴۰۳
#مسجدمعتضدی کرمانشاه
#متن_روضه مادر سادات زهرای مرضیه سلام الله علیها
مناجات با امام زمان عج و روضه مادر سادات
بنفس حاج آرمین غلامی (مجنون)
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️👆👆👆
آقا، نیازمند دو عالم، به یک اشاره توست
یعنی اگه تو بخوای من عاقبت بخیر میشم، یعنی اگه تو بخوای مادرت منو میخره، یعنی اگه تونگاه کنی کربلایی میشم، آقا دیدی گفتم یه روز به دردت میخورم، ببین روز معمول اومدم برا مادرت روضه گرفتم، شما هم فردا تو گرفتاریم بیا، نزاری چشم به راه بمونم، من برا مادرت کم خودمو نزنم
نیازمند دو عالم ، به یک اشاره توست
اگر تو ناز کنی، عالمی نمی ماند
مولا، به گریه، به گریه ی شب حجران کشیدگان سوگند
قسم قسم بلندیه بالاست، یعنی به همه اونایی که شبا تا صبح برا اومدنت گریه کردن
به گریه شب هجران کشیدگان سوگند
اگر دمی تو بخندی، غمی ، نمی ماند
(اباصالح، بابات شده، خونه نشین)2 (سادات برا بعدیش منو ببخشن)
اباصالح، مادرتون خورده زمین
وای جونم به این گریه کن، احمدلله آرزمون بود خدمت آقامون برسیم برا روضه مادرش، همینجور که نمیشه، الآن بگو اومدم پیش یه پرچم دار فاطمیه،یه نفری پرچمو برداشته، آره پرچم فاطمیه رو برداری کمر خم میشه، این جماعتی که اومدن از دم این در رد شدن، دیدن یه نوکر گریه کن نشسته، روضه رسمیت گرفته، آقا میاد، ایشالا دم در وایسادی، مگه میشه پسر برا مادر نیاد، چطور مادر برا پسر میاد
گفت دورو بر حرم امام حسین خونه داشت، (خوب دل بدید)، مجاور حرم آقا (قدیم حالا نه، هنو حرم به این شکل نشده بود)، یه پول و پله جمع کردن خونه ها رو بخرن حرم بزرگ بشه، یکیشون امام حسینی تر بود گفتن اینو آخر میریم میخریم، خونه ها رو خریدن، آخر اومدن در خونه این مرد، احوال پرسی این ورا، گفتن اومدیم خونتو برا حرم بخریم، یه نگا به اینا کرد، خونه منو؟، آره، گفت نمیفروشم، یکی دوبار اصرار دیدن میگفت نه نمیفروشم، اینا بر گشتن از فردا عمله آورد بنا آورد نقاش اورد خونه رو نوسازی کرد، به گوش حرمی ها رسید ناراحت، تا شنید خونشو میخایم رفت باسازی کرد، بعد یه هفته جارو زدن کارگرا اومدن بیرون، کلید و برداشت بدو اومد حرم، هنو خونمو میخاین؟ آره اما تو خونتو درست کردی، گفت آره حالا خونمو میدم ، ما چیز خراب به #حسین نمیدیم، چی میخام بگم، امروز بگو آقا دیدم دلم یخورده خرابه، شنیدم روضه #مادرته، آوردم #روضه، دلم جلا بگیره، اگه به کارت اومد مال تو...
دست تو مرحم #زخم ، همه شه پرها
از کرامات تو گویند سر منبرها
(بانوی، آسیه و ساره و مریم زهرا)2
نه یجوری باید صداتو خرج کنی، تو امروزی قمی، قم المقدسه، کنار حرم این خانم، یجوری خرج کن خودتو، شما اهل منبر به ما اینا رو گفتید فردا قیامت دارن حسابتو میزنن خوب روز شهادتم که مدینه بودی، مدینه نبودم قم بودم، یه خانم میاد ما دیدیم دلت مدینست، گفتم برات مدینه نوشتم، تا شما هستید نباید بزارید امام #حسن داد بزنه، امروز روزشونه، امروز بیاید زیر بغلای حسینو بگیرید
بانوی، آسیه و ساره و مریم #زهرا
که کینزان تو، هستند همه دخترها
بی بی جان نه، نه فقط ام ابیها، به شما باید گفت
مادر خلق خدا، مادر #پیغمبرها
غلط کرد زدت خانم، تا چشم کار میکنه بچه #سید نشسته، من چی بگم جلو بچه های حضرت زهرا، مادرتونو زدن، انگار بد هم زدن، #مادرتون راه نمیتونست بره، ای نامرد، تنها گیر آوردی، حالا یه همچین غلطی کردی، جلو پسر، مادر نمیزنن، موهاش سفید شد امام #حسن، امروز مادرتون از صبح خودش کاراشو کرد، فضه میگه دیدم دم ظهر، خانوم وسط #حجره غش کرد، آه، من همونطور، که سید اولاد حضرت #زهرا #روضه رو برد یه جا، منم میبرم
بی بی جان، همه چو ارباب، سرم را به کف پات نَهَم
مثل امروز، اومد تو حجره دید هر کی صورت یجا گذاشته، امام حسن صورت رو صورت، زینب صورت رو سینه، اومد پایین پا، منو نگاه، اومد پایین پا، پارچه رو زد کنار، صورتو گذاشت کف پا، منو ببین، میزد یا اُمّاه، یا اُمّاه، سر آورد بالا دید نگاه نمیکنه، دوباره زد یا اُمّاه، یا اُمّاه نگاه کرد دید چشماش وا نشد، بغضش ترکید، صدا زد مادر، تا حالا نشده بود، حسین صدات بزنه، تو جوابشو ندی، کاش این ماجرا همین جا تموم میشد، اینجا مادر جواب پسرو نداد، کربلا، هلال میگه دم گودال، دیدم داره بیرون میاد، سرتا پاش خونیه، زیرعبا چیزی قایم،( بعضی ها امامه برداشتن، یا الله)، دست و پاش میلرزه، گفتم تو که کارتو کردی، چرا دست و پات میلرزه، صدا زد هلال، داشتم، میبریدم ، صدایی شنیدم، فریاد بُنَیّه، بُنَیه، بُنُیه، حسین، حسیـــــــن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#متن_روضه دفن غریبانه بضعه رسول الله
#مادر_سادات سلام الله
بنفس
حاج آرمین غلامی (مجنون)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه #فاطمیه
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله..
فلما جنه اللیل غسلها امیرالمومنین به ماءالجنه
کوثر را باید با اب کوثر بشودند
والا این اب اگر رو این زخم ها و جراحت ها برسه....
بدن رو تو تابوت گزاشت
فرمود #حسن جان برو بگو ابوذر بیاد...
علی فرستاده دنبالتون ها...
قدر بدون این شبها رو
امدی #روضه #مادر
امدی #علی رو کمک کنی تو حمل #پیکر...
#شکسته بال و پری را ز اشیانه می بردند..
تنی ضعیفه #غریبان به شانه میبردند
#مدینه #فاطمه را روز روشن ازدن
چرا جنازه او را شبانه می بردند
#مدینه هر #پیکری رو که میخواد دفن کنه...
گل بارونشش میکنن
یا لا اقل..یه شاخه گل رو قبرش میزارند...
یعنی اینی که زیر خاک خوابیده گل فامیل و خانواده بوده
بجای گل که گزارد روی #قبر رسول...
برای او اثر #تازیانه می بردند.
بدن رو اماده کرد. اما یه نگاه کرد..دید یه تنه نمیتونه. بدن رو دفن کنه..
#علی که یه تنه در قلعه خیبر رو کنده...
حالا چی شده که حتی نمیتونه بدن ضعیف خانمش رو دفن کنه..
یه سلام به پیغمبر داد.
از پیغمبر کمک گرفت..
هر چی تو عالم غم و غصه بود..به دل علی سرازیر شد
بدنو که تحویل پیامبرداد
فهفه السوال.......
تو سوال پیچش کن..
متن عربی
این یه امانت بود...
امیرالمومنین اینجوری داره تحویل میده
یه امانتی هم ابا عبدالله
به زینب سپرد...
خواهرم این نازدانه نه #مادر داره نه پدر..
بعد من پدر و مادرش تو باش..
این امانتو سالم تحویل زینب داد.
اماشبی که میخواست دفنش کنه
یه جای سالم تو بدن رقیه سلام الله نبود....
حسین.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#متن_روضه مادر سادات زهرای مرضیه سلام الله علیها
مناجات با امام زمان عج و روضه مادر سادات
بنفس حاج آرمین غلامی (مجنون)
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️👆👆👆
آقا، نیازمند دو عالم، به یک اشاره توست
یعنی اگه تو بخوای من عاقبت بخیر میشم، یعنی اگه تو بخوای مادرت منو میخره، یعنی اگه تونگاه کنی کربلایی میشم، آقا دیدی گفتم یه روز به دردت میخورم، ببین روز معمول اومدم برا مادرت روضه گرفتم، شما هم فردا تو گرفتاریم بیا، نزاری چشم به راه بمونم، من برا مادرت کم خودمو نزنم
نیازمند دو عالم ، به یک اشاره توست
اگر تو ناز کنی، عالمی نمی ماند
مولا، به گریه، به گریه ی شب حجران کشیدگان سوگند
قسم قسم بلندیه بالاست، یعنی به همه اونایی که شبا تا صبح برا اومدنت گریه کردن
به گریه شب هجران کشیدگان سوگند
اگر دمی تو بخندی، غمی ، نمی ماند
(اباصالح، بابات شده، خونه نشین)2 (سادات برا بعدیش منو ببخشن)
اباصالح، مادرتون خورده زمین
وای جونم به این گریه کن، احمدلله آرزمون بود خدمت آقامون برسیم برا روضه مادرش، همینجور که نمیشه، الآن بگو اومدم پیش یه پرچم دار فاطمیه،یه نفری پرچمو برداشته، آره پرچم فاطمیه رو برداری کمر خم میشه، این جماعتی که اومدن از دم این در رد شدن، دیدن یه نوکر گریه کن نشسته، روضه رسمیت گرفته، آقا میاد، ایشالا دم در وایسادی، مگه میشه پسر برا مادر نیاد، چطور مادر برا پسر میاد
گفت دورو بر حرم امام حسین خونه داشت، (خوب دل بدید)، مجاور حرم آقا (قدیم حالا نه، هنو حرم به این شکل نشده بود)، یه پول و پله جمع کردن خونه ها رو بخرن حرم بزرگ بشه، یکیشون امام حسینی تر بود گفتن اینو آخر میریم میخریم، خونه ها رو خریدن، آخر اومدن در خونه این مرد، احوال پرسی این ورا، گفتن اومدیم خونتو برا حرم بخریم، یه نگا به اینا کرد، خونه منو؟، آره، گفت نمیفروشم، یکی دوبار اصرار دیدن میگفت نه نمیفروشم، اینا بر گشتن از فردا عمله آورد بنا آورد نقاش اورد خونه رو نوسازی کرد، به گوش حرمی ها رسید ناراحت، تا شنید خونشو میخایم رفت باسازی کرد، بعد یه هفته جارو زدن کارگرا اومدن بیرون، کلید و برداشت بدو اومد حرم، هنو خونمو میخاین؟ آره اما تو خونتو درست کردی، گفت آره حالا خونمو میدم ، ما چیز خراب به #حسین نمیدیم، چی میخام بگم، امروز بگو آقا دیدم دلم یخورده خرابه، شنیدم روضه #مادرته، آوردم #روضه، دلم جلا بگیره، اگه به کارت اومد مال تو...
دست تو مرحم #زخم ، همه شه پرها
از کرامات تو گویند سر منبرها
(بانوی، آسیه و ساره و مریم زهرا)2
نه یجوری باید صداتو خرج کنی، تو امروزی قمی، قم المقدسه، کنار حرم این خانم، یجوری خرج کن خودتو، شما اهل منبر به ما اینا رو گفتید فردا قیامت دارن حسابتو میزنن خوب روز شهادتم که مدینه بودی، مدینه نبودم قم بودم، یه خانم میاد ما دیدیم دلت مدینست، گفتم برات مدینه نوشتم، تا شما هستید نباید بزارید امام #حسن داد بزنه، امروز روزشونه، امروز بیاید زیر بغلای حسینو بگیرید
بانوی، آسیه و ساره و مریم #زهرا
که کینزان تو، هستند همه دخترها
بی بی جان نه، نه فقط ام ابیها، به شما باید گفت
مادر خلق خدا، مادر #پیغمبرها
غلط کرد زدت خانم، تا چشم کار میکنه بچه #سید نشسته، من چی بگم جلو بچه های حضرت زهرا، مادرتونو زدن، انگار بد هم زدن، #مادرتون راه نمیتونست بره، ای نامرد، تنها گیر آوردی، حالا یه همچین غلطی کردی، جلو پسر، مادر نمیزنن، موهاش سفید شد امام #حسن، امروز مادرتون از صبح خودش کاراشو کرد، فضه میگه دیدم دم ظهر، خانوم وسط #حجره غش کرد، آه، من همونطور، که سید اولاد حضرت #زهرا #روضه رو برد یه جا، منم میبرم
بی بی جان، همه چو ارباب، سرم را به کف پات نَهَم
مثل امروز، اومد تو حجره دید هر کی صورت یجا گذاشته، امام حسن صورت رو صورت، زینب صورت رو سینه، اومد پایین پا، منو نگاه، اومد پایین پا، پارچه رو زد کنار، صورتو گذاشت کف پا، منو ببین، میزد یا اُمّاه، یا اُمّاه، سر آورد بالا دید نگاه نمیکنه، دوباره زد یا اُمّاه، یا اُمّاه نگاه کرد دید چشماش وا نشد، بغضش ترکید، صدا زد مادر، تا حالا نشده بود، حسین صدات بزنه، تو جوابشو ندی، کاش این ماجرا همین جا تموم میشد، اینجا مادر جواب پسرو نداد، کربلا، هلال میگه دم گودال، دیدم داره بیرون میاد، سرتا پاش خونیه، زیرعبا چیزی قایم،( بعضی ها امامه برداشتن، یا الله)، دست و پاش میلرزه، گفتم تو که کارتو کردی، چرا دست و پات میلرزه، صدا زد هلال، داشتم، میبریدم ، صدایی شنیدم، فریاد بُنَیّه، بُنَیه، بُنُیه، حسین، حسیـــــــن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#متن_روضه دفن غریبانه بضعه رسول الله
#مادر_سادات سلام الله
بنفس
حاج آرمین غلامی (مجنون)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه #فاطمیه
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله..
فلما جنه اللیل غسلها امیرالمومنین به ماءالجنه
کوثر را باید با اب کوثر بشودند
والا این اب اگر رو این زخم ها و جراحت ها برسه....
بدن رو تو تابوت گزاشت
فرمود #حسن جان برو بگو ابوذر بیاد...
علی فرستاده دنبالتون ها...
قدر بدون این شبها رو
امدی #روضه #مادر
امدی #علی رو کمک کنی تو حمل #پیکر...
#شکسته بال و پری را ز اشیانه می بردند..
تنی ضعیفه #غریبان به شانه میبردند
#مدینه #فاطمه را روز روشن ازدن
چرا جنازه او را شبانه می بردند
#مدینه هر #پیکری رو که میخواد دفن کنه...
گل بارونشش میکنن
یا لا اقل..یه شاخه گل رو قبرش میزارند...
یعنی اینی که زیر خاک خوابیده گل فامیل و خانواده بوده
بجای گل که گزارد روی #قبر رسول...
برای او اثر #تازیانه می بردند.
بدن رو اماده کرد. اما یه نگاه کرد..دید یه تنه نمیتونه. بدن رو دفن کنه..
#علی که یه تنه در قلعه خیبر رو کنده...
حالا چی شده که حتی نمیتونه بدن ضعیف خانمش رو دفن کنه..
یه سلام به پیغمبر داد.
از پیغمبر کمک گرفت..
هر چی تو عالم غم و غصه بود..به دل علی سرازیر شد
بدنو که تحویل پیامبرداد
فهفه السوال.......
تو سوال پیچش کن..
متن عربی
این یه امانت بود...
امیرالمومنین اینجوری داره تحویل میده
یه امانتی هم ابا عبدالله
به زینب سپرد...
خواهرم این نازدانه نه #مادر داره نه پدر..
بعد من پدر و مادرش تو باش..
این امانتو سالم تحویل زینب داد.
اماشبی که میخواست دفنش کنه
یه جای سالم تو بدن رقیه سلام الله نبود....
حسین.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️