eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه۱۱.mp3
زمان: حجم: 5.81M
خوانی حضرت_قاسم_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی_محرم۱۴۰۳ 🩸با نداهای غربت سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه، علی اصغر علیه‌السلام در خیمه‌ها بند قنداقه را پاره کرد ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که سیدالشهدا علیه السلام بر مرکب سوار شد و به نزد آن سپاه گمراه آمد و فریاد زد: 📋 هَل مِنْ مُعینٍ یُعینُنی؟ هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی؟ 🥀 در این حال، آن کودک شیرخوار از شدت تشنگی در گهواره از هوش رفته بود؛ اما همین که صدای روح افزای پدرش به گوش این طفل معصوم رسید، مضطرب و متزلزل شد. 📋 فَقَطَعَ الْقُماطَ و اَلقَیٰ نَفسَه عَلَیٰ الْأرضِ و بَکیٰ و ضَجَّ ▪️و بند قنداقه خود را پاره کرد و خود را از روی گهواره به زمین انداخت و شروع کرد بلند بلند فریاد کشیدن و گریه کردن. 🥀 زنان اهل حرم از گریه آن طفل معصوم بلند بلند گریه کردند . 📚بحرالمصائب ج۴ص٣۴٣ 📚اسرار الشهاده ج٢ص١٣٠۵ 📚امواج البکاء ص٢۶٧ ✍ من علی اصغرم و تیغ اگر بردارم در وجودم سکنات علی اکبر دارم نسبِ هاشمی ام کار خودش را کرده جگر حمزه ، دلِ فاتح خیبر دارم سِنِّ کم از نظرِ نسل علی مطرح نیست کوچک اما اثرِ مالک اشتر دارم همه کردند سر و جان به فدای پدرم کسر شأن است ببینند که من سر ، دارم در سپاهی که عمویم شده فرماندهء آن حکم جانبازی و سربازیِ لشگر دارم من ز نسل علی‌ام که زرهش پشت نداشت حرمله کمتر از آنست زره بردارم از سرِ نی به سرِ عمه شوم سایۀ سر ارثِ غیرت ز ابالفضل دلاور دارم کوفه و شام بترسید که من در رگ خود خونِ قتّالِ عرب حضرت حیدر دارم هاشمیّون همگی مادری اند ومن هم هر چه دارم همه از دامنِ مادر دارم
مقتل اکبر،،.mp3
زمان: حجم: 1.23M
خوانی حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی/محرم۱۴۰۳ 🩸ای علی‌جان! به غربت ما رحم کن … ما را طاقت دوریت نیست … در نقل‌ها آمده است: 🥀 چون اهل حرم مطلع شدند علی اکبر علیه‌السلام اذن میدان می‌طلبد، 📋 اجتمعتِ النّساءُ حَوله كالحَقلة، و قُلنَ له: ▪️مادر و خواهران و عمه ها به دور او حلقه زده و میگفتند: 📋 اِرحَم غُربتَنا و لا تَستَعجِل إلى القِتال، فإنّه ليس لنا طاقةٌ في فراقك. ▪️بر غربت ما ترحم نما و در رفتن به میدان جنگ شتاب منما که ما تاب مفارقت تو را نداریم 📚روضة الشهداء، ص۳۳۶ 📚مهيج الاحزان، ص۴۴۵ 📚الدمعة الساكبة، ج۴، ص۳۲۹ ✍امروز از همیشه پـریـشان تری چـقـدر داری دوباره از همه دل می بری چقدر دیـدم كه بر فــراز عـقـابت نـشـسـته ای حـالا شـبـیه حضرت پیـغـمبـری چقدر با دیـدن جــمـال تو می گـفـت جـبرِئـیل پیـغـمـبر خـدا، تو عـلـی اكبـری چقـدر دیگر رجز مخـوان به ذكری بسنده كن لازم به ذكر نیست كه جنگاوری چقدر ای آن كه تـشنه آمدی و تـشنه می روی جام بلاست دركف من میخری، چقدر؟ با این شكوه و این قد و قـامت قیـامتـی با آن لبان غرقِ به خون محشری چقدر من درشب مكاشفه دیدم به چشم خویش بر روی نیزه از همه سرها سری چقدر لخـتی درنگ كن كه بـنی هـاشـم آمـدند لختی نگاه كن به خودت پرپری چـقدر
مقتل اکبر۲.mp3
زمان: حجم: 1.53M
خوانی حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🩸نگاهی از روی ناامیدی به قد و بالای علی اکبر علیه‌السلام انداخت … محاسنش را به دست گرفت و رو به آسمان نمود و فرمود:«خدایا! تو شاهد باش 📋 فَاسْتَاْذَنَ أبَاهُ فِي الْقِتالِ، فَأَذِنَ لَهُ، ثُمَّ نَظَرَ إلَيْهِ نَظَرَ آئِسٍ مِنهُ، و أَرْخَىٰ عَينَهُ و بَكَىٰ ▪️علی اکبر علیه السلام آمد تا اذن میدان از پدرش بگیرد. امام علیه‌السلام به او اذن میدان داد.سپس نگاهی از روی یأس و ناامیدی به علی اکبر علیه‌السلام انداخت. اشک، چشمانش را پُر کرد و شروع کرد به گریه نمودن. 🔖 "مقتل الحسين علیه‌السلام" بحرالعلوم اضافه می‌کند: ▪️قلب سیدالشهداء علیه‌السلام آتش گرفته بود، اندوهش را به خدا نشان می‌داد، دست بُرد زیر محاسن شریفش و به آسمان بلند کرد و فرمود: 📋 اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَی هَؤُلَاءِالْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَی نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَی وَجْهِهِ ▪️خدایا! تو شاهد باش بر این جماعت؛ جوانی که از همه مردم، خُلقاً، خَلقاً و منطقاً شبیه به رسولت بود، به مبارزه آنان‌ رفت. هر وقت دل ما مشتاق دیدن روی رسولت می‌شد به او نظر میکردیم. 📚لهوف ص١۶٣ 📚مقتل الحسين عليه السّلام (بحرالعلوم) ص٣٣٧ ✍ می‌روی و می‌بری همراه خود جان مرا صبر کن بابا ببین حال پریشان مرا در پی‌ات اهل حرم آئینه و قرآن به دست می‌بری با خود دل خیمه‌نشینان مرا ای عصای پیری‌ام، داری هلالم می‌کنی بعد تو دشـمن ببینـد حال حیران مرا
مقتل اکبر۵.mp3
زمان: حجم: 2.06M
خوانی حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🩸ای کسی که یوسف را به یعقوب برگرداندی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان! در نقلی آمده است: 🥀 وقتی زنها و مخدرات همه بیرون دویدند و دور مركب على اکبر علیه‌السلام حلقه زدند، لیلی مثل قرص قمر از خیمه بیرون آمد و دید علی اکبر علیه‌السلام کفن به گردن انداخته و بر مرکب شهادت نشسته است. 🥀 آهی سوزناک از جگر کشید فرمود: علی جان! رفتی ای نور دیده؟! خدا به همراه تو! شیرم حلالت باد که مرا در حضور فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها رو سفید کردی! نور دیده برو حفظ جان پدر کن! 🥀 این بگفت و پرده خیمه را انداخت و دل از پسر کَند. آمد فرش خیمه را برچید و به خاک نشست خاک بر میداشت بر سر میریخت و می نالید و با خدا مناجات میکرد و میگفت: 📋 يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ وَ يَا رَادَّ إِسْمَاعِيلَ عَلَى هَاجَرَ رُدَّ عَلَيَّ وَلَدِي! ▪️ ای کسی که یوسف را به یعقوب برگردانیدی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان! 📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۲۷ ✍ کجایی ای علی اکبر، جوانِ نو ثمر من چرا جدا شدی ای نازنین پسر ز بر من اگر خیال تو نبود به حال مادر پیرت تو ای جوان نروی تا قیامت از نظر من مرا غریب به کرب و بلا فکندی و رفتی چو گشت همسفری‌ ای جوان نوسفر من امیدواری باب، ای نهال نورس مادر خدای کم نکند سایه تو از سر من خدای نرم کند قلب قاتل تو که شاید ز قتل تو نزند سنگ کین به بال و پر من ز دوری رخ تو ای عصای پیری لیلا کمان شد عاقبتِ کار ای پسر کمر من
مقتل اکبر۴.mp3
زمان: حجم: 1.75M
حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی ۱۴۰۳ 🩸ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ ... | رجز جانانه علی اکبر علیه‌السلام در دل میدان . 📋 لمّا بَرَزَ عليُّ بن الحسين تَحَيّر عسكرُ عمرِ بن سعد و خيلُ أهل الكوفان في جَماله و انبَهَروا مِن نور غُرّة وجهِه و جلاله؛ ▪️همین که شاهزاده عالم امکان حضرت‌ علی اکبر علیه‌السلام وارد میدان شد، کوفیان و شامیان لشکر عمر بن سعد ملعون، از نور جمال آن جوان واله و حیران ماندند. 📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۵۴ 📋 ثُمَّ حَمَلَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ وهُوَ يَقولُ: سپس على اكبر عليه السلام، حمله بُرد و چنين رَجَز خواند: 📋 أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ / نَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِيّ من على، پسر حسين بن على ام. به خانه خدا سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك تريم. ▪️و به خدا سوگند كه بى نَسَب (ابن زياد)، نمى تواند بر ما حكم برانَد. شما را آن قدر با نيزه مى زنم تا اين كه خم شود ▪️و آن قدر شما را با شمشير مى زنم تا آن كه در هم پيچد ؛زدنِ یک جوان هاشمىِ علوى. ▪️وى، پيوسته مى جنگيد تا ضجّه كوفيان، از فراوانىِ كُشتگانشان، بلند شد. حتّى روايت شده كه او با وجود تشنگى، صد و بيست مرد از آنان را كُشت. 📚مقتل الحسين عليه‌السلام،خوارزمي: ج۲ ص۳۰، ✍ مات شد لشکری از شیوه جنگ آوری اش حرمی شاد شد از این رجز حیدری اش "شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهان" تا پدر دید قد و قامت پیغمبری اش- "گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان" دل من بسته به زلف تو کجا می بری اش؟ "مست بگذشت و نظر بر صف لشکر انداخت" با همان شیوه چشمان علی اکبری
مقتل اکبر۳.mp3
زمان: حجم: 1.88M
خوانی حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی 🩸جایی که شمر ملعون هم دلش به حال سیدالشهداء علیه‌السلام سوخت … در نقلی آمده است: 🥀 یزید ملعون به شمر ملعون گفت: اصلا شد دلت برای حسین «صلوات‌لله‌علیه» بسوزد؟ شمر ملعون گفت: ... آری! 🥀 زمانی که پسرش علی اکبر علیه‌السلام را که از اسب انداختیم صدازد: ادرکنی یا أبتاه! دیدم که حسین «علیه‌السلام» گریه‌کنان همین که بالای نعش زخمی علی اکبرش رسید و نعش جوانش را پاره پاره دید که روی زمینِ خشک و جلوی آفتاب افتاده و زلف و کاکل و خال هاشمی او غرق خون شده، بی‌اختیار خودش را از اسب به زمین انداخت و حالش طوری بود که نتوانست بلند شود و به طرف حضرت علی اکبر -صلوات الله علیه- برود. 🥀 بلکه خودش را روی زمین می کشید و به حضرت علی اکبر علیه‌السلام رساند و بدن زخمی او را در آغوش گرفت و صورتش را روی صورتش گذاشت و چنان با شدت گریه کرد که جمیع عالم را سوزاند و از شدت گریه هفت مرتبه صدا زد: وا علیاه! وا ولداه! که عرش و فرش به لرزه درآمد. 📚 سحاب الدموع، نخجوانی،ص۱۸۴ (نسخه خطی) ✍ می‌كِشم خویش را به رویِ زمین گـاه بـر سیـنـه، گاه بـر زانـو ای عصـایِ شكستـه بعـد از تـو كـمكـم كـرده بیـشتـر، زانـو چنـدمـیـن بـار می شود یـادِ شـبِ دامــادیِ تــو افـتـادم فـرصتی بـود و بعدِ عـمری شرم بـر جـمـالِ تـو بـوسه می دادم
مقتل اکبر۶.mp3
زمان: حجم: 1.49M
🩸زخمی که بر بدن مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام مانده و هیچگاه خوب نمی‌شود… در نقل‌ها آمده است: 🥀 مشهور است که یکی از علماء شبی حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام را در خواب دید با بدن پاره پاره و زخمی فزون از شماره. 🥀 شب دیگر نیز همان خواب را دید و به خدمت حضرت رسید اما آن حضرت‌ را مشاهده نمود با بدن صحیح مگر دو زخم که یکی بر سر سینه و یکی بر طرف پهلوی آن پشت و پناه عالمیان باقی مانده بود. 🥀 عرض کرد: آن چه بود و این چیست؟ سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: شیعیان مجلسی آراستند و بر من گریستند و اشک چشم ایشان مرهم زخم های من شد. 🥀 عرض کرد: پس این دو زخم چرا باقیست؟ حضرت‌ فرمودند: این داغ فرزندم علی اکبر و برادرم عباس است که هیچگاه خوب نمی‌شود. 📚حزن المومنین فی مصائب آل طه و یس،نجفی کاظمی، مجلس قبل از ولادت امام حسین -علیه السلام ✍ مجلس ختم حسین است! علی محتضر است! داغ جان دادن اولاد به قلب پدر است این علی نیست فقط؛ احمد و حیدر هم هست روضه‌اش بین محرم، رمضان و صفر است یا پسر مرده شده یا که برادر مرده... هرکجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است! سر زخمش سر مولاست که‌رفته به سجود پهلویش‌ پهلوی زهراست که در پشت در است یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیزه زیاد یکطرف کم‌شده و یکطرفش بیشتر است 📽بشنوید | از‌جلسات خوانی علی اکبر,ع, » ◼️ شام هشتم محرم 🕌تکیه خاکسار"  کرمانشاه .حاج آرمین غلامی 🏷نوحه ی‌امام‌حسین"ع"
مقتل ابالفضل۸.mp3
زمان: حجم: 2.61M
حضرت_عباس_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🏷روضه ی‌ابالفضل"ع"👇👇 🩸ای‌پدرجان! عموی‌مان عباس کجاست ؟! وعده آب به ما داده است و دیر کرده ؟! در نقل‌ها آمده است: فَلَمَّا رَأوهُ مُقبِلاً، أتَتْ إلَيهِ سَكينَةُ، و لَزِمَتْ عَنانَ جَوادِهِ و قالَتْ: يا أبَتاه، هل لَکَ عِلمٌ بِعَمِّيَ الْعَبّاسِ؟ ▪️وقتی که سیدالشهدا علیه السلام نزدیک خیام رسید، حضرت سکینه علیها السلام به استقبال او آمد و عنان ذوالجناح را گرفت و عرضه داشت: ای پدرجان! آیا خبری از عمویم داری؟ 📋 أراهُ أبطَأ، و قد وَعَدَني بِالْماءِ و لَيسَ لَهُ عادَةً أنْ يَخلِفَ وَعدَهُ، فَهَلْ شَرِبَ ماءً أو بَلَّ غَليلَه و نَسِىَ ما وَرَاءَهُ، أمْ هو يُجاهِدُ الْأعْداءَ؟ ▪️می بینم که او دیر کرده است؛ او به من وعده آب داده و محال است که خلف وعده کند. آیا آب نوشیده و عطشش فروکش کرده و ما را فراموش کرده است یا در اینکه دارد با دشمنان می جنگند؟ 📋 ▪️در این زمان بود که گریه، امان سیدالشهدا علیه السلام برید و فرمود: عمویت عباس کشته شد و روحش به جنت خدا پرواز کرده است. 📋 فَصرخَتْ و نادَت: وا عمّاه، وا عبّاساه. ▪️با شنیدن این خبر، سکینه سلام‌الله‌علیها فریاد می‌زد: واعمّاه، وا عبّاساه. برگرفته از: 📚مقتل الحسین علیه السلام مقرم،ص۳۳۹ 📚معالي السّبطين، ج۱ ص۴۴۹ 📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۸ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۳۲۴ ✍ بی تو برگشتن به خیمه، ای‌برادر مشکل است کار من با رفتنت چندین برابر مشکل است
مقتل ابالفضل۶.mp3
زمان: حجم: 2.21M
حضرت_عباس_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🏷روضه ی‌ابالفضل"ع"👇👇 🩸آماده اسیری شوید … | آن‌قدر سیدالشهداء علیه‌السلام همراه اهل حرم گریه کرد که از هوش رفت … در نقل‌ها آمده است: 🥀 صدای ناله ها و فریادهای حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها از داغ عمویش ابالفضل العباس علیه‌السلام بالا گرفت؛ 📋 فَلَمّا سَمِعَتْها العَقيلةُ زَينب، فصاحتْ: واأخاه، وا عبّاساه، وا ضَيعتاه مِن بعدك. ▪️وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ناله‌های سکینه سلام‌اللّه‌علیها را شنید، او‌ هم فریاد می‌زد: ای وای عباس! ای وای از دربه‌دری بعد از تو! 📋 فقالَ الحسينُ: إي واللّه وا ضَيعتاه وا انقطاعَ ظَهراه بعدك أباالفضل، يَعِزُّ علَيّ و اللّهِ فِراقُك. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام هم فرمود: آری به خدا! ای وای از دربه‌دری! ای وای از کمری که بعد ابالفضل شکسته شد؛ به خدا بر من سخت است نبودنت ای ابالفضل! 📋 فَاجتَمَعتِ النّساءُ حَولَه، و جَعَلنَ يَبكينَه و يَندُبنَه، و الحسينُ يَبكي مَعهنّ، حتّى أُغمِيَ عَلَيه مِن شِدّة البُكاء. ▪️زنان و بچه‌ها دور اباعبدالله علیه‌السلام جمع شدند و به سر می‌زدند و گریه می‌کردند؛ سیدالشهداء علیه‌السلام هم همراه آنان، چنان گریه می‌کرد که دیگر از هوش رفت. برگرفته از: 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،مقرّم، ص۳۳۹ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۳۲۴ ✍ چشمم از داغ علمدار جوان، تر شده است بی ابالفضل،حرم بی کس و یاور شده است آن علمدار رشیدی که غم از دل می برد حال با قامت یک طفل برابر شده است گر عبایی به حرم هست بیاور زینب او پراکنده تر از قامت اکبر شده است
مقتل ابالفضل۸۵.mp3
زمان: حجم: 1.82M
حضرت_عباس_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🏷روضه ی‌ابالفضل"ع"👇👇 🩸 وقتی‌که در راه علقمه، نگاه سیدالشهداء علیه‌السلام به دستان بریده ابالفضل علیه‌السلام می‌افتد… در نقلی آمده است: 🥀 سیدالشهداء علیه‌السلام پا در رکاب گذاشت و رو به میدان نمود تا بر بالین برادر حاضر شود؛ که ناگاه ذوالجناح ایستاد و قدم از قدم بر نداشت و سر خود را به جانب حضرت اباعبداللّه علیه‌السلام بلند کرد و شروع نمود به گریه و نوحه و زاری کردن و اشاره به جانب زمین می‌نمود. 🥀 حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام فهمیدند مطلبی دارد، فرمودند: چه می‌گویی ای ذوالجناح؟ که ناگاه به قدرت کامله الهی قفل خاموشی از زبان آن حیوان برداشته شد؛ عرض کرد: 📋 یا سَیِّدی اَما تَنْظُرُ اِلَی الأرْضِ؟ ▪️ای آقای‌من! آیا نگاه نمی‌کنید به سوی زمین!؟ 📋 فَلَمّا نَظَرَ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام اِلَی الأرْضِ رَأی اَیْدی اَخیهِ الْعَبّاسَ مَقْطُوعَةً وَ فِی التُّرابِ مَوْضُوعَة ▪️همین که حضرت نگاه کرد، دید دستان برادرش عباس علیه‌السلام قطع شده و بر روی خاک افتاده است. 🥀 سیدالشهداء علیه‌السلام خم شد و آن را برداشت و به سینه خود چسبانید و فرمود: 📋 اَلاْنَ اِنْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حیلَتی ▪️الآن دیگر پشتم شکست ... الان دیگر بیچاره شدم ... 📚 انوار الشهادة،یزدی،ص۱۲۹ 📚تذکرة الشهداء، ص۳۲۸ (با اندکی تفاوت) 📝 شد وقت آنکه در غمِ شَه نوحه سر کنم از سوزِ آهِ خویش، جهان پُر شرر کنم چون شاه دید پیکر عباس روی خاک گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟ خوش گفت آن که گفت چنین این زبانحال آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:
زوضه۲.mp3
زمان: حجم: 1.71M
اشعاراسارت غلامی_مجنون ..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷 🔷🔷🔷🔷🔷 سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن اسارت رودکوفه، مردی غریب به هشتادوچندین زن بی حبیب یه زینب که باور نداره هنوز هنوزداره می خونه ام یجیب سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن واویلا ازاین غم کبابه ،دلم واویلا که بی صبر وتابه ،دلم واویلا شدکه کوفه بی توحسین واویلا که خونه خرابه دلم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 واویلا که من بی حسین بی کسم واویلاکه تا اوج غم می رسم واویلا که بی جونم و بی رمق واویلا به اشک حسینی قسم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 شب آخری گفتی تو گوش من میبینی منو،اخرش بیکفن سرم رو،توکوفه،میبینی شبی به دروازه کوفه،سری بی بدن میبینی تو،عصر عطش کربلا میبینی که غوغا میشه قتلگاه میبینی که زینب داره ازروتل میبینی که سر می‌ره رو نیزها سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن 🔷🔷🔷🔷🔷🔷 ✍ غلامی_مجنون دوم محرم/۱۴۰۴ 🤞 روضه اسارت_نوحه .حاج آرمین غلامی ۱۴۰۴/دهه دوم حضرت رقیه/کرمانشاه شنبه۲۴ تیرماه
اسارت آل الله۱.mp3
زمان: حجم: 1.77M
. آرمین غلامی ۱۴۰۴دهه دوم اجدادی/کرمانشاه حرم هوای حسین هوای شب جمعه زدبه سرم..هلالی به صد حمله، به صدطعنه،تنت غارت شد تنت غارت ، به آل علی جسارت شد،جسارت شد،گریه شدکارت امان ازغم،_۳/از دل زینب... بیا روضه ،بخوان روضه ، بخوان روضه برسه بی سر ببین زینب،به زندان است،شده عمه دیدگانش تر امان ازغم،_۳/از دل زینب... بخوان روضه، تواز نیزه واز سر ،ا ز چشم وازغم سر ز کعب نی ،بگوامشب ، ز سوز دل آل پیغمبر امان ازغم،_۳/از دل زینب... اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت امان از اسارت ، امان از اسارت ---------امان ازغم،_۳/از دل زینب... به گودالی تنت دیدم، شدی از جفا بی برادر،تو چه زیبا در ره دین بود ، علمداره دخت حیدر،تو امان ازغم،_۳/از دل زینب... سادات غلامی_مجنون🎤 🤞 روضه اسارت_نوحه _روضه بانوشریفه جون غلام حسین اسرا آرمین غلامی ۱۴۰۴دهه دوم روضه دهه دوم محرم شام سه شنبه۲۳ تیرماه اجدادی کرمانشاه ..حاج آرمین غلامی