روضه فاطمه الزهرا.mp3
4.79M
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها 🤞
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_آرمین -غلامی
#فاطمیه_سه شنبه_۶ آذر_۱۴۰۳
👇👇
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها 🤞
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_آرمین -غلامی
#فاطمیه_سه شنبه_۶ آذر_۱۴۰۳
بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام
زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی
داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟
دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم
با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم
با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت
با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت
این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد
حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد
زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند
باید کمک کنم، کمرت درد می کند
آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن
فکری به حال و روز بد ِ کائنات کن
تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد
دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد
ازدست تو، به آه شکایت بیاورم
نگذاشتی طبیب برایت بیاورم
با اینکه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم
راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم
جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم
دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم
جارو نکش! که عطربهشت ست می بری
روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری
باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست
ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست
گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...
فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....
آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی
خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی
زهرا به جای نان، غم ما را درست کن
حلوای ختم شیرخدا را درست کن
مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری
دست شکسته جانب دستاس می بری
جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت
شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت
شُستی تن حسین وحسن با کدام دست؟
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست
حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه
ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه
حرف ازکفن شد و کفنت ناله زد حسین
خونابه های پیرهنت ناله زد حسین
*يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست مزينه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*
فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد
به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد
الهي بشكنه دستِ مغيره
كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد
*صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون...
جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*
دست من نيرو ندارد اين همه
تا بريزد خاك روي فاطمه
*اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا... دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!...
ــــــــــــ❤️💚💛🧡
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_ آرمین _غلامی
#فاطمی
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#صوت نوحه /نوحه کردی
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ آذرماه_
#حسینیه اجدادی۱۴۰۳
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
نوحه فاطمیه....۲.....mp3
1.52M
(نوحه حضرت زهرا س)_آذر۱۴۰۳
#مداح حاج آرمین غلامی
بعد تو فاطمه خون به دل حیدر است
دیده گریان تو زینب بی مادر است
گشته نالان تو
دیده گریان تو
وا مصیبت۲
بعد تو فاطمه گردیده تنها علی
بعد تو گشته است اسیر غم ها علی
گل گلخانه ام
رفتی از خانه ام
وا مصیبت۲
بعد تو فاطمه جان علی بر لب است
خانه دار علی دختر تو زینب است
می کند مرتضی
گریه ی بی صدا
وا مصیبت۲
بعد تو فاطمه قامت حیدر خمید
بی تو یا فاطمه جز غم و محنت ندید
بنگر غربتم
غرق در محنتم
وا مصیبت۲
بعد تو ای گلم خونجگرم فاطمه
سوز غم های تو زد شررم فاطمه
روی تو شد کبود
خون دل من نمود
وا مصیبت۲
#حاج آرمین غلامی
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#حضرت_زهرا_س
#نوحه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه اجدادی
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
زمینه شهادت فاطمیه..۵.mp3
1.98M
❣﷽❣
🔰#سینه_زنی_حضرت_زهرا س
🔰#سبک : خدامادرم را کجامیبرند
مداح _شعر-حاج آرمین غلامی (مجنون)
#آذرماه۱۴۰۳_کرمانشاه،حسینیه اجدادی
شراره ازاین خانه ام، قد کشید
امون مراداغ، مادر برید
شده پر ز درد غریبی دلم
غم فاطمیه دوباره رسید
-زاندوه وغربت-ز رنج و زمحنت -امان صدامان
مرومادره من2مرومادرم..2
-------------
غم صحبت کوچه ها وا شده
به روی لبا، یاده زهرا شده
دل من دوباره شده بیقرار
بازم سینه ها پر، ز آواُ شد
عزای تومادر-مراکرده مضطر-امان صدامان2..
مرومادره من2.مرومادرم..2
-------------
غم فاطمیه.به دلهانشست
خدایا دل شیعه زین غم شکست
هوای غم واشگ وناله بپاست
عدو راه زهرادر،آن کوچه بست
-شکسته نگینی-الهی نبینی-بیفتد زنی
الهی به زهرا2-مراکن فدا2
----------------
دوباره دلا، خونه زهراشده
ببین سینه محزونه زهراشده
نشسته به بستر، گل مرتضا
فدای علی جونه زهراشده
مرویاس حیدر.نگاره پیمبر.مرومادرم
مرومادره من2.مرومادرم..2
به قلم : ✍
-حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه اجدادی
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
نوحه کردی،۱....mp3
2.01M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#نوحه کردی_حضرت زهرا سلام الله علیها
سبک :: شبانگاهان۱۴۰۳
مداح وشاعر..
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کوته له سر، زینب مضطر، له غمت دایه آه و واویلا
بیه گریان نوگل حیدر، بی یسه پرپر آه و واویلا
خداحافظ گیان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
له باره غم،آه و واویلا یاور مولا چی یسه له دس
بیه غوغا ای خدا وپا حضرت زهرا چی یسه له دس
خداحافظ گیان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
_آرمین غلامی(مجنون)
#صوت نوحه /نوحه کردی
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ آذرماه_
#حسینیه اجدادی۱۴۰۳
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#نوحه کردی حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه اجدادی
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
روضه فاطمه...mp3
6.16M
صوت
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ آذرماه_
#حسینیه اجدادی۱۴۰۳
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
🤞🤞
#متن روضه حضرت_زهرا_شهادت
#احراق_بیت #هجوم #کوچه
#فاطمیه۱۴۰۳_حسینیه اجدادی
#مداح.حاج آرمین غلامی
تمام شهر پی کشتن علی بودند
نبود مردی و نامردها ولی بودند
که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند
چهل نفر که همه قاتل علی بودند
به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت
قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت
به کوچه آمده رخصت گرفته اند از هم
و صف به صف همه نوبت گرفته اند از هم
سپس دویده و سبقت گرفته اند از هم
برای ضربه رضایت گرفته اند از هم
تمام نیتشان قربة الی الله است
و تازه ضربه ی دستی بزرگ در راه است
یکی غلاف به قصد ثواب بردارد
یکی به نیت مولا طناب بردارد
دری که سوخت به یک سمت تاب بردارد
لگد اگر بزنندش شتاب بردارد
برای کشتن مولا شتاب در کافی است
برای حفظ امامت دو تا پسر کافی است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد
چنان بلند شد و دست سمت سر آمد
به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد
همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد
خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد
حسن که ضربه سختی به طاقتش میخورد
حسن که ضربه اصلی به غیرتش میخورد
چه خوب بود که سیلی به قامتش میخورد
ولی از این همه بادی به صورتش میخورد
همین نسیم، حسن را هزار سال بس است
برای گریه ی هر شب همین خیال بس است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
ز سمت کوچه ی سر نیزه ها خبر آمد
که شمر جای مغیره در این گذر آمد
ولی نه روبروی او که پشت سر آمد
غلاف خنجر و حنجر به جای بازو شد
شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد
رسیدروضه به جایی که دیدنش سخت است
به حنجری که یقینا بریدنش سخت است
تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است
"صدای وای بنی" شنیدنش سخت است
اگر چه سخت سرت را ، ولی جدا کردند
چنان که فاطمه را از علی جدا کردند
همین که تیر رها کرد تیغ می بُرّد
رفیق می زند و نا رفیق می بُرّد
و بوسه گاه نبی را دقیق می بُرّد
عمیق بوسه زده پس عمیق می بُرّد
چنان پرنده که هی بال را به هم زده است
صدای فاطمه گودال را به هم زده است
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بیبی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا....
آی جوون دارا....
آی مریض دارا ....
آی حسینیا....
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع
🔸بی سرو سامان توأم یا حسین
🔹دست به دامان توأم یا حسین
🔸برسر نی زلف رها کرده ای
🔹با جگر شیعه چها کرده ای
🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
.... #وسَیعلَمُالّذینَظَلَمواأَیمَنقَلَبٍینقَلِبونَ....
⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه اجدادی
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه حضرت زهرا.س.۷.mp3
5.83M
#متن اشعار فاطمیه_آذرماه ۱۴۰۳
#مداح .حاج آرمین غلامی
کاش لبخند تو یکروز به ما برگردد
باز از نانِ تو این سفره معطر گردد
میشود پیشِ خودت گریه کنم آهسته؟
میکنم دِق اگر این درد مکرر گردد
قول دادم به تو حرفی نزنم اما کاش
دو سه شب داد کِشَم سینه سبکتر گردد
میشود روضه بخوانم؟همه خوابند ببین
میشود گریه کنم ؟ چشم کمی تر گردد
کاش میشد بنویسند سَرِ کوچهی ما
آینه زود به یک آه مکدر گردد
کاش میشد بنویسند خدایا نکند
پسری شاهدِ اُفتادنِ مادر گردد
شیر شد تا که علی را وسط کوچه ندید
خواست تا بغضِ علی مُزدِ پیمبر گردد
کوچهای تنگ ، پُر از سنگ حریفت بیمار
اثرِ ضربه چنین چند برابر گردد
یادم اُفتاد که بالای سرت میگفتم
چه کنم تا نَفَست تا نَفَست برگردد
*
یادم اُفتاد که آرام بسوزم با تو
وای اگر خانه پُر از هِق هِقِ دختر گردد
زینبت پا بشود خانه بهم میریزد
نوبتِ او که شود حالِ تو بدتر گردد:
کاشکی تشنهی ما آب نخواهد از شمر
نکند حنجرِ او قسمتِ خنجر گردد
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه سیدالشهدا کارمندان
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه حضرت زهرا.س.۶.mp3
1.26M
(زمینه حضرت زهرا س)_۱۴۰۳
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
بعد از تو حیدر شد(غریب مدینه)۳
نهادم گل یاسم(غمت را به سینه)۳
شود جان حیدر فدای تو
کنم گریه هر شب(برای تو)۳
تا که تو شدی کفن(علی شد غریب)۳
رفتی از خانه ی من(علی شد غریب)۳
بعد از تو یا زهرا(رسیده به لب جان)۳
کنار مزار تو(منم دیده گریان)۳
کنار قبرت سوزم ز هجرانت
منم با یاد تو(پریشانت)۳
تا که بی پسر شدی(علی شد غریب)۳
کشته پشت در شدی(علی شد غریب)۳
صفابخش قلبم ای(گل یاس چیده)۳
به یاد غمت زهرا(شدم قد خمیده)۳
کنار قبر از پا فتادم من
سرم را روی خاک(نهادم من)۳
تا تو رفتی از جهان(علی شد غریب)۳
بهار من شدی خزان(علی شد غریب)۳
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
#سبک_دامن_کشان_رفتی
#حضرت_زهرا_س
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه سیدالشهدا کارمندان
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه حضرت زهرا.۵.mp3
2.66M
(زمینه حضرت زهرا س)_۱۴۰۳
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
مدینه چه شد یار بیمار من
کجا رفته تنها طرفدار من
چه شد بود و هستم
برفته ز دستم
غریبم غریب۲
مدینه کجا رفته همسنگرم
که ریزد سرشک از دو چشم ترم
چراغ دلم رفت
گل محفلم رفت
غریبم غریب
مدینه دگر گشته تنها علی
کند گریه از بهر زهرا علی
غمش کرده پیرم
الهی بمیرم
غریبم غریب۲
مدینه علی قد خمیده شده
تسلای من اشک دیده شده
زدند غمگسارم
دگر بی قرارم
غریبم غریب۲
مدینه به زهرا نمودند جفا
گلش را نمودند ز شاخه جدا
برایم سپر شد
کبود آن قمر شد
غریبم غریب۲
مدینه رخش از ستم شد کبود
مگر فاطمه دخت احمد نبود
رخش گشته نیلی
از آن ضرب سیلی
غریبم غریب۲
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
#سبک_خدا_مادرم_راکجا_میبرند
#سبک_خدا_مادرم_راکجا_میبرند
#حضرت_زهرا_س
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه سیدالشهدا کارمندان
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه حضرت زهرا.س..۴.mp3
1.93M
(زمینه حضرت زهرا س)
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
ای گل باغ عترت،بی تو علی غریب است
از سوز داغ هجران،بی صبر و بی شکیب است
گل علی یا زهرا۴
بی تو به خانه ی من،یا فاطمه صفا نیست
جز نام تو یا زهرا،بر لب من نوا نیست
گل علی یا زهرا۴
علی غریب و خسته،با این دل شکسته
با اشک و ناله و آه،به یاد تو نشسته
گل علی یا زهرا۴
ای در ناب حیدر،گشتم غریب و تنها
گردیده اشک و ناله،مونس من به شب ها
گل علی یا زهرا۴
بود و نبود حیدر،یاس کبود حیدر
شرر زده غم تو،در تار و پود حیدر
گل علی یا زهرا۴
بعد از تو فاطمه جان،افتاده ام من از پا
ریزد سرشک حیدر،از دیده همچو دریا
گل علی یا زهرا۴
غسل و کفن شدی تو،یا فاطمه شبانه
با دست همسرت شد،دفن تو مخفیانه
گل علی یا زهرا۴
با اشک چشم طفلان،بر لب رسیده جانم
ناله و اشک زینب،برده دگر توانم
گل علی یا زهرا۴
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
#حضرت_زهرا_س
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه سیدالشهدا کارمندان
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه حضرت زهرا.س.۳.mp3
9.71M
🤞 روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻👇
🤞 روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
برخیز ای کبوتر من فکر لانه کن
رحمی بهبینشاطی این آشیانه کن
وقت نماز شب شده از جا بلند شو
بر من دعا به راز و نیاز شبانه کن
آتش زند بهجان علی اشکهای تو
پس گریه بر غریبی من مخفیانه کن
یک یاعلی مدد بگو مثل همیشه،باز
برخیز خانهدار علی کار خانه کن
زینب که بیتو شانه بهمویش نمیزند
با شانه شکسته سرش را، تو شانه کن
این گریهها برای تو محسن نمیشود
کمتر نظر بهمقتل این نازدانه کن
لعنت بهآنکه پیش حسن با مغیره گفت
کوتاه دست فاطمه با تازیانه کن
غسل تمام شد بچه ها معلومه یه طرف دیگه ایی بودن غسل مادر ندیدند.صدا زد علی.. حسن ،حسین،بیاین برای آخرین بار مادرتان رو ببینید.. فقط آروم کسی بلند گریه نکنه میخواد بند آخر کفن را ببنده
حسن و حسین اومدند خودشون رو انداختن رو بدن نیمه جان مادر، امیرالمؤمنین قسم میخوره میگه به خدا قسم دیدم بندهای پایینی کفن باز شد
معلومه مادرمان خوب شد دو تا دستاشو از تو کفن بیرون آورد. خودش به تنهایی دستاشو بیرون آورد. یکی گردن حسن یکی گردن حسین سه ماه اینجوری حسین و بغل نگرفته بود.. سه ماه اینجوری حسن و بغل نگرفته بود.. یکی گردن حسن یکی گردن حسین شاید چند ثانیه ای چند دقیقه ای نمیدونم..این صحنه طول کشیده باشه سریع از آسمون ندا اومد یا علی بچه ها را از بدن فاطمه( سلام الله علیها) جدا کن ملائکه طاقت دیدن ندارن..
قربونت برم حسینم بسه دیگه...حسنم بسه دیگه.. دورتون بگردم بسه دیگه ببینید زینبم داره نگاه میکنه بلند شین شما مَردای این خونه ایید بلند شین زینب داره نگاه میکنه الان جون میده ها..بچه ها را با نوازش از رو بدن مادر جدا کرد، یا ابا عبدالله.. کار تمام شد. صدا زد حسن! جونم بابا.. بدو برو سلمان را خبر کن ،دیگه من طاقت ندارم دیگه پاهام نمیکشه بگو حداقل سلمان بیاد کمک کنه..حسن بدو بدو رفت در سلمان را زد سلمان بدو خودتو برسون..چه خبره شبیه چی شده؟ سلمان! مادرم و بابام شسته میخوایم ببریم..شبیه تو این دل شب تو این تاریکی چرا به ما نگفتی؟ مادرم سفارش کرده کسی نباشه کسی نشنوه، کسی نبینه، سلمان بدو بدو اومد تو خونهٔ مولا وای چه خبره تو خونه؟! وسط حیاط خونه یه تابوت گذاشته.بدنم یه طرفه.. علی یه طرف زانوهاشو بغل گرفته حسینم یه طرف زینبم یه طرف... دیدی اونایی که غم دیدن میفهمن اونایی که داغ مادر دیدن..یهو مثلاً رفیقت را میبینی داغت دوباره تازه میشه.. همچنین که سلمان اومد تو خونه علی چشمش به سلمان افتاد..گفت آه سلمان! سلمان رو بغل گرفت دوتایی با هم گریه کردنند.. سلمان دیدی چی شد؟ سلمان دیدی مردم شهر با علی چی کار کردند؟ آقا من چی کار کنم چه کاری از دستم بر میاد. سلمان کمک علی باش تو از مائی ،کمک من کن من دیگه دستام بازوهام، پاهام طاقت نداره.. این علیه میگه پاهام طاقت نداره
امیرالمؤمنین فرمود: سلمان تو کمک من باش. من جلو تابوت را میگیرم تو عقبتر تابوت و بلند کردند... یهو دیدن بچه ها.. بچه ها شما هم میخواین بیاین؟ بله بابا.. مگه میشه نیایم قول باید بدینا همین الان باید قول بدین تو کوچه داد نزنید حرف نزنید گریه نکنید..باشه بابا فقط به ما اجازه بده بیایم تشییع جنازه..آروم آروم تابوت را بلند کردن... به عزت و شرف لا اله الا الله
تو کوچه امیرالمؤمنین جلوی تابوت داره میره بچه ها هم عقب تابوت دارن میان یهو یه نقطه از کوچه که رسیدن دیدن حسن رو زمین نشست... تابوت را زمین گذاشتن زیر بغلای حسن رو گرفتن چی شده چرا اینجوری گریه میکنی؟ مگه قول ندادی داد نزنی؟ صدا زد.. سلمان دستبه دل حسن نگذار.. این چیزی که من اینجا دیدم نه حسین دیده، نه بابا علی دیده، یه رازی بین منو مادر بوده.. تو این دلم مونده بذار الآن بگم همه بفهمن چرا من اینجوری دارم گریه میکنم.. سلمان! همینجا با مادر میرفتیم دست تو دست مادر، مادر با من حرف میزد،مادر دست منو گرفته بود، منو میکشوند به سمت خونه.. اما یه مرتبه دیدم روبرومون چند نفر جلومون رو گرفتن کجا؟ من اومدم جلو فهمیدم اینا برا چی اومدن یه مرتبه دیدم دستشو بالا آورد.. نه یه دست دو دستشو بالا آورد......یا زهرا
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه سیدالشهدا کارمندان
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید