#روضه_حضرت_سکینه
💠 اشعار شهادت حضرت سکینه
شاهان جهان واله و حيران سکینه
هستندگدایی به سره خوان سکینه
❤️
او دخترک ناز حسین است بدانید
جبريل شده خادم و دربان سکینه
❤️
ملک و ملك و عالم و آدم همه یکسر
هستند همه ريزه خور خوان سکینه
❤️
دانی زچه مشكلت شودحل به جهانی
دست طلب انداز به دامان سکینه
❤️
یکسر همه ی جن و ملك ، عالم و آدم
باشند سر سفره احسان سکینه
❤️
او دخت حسین است نگر حشمت و جاهش
اینگونه نگر مرتبت و شان سکینه
❤️
هرشب زغم هجر پدرگشت پريشان
عالم شده امروز پريشان سکینه
❤️
اوکنده ز بن كاخ پرازظلم وستم را
(مجنون) بنگر بردل سوزان سکینه
-حاج آرمین غلامی
@majnon1396
#حلول_ربیع_تبریک_ندارد
#ایام_محسنیه -شهادت حضرت سکینه (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_حضرت_سکینه
💠 اشعار شهادت حضرت سکینه
هرکجاباتو من سفر کردم
کوفه تاشهرشام سر کردم
ای پدرمن سکینه ات هستم
درعزایت پدر پدر کردم
من بحال عمه ی دلخسته
چشم خودرا ز اشک، تر کردم
من سکینه، عزیز بابایم
گریه هر روز تا سحر کردم
همره عمه های خود آن روز
از دلِ نیزه ها گذر کردم
دیده ام زیرسُمِ مرکب ها
آن تنی که به آن نظر کردم
تارقیه میان راه افتاد
عمه ام را خودم خبر کردم
داغ بابا مرا زپا انداخت
زغمت آه بر، جگر کردم
-حاج آرمین غلامی
@majnon1396
#روضه_حضرت_سکینه
شهادت حضرت سکینه (س)
این پارگی پیروهنم خنده دار نیست
عمرسکینه بعده پدر پایدار نـیست
😭
سرهابه نیزه ها و میان کوچه ی شهر
با تازیان زدن به زنان افـتخار نیسـت
😭
بابا تن سکینه ی تو غرق تاول است
سر می دهد به راه خدا، این شعار نیست
😭
ازبام خانه برسره ما سنگ می زدند
بابا کسی به درد دل ما قرار نیست
😭
زن های کوفه ازچه مرا هول میزنند
دیگر به قوم کوفه پدر اعتبار نیست
😭
دیدم به طـعنه های وقـیح کوفه وشام
بدتر ز خنده های بد نیزه دار نیست
😭
بابا سکینه ات به هوای تو پرزده
عمرش به سر رسید و دلش راقرار نیست
-حاج آرمین غلامی
@majnon1396
⭕⭕رجز زیبای سکینه.خاتون.....
۵_ربیع_شهادت حضرت سکینه
...
یاسکینه ای تمام باورم
باوضونام شمارامی برم
یاسکینه دل فدای گنبدت
شدبه دل افزون جلال وشوکتت
برتمام شیعیان توگوهری
برحسین وخاندانش اختری
کاش گردم زائری از زائران
مست گردم مست توتا بیکران
می تپد این جان پا ک و بی ریا
از برای خاکبوسی شما
نامت ای بی بی سکینه استوار
ماندگار است در پناه کردگار
دخترسلطان سیه پوش توام
شربت واب خنک نوش توام
السام ای دختر خون خدا
السلام ای بانوی صبر و وفا
دخترسلطان وجودت با صفاست
علم تو نشات از آن علم خداست
بقعه ی پاک توبی بی پر زنور
کاش گیرم درحرم فیض حضور
دختری و زاده ای از اولیا
من فدایت دختر شاه ولا
گوشه گوشه صحن تو نور نبی
نور زهرا درنگاهت منجلی
یاسکینه شورشیدائی تویی
گفت (مجنون)سر سودایی تویی
📕.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧.
روضه و توسل جانسوز_ویژه وفات حضرت سکینه سلام الله علیها _حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین وعلی سکینه بنت الحسین
شاهان جهان واله و حيران سکینه
هستندگدایی به سره خوان سکینه
❤️
او دخترک ناز حسین است بدانید
جبريل شده خادم و دربان سکینه
❤️
ملک و ملك و عالم و آدم همه یکسر
هستند همه ريزه خور خوان سکینه
❤️
دانی زچه مشكلت شودحل به جهانی
دست طلب انداز به دامان سکینه
❤️
یکسر همه ی جن و ملك ، عالم و آدم
باشند سر سفره احسان سکینه
❤️
او دخت حسین است نگر حشمت و جاهش
اینگونه نگر مرتبت و شان سکینه
❤️
هرشب زغم هجر پدرگشت پريشان
عالم شده امروز پريشان سکینه
❤️
اوکنده ز بن كاخ پرازظلم وستم را
(مجنون) بنگر بردل سوزان سکینه
-شعر-حاج آرمین غلامی
@majnon1396
.." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...."
الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ....*
به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....."
قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....*فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...."
قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن......ای حسین.........
بروزترین پایگاه شعر مداحی
┏━━━⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️️━━┓
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
┗━━━⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️️️━━┛
➖سالروز شهادت حضرت سکینه بنت الحسین(سلامالله علیها) #تسلیت باد
سُکَینه دختر امام حسین(عليهالسلام) و رباب بنت امرؤ القیس از حاضران در واقعه کربلا و اسیران کربلا بود که پس از شهادت پدرش با کاروان اسیران به کوفه و شام برده شد.
سکینه دختر امام حسین(عليهالسلام) را از باهوشترین، زیباترین، خوش اخلاقترین، باتقواترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانستهاند. امام حسین(عليهالسلام) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.
┄═🍂🥀▪️🏴▪️🥀🍂═┄
🏴سالروز شهادت حضرت سکینه(س)
🌹نام : آمنه، آمینه
پدر : سید الشهداء حضرت امام حسین علیه السلام
مادر : حضرت رباب سلام الله علیها
القاب : سکینه یا سُکینه ، خیر النسوان که امام حسین در روز عاشورا وی را به این لقب خطاب قرارداد
مکان ولادت : مدینه منوّره
سال ولادت : حدودسال 48 هجری
سن مبارک : 70 سال
سال رحلت : 117 هجری در زمان هشام بن عبدالملک
🌹حضرت سکینه در کربلا حضور داشت و سخنان و اشعار و نقشی که ایفا کرده بود در تاریخ ثبت شده است. باید گفت داغ هایی که این بانوی مطهّره در مصائب جانکاه کربلا و پیشامدهای بعد از آن دیدند، شهادت ایشان را بسیار قوت میبخشد هر چند مرگ ظاهری شیعیان حقیقی، بار معنوی شهادت را با خود دارد.از طرفی پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم میفرمایند: مَن سَألَ اللّهَ الشهادَةَ مُخلِصا أعطاهُ اللّهُ أجرَ شَهيدٍ وإن ماتَ على فِراشِهِ.
هركسی از روى اخلاص شهادت را از خداوند بخواهد، خداوند اجر شهيد به وى دهد هر چند در بسترش بميرد.
حال که احوالات این علیا مخدّره در عاشورا و ایام اسارت، کاملا نشان از عشق ایشان به شهادت در راه خدا دارد.
🕯مصائب حضرت سکینه سلام الله علیها
◾️چون امام حسين علیهالسلام، يارانش را كشته و بر روى زمين افتاده ديد متوجه خيمهگاه شد. دلبستگی و مهر امام نسبت به سکینه، در آخرین خداحافظی از خیمه ها، قابل توجّه و تأمّل است. وقتی آن حضرت نزدیک خیمه ها رسید، فرمود:
«ای زینب! ای امّ کلثوم! ای سکینه! علیکنّ منّی السّلام.»
چون اهل بیت صدایش را شنیدند، برای وداع گرداگرد امام حلقه زدند. علاقه فراوان سکینه سكينه علیهاالسلام که گفته می شود در کربلا 10 تا 14 سال داشته است عنان اختیار را از کفش ربود، دست هایش را بر سر فرود آورد و گفت: پدرجان! آیا تن به مرگ داده ای که این گونه خدا حافظی می کنی؟ ما، بعد از تو به چه کسی پناهنده شویم؟
سخنان عاطفه برانگیز دختر، بر قلب پدر، سنگین آمد و از بی تابی فرزندش گریست و فرمود:
«ای نور دیده ام! چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟»
صحبت های امام برای سکینه که بوی فراق و تنهایی می داد، او را از جمع حاضر جدا کرد و در حالی که آرام آرام می گریست، به گوشه خیمه رفت! شاید قصدش این بود که قلب پدر را بیش از این غصّه دار نکند. امام حسین علیه السلام با مشاهده این وضع از اسب فرود آمد و سکینه را نزد خویش خواند و او را به سینه چسباند و اشک هایش را پاک نمود و فرمود:
«ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت؛ اما تا هنگامی که جان در بدن دارم، با این اشکِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان که کشته شدم، تو که بهترین زنان هستی، سزاوارترین فرد به گریستن بر منی!»
چون دشمن بعد از به شهادت رساندن سید و سالار شهیدان، زنان را از ميان قتلگاه شهدا عبور داد، حضرت سكينه خود را بر روى پیکر مطهر پدر انداخت و آن را در آغوش گرفت. در اثر گریه، بىهوش شد. آنگاه شهود کرد كه پدرش مىفرمايد:
شیعتی ما ان شربتم ماء عذب فاذکرونی
او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی ...
شیعیان من! هر زمان كه آب گوارايى نوشيديد، مرا به ياد آوريد. يا حكايت غريب يا شهيدى را شنيديد بر من بگرييد.
▪️سکینه پس از چهار روز اقامت در شام خوابى ديد كه بخشى از آن چنين است:«ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشته است. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه ، دختر محّمد (ص) و مادر پدر تو است. با شتاب به سوى او رفتم و گفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (ع) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (ع) است كه از من دور نمىشود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.
♻️نشر_حداکثری
💠سکینه دختر امام حسین(علیه السلام)
🔹سکینه دختر امام حسین علیه السلام را از باهوشترین، زیباترین، خوش اخلاقترین، باتقواترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانستهاند.
🔹امام حسین(علیه السلام) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.
🔹سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد(علیه السلام) را پرداخته است.
🔹در کتابهای رجالی از سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده که کوفیان از او روایت کردهاند.
🔹سکینه همراه خواهر خود فاطمه از راویان حدیث پدر خود امام حسین(علیه السلام) به شمار میآیندو راویانی همچون عبیدالله بن ابیارفع، فائد مدنی، سکینه دختر اسماعیل بن ابیخالد و سکینه دختر قاضی ابیذر از او روایت نقل کردهاند.
🔹همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(علیه السلام) معروف است.
#حضرت_سکینه_علیها_السلام
#درس_اخلاق
═✧❁🏴❁✧═
═✧❁🏴❁✧═
▪️همپای خطر همسفر زینب بود
▪️همراز نماز سحر زینب بود
▪️یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل
▪️پروانه صفت دور و بر زینب بود
🏴 ۵ ربیع الاول سالروز #وفات_حضرت_سکینه(س) تسلیت باد
🌹زیارتنامه حضرت سکینه (سلام الله علیها)
"بسم الله الرحمن الرحیم"
💠اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى نُوحٍ نَبِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى إبْراهيمَ خَليلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى كَليمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى عيسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خاتَمَ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنَ أبي طالِب وَصِي رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا سِبْطَيْ نَبِي الرَّحْمَةِ وَسَيِّدَيْ شَبابِ أهْلِ الْجَّنَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَليَ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعابِدينَ وَقُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الأمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي التَّقِي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِي بْنَ مُحَمَّد النَّقِي النّاصِحَ الأمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصي مِنْ بَعْدِهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِكَ وَسِراجِكَ وَوَلِي وَلِيِّكَ وَوَصِي وَصِيِّكَ، وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَديجَةَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ أميرِالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِي اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الحسين الشهيد وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ فِى الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فى زُمْرَتِكُمْ وَ أوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ، وَسَقانا بِكَأسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِي بْنِ أبي طالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ أسْأَلُ اللهَ أنْ يُرِيَنا فيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَ أنْ يَجْمَعَنا وِ إيّاكُمْ فى زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَ أنْ لا يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ إنَّهُ وِلِىٌّ قَديرٌ، أتَقَرَّبُ إلَى اللهِ بِحُبِّكُمْ وَالْبَراءة مِنْ أعْدائِكُمْ، وَالتَّسْليمِ إلَى اللهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِر وَلا مُسْتَكْبِر وَعَلى يَقين ما أتى بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راض، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهَكَ يا سَيِّدى اَللّهُمَّ وَرِضاكَ وَالدّارَ الآخِرَةَ، يا سكينة اشْفَعي لي فى الْجَنَّةِ فَإنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ، اَللّهُمَّ إنّي أسْاَلُكَ أنْ تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما أنَا فيهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ، اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ أجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً يا أرْحَمَ الرّاحِمينَ.💠
اللهم صل على محمد وآ ل محمد و عجل فرجه
بسم الله الرحمن الرحيم
یامهـــدے(؏ج)
🏴شهادت_حضرت_سکینه_س
🏴زندگینانه
🏴پنجم_ربیعالاول
(( عقیلة_القریش ))
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سَکینه، دختر امام حسین علیه السلام و مادرش رباب دختر امری ءالقیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده اند و لقب وی را سکینه نهاده اند که به معنی وقار و سکون است.
سکینه همسر عبدالله اکبر ، فرزند امام حسن و پسر عموی خود است که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید.
از زمان ولادت حضرت سکینه علیها السلام اطلاع دقیقی در دست نیست ، اما با توجه به فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» درمی یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است.(1)
آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال 117 هجری قمری در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت.(2)
شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
«من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»(3)
سکینه از چشمه زلال دانش و معرفت امام حسین علیه السلام جرعه ها نوشید و به درجه ای از ایمان و باور دینی رسید که امام در توصیفش می فرماید:
غالب (اوقات) بر سکینه چنین است که با تمام وجود محو جمال ازلی است . ایّامش غرق در عبادت و راز و نیاز با پروردگار سپری می گردد.(4)
این تعریف، بیانگر مقام برجسته دختر امام حسین علیه السلام در راستای یقین به پروردگار متعال و گسستن از مشغولیات و دلبستگی های دنیای فانی است.
سکینه ، گوهری مستور در صدف عفّت و حیا و آراسته به اخلاق محمّدی است.
وی شأنش بالاتر از مدح ستایشگران و مقامش والاتر از وصف دوستداران است؛ زیرا او در کنف حمایت بزرگانی چون پدر و برادر رشیدش امام زین العابدین و حضرت علی اکبر علیهم السلام قرار داشت و راه تعالی روح و مبارزه با نفس را از آنها فرا گرفته بود.
یکی از نویسندگان معاصر آورده است: «سکینه بانویی جلیل القدر، با نجابت و دارای مقام و منزلتی بلند است.»(5)
بانو بنت الشّاطی می گوید:
«به حق که خانم سکینه به سبب اصل و نسب عالی و شرافت و منزلت بالایش، صاحب عزّت بی پایان و آشکاری است. »(6)
مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر می گوید:
«حضرت سکینه دختر امام حسین علیه السلام را به خاطر جمال ظاهری و کمال باطنی و حسن خلق، ((عقیلة القریش)) گفته اند.»
منابع :
1 . حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص 262.
2 . همان، ص 263.
3 . محدّثات شیعه، دکتر غروی نایینی، ص 210.
4 . اسعاف الراغبین، در حاشیه نورالابصار، ص 202.
5 . اعلام النّساء، ج 2، ص 202.
6 . تراجم سیّدات بنت النّبوّه، ص 956.
فرهنگ كوثر - بهار 1384، شماره 61 - نگاهی به زندگی حضرت سکینه(سلام الله علیها)
#مصیبت_وداع
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
◾️ای دخترم! با اشکهایت قلبم را آتش مزن...
در نقلها آمده است:
... هنگامی که سیدالشهداء علیهالسلام آماده رفتن به میدان شدند و بر روی ذوالجناح قرار گرفتند،
فأقْبَلَتْ سکینَةُ و هِیَ صارِخَةٌ و کانَ یُحِبُّها حُبّاً شَدیداً فَضَمَّها إلیٰ صَدرِهِ و مَسَحَ دُموعَها بِکُمِّهِ
▪️در اینجا بود که حضرت سکینه سلاماللهعلیها جلو آمد و فریادی کشید.
سیدالشهداء علیهالسّلام او را بسیار دوست داشتند؛ پس او را به سینه اش چسباند و با آستینش اشکهایش را پاک کرد...
سپس به ایشان فرمود:
سَیَطولُ بَعدِی یا سکینَةُ فَاعْلَمی
مِنکِ الْبُکاءُ إذا الْحَمامُ دِهانِی
▪️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
لا تُحرِقی قَلبی بِدَمعِکَ حَسرَةً
ما دامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثمانِی
▪️تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
فإذا قُتِلتُ فأنتِ أولَیٰ بِالَّذی
تَأتینَهُ یا خَیرَةَ النِّسوانِ
▪️ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو سزاوارتری برای گریستن.
📚المناقب،ابن شهرآشوب، ج۴ ص۱۰۹
📚المنتخب ج۲ ص۴۵۰
📚الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۳۷
📚نفس المهموم ص۳۴۶
#اسارت
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
◾ وقتیکه حضرت سکینه از قافله جا میماند و زینب کبری «سلاماللّهعلیهما» با پای برهنه به دنبالش میرود...
⚡️فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» در نیمههای شب سَر دختر یتیم امام حسین علیهالسلام را به دامن میگیرد...
در نقلها آمده است:
شبی از شبهایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه عليها السّلام به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد.
🩸شتربان او وقتی که دید گریهاش تمامی ندارد، گفت:
اُسكُتي يا جارِيَة! فقد أذَّيتِني بِبُكائِكِ
▪️ای کنیزک! ساکت شو! مرا با گریهات آزار میدهی.
اما حضرت سکینه علیهاالسلام گریهاش تمام نشد بلکه چنان نالهای کشید که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود.
آن شتربان ملعون گفت:
ای دختر خارجی! ساکت شو دیگر!
حضرت سکینه عليها السّلام با شنیدن این جمله حالش دگرگون شد و با ناله گفت:
ای وای من! آه ای پدرم! تو را از روی ظلم و جور کشتند و حالا تو را خارجی هم میخوانند!؟
فَغَضَبَ اللَّعينُ مِن قَولِها، و أخَذَ بِيَدِها، و جَذَبَها و رَمَىٰ بِها عَلىٰ الْأرضِ فَلَمَّا سَقَطَتْ غُشِيَ عَلَيْها.
▪️آن شتربان دیگر به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه عليها السّلام بيهوش شد.
🩸وقتی که به هوش آمد، همه رفته بودند و اثری از قافله نبود. با پای برهنه در تاریکی شب راه افتاد. گاهی مینشست و گاهی بلند میشد و گاهی پدر و گاهی عمهاش را صدا میزد. ساعتی از شب را همینگونه سپری کرد و باز اثری از قافله ندید و بيهوش روی زمین افتاد.
🩸در همين ساعت بود که ديدند نیزهای که سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند.
خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت:
از علي بن الحسین علیهماالسلام سؤال کنید؛ آنان سراغ امام سجاد علیه السلام رفتند و قضیه را بازگو کردند.
🩸حضرت فرمودند:
بروید به عمه جانم زينب کبری عليهاالسلام بگویید دنبال بچه ها بگردد؛ شاید کودکی در دل شب گمشده باشد.
خبر به زینب کبری علیها السلام دادند و آن بانو تک تک اطفال را صدا زد اما تا اینکه صدا زد: دخترم! سکینه! کجایی؟ جوابی نشنید.
فَرَمَتْ زينبُ بِنَفسِها مِن عَلىٰ ظَهرِ النَّاقَةِ، و جَعَلَتْ تُنادِي: وا غُربَتاهُ! وا ضَيعَتاهُ! وا رِجالاهُ! وا حُسيناهُ، بُنَيَّة سكينةُ، في أيِّ أرضٍ طَرَحوكِ، و في أيِّ وادٍ ضَيَعوكِ!
▪️پس از همان بالای نافه، خودش را بر زمین انداخت و ناله سر میداد: وا غربتاه! وا ضيعتاه! وا رجالاه! وا حسيناه؛ دخترم سکینه! در کدام وادی و بیابان تو را انداخته و رها کرده اند.
فَرَجَعَتْ إلىٰ وَراءِ الْقافِلَةِ، و هِيَ تَعدو في الْبَراري حافِيَةً و الشَّوكُ تَدخُلُ في رِجلَيْها، و تَصرُخُ، و تُنادِي
▪️آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او میرفت و آن حضرت ناله سر میداد و سکینه خاتون را صدا میزد.
همین گونه در عقب قافله رفت تا اینکه یک سیاهی نمایان شد. زینب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و دیدند که یک خانمی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر حضرت سکینه سلاماللهعلیها را به دامن گرفته است و گریه میکند.
🩸زينب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و فرمودند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟ آن بانو ، رو به زينب کبری عليهاالسلام کردند و فرمودند:
بُنيَّةَ زينبُ! أنا اُمُّكِ فاطمةُ الزَّهراءِ أظَنَنتِ إنِّي أغفُلُ عَن أيتامِ وَلَدِي!
▪️دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟
📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶
#مصائب_شام
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
◾️مصیبتی لطیف و جانسوز از عطش حضرت سکینه سلاماللهعلیها در شهر شام...
درنقلی آمده است:
در شهر شام هنگامی که نگاه حضرت زینب سلاماللهعلیها به حضرت سکینه سلاماللهعلیها افتاد که از شدت تشنگی و حزن نزدیک بود که روحش از بدنش جداشود، به سمت زنان شامی رفت وفرمود: از شما کسی هست که این یتیم را سیراب کند؟همانا او از شدت عطش نزدیک است جان بدهد.
فَإذًا بإمرَأةٍ فی یَدِها کأسٌ مملوٌّ مِنَ الماءِ فَقالَتْ :
▪️ناگهان زنی آمد و در دستان خود کاسهای پر از آب آورد و گفت:
خُذ هذا فاسقیهِ لَعَلَّ اللهَ تعالی لایَیتمُ أولادیَ وأن لایَجعَلَهم أسیرًا ولاغریباً
▪️ بگیر این را و او را آب دِه؛ امید است که خداوند اولاد من را یتیم نکند وایشان را اسیر وغریب قرار ندهد.
🩸وقتی حضرت سکینه سلاماللهعلیها این صحنه را دید، خاطرات گذشته و عزت و جلالی را که داشت، به یاد آورد و چنان فریادی کشید که نزدیک بود زمین و زمان بهم بریزد تا اینکه زینب کبری سلاماللّهعلیها آمدند و او را تسلی خاطر دادند.
📚 بحرالمصائب،ج۸،ص۳۲
✍من از بیگانگان هرگز ننالم
که هرچه کرد با من آشنا کرد
عزیز قوم بودم روزگاری
اسیری با وقار من چهها کرد!
خدا لالش کند آن ساربان را...
میان خلق اسمم را صدا کرد
کنار نیزهی تو شمر آمد
اراذل را به دور ما رها کرد
زنی هم آمد و نشناخت من را
برایم سفرهی خیرات وا کرد...