eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🤞 بسم الله الرحمن الرحیم روضه حضرت احمدابن موسی(شاهچراغ) ..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) پسرموسی،گل شير خدا ،شاهه چراغ صحن تودارد شمیم کربلا ،شاهه چراغ درعزای توزنم برسینه وبر روی سر دیده گریانم از آن جنت سرا.،شاهه چراغ بس که رخ سوديم ما برمرقد ت ارباب عشق بوی مشک و عنبر آیدزان سرا،شاهه چراغ مرغ دل پرمیزندسویت شبانه تاسحر راه و.رسم بندگی آرم، به جا ،شاهه چراغ مهدی صاحب زمان امشب عزادارشماست نامه ی آزادی ده از،خطا ،شاهه چراغ از برای دوستانِ اهل بيتِ ،هستی امید میکنم در روضه ها،یادشما،شاهه چراغ وقت رفتن سينه ی ما بود اگر اندوهگين در دم مردن بیا،بالین ما ،شاهه چراغ بارالها کن نصيبِ دوستان ،طوف ضریح هم نجف.هم کربلا.هم سامرا،شاهه چراغ احمد بن موسی (ع) به اردوگاه خویش،در قریه کُشن،نزدیک یاران خویش بازگشت. در این نبرد، عده ای از امامزادگان و اصحاب احمد بن موسی(ع) زخمی و تعدادی نزدیک به سیصد نفر به شهادت رسیدند. روز دیگر، احمد بن موسی(ع)یاران خود را به پشت دروازه شهر شیراز منتقل کرد و همان جا خیمه زد. قتلغ خان که دریافت قادر به پیکار با احمد بن موسی(ع) نیست و با وجود عشق و فداکاری که در سپاه حضرت موج می زند، توان مقابله مردانه با آنها را ندارد، طرح نیرنگی را ریخت تا بلکه با این روش بر آن ها فایق آیند. بر اساس نیرنگ و توطئه طراحی شده،‌ جمعی از سپاهیان جنگ آزموده ی خود را با شیوه جنگ و گریز به صفوف یاران احمد بن موسی(ع) گسیل داشت و به آن ها دستور داد در اولین درگیری وانمود به عقب نشینی و شکست کنند و به سوی دروازه های شهر بازگردند. یاران و برادران حضرت شاهچراغ با این خدعه وارد شهر شدند، دشمن مکار، دروازه های شهر را بست و به یاران حضرت حمله ورشدند. در نتیجه توطئه دشمن بسیاری از یاران احمد بن موسی(ع)به شهادت رسیدند و عده ای نیز که از نیرنگ دشمن به سلامت گریخته بودند، ‌در اطراف پراکنده شدند.  حضرت احمد بن موسی(ع)نیز مورد تعقیب دشمن قرار گرفت و قتلغ خان با شمار زیادی از سپاهیان خود به آنها هجوم برد. احمد بن موسی(ع) شجاعانه در مقابل دشمن به تنهایی با لشکر انبوهی به نبرد پرداخت. دشمن چون دید از عهده او برنمی آید، ‌شکافی در جایگاه استراحت وی ایجاد کرد و از پشت بر سرش شمشیر زد؛ سپس خانه را بروی پیکر مطهر خراب کرد، و بدن ایشان در زیر توده های خاک، در محلی که هم اکنون مرقد و بارگاه اوست،‌ پنهان شد. روضه حضرت_شاهچراغ_س دوشنبه۹/بهمن مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه شاهچراغ...mp3
2.46M
صوت نوحه حضرت شاهچراغ❤️ بسم الله الرحمن الرحیم (نوحه حضرت شاهچراغ ع) (مجنون کرمانشاهی) غمت ای شاهه چراغ،غم به قلبم ریخته دل مهدی زین عزا،درعزایت سوخته۲ درعزای حضرت شاهه چراغ گریانم درشب ماتم او،تابه سحرنالانم ابن موسی،ابن موسی،حضرت شاهه چراغ۲ زین عزابرسرزنم،ناله هادارم به لب درعزای شاه دین،گشته دل پرتاب وتب شدشب دلواپسی،خاندان مرتضا جان دهم بهر غم و درد تو،ای شاه سخا ابن موسی،ابن موسی،حضرت شاهه چراغ۲ ای مرا صبر و قرار،بی قرارم دلفگار حضرت شاهه چراغ،برتوهستم بیقرار شاملم گشته ز تو لطف و عنایت تاابد گیرم ازتوحضرت شاهه چراغ،عمری مدد ابن موسی،ابن موسی،حضرت شاهه چراغ۲ بر لبم این زمزمه،آمده جان همه حضرت شاهه چراغ،یادگار فاطمه۲ زد عدو تیغ جفا را به سروبربدنت خانه آوارشده، بربدن وروی تنت ابن موسی،ابن موسی،حضرت شاهه چراغ۲ من ز خواهر خجلم،حل نگشته مشکلم میروم من ازجهان،ای تمام حاصلم۲ گر نبود خواهرم از رنج و محن می مردم عاقبت ضربت شمشیربلایا، خوردم ابن موسی،ابن موسی،حضرت شاهه چراغ۲ (مجنون کرمانشاهی) دوشنبه۹/بهمن 👆👆
بسم الله الرحمن الرحیم سلام؛ مناسبت۱۷ رجب .... بنابرنقلی ایام‌ شهادت و بزرگداشت حضرت احمدبن الامام موسی الکاظم علیهم السلام(حضرت شاهچراغ علیه السلام) مطالبی پیرامون ایشان تقدیمتان می شود/صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم مختصر شاهچراغ علیه السلام حضرت احمدبن الامام موسی کاظم علیهم السلام(شاهچراغ) فردی کریم النفس، جلیل القدر و پرهیزکار بود که پدرش او را دوست داشت و بر دیگر فرزندان مقدم می‌کرد. امام موسی کاظم علیه السلام مزرعه خویش را که به «‌یَسیره» معروف بود به او بخشید و گفته شده که حضرت شاهچراغ علیه السلام هزار بنده و غلام را آزاد کرد.و حتی درباره ایشان گفته اند هزار قرآن را با دست مبارکش نوشت بعد از شهادت امام کاظم عليه السلام برخی مردم با شناختی که از حضرت احمدبن الامام موسی کاظم علیه السلام داشتند برای بیعت با ایشان اقدام کردندایشان خطاب به مردم گفتند: ای مردم بدانید که پس ازشهادت پدرم علی بن موسی الرضا امام و خلیفه به حق و ولی خدا است و برمن ‌و برشما واجب است که از ایشان اطاعات و تبعیت نماییم و به بیان فضائل امام رضا علیه السلام پرداختند الارشادشیخ مفیدج۲ص۲۴۴ اعیان الشیعه ج۳ص۱۹۲ معارف و معاریف ج۱ص۷۹۵ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم هجرت،مجاهدت،شهادت شاهچراغ علیه السلام زمانی که امام رضا علیه السلام با ولایتعهدی تحمیلی ازسوی مأمون عباسی درطوس خراسان بودند، حضرت احمدبن الامام موسی الکاظم(شاهچراغ) علیه السلام به اتفاق حضرت سید محمدو حضرت سید علاءالدین حسین برادران گرامی خودوجمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان و‌محبین اهل بیت علیهم السلام،به قصد زیارت امام رضا علیه السلام ازحجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزارنفری از زنان و مردان تشکیل شده بودحاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که کاروان حضرت شاهچراغ علیه السلام به نزدیکی آنجا رسید پیغام داد که به امرخلیفه مامون عباسی، باید از همین جا باید برگردید.حضرت شاهچراغ علیه السلام فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیداربرادر بزرگوارمان امام رضا علیه السلام ». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. حضرت شاهچراغ علیه السلام برای امان ازگزندحکومت، به همراه برادرخود و عده ای دیگرمخفیانه به شیراز رهسپار شد.حضرت شاهچراغ علیه السلام در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه«سردزک» که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزید و درخانه این شخص مخفی گشت و شب و روز را به عبادت می گذرانید.«قتلغ خان حاکم وقت» که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیرنمودن سادات که از مناطق خود فرارنموده بودند قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از یک سال یافت و او و همراهانش را محاصره نمودند و نبردی بین آنها و مأموران حکومت در گرفت و حضرت شاهچراغ علیه السلام با شهامت و شجاعت هاشمی خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت. هنگامی که «قتلغ» دانست که از طریق ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد؛ از طریق خانه همسایه او و از طریق شکافی که در خانه همسایه بودواردخانه ای که حضرت شاهچراغ علیه السلام در آن پناه برده بود، شدند و ودرنبردی با شمشیری بر سرمطهرحضرت ضربه ای وارد کردند.وایشان را بشهادت رساندندو سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی ماندبا توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران مأمون عباسی بر علیه تشیع و اهل بیت علیهم السلام برخی از مردم که از مخالفین تشیع بودند، حرمت پیکر مطهرحضرت شاهچراغ علیه السلام را نگاه نداشتندوآن را درزیر آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند. 📚سایت تحقیقی از آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت احمدبن الامام موسی کاظم علیهم السلام پیکرمطهر بعداز چندقرن نامیده شدن به شاهچراغ..؟ا زن صالحه ای نزد عضدالدوله دیلمی سلطان فارس آمد و عرض کرد در حوالی منزل من تپه ای است که در روی آن نیمه شبهای چراغی روشن میشود که مانند مشعل پرنوری می درخشد و همینکه بمحل روشنائی میروم چیزی دیده نمی شود شاه از رجال و درباریان خود و بعضی از علماء و شیوخ شیراز دراین باب تحقیقاتی بعمل آورد و چیزی دستگیرش نشد و گفتند که چون گوینده پیر زن فقیری است شاید در نظر گرفته که بدین وسیله سو استفاده بنماید.شاه متقاعد نشد و فرمود که من از بیانات این زن بوی حقیقت میشنوم و تصمیم اتخاذ کرد که خود شخصا به این قضیه رسیدگی کند تا صحت و سقم مطلب را کشف نماید لذا شبانگاه به منزل آن پیرزن رفته و در آنجا استراحت می کند.عضدوالدوله مقارن نیمه شب بخواب رفت و آن زن صالحه متوجه روشن شدن چراغ گردید همینکه بطریق شبهای گذشته نور چراغ ظاهر شد ببالین شاه دوید و سه مرتبه عرض کرد: شاه ـ چراغ ـ شاه چراغ ـ شاه چراغ(یعنی ای شاه نورچراغ هویداشده) عضدوالدوله از خواب برخاست بمحل چراغ دوید و با کمال تعجب دید که روشنائی بکلی محو گردید و با ترک آن نقطه باز چراغ روشن گردید، هفت مرتبه روشن شدن چراغ و رفتن شاه بدان نقطه تکرار شد، تا اینکه مقارن طلوع صبح دیگر چراغی دیده نشد.پادشاه محل را علامت گذارده و روز بعد دستور داد که تپه را بشکافند تا از آن سر مکتوم پرده برداشته شود و در نتیجه سرداب عظیمی گردید که جسدی درروی تختی درداخل آن گذارده شده بود و هیچکس جرئت وارد شدن سرداب و بررسی امر را نداشت.شاه تحقیق امر را از شیخ عفیف الدین که مردی زاهد و عابد و ان عصر فارس بود درمیان گذاشت اتفاقا نامبرده آن شب را در عالم رؤیا دیده بودکه بزیارت حضرت امامزاده احمد بن الامام موسی کاظم علیهم السلام موفق شده است و لذا حتم کرد که سرداب کشف شده مرقد مطهر آن امامزاده است لذا وضوء گرفت و لباسهای پاکیزه پوشیدو وارد سرداب شد و از لوحی که در نزد جسد بود و انگشتر آن حضرت که بر روی آن حک شده بود:"العزه لله، احمد بن موسی” معلوم گردید که مشاهدات او در خواب از رؤیاهای صادقه بوده است .عضدوالدوله از این اتفاق فوق العاده، مسرور گردید و امرنمود که آن روز را تعطیل عمومی نموده،و برای این خاطر جشن عظیمی برپا نمود و تا سه روز نقاره خانه سلطنتی را نواختند و به اطلاع همگان برسانند که مزار و پیکرمطهر فرزند گرامی امام موسی کاظم علیهم السلام بعد قریب ۴۵۰ سال بلطف الهی سالم هویدا گشت و اولین بارگاه حضرت احمد بن الامام موسی کاظم علیهم السلام بدست این سلطان به رهنمائی شیخ عفیفت الدین برپا گردید و حرم این امامزاده به(شاه چراغ) مشهور گشت شیرازنامه ص۱۹۷ قیام سادات علوی صفحه۱۹۲ دانشنامه امام کاظم عليه السلام ص۶۴ تحقیقی از آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت شاهچراغ علیه السلام اسامی برخی ازنفرات بهمراه(محدوده سکونت وتاریخ شفا) که دراثرتوسل ؛واسطه قرارحضرت شاهچراغ حضرت احمدبن موسی الکاظم علیه السلام نزدخداوندمتعال شفای عاجل پیدا نموده اند به شرح ذیل می باشد .. زاده رزمنده دفاع مقدس آسیب نخاعی و حرکتی از کرمان خردادماه ۱۳۶۴ تقی زاده مشکل در تکلم و فلج در بخشی از بدن تیرماه ۱۳۶۵ پور قاسمی مشکل درتکلم و بهبودی از سیرجان خرداد ۱۳۶۶ خالدی سکته و فلج قسمت چپ بدن و خصوصا پا ازروستای علیا خفرک سفلی از توابع مرودشت اردیبهشت ۱۳۶۷ کارآمد مشکل در تکلم تیرماه ۱۳۶۸ تاج جمالی ابراهیم ابادرامجرد تشنج شهریور ۱۳۶۸ مجید قلندری از حومه دزفول فلج از ناحیه چپ بدن بهمن ۱۳۶۹ مرجان اسدپور اهل خرمشهر مادرزادی ناشنوا و مشکل درتکلم بهمن ۱۳۷۳ ایزدیان چهارده ساله که مدت شش ماه بینائی خود را به طور کامل از دستداده بود دختر خردسال الهام دهقان اهل گویم شیراز مبتلا به فلج اطفال رودبارانی فلج از ناحیه پا و‌کمر فروردین ۱۳۷۳ خسروی کارمند بهداری شازنداراک دیسک کمر و فلج از ناحیه پا اردیبهشت ۱۳۷۳ نوردی کاشان فلج از ناحیه پا آموزگار ناراحتی کلیه از دلوار بوشهر تندرو نابینا از شیراز خطبائی نابینا از استهبان آبان ۱۳۷۷ دختربچه باغده سرطانی درگردن‌از اهل تبریز(بنقل ازخادم حرم،نشریه آستان) منبع: سایت رسمی حرم آستان مقدس شاهچراغ حضرت احمد بن الامام موسی الکاظم علیه السلام: قسمت بایگانی اطلاعات شفایافتگان لازم بذکر است جهت بهره مندی ازمتن نوشته چگونگی بیمارشدن و توسل و شفای برخی اسامی نام برده درمتن بالا به سایت یاد شده رجوع نمایید
سلام علیکم: شما ببینده محترم متن نوشته از راه دور ساحت مقدس امامزادگان حضرت احمدبن الامام موسی الکاظم(حضرت شاهچراغ) علیه السلام.. و برادران گرامیشان امامزادگان سید محمدبن الامام موسی الکاظم وسید علاالدین حسین علیهم السلام از راه دور زیارت و خیرات و هدایای معنوی تقدیمشان بدارید.ودر معرفی ایشان و بقعه مطهرشان کوشا باشید... قربه الی الله جهت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات الله علیه نثار ارواح طیبه محمدوآل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و‌نابودی دشمنانشان ؛؛نثارامامزادگان بالاحض حضرت شاهچراغ وبرادران گرامیشان سیدمحمد وسیدعلاالدین حسین علیهم السلام‌... و شادی ارواح جمیع اموات از شیعیان و‌دوستداران اهل بیت علیهم السلام واموات اعضای گروه .. رفع گرفتاری ها،دفع بلا ها،وبرآورده شدن حوائج‌مشروع و تندرستی وعاقبت بخیری و‌خیر دنیاوآخرت درقبال جمیع شیعیان و‌دوستداران اهل بیت علیهم السلام...و جمیع نیت های خیر به برکات تلاوت اذکار.. سوره یاسین،۱۴صلوات، سوره حمد،۳مرتبه سوره توحید، ۷مرتبه سوره قدر، آیه الکرسی، مقداری صدقه، ..و..و.. هدیه و‌نثار کنید... اللهم عجل لولیک الفرج زیارات از راه دور همگی شما بزرگواران قبول حق ان شا الله.. نشر بدهید تا دیگران بهره مند و زیارت از راه دور داشته باشند
🔴 👈🏼👈🏼 در نقل‌های متقدّم اهل‌سنت نیز این حکایت آمده است: مأمون عباسی ملعون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده, مادر امین ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می‌نمود جوابی نمی‌شنید. در این بین متوجه شد که مادر أمین زیر زبان سخنانی می‌گوید ولی معنای آن را متوجه نمی‌شود. 🔻 مأمون گفت: مادر! مرا نفرین می‌کنی؟ گفت: نه. ولی مأمون همچنان اصرار ورزید تا بداند مادر أمین چه می‌گوید؟! تا این‌که زبیده چنین گفت: من به یاد می‌آورم مطلبی را که تمام مقدّرات تو در کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا علیه‌السلام توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است: 🔻 روزی با پدرت هارون، شطرنج‌بازی می‌کردیم، به‌شرط آن‌که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را برهنه و عریان بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواسته‌ی او را عملی کردم. پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم، فأمَرتُهُ أنْ يَذهَبَ إلى المَطبخ، فَيَطَأ أقبَحَ جاريةٍ وأوشَهَها خِلقَةً او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشت‌ترین و بَدبو‌ترین کنیز، همبستر را بدهی! 🔻 پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که: خراج یک‌سال مصر را به‌من می‌دهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم و کنیزی بدشکل‌تر و نجس‌تر از مادر تو «مراجل» پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفه‌ی تو منعقد شد. 🔻 حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود می‌گفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را لعنت کند؛ اگر من هم اصرار نمی‌کردم تو این ماجرا را برای من برملا نمی‌کردی! 📚 حیاة الحیوان، دمیری، ج۱، ص۱۱۵؛ نوادر الخلفاء، إتلیدی، ج۱ ص۲۳۵ ✍ و چه زیبا و دقیق، رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: 📋 یَا عَلِیُّ! لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا ثَلَاثَةٌ وَلَدُ زِنًا وَمُنَافِقٌ وَمَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ وَهِیَ حَائِضٌ. یاعلی! با شما اهلبیت، دشمنی نمی‌ورزد مگر سه نفر: ولد زنا، منافق و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده.
روضه شاهچراغ....mp3
4.08M
ونوحه شهادت شاهچراغ آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی) دوشنبه۹/بهمن سیفی زاده 👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 روضه عزای حضرت_شاهچراغ_س .آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی) به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند امشب سرای کل زمان درعزای توست زیرا که جمع سینه‌زنان درعزای توست شاهه چراغ ،حضرت باران،به سوگ توست اینجانگر،که پیر و جوان درعزای توست صحن تو سیل اشک عزادار،آمده هر ابر با تمام توان درعزای توست تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ببین، شبیه زنان درعزای توست با یاد آن نماز جماعت به کارزار گلدسته‌ها شبی به اذان درعزای توست در ماتم تو ناله ی مهدی، عجیب نیست آن صاحب زمین وزمان درعزای توست حضرت شاهچراغ علیه السلام با شهامت و شجاعت هاشمی خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت. هنگامی که «قتلغ» دانست که از طریق ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد؛ از طریق خانه همسایه او و از طریق شکافی که در خانه همسایه بودواردخانه ای که حضرت شاهچراغ علیه السلام در آن پناه برده بود، شدند و ودرنبردی با شمشیری بر سرمطهرحضرت ضربه ای وارد کردند.وایشان را بشهادت رساندندو سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی ماندبا توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران مأمون عباسی بر علیه تشیع و اهل بیت علیهم السلام برخی از مردم که از مخالفین تشیع بودند، حرمت پیکر مطهرحضرت شاهچراغ علیه السلام را نگاه نداشتندوآن را درزیر آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند. شهادت شاهچراغ آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی) دوشنبه۹/بهمن سیفی زاده 👆👆 ✍ (مجنون کرمانشاهی)
شجرنامه مأمون عباسی،معاویه.mp3
6.51M
مطاعن مأمون عباسی،معاویه(لع) آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی) دوشنبه۹/بهمن سیفی زاده 👇👇
مأمون عباسی _جنایت معاویه هرکس که بگوید که ضرر است او را نه و نه ز خبر است فرزند علی اگر تبری نکند فرزند نیست زِ نسل است بسم‌الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ‌لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ.... _سالروزمرگ معاویه (لعنت الله علیه) شب به درک رفتن معاویه بن ابی سفیان لعنة الله علیه معاویه ملعون هفتاد و پنج هزار منبر برای لعن امیرالمومنین بنا گذاشت! شصت و یک سال امیرالمومنین را لعن گفتند. اگر یک نفر به شما هتکی بکند تا روز مرگتان از او میگذرید؟ میخواهید از حق علی بگذرید؟ علی را مصالحه میکنید؟ مرحوم علامه امینی صاحب الغدير 🔴 👈🏼👈🏼 در نقل‌های متقدّم اهل‌سنت نیز این حکایت آمده است: مأمون عباسی ملعون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده, مادر امین ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می‌نمود جوابی نمی‌شنید. در این بین متوجه شد که مادر أمین زیر زبان سخنانی می‌گوید ولی معنای آن را متوجه نمی‌شود. 🔻 مأمون گفت: مادر! مرا نفرین می‌کنی؟ گفت: نه. ولی مأمون همچنان اصرار ورزید تا بداند مادر أمین چه می‌گوید؟! تا این‌که زبیده چنین گفت: من به یاد می‌آورم مطلبی را که تمام مقدّرات تو در کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا علیه‌السلام توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است: 🔻 روزی با پدرت هارون، شطرنج‌بازی می‌کردیم، به‌شرط آن‌که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را برهنه و عریان بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواسته‌ی او را عملی کردم. پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم، فأمَرتُهُ أنْ يَذهَبَ إلى المَطبخ، فَيَطَأ أقبَحَ جاريةٍ وأوشَهَها خِلقَةً او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشت‌ترین و بَدبو‌ترین کنیز، همبستر را بدهی! 🔻 پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که: خراج یک‌سال مصر را به‌من می‌دهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم و کنیزی بدشکل‌تر و نجس‌تر از مادر تو «مراجل» پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفه‌ی تو منعقد شد. 🔻 حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود می‌گفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را لعنت کند؛ اگر من هم اصرار نمی‌کردم تو این ماجرا را برای من برملا نمی‌کردی! 📚 حیاة الحیوان، دمیری، ج۱، ص۱۱۵؛ نوادر الخلفاء، إتلیدی، ج۱ ص۲۳۵ ✍ و چه زیبا و دقیق، رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: 📋 یَا عَلِیُّ! لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا ثَلَاثَةٌ وَلَدُ زِنًا وَمُنَافِقٌ وَمَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ وَهِیَ حَائِضٌ. یاعلی! با شما اهلبیت، دشمنی نمی‌ورزد مگر سه نفر: ولد زنا، منافق و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده. حدیثی از دو لب مصطفی مراست به یاد به آب زر بنویسم اگر رواست، رواست تو گویی آنکه دو گوشم بوَد به گفتۀ او كه گفت: خصمِ علی نسلِ حیض یا که زناست خدا گواست پیِ دشمن علی نروم حلال‌زاده رهش از حرام‌زاده جداست ز محکمات الهی لطیفه ساخته‌اند ببین چه بتکده‌ای در سقیفه ساخته‌اند وسخنرانان
نوحه شاهچراغ......mp3
1.71M
نوحه شهادت شاهچراغ بسم الله الرحمن الرحیم حضرت_شاهچراغ_س ..حاج آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی) امشب سرای کل زمان درعزای توست زیرا که جمع سینه‌زنان درعزای توست شاهه چراغ ،حضرت باران،به سوگ توست اینجانگر،که پیر و جوان درعزای توست صحن تو سیل اشک عزادار،آمده هر ابر با تمام توان درعزای توست تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ببین، شبیه زنان درعزای توست با یاد آن نماز جماعت به کارزار گلدسته‌ها شبی به اذان درعزای توست در ماتم تو ناله ی مهدی، عجیب نیست آن صاحب زمین وزمان درعزای توست آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی) دوشنبه۹/بهمن سیفی زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
# کردی_اشعار گرده خوم، یه کوله واری له گناه هآورده مه له امام هشتمین امشوپناه هاورده مه چون که زانم که جلا بخشیده تو له گیان و دل م دله سنگ و سر و رویی سیاه هاورده مه م گدای خسته و درمانده و خار و بدم م و حالات گدایی روی له شاه هاورده مه خسته و شرمنده بیمه م له،ای بار گناه گرده خوم و حال خوم صد حیف و آه هاورده مه قطعه ای دیره بهشت، لی بارگاه معنوی رو ی له سمت قرص نورانی ماه هاورده مه دست خالی هاتمه ، ای شاه خوب و مهربان گرده خوم پرونده ای پر اشتباه هاورده مه *** امشو،له حرم خانه ،م مهمان تو بیمه 🌹مهمان تونو ،سُفره ی احسان تو بیمه 🌹 عمره ، م وه سرچیو،نمنیه سروسامان 🌹عمریگه رضا،بی ‏سروسامان تو بیمه 🌹مهره توکس م،له دلم کفتیه امشو 🌹بینه که، م آهوی بیابان تو بیمه 🌹طوفان عجیبی گه؛غمِ عاشقیِ تو 🌹چی موج اسیرتوو طوفان تو بیمه 🌹ای گنبدتوعشق،منِ خسته وبیکس 🌹چی کفتر پربسته له، اِیوان تو بیمه 🌹یه پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاس  🌹آقا،م له زُوّار خراسانِ تو بیمه مداح حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)