فضائل الکوثر_مولف آرمین غلامی.docx
حجم:
24.5K
#معرفی_کتاب
📚 فضائل الکوثر(pdf)
🏴 (کرامات حضرت زهرا)عليها السّلام
✍ تالیف✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
اسرارحضرت زهرا(س)_آرمین غلامی.docx
حجم:
657.7K
#معرفی_کتاب
#شهادت محسن و واقعه درودیوار
📚 اسرارحضرت زهرا(س)pdf
🏴 (زندگینامه حضرت زهرا)عليها السّلام
✍ تالیف✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
عمرلگد زد وبر سینه مانده، میخ در
خدا کمک کند این روضه خوانده، میخ در
میان آن درو دیوار، محسنت میسوخت
ببین که بردر این خانه مانده میخ در
خدا چقدر بزرگ است جرم این ملعون
که باره شیشه زهراشکانده، میخ در
ببین که فاطمه این سو گرفته مولا را
بگو چهل نفر آن سو، کشانده، میخ در
خدا تکان ندهد روزگار صبره علی
غبار چادر مادر تکانده، میخ در
کبوتری که فتاده میان آتش و دود
به لانه با پر زخمی کشانده، میخ در
ببین که موی سیاه غزل سپید شده
برای فاطمه، این روضه خوانده، میخ در
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
_______________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
اشعارکردی
زویتر ایکاش م بمرم ، له خم اما چه بکم
م نمه، گرده تنِ تو منه تنیا چه بکم
حاجتم بی م نَگیِرَم وه کنارِ بابا
خواهشم تا م نَگِریَم وه تو گیانا چه بکم
گیره سخته له علی تو ولی گیره بکم
ژیره لب زمزمه گم بیه ، م زهرا چه بکم
وه سرِ شو که دیه، شانه له مویم وه لبت...
خوین وه جایِ نَفَست هاتیه گیانا چه بکم
پشت سرخوین چکیده ن، له سره ای، شویه تنت
وتمه پشت سرای وای که بابا چه بکم
دیمه او روژه چه هاتیه ،گلگم وه سرت
م نمه فاطمه، لو همهمه تنیا چه بکم
در و دیوار وه یک خوارد و تو زهراکفتی
م شنفتم نَفَست بی، که خدایا چه بکم
م وه دنبالِ تو و فکرِ عدو کُشتنِ تو
کَس نیوشه که له ژیر،ِ ای دس وپا،چه بکم
پلکِ سرخِ تو گل م ،وه چه وا نیه گلم
بوشه م وه دلِ دلتنگِ تماشا چه بکم
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
❣﷽❣
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
-اشعارکردی
م پرم، وه خم واندوه و له غم ، ای بانو
پیکرت بی یسه پیچیده وه هم، ای بانو
رده ضرب تازیان، برده تابت زهرا
تار دیمه، م تنت ای محترم ای بانو
وقت غسلت هاتیه..دستم له گیسوت رسی
تاره گیست له چه رو، بی یسه کم ، ای بانو
پوستی له استخوانت منیه، آو بیه
تودعا!که زویتر ، وه تو رسم ای بانو
سینه گم تنگ ونفس تنگ و دو چاوم لاله گون
دیده وا که زنده که ، تو م وه دم ای بانو
جای سالم نیه له بینه تنت صدیقه
جو بنفشه بی سرت تا وه قدم ای بانو
خوینِ پهلوی تو وه آوه روان مخلوطه
م گریبان پاره کم یا بدرم، ای بانو
لیله ی قدر علی مخفی له ژیره خاکی
تا که بوشه :شیعه گد « ای بی حرم ای بانو
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
❣﷽❣
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
-اشعارکردی
هر له زخم دوریت مرهم و درمانی نی
بی دلیل ساحل دل، ای همه طوفانی نی
هرچه گردیم ،له ای خاک نیه کس همدرد
چاوه کس له خم هجران تو بارانی نی
بین هردل تا به ابد جای تونه یازهرا
چو فراموشی ای داخ وه آسانی نی
سر منحوس عمر ارزشه کمتر، وه سگه
ارزشش بیشتر ه، ثم ستورانی نی
شور خونخواهی م، تلخ بکه کام عدو
انتقامم له عمر، نقطه پایانی نی
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
بین درمغنعه ی روی سرت میسوزد
بین آتش همه ی بال وپرت میسوزد
شده ای حامی حیدر وسط این همه مرد
بین در،چادروروی ومعجرت میسوزد
فاطمه در قفسی سوخت میان آتش
پیش چشمان علی، بال و پرت میسوزد
نیمه شب ،گریه مکن...بانوی کاشانه ی من
دست و بازوی تو با چشم ترت میسوزد
ای خانهی ناروشن ِ من! زهرارفت
آه ِ زهرا شده آوار و درت میسوزد
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
دگرازماندنم ای شیرخدا خسته شدم
دگراززندگی وسیل بلاخسته شدم
یا رب از گوشه این خانه دگرخواهم رفت
چونکه از این همه بیداد و جفا خسته شدم
منه، زهرا ز خدایم طلب مرگ کنم
اجلا بر سر من زود بیا خسته شدم
پهلووسینه ی من ازدر و دیوارشکست
من از این در به دری ها به خدا خسته شدم
من براین هق هق وبراشک شب عادت کردم
ولی از دوری محسن بخدا خسته شدم
دل من خون شده از مردم این شهر،خدا
چونکه افتاده ام از شور و نوا خسته شدم
سهم زهرای توشد، سیلی و شلاق و کتک
دگراز سفره و این آب و غذا خسته شدم
ناسزا گفت مرا دروسط کوچه کسی
دگرازقنفذ بی شرم و حیا خسته شدم
ساعد دست مرا دروسط کوچه شکست
من زدیدار مغیره،به خدا خسته شدم
بسکه دنبال علی رفتم خوردم به زمین
بسکه خوردم کتک ازمغیره ها خسته شدم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
دیده ام آتش دیوارودری راکه مپرس
دیده ام سوختن بال وپری راکه مپرس
چه بگویم وسط کوچه گلم رفت زدست
با خود آورده ز کوچه خبري را كه مپرس
وارد کوچه كه شد،فاطمه ازغصه خمید
ديد م از فاطمه ام چشم تري را كه مپرس
دست زهرای مرا دروسط کوچه شکست
ديده پرپر زدن بال و پري را كه مپرس
چه نياز است به لشکر،زره ام فاطمه است
دادم از دست دگر،گل پسري را كه مپرس
قنفذاز راه رسید وبدنت گشت کبود
بود بر پيكر خونين اثري را كه مپرس
بشکند دست مغیره،که دلم رابشکست
دادم ازدست به کوچه، قمري را كه مپرس
ازچه اينقدر پر از دلهره ای،فاطمه جان
پيش رو بوده تورایک سفري را كه مپرس
-گرمی خانه ی من،کوچ مکن ازبره من
کو نشان داده به عالم هنري را كه مپرس
زچه(مجنون)نشوم خوب ازاین حالت خود
دیده ام سوختن بال وپري را كه مپرس
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم..:
بدنت سوخت تنت راوسط در دیدم
جای ضرب لگدومشت به پیکر دیدم
چکنم نیست کسی تاکه کنم درده دلی
رفتی وبی تو غم و غصه مکرر دیدم
شده بیتاب دگرازغم گلهابلبل
یاس گلخانه تورا خسته و پرپر دیدم
ماجرای توواین کوچه ی مرا آزرده
تنگی کوچه وشلاق به همسر دیدم
دیدگانم وسط کوچه تورا می نگریست
کی رود زخاطرم،آنچه که آخر دیدم
دیده ام دیده هرآنچه که نبایدمی دید
وسط کوچه خودم رابین لشکر دیدم
دیده ام فاطمه را دروسط کوچه زدند
من خودم رفتن اومیان لشکر دیدم
وای من سختی کوچه، همین بس باشد
قتل صبر همسر و محسن پرپر دیدم
فاطمه بودغمم را همه بر عهده گرفت
لیک حالاپی اوغرق نواگردیدم
آنقد زد وسط کوچه که زهرا افتاد
تنِ بیهوش درآن کوچه ی مضطر دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم زهر
چادر سوخته وپاره ی همسردیدم
بین دربود که ناموس خدا خورد زمین
خنده و هلهله در دیار کافر دیدم
سخت تر از همه چشمم به مغیره افتاد
زینبم را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده حیدر به طناب است ولی
درپی یاری خود به کوچه همسر دیدم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#مصیبت_کوچه
روی خاک وروی خاشاک تنت افتاده
به زیرمشت ولگدها بدنت افتاده
قنفذ ازیک طرف ومغیره ازسوی دگر
میزدندت در آن کوچه،تنت افتاده
ضرب پا ولگد وسیلی و دشنام زدن
بین آن کوچه پره، پر زدنت افتاده
گوکه این معرکهها دروسط کوچه ز چیست
چند دکمه از آن پیروهنت افتاده
لشکرکفر به امید زدن آمده بود
زیره شلاق، عقیق یمنت افتاده
پهلویت فاطمه بشکست ازآن ضربه ی در
وسط شعله ی آتش بدنت افتاده
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
وای من این دم آخر گره بر کار نشست
برروی سینه ی توتیزی مسمار نشست
بین در میخ به پیراهنِ تو گیر نمود
گل بی خار به گلبرگِ شما خار نشست
فاطمه پشتِ در این خانه شلوغ است مرو
بی هوا صورتِ تو بر در و دیوار نشست
فاطمه دور و بر خانه شلوغ است مرو
چشم ناپاک براین خانه دوصدبارنشست
سوختی دروسط شعله ی آتش دم در
عاقبت دودبراین خانه و دیوار نشست
دم این خانه در این فاصله بلوا شده است
گوشوارت وسط معرکه پیدا شده است …
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی