این ساعات پایانی ماه شعبان، یادداشت اعضای #قسم_به_قلم را برای یک فراز از مناجات شعبانیه بخوانید.
این نوشتهها را در کانال قسم به بخوانید.
🔻قسم به قلم، اینجا یاد میگیرید همانطور که حرف میزنید بنویسید.
https://eitaa.com/qasambeqalam
#یادداشت
❗️تهران آبروداری میکند!
🔹دیشب برای اینکه به جلسهی امروز در یکی از شهرهای اطراف تهران برسم باید بنزین میزدم.
با خانواده که زدیم بیرون پدافند قهرمان شروع به کار کرد؛ درست بالای سرمان؛ حس نوی بود که همگی داشتیم باهم تجربه میکردیم.
🔹نزدیک شوش، وانتی زردآلو را ۸۰ تومان میفروخت؛ عجب زردآلویی! حیف فرصت نبود!
حالا حضور بسیجیان در همه جا نویدبخش است و غرورآفرین.
🔹نزدیک شهرری در صف آرام یکی از پمپ بنزینها ایستادم. وقتی به جایگاه رسیدم حضور آرامبخش و نظمدهندهی دو نفر از عزیزان نیروی انتظامی کاملاً مشهود بود.
🔹شام نخورده بودیم؛ فلافلیهای شهرری معرکه است؛ حتی از فلافلیهای قم و آبادان هم بهتر است! رفتم اما فلافلیها غلغله بود. دو تای اول تمام کرده بودند! رفتم فلافلی سید؛ ساندویچ ۵ قرصی را ۸۰ تومان حساب کرد. چقدر اما خوشمزه بود. داخل ماشین، خوردنمان هم خاطره شد!
🔹در یکی از خیابانهای منتهی به حرم حضرت عبدالعظیم، شاید ۳۰ خانواده با چای و قلیان وسط میدان داشتند سیاحت میکردند و هرازگاهی نگاهی به آسمان هم میانداختند؛ مثل یمنیها و لبنانیها و فلسطینیها! لبهی همان میدان یکیشان داشت جوجه باد میزد؛ چقدر هم محکم و جدی!
🔹مقداری آن طرفتر حدود ۴۰ نفر از بچه بسیجیهای مشتی در حال گشت و بازرسی بودند. آدرس را از یکیشان پرسیدم؛ درست مثل همان بسیجیهای دههی شصت، محترم و باحیا آدرس داد و برگشت. زینب بعد از اینکه راه افتادیم باذوق گفت: کلت کمریش رو دیدین؟! همهشان مسلح بودند؛ هم به دعا هم به تفنگ.
👈 این روزها و شبهای تهران بسیار دیدنی است؛ پر از مهرورزی و نوعدوستی و حماسه و شجاعت.
این شهر پايتخت «حرم جمهوری اسلامی» است؛ تهران با قامتی افراشته همچون دماوند، ایستاده آبروداری میکند.
✍️ عباس بابایی
🔻 مکتب اسلامی | آخرین اخبار مقاومت را با ما دنبال کنید:
@maktab_eslami
#یادداشت
دیروز که از خیابون سینما رد میشدم چشمم افتاد به صف طولانی نونوایی. برعکس همیشه که با دیدن این صفها دلم میگرفت و با خودم میگفتم "بازم باید کلی معطل شم برای چند تا نون" یه حس شیرینِ استقلال و عزت توی دلم ریشه دَوونده بود. با تمام وجود به مکتب اسلامی افتخار کردم؛ به برنامههای تزکیهای و عملیاتیای که توش یاد میگیریم. انگار همین برنامهها، یه جورایی بروزترین و کارآمدترین نقشهی راه زندگی توی دنیای پرهیاهوی امروزه.
یادمه یه زمانی بعضیا با طعنه میگفتن "شماها که هنوز خودتون نون میپزید، خیلی عقبموندهاید!" ولی امروز همون آدما نه تنها دیگه اون حرفها رو نمیزنن، بلکه به ما سفارش نون میدن و تازه، ارزش کارمون رو هم فهمیدن. انگار دارن با زبون بیزبونی میگن "دستتون درد نکنه، چه خوب که قدر این کار رو دونستید این سنت قشنگ رو احیا کردید."
امروز صبح یه اتفاق قشنگ افتاد؛ توی این شرایط جنگ و با وجود صفهای طولانی نونوایی، برای اولین بار من و دخترم دوتایی دست به کار شدیم و برای خودمون نون پختیم. لذت نون پختن و عطر خوشش یه طرف، لذت این با هم بودنِ مادر دختری یه طرف دیگه
همین با هم بودنمون، همین خندههامون، باعث شد نونهای خیلی قشنگی درست کنیم؛ نونهایی که انگار با عشق و امید ورز داده شده بودن. عطر نون و صدای خندههامون، کل حیاط خونه مکتب رو پر کرده بود و یه حس خوشبختی رو، درست تو دل این روزهای سخت به قلبهامون تزریق میکرد.
✍ سرکار خانم عنبری (خانوادهٔ مکتب اسلامی #سبزوار)
🔻شما هم میتونید یادداشت های خودتون رو برای ما بفرستید تا منتشر کنیم:
@darbast313
@maktab_eslami
هدایت شده از بارنامه | محمد دارینی
🔰 حملۀ اسرائیل چه ربطی به واتساپ و اینستاگرام داره؟!
👈 اولش می خواستم از جاسوس بودن واتساپ و اینستاگرام بنویسم ولی با خودم فکر کردم مگر کسی هست که در این مسئله شک و تردید داشته باشد؟
❗️یکی از اصول نوشتن مخاطب شناسی است. یعنی اول باید به این فکر کنی که این مطلب را چه کسی میخواهد بخواند؟ آیا این یادداشت دردی از او دوا خواهد کرد؟
طبق همین اصل مهم داشتم روی سوال مخاطبم فکر میکردم و با خودم بازگو می کردم که مگر می شود کسانی باشند که هنوز این مسئله برایشان جا نیفتاده باشد؟ یا لااقل احتمال جاسوسی برایشان مطرح نباشد؟
🔹وقتی در این مسائل فکر میکنم و می نویسم همیشه دو وجه مهم برایم تصور می شود. یکی استفاده کردن از این ابزارهای جاسوسی در شرایط جنگی و وسط میدان مبارزۀ با دشمن. و وجه دوم استفاده کردن در زمان امنیت و دوری از جنگ.
👈 وجه اول که تکلیفش مشخص است. زمانی که یک کشور به وسعت ایران اسلامی به جنگی تمام عیار مشغول است، حتی یک فعالیت اندک و ظاهراً جزئی نیز گسترهای جهانی پیدا می کند. بگذارید از زاویۀ دشمن نگاه کنیم. خودتان را بگذارید جای اسرائیل و آمریکا که بیش از 40 سال است به دنبال فرصتی برای سرنگونی پرچم مقدس جمهوری اسلامی هستند. بعد از این مدت طولانی حالا جرئت و جسارت یا بهتر است بگویم حماقت این را پیدا کرده اند که به ایران حملۀ نظامی کنند. عظمت و قدرت نظامی ایران هم برای آن ها کاملا معلوم و ملموس است و چیزی نیست که از آن بی خبر باشند. در چنین وضعیتی قواعد جنگ اقتضا می کند تا تمام قوا و تسلیحات شان را به کار بگیرند برای ضربه زدن و پیدا کردن راه نفوذ. پس قطعا از اندک اطلاعاتی که واتساپ و اینستاگرام من به آن ها می دهد به راحتی نمی گذرند. این اطلاعات را به خوبی تحلیل می کنند و در موقعیت مناسب بر اساس آن نقشه می کشند. پس در چنین وضعیتی گفتن این جمله که «مگر گوشی من چه اطلاعات مهمی دارد» سهل انگاری و دست کم گرفتن دشمن است.
👈 اما وجه دوم مسئلۀ دیگری است. مسئله از جای دیگری آب می خورد. اگر این تصور در ذهن مان می آید که استفاده کردن از واتساپ و اینستاگرام در زمان هایی که درگیر جنگ نیستیم اشکالی ندارد، دچار یک خطای راهبردی مهم هستید.
مگر زمانی هم وجود دارد که ما درگیر جنگ با دشمن نباشیم؟!
❌ جنگی که این روزها درگیرش هستیم به واسطۀ ملموس بودنش بسیاری از ذهن ها را به خود درگیر کرده است اما واقعیت آن است که سال هاست ایران و ایرانی درگیر جنگی تمام عیار در حوزۀ سایبری است ولی به خاطر ملموس نبودنش کسی به آن توجهی نمی کند.
➖ ادامه دارد...
#جنگ_سایبری
#واتساپ
#اینستاگرام
#اسرائیل
🔻 بارنامه | یادداشت های محمد دارینی
@baarname
📝 روز هفدهم، روز «خذها بقوة»
👇 یادداشت اعضای دورۀ حفظ قرآن و مقاومت
📆 17 تیرماه 1404 / روز هفدهم دوره
▪️12 محرم الحرام
حاج آقای اسماعیلزاده جملهای را به نقل از ام احمد (مسئول معلمان دوره) گفتند:
«شما بعد از 17 روز از دوره، توی مرحلهای هستید که باید قرآن رو «خذها بقوه» داشته باشین، یکی از مصادیق «خذها بقوه»، مباحثه است که باعث تثبیت و قوت شما میشه.»
با قدمهای مشتاق، خودم را به حلقۀ آنسه زینب (استاد زینب) رساندم، بعد از احوالپرسی گرم استاد زینب، مشغول حفظ شدیم.
ام محمد نه تنها برای ما معلم بلکه به معنای حقیقی کلمه، برای یک یک مان مادر است نه تنها او بلکه باقی معلمهای سوری هم برایمان مادری میکنند.
✔️ متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://rahetamaddon.ir/1404/04/19/7704
🔻 نهضت مردمی مکتب اسلامی
@maktab_eslami
هدایت شده از پاورقی ها
خاطرات سفری عجیب به اروپا
تیرماه 1403 من به اروپا سفر کردم، سفری بسیار عجیب برای شرکت در یک راهپیمایی عجیب سه روزه به طول 120 کیلومتر در دل جنگل. میتوانید با مطالعۀ یادداشت سفرم، شما هم در سالگرد این پیادهروی راهی بوسنی و هرزگوین شوید.
بخش اول: یش از سفرم
⭕️ چهلم شهید رئیسی و سفر به بوسنی
▪️سفر من به اروپا!
▫️اولین جا و اولین بار
▪️اینترنت آخرین رسانه نه اولین!
▫️آفتابۀ مسافرتی!
▪️هلوکاست لعنتی
▫️چطور شد که تصمیم به سفر اروپا گرفتم؟
▪️برای گریه آماده باش
▫️اهمیت مارشمیرا و بوسنی
▪️مستند | برشی از یک مستند خوب در مورد سفر به بوسنی
▫️دوش مختلط
▪️چه کسانی به بوسنی سفر کردهاند؟
▫️25 روز به سفر
▪️پایان جنگ بوسنی چطور رقم خورد؟ اطلاعاتی در مورد صلح دیتون، سوغات آمریکایی
📽 سرود زیبای سه زبانه برای بوسنی و شهدای آن
▫️مستند کوتاه و مفیدی در مورد جنگ بوسنی
🎥 شجاعت آیت الله جنتی بهروایت شهید آوینی
▫️ روایتهایی تکاندهنده از قربانیان تجاوز در جنگ بوسنی
▪️مهمترین بخش سفر
▫️تشییع پیکر شهدا آنهم در اروپا؟!!
▪️فقط به خاطر نجات ۱۴ نظامی سازمان ملل چنین خیانت و قتلعامی رخ داد.
▫️خالکوبی "حسبی الله"
▪️عظمت جمهوری اسلامی ایران
🎥 بهشت خیالی در کرانه هیچستان
♨️ دومین نسلکشی در کل تاریخ بشریت در قلب اروپای به ظاهر متمدن
▫️مطالعۀ پروندۀ بوسنی به عبادت آدمها کمک میکند؟!
▪️هنوز صدای فریاد زنانی که دست و پایشان با اره قطع میشد را میشنوم
▫️نقش اسرائیل و آمریکا در جنایت علیه مسلمانان بوسنی
▪️امام خمینی رحمة الله علیه در بوسنی
♨️ کار رسانههای ما ایجاد غفلت و سرگرمی بیشتر است
▫️بوسنی کجای دنیاست؟
▪️جنگ و بازگشت به هویت دینی
▫️پشت پردۀ جنگ بوسنی
♨️ هم پزشکیان رییس جمهور شود هم جلیلی و قالیباف!
▪️رأی از دور!
ادامه دارد
پاورقیها | حمید اسماعیلزاده
@pavaraqiha
هدایت شده از پاورقی ها
خاطرات سفری عجیب به اروپا
تیرماه 1403 من به اروپا سفر کردم، سفری بسیار عجیب برای شرکت در یک راهپیمایی عجیب سه روزه به طول 120 کیلومتر در دل جنگل. میتوانید با مطالعۀ یادداشت سفرم، شما هم در سالگرد این پیادهروی راهی بوسنی و هرزگوین شوید.
بخش دوم: شروع سفر
▪️مهر خروج از کشور
▫️رسیدیم به ترکیه
▪️دور دوم انتخابات در سارایوو
▫️اولین روز در بوسنی و سر زدن از قبرستان یهودیها!
▪️رسیدم به بهشتی در بوسنی
▫️یادمان شهید حیدری در بوسنی
▪️موکب اربعین در اروپا
▫️مسئول تفحص شهدای اروپایی
▪️گورهای دستهجمعی
▫️زمین چیزی را داخل خودش نگه نمیدارد
▪️آمار شهدایی که هر سال تحفص و دفن شدهاند
▫️سوغاتی بوسنی
▪️تکیه بلاگای، نام امیرالمومنین در بوسنی
▫️روز پنجم سفر
▪️رسیدیم موستار
▫️پرچم فلسطین بر فراز پل تاریخی موستار و بازتاب گستردۀ رسانهای آن
▪️ذوالفقار در بوسنی
▫️بازارهای سنتی بوسنی و فروش پرچم فلسطین
▪️هتل هالیدی، محل استقرار
▫️نرمین بیا
▪️خیابان شهید رسول حیدری در ویسوکو
▫️رفتن به سمت پیادهروی سه روزه
▪️ورود کاروان امام حسین علیهالسلام به کربلا و ماجرای تلخ سربرنیتسا
▫️موکبداری دختر اروپایی
▪️موکبهای اروپایی!
▫️مهر کربلا در بوسنی و هرزگوین
▪️شعار کاروان ما، دیروز سربرنیتسا و امروز غزه
▫️وضعیت مسلمانان بوسنی
▪️سه دختر نوجوان عاشق فلسطین
▫️مهمان اسلام شدیم
▪️جذابیت صدای اذان
▫️شهیدی یک ماهه به اسم فاطیما
▪️50 تابوت و 51 شهید!
▫️طی 5 سال، فقط 6 استخوان شهید پیدا شده و هنوز ماجرا ادامه دارد
▪️تفاوت خوشحالی مادر شهید با باقی مادرها
▫️روز سوم پیادهروی: جاده هموارم آرزوست
▪️توزیع پرچم فلسطین
▫️راهپیمایی با عصا
▪️صدای شهید آوینی در جنگل
▫️حال و توانش را خریدارم
▪️به مقتل شهدا نزدیک شدیم
▫️داشمشتیهای بوسنی
▪️همراه با 4500 شرکت کننده
▫️باز هم داشمشتیهای بوسنی
▪️مادر شهید اروپایی
▫️سختی پیادهروی در جنگل
▪️تنها موکبی که نان توزیع میکرد
▫️پنجشنبه 11 جولای
▪️درختی به نام مُزن
▫️اختتامیه مارشمیرا
▪️گروهی از زنان ترکیه در راهپیمایی
▫️مزار فاطیما، شهیدی 1 ماهه
▪️اسامی 14 شهیدی که امسال دفن شدند
▫️حجاب در بوسنی
▪️بدل سرود کجایید ای شهیدان خدایی به زبان بوسنیایی
▫️سختی خداحافظی
▪️فطرت دینی
▫️ما برگشتیم
▪️مدرسه جوانان سربرنیتسا، بهرهبری آمریکا و ما هیچ
▫️درباره پل تاریخی موستار
▪️تفریح کثیف اروپایی
▫️مدرسهای در اروپا با پرچم ایران
▪️این پرچم عادی نیست
▫️سازمان هیچی
پاورقیها | حمید اسماعیلزاده
@pavaraqiha
❗️از مدرکپرستی تا مهارتگرایی
👈 نقدی بر مدرکگرایی و آسیبهای اجتماعی آن
🔸 موضوع #مدرک_پرستی یکی از دغدغههای اصلی جامعۀ کنونی است. این بحث، زمانی که از «علم نافع»، «وظیفۀ والدین» و «رابطۀ مدرسه و دانشگاه» سخن به میان میآید، اهمیت ویژهای پیدا میکند.
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت مکتب اسلامی بخوانید.
🔻 مکتب اسلامی | اینجا به دنبال تحول در سبک زندگی هستیم:
@maktab_eslami
📌 رویکردهای نوین در نظامهای تربیتی
❗️یادداشتی بر اساس سخنرانی آقای سهیل اسعد در دومین گردهمایی #راه_رسیدن_به_تمدن_اسلامی
🔗 مطالعۀ متن کامل این یادداشت
#مقاله
#سهیل_اسعد
🔻 مکتب اسلامی | اینجا به دنبال تحول در سبک زندگی هستیم:
@maktab_eslami
📌 فراتر از چارچوب مدرسه
❗️نقدی بر نگاه مدرسهای رایج
❓اشاعۀ نگاه مدرسهای چه آسیبها و خطراتی را به دنبال دارد؟!
❓چطور با این نوع نگاه در مسائل مختلف روبرو شده و مقابله کنیم؟!
🔗 مطالعۀ متن کامل یادداشت
#مقاله
#نگاه_مدرسهای
#مدرسه
🔻 مکتب اسلامی | اینجا به دنبال تحول در سبک زندگی هستیم:
@maktab_eslami
♨️ رسالت من مادر بعد از دوره چهل روزه حفظ قرآن و مقاومت
دلتنگی به قلبم فشار میآورد، انگار که خالی شده و آشوب است، اما همین که فکر میکنم برای دخترانمان چه بستری فراهم شده است، آرام میگیرد.
از طرفی، این قلب باز هم به آشوب میکشد مرا و میگوید این بستر چهلروزه بالاخره تمام خواهد شد. توی مادر، بعد از آن چه خواهی کرد؟ آیا قبول داری رسالتی بر دوش توست؟ آیا میتوانی از خواب نازت بگذری و سحرگاه بیدار بمانی؟ آیا میتوانی از خواستهها و خستگیهایت بگذری تا بلکه بتوانی گوشهای از بستر چهلروزه را فراهم کنی؟
اینها سوالاتی است که در تمام طول این چهل روز ذهنم را مشغول کرده است. چه بسا با خودم عهدهایی بستم که فلان کار را میکنم و چنان کار را میکنم تا بتوانم فرزندم را بعد از تمام شدن این دوره همراهی کنم. راستش را بخواهی، تنبلی کردهام و تنپروری کردهام و به خیال خود با یک خستگی و کار زیاد از زیر آن در رفتهام.
سخت است برایم. اما بسیار سوالاتی هست که چه کنم. براستی، چه کنم؟
🔹 یادداشت یکی از مادران
گزارش و تصاویر این دوره را اینجا بخوانید:
https://rahetamaddon.ir/quran
🔻 مکتب اسلامی
@maktab_eslami
بالاخره منم راهی شدم تا بعد از ۳۶ روز دخترمو ببینم، نمیدونم چطوری احساسی که الان دارم رو بنویسم، وقتی بعد از دوبار تلاش کردن که پاشم هرجور شده برم مشهد با بچه کوچیک و شده ده دقیقه روی ماهشو ببینم و نشد که بشه، و این بار سومی که تا همین نیم ساعت پیش داشت بازم رفتنمون کنسل میشد، یهو باباش خبر دادن میتونی سریع چمدون رو ببندی راهی بشیم؟ و من با دوتا بچهایی که از روز قبل تب دارن و مریض، نفهمیدم چطوری باروبندیل بستم.
چقدر حس قشنگیه، چقدر لذت داره این انتظار یک روز دیگه، چقدر بیقرارم و الان که در حال گریه مینویسم که "بالاخره میرم و ان شاالله پاره تنم رو میبینم"
با خودم تکرار میکنم: "آروم باش، حداقل به خاطر اون معلمانی که الان کنار دخترت هستن و هرکدوم واسه عزیزشون داره انتظار میکشه، با این تفاوت که اون نمیدونه آیا عزیزش سالمه، زنده است یا نه 😔"
🔹 یادداشت یکی از مادران
♨️ دوره ۴۰ روزه حفط قرآن و مقاومت
گزارش و تصاویر این دوره را اینجا بخوانید:
https://rahetamaddon.ir/quran
🔻 مکتب اسلامی
@maktab_eslami