eitaa logo
مکتب‌خانه
235 دنبال‌کننده
207 عکس
125 ویدیو
16 فایل
پیامبر اعظم -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- زکاتِ دانش، نشر آن است‌. جواهراتی مکتوم از لابلای گفتارها و نوشتارها گاهی هم بدلیجاتی از جنس خود‌نوشت! علی‌رضا ملااحمدی طلبه‌ی سطح چهار حوزه دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی. ارتباط مستقیم: @Molla_ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مکتب‌خانه
❗️کتاب‌های #هاوکینگ مثل داروی مخدّر است! 👈 دکتر رضا منصوری (استاد فیزیک دانشگاه شریف و از بنیان‌گذا
⛔️ کتاب‌های هاوکینگ را نخوانید❗️ 👈 دکتر رضا منصوری (استاد فیزیک دانشگاه شریف و از بنیان‌گذاران انجمن فیزیک ایران) 🔹 اولین باری که استیفن هاوکینگ را دیدم سال ۱۹۷۲ یعنی اوایل سال ۱۳۵۱ خودمان بود، در کنفرانسی که در کشور ایتالیا در مرکز ictp که بعد‌ها به مرکز عبدالسلام معروف شد. آن زمان هنوز می‌توانست صحبت کند. بار دوّم تقریباً ۱۵ سال بعد یک کنفرانسی در ژاپن در خصوص کیهان‌شناسی ایشان را ملاقات کردم. 🔸 هاوکینگ سال قبلش اعلام کرده بود کیهان‌شناسی رو به اتمام است و چیز زیادی برای کشف باقی نمانده است جز اینکه چند پارامتر را دقیق‌تر اندازه‌گیری کنیم! این حرف شبیه حرف‌هایی بود که بعضی فیزیکدان‌ها و دانشمندان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن ۲۰ زده بودند. در آن همایش در کشور ژاپن که در حدود سال ۱۳۶۶ برگزار شد ایشان رسماً از این سخن عذرخواهی کرد و اعتراف کرد حرف اشتباهی زده است. وقتی به فرآیند صحبت ایشان و عدول از آن در طول یک‌سال توجه می‌کردیم روشن می‌شد که این ادعا کمابیش جنبه‌ی یک نمایش رسانه‌ای دارد تا اینکه یک حرف علمی باشد که ایشان بخواهد بعد از یک‌سال حرفش را پس بگیرد. 🔻 ادعای ایشان درباره‌ی انکار وجود خدا و نقش او در آفرینش که در کتاب «طرح بزرگ» مطرح شده را هم قطعاً نمی‌توان یک گزاره‌ی علمی تلقی کرد؛ حتّی نظر خود هاوکینگ هم این نبود! بلکه بیشتر یک نمایش رسانه‌ای بود، از آن جهت که او شخصیت رسانه‌ای بسیار پرنفوذی شده بود و کلمات و جملاتش خریدار زیادی داشت و به راحتی می‌توانست این جملات را به یک درآمدی تبدیل کند که به آن احتیاج داشت. بالأخره چنین کسی با این زندگی که داشت نیاز مالی داشت... ▪️در سال‌های آخر قریب ۱۵ نفر باید حقوق می‌گرفتند تا از ایشان نگهداری کنند تا بتواند کارش را انجام دهد. این هزینه‌ی سنگینی بود که دانشگاه به تنهایی نمی‌توانست تقبّل بکند و احتیاج به یک چنین منابع مالی داشت. لذا تلقّی من از گزاره‌ی ایشان در مورد خدا بیشتر جنبه‌ی رسانه‌ای‌اش بوده است، نه اینکه این گزاره‌ای علمی باشد. 🔹 ولی به هر حال به عنوان گزاره‌ای که از دید یک دانشمند مطرح شده است باید بگوییم این حرف به لحاظ علمی حرف کاملاً غلطی است و به این معنی حرف کاملاً بی‌ارزشی است. چون علم مدرن و کیهان‌شناسی مدرن حیطه‌ی اعتقاد را کاملا ًخارج از علم می‌داند و گزاره‌های علمی به هیچ‌ وجه درباره‌ی گزاره‌های اعتقادی حرفی نمی‌زنند. این به خود شخص وابسته است که به عنوان یک فیزیکدان یا کیهان‌شناسی اعتقادش چه باشد؛ لذا علم وارد این موضوعات نمی‌شود و این برایش سوالی نیست که بخواهد و بتواند پاسخ بدهد یا خیر. ✖️هیچ کس «در جهان علم» این‌دست حرف‌های او را به هیچ وجه جدّی نگرفت. رسانه‌ها چرا، مردم عادی چرا، اما مجموعه کسانی که به آن‌ها می‌گوییم «مجموعه‌ی علمی جهانی» به هیچ وجه این حرف را جدّی نگرفتند و اصلاً قابل بحث ندانستند و جایی مطرح نشد. 🔹 او البته کیهان‌شناس بسیار پرکاری بود و درصد قابل توجهی از جمعیت کره زمین به دلایل مختلف به سخنان ایشان توجه کردند، به خصوص به خاطر شرایط جسمانی‌اش؛ اما این به این معنی نیست که هاوکینگ تاثیر علمی مثبتی به معنای «ترویج نوع تفکر علمی» در جهان گذاشته است. به نظر من این حرف را نمی‌توانیم بزنیم، گرچه کتاب‌های او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده و بیش از چند ده میلیون نفر آن را خوانده‌اند. ✖️من شکی ندارم که این کتاب‌های ترویجی که او نوشته است به خصوص کتاب «مفهوم زمان» تاثیری در نوع تفکر علمی مطلوب مردم جهان نگذاشته است و از این جهت بسیار سوء تفاهم ایجاد کرده است. من همواره دانشجویان را برحذر داشته‌ام که کتاب‌های او را بخوانند؛ این کتاب‌ها بیش از هر چیز جوانان ما را از علم موجود و آنچه برای یادگیری علم لازم است منحرف می‌کرد. 🔻 کتاب‌های ایشان مثل یک داروی مخدّری است که یک حالت نشئه و حالت شوقی برای فرد ایجاد می‌کند بدون آنکه حرکت مثبتی در زندگی فرد ایجاد کند. شخص را به خلسه می‌برد، به خصوص وقتی که این کلمات و نوشته‌ها با وضعیت جسمانی هاوکینگ در ذهن خواننده مصوّر می‌شود. این حرف‌ها با این دید خوانده می‌شد بی آنکه تأثیری مثبتی در رشد فکری خواننده ایجاد کند. 📨 منبع: ایکنا @Maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
⛔ به‌لحاظ زبان‌شناختی اساساً قرآن قابل‌ترجمه نیست؛ این ترجمه‌هایی که در اختیار ماست، صرفاً اشاره‌ای
«ترجمه‌ی تفسیری» برای فهم معنای قرآن.mp3
1.25M
✅ «ترجمه‌ی تفسیری» ایده‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (سایه‌اش مستدام) برای حلّ نسبیِ مشکل ترجمه‌پذیرنبودنِ قرآن است. 🔸 ایشان خود این ایده را هم در مباحث کتاب «طرح کلّی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» و هم در دیگر مباحث‌شان بخصوص ترجمه‌ی احادیث شریف همچون «شرح نهج‌البلاغه» پیاده کرده و تجربه‌ی موفّقی از آن به دست داده است. @Maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 جمهوریت، برآمده از متن اسلام 👈 نگاهی به نسبت «جمهوریت» و «اسلامیت» از زبان رهبر معظّم انقلاب 🔹 افرادى گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه، اگر انتخابات و مردم‌سالارى و تکیه‌ى به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامى استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدى نداشت. 🔸 اسلامیت و جمهوریت دو بُعد از یک حقیقت‌اند. 🔹 اسلامِ ما اجازه نمیدهد که مردمسالاری در کشور نباشد. خدا و مردم در طول هم در این نظام قرار دارند. @qom_khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نظم و هدفمندیِ جهان آقای (اخترفیزیکدان مشهور آمریکایی) در این سخنان، دو دلیل بر ردّ «هدفداری جهان» بیان میکند که هر دو فاقد انسجام منطقی‌اند. این دو اشکال را در دو یادداشت جداگانه بررسی میکنم. 🎥 ابتدا فیلم را دقیق ببینید و سپس ادامۀ مطلب را بخوانید. 🔻 بخش اوّل: فیزیک و هدفمندیِ جهان 🔺 بخش دوّم: نظم و ابطال‌پذیری @Maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
💠 نظم و هدفمندیِ جهان آقای #نیل_تایسون (اخترفیزیکدان مشهور آمریکایی) در این سخنان، دو دلیل بر ردّ «
⭕️ فیزیک و هدفمندیِ جهان 👈 نقد اول به سخن درباره‌ی ایده‌ی هدفداربودن جهان ✍ علیرضا ملااحمدی 1⃣ مغالطه‌ی پهلوان‌پنبه او یک فرضِ ضعیف از «هدف» را مطرح میکند و تلاش میکند با ابطال آن فرض، اصل هدفداری را ردّ کند. فرض او اینست که «دیندارها هدف جهان را میدانند. درحالیکه تجربه‌های تاریخی ازجمله انقراض دایناسورها و همچنین مرگِ صدهزار نفر در هر روز، ثابت میکند که چنین چیزی نمیتواند هدفِ جهان باشد و اگر هم هدفی باشد، اینست که ما نابود شویم!» 🔹 خب میدانیم که ادیان توحیدی -به ویژه اسلام- و فلسفه‌های الهی، هیچگاه «حیات خاکی» را هدف خلقت جهان نمیدانند. بنابراین اساساً چنین اشکالی به نظریۀ هدفمندی نمیتواند وارد باشد. 🔺 اما مسئله فقط این نیست؛ نکتۀ مهم‌تر اینست که: 👈 اساساً یک فیزیکدان از آنجهت که کار فیزیکی میکند، «نمیتواند» دربارۀ هدف جهان نظر بدهد و تصمیم بگیرد! چون (و اصولاً کل علوم تجربی) دربارۀ وضعیّت درونیِ یک (جهان) تحقیق میکند و سعی میکند فرایندهای درونیِ آن را بفهمد. درحالیکه هدفِ یک مجموعۀ منظم، اساساً امری «درونی» نیست؛ بلکه امری «بیرونی» است! یعنی شما هیچگاه هدفِ یک مجموعۀ منظم (مثلاً همین موبایلی که در دست دارید) را نمیتوانید «درون آن» جستجو کنید؛ بلکه همواره امری مربوط به «بیرونِ سیستم» است که هدفِ آن سیستم است. اینکه شما یک امر درون سیستمی (مثلاً همین حیات) را به عنوان هدف فرض بگیری، یعنی اساساً نفهمیده ای یعنی چه! 🔸 پس شما هیچوقت از یک یا هر دانشمند دیگر علوم تجربی، نمیتوانی انتظار داشته باشی دربارۀ نکتۀ مفیدی به شما بگوید؛ مگراینکه از موضعِ علم فیزیک نگوید؛ بلکه متکی به فهمِ فلسفی یا الهیاتی ای که پیدا کرده، پاسخ بدهد. زیرا علوم تجربی همگی درباره‌ی «وضعیت درون‌سیستمیِ جهان مادّی» فکر میکنند و هیچ راهی برای تشخیص وضعیتِ این سیستم نسبت به بیرونش ندارند. 🔸 بنابراین اگر یک فیزیکدان از موضع دانش فیزیک، نظری دربارۀ هدفمندیِ جهان داد، قطعاً پا را از گلیم دانشیِ خودش درازتر کرده است و درباره‌ی چیزی نظر داده است که صلاحیتش را ندارد. مگراینکه دیگر نه بعنوان یک دانشمند علوم تجربی، بلکه به عنوان یک آدم معمولی، دیدگاه فلسفی‌اش را بیان کند؛ که در این صورت هم، دانشِ فیزیکیِ او منطقاً هیچ تأثیری در اعتبارسنجیِ دیدگاه فلسفی‌اش نمیتواند داشته باشد. یعنی اینطور نیست که مثلاً خیال کنیم "چون یک فیزیکدان است پس حکماً دیدگاه فلسفی‌اش هم درست است". 👈 بخش دوم یادداشت: نظم و ابطال‌پذیری @Maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️دروغ چرا؟ از همان سال‌ها قبل هم شواهد و قرائن حاکی از این بود که قرار است داغِ حسرت دیدار به دل‌مان بماند، اما چه کنیم که امید و آرزو ، تنها دل‌خوشیِ ما بود!... آه از فقدانِ مردانی که تنه به اسطوره‌ها می‌زدند! 📽 برشی از فیلم‌های سینمایی «ایستاده در غبار» و «غریب» ؛ به بهانه‌ی اعلام رسمی شهادت حاج احمد متوسلیان پس از ۴۱ سال... @Maktabkhaaneh
قسَم‌هایی که شیطان در پیشگاه خدا خورده خیلی عجیب است. تجربۀ چندهزارساله‌ی تاریخ بشر نشان داده که خوب هم پای عهدش مانده! یکی از قسَم‌هایش اینست که با قاطعیّت تهدید میکند: «حتماً حتماً بر گردنِ نسلِ آدم افسار محکمی می‌زنم تا در هر مسیری و به هر کیفیتی که من تعیین میکنم حرکت کنند؛ به‌جز اندکی که قدرت تسلّط بر آنها را ندارم»...! ترسناک است، نه؟ 📌 پ.ن: افسار که به گردن چهارپایان می‌زنند تا کنترل کامل آنها را داشته باشند را «إحتِناک» گویند. شیطان وعده داده که با بشر چنین میکنم. به وعده‌اش عمل نکرده؟... 🔺 آیه ۶۱ سوره إسراء @Maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
💠 نظم و هدفمندیِ جهان آقای #نیل_تایسون (اخترفیزیکدان مشهور آمریکایی) در این سخنان، دو دلیل بر ردّ «
💢 نظم و ابطال‌پذیری 👈 نقد دوم به سخن درباره‌ی ایده‌ی هدفداربودن جهان ✍ علی‌رضا ملااحمدی ⭕️ اشکال دوّم کمی معروف‌تر است. آقای نیل تایسون برای اینکه نشان دهد «جهان هیچ هدفی ندارد»، سعی میکند اصل وجود «نظم» را در جهان انکار کند!! چونکه هدفمندی نتیجۀ منطقیِ منظم‌بودن است. 📽 ابتدا بخش دوّمِ فیلم را با دقّت ببینید؛ ایشان خودش تقریر روشن و دقیقی از استدلالش ارائه نمیدهد. بخاطر همین مجبورم مطلب را کمی توضیح بدهم: 🔹 ایشان برای اینکه نتیجه بگیرد «نظم برساختۀ ذهنِ آدم‌ها (خداباورها) است، نه یک امر واقعی و عینی» اشکالش را اینطور بیان میکند که «آیا میتونی وضعیّتی از جهان رو تصوّر کنی که دیگه جهان منظّم نباشه؟» و انگار که جوابِ خداباورها از قبل مشخص باشد، خودش اینطور به سؤال پاسخ میدهد که «آخه شما هر آرایشی [از موجودات جهان] که اون بیرون (در جهان) می‌بینید رو منظم میدونید!» 🔺 به عبارت دیگر، اشکال او به خداباورها اینست که: «شما هیچ تصویر و تعریفی از بی‌نظمی ندارید. چون هر آرایش و وضعیتی که جهان داشته باشه، اون رو منظّم میدونید و ازش نتیجه میگیرید که حتماً هدفی دارد. پس اگر جهان اینگونه که الان هست نبود، و اگر هر آرایش دیگری هم داشت، باز شما دیندارها میگفتید که منظم است!» 🔸 به بیان فلسفی، «ایدۀ منظّم‌بودنِ جهان، نیست و در نتیجه، منطقی نیست. یعنی هیچ وضعیّتی نیست که بتوان آن را بی‌نظم تصور کرد. چرا؟ چون جهان را با هر آرایش و وضعیّتِ ممکنی منظّم میدانید! و این یکجور فریبِ ذهنی‌ست...» 🔺 خب این سخن (که این هم یکجور پهلوان‌پنبه است) دو اشکال دارد: 1⃣ اول اینکه شیپور را از سرِ گشادش گرفته! یعنی واقعیت منطقی اینست که خداباورها «پس از مشاهدۀ آرایش جهان» آن را منظّم یافته‌اند. فرق است بین اینکه «بصورت پیشفرض جهان را منظّم بدانیم» یا اینکه «پس از بررسیِ جهان، آن را منظّم بیابیم.» 2⃣ اما نکتۀ دوّم و مهم‌تر اینکه چیست؟ آیا واقعاً هیچ معیار مشخصی برای منظّم‌بودن وجود ندارد و آیا واقعاً اینطور است که خداباورها هر آرایش و وضعیّتی از جهان را که ببینند، ناگزیر بصورت پیشفرض آن رآ منظّم میدانند؟! قطعاً اینطور نیست... 🔹 واقعیّت اینست که نظم درواقع تعبیری دیگری از قانونمندی است. آیا جهان قانونمند است؟ این سؤال را از خود آقای به عنوان یک می‌پرسیم و قطعاً جواب او جز «آری» نمیتواند باشد؛ چون اگر او جهان را قانونمند نمیدانست، اساساً نمیتوانست وارد علم فیزیک بشود. قانونمندی همون ویژگی‌ای در هست که به کمک آن، امکان «محاسبۀ دقیق» و «پیش‌بینی پدیده‌ها» را پیدا میکنند. 🔺 منظور ما از «نظم» همین قانونمندی است؛ منتها فیزیکدان‌ها (و دیگر علوم تجربی) به این ویژگی از آنجهت که «فرایندهای درونیِ ساختار جهان» را توصیف میکند توجّه میکنند و فیلسوف‌ها همین ویژگی را از آنجهت که جهان را به عنوان «یک مجموعۀ منسجم و هم‌آهنگ» توصیف میکنه توجّه میکنند. 🔹 با این توضیح، جواب اصلی آن سؤال هم مشخص میشود: بله میتوانیم وضعیّتی را تصور کنیم که جهان منظّم نباشد؛ و آن وقتی است که جهان اصلاً «قانونمند» نباشد. [در نتیجه ابطال‌پذیر است و این گزاره هیچ اشکال منطقی هم ندارد] 👈 بخش اول یادداشت: فیزیک و هدفمندی جهان @Maktabkhaaneh
26.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «آنها(عرفا) معتقد هستند که اگر گروهی «لِلَّه» شربت شهادت بنوشند، این زمینه ظهور ولیّ ای از اولیای الهی خواهد بود؛ حالا یا آن ولیّ پیغمبر است یا شاگرد پیغمبر است! یا امام معصوم است یا شاگرد او... ...شهادت در مکتب عرفان تنها این نیست که انسان به استقلال و آزادی برسد، اینها در نزد عارف برکتهای متوسط است، آن برکت مهمی که عارف از خون شهدا توقع دارد، ظهور ولیّ ای از اولیای الهی است! حالا یا امام است یا شاگرد امام، این‌طور خواهد بود. اگر این حرفها را شما در کتابهای معارف قرآنی و روایی جمع بندی کنید، یک عالمانه ای خواهید نوشت و حق خون شهدا را به اندازه ای که مقدور ماست أدا خواهد کرد» درس تفسیر ٩۴/١١/٢٠ 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
مکتب‌خانه
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «آنها(عرفا) معتقد هستند که اگر گروهی «لِلَّه» شربت شهادت بنوشند، این ز
🥀 یکی از اهل‌معرفت میفرمود «هر یک شهیدی که در سوریه می‌دهیم، یک قدم به ظهور حضرت حجّت -أرواحنافداه- نزدیک‌تر می‌شویم.» 🔺 معنای این کلام را درست نفهمیدم تا اینکه به آن سخن آیت‌الله جوادی آملی برخوردم که «عرفا معتقدند که اگر گروهی «لِلَّه» شربت شهادت بنوشند، این زمینه‌ی ظهور ولیّ ای از اولیای الهی خواهد بود؛ حالا یا آن ولیّ پیغمبر است یا شاگرد پیغمبر است! یا امام معصوم است یا شاگرد او... 🔹 شهادت در مکتب عرفان تنها این نیست که انسان به استقلال و آزادی برسد، اینها در نزد عارف برکتهای متوسط است، آن برکت مهمی که عارف از خون شهدا توقع دارد، ظهور ولیّ ای از اولیای الهی است!» (٩۴/١١/٢٠) ✔️ تا وقتی‌که انقلاب اسلامی در راه مبارزه با که همان «نظام سلطه» است می‌دهد، یعنی در مسیر توحید در حال حرکت است و می‌توانیم مطمئن باشیم که همچنان در «صراط مستقیمِ زمینه‌سازیِ ظهور» است. 📷 تصویر: دو شهید تازه‌ی مدافع حرم که بر اثر حمله‌ی جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. ✍ علیرضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
🤲 امروز و دو روز آینده، را از دست ندهیم. دعای زیبا و دل‌کشی است. خدا را با اسماء و صفات جمال و جلالش یکی‌یکی «تسبیح» می‌کنیم و سپس از او میخواهیم که ما را از «آتش» نجات دهد... 📌 پ.ن: درباره‌ی «تسبیح» و «آتش» اگر توفیق یار شد، نکاتی را خواهم گفت. ان‌شاءالله @Maktabkhaaneh
هدایت شده از پرفسور مسعود درخشان
پرفسور درخشان طی یادداشتی که با عنوان «اصلاحات ساختاری در نظام بانکی» منتشر کردند، به ارائه آخرین دیدگاه‌های خود به منظور حرکت به سمت حل مشکلات اقتصادی کشور پرداختند. ایشان در این یادداشت گام اول حل مشکلات اقتصادی کشور را اصلاحات ساختاری در نظام بانکی‌ دانسته و با بیان چهار راهبرد جزئیات این گام را بیان می‌کنند. متن کامل این یادداشت را در در لینک زیر دانلود کنید. https://b2n.ir/d51459 💠 @profderakhshan
هدایت شده از پرفسور مسعود درخشان
1680557504_اصلاحات ساختاري در نظام بانكي كشور- دوشنبه 14 فروردين.pdf
83.3K
متن کامل یادداشت پرفسور درخشان با عنوان "اصلاحات ساختاری در نظام بانکی" 💠 @profderakhshan
🔰 تفاوت «حرام شرعی» با «حرام سیاسی» ▪️ وجه اشتراک‌شان اینست که هر دو «حرامِ فقهی» هستند؛ اما تفکیک‌شان بخاطر توجّه به «تعدّدِ جهت حرمت» است. بی‌حجابی از دو جهت حرام است: 1️⃣ جهت اوّل حرمتی که طبق ادلّه‌ی مسلّم قرآنی و حدیثی دارد؛ فارغ از وجود حکومت اسلامی و ابعاد سیاسی که ممکن است داشته باشد. 2️⃣ امّا جهت دوّم که معمولاً به آن توجّه نمی‌شود و رهبر انقلاب به آن اشاره فرمودند، حرمت مضاعفِ فقهی از جهت عنوان ثانیه‌ای است که بخاطر شرایط ویژه‌ی سیاسی و اجتماعی پیدا می‌کند. 🔹 اگر امروز حجاب به‌مثابه خطّ‌مقدّمِ جبهه‌ی دشمن برای «برهم‌زدنِ » و «جنگ با » است، پس همراهی کردن با این جریان توسّط مسلمانانی که درون جامعۀ اسلامی زندگی میکنند و تحت حاکمیّت اسلام هستند، نوعی جنگ با حکومت اسلامی و لذا حرام است. (اینکه دقیقاً موضوعِ کدام عنوان فقهی میشود بحث دیگری‎ست) 🔺از آنجا که این عنوان وجه سیاسیِ پررنگی دارد، رهبر انقلاب از آن به «حرام سیاسی» تعبیر کردند. 📌 پ.ن: با وجود چنین حرمت مضاعفی، مواجهۀ پدرانه‌ی رهبر انقلاب با همین افراد در همین بیانات و همچنین هوشمندی ایشان در پردازشِ مسئله بگونه‌ای که باعث دامن‌زدن به دوقطبیِ اجتماعی نشود، بسی مشعوف‌کننده است. ✍️ علیرضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
قرآن سنگ محک است. ما به اندازه‌ای که قرآن را نمی‌فهمیم و چینشش را درک نمی‌کنیم و محتوایش را با واقعیت زندگی‌مان بی‌ربط می‌بینیم، و به همان اندازه که عاشق قرآن نیستیم و دل‌تنگ و معتادش نمی‌شویم... همان قدر از واقعیت‌های عالم دوریم و به همان اندازه خودمان را و خدا و جهان را نمی‌شناسیم. و لابد به همان اندازه با حال خوب فاصله داریم. این‌قدر باید تفکر و کنکاش روحی کنیم که تمام این فاصله‌ها با قرآن از بین برود. آن وقت حال‌مان خوب می‌شود. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
🌺 مهمانیِ ویژه با تجلّیِ ویژه 🔹 هرچه باشد ضیافت الله است و خدا باید تمام خدائی‌اش را به رخ عالَم بکشد. مخلوقات بر سر خان کریمانه‌ی خدای عالم ارتزاق میکنند. وقتی «لیس کمثله شیء»، پس باید این مهمانی با همه‌ی آنچه «ضیافت» نامیده میشود، تفاوتی داشته باشد به‌قدر تمامِ تفاوتی که بین خدا و غیر او هست!... 🔸 ­سفره‌ی ضیافت الله بر عالم گسترده شده؛ اما کائنات از همان ابتدا گنجایش تمام سخاوت و کرامت الهی را ندارند. باید پانزده روز بگذرد تا آرام آرام این ظرفیت حاصل شود و آنگاه که ماه کامل میگردد، خدای عالـَم حالا تجلّی میکند و  کرامت ، جلالت، عظمت و اُبهّت[۱] خود را به رخ کائنات میکشد. 🔹 میوه ی جان ِ رسول الله[۲] و هدیه‌ی خاصّ خدایتعالی برای أشرف ممکنات[۳] ، «حسن بن علی» علیهماالسلام جهانِ مادّه عرصه‌ی ناسوت را با وجودش نورانی میکند. 🔸 چه میتوان گفت درباره‌ی وجود مقدسی که رسول الله -صلی‌الله علیه‌وآله- او را تکّه‌ای از وجود نورانی خودش میداند که از جان او طهارت یافته، پس کمتر از نور چشم برای رسول عالمیان نخواهد بود[۴].  🔹 برای آنکه ولیّ الله الأعظم است، فرقی نمیکند چه سنی داشته باشد، «محل هبوط وحی» است و «خزینه‌دارِ علم الهی»[۵]. پس در همان خردسالی میشود برهان نبوّت برای جدّش رسول خدا صلی الله علیه وآله. [۶] 📌 پی‌نوشت‌ها در فرسته‌ی بعدی ✍ ملااحمدی @Maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
🌺 مهمانیِ ویژه با تجلّیِ ویژه 🔹 هرچه باشد ضیافت الله است و خدا باید تمام خدائی‌اش را به رخ عالَم بک
۱) نبیّ أعظم صلی الله علیه و آله: «أماالحسن فإنّ له هیبتی و سؤددی » ابُهّت و آقاییِ من به حسن ارث می‌رسد. (البحار؛ ۴۳ ؛ ۲۶۳) ۲) نبیّ أعظم صلی‌الله علیه‌وآله: «أنت تفاحتی» حسن‌جان! تو میوه‌ی جان من هستی. (همان، ۳۳۳) ۳) نبیّ أعظم صلی‌الله علیه‌وآله: «هذا هدیةٌ من ربّ العالمین لی» این حسن، هدیّه‌ای از جانب پروردگارِ جهانیان برای من است. (همان) ۴) نبیّ أعظم صلی‌الله علیه‌وآله: « هو الطّاهرُ من نفسی و ضِلعٌ من أَضلاعی و قرّةُ عینی» حسن از جانِ من طهارت یافته و تکّه‌ای از وجود من است. او نور چشمِ من است (همان) ۵) دو فقره از زیارت جامعه کبیره: «مَهبَطِ الوحی» - «خزَنةِ العلم». ۶) اشاره به حکایت شیرینی از دوران کودکیِ امام حسن مجتبی علیه‌السلام که طی آن، یک عرب بیابانیِ زمُخت و بدقلِق با حالت کینه و خشم خدمت رسول‌الله (ص) رسید و با تُندی از ایشان خواست که برهان نبوّتش را اقامه کند. حضرت به او فرمودند یکی از نزدیکانم پاسخ تو را میدهد و به امام مجتبی علیه‌السلام امر فرمودند تا سخن بگوید. ایشان هم در همان طفولیت، دقایق کوتاهی خطاب به آن مرد مطالب عمیق و دقیقی را بیان فرمودند و آن مرد شگفت‌زده، در جا اسلام آورد و سپس گروهی از اهالیِ قومش هم به‌واسطه‌ی این ماجرا اسلام آوردند. (تفصیل حکایت در جلد ۴۳ بحارالانوار ؛ صفحه ۳۳۳) @Maktabkhaaneh
💢 صلح به‌مثابه آغازِ قیام 🔹 کتاب «دو امام مجاهد» را باید خواند. هر بچه‌شیعه‌ای، به‌همان دلیل که تاریخ عاشورا را باید بشناسد، این کتاب را هم باید بخواند تا مستدلّ و روشن، بفهمد که عظمت عاشورای حسینی، بدون شجاعت و سیاستی که در صلح حَسنی نمایان شد، امکان تحقق نداشت. 🔸 باید بخواند تا بداند که صلح حسنی، چه تأثیرات شگرفی بر آینده‌ی تاریخ تشیّع گذاشت و چگونه ورق را به‌نفع جریان امامت برگرداند؛ باید بخواند تا بتواند مغالطه‌هایی که تحلیل‌های سطحی و بزدلانه‌ای که از صلح امام حسن علیه‌السلام می‌شود را بشناسد و فریبِ تحلیل‌های فانتزی از صلح امام حسن علیه‌السلام را نخورَد. ❗️حتی تصورش را نمی‌کنید که این کتاب (به‌خصوص دو گفتار ابتدایی‌اش که درباره‌ی صلح است) چقدر پرنکته است و چه نگرشِ عمیقی برای فهم سیره‌ی سیاسی حسنین علیهماالسلام به شما میدهد!... 🔹 با مطالعه‌ی گفتارهای کوتاهِ این کتاب است که می‌توانید عمق سیاستمداریِ امام مجتبی(ع) را در ماجرای صلح به‌خوبی درک کنید و عزّت‌مندانه افتخار کنید که چه امام باهوش و سیاستمداری داشته‌اید که با آن اقدام، آینده‌ی تاریخ را به نفع جریان حق اینچنین هوشمندانه رقم زد ❗️صلحی که تیزی آن برای تاریخ، چونان ذوالفقار حضرت حیدر از هر شمشیری بُرّنده‌تر بود و بهتر از هر شمشیری توانست دشمن را به زانو درآورَد و امکان نابودی‌اش را فراهم کند. ✍️ علیرضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
هدایت شده از حبیب‌اله بابائی
به اهتمام «کارگروه قرآن و تمدن» در پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی هم‌اندیشی «عبودیت و تمدن» روزهای ۲۱ و ۲۳ فروردین ساعت ۲۱ الی ۲۳.۳۰ لینک حضور dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
⛔️ «خودکشی» مفهومی غلط! ❌ «مرگ خودخواسته» همانقدر بی‌معنا و البته متعفّن و کریه است که «فرزندکشیِ خودخواسته» یا بطور کلی «دیگرکشیِ خودخواسته» است! 🔻 جان انسان، جزء اموال و مایملکِ او نیست که هر کاری عشقش کشید با آن بکند و بگوید مال خودم بود! انسان نه مالکِ جان خودش هست و نه صاحب‌اختیارش. 🔺 جان انسان به معنای دقیق کلمه یک «ودیعه‌ی الهی» است که انسان فقط وظیفه دارد از آن مراقبت کند و جز در مواردی که مالک و صاحب اختیار حقیقی یعنی خداوند اذن داده، انسان حق ندارد آن را در معرض خطر قرار دهد. ✔️ اساساً چیزی به اسم «خودکشی» وجود ندارد؛ این یک مفهوم غلط است. جانِ انسان در حیطه‌ی «خود» او نیست که بگوید هر بلایی بخواهم سرش می‌آورَم؛ «جانِ انسان» امری «قُدسی و ملکوتی» است که به‌مثابه یک امر مقدّس باید نسبت به آن حساسیت، غیرت و مراقبت داشت. در این‌جهت، فرقی هم بین جانِ من و جانِ دیگری‌ نیست. 🔹پس آن چیزی که در محاوره‌ی غیردقیقِ عمومی از آن به «خودکشی» تعبیر میشود، درواقع نوعی «دیگرکشی» است و هیچ فرقی با کشتنِ دیگر افراد ندارد. ✍ علی‌رضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
⛔️ «خودکشی» مفهومی غلط! ❌ «مرگ خودخواسته» همانقدر بی‌معنا و البته متعفّن و کریه است که «فرزندکشیِ
❇️ «جانِ من» ودیعه‌ی الهی؛ نه مالِ من! 🔺 امیرالمومنین علیه‌السلام در این دعا ، از «جانِ من» به «ودیعه‌ی الهی که به‌عنوان یک نعمت در اختیارم قرار گرفته» یاد کرده‌اند. 🔻 بنابراین کسی که خودکشی می‌کند علاوه‌بر همه‌ی دیگر گناهان (قتل نفس و ناامیدی از رحمت خدا) مرتکب گناه «خیانت در امانت» هم شده است؛ آن‌هم یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نعمت‌های این‌دنیایی!... 🔖 ترجمه: «خداوندا ؛ از میان چیزهای ارزشمندی که دارم، «جانم (نفسی)» اولین‌شان باشد که از من می‌گیری؛ و این اوّلین ودیعه‌‌ای باشد که از میان نعمت‌هایی که به ودیعت در اختیارم گذاشته‌ای، از من می‌گیری.» (خطبه ۲۰۶ نهج‌البلاغه) @Maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
❇️ «جانِ من» ودیعه‌ی الهی؛ نه مالِ من! 🔺 امیرالمومنین علیه‌السلام در این دعا ، از «جانِ من» به «ودی
📍«ودیعه» به معنای «مالی که نزد غیر گذارند تا آن را حفظ نماید.» جمع آن «ودائع» می‌باشد. در اصطلاح فقهاء نیز عبارت است از «نایب‌گرفتنِ دیگری برای حفظ و مراقبت از اموال خویش» 🖌 نظر اهل‌لغت در ریشه و اصل این کلمه مختلف است: برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون و استقرار دانسته‌اند. به این معنا که «ودیعه نزد مستودع (ودیعه‌گیرنده) رها و ترک شده و استقرار و سکون می‌یابد.» و بعضی دیگر هم آن را از «دعه» به معنی راحت و آسایش دانسته‌اند؛ بدین‌لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت و آسایش است؛ چون از آن مراقبت شده و دستخوشِ آفت و آسیب نمی‌شود. 🔖 منبع: ویکی‌فقه @Maktabkhaaneh
♨️ در اهمّیت عبادتِ غلامان و تاجران! 🔹 ما معمولاً بین خودمان آن‌ حدیث معروفی را که امیرالمؤمنین علیه‌السلام عبادت‌ را به سه دسته‌ی «عبادتِ غلامان» و «عبادتِ تاجران» و «عبادتِ احرار» تقسیم کرده‌اند، نقل میکنیم و سودای عبادت احرار را در سر می‌پرورانیم و عبادت غلامانه و تاجرانه را تقبیح می‌کنیم! ❗️حال‌آنکه توجه نداریم که این دو دسته‌ی دیگر هم حقیقتاً «عبادت» هستند و موجب تقرّب انسان به خداوند می‌شوند. و اساساً برای ما آدم‌معمولی‌ها رسیدن به مقام «احرار» جز از این‌طریق میسّر نیست. 🔰 خداوند در قرآن دو مرتبه صریحاً به ما سفارش می‌کند که «خدا را با حالِ و بخوانید.» یک‌بار به همین بیان، و یک‌بار دیگر هم در وصف مؤمنان حقیقی، می‌فرماید آن‌ها خداوند را با خوف و طمع میخواندند. 🔺 آیا این غیر از همان عبادتِ غلامان و تاجران است؟ ✍ علیرضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
هدایت شده از مرکز رسانه ای سدید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا دغدغه جهاد تبیین دارید؟ 💠 کانال سدید واقعیات دنیای غرب را از زبان غربی ها بی واسطه بیان می‌کند ☠بت غرب را در ذهن مردم بشکنید تا زیبایی های اسلام و انقلاب اسلامی را درک کنند 🇨🇦🇳🇴🇬🇧در این کانال سخنان دانشجویان غربی شیفته انقلاب اسلامی🇮🇷 منتشر می‌شود🧡 را دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/sadidmedia https://eitaa.com/sadidmedia https://eitaa.com/sadidmedia
💯 پیشنهادی برای لیالی قدر 🔻یک امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «بررسیِ مقدرات انسان در شب نوزدهم انجام می‌گیرد؛ سپس در شب بیست‌و‌‌یکم در نتیجهٔ آن بررسی‌ها، مقدرات مشخص شده و تعیین تکلیف می‌گردد؛ آنگاه در شب بیست‌وسوم رمضان، آنچه تعیین شده امضاء و قطعی می‌گردد.» (الکافی،ج۴،ص۱۵۹) 🔻دو در یکی از همین لیالی قدر از حاج آقا مجتبی تهرانی (رضوان‌الله‌علیه) شنیدم که «۱۵ روایت صحیح‌السند داریم دالّ بر این مطلب که تقدیر و سرنوشتی که برای انسان نوشته شده است را با «دعا» می‌توان تغییر داد.» 🔹 حالا این ماییم و لیالی قدر پیش‌رویمان تا از فرصت بهره ببریم و با دعا سرنوشت خویش را به بهترین تقدیر بخواهیم. اما چگونه؟ از کجا بدانم که در آینده چه اتفاقات و جریاناتی در کمین من است و زندگی‌ام به کدامین سو قرار است برود؟ چه می‌دانم ایمانم به کدامین ابتلائات و آزمایش‌ها قرار است محک بخورد؟ از کجا بدانم حقیقتاً کدامین سرنوشت به نفع دنیا و آخرتم هست و کدامین یک به ضرر؟ یا کدامین سرنوشت «بیشترین منافع» دنیوی و اخروی را برایم به دنبال خواهد داشت؟ و بسیاری سؤالات دیگر ِ از این دست... ❗️ به‌نظر می‌رسد چاره‌ای نداریم جز اینکه اتصال پیدا کنیم به منبع علم لایزال الهی تا بتوانیم بهتربن تقدیر را دعا کنیم. اما اتفاقاً مشکل دقیقاً همینجاست که این یکی چگونه؟! 🔻 سه امام سجاد علیه‌السلام دعایی را به شیعیانشان آموزش داده‌اند که می‌توان از آن طریق به منبع علم و حکمت لایزال الهی متصل شد تا از آن طریق بهترین سرنوشت را دعا کنیم: ۳۳ومین دعای صحیفه سجادیه با عنوان . این دعا که عبارات و فقرات عمیق و تأمّل‌برانگیزی دارد، گرچه بسیار کوتاه است و اگر با توجه به معانی خوانده شود، در کمتر از پنج دقیقه تمام می‌شود؛ اما از آنجا که نفس رحمانی و ملکوتیِ امام زین‌العابدین علیه‌السلام پشتوانه‌اش هست و در شب قدر هم خوانده می‌شود، می‌تواند تأثیر شگرفی در نوشته‌شدن بهترین تقدیر ممکن داشته باشد... ✍ علی‌رضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
هدایت شده از «آیه‌جان»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«خدای موسی» ✍ نویسنده: 🔗 شناسه‌ی ایتا: @maktabkhaaneh 📷 عکاس: 🎚تنظیم صدا: 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
هدایت شده از «آیه‌جان»
هدایت شده از «آیه‌جان»
«خدای موسی» ✍ نویسنده: 🔗 شناسه‌ی ایتا: @maktabkhaaneh ✏️ گرافیک: ماجرا به شکلی طوفانی شروع شد و قبل از اینکه متوجه بشوم چرا و چگونه، ناگهان خودم را زیرِ آوار حوادثی به‌غایت تلخ و دیگرگون یافتم. مثل طوفانی ویرانگر، سرمایه‌ام را (نه از جنسِ سرمایه‌ی مالی) در عرض چند روز از دست دادم و زندگی‌ام از این‌رو به آن‌رو شد! همه‌چیز بر ضد من بود و هیچ نقطه‌ی روشنی-لااقل در ظاهر- در افق آینده به چشم نمی‌خورد! مدت‌ها طول کشید تا از آشفته‌حالی و اِغمای فکری و نقاهتِ روحی بیرون بیایم و درست بفهمم که دقیقا چه شده و چه اتفاقی دارد می‌افتد! باز هم هیچ‌چیز بر وفق مراد نبود و نسبت به آینده‌ی این مسیری که «خواسته و ناخواسته» در آن قرار گرفته بودم و با قاطعیت و البته تلخ‌کامیِ تمام آن را طی می‌کردم، هیچ کورسوی امیدی به چشم نمی‌خورد. به طرز عجیب و بُهت‌آوری هر چه هم تلاش می‌کردم، اتفاق خوبی آنچنان‌که حالم را خوب کند و نفسِ راحتی بکشم و خوابِ آرامی به چشمانم بیاید و کابوس‌هایم تمام شود، نمی‌افتاد! حتی وقتی‌که طبق شواهد و قرائن قاعدتا باید اتفاق خوبی می‌افتاد، باز فرَج حاصل نمی‌شد و ماجرا پیچِ دیگری می‌خورد! «خالی‌شدن از هر کورسوی امید» از آن‌دست تجربه‌هایی است که هرکسی بالأخره به شکلی تجربه‌اش می‌کند؛ حالا من هم در همین موقعیت قرار گرفته بودم، اما با این تفاوت مهم که این موقعیت برای من به چند لحظه و چند ساعت و چند روز محدود نمی‌شد؛ حالا دیگر چند سال از زندگی‌ام درگیر این وضعیت بود! در یکی از آن روزهای سخت و جان‌فرسا به پناه بردم. اما پاسخ را با آیه‌ای گرفتم که اصلاً نفهمیدمش! یعنی ربطش را به موقعیت «همواره بحرانی» خودم نفهمیدم! خداوند ماجرای نبوت (علیه‌السلام) را برایم یادآوری کرد؛ آن‌ نیمه‌شبِ سرد و تاریکی که حضرت موسی (ع) که به‌همراه خانواده‌اش از مَدیَن به مصر برمی‌گشت، در وادی طور درحالی‌که راه را گم كرده بود، در طور سينا، شعله‌ی آتشی از دور دید و به نظرش رسيد كه قاعدتاً كنار آن كسى هست كه راه را از او بپرسد و اگر هم نبود لااقل از آن آتش قدرى همراه بياورد تا گرم شوند؛ به خانواده‌اش گفت که شما اینجا منتظر بمانید تا بروم آنجا و راهنمایی‌ای یا شعله‌ی آتشی بیاورم. رفت و وقتی نزدیک درختی شد که منبع آتش به نظر می‌رسید، ناگهان اولین وحی الهی به او رسید که «إنّی أنا الله...» و سخن‌گفتنِ خدا با او شروع شد و باقی ماجرا که آغاز نبوت ایشان بود. خب این چه ربطی به من داشت؟! نه من ربطی به موسای نبی دارم و نه طور سینایی در کار هست و نه در این کورسوی سرد و تاریک، آتشی! تنها وجه اشتراک من با این ماجرا «شبِ سرد و تاریک و راهِ گم‌شده» بود. اما هرچه فکر کردم، نفهمیدم ربطش به من چیست و چگونه می‌توانم از این آیه‌ی رازآلود بهره‌ای برای این زندگیِ سرد و تاریک و حیران‌زده بگیرم! ماجرا گذشت و این آیه از حافظه‌ام رفت تا اینکه مدت‌ها بعد ناگهان از زبان شیرینِ (سایه‌اش مستدام) حدیث عجیب و شگفت‌آوری شنیدم! بعد از درس، رفتم عبارت حدیث را جستجو کردم و متحیر، دیدم که آن حدیث عجیب، ذیلِ همین آیه‌ی قرآن و با استشهاد به همین حکایت بیان شده است...! عبارت عجیبِ حدیث که از زبان مولایمان علی(ع) نقل شده، اینست: «کُن لِما لاتَرجوا أرجی مِنکَ لِماترجوا : به آنچه که امید نداری، امیدوارتر باش نسبت به آنچه که امید داری»! این حدیث همه‌ی محاسبات آدم را به هم می‌ریزد! همه‌ی تحلیل‌ها و تصوراتم درباره‌ی سرنوشت و تقدیر را این حدیث به چالش ‌کشید! چطور می‌توانم به چیزی که امید ندارم، از چیزی که به آن امید دارم بیشتر امیدوار باشم؟! اما ادامه‌ی حدیث مانند نوری در تاریکی معما را سریع حل می‌کند: «همچنان‌که موسی‌بن‌عمران آن‌شب به این امید از خانواده‌اش جدا شد که بتواند شعله آتشی با خود بیاورَد؛ اما آنچه که نصیبش شد، این بود که خداوند با او سخن گفت و در حالی به میان خانواده‌اش برگشت که «نبی» بود. یعنی شعله‌ی آتش که دنبالش بود نصیبش نشد، اما چیزی نصیبش شد که آنقدر بزرگ و شگرف است که حتی به مخیله‌ی آدم هم خطور نمی‌کند که شاید در پسِ آن «شبِ سرد و تاریک و راهِ گم‌شده و آتش» چنین امر عظیمی نهفته باشد! يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ای موسی منم خدای یکتا پروردگار جهانیان. *منبع حدیث: اصول کافی؛ جلد 5 ؛ صفحه 83 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan