eitaa logo
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
2هزار دنبال‌کننده
863 عکس
854 ویدیو
1 فایل
مولا امام كاظم عليه السلام: ظاهر مولا امام علي بشري است، و باطنشان لاهوتي است،و ايشان مقام رب العالمين هستند. تفسير البرهان؛ ج٤، ص ١٩٢ ناشناس 👇🏻👇🏻👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1970404 آیدی جهت ارسال مطالب مربوطه💌 @FEZZEKHATOON110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥☄لحظه احتضار خلیفه دوم و حلالیت گرفتن از امیرالمؤمنین ☄🔥 💠مرحوم آيت الله سيد هاشم بحراني رحمه الله در کتاب مدينة المعاجز مي نويسد: 💥درباره جريان قتل فلاني (عمر ) از ابن عباس و کعب الاحبار در حديثي طولاني آمده است که عبدالله بن عمر گفت: 🔥 چون زمان مرگ پدرم فرار رسيد گاهي از هوش مي رفت و دوباره به هوش مي آمد تا اينکه يکبار که به هوش آمد مرا صدا کرد و گفت: فرزندم! قبل از اينکه بميرم (عليه السلام) را بر بالينم حاضر کن. گفتم: تو را با علي بن ابيطالب(عليه السلام) چه کار؟ و حال آنکه براي بعد از خود شورا تشکيل داده اي و او را هم يکي از آنها قرار داده اي؟ پدرم گفت: 🔥فرزندم! از رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) شنيدم که مي گفت: در آتش دوزخ است که در آن 12 نفر از من در آن خواهند بود و آنگاه رو به (ابوبکر) کرد و گفت: از آن بترس که اولين آنها باشي! سپس رو به بن جبل کرد و فرمود: بپرهيز از آنکه دومين آنان باشي! سپس رو به کرد و فرمود: بترس از آنکه سومين آنها باشي! فرزندم! لحظاتي قبل از هوش رفتم و در همان حال تابوتي را مشاهده کردم که در آن اولي (ابوبکر) و معاذ بن جبل بودند و من هم آنها بودم.🔥 عبدالله مي گويد: به سراغ علي بن ابيطالب(عليه السلام) رفته و گفتم: اي پسر عموي رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) پدرم تو را براي امري که او را ساخته فراخوانده. پس او به همراه من آمد و چون بر بالين پدرم حاضر شد پدرم به او گفت: اي پسر عموي رسول خدا! آيا قصد نداري مرا نموده و از سوي خود و از جانب همسرت فاطمه (سلام الله عليها) مرا حلال نمايي؟ و من نيز در عوض را به تو نمايم؟ علي(عليه السلام) به او گفت: آري! اما به شرط اينکه مهاجر و انصار را جمع نمايي و حقي که از من کردي را به برگرداني و آنچه را که بين تو و بين دوستت (ابوبکر) از عهدي که بين ما بود را کني و به ما نمايي! در آن صورت تو را کرده و نيز از جانب دختر عمويم فاطمه (سلام الله عليها) حلاليت وي مي شوم. ☄عبدالله مي گويد: پدرم چون اين سخن را شنيد رويش را به ديوار کرد و گفت: 🔥النار ولا العار نار و آتش را بر ننگ و عار ترجيح مي دهم! 🔥 از اين رو علي (عليه السلام) هم برخاست و از نزد پدرم خارج شد. عبدالله به پدرش گفت: پدر! او به با تو برخورد کرد. او به فرزندش گفت: فرزندم او مي خواهد را از قبر بيرون کشيده و او را و پدرت را به کشد و را از و علي بن ابيطالب (عليه السلام) قرار دهد نه به خدا قسم اين شدني نيست. مي گويد: سپس علي (عليه السلام) به عبدالله گفت: اي فرزند عمر! تو را به خدا قسم مي دهم پدرت بعد از خارج شدن من چه گفت؟ عبدالله گفت: به خدا قسم چيزي نگفت فقط گفت: اگر مردم با اصلع بنی هاشم (مردِ کم مويِ پيشاني بلند منظورش امیرالمومنین امام علي عليه السلام بود) بيعت کنند آنها را بر مسير و اقامه کتاب خدا و سنت پيامبر رهنمون خواهد گشت. سپس فرمود: اي فرزند عمر تو چه پاسخي دادي؟ گفت: من به او گفتم: پدرم! چه چيز مانع مي شود که او را و خليفه بعد از خود سازي؟ حضرت فرمود: پدرت چه پاسخ داد؟ گفت: چيزي گفت که نمي توانم بازگو نمايم. حضرت فرمود: پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) من را به آنچه که بين تو پدرت رد و بدل شده با خبر ساخته. عبدالله گفت: پيامبر از چه چيز تو را با خبر ساخت؟ اي فرزند ثاني! آيا اگر آن را براي تو بازگو کنم مي کني؟ عبدالله گفت: يا تصديق مي کنم و يا سکوت اختيار مي کنم. حضرت فرمود: پدرت بعد از آنکه من از نزد او خارج شدم در جواب تو که از او سوال کردي چه چيز مانع مي شود که او را بعد از خود جانشين خود نسازي گفت: به خاطر آن و پيمان نامه اي که آن را در بين خود و در خانه در نوشته و امضاء نموده ايم. (مربوط به نقشه قتل پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم در شب عقبه) پس از اين فرمودة حضرت، عبدالله سکوت کرد و گفت: از تو مي خواهم که به حق رسو ل خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) دست از سرم برداري. سليم (راوي حديث) مي گويد: عبدالله را در آن مجلس ديدم در حالي که اشک در ديدگانش حلقه زده و گريه، او را دچار تنگي نفس کرده بود. سپس پدرش بعد از ساعتي نالي اي زد و به واصل شد. 📚مدينة المعاجز ج2ص95، فصل الخطاب في تاريخ قتل عمر بن خطاب ص85، 📚حديقة الشيعه مقدس اردبيلي در فصل مطاعن عمر 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
☀️معجزه سخن گفتن خورشیدبا امیرالمؤمنین 📖در کتب مختلف، از راویان متعدّدی همانند سلمان فارسی، عمّار یاسر، ابوذر غفاری، عبداللّه بن مسعود، عبداللّه بن عبّاس و... آورده اند که 🕋چون خداوند متعال، مکّه را توسّط پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و با فداکاری علی بن ابی طالب علیه السّلام کرد، پیش از آن که حضرت رسول صلوات اللّه علیه و آله عازم و آماده جنگ هَوازن گردد، در حضور جمعی خطاب به علی علیه السّلام اظهار داشت: 🌴"ای علی! برخیز و به همراه اصحاب در گوشه ای از قبرستان بقیع وارد شده و هنگامی که طلوع نمود، با وی بگو." علی بن ابی طالب علیه السّلام طبق دستور حضرت رسول صلوات اللّه علیه و آله بلند شد و به همراه بعضی از به قبرستان رفت و چون خورشید طلوع کرد؛ آن را مخاطب قرار داد و گفت: ☀️«السّلام علیک ایها العبد الدّائر فی طاعة ربّه»☀️ و خورشید جواب سلام حضرت علی علیه السّلام را این چنین پاسخ گفت: «🌞و علیک السّلام یا اخا رسول اللّه و و حجّة اللّه علی خلقه»🌞 بعد از آن، متّقیان علی علیه السّلام به شکرانه چنین کرامت و عظمتی که خداوند متعال عطایش فرموده بود سر بر خاک نهاد و شکر به جای آورد. سپس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله او را گرفت و بلند نمود و فرمود: "ای حبیب من! تو را بشارت باد بر این که خداوند به میمنت وجود تو بر ملائکه؛ و بر اهل آسمان مباهات می کند." و پس از آن افزود: "شکر و سپاس می گویم خدا را، که مرا بر سایر پیامبران فضیلت و برتری بخشید، همچنین: ✨مرا به وسیله علی بن ابی طالب که سید تمام اوصیاء است و نمود.✨" [1] 💠و همچنین به نقل از جابر بن عبداللّه انصاری امام باقر علیه السّلام فرموده اند: 🌞 هفت مرتبه با حضرت علی علیه السّلام گفت و تکلّم کرد.🌞 [2] 📚[1] ینابیع المودّة: ص 166، فضائل شاذان بن جبرئیل: ص 69، س 9. [2] نویسنده کتاب الصراط المستقیم: ج 1، ص 204، س 17 به طور مفصّل مراحل هفت گانه را بیان نموده است. *برگرفته از کتاب چهل داستان و چهل حديث از أميرالمؤمنين علي علیه السّلام از عبدالله صال 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
❤️❣علی از من و من از علی❣❤️ 🕊از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوال کردند: برترین تو چه کسانی هستند،؟ حضرت نام چند نفر را ذکر کردند. با تعجب پرسیدند : پس چرا نام صلوات الله علیه نبردی؟ 🕊پیامبر فرمود : شما از سوال کردید، علی (جان) من است🥺. و حدیث دیگری که منابع متعدد اهل سنت آن را نقل کرده اند که همین نکته را بازگو میکند این حدیث است که پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود: 🌸انت منی و انا منک. ای علی تو از منی و من از تو.🌸 درک قسمت اول این حدیث سخت نیست ولی قسمت دوم حدیث که پیامبر میفرماید ای علی من هم از تو هستم بسیار و قابل تامل است. 📚منابع اهل سنت: محمد بن عیسی ترمذی، جامع صحیح(۲۹۹/۲).ابن حنبل در مسند به پنج طریق(۱۷۴/۲) و کنزالعمال(۱۱۵۳/۱۲ به بعد) و محب طبری در الریاض النضره(۱۷۴/۲) نقل کرده اند؛ 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
👹جنگ امیرالمؤمنین علی (ع) با جنیان شعله به دست👹 ☠از جمله معجزات آن حضرت، داستانی است که اخبار بسیاری از آن رسیده که حتی علمای اهل تسنن نیز آن را در کتاب های خود آورده اند. ابن عباس روایت کرده که چون حضرت محمد (ص) برای جنگ با قبیله بنی المصطلق بیرون رفت و قدری از راه را پیمود، وقتی شب هنگام فرا رسید، در جائی که نزدیک دره ای پر فراز و نشیب بود، فرود آمدند. چون آخر شب شد، جبرئیل بر آن حضرت نازل گشته و خبر داد که گروهی از کفار در این بیابان کمین کرده و اندیشه بدی نسبت به آن حضرت و یارانش دارند. 🌟پس رسول خدا (ص) امیرالمؤمنین (ع) را فراخوانده و فرمود: ☄ به این دره برو و گروهی از که از خدا هستند سر راه تو ظاهر می شوند و قصد آزار به ما را دارند، پس بوسیله آن نیروئی که خدای عزوجل به تو عنایت کرده است و به کمک نام های ویژه خداوند که فقط تو آن نام ها را می دانی آنان را دفع نما.☄ ⚡️پیامبر یکصد نفر از مؤمنین را به همراه علی (ع) فرستاد و به آنان فرمود: 🍃 همراه علی باشید و دستورات او را پیروی نمائید، 💥 سپس امیرالمؤمنین علی (ع) به سوی آن دره رهسپار شد. همینکه به کنار آن دره رسید به آن صد نفری که همراهش بودند دستور داد همانجا بایستند و هیچ کاری نکنند تا وقتی که دستور بدهد. سپس گام به جلو نهاد و پیش روی آن گروه حرکت نمود. لحظه ای در کناری ایستاد و از شرّ دشمنان به خدا پناه برد. نام خدای عزوجل را بر زبان جاری کرد و به گروه صد نفری اشاره فرمود که نزدیک او روند، آنان نزدیک شدند. فاصله میان او و ایشان به اندازه پرتاب یک تیر بود، زمانی که به سمت پائین دره حرکت کردند باد تندی شروع به وزیدن کرد، تا حدی که نزدیک بود بواسطه تندی وزش باد، آن گروه به زمین بخورند. پاهای آنان از اجنه و آنچه می دیدند به لرزه افتاده بود. پس امیرالمؤمنین (ع) فریاد زد: 🔥من علی بن ابیطالب فرزند عبدالمطلب و رسول خدا (ص) و پسر عموی او هستم، پابرجا باشید! در آن هنگام اشخاصی را به شکل و قیافه مردمان هند و سودان می دیدند که شعله هایی از در دست های خود دارند و در گوشه و کنار آن دره پنهان شده اند، پس امیرالمؤمنین علی (ع) به تنهائی به میان دره رفت و در همان حال تلاوت می کرد و شمشیر خود را به راست و چپ حرکت می داد و آن افراد شعله بدست با حرکت شمشیر حضرت علی می شدند و مانند دود سیاهی از میان می رفتند. امیرالمؤمنین (ع) پس از پیروزی بر آنان گفته و از همانجا که پائین رفته بود بالا آمد و در کنار آن صد نفر ایستاد. بخاطر هلاکت آن جنیان هوا پر از شده بود، پس از چند لحظه هوا صاف گردید و آن گروه از رسول خدا (ص) که همراهش رفته بودند، عرض کردند: یا اباالحسن! چه دیدی؟ ما که نزدیک بود از هلاک شویم و ترس ما برای تو بیش از ترسی بود که برای خود داشتیم؟ حضرت علی (ع) فرمودند: 🔥 همین که اجنه در پیش روی من ظاهر شدند اسماء خاص الهی را با صدای بلند در میان ایشان خواندم، در آن هنگام دیدم از ترس خود را کوچک کردند و در صدد و گریز برآمدند. زمانی که در میان آنان بودم کمترین ترسی نداشتم و اگر به همان شکلی که در آغاز بودند می ماندند تا آخرین نفرشان را از پای درمی آوردم و همانا خداوند نقشه شوم آن ها را کرد و مسلمانان را از شرّ آنان در امان نگه داشت و باقی مانده جن ها قبل از ما خدمت رسول خدا (ص) رفتند، نموده و گشتند. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🌴🌴🌴اصحاب امیرالمؤمنین 🌴🌴🌴 🌿🌿عَمرو بن حَمِق خُزاعی🌿🌿 به گفته ابن اثیر عمرو بعد از صلح به نزد پیامبر(ص) رفت و آورد، البته وی قول دیگری نیز نقل کرده که پس از حجة الوداع اسلام آورده اما قول اول را صحیح‌تر دانسته است. وی از پیامبر(ص) بود و از ایشان احادیثی کرد و جبیر بن نُفَیر، رفاعة بن شداد و دیگران از وی حدیث روایت کرده‌اند. وی همچنین از راویان حدیث است. همچنین نقل است روزی عمرو، رسول خدا(ص) را کرد، آن حضرت در حق وی چنین دعا کرد: 🍃«اَللّهُمَّ مَتِّعهُ بِشَبابِه» خدایا او را از جوانی‌اش بهره‌مند ساز. عمرو نیز به برکت این دعا، هشتاد سال بر او گذشت ولی یک موی سفید در رویش دیده نشد.🍃 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)