eitaa logo
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
2.5هزار دنبال‌کننده
917 عکس
979 ویدیو
1 فایل
مولا امام كاظم عليه السلام: ظاهر مولا امام علي بشري است، و باطنشان لاهوتي است،و ايشان مقام رب العالمين هستند. تفسير البرهان؛ ج٤، ص ١٩٢ ناشناس 👇🏻👇🏻👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1970404 آیدی جهت ارسال مطالب مربوطه💌 @FEZZEKHATOON110
مشاهده در ایتا
دانلود
🍇🍇🍇دیوان اشعار 🍇🍇🍇 باور نمی کنم که دلیلش است بدگویی از علی به خدا از است حیف از علی که با کَس و ناکَس شد آخر میان آتش و چه نسبت است؟ این که علی میان اُحُد، ، یک تَـنه این که کرد فلانی روایت است ما فرار نمی کرد وقت غیر از آنچه علی داشت، است این که یگانه خیبرشکن علی ست معیارِ زور نیست که، حرف از لیاقت است این که به زورِ آتش و تیغ و طناب هم نکرده است، همین هم فضیلت است او را که هست تَحتِ کِسای پیامبر دیگر چه حاجتی به ردای است؟ جز بین دست های یداللهی علی هرجا که رفته حُکمِ خِلافت، است از احمد بن حَنبل در مُسند آمدست فَضل علی زیادتر از فَضل است ابن ابی الحدید نوشته ست این علی از هر طرف که می‌نگرم دور از است قول بخاری است، به اقرار او علی مُشرف ترین خلق خدا بر است بر هر که جز علی بدهند این صفات را کذب است، سرقت است، دروغ است، غارت است فهمیدنِ بزرگی مولایِ ما علی بعضی اگر کتاب بخوانند، راحت است بی عرضه است هر که به دور علی نگشت آری که شرط لازم حج، است یک لحظه هم جدا نشده از آری خداگواه علی اهل است آن عده که باشد امیرشان فرار کردنشان هم مهارت است فرقی بزرگ بین علی و معاویه ست فرقی که در دو واژه ی مرگ و است فرزند ارث از پدرش می برد، علی ارثی به جا گذاشت که نامش است آری یزید کیست؟ سیاهی مطلق است اما حسین کیست؟ چراغ است چیزی که مانده از علی ناب اوست چیزی که از معاویه مانده ست است نگذاشت شیعه پا به روی الرسول با این حساب شیعه فقط است حشر علی با معاویه تا هست این دعا چه نیازی به است؟ 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
♨️حدیث الرایة♨️ در یكی از روزهای جنگ فرماندهی عملیات با بود، متأسفانه او فرار كرد و به وقت برگشتن، نفرات خود را متّهم به و فرار می كرد، و نفراتش او را، روز دوم فرماندهی با بود، او نیز مانند ابوبكر كرد،[1] رسول خدا صلی الله علیه وآله كه از این پیشامد بسیار ناراحت شده بود فرمود: فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد كه خدا و رسولش او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد، هجوم كننده است، فرار كننده نیست، از حمله بر نمی گردد تا خدا به دست او قلعه را فتح كند. فردای آنروز كه همه انتظار حیازت و به دست آوردن این مقام را داشتند، آن حضرت را خواست و پرچم را به او داد و خدا در دست او به وجود آورد: «قال: لأطینّ الرایةَ غداً رجلاً یحبّه اللّهُ و رسولُه و یُحبّ اللّهَ وَ رسولَه كّرارٌ غیرُ فّرارٍ لا یَرجعُ حتّی یَفتح اللّه علی یدیه فاعطاها علیّاً ففتح علی یدیه»2 آنچه در این حدیث بیشتر مورد دقت است كلمه «یُحبّه للّهُ ورسولّه» می باشد كه رسول خدا صلی الله علیه وآله به طور قاطع فرموده: علی كسی است كه خدا و رسولش او را دوست می دارند این منقبت در حق احدی از صحابه نقل نشده و فریقین در آن اتفاق دارند. 📛 این جریان بسیار مشهور است حتی ابن ابی الحدید آنرا به شعر درآورده است. 📚ارشاد مفید ص: 57، اعلام الوری 62 و 63 به نقل بحار ج 21 ص 21، 📚 صحیح بخاری ج 5 ص 171 باب عزوة خیبر، 📚 صحیح مسلم ج 2 ص 360 باب من فضائل علی بن ابیطالب علیه السلام. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🕊ناجی مادر🕊 📚در كتاب تحفة المجالس روايت شده كه : روزى فاطمه بنت اسد سلام اللّه عليها اميرالمؤمنين على عليه السّلام درايام با چند نفر از دختران عرب به صحرا رفتند و بازى مى كردند كه ناگاه پيدا شد و همه دختران كردند، ولى فاطمه سلام اللّه عليها فرار كند. در اين حال بود كه نزديك شده و شمشير خود را كشيده آن شير را دو نيم كرد، همينكه فاطمه سلام اللّه عليها اين حالت را ديد، خود را به قدوم آن سواره انداخته و كه در گردن داشت گشوده به رسم به آن سواره داد و دعاى خير نمود و به سلامت متوجّه مكه گرديد. چون اين خبر به پدر و مادر فاطمه سلام اللّه عليها رسيد گريان و نالان متوجه صحرا گرديدند و فاطمه سلام اللّه عليها را صحيح و ملاقات كردند و از احوالاتش پرسيدند ، فاطمه سلام اللّه عليها كيفيت آمدن سواره را گفت ، پس ايشان به عقب سواره روان شدند كه او را به مكه آورده احسانى در حق او نمايند،  به جايى رسيدند كه شير را كشته ديدند و هر چه جستجو كردند از سواره اثرى نيافتند، باز به مكه مراجعت نمودند . مدت مديدى گذشت ، تا اينكه روزى حضرت عليه السلام در ايّام با مادر خود مزاح و مى كرد ، مادرش فاطمه عليها السلام به او گفت: اى فرزند تو كودكى ، با من مى كنى ؟ حضرت فرمود: اى مادر مگر قصه شير و سواره را فراموش كرده اى ؟ آن سواره كه بود كه تو را از چنگ شير نجات داد و خلاص كرد؟ مادرش گفت : ميان من و آن سواره نشانى هست پس حضرت دست به آستين خود كرده و مادرش را بيرون آورد و گفت : اى مادر ملاحظه كن ببين كه اين همان گردنبند تو است يا نه ؟ مادرش گفت آرى . حضرت فرمود: آن سواره بودم كه شير را كشته و تو را نجات دادم. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🦁نجات سلمان از دست شیر به‌وسیله‌ی امیرمومنان(ع) در دشت ارژن🌳 💠قُشیری از علمای شافعی در کتاب خود، «احسن الکبائر» نقل کرده است: 🌴امیرالمؤمنین(ع) بالای بامِ خانه خرما تناول می‌‌کرد و در آن زمان سنّ آن حضرت بیست و هفت سال بود، سلمان در حیاط آن خانه، لباس خود را می‌‌دوخت، علی(ع) دانه‌ی خرمائی به طرف او رها کرد. 🍀 سلمان گفت: یا امیرالمومنین با من شوخی می‌‌کنید در حالیکه من پیرمردم و شما جوانِ کم سنّ و سال هستیید؟ 🌴امیرالمؤمنین(ع) فرمود: 🦁[ای سلمان؛ مرا از نظر سنّ و سال کوچک و خودت را خیلی بزرگ خیال کرده‌‌ای؟ آیا قصّه دشت ارژن را فراموش کرده‌‌ای؟ درآن بیابان که گرفتار شیر درنده شدی چه کسی تو را نجات داد؟] 🍀سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمؤمنین(ع) به وحشت افتاد و عرض کرد: از کیفیّت آن جریان برایم بگو. 🌴امیرالمومنین(ع) فرمود: ♨️تو در وسط آب ایستاده بودی و از شیری که در آنجا بود می‌‌ترسیدی، دستها را به دعا بلند کردی و از خداوند نجات خود را طلبیدی، خداوند هم دعایت را اجابت فرمود و مرا که در آن صحرا عبور می‌‌کردم به فریاد تو رساند. من همان اسب سواری هستم که زره او بر روی شانه و شمشیرش به دستش بود. شمشیر کشیدم و ضربه‌ای بر آن شیر وارد کردم که او را دو نیم کرد و تو خلاص شدی. 🍀سلمان عرض کرد: نشانه دیگری که در آنجا بود برایم بگو. 🌴امیرالمؤمنین(ع) دست خود را دراز کرد و از آستین یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه‌ی تو است که به آن اسب سوار دادی.💐 🔥سلمان با دیدن آن بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد و ناگهان صدائی شنید که: خدمت رسول خدا(ص) شرفیاب شو و قصّه ات را برای آن حضرت بازگو🔥. سلمان خدمت رسول خدا(ص) آمد و قصّه خود را چنین آغاز کرد: 🌟ای رسول خدا؛ من اوصاف شما را در خواندم و شما در دلم جای گرفت، همه ادیانِ غیر از دین شما را رها کردم و آن را از پدرم کردم تا سرانجام متوجّه شد و نقشه‌ی مرا کشید ولی دلسوزی او نسبت به مادرم مانع می‌‌شد و دائماً چاره‌ای در قتل من می‌‌اندیشید، و مرا به کارهای سخت و دشوار وادار می‌‌کرد، تا اینکه کردم و به سرزمینی به نام » برخورد کردم و در آنجا خواستم ساعتی استراحت کنم، خوابم برد و محتلم شدم. وقتی از خواب بیدار شدم کنار چشمه‌ای که در همان نزدیکی بود رفتم؛ لباس‌‌های خود را بیرون آوردم و داخل آب شدم تا غسل کنم، ناگهان ظاهر شد و نزدیک آمد تا روی لباس‌‌های من قرارگرفت، وقتی او را دیدم به افتادم، ناله و زاری کردم و از خداوند، نجات خود را از چنگال او درخواست نمودم که اسب سواری پدیدار شد و شیر را با شمشیر خود ضربه‌ای زد و دو نیم کرد. من از آب بیرون آمدم و خود را بر رکابِ اسبش انداختم و آن را بوسیدم و چون فصل بهار بود و صحرا پر از گلها و سبزی‌‌ها بود، شاخه گُلی گرفتم و به او هدیه کردم و چون گُل‌ها را گرفت از چشمان من ناپدید گشت و بعد از آن از او اثری ندیدم، از این جریان بیشتر از سیصد سال می‌گذرد و من این قصّه را برای هیچ‌‌کس نگفته‌‌ام و امروز پسر عموی شما بن ابی طالب(ع) به من، آن قضیّه را گفت. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
👹جنگ امیرالمؤمنین علی (ع) با جنیان شعله به دست👹 ☠از جمله معجزات آن حضرت، داستانی است که اخبار بسیاری از آن رسیده که حتی علمای اهل تسنن نیز آن را در کتاب های خود آورده اند. ابن عباس روایت کرده که چون حضرت محمد (ص) برای جنگ با قبیله بنی المصطلق بیرون رفت و قدری از راه را پیمود، وقتی شب هنگام فرا رسید، در جائی که نزدیک دره ای پر فراز و نشیب بود، فرود آمدند. چون آخر شب شد، جبرئیل بر آن حضرت نازل گشته و خبر داد که گروهی از کفار در این بیابان کمین کرده و اندیشه بدی نسبت به آن حضرت و یارانش دارند. 🌟پس رسول خدا (ص) امیرالمؤمنین (ع) را فراخوانده و فرمود: ☄ به این دره برو و گروهی از که از خدا هستند سر راه تو ظاهر می شوند و قصد آزار به ما را دارند، پس بوسیله آن نیروئی که خدای عزوجل به تو عنایت کرده است و به کمک نام های ویژه خداوند که فقط تو آن نام ها را می دانی آنان را دفع نما.☄ ⚡️پیامبر یکصد نفر از مؤمنین را به همراه علی (ع) فرستاد و به آنان فرمود: 🍃 همراه علی باشید و دستورات او را پیروی نمائید، 💥 سپس امیرالمؤمنین علی (ع) به سوی آن دره رهسپار شد. همینکه به کنار آن دره رسید به آن صد نفری که همراهش بودند دستور داد همانجا بایستند و هیچ کاری نکنند تا وقتی که دستور بدهد. سپس گام به جلو نهاد و پیش روی آن گروه حرکت نمود. لحظه ای در کناری ایستاد و از شرّ دشمنان به خدا پناه برد. نام خدای عزوجل را بر زبان جاری کرد و به گروه صد نفری اشاره فرمود که نزدیک او روند، آنان نزدیک شدند. فاصله میان او و ایشان به اندازه پرتاب یک تیر بود، زمانی که به سمت پائین دره حرکت کردند باد تندی شروع به وزیدن کرد، تا حدی که نزدیک بود بواسطه تندی وزش باد، آن گروه به زمین بخورند. پاهای آنان از اجنه و آنچه می دیدند به لرزه افتاده بود. پس امیرالمؤمنین (ع) فریاد زد: 🔥من علی بن ابیطالب فرزند عبدالمطلب و رسول خدا (ص) و پسر عموی او هستم، پابرجا باشید! در آن هنگام اشخاصی را به شکل و قیافه مردمان هند و سودان می دیدند که شعله هایی از در دست های خود دارند و در گوشه و کنار آن دره پنهان شده اند، پس امیرالمؤمنین علی (ع) به تنهائی به میان دره رفت و در همان حال تلاوت می کرد و شمشیر خود را به راست و چپ حرکت می داد و آن افراد شعله بدست با حرکت شمشیر حضرت علی می شدند و مانند دود سیاهی از میان می رفتند. امیرالمؤمنین (ع) پس از پیروزی بر آنان گفته و از همانجا که پائین رفته بود بالا آمد و در کنار آن صد نفر ایستاد. بخاطر هلاکت آن جنیان هوا پر از شده بود، پس از چند لحظه هوا صاف گردید و آن گروه از رسول خدا (ص) که همراهش رفته بودند، عرض کردند: یا اباالحسن! چه دیدی؟ ما که نزدیک بود از هلاک شویم و ترس ما برای تو بیش از ترسی بود که برای خود داشتیم؟ حضرت علی (ع) فرمودند: 🔥 همین که اجنه در پیش روی من ظاهر شدند اسماء خاص الهی را با صدای بلند در میان ایشان خواندم، در آن هنگام دیدم از ترس خود را کوچک کردند و در صدد و گریز برآمدند. زمانی که در میان آنان بودم کمترین ترسی نداشتم و اگر به همان شکلی که در آغاز بودند می ماندند تا آخرین نفرشان را از پای درمی آوردم و همانا خداوند نقشه شوم آن ها را کرد و مسلمانان را از شرّ آنان در امان نگه داشت و باقی مانده جن ها قبل از ما خدمت رسول خدا (ص) رفتند، نموده و گشتند. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
☠💀یاد مرگ💀☠ 🌴امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه: 🔹ای بندگان خدا، بدانید که گریزی از نیست،پس قبل از رسیدن مرگ از آن و برای آن آماده کنید که مرگ شما را می کند. و برای کسب پاداش کنید، اگر اندکی کنید شما را می گیرد،و اگر از آن کنید شما را در می یابد، و از شما با شما همراه تر است، مرگ بر های شما بسته شده است، و عمر شما هر روز میشود . پس مرگ را زیاد به یاد آورید در آن زمان که نفس های شما به خاطر ها با مرگ نزاع و اختلاف می‌کند؛مرگ موعظه ای است که انسان ها را می کند،[و برای او بهترین موعظه است]، و رسول خدا چه بسیار یاران خود را(به یاد آوری مرگ می کرد و می فرمود:) 💥زیاد به یاد مرگ باشید زیرا که مرگ لذت ها را در هم می کوبد و بين شما و خواسته ها مانع ایجاد می کند.💥 📚الغارات صفحه ۱۷۵ 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🛑 فرار خلیفه دوم اهل‌سنت از بعد از فرار 📎۲۳ رجب سالروز عمر بن خطاب از جنگ خیبر 👤 از علما بزرگ اهل‌سنت مینویسد: 🔰 اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه وآله به خبير رفت، هنگامي كه به آن جا رسيد، را به همراه مردم به سوي شهر و يا قصر اهل خبير فرستاد ، عمر جنگيد؛ اما طولي نكشيد كه 👈عمر و همراهانش . وقتي برگشتند، مردم عمر را به متهم می‌كردند و عمر آن ها را متهم می‌كرد.👉 حاکم درباره سند روایت مینویسد: ✅ هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الإِسْنَادِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ ✅ سند اين روايت است؛ اما بخاري و مسلم نقل نكرده اند. ♨️اما خداوند متعال در راجب فراریان از جهاد می گوید: ✅يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار. وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ... 🔰اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد. هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو برو شديد، به آن‌ها پشت نكنيد (و فرار ننماييد). و هر كس در آن هنگام به آن‌ها پشت كند، مگر آن كه هدفش كناره‏گيرى از ميدان براى حمله مجدد، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد، (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم، و چه بد جايگاهى است.
🔴قلعه خیبر در عربستان؛ السلام علیک یا امیرالمومنین(ع) ⚔۲۴رجب سالروز فتح خیبر یه دستان مبارک مولا امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه ⚔ ✅در این روز در سال 7 ه’ در جنگ خیبر به دست أمیر المؤمنین علیه السّلام شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت گردید. ✅چون پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به جنگ خیبریان رفت و قلعه قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به دادند. ابوبکر با لشکری رفت، ولی چون نظر به پهلوانان آنان نمود کرد و لشکریان هم در پی او باز گشتند. 😆 ⭕️روز بعد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله پرچم را به داد و او هم از کشته شدن به میدان جنگ نرسیده باز گشت.🤣 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
🩸گزارش لحظه به لحظه شهادت امیرالمؤمنین #قسمت‌سی‌و‌چهار 🔥بیدار کردن ابن ملجم🔥 امیرالمؤمنین همه را
🩸گزارش لحظه به لحظه شهادت امیرالمؤمنین 🔊فریاد جبرئیل 🔊 🌪با ضربت خوردن امیرالمؤمنین زمین و دریاها و آسمان ها به لرزه درآمدند. باد سیاه تندی وزیدن گرفت به گونه ای که درهای مسجد باز و بسته می شد. ملائکه در آسمان ها ضجه و ناله زدند و جبرئیل ندا کرد: به خدا قسم،ارکان هدایت ویران شد. به خدا قسم،ستارگان آسمان تاریک شدند و نشانه های تقوا از بین رفت. به خداقسم،عروة الوثقی از هم گسیخته شد. پسرعموی محمد مصطفی صلی الله کشته شد. وصی برگزیده کشته شد. علی مرتضی کشته شد. به خدا قسم،سرور اوصیا کشته شد. تو را شقی ترین شقی ها به قتل رساند.🔥 💥فرار ابن ملجم💥 امیرالمؤمنین بر زمین افتاده بود و مردم از این اتفاقات متحیر بودند. حضرت در آن حال فرمود: (ابن ملجم مرا کشت. قسم به خدای کعبه،پسر زن یهودیه ملعون مرا کشت.) ای مردم،ابن ملجم از دست شما نگریزد. عده ای از افراد حاضر در مسجد برای گرفتم ابن ملجم رفتند. اما همراه او شبیب کرده بود، و فقط وَردان دستگیر شد. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 @maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
📆۲۲ ذی الحجه 🔥دفع توطئه هرشا🔥 💠بیان مختصر حفظ پیامبر از توطئه ترور هرشی پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سه روز پس از غدير، یعنی شب بیست و دوم ذی الحجّه به سمت مدينه حركت كردند. منافقین كه آمدن پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به مدينه برای خود خطرناک مى‏دانستند و می ترسیدند که مبادا آن حضرت پیام غدیر را در مدینه بازگو کند و راه را بر آنان ببندد، تصميم گرفتند پيامبر خدا صلی الله علیه و آله را قبل از رسيدن به مدينه به قتل برسانند تا به خيال خود امامت و خلافت را از مسيرخود منحرف سازند. به همين علت در كوه‏هاى «هرشی»، بین راه مکه و مدینه پنهان شده و در مسيرى كه بايد شتر پيامبر صلی الله علیه وآله از آنجا عبور مى‏كرد و دارای بود قرار گرفتند تا در فرصت مناسب نقشه شوم خود را با رم دادن مرکب پیامبر صلی الله علیه و آله و یا حمله به آن حضرت پیاده کنند.🔥 جبرئيل علیه السلام نازل شد و به پيامبر صلی الله علیه و آله عرض كرد: چهارده نفر در گردنه هرشی كمين كرده‏اند تا شتر شما را رم بدهند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عدّه ای از نزدیکان را خبر کرده و تدابیر امنیتی را اعمال نمودند. یکی از یاران مهار شترِ حضرت را در دست گرفته و به پیش می رفت. هنگامی که به گردنه های کوه هرشی رسیدند، منافقین سعی کردند با پرتاب سنگ ها و ابزارهای خود شتر پیامبر صلی الله علیه وآله را رم بدهند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نهیب زدند و فرمودند: آرام باش بر تو چیزی نیست. از این رو مرکب آرام گرفت وبه راه خود ادامه داد. آنگاه عمّار و حذيفه شمشيرهاى خود را كشيده، به دنبال آنان رفتند و منافقين با مشاهده این شرائط پا به گذاشتند امّا در آسمان رعد و برقی زده شد و چهره ی آن ها معلوم گشت و توسط همراهان حضرت شناسایی شدند و حضرت نیز همۀ آنها رادیدند و شناختند🔥 . وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد مدینه شد و به نماز ایستاد منافقین آمدند و در صف های نماز جای گرفتند حضرت پس از نماز رو به نمازگزاران فرمودند: به خدا قسم شما را می شناسم و می توانم از بین جمعیّت شما را بیرون کشیده گردن بزنم! امّا می ترسم آیندگان بر من عیب بگیرند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وقتی کارش سر و سامان پیدا کرد اطرافیان خود را گردن زد!! در نتیجه منافقین رسوا و توطئه آن ها خنثی گردید. از آن پس اصحاب حُذيفه را منافق شناس مى‏دانستند، امّا پيامبراکرم صلی الله علیه و آله حُذيفه را از بردن نام و افشای منافقین منع كرده بودند.🔥 🤲بحق امیرالمومنین علی علیه السلام اللهم عجل الولیک الفرج🤲 ‌🕊🕊🕊❤️❤️❤️🕊🕊🕊 🌟به عشق امیرالمؤمنین پست ها رو نشر بدین 👇👇👇👇 @maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🌟جانشین رسول الله🌟 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آنها دروغ گفته اند و چنین چیزی نیست بلکه تو را جانشین خود قرار دادم برای اموری که من آنها را رها کرده ام، برگرد و در میان اهل من و خودت جانشین من باش. آیا خشنود نیستی که نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی باشی، جز در مرتبه نبوّت که پیغمبری بعد از من نیست؟✨ آنگاه علی علیه السلام برگشت و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سفر خود ادامه داد. اتّفاقاََ در آن جنگ لشکر آن حضرت دچار شکست شد و لشکریان متواری گشتند و پا به گذاشتند، جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و عرض کرد: خداوند به شما سلام رسانده و مژده فتح و پیروزی داده و شما را مخیّر نموده است که اگر بخواهی فرشتگان را برای نصرت و یاریت می فرستم و اگر بخواهی علی علیه السلام را بخوان تا بیاید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دوّمی را اختیار فرمود: جبرئیل عرض کرد: صورت خود را به طرف مدینه برگردان و صدا بزن: یا ابالغیث، ادرکنی یا علی، ادرکنی یا علی. یعنی ای علی مرا دریاب و به کمک من بشتاب. 🔆سلمان می گوید: من هم از کسانی بودم که به دستور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه مانده بودم. روزی به باغی در بیرون شهر رفته بودم به علی علیه السلام برخورد کردم، آن حضرت بالای درخت خرما شاخه های آن را از درخت جدا می کرد و من در پایین درخت آنها را جمع می کردم، ناگهان شنیدم علی علیه السلام فرمود: " لبیّک "‌، آمدم، الآن آمدم. از درخت پایین آمد در حالیکه غم چهره اش را گرفته بود و اشک می ریخت.💔 عرض کردم: ای اباالحسن؛ چه شده و چه اتّفاقی افتاده است؟ فرمود: 🤲بحق امیرالمومنین علی علیه السلام اللهم عجل الولیک الفرج🤲 ‌🕊🕊🕊❤️❤️❤️🕊🕊🕊 🌟به عشق امیرالمؤمنین پست ها رو نشر بدین 👇👇👇👇 @maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🌟جانشین رسول الله🌟 لشکر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دچار شکست گردیده و اکنون مرا می خواند و به کمک می طلبد. سپس به منزل فاطمه علیها السلام رفت و وقتی برگشت به من فرمود: قدم خود را در جای قدم من بگذار. 🔆سلمان می گوید: دنبال او به راه افتادم و هفده قدم که برداشتم دو لشکر را دیدم و امام علیه السلام تا به آنجا رسید فریادی کشید که از صدای آن شکافی در میان دو لشکر افتاد و از یکدیگر جدا گشتند. جبرئیل در این هنگام نازل شد و به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سلام کرد، و آن حضرت با خوشحالی سلام او را پاسخ گفت. امیرالمؤمنین علیه السلام به شجاعان لشکر دشمن حمله کرد، همگی متفرّق شدند و کردند و خداوند کافران را با خشم و ناراحتی بدون اینکه سودی ببرند برگردانید " وَ کَفَی الله المُؤمِنینَ القِتال " و خداوند امر جنگ را از مؤمنان به سبب امیرالمؤمنین علیه السلام و قدرت و توانائی و همّت والای او کفایت کرد، و از او معجزه ای ظاهر ساخت که همهٔ امّت از آن عاجز و ناتوانند، و از فضیلت حیرت انگیز او پرده برداشت که از مدینه به هفده قدم خود را به آنجا رسانید و صدای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را از راه دور شنید و آن را جواب گفت، و این از بزرگترین معجزات و بهترین دلیل است بر اینکه او در میان همهٔ امّت بی نظیر است. 📚القطره،ج۱،ص۲۸۹،۲۹۰،۲۹۱ 🤲بحق امیرالمومنین علی علیه السلام اللهم عجل الولیک الفرج🤲 ‌🕊🕊🕊❤️❤️❤️🕊🕊🕊 🌟به عشق امیرالمؤمنین پست ها رو نشر بدین 👇👇👇👇 @maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)