🔥روزی کمیت خدمت امام صادق(علیهالسلام) رسید و شعری خواند. سپس عرض کرد ای آقای! من سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض کرد سؤالم درباره آن دو #خبیث اولی و دومی (لعنت الله علیهما) است. حضرت فرمودند: ای کمیت تا روز قیامت به اندازه خون حجامت #خونی در اسلام ریخته نشود و مالی #حرام کسب نشود و عمل شنیع #زنا انجام نگیرد مگر این که همه به #گردن این دو باشد وسپس حضرت فرمود ما بنی هاشم بزرگ وکوچکمان را امر به بیزاری جستن از آن دو می کنیم .
📚 (رجال کشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حدیث 17)
#غزه
#بیمارستان_المعمدانی
#فلسطین
#دشمن_شناسی
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥امامان ضلالت و گمراهی🔥
🌴امیرالمؤمنین در نامه خود به معاویه فرمودند:
📜رسول خدا صَلَی الله علیه وآله وسلم به من خبر داد،دوازده مرد #قریشی را که #امامان ضلالت و #گمراهی هستند بالای منبر خود دیده است که به شکل #میمون از #منبر آن حضرت بالا و پائین می روند و #امت او را از راه راست به آئین #پیشینشان باز می گردانند.
به خدا قسم،نام تک تک آنان را به من فرمود و خبر داد که هرکدام از آنها چند سال حکومت می کنند و یکی پس از دیگری می آیند:
🔥ده نفر آنان از بنی امیه هستند و دو نفرشان(ابوبکر و عمر) از دو قبیله مختلف قریش می باشند که #گناهان تمام امت تا روز قیامت به #گردن آن دو نفر است و به اندازه همه آنان #عذاب می شوند. هیچ #خون به ناحق ریخته و هیچ فرج به #حرام تصرف شده و هیچ حکم به ناحق صادر شده ای نیست مگر اینکه #گناه تمام آنها به گردن آن دو نفر است.🔥
📚اسرار آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم صفحه ۲۲۹،۲۳۰
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
👑گردنبند با برکت👑
🌤روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد نشسته بود و اصحاب به دورش حلقه زده بودند. #پیرمردی با لباسهای ژولیده و حالتی رقّتبار از راه رسید، #ضعف و پیری توان را از او ربوده بود، پیامبر به سویش رفت و جویای حالش شد.
آن مرد پاسخ داد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، #فقیری پریشان حالم، #گرسنهام مرا طعام ده، #برهنه هستم مرا بپوشان، #بینوایم گرهی از کارم بگشا.
🌟 پیامبر فرمود:
اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجامدهندهی آن است».
سپس او را به منزل #فاطمه علیهاالسلام راهنمایی کرد.
🕌پیرمرد فاصلهی کوتاه مسجد و خانهی فاطمه علیهاالسلام را طی کرد و دردش را برای او گفت. زهرا علیهاالسلام فرمود:
ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم، سپس #گردنبندی را که دختر حمزة بن عبدالمطلب به او #هدیّه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد و فرمود: این را بفروش انشاءاللَّه به خواستهات برسی.
🎖مرد بینوا گردنبند را گرفت و به مسجد آمد. پیامبر همچنان در میان اصحاب نشسته بود. عرض کرد:
ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم، فاطمه علیهاالسلام این گردنبند را به من #احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف #نیازمندیام برسانم.
پیامبر #گریست.
عمّار یاسر عرض کرد: یا رسولالله! آیا #اجازه میدهی من این گردنبند را بخرم؟
پیامبر فرمود: هر کس خریدارش باشد خدا او را #عذاب ننماید.
عمّار یاسر از اعرابی پرسید: گردنبند را چند میفروشی؟
مرد بینوا گفت: به غذایی از نان و گوشت که سیرم کند، لباسی که تنم را بپوشاند و یک دینار خرجی راه که مرا به خانهام برساند.
عمّار پاسخ داد: من این گردنبند را به بیست دینار طلا و غذا و لباسی و مرکبی از تو خریدم💰.
عمّار مرد را به خانه برد و او را سیر کرد، لباسی را به او پوشاند، او را بر مرکبی سوار کرد و بیست دینار طلا هم به او داد، آن گاه گردنبند را با مشک خوشبو ساخت و در پارچهای پیچید و به غلام خود گفت:
این را به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تقدیم کن، خودت را هم به او بخشیدم.🥺
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز غلام و گردنبند را به فاطمه بخشید.
غلام نزد فاطمه آمد. آن حضرت گردنبند را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا #آزاد کردم.
غلام #خندید. فاطمه علیهاالسلام راز خندهاش را پرسید. پاسخ داد:
🕊 ای دختر پیامبر! #برکت این گردنبند، مرا به خنده آورد که گرسنهای را #سیر کرد، برهنهای را #پوشاند، فقیری را #غنی نمود، پیادهای را #سوار نمود، بندهای را #آزاد کرد و عاقبت هم به سوی #صاحب خود برگشت.🕊
📚اگر نبود فاطمه:ص13تا14
💔ای جان عالمی به فدات
بی بی جان خدا لعنت کند دشمنان وقاتلین و غاصبین حقتان را و منکرین فضائلتان را💔
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)