#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹هفت آسمان🔹
هفت آسمان در دستهای مهربانت بود
هرچند عمری سقف زندان آسمانت بود
تسبیحی از ماه و ستاره بین دستانت
خورشید در سجاده هر شب میهمانت بود
تصویر تو در قاب زندان باز میتابید
یا نور و یا قدوس وقتی بر زبانت بود
با تازیانه روزهات را باز میکردند
اشک غریبی آه غربت، آب و نانت بود
وقت قنوت آخرت، خون گریه میکردند
زنجیرهایی که به دست ناتوانت بود
طعنه شنیدن، داغ دیدن، خون دل خوردن
هرچند موروثی میان دودمانت بود
اما خدا را شکر این حرمت شکستنها
دور از نگاه مضطر معصومهجانت بود
📝 شاعر:حسین_عباسپور
┅┅┅❀💠❀┅┅┅
✨مکتب ذاکران فاطمی اراک ✨
https://eitaa.com/joinchat/34078795C4838ed4e09
شور؛ باب الحوائج عالم.mp3
1.62M
#امام_کاظم علیهالسلام
#شور
🔹باب الحوائج عالم🔹
نور خدا تویی مولا
روح دعا تویی مولا
باب الحوائج عالم
مشکلگشا تویی مولا
اسمت گرهگشاست، باب الحوائجی
عشق تو پر بهاست، باب الحوائجی
صحنت بهشت ماست، باب الحوائجی
کاظمینت بهشت برینه
قبلۀ آسمون و زمینه
وعدهمون با شما اربعینه
«یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای ما تویی مولا
مأوای ما تویی مولا
نیلِ جهان پر آشوبه
موسای ما تویی مولا
ای جانِ مصطفی، موسی بن جعفری
جانِ جهان ما، موسی بن جعفری
عشقِ امام رضا، موسی بن جعفری
قبلۀ دلها بابالمراده
لطف تو حاجت ما رو داده
کاظمین - کربلا، باز پیاده...
«یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@maktabzakeran
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹ماه زندانیست🔹
ز موج اشک به چشمم، نگاه زندانیست
درون سینهام از غصّه، آه زندانیست
نه فرصتی نه توانی که راز دل گویم
بیان راز دلم در نگاه زندانیست
ستارهها اگر از آسمان فرو ریزند
بُوَد روا که به زنجیر، ماه زندانیست...
ز تیرگی، شب و روزش تفاوتی نکند
به محبسی که ولیِ اله زندانیست
ز اشک دیده چراغی مگر بر افروزد
سپیدهای که به شام سیاه زندانیست
خبر دهید به زهرا که یوسف دگرت
به جُرم اینکه ندارد گناه زندانیست
📝 #سیدرضا_مؤید
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💠 مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
💠با این راه او را آرام کرد!
🔸در مدينه شخصي از نوادگان عمر بن خطاب با امام صادق عليه السلام دشمني ميكرد و به طور مكرر با كمال گستاخی از آن حضرت و خاندان عصمت و طهارت (عليهم السلام) بدگويي مينمود. چند نفر از ياران امام كاظم (عليه السلام) به آن حضرت عرض كردند: «ای آقای ما! اجازه بده تا اين نامرد تبهكار را سر به نيست كنيم و از شرش آسوده گرديم.»
🔹️امام كاظم (عليه السلام) آنها را به شدت از اين كار بر حذر داشت و فرمود: «او اكنون كجاست؟»
گفتند: «در مزرعه خود مشغول كشاورزی است» امام (عليه السلام) بر مركب خود سوار شد و به سراغ او رفت.
وقتي كه به مزرعه او رسيد، مرد گستاخ با ناراحتي فرياد زد: «آهای! كشت و كار ما را پامال نكن!» حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) همچنان به طرف او حركت كرد. وقتي به او رسيد فرمود: «خسته نباشي!»
سپس با چهره اي خندان احوال او را پرسيد و فرمود: «تا كنون چه قدر براي آباداني مزرعه ات خرج كرده ای؟»
- صد دينار
- اميد داری چه قدر محصول برداری؟
- نمی دانم. من كه علم غيب ندارم!
- من می گويم، ولي ابتدا تو بگو چه قدر اميد داری كه برداشت كنی؟
- اميدوارم ۲۰۰ دينار برداشت كنم.
امام كاظم (عليه السلام) كيسه ای كه محتوی ۳۰۰ دينار طلا بود به او داد و فرمود: «اين را بگير! خداوند آنچه را كه اميد برداشت از اين مزرعه داري را نيز به تو بدهد!»
🍃مرد گستاخ در برابر حسن اخلاق امام كاظم عليه السلام گيج و مبهوت شده بود، چنان تحت تأثير قرار گرفت كه همان لحظه به عذرخواهی از امام (عليه السلام) پرداخت و اظهار ندامت و شرمندگی نمود و ملتمسانه از حضرت خواست تا او را به خاطر جسارت هايش ببخشد. امام كاظم عليه السلام در حالي كه با لبخند شيرين خود نشان ميداد كه او را بخشيده است از آنجا گذشت.
🔸چند روزي نگذشت كه اصحاب امام كاظم (عليه السلام) ديدند، آن مرد عمری در مسجد به محضر امام عليه السلام آمد و با كمال خوش رويی و ادب به امام عليه السلام نگريست و گفت: « ألله اعلم حيث يجعل رسالته ». «خداوند آگاهتر است كه رسالتش را در وجود چه كسي قرار دهد (و چه شخصي را امام و رهبر قرار دهد).»
🔹اصحاب امام (عليه السلام) با تعجب ديدند كه برخورد مردی كه تا ديروز به امام و خاندان عصمت و طهارت (عليهم السلام) گستاخی و بي ادبی می كرد، به كلی عوض شده است. مرد كشاورز بار ديگر امام (عليه السلام) را ستود و سؤالاتی مطرح كرد و پس از شنيدن پاسخهای امام (عليه السلام) رفت.
🍃امام كاظم عليه السلام هنگام بازگشت به خانه، به اصحاب خويش فرمود: «اين همان شخصی بود كه شما از من اجازه می خواستيد تا او را بكشيد. اينک از شما ميپرسم كدام يک از اين دو راه بهتر بود؟ آنچه شما می خواستيد يا آنچه من انجام دادم؟
من با دادن مبلغي پول كارش را سامان دادم و روان و جان بيمارش را اصلاح نمودم» ... أيّما كان خيراً ما أردتُ أو ما أردتم؟»
📚الارشاد مفيد ، ج ۲ ، ص ۲۳۲
#داستان #شهادت #امام_کاظم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💠 مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran