eitaa logo
مکتب ذاکران فاطمی اراک
413 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
971 ویدیو
56 فایل
جلسات هفتگی مکتب ذاکران فاطمی، یکشنبه ها شماره کارت مکتب ذاکران فاطمی ،جهت کمک های ماهیانه دوستان به شرح ذیل است👇👇👇 5029081061650046 ارتباط با ادمین کانال و مدیرجلسات هفتگی @a_d_m_i_n_01 @zakeranfatemi_admin @sjrafie
مشاهده در ایتا
دانلود
به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی‌ست علی دیگری امروز در لباس علی‌ست دوباره نام علی را سر زبان‌ها برد اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علی‌ست همان کلام، همان لحن، با همان هیبت چنان شبیه که در اصل اقتباس علی‌ست به «لا‌یُقاسُ بِنا» روح تازه‌ای بخشید که عدل‌و‌هیبت او نیز بر اساس علی‌ست به تیغ خطبه چنان هوش می‌برد، انگار که چشم‌‌های همه خیره از هراس علی‌ست یقین که لحظه‌ی اول شکست خواهد خورد هرآن که با دگران در پی قیاس علی‌ست کسی که زینب او را شناخته‌ست، فقط در این مقایسه‌ها لایق شناس علی‌ست جهان به جان دوباره رسیده با زینب که ذکر هردل درمانده است؛ یازینب نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را کجاست آن‌که نداند مقام زینب را؟ به‌جان عشق قسم «مارایت الّا عشق» شنیده گوش دوعالم پیام زینب را برای رضای خداست، شیرین است که داغ تلخ نکرده‌ست کام زینب را خدا برای خود انگار پرورش داده‌ست لبالب از هنر صبر جان زینب را نه غصّه قامت او را به لرزه آورده‌ست نه داغ سست نموده‌ست گام زینب را کسی که با دل‌و‌جانش مدافع حرم است خدا رسانده به گوشش سلام زینب را به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را هنوز حد کسی فهم شأن زینب نیست چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟ اگر بناست که نام تو «زِیْنِ‌ أب» باشد هزار داغْ قیام تو را نمی‌شکند گرفتم این که نماز تو مستحب باشد به گوش می‌رسد از خطبه‌ات صدای علی عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد چه‌جای صحبت کفتارهاست، آن‌جایی که دختر اسدالله در غضب باشد بعید نیست که حمالةالحطب بشود چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد تو بر زمینی و ابن‌زیاد بر تخت است! که راه کفر به اسلام یک‌وجب باشد به اهل‌بیت نبی ظلم شد در آن وادی بدیهی است که هر روز شام شب باشد در آن هجوم مصیبت...، امام زینب بود «قسم به‌صبح، که‌خورشید شام زینب بود» حسین ماه زمین و ستاره‌اش زینب که بوده یاور و یار هماره‌اش زینب حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف چه واژه‌ها که شده استعاره‌اش زینب چه کاخ‌ها که بنا کرده اهل ظلم، ولی به هم زده همه را با اشاره‌اش زینب جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد اگر هرآینه باشد سواره‌اش زینب اگر تمام زمین مسجدالحرام شود به گوش می‌رسد از هر مناره‌اش، «زینب» درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان هزار مرتبه بوده‌ست چاره‌اش زینب حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده به احترام لب پاره‌پاره‌اش زینب... سرش شکست و دلش خون شد و قدش خم شد همین که سایه‌ی لطف تو از سرش کم شد از آن طلوع غم‌‌انگیز چل غروب گذشت گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت چه در میانه‌ی صحرا، چه در خرابه‌ی شام فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت تمام روز و شب ما در این مسیر بلا به ذکر جمله‌ی «یا کاشف الکروب» گذشت سپرده‌ام که به گوش جهانیان برسد از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت چه حکمتی‌ست که هرکس به دیدنت آمد ندیده از سر آن جسم سینه‌کوب گذشت به شرق و غرب دوعالم رسید قصه‌ی ما که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت اگرچه سنگ به پیشانی‌ات زدند ولی اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت... به انتظار نشستیم تا خبر برسد که صبح سر زده و موسم غروب گذشت شبی سپیده بر این تیره شام می‌آید یکی به واقعه‌ی انتقام می‌آید... ✍ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠‌ مکتب ذاکران فاطمی اراک 🆔 @maktabzakeran
گوش کن از دل افلاک خبر می‌آید به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می‌آید چه خبر هست؟ فرشته چقدر می‌آید سوره‌ی صبر در آغوش سحر می‌آید شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر فاطمه دختری آورده برای حیدر دختری آمده تا همدم مادر باشد دختری آمده تا حیدر حیدر باشد خواهری آمده عشق دو برادر باشد گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد عصمت و عفت و تقواش همه مادری است به خداوند قسم لایق پیغمبری است فاطمه محو گل روی درخشانش بود مرتضی زمزمه می‌کرد و غزلخوانش بود گرم بوسیدن پیشانی و چشمانش بود احمد آن‌روز چه می‌دید که گریانش بود احمد آن‌روز تجلی رسالت را دید یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟ قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را یا که تشریح کند قله‌ی اهداف تو را عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات به گل روی بهشتی تو بانو صلوات بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد دست در دست شدی گریه‌ات آرام نشد دیدی از دور و برت عطر کسی می‌آید مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید چشم بر هم زدی و عشق مجسم آمد بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد اشک از گوشه‌ی چشم همه آن دم آمد کودکی سوی تو با دیده‌ی پُر نَم آمد گفت: خوش آمدی ای نور دو عینم زینب کمی آرام عزیزم که حسینم زینب بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است پیش تو عشق حسین، اصل سلوک و سِیر است سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی کعبه‌ی عشق برادر شدی و محترمی مریم از جام حیای تو چشیده است نمی نائب فاطمه، صدیقه‌ی ثابت قدمی کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست جای امثال شما در کُره‌ی خاکی نیست چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست داغ‌ها دیده‌ای اما لب تو شاکی نیست چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی پیش آن پیکر صد چاک "تَقَبَّل" گفتی آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود در دل جهل زمان شمسه‌ی تابنده شود با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود روی نی گفت برادر همه جا در هر راه طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله ای تمنای دل خون خدا، یا زینب در تو دیدند همه فاطمه را، یا زینب مرحمت کن به منِ بی سر و پا، یا زینب نشوم از سرِ کوی تو جدا، یا زینب نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر ✍ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠‌ مکتب ذاکران فاطمی اراک 🆔 @maktabzakeran
گل خانه‌ی خیرالنسا را عطر و بو دادند وقتی گلی مانند زینب را به او دادند تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت فخر امیرالمؤمنین زینب تولد یافت زینب نگو حوریه‌ی انسیة الحوراست زینب همان سیب دو نیم حضرت زهراست مادر نزاید تا قیامت این چنین دختر عالم به زهرا نازد و زهرا به این دختر در جان خود دارد شمیم پنج تن قطعاً او دست و دلباز است مانند حسن قطعاً روح دو پهلوی علمدار حنین است او بهتر بگویم قرة العین حسین است او در باطن خود نوری از جدش محمد داشت زینب یگانه‌ست؛ المثنایی نخواهد داشت در جشن میلاد عقیله مثل من امشب نذر قدم‌هایش مکرر کف بزن امشب با جان و دل دار و ندارت را فدایش کن هر جا گره افتاد در کارت صدایش کن پیچیده در گوش فلک فریاد یا زینب گلبانگ هر مرد و زن آزاده یا زینب ذکر عقیله معجزه ساز است ای مردم! می‌پروراند لشگری آماده "یا زینب" قصد زیارت کن بگو از راه دور امشب مانند مرحوم موذن زاده یا زینب با یاری‌اش سمت راه می‌افتیم ذکر بسیجی‌ها میان جاده یا زینب تبیین تو یعنی جهاد اکبر ای بانو! جانم به ان تحلیل فوق العاده یا زینب ای دختر مشکل‌گشا! مشکل گشایی کن در کارمان کلی گره افتاده یا زینب از ظلم بیزار است و قطعأ یار مظلوم است هر کس به آیین شما دل داده یا زینب عمری به راه راست دعوت کرده‌ای ما را با فعل و تقریرت هدایت کرده‌ای ما را از اجر جانبازی برای حفظ دین گفتی هر روز مشتاق شهادت کرده‌ای ما را منزل به منزل رفتی از حق ولی گفتی اینگونه سرباز ولایت کرده‌ای ما را "والله لا تمحو..." ی تو ما را مصمم کرد حرف دلم را باز هم تکرار خواهم کرد نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست مانند زینب هیچ کس مغنیه پرور نیست از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی تا زاهدی؛ سیدرضی؛ قاسم سلیمانی تسبیح شیعه ما رأیت الاجمیلا بود آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود نسل بهشتی وارثانی باهنر دارد فریاد ما در جبهه‌ی تبیین اثر دارد پیچیده است آوازه‌ی ایمان نصرالله قربان خاک زینبیه جان نصرالله سید که خار چشم دشمن‌های غاصب بود شاگرد درس مکتب ام المصائب بود سید اشداء علی الکفار را فهمید آموزه‌های حیدر کرار را فهمید غیر از خدا از هیچ کس اصلاً نمی‌ترسید از زوزه‌های گله‌ی دشمن نمی‌ترسید مانند شیر شرزه‌ای همواره غران بود از روز اول ذوالفقار شیعه بران بود میراث سید لشگری در اوج باورهاست الگوی حزب الله لبنان زینب کبری‌ست فتح الفتوح زینبیون دیدنی باشد احوال اسرائیل اکنون دیدنی باشد امروزه احوالی شبیه محتضر دارد گفتیم با ایران در افتادن خطر دارد وقتی به فکر هتک شأن مرجعیت بود قصد تعرض کردنش اوج خریّت بود سید علیِ سیستانی را هواداریم ما وارثان مالک و مقداد و عماریم ما در مصاف دشمن بیگانه می‌مانیم زیر زمین نه! پشت بام خانه می‌مانیم سیدعلی لب تر کند هنگام طوفان است طوفان‌مان از جنس طوفان‌های چمران است کوری چشم شور عمال یهود آن روز خاورمیانه زیر پای نسل سلمان است نامی از اسرائیل در جایی نمی‌بینید آن روز روز شادی اطفال لبنان است آن روزها با چشم خود زوار می‌بینند از سوریه تا مسجدالاقصی اتوبان است بی شک مسیر کوه پیمایی آقامان آن روزها دیگر بلندی‌های جولان است ✍ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠‌ مکتب ذاکران فاطمی اراک 🆔 @maktabzakeran