#همسرداری ۴۱ #گریه بعضی ها می گن گریه اسلحه زنه. بعضی هام می گن هرجا گریه‌تون گرفت راحت گریه کنید و مقاومت نکنید. اما من نگرش خاص خودم رو دارم. اگر دارید فیلم جنگی ، احساسی یا عاطفی می بینید، راحت گریه کنید. اگر تو خیابون یا جایی صحنه غم انگیزی می بینید راحت گریه کنید. مراسمای تشییع شهدا یا اقوام می رید،مراسم روضه و هیئت می رید، راحت گریه کنید. سر سجاده نماز مشکلاتتون رو با خدا مطرح کنید و درد و دل کنید و گریه کنید. اما من سه جا گریه رو نمی پسندم: ۱_در زندگی در مواجهه در سختی‌ها باید دنبال راه حل بود، و گریه فرار از واقعیته . مثلا همسرت نیست، بچه از پله افتاده پاش شکسته ، دنبال راه چاره باش ، دیدم که می گم ، بعضی مامانا می شینند ، همونجا پا به پای بچه گریه می کنند. برای گریه وقت هست ، پاشو به داد بچه‌ت برس. ۲_در مقابل ظالم:رفتی اداره کارمنده می تونه کارت رو راه بندازه،اذیت می کنه ، به جای اینکه با دلیل و مدرک براش توضیح بدی که مدارکت کامله و باید موافقت کنه یا امضاء کنه، بزنی زیر گریه، واقعا که😡 ۳_ با همسرت دارید سر یه موضوعی صحبت می کنید، اون قانع نمی شه، بعد شما گریه می کنید، یعنی چی؟ یعنی من منطق ندارم، استدلال بلد نیستم .این گریه اصلا دل همسرتون رو همراه شما نمی کنه. شاید چند بار اول موفق بشین ولی بعد که دید گریه ابزار کار شماست ، گریه‌تون براش بی ارزش می شه،دفعه بعد بهت می گه پاشو ، آبغوره نگیر . من می گم گریه جایی باشه که اونقدر اندوه وارد شده سنگینه که دیگه قلب شما قادر به تحملش نباشه. مثل دیماه سال ۹۸، چه روز تلخی بود.یادتونه؟ وقتی فهمیدیم حاج قاسم روازدست دادیم، حتی گریه های بی امان تسکین داغ جگرسوزما نشد.😔 🔹 البته گریه یه جای دیگه هم کاربرد داره ،اگه گفتین ؟ تو قسمت بعدی می گم بهتون #مارال_پورمتین #ملکه_باش 🌸🍃@malakeh_bash🍃🌸 Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈┈┈••

😵 *"اندر حکایت #زلزله ...!"*😭 زلزله #ترکیه همه جا می تونه رخ بده ، متن زیر رو بخونید، جالبه 👇 ✍ 💥زلزله تقریبا" چندین ثانیه احساس شد...!* 🏃اما میلیون‌ها نفر به خیابان ریختند.!* با لباس نامناسب، با دست‌خالی ، بدون سوئیچ ماشین، سند خانه، دسته چک و حتی مدارک شناسایی...!* 🙇میلیون‌ها نفر همه آن چیزهایی که یک عمر برای داشتن‌شان جنگیدند، عرق ریختند یا خون دیگران را در شیشه کردند را بدون لحظه‌ای درنگ رها کردند و فقط جان ناقابل را برداشتند و به خیابان زدند...!* 👜میلیون‌ها زن طلاهای عزیزشان، چکمه‌هایی که روزها پاساژها را برای خریدن‌شان وجب کرده بودند، یخچالی که دوستش داشتند، دکوری که ده بار برای چه جور چیدنش با همسرشان جوری بحث کرده بودند انگار مهمترین اتفاق زندگی است، غذایی که برای پختنش از صبح زحمت کشیده بودند، همه را از یاد بردند و گریختند...!* 🚶میلیون ها نفر حتی یادشان رفت کی هستند؟!* 👪تا دقایقی پدر و مادر و همسر و فرزند از یادشان رفت. همه آن چیزهایی که یک روز با اطمینان می گفتند امکان نداره یه ثانیه از یادم بره!* 🎀👕👠هیچکس به فکر این نبود که فلان لباس مارک، فلان کفش گران قیمتش را با خودش بردارد. یا حتی مدرک تحصیلی و حکم انتصاب به عنوان مدیر فلان جای مهم که برایش زیرآب صدها نفر را زده بود. 🏃میلیون‌ها نفر فقط فرار کردند، از ترس فرو ریختن سقفی که برای خریدنش، برای اجاره کردنش، برای پرداخت قسط‌هایش روزها و شب‌ها زحمت کشیده بودند.!* از ترس سقفی که بخشی از عمر و سلامتی شان را برای داشتنش حراج کرده بودند..!* آن چند ثانیه یا دقیقه محشر بود...!* میزان شجاعت آدم ها، میزان عشق و وفاداری‌شان به خانواده، میزان ادعاهایشان حداقل به خودشان و اطرافیان شان ثابت شد...!* 💥تلخ بود ، اما آن چند ثانیه را دوست دارم.!* 😇برای اینکه هزاران بار در ذهنم با آن مواجه شده ام، اینکه تا دقیقه دیگر هیچ‌کدام‌مان ممکن است نباشیم. اینکه مرگ به اندازه زندگی واقعیت دارد.!* 😓درس عبرتی بود برای ما که عبرت نمی گیریم...!*😭 😯مایی که بعد از آرام شدن نسبی اوضاع، دوباره همان موجودی می شویم که بودیم..!😭 🤔 🙏بیائیم قدرهمدیگررابدانیم🙏 #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

#داستانک #آهنگ_غمگین 🌸 از دوستانم بود و دوباره بعد از مدتها منو دید و سر صحبتش وا شد ،تعریف می کرد که: 🔹یه راننده بود، انگار تازه اومده تو‌خط مسیر منزل ما، یه چند باری سوار ماشینش شدم ، آهنگ می ذاشت ، تذکر ندادم ، تا اینکه دفعه آخری که سوار شدم دیدم بازم آهنگ گذاشته. اولش آهنگش بد نبود، یه آقایی داشت در فراق یارش شعر می خوند. بعدش آهنگ یه خانوم شروع شد ، همه اش از تنهایی و اینکه دوست داره به یارش برسه و این جهان چه دنیای بدیه... دوباره یه آقا .... گذشته از لحن و آهنگ که به غنا می زد، اونقدر غمگین بود که تا به مقصد برسیم قلبم فشرده شد از این همه غم و ناامیدی که از این موسیقی‌ها می بارید. با خودم گفتم تذکر بدم،تذکر ندم، خدایا چیکار کنم؟ اصلا از صحبت کردن با راننده یا مسافران تو‌ تاکسی خوشم نمی یاد. اما با خودم گفتم : این آقا دیگه راننده تاکسی این مسیره، شاید بارها سوار ماشینش بشم ، باید تکلیفم با این آهنگا روشن بشه. خواستم بگم آقا من نمی خوام تو ماشین از این آهنگها گوش بدم و رعایت حقوق مسافر رو بکنید و از این حرفها .... که یه روش دیگه به ذهنم رسید . نزدیک مقصد شدیم، +گفتم: ببخشید آقا ، یه مطلبی رو می تونم بگم به شما . -گفت:بفرمایید. +گفتم:شما اگر می خواین تو ماشین آهنگی گوش بدین ، رادیو آوا گوش بدین (تو دلم گفتم هر نوع آهنگ غیرمجاز هم بخواین خودش پخش می کنه😬)، چرا از این آهنگهای غمگین گوش می دین ،که امید رو از آدم می گیره ، _ گفت: من کلا خودم آدم ناامیدی هستم. + گفتم :مطمئن باشید بخش مهمی از این ناامیدی مربوط به نوع آهنگهایی هست که گوش می دین، حالا اگر گوش دادن این نوع آهنگها برای خانوادتون هم عادی و متداول شده باشه ، اونها هم در این دنیای ناشاد و نا امیدی که شما براشون دارید درست می کنید ،چطور می خوان به موفقیت و نشاط برسند؟ شاید فکر کنید ، که این آهنگه و زیاد مهم نیست ، ولی این آهنگها اگر سالها در زندگی شما تکرار شوند. ، با لحن ،مضامین و تأثیر گذاری شگرفی که دارند، سبک زندگی شما و خانواده شما رو رقم می زنند و در جهت اهداف سازندگان اون آهنگها تغییر می دن. نقش آهنگها و موسیقی ها در روند زندگی بسیار مهمتر از اونی هست که فکر می کنیم. _ دیگه سکوت بود و جواب ندادند ، باید دفعه بعد که سوار همون تاکسی شدم ،تاثیر حرفهام رو ببینم . #مارال_پورمتین #امر_به_معروف #موسیقی ۳۹ #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

این زن ترکیه‌ای وقتی رفتن نجاتش بدن ، تا وقتی بهش #حجاب نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد. 👏👏 🔹 از تربیت شدگان #دین_عالمتاب #اسلام جز این انتظار نمی ره . 🔹خدایا حیا وحجاب را محبوب و زیور زنان و دختران ما قرار بده. #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

#داستانک_حجاب #لحظات_آخر 🌺 این خبری که در مورد این خانوم ترکیه ای پخش شد که قبل از اینکه از زیر آوار زلزله بیاد بیرون در خواست روسری کرده بود، من رو یاد یک خاطره انداخت . یکی از دوستانم تعریف می‌کرد که زمان جنگ من توی شهر کوچیکمون تازه معلم شده بودم. حاج دایی انقلابی من اونجا کاسب خیر و معروفی بود. شهر ما یک خیابان اصلی بزرگ داشت و بقیه خیابان ها از آن منشعب می شد .مغازه حاج داییم توی همون خیابون بود . یک روز که برای خرید به خیابان رفته بودم یک دفعه صدای انفجار مهیبی من رو سر جای خودم میخکوب کرد. یک لحظه زمین و زمان را گم کردم و کنار دیوار پناه گرفتم. فکر کردم هواپیماهای عراقی دوباره به شهر حمله کردند. ولی دیدم که هواپیمایی در کار نیست و سرو صدا وگرد و خاک و دود از قسمتی از خیابون که مغازه حاج داییم هم اونجا بود، بلند شده نگران شدم و با عجله به سمت مغازه دویدم .وقتی که رسیدم دیدم که بخشی از مغازه حاج داییم خراب شده و دود و گرد و خاک از مغازه بلند است و مردم هم جمع شده بودند با گریه و سر و صدا به همه میگفتم،اینجا مغازه حاج داییمه بذارید،برم جلو . راه رو برام باز کردند، جلو رفتم،حاج داییم سالم بود .جلوی در مغازه وایساده بود تا دیدمش،بغلش کردم و بوسیدمش و پرسیدم،حاج دایی سالمی؟ گفت:بله دخترم ، برو تو مغازه، دوتا مشتری خانم داشتم،زخمی شدن برو پیششون باش تا آمبولانس برسه. رفتم داخل یک مادر و دختر بودن که با انفجار بمبی که منافقین تو مغازه کار گذاشته بودند،به شدت زخمی شده بودن. حال مادر وخیمتر بود و صحبتی نمی‌کرد، اما دختر تکون میخورد و معلوم بود که زنده است .بالا سرش رفتم خون و گرد و خاک را از صورتش تمیز کردم تا نگاهش به من افتاد. گفت :پروانه تویی؟ وقتی که حرف زد ،دقت کردم و دیدم که میشناسمش . بهاره بود همکلاسی دوران دبیرستانم گفتم بله عزیزم.خوب می شی نگران نباش.الان آمبولانس می رسه. گفت :پروانه من چادرم و لباس هام پاره پاره شده و سوخته و بدنم پیداست. الان میان که منو ببرن بیمارستان از جلوی مردم منو رد می کنند ، نمیخوام کسی من رو بی حجاب ببینه خواهش می کنم منو با چادر خودت بپوشون. خب من حجابم کامل بود، همیشه زیر چادر مقنعه و مانتو هم می‌پوشیدم .چادرم رو در آوردم و انداختم سر بهاره بدنش و سرش را با چادرم کاملاً پوشوندم. نیروهای امدادی هم که اومدن ،حواسم بود که بدن بهاره را کاملاً بپوشونم .اونو گذاشتن رو برانکارد و بردند .اما من دلم طاقت نیاورد و به سمت بیمارستان رفتم. میخواستم ببینم که حالش چطوره؟ وقتی به بیمارستان رسیدم از پرستار سراغ بهاره رو گرفتم و پرسیدم الان کجاست؟ می خوام برم پیشش. پرستار نگاه عمیق غمگینی به من کرد و گفت تا رسوندنشون بیمارستان مادر و دختر هر دو تا شهید شدن. همونجا روی زمین نشستم. با خودم فکر کردم.چه توفیق عظیمی که در آخرین لحظه زندگیت هم به جای اینکه به فکر این باشی که از این دنیا با همه زیبایی هاش داری کنده میشی ، به فکر حجابت باشی و به فکر این باشی که دستور خداوند رو حتی در #لحظات_آخر زندگیت اجرا کنی. 🍃🌺 واقعاً این بهاره ها افتخار سرزمین ایران و #دین_عالمتاب #اسلام هستند.🌺🍃 #مارال_پورمتین #داستانک #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

همه با هم در #راهپیمایی #۲۲بهمن #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

همه با هم در #راهپیمایی #۲۲بهمن #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

آقای شروین وطن فروش ها هیچ وقت برنده نیستند. ما برنده‌ایم ،نه تو، باور نمی کنی ببین .👇 🎥حرکت خودجوش یک دانش آموز ابهری هنگام اجرای سرود سلام فرمانده و عکس العمل جالب دیگر دانش آموزان #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

#مادرانه خیلی ها دوست دارندمعروف بشن دکتر و مهندس بشن به شغل و مقام عالی برسن یا دلشون می خواد پول زیاد داشته باشند ، یا سفرای خارج از کشور برن یا شیکترین لباسا و طلاها رو داشته باشن... یا در ساختمانهای مجلل و باشکوه زندگی کنند .. من اما دلم می خواهد مامان خوبی باشم .🧕 🍃#رویا_حقیقی #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

تبلیغ #فرزندآوری نه تبلت نه گوشی.... 😂 فقط آبجی داداشی #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••

#رشد_فردی ۵ #پیشنهاد_تماشا آیا کسی توی این جمع هست که شجاعت اینو داشته باشه و بگه: بعد از این همه مشکلاتی که پشت سر گذاشتم؛ این راه رو نیومدم تا یکی باشم #مثل_بقیه و #شجاعت اینو دارم که برم دنبال #رویا هام؟!😎🌱 #ملکه_باش عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••