eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
178 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با سردبیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 مدرک دانشگاهی آری؛ مدرک حوزوی نه!! 📝 قابل توجه دلسوزان 🖋 مهدی یزدانی 🔹 همانطور که می‌دانید آموزش و پرورش از بچه‌هایی که قصد ورود به کلاس اول ابتدایی را دارند تست می‌گیرد تا مشخص شود دانش آموز به مدرسه عادی می رود یا مدرسه استثنایی. 🔹 یکی از بستگان که جزو مشاورین برای این تست است داستانی نقل کرد که بسیار جای تامل دارد: 🔹 گفت یک روز یک دختر و مادری که از نوع حجابشان معلوم بود از خانواده روحانی هستند وارد اتاق شدند تا از دخترشان تست بگیریم. 🔹 قبل از این که تست را شروع کنیم از میزان تحصیل و شغل والدین سوال می‌کنیم. شغل و میزان تحصیل در برگه‌ای درج شده و ما فقط با جواب مخاطب آنها را تیک میزنیم. 🔹 از دختر سوال کردم شغل پدرت چیست گفت طلبه است من به گزینه‌هایی که در برگه تست بود نگاه کردم دیدم هیچ کدام چنین گزینه‌ای یا حتی نزدیک به آن را ندارند تا تیک بزنم دوباره پرسیدم شغل پدرت چیست گفت طلبه است گفتم چنین گزینه‌ای نداریم. مادر و دختر مانده بودند چه جوابی بدهند دیدم نمی‌شود خودم یکی از گزینه‌ها را تیک زدم که البته ربطی به طلبگی نداشت. 🔹 نوبت به نوع مدرک تحصیلی رسید گفتم مدرک تحصیلی پدرت چیست دوباره گفت طلبه است این دفعه همکارانی که کنار من بودند هم خنده‌شان گرفت گفتم مگر طلبگی مدرک تحصیلی می‌شود مدرک تحصیلی: لیسانی فوق لیسانس دیپلم ... دیدم باز می‌خواهد بگوید طلبه است مادرش گفت خوب بزنید لیسانس!! 🔺 نگارنده معتقد است این که بعد از این همه سال حوزه علمیه نتوانسته تعریف درستی از شغل و مدرک تحصیلی طلاب داشته باشد واقعا درد بزرگی است. 🔻 عدم توجه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی به این قشر جای خود دارد اما چرا باید برای روحانیت از عناوین دانشگاهی استفاده کرد و نباید حوزه برای خود یک عنوان شغلی و تحصیلی جدا وجود داشته باشد. @Manahejj
🌀 حوزه خواهران و لزوم انتخاب آزادانه استاد 🖋 زهرا ابراهیمی 🔹 یکی از شیوه‌های رایج در حوزه‌های قدیم برادران، شیوه‌ی انتخاب آزادانه‌ی استاد به وسیله‌ی طلبه بود. هر طلبه به محض ورود به حوزه، حق انتخاب استاد را داشت و می‌توانست آزادانه از بین اساتید حاضر، دست به انتخاب بزند. یکی از عواملی که تبعیت انسان را از دیگری افزایش می‌دهد، میزان علاقه‌مندی انسان است. هرچقدر علاقه‌ی انسان به شخصی بیشتر باشد، توجه او به تذکرات و نصایحش بیشتر خواهد شد. 🔹 عشق و علاقه‌ای که میان شاگرد و استاد ایجاد می‌شود، شاگرد را به درس ترغیب می‌کند. این امر باعث می‌شود که از یک سو، استاد همواره با سپاسگزاری از سمت شاگرد مواجه شود و تمایلش برای ارائه‌ی بهتر درس، افزون‌تر گردد و از سوی دیگر، شاگرد نیز با تمام توجه درس را فراگیرد. 🔹 علاوه براین از این پتانسیل نیز می‌توان در جهت تهذیب عملی شاگردان در معیت استاد بهره برد. چراکه وقتی گرایشی قلبی میان شاگرد و استاد ایجاد شود نصایح استاد نه صرفا تذکر، که رهنمودهایی پدرانه تلقی می‌گردد و شاگردانی‌ که به درس نظری استاد علاقمند‌ترند، سیره‌ی عملی او را نیز راحت‌تر دنبال می‌کنند. 🔹 این شیوه‌ی رایج در حوزه‌های قدیم، برای حوزه‌های علمیه‌ی خواهران اجرا نمی‌گردد و خواهران حوزوی از حق انتخاب استاد بهره‌ی چندانی ندارند. با توجه به اینکه هم‌جنس بودن استاد و شاگرد شرایط راحت‌تری را از حیث انس، مباحثات علمی و دریافت سیره‌ی عملی فراهم می‌‌آورد بهتر است فضای بیشتری برای اساتید خواهر در حوزه‌های علمیه فراهم شود و تا جایی که امکان‌پذیر است تدریس حوزه‌های خواهران حتی در سطوح بالا نیز به اساتید خواهر سپرده شود و شاگردان نیز در این زمینه حق انتخاب آزادانه‌ی استاد را داشته باشند. @Manahejj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 یک نکته دیگر راجع به کل حوزه: 🔹 من چندین بار گفتم ظاهرا برای مسئولان است! ‼️ کسی که درسی را می‌خواند نیاز به دارد نیاز به دارد! 🔻 این بود که آمدند این شهادت را با شهادتهای دانشگاهی مخلوط کردند، اول که خواستند اسمش را دکترا بگذارند که غلط بود، بعد هم گذاشتند که آن هم غلط بود! 💬 امام خامنه ای @HozeTwit
🌀 لزوم اعطای مدرک اصیل حوزوی 📝 مطالبات امام خامنه‌ای از شورای عالی 🔹 بعضى از آقایان خیال مى‏‌کنند که اگر ما بخواهیم درس طلبه‏‌اى را ارزشیابى کنیم، باید بگوییم این سطح از تحصیل در حوزه با فلان دوره‏‌ى دانشگاهى- مثلًا لیسانس یا فوق لیسانس یا دکترا- معادل است. لزومى ندارد این کار را بکنیم. دروس حوزه یک چیز است و دروس دانشگاهى چیز دیگر. 📌 مناهج: ⏱ بیش از ۲۵ سال است که مطالبه فوق از شورای عالی حوزه‌های علمیه خواسته شده است؛ اما همچنان مدارک حوزوی، هویت و اعتبار استقلالی ندارند و ذیل مدارک دانشگاهی تعریف می‌شوند. 🔻 به یقین این امر، لطمات جدی به هویت حوزه و روحانیت وارد خواهد ساخت که امید است شورای محترم عالی هرچه زودتر در این امر، تدابیر لازم را بیندیشند. ✅ امیدی که به شورای هشتم بسته شده است، نباید ناامید شود و ان‌شاءالله نخواهد شد... @Manahejj
🌀 نمونه گواهی تحصیلی در سال ۱۳۳۰ شمسی 📝 برای کتب مطول، معالم و شرح شمسیه 🖋 با امضای آیات: سید احمد حسینی شبیری زنجانی و شیخ عبدالحسین صاحب الداری بروجردی 📌 مناهج: 🔹 در گذشته شهادت (تصدیقی) شبیه آنچه به پیوست آمده است، برای تحصیلات حوزوی مرسوم بوده و بالاترین تصدیق هم اجازه اجتهاد بوده است. 🔹 بعدها با شکل‌گیری نظام اسلامی و قرار گرفتن حوزه در معرض انجام وظایف و مناصب اجتماعی، لازم بود ارزیابی مدون و مشخصی از دانش‌آموختگان حوزوی وجود داشته باشد؛ منتها به معادل عناوین مدارج دانشگاهی اکتفا شد! و از همین جا، متأسفانه هویت مستقل حوزوی و اعتبار آن تا حد زیادی از قلم افتاد و مغفول واقع شد. 🔹 در صورتی که حوزه علمیه می‌توانست -هنوز هم می‌تواند- مدرکی مستقل و با ارزش برای دانش‌آموخته‌های خود تعریف کند. و در مرحله بعد با تصویب آن مدارج در شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای عرضه به مناصب مختلف اجتماعی، تطبیقات آن را هم تعیین نماید؛ نه اینکه از ابتدا ذیل معادل عناوین دانشگاهی تعریف شود؛ که نه حوزویان آن را قبول داشته باشند و نه دانشگاهیان! @Manahejj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 شهید مجید سلیمانیان 🎥 مدافع حرم تازه تفحص شده 🔹 پس از ۴ سال پیکر مطهر تعدادی از شهدای مدافع حرم که در خان طومان به درجه رفیع شهادت رسیده‌اند شناسایی شده است. 📌 در کلیپ فوق شهید حجت‌الاسلام سلمانیان از بی‌قراری‌اش برای اعزام می‌گوید. @Manahejj
🌀 تو که پدرت روشنفکر بود، چرا گذاشت آخوند بشی؟! 📝 پاسخی به ناامیدان سیاه‌نمای حوزوی که دنبال بی‌انگیزه کردن طلاب هستند 🖋 مرحوم علی صفایی حائری 🔹 در حدود سال ۴۵ بود، من در صحن نو در یکی از مقبره‌ها درسی داشتم که حدود ساعت ده با یک استاد خصوصی می خواندم. من روبه‌روی مقبره، کنار میله‌هایی که بر سر قبرها می‌گذاشتند نشسته و منتظر بودم تا استاد بیاید و درسم را بگوید. آن طرف‌تر هم چند نفر از مرده‌خورها و مقبره‌چی‌ها نشسته بودند و کنار آفتاب گرم و مطبوع، صحبتشان گرم و سرد و گُم بود. 🔹 در این اثنا یک نفر پیرمرد آمد که به من اسمش رسیده بود و می‌گفتند خیلی حرّاف و متلک‌پران و خوشمزه است. از راه که آمد مقبره‌چی‌ها برایش بلند شدند و او هم کنارشان نشست و فاتحه‌ای خواند و بعد شروع کرد به دیدزدن اطراف. نگاهش که به من افتاد -با آن قیافه و با آن سن و با آن کتاب- چشم‌هایش را جمع کرد و دقت كرد و با تحقیر از مقبره‌چی‌ها پرسید: «این دیگه کیه؟» ❓یکی از آنها مرا می‌شناخت و پدرم را هم می‌شناخت، معرفی کرد و او با آشنایی نخوت زده‌ای رو به من کرد و گفت: «تو که پدرت روشنفکر بود، چرا گذاشت آخوند بشی؟!» 🔹 مقبره‌چی‌ها گوش بودند و بعضی‌هاشان لبخند می‌زدند و پیرمرد هم رویی ترش می‌کرد، سینه‌ای صاف می‌کرد و منتظر جواب بود. من هم خیلی آرام و بی‌توجه مقداری نگاهش کردم و بعد با نیشخندی ازش پرسیدم: «مگر آخوندی چه عیبی داره؟!» من این سؤال را طرح کردم تا حرف‌هایش را بزند و شکمش را خالی کند و او هم منتظر همین فرصت بود، ماشینش را روشن کرد وگاز داد، که «ای بابا اینکه دیگه مثل کفر ابلیس می‌مونه! حالا از من می پرسی چه عیبی دارد!» و شروع کرد، که «شبش این طور است و روزش این طور و درسش این طور و بحثش این طور، طلبگی‌اش فلان و روضه‌خوانی‌اش بهمان و تبلیغش بیسار و آقایی‌اش چنین و مرجعیتش چنان!» و به قدری مسلط بود که برای من هم تعجب‌آور بود. و بعد فهمیدم قبلا آخوند بوده و بیرون آمده و این تسلطش از همانجا آب می‌خورد و در نتیجه، تعجبم رفت. 🔹 آن روز در من حال عجیبی گذاشته بودند. او با طنز و شوخی و مسخره، حرف هایش را خوب قالب می کرد و شرح می‌داد و از حضار تحسین می‌طلبید و از من هم تسلیم. اما من داشتم با مورچه‌ها ور می‌رفتم و بی‌اعتنا به تمام خوشمزگی‌هایش گنجشکها را نگاه می‌کردم و اطراف را می‌پاییدم و اصلا به او نگاه هم نمی‌کردم. و او که می‌دید مخاطبش این طور خودسر و بازیگوش و بی‌اعتناست، به دیگران می‌پرداخت و از آنها تصدیق می‌خواست و عاقبت نگاهش در چشم من افتاد و کنجکاو شد که حالم را بررسی کند. نگاه من تیز و مسخره بود. 🔹 خیلی آرام گفتم: «شما خوب بود از من می‌پرسیدید که برای چه آخوند شده‌ام، اگر می‌گفتم نون و آب و شب و روز و فلان و بهمان، خب، راهنمایی‌ام می‌کردید؛ که آقا بفرمایید اون طرف، این در بسته است و بازم که بشه، این خبرها نیست. باید شب چطور بخوابی و روز چطور راه بری و دنبال ... بیفتی و...». و شروع کردم حرف‌هایی را که زده بود با مسخرگی قطار کردن. او کلافه شده بود و سرفه می‌کرد و گردنش را می‌خاراند و آخر طاقتش طاق شد و گفت: «بفرمایید شما ...آقا می‌خواهید چه کار کنید؟ چرا آخوند شدید؟!» 🔹 من هم با بی‌پرواییِ تندی که از چنان بچه آرامی بعید می‌نمود، گفتم: «من آخوند شدم تا یک مشت آدم احمق؛ مثل تو را که هنوز به نون و آب و ... و شکمشون فکر می‌کنند، بیارم بالا!» و ساکت شدم. و اون بیچاره داشت سر می‌خورد و می‌گفت: «توی بچه می‌خواهی منو بالا بیاری؟! این همه آخوند هست، هرجا نگاه می‌کنی، خدا بده برکت». 🔹 و من با صلابت ماتم گرفته‌ای گفتم: «اگر یک غربال بزرگ بذارن توی این مدرسه و این آخوندها را که تو میگی، بریزن توش چقدرشون سالم می‌مونن؟!» به آرامی طنز آلودی گفت: «پنج نفر». گفتم: «خر مصب! (مذهب) پنج تا برای این جمعیت قم، این استان مرکز، این ایران بسه، تا برسه بقیه جاها؟!» ✅ و بعد گفتم: «من آمده‌ام که ششمی آن پنج تا بشوم و تو هم باید هفتمی آنها باشی و پسرت هم و استعدادهایی که می‌شناسی، به ترتیب باید این نیاز را برآورند و این احتياج را جوابگو باشند، نه اینکه از گود بیایی بیرون و کناری بنشینی و توی آفتاب گردنت را بخارانی و همه را تخطئه کنی و شب و روز آنها را به چوب بگیری و مرا هم بیرون بفرستی». ✅ راستی چاره‌ای جز این نیست که هرکس خود بار مسئولیت را به دوش بگیرد و به مقصد برساند. 📗 روحانیت و حوزه، صص۱۷۷-۱۸۰ 〰〰〰〰〰 📌 بیشتر بخوانید: https://eitaa.com/manahejj/3215 💬 پ.ن: طبعا فضای حوزه و روحانیت نسبت به قبل از انقلاب (سال ۴۵) بسیار رشد داشته است و انتشار این نوشتار، صرفا جنبه پاسخ به توطئه «بی‌انگیزه کردن طلاب» را دارد. @Manahejj
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
📸 کربلای خان طومان ‌‌‌‌ ◽️قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را می‌کشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه‌‏ساز ظهور باشند… آن مردان آمدند و رفتند، فقط من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم… شهیدسیدمرتضی آوینی @HawzahNews| خبرگزاری‌حوزه
🌀 تأثیر مثبت و منفی عناوین حوزوی بر تصورات جامعه 📝 لزوم تدبیر برای تعیین عناوین اصیل حوزوی 🖋 علی مهدوی 🔹 «کاردان، کارشناس، کارشناس ارشد، دکتر» به این عناوین نگاه کنید! هرکدام بار معنایی خاصی دارند که در اذهان مردم و جامعه، حکایت از میزان علمیت افراد دارای آن مدرک دارد؛ تا جایی که دانشجویان درس می‌خوانند تا به این عناوین مهم دست پیدا کنند و مردم نیز به داشتن هرچه بیشتر صاحبان این مدارک، در میان خانواده و خویشاوندان خود، مباهات می‌کنند؛ حتی برای مشکلات دنیوی و مسائل روزمره خود دنبال افرادی می‌گردند که مدارک بالاتری دارند. 🔻 حال به این عناوین دقت کنید: «سطح یک، سطح دو، سطح سه، سطح چهار»! همه‌ی این عناوین برای مردم، گنگ، نامفهوم و چه بسا موجب فاصله‌گرفتن یا حتی اشمئزاز است! تا بگویی سطح چهار دارم می‌پرسند یعنی چه؟ و در پاسخ مجبوری بگویی همان دکترا! البته اخیرا طبق قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانش‌آموختگان سطح چهار حق ندارند از عنوان دکتری برای خود استفاده کنند! لذا استفاده از این عنوان برای حوزویان است، بلکه باید بگویند سطح چهار و معادل دکتری!! ✅ حال اگر مردم عناوینی شبیه به این را بشنوند: «مجتهد تمام، مجتهد متجزی، قریب الاجتهاد، دین‌شناس گرایش فلسفه، دین‌شناس گرایش روانشناسی، مبلّغ عالی، مبلّغ توانمند، مبلّغ کارآموز و...» بله درست حدس زدید! هم این عناوین بار معنایی روشن و قابل فهمی دارند؛ هم ذهنیت مردم و انتظارشان از یک روحانی، با این عناوین تطابق پیدا می‌کند و بهتر جذب روحانیون برای حل مسائل و مشکلات خود می‌شوند. همچنین بهتر درک می‌کنند که روحانیون همه یکدست نیستند و دنبال آن روحانی با مدرکی می‌گردند که موضوع گرفتاری‌شان با سنخ مسأله‌ آنها یکسان است. 🔻 اما دریغ! وقتی که می‌شنوند فلان دانشگاهی دکتر است و فلان روحانی هم دکتر است؛ می‌گویند این بیچاره‌ها از فرط بی‌سوادی مجبور شده‌اند از عناوین دانشگاهی برای خود وام بگیرند و نان و مقامی برای خود دست و پا کنند!! یا می‌گویند اینها قرار بود دین‌شناس شوند رفتند دکتر شدند!! گویا حوزه چراغ جادویی شده که غول دکتر آفریده است! یا اگر خیلی ارادت به قشر روحانیت داشته باشند می‌گویند دکترها برابرند؛ چه دانشگاهی باشند چه حوزوی! ✅ و چه دقیق بود کار امام خامنه‌ای عزیز در نپذیرفتن دکترای افتخاری و متعهد ماندن بر میثاق طلبگی خویشتن. و چه جفا کرده‌ایم ما، اگر همچنان به این میثاق طلبگی پشت کنیم و به فکر مطالبه‌ی تشخیص هویت واقعی حوزوی و اصیل خویش نباشیم. ✅ براستی چنین مأموریتی از عهده شورای عالی و مرکز مدیریت، قطع به یقین برخواهد آمد و ان‌شاءالله امید است که خیلی زود در این امر مهم تعجیل کنند و آن را به فردا و فرداها موکول نکنند که سالهاست این مطالبه‌ی امام خامنه‌ای بر زمین مانده است. @Manahejj
🌀 به روزرسانی قراردادهای موقوفات از وظایف مهم اوقاف است 👤 حجت الاسلام رهبر 🔹 گاهی واقف یک نفر را به عنوان وکیل خود برای پس از فوت خود تعیین می‌کند و آن شخص وظیفه دارد که نیات واقف را جامه عمل بپوشاند و اگر شخص در این خصوص کوتاهی کند گناه بزرگی مرتکب شده و در امانت کرده است. 🔹 احیای و به روزرسانی قراردادها می‌تواند برای طلاب و همینطور بهبود فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی بسیار مفید باشد. 🌐 rasanews.ir/002nCz @Manahejj
🌀 شناخت نقشه دشمن درباره حوزه 📝 کسی حق ندارد حوزه را از اعتبار بیندازد 💠 مطالبات امام خامنه‌ای از روحانیت 🔺 حوزه با بمباران نابود نمی‌شود؛ با دلسردکردن نابود می‌شود. 🔻 اگر یک روز صدی پنجاه از این نهال‌هایی که در این مزرع، به دست قدرتمند اساتید بزرگ در گذشته کاشته شده‌اند، صدی پنجاهش هم به فرض محال خراب در بیاید، کسی حق ندارد این مزرع را از اعتبار بیندازد. 📌 مناهج: ⛔️ دشمنان، آگاهانه و برخی هم جاهلانه و بدون اینکه مطلع باشند در پروژه دلسرد کردن و بی‌انگیزه کردن طلاب از حوزه علمیه و تحصیل قوی، نقش دارند. ✅ در صورتی که اولا نباید سیاه‌نمایی کرد و نقاط قوت را ندید؛ ثانیا مشکلات و کاستی‌ها را با مطالبه‌گری صحیح باید حل نمود... @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 شناخت نقشه دشمن درباره حوزه 📝 کسی حق ندارد حوزه را از اعتبار بیندازد 💠 مطالبات امام خامنه‌ای از ر
🌀 شناخت نقشه دشمن درباره حوزه 📝 کسی حق ندارد حوزه را از اعتبار بیندازد 💠 مطالبات امام خامنه‌ای از روحانیت ⛔️ امروز در سراسر ایران به وسایل گوناگون کوشش می‌شود کنار زده بشود. این را به عنوان یک اعلام خطر، همه روحانی و غیر روحانی از من بشنوند. امروز کوشش می‌کنند روحانیت را پس بزنند. با چی دشمنند؟ با روحانیت؟ نه، با اسلام. من نمی‌گویم غیرروحانی نمی‌تواند اسلام را بفهمد. 🔹 من می‌گویم: شناختن اسلام مثل هر شناختی یک تخصص است. و روحانی، این متخصّص است. من نمی‌گویم هر روحانی، هر عمامه به سر، یک انسان مقدس است یا یک معلم دین است یا یک فهمنده اسلام است. ✅ اما من می‌گویم: حوزه علمیه مزرع پرورش متخصصان دین و دانندگان قرآن و آگاهان ازاسلام است. ایدئولوگ باید اینجا تربیت بشود. اگر یک روز صدی پنجاه از این نهال‌هایی که در این مزرع به دست قدرتمند اساتید بزرگ در گذشته کاشته شده‌اند، صدی پنجاهش هم به فرض محال خراب در بیاید، کسی حق ندارد این مزرع را از اعتبار بیندازد. 🔹 اینجا مزرعه است. اگر مزرعه را آتش زدی مجبوری قرض بگیری، مجبوری مصنوعی‌اش را وارد کنی، اگر نتوانستی روحانی درست در این مزرعه، اصیل و متین درست کنی، مجبوری روحانی‌نما بسازی. آخوند مصنوعی درست کنی؛ کاری که و پسر رضاخان بارها خواستند بکنند... 🔹 روحانی بایستی اینجا بجوشد. انسان خام باید بیاید توی این کارخانه، یک روحانی کامل در بیاید و برود. این را دارند می‌کوبند، حوزه را می‌خواهند نابود کنند. حوزه با بمباران نابود نمی‌شود، با دلسرد کردن نابود می‌شود. و برادران روحانی بدانند، طلبه‌های عزیز و فضلای ارجمند بدانند، مسؤولیت شما تمام نشده است. 📅 ۱۲ اسفند ۱۳۵۸ @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
📠 نظر اعضا 💬 احد من الطلاب: با توجه به اینکه مرکز مدیریت تمام خدمات خود را #غیر_حضوری کرده دو راه
🌀 شماره تلفن‌های ارتباط طلاب با مدیریت سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم 🔹 شماره تلفن‌های جدید جهت ارتباط طلاب سطوح عالی و درس خارج، اعلام شد. 🔹 طلاب می توانند جهت ارتباط با مدیریت سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم مستقر در مدرسه عالی دارالشفا، با شماره‌های فوق تماس بگیرند. 📌 مناهج: از مرکز مدیریت جهت تسهیل ارتباط طلاب و اعتنا به مطالبات طلاب، تشکر می‌کنیم. @Manahejj
🌀 امضای تفاهم نامه همکاری مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه با مجمع جهانی اهل بیت(ع) 👤 آیت الله اعرافی 🔸 شورای ادیان حوزه تشکیل می‌شود. 🔸 نیازمند منظومه‌ای منسجم از تفکر شیعی به صورت صفر تا صد به زبان‌های مختلف هستیم. شرایط و حوادث اخیر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی در عرصه بین‌الملل شرایط حوزه را تغییر داد تا با موضع‌گیری‌های بین‌المللی پیام و گفتمان انقلاب اسلامی را منسجم تر اعلام کند. ایران مرکز تشیع و حوزه علمیه پایگاه تفکر و اندیشه اهل بیت(ع) است، نگاه و کلام حوزه در داخل و خارج مؤثر است. ما با همه آثار علمی پژوهشی و مکتوباتی که مجموعه‌های حوزوی دارند هنوز صاحب منظومه فکر تشیع به شکل مسنجم از صفر تا صد نیستیم. شبکه سازی با رویکرد آموزشی، پژوهشی، تحقیقاتی و هم‌افزایی مجموعه‌های همسو و مرتبط، اقدام دیگری است که در حال رشد و گسترش می‌باشد. @Manahejj
🌀 مسیر شکل‌گیری «بحران هویت حوزوی»، تاریخچه و علل بروز آن 📝 پدیده حجت‌الاسلام دکترها! 🖋 علی مهدوی 🔹 در مورد تاریخچه و چگونگی پدیدآمدن و فراگیری عنوان «حجت‌الاسلام دکتر» که موجب پیامدها و تبعات گوناگون حوزوی و اجتماعی شده است، می‌توان به سه محور اساسی اشاره کرد: 1️⃣ نسل اول جویندگان علوم انسانی در اواخر دهه شصت و با فروکش‌کردن آتش جنگ تحمیلی، توجه جدی حاکمیت اسلامی به تحکیم پایه‌های علمی و عملی مناصب حکومتی روحانیت، رفته رفته بیشتر شد. لذا از آنجا که نیاز به نیروهای مدیر و مدبر و متخصص در رشته‌های گوناگون داشتیم، عزم دانش‌آموختگان حوزوی برای تکمیل تحصیلات و فراگیری رشته‌های مختلف علوم انسانی جزم شد. در این شرایط، طبعا بسیاری از نخبگان که استعداد و علاقه مطالعات تخصصی و اجتهادی علاوه بر فقه و اصول داشتند، به سمت دانشگاه‌ها یا مراکز پیرامونی حوزه علمیه سرازیر شدند. رجالی که حجت‌الاسلام دکترهای امروزین جمهوری اسلامی و حوزه علمیه هستند، محصول همان دغدغه‌ها و تلاش‌های تحصیلی و پژوهشی آن ایام‌اند. 2️⃣ تشکیل و تحکیم مراکز پیرامونی حوزه علمیه در کنار دانشگاه‌هایی که طلاب را پذیرش می‌کردند، به تدریج مراکز پیرامونی حوزه علمیه نظیر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، دانشگاه باقرالعلوم وابسته به دفتر تبلیغات و دانشگاه مفید، شکل گرفتند که نمونه‌های بارز مراکز پیرامونی حوزه علمیه بودند و با هدف تعقیب علوم انسانی و پرورش روحانیت با تخصص‌های مختلف علوم انسانی دایر شدند. رفته رفته بخش قابل توجهی از طلاب مشتاق تحصیل در علوم انسانی به سمت این مراکز پیرامونی حوزه سرازیر شدند. 3️⃣ ضعف ساختار مدرکی حوزه علمیه اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد که تازه بذر مسأله تحصیلات علوم انسانی و مطالعات غیر فقهی و اصولی شکل گرفته بود، به این فکر نشده بود که طی دهه‌های آتی با سیل خروجی این دانشگاه‌ها و مواجهه‌ی آنها با جامعه روبرو هستیم و هویت علمی این افراد، نه تنها برای خودشان بلکه برای حوزه و روحانیت نیز تعیین‌کننده است. حجت‌الاسلام‌هایی که برای اینکه نشان دهند علاوه بر فقه و اصول، مطالعاتی تخصصی داشته‌اند و شرایط ابراز نظر در ساحات مختلف علوم انسانی، یا گزینش و استخدام در هیأت‌های علمی، مراکز و نهادهای مختلف را دارند، مجبورند خود را «حجت‌الاسلام دکتر» معرفی کنند. چرا؟!! چونکه حوزه علمیه نه تنها برای این طیف، تعریف مدرک مستقل نکرده بود بلکه برای دانش‌آموختگان فقه و اصول هم به عناوین «معادل دانشگاهی» تن داده بود!! مراکز پیرامونی حوزه علمیه هم از آن‌رو که حوزه علمیه در این زمینه تعیین تکلیفی نکرده بود، مدارک خود را با مدارج دانشگاهی منطبق کردند؛ هرچند شاید اگر بجای انطباق با مدارج دانشگاهی، به حوزه علمیه فشار می‌آوردند که برای تعیین مدارج اصیل حوزوی فکری کنند، شرایط امروز متفاوت می‌شد. 🔹 علی رغم اینکه با تیزبینی و درایت امام خامنه‌ای از همان ابتدای دهه هفتاد، در خصوص مدارک حوزوی و لزوم اصالت آنها، تذکرات و هشدارهای لازم داده شده بود؛ اما آن ایام شاید از سوی مسؤولین و بزرگان حوزوی اهمیت این موضوع و بحرانی که طی دهه‌های آتی بروز خواهد کرد، پیش‌بینی و ادراک نشد. امروز هم اگر نهادهای مسؤول حوزوی همچنان بخواهند نسبت به این مسأله بی‌اعتنا باشند و چاره‌اندیشی نکنند، روز به روز بر عمق ابعاد مختلف این بحران افزوده خواهد شد؛ از جمله فرار نخبگان و مغزهای جوان به سمت دانشگاه‌ها، تأثیرات اجتماعی سنجش روحانیت با مدارج دانشگاهی و.... امید است این مهم پس از قریب به سه دهه معطلی و بلا تکلیفی، هرچه زودتر تعیین تکلیف شود. ✅ قطعا طلاب جوان حوزه و همچنین فضلای حوزوی راهکارهای مناسبی برای خروج از این بحران مدرکی و هویتی می‌توانند ارائه کنند. @Manahejj
🌀 راه حل گذر از بحران هویت علمی 📝 استفاده از ظرفیت فرهیختگان حوزوی 🖋 علی مهدوی 🔹 برای مسأله‌پژوهی موضوعات، معضل‌ها و چالش‌های پیش روی حوزه علمیه، راه‌ها و راه‌کارهای متعددی قابل ارائه است که در این مجال صرفا به یکی از این موارد اشاره خواهیم کرد. یکی از امور مهم برای رسیدن به بهترین راه حل‌ها، استفاده از خرد جمعی است. ما اگر برای حل مسائل از خرد جمعی استفاده کنیم؛ با استفاده از تکنیک بارش فکری، گزینه‌های متعدد، گسترده و قابل توجهی در برابر مسؤولین و تصمیم‌گیران حوزوی قرار خواهد گرفت. 🔹 پیشنهاد می‌شود مدیریت حوزه‌های علمیه -علی الخصوص در دوره فعلی که استفاده از مشاورین و روابط گسترده را به عنوان یک سیاست، مد نظر گرفته است- با ارائه فراخوان و طرح مسأله تعیین مدرک اصیل حوزوی و رهایی از بحران هویت علمی، از بدنه حوزه علمیه اعم از اساتید، فرهیختگان و طلاب نظرخواهی کند. طبعا این مهم برکات فراوانی خواهد داشت. 🔹 در مورد بحران هویت علمی و تعیین مدرک اصیل حوزوی، پیشنهادهایی مد نظر نگارنده هست؛ اما فراتر از پیشنهادهای شخصی و فردی، استفاده از ظرفیت عظیم حوزه علمیه است که براحتی می‌توان آن را استحصال کرد. از مدیریت حوزه‌های علمیه تقاضامندیم از این ظرفیت نیز استفاده شود. @Manahejj
🌀 تصدیق اجازه روایت 📝 مدارک منسوخ‌شده حوزوی 🔹 آیت‌الله رضا استادی، سال ۵۹ از محقق شوشتری صاحب قاموس الرجال درخواست اجازه روایت می‌کنند. 🔹 محقق شوشتری نیز در پاسخ، تصدیق فوق را تحریر و ارائه می‌کنند. 📗 کتاب یک قصه از حیات 📌 مناهج: 🔺 متاسفانه رفته‌رفته اجازه‌ها و تصدیق‌های مختلف حوزوی منسوخ شد و به موزه‌ها پیوست. تا جایی که امروز خبری از اجازه اجتهاد یا اجازه روایت نیست. 🔻 ای کاش بزرگانی همچون آیت‌الله استادی که در کارنامه موفقیت‌ها و مسؤولیت‌های خود، هم مدیریت حوزه‌های علمیه و هم عضویت در شورای عالی را دارند، در موضوع حفظ اصالت مدارج و مدارک حوزوی نیز اهتمام داشتند تا هویت مستقل حوزوی و تصدیقات اصیل آن حفظ شود یا ارتقا یابد؛ نه اینکه مدارج حوزوی ذیل مدارج دانشگاهی تعریف شود و هویت یابد! @Manahejj
🌀 پدیده حجت‌الاسلام دکترها! 📝 انعکاس در خبرگزاری رسمی حوزه‌ 🖋 علی مهدوی 🔹 اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد که تازه بذر مسأله تحصیلات علوم انسانی و مطالعات غیر فقهی و اصولی شکل گرفته بود، به این فکر نشده بود که طی دهه‌های آتی با سیل خروجی این دانشگاه‌ها و مواجهه‌ی آنها با جامعه روبرو هستیم و هویت علمی این افراد، نه تنها برای خودشان بلکه برای حوزه و روحانیت نیز تعیین‌کننده است. 📌 متن یادداشت در خبرگزاری حوزه: hawzahnews.com/x9RBY @Manahejj
🌀 ضرورت شناسایی و احیای موقوفات حوزوی 👤 حجت‌الاسلام شاهرخی 🔹 برای ثبت و احیای حوزوی باید تلاش گسترده و مستمری صورت گیرد. 🔹 با استفاده از ظرفیت‌های تبلیغی، فرهنگی و رسانه‌ای باید نیت واقف به سمت مسائل و نیازهای جامعه هدایت شود. 🌐 rasanews.ir/002nG2 @Manahejj
🏴 ایام رحلت پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام رضا(ع) تسلیت باد. @Manahejj
🌀 بیزار کردن مردم از روحانیت 📝 نقشه کفار 👤 مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت (ره) 🔻 ملبس کردن افرادی به لباس روحانیت برای انجام کارهای خلاف در مجامع عمومی!! @Manahejj
🌀 هدف امام حسن علیه‌السّلام 📝 ایجاد حکومت اسلامی در آینده کوتاه‌مدت 💠 امام خامنه‌ای 🔹 ائمّه از لحظه‌ی وفات رسول‌الله‌ تا سال ۲۶۰ درصدد بودند که حکومت الهی را به ‌وجود بیاورند؛ البتّه برای آینده‌های میان‌مدّت و بلندمدّت و در مواردی نزدیک‌مدّت. 🔹 مثلاً در زمان امام مجتبی علیه السّلام، به نظر ما تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی در آینده‌ی کوتاه‌مدّت بود. 🔹 امام مجتبی در جواب مسیّب‌بن‌نجبه و دیگران که می‌گفتند چرا شما سکوت کرده‌اید فرمود: وَ اِن اَدری لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ اِلیٰ‌ حِین. 📅 ۱۳۶۵/۰۴/۲۸ 📌 پیشنهاد مطالعه: 1⃣ کتاب طرح کلی اندیشه اسلام در قرآن 2⃣ کتاب انسان ۲۵۰ ساله @Manahejj
🌀 غفلت از ساحات مختلف پیامبر اعظم (ص) 📝 نیاز به فهم دقیق‌تر تاریخ زندگی پیامبر 💠 امام خامنه‌ای 🔹 ما شیعیان و همچنین عموم مسلمانان از تاریخ اسلام، مخصوصاً آن مقداری که مربوط به ماجراهای زمان پیغمبر است، اطّلاع درست و دقیقی نداریم؛ یعنی تاریخ و تاریخ اسلام در میان ما جدّی گرفته نشده است. 🔹 منظور از تاریخ زمان پیغمبر، مجموعه‌ی حوادثی است که از پیش از بعثت تا بحبوحه‌ی ماجراهای اوّل بعثت شروع می‌شود و تا ماجرای مهمّ هجرت پیغمبر در سال سیزدهم بعثت و سپس در لحظه‌لحظه‌ی روزها و ساعات مهم و تعیین‌کننده‌ی ده سال اقامت مدینه ادامه پیدا می‌کند و با وفات پیغمبر، آن سلسله از مطالب تمام می‌شود؛ این بخش از تاریخ خیلی حائز اهمّیّت است. 🔺 البتّه درباره‌ی پیغمبر روایات فراوان و نقلیّات مختلف -بعضی قوی، بعضی ضعیف- گفته شده است. کم‌ و بیش [همه]، مخصوصاً آن کسانی که با کتاب سر و کار داشته‌اند یا با مجالس و منابر و پای منبرها انس داشته‌اند، از زندگی پیغمبر یک گوشه‌هایی، یک نمونه‌هایی می‌دانند لکن باید عرض بکنم که هر حادثه‌ای در زندگی پیغمبر آن‌ وقتی معنای حقیقی خودش را پیدا میکند که در مجموعه‌ی این تاریخ بیست‌وسه‌ساله و دوران حیات پیغمبر، مورد ملاحظه قرار بگیرد و معنای آن حادثه در جهاد مستمرّ رسول‌ خدا درج بشود؛ وَ الّا بسیاری از این حوادثی که شما شنیده‌اید از زندگی پیغمبر، به ‌طور مجرّد و تنها، آن معنای حقیقی خودش را نمی‌دهد. 🔻 برای همین هم هست که در ذهن مسلمانان و بخصوص در جامعه‌ی خود ما -که ما از نزدیک با وضع فکری مردم همواره تماس داشته‌ایم- سیمای رسول‌ خدا به ‌عنوان یک سیاستمدار، به ‌عنوان یک حاکم، به‌ عنوان یک انقلابی، به عنوان یک مبارز و قهرمان میدان جنگ، به ‌عنوان یک پدر مهربان و دلسوز، یک انسان حکیم و آینده‌نگر شناخته نشده است. 🔹 درست است که در ذهن مردم ما اعتقاد به همه‌ی این خصوصیّات و بالاتر از این خصوصیّات نسبت به پیغمبر هست، امّا معتقد بودن به اینکه پیغمبر فوق‌العاده است و با وحی الهی سر و کار دارد و معجزه می‌کند یک حرف است، و ترسیم شخصیّت والای انسانی پیغمبر که می‌تواند برای ما اسوه باشد و درس باشد و از آن استفاده کنیم، یک مطلب دیگر است؛ این دوّمی در جامعه‌ی ما انجام نشده و جا نیفتاده است. ✅ لذا ما احتیاج داریم که تاریخ زندگی پیغمبر را یک‌ قدری بیشتر، دقیق‌تر بدانیم و بفهمیم... 📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵ @Manahejj
🌀 تفاوت دعوت پیغمبر با دعوت مصلحان و مرشدان معنوی 📝 بخش نخست 💠 امام خامنه‌ای 1⃣ پیامبر هدفش ساخت جامعه در همه ابعاد است 🔹 در زندگی رسول‌ خدا یک چیز وجود دارد که آن مستمر است؛ بقیّه‌ی چیزهایی که در حیات اجتماعی پیغمبر هست، غیر از خصلتها و صفات معنوی و خود پیغمبری و مانند اینها مقطعی و مربوط به زمانها است؛ آنچه در زندگی اجتماعی پیغمبر و در شخصیّت آن حضرت به ‌عنوان یک رهبر از اوّل تا آخر ادامه دارد، مبارزه است. 🔹 پیغمبر اسلام از اوّل بعثت، مردم را به یک جامعه‌ی الهی و توحیدی دعوت می‌کرد. 🔹 اصلاً نباید دعوت پیغمبر را با دعوتی که فلاسفه و حکما و معلّمین و مصلحین جوامع انجام می‌دادند، اشتباه کرد و یکی گرفت؛ نوع دعوت پیغمبر و هدف پیغمبر با آنها تفاوت داشت. از اوّلی که رسول ‌خدا مبعوث شد، خطّ‌مشی آن حضرت عبارت از این بود که یک جامعه‌ای به‌ وجود بیاورد و در آن جامعه امکان هدایت انسانها را برایشان فراهم کند. ادامه دارد... 📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵ @Manahejj
🌀 تفاوت دعوت پیغمبر با دعوت مصلحان و مرشدان معنوی 📝 بخش دوم 💠 امام خامنه‌ای 2⃣ مصلحین و حکما صرفا دنبال رفع یک نقیصه هستند؛ لذا به همان چهارچوب و نظام اجتماعی-سیاسی موجود تن می‌دهند 🔸 سبک کار مصلحین یا حکما و فلاسفه جور دیگر است؛ تشکیل یک جامعه‌ی محدود به حدود و ضوابطِ موردِ نظر برای غالبِ این کسانی که اسم بردم، مطرح نیست. مصلحین میخواهند جامعه را اصلاح کنند؛ یعنی چه اصلاح کنند؟ یعنی یک نقیصه‌ای در جامعه هست، آن را برطرف کنند؛ یک ضعفی در یک گوشه‌ای از جامعه هست، آن را جبران کنند؛ فسادی هست، خرابی‌ای هست، آن را ترمیم کنند. مثلاً یک مصلح اجتماعی که انقلابی نباشد، در جامعه اگر دید فقر هست و فقرا هستند، در صدد برمی‌آید که با روشهای گوناگون فقر مردم را برطرف کند. فرض بفرمایید که ثروتمندان را، دارایان را، قانونگذاران را وادار کند تا قوانینی بگذارند یا ثروتی را کنار بگذارند یا صندوقی را درست کنند تا بدان وسیله فقرای جامعه از فقر نجات پیدا کنند. 🔸 یا اگر چنانچه یک فسادی در جامعه هست، فحشا مثلاً در جامعه هست، [مصلح] با گفتن، با ایراد خطبه و سخنرانی، با بیان حقایق، با نصیحت، با موعظه مردم را وادار می‌کند به اینکه از فحشا و فساد و مانند اینها اِعراض کنند و راه درست را انتخاب کنند؛ یک مصلح دلسوز علاقه‌مند این‌ جور عمل می‌کند. امّا چهارچوب جامعه را این مصلح قبول کرده؛ یعنی نظام اجتماعی را، نظام سیاسی را، حکومت را، ارتباطات گوناگونی را که در یک جامعه وجود دارد و مناسبات اجتماعی را پذیرفته [لکن] در آنها عیبی مشاهده می‌کند، [فقط] این عیب را می‌خواهد برطرف کند. ادامه دارد... 📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵ @Manahejj