🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۵
📝 محکومیت آقاجری و دستگیری فرید مدرسی
🔻 محکومیت آقاجری
دادگاه بدوی، آقاجری را به اتهام ارتداد به اعدام محکوم کرد. صدور این حکم سبب شد که دفتر تحکیم وحدت به اعتراض برخاسته و تجمعی اعتراضآمیز علیه حکم دادگاه برگزار نمایند. این اقدامات دفتر تحکیم آنگونه که مدرسی خود میگوید، موجب ناراحتی بعضی از علمای قم نیز شد. فرید مدرسی در وبلاگ خود نوشته است:
«#مشكینی در آن روزها كه دانشگاهها به حكم اعدام هاشم آقاجری اعتراض میكردند، نیز عنان مخالفت در دست گرفت و گفت: "چه شده سر این حكم این همه جنجال میكنند و كار به دانشگاه كشیده شده و عدهای معدود، دانشجو یا مسما به دانشجو ضمن اعتراض به حكم به سران نظام اهانت میكنند؟" او سپس خطاب به دانشجویان معترض به حكم آقاجری گفت: "همه میدانند شما به ساز آمریكا میرقصید. پول دلار شما را مست كرده است".
فرید مدرسی همچنین در جای دیگری درباره حکم ممنوعالخروجی آقاجری گفته بود: «حق هر شهروند ایرانی است كه بنا بر قانون فعلی از كشور خارج شود. برخوردها باید در قالب چارچوب و قانون جمهوری اسلامی باشد. در گذشته نیز آقای رحمانی، سحرخیز، ملكی و اخیرا آقای #آقاجری با این مساله روبرو بودند و امیدواریم كه این مسائل تكرار نشود.»
🔻دستگیری و محکومیت فرید مدرسی
برگزاری این تجمع غیرقانونی در نهایت موجب دستگیری و محکومیت مدرسی و برخی از دوستانش گردید. این امر موجب اعتراض برخی رسانههای مخالف نظام هم شد. وی داستان روز اول بازداشت خود را چنین نقل میکند:
در سال ۱۳۸۱ كه در گیر و دار اعتراضهای دانشجویی برای هاشم آغاجری دستگیر شدم، شب اول كه در بازداشتگاه بودم و هنوز ما را به اوین نبرده بودند، من با چشم بند روی موكت زیرزمین بازداشتگاه نشسته بودم كه صدای گوشخراش موبایل یكی از ماموران به گوشم رسید و من از او خواستم كه آهنگ موبایلش را عوض كند. او هم به من گفت میخواهی برایت آهنگ سلطان قلبها بگذارم. من هم در همان حال و هوای جوانی گفتم نه، یك سرود انقلابی را بگذار.
🔻 سرانجام شعبهی اول دادگاه انقلاب قم ، فرید مدرسی را با اتهام توهین به مقامات و تبلیغ علیه نظام به ۶ ماه حبس تعلیقی و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. شعبهی هفتم دادگاه تجدیدنظر قم نیز همین حکم را تایید کرد.
📌 ادامه دارد...
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فريد_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۶
📝 فرید مدرسی و اکبر گنجی
یکی از افراد ضد انقلاب یا بهتر بگوییم ضد اسلامی که فرید مدرسی به دفاع و حمایت از وی برخاست، «اکبر گنجی» است.
معرفی اجمالی اکبر گنجی:
〰〰〰〰〰
🔹 زندگی اکبر گنجی زندگی ضد و نقیض و پرفراز و نشیبی است. مواضع گنجی پس از آزادی از زندان رادیکالتر شده و به انکار ضروریات دین نیز منتهی میشود.
🔹 گرچه اکبر گنجی با انتقادهایی از جانب فرید مدرسی نیز مواجه شد (نظیر مقاله دیوارنویسی علیه مرجعیت)، اما با این وجود، گنجی در دوران بازداشت خود و روزهای بعد از آزادیاش از حمایت مدرسی برخوردار بود. این در حالی است که سخنان گنجی در آن ایام و به ویژه پس از دوم خرداد هم از باورهای ساختارشکنانه سرشار بود و او به شکلی جسورانه و بدون هیچی ملاحظه ای اقدام به سخنرانی و نوشتن مقالات تند بر علیه اندیشههای ناب اسلامی و مقدسات و نیز شخصیتهای نظام میکرد.
🔹 گنجی در سناریویی با عنوان تشدید تضادها از آغازین روزهای پس از دوم خرداد شروع به حملات تخریبی و تخطئه مقامات نظام و گروه های ارزشی نمود. برای مثال او در تابستان ۱۳۷۶ در اجتماعی که از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم پزشکی شیراز ترتیب یافته بود ؛ در اظهاراتی موهن ، با بیان این که «جامعه مدنی ولایت مطلقه را نمیخواهد. حتی ولایت را نمیخواهد ، چه رسد به مطلقه» گفت:
#ما_احتیاج_به_رهبر_نداریم، مگر مردم یتیماند که پدر بخواهند. فاشیستها میگویند باید مطیع رهبر بود. ما از ولایت که حرف میزنیم مثل این است که بگوییم در زمین خدایان متعددی داشته باشیم... با رهبریت میخواهند کل جوامع بشری را از بین ببرند. اینها رهبر اسلام را به همه تحمیل میکنند. تحمیل جبارانه خدمتگزاری قدرت جباری که در رأس قدرت قرار گرفته است و همه چیز در پیشوا یعنی هیتلر ذوب میشود.
🔹 اما مهمترین نقطه تاریک گنجی در آن زمان، جسارات وی در شکستن تمام خطوط قرمز حتی مقدسات اسلامی است. وی در مقاله ای در روزنامه صبح امروز قیام حضرت امام حسین (ع) را خشونت نامید و حتی مشروعیت این قیام را زیر سؤال برد و نوشت:
پیامبر (ص) در بدر و حنین و... شمشیر زد اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟ کینهها و عقدههای به جا مانده از بدر و حنین در کجا سر باز خواهد کرد؟ خشونت، فرزند خشونت و درخت خشونت میوههایی جز خشونت به بار نمیآورد. هیچکس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل میداند ، دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید. همچنین در نشریه راه نو به صاحب امتیازی گنجی نوشته شد: « #پیامبر و ائمه فقط در برههای از زمان ، صلاحیت مرجعیت را داشتهاند‼️»
🔹 گنجی حتی پا را فراتر گذاشت و در یادداشتی در روزنامه صبح امروز انتظار #فرج را سرابی بیش ندانسته و مدعی شد: «یکی از خطراتی که آینده جنبش آزادی خواهی ایران را به طور جدی تهدید میکند اسطورهسازی و قهرمانپروری است. اسطورهسازی همیشه مردم را در انتظار سراب ابر مرد نجاتدهنده باقی نگاه میدارد.»
🔻 اما حمایتهای عجیب فرید مدرسی از اکبر گنجی...
📌 ادامه دارد...
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فريد_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۷
📝 حمایت فرید مدرسی از اکبر گنجی
🔸 با وجود همه سوابق تاریک و ضد اسلامیِ اکبر گنجی، فرید مدرسی که در آن روزها با عضویت در دفتر تحکیم وحدت به عنصری رادیکال تبدیل شد، به دفاع از گنجی پرداخت. وی در مطلبی که در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۸۴ در وبلاگ شخصی خود منتشر کرد، نوشت:
«درباره گنجی می خواهم بنویسم که قرار است ۲۶ اسفند یعنی فقط ۵ روز دیگر آزاد شود. شرم میکنم. از قلم خجالت میکشم. اما بیشرمترین قلم، قلم قرمز است که هر بار بر روی اخبار او کشیده میشد. نمیدانم وقتی او از زندان رهایی پیدا میکند در برابر او چگونه بایستیم و سخن گوییم؟! #او_بزرگ_است؛ اما ما چی؟! ما چه کردیم؟! به جز اینکه به خانه او رفتیم و از او سخن گفتیم. اما آنان چطور که در آستانه انتخابات از دموکراسی و حقوق بشر گفتند و برخی دیگر در جهت مقابله با فاشیسم از برخی حمایت کردند. اما حاضر نشدند حتی به خانه او بروند. رخسار خود را چگونه میخواهند در برابر #مردی_از_آتش_و_غرور به نمایش بگذارند. اما آنان بیآبروتر و بیشرم تر از این هستند. آنان پس از آزادی اکبر میآیند تا فقط در کنار او بایستند و برای پوسترهای انتخاباتی خود عکس یادگاری بگیرند.»
🔸 وی همچنین در یادداشتی که دو روز بعد، تحت عنوان "برنامه دیروز تحکیم: دیدن گنجی و خوردن چلوکباب بناب" نوشت، گفت:
«دیروز حدود ساعت ۲ بعدازظهر که همه مهمانان گنجی به جز چند نفر رفته بودند به اتفاق ۴ نفر از اعضای شورای مرکزی تحکیم یعنی محمد هاشمی، سعید حبیبی، مجتبی بیات و علی نیکونسبتی به دیدن اکبر گنجی رفتم. او فقط #امید بود؛ نه گوشتی بر تن داشت و نه همچون سابق به نظر میرسید؛ البته از نظر فیزیکی. شاید اگر در دو کلمه او را بخواهم خلاصه کنم: امید و ریش. حدود ۱۰ دقیقه نشستیم و او را دیدیم. برخی افرادی هم آمده بودند که در گذشته نیامده بودند. بگذریم. تا جلایی پور آمد ما با اکبر خداحافظی کردیم. از آن جا هم رفتیم به یک چلوکبابی "بناب" و ۴ تایی به جز سعید که ناهار خورده بود دلی از عزا در آوردیم. اما به دلیل خسیسبودن مجتبی بیات فقط دو سیخ کباب بناب گرفتیم با ۴ پرس پلو. تازه بگو و مگوهایی هم با هم کردیم. بحثهای ناهاری خیلی کیف داد. به خصوص اینکه بعد از آن آمدم شرق و حقوقم را گرفتم با هزار مشقت...
🔸 البته خبرگزاری ایسنا اطلاعات دقیقتری از جلسه برگزار شده در منزل اکبر گنجی و شرکتکنندگان در آن ارائه داده است. به گزارش ایسنا محسن کدیور، سازگارا، سعید حجاریان، ابراهیم یزدی، دکتر ملکیان، عیسی سحرخیز، یوسفی اشکوری و موسوی خوئینی از دیگر شرکتکنندگان در این مراسم بودهاند.
🔸 تصاویری که وی در صفحه فیسبوک خود به اشتراک گذاشته است نشان میدهد که وی در آن ایام، با شخصیتهای دگراندیش دیگری نظیر عباس عبدی و عبدالکریم سروش هم بیارتباط نبوده است.
🔻 اما مأموریت فرید مدرسی در حوزه علمیه...
📌 ادامه دارد...
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فريد_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۸
📝 نقاب بر چهره
🔹 شکستهای پی در پی تشکلهای غربگرا و عدم نیل به مطلوبشان باعث بازنگری این طیف در جنس حرکت خویش شد. تشکلهایی همچون دفتر تحکیم وحدت و برخی سردمداران و همراهان این طیف، اقدامات رادیکالی، تحصن، طعن علنی و هجو ولایت فقیه و حتی خشونت را بیفایده میدیدند؛ چراکه همیشه بر خلاف میلشان، مردم را مقابل خود و نه همراه خویش یافتند. بر این اساس رو به تغییر تاکتیک آوردند.
🔹 با نزدیک شدن به انتخابات ۸۸، این تغییر رویکرد نیز ضروریتر و فوریتر مینمود! اما چه چیزی راه حل این مشکل بود؟! قطعا هرچه بود از جنس دستکشی از اقدامات آهنین و رو آوردن به حرکتهای مخملین بود؛ اما نه هر حرکتی. مهم تأثیرپذیری مردم بود. مردم هم که تابحال تابع روحانیت و حوزههای علمیه بودهاند! بله مقصد روشن شد. دیگر رویارویی مستقیم با دستورات و منویات مراجع کارگشا نبود.
🔹 سال ۱۳۸۷ محمد قوچانی، روزنامهنگار و صاحبامتیاز روزنامههای غربگرایی که مطبوعات تحت نظارت وی بارها با حکم توقیف روبرو شده و هر بار به نشریهای دیگر کوچ کرده و تحت عنوانی جدید به ادامه فعالیت مشغول شده، دنبال فردی میگردد تا یک ستون از روزنامه شرق را به اخبار و مسائل حوزه علمیه اختصاص دهد. چه کسی بهتر از فرید مدرسی!! فرید متولد قم است، به سبب روحانیت و اشتهار پدربزرگش به صلاح و تقوا خیلی زود میتوانست در بیوت مختلف راه یابد؛ گرچه خود از تحصیلات حوزوی بیبهره بود. به لحاظ تکنیک رسانهای نیز کارش را بلد بود و از همه مهمتر سابقه رادیکالی و زندانیشدنش نشان میداد پای همه چیز میایستد و تا آخر میتوان روی او حساب کرد.
🔹 فرید مدرسی چند ماه بعد در یادداشتی با عنوان "همه راهها به قم ختم میشود" به قدرت حوزه علمیه در تعیین معادلات سیاسی اشاره کرد و نوشت: «قم ملجأ سیاسیون است. سیاستمداران از هر كوی و برزن بلند میشوند و به این شهر میروند و با زعمای آن دیدار میكنند تا از یك سو تشرع خود را به رخ بكشند و از دیگر سو با قدرتمندترین و قدیمی ترین نهاد ذینفوذ در ایران مرتبط شوند. قبول درخواست دیدار آنان از سوی فقیهان عالیرتبه همواره نشانی بر تایید به تصویر كشیده میشود. این آمد و شدها فقط خاص دوران كنونی نیست، بلكه در رژیمهای گذشته هم تكرار و در رسانه ها منتشر و تحلیل می شد. داستان سفر سیاسیون به قم، داستان دنبالهداری است كه گاهی حتی غیرمذهبیها را هم در خود جای میدهد و آنان نیز در برابر علمای مذهبی با كمال ادب میایستند و ادای احترام میكنند. كافی است تا سری به عقب بچرخانیم تا ببینیم دستبوسی حاكمان پهلوی، قاجاریه و صفویه را در محضر فقهای بزرگ شیعی.»
🔹 کسی که تا دیروز مدافع سرسخت آقاجری بود -که گفته بود مقلدین مراجع میمون هستند و حتی طعم تلخ زندان را چشید و از دفاع از وی دست برنداشت- امروز با اعتراف به قدرت مرجعیت و از دری دیگر برای رسیدن به اهداف غربگرایان، ورود کرده است.
🔻 اما این آغاز راه است...
📌 ادامه دارد...
〰〰〰〰〰
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۹
📝 پروژه دوقطبی کردن حوزه علمیه
🔹 شاید اوج کار فرید مدرسی در همکاری با محمد قوچانی را بتوان در هفتهنامه «شهروند امروز» دانست؛ اما او پیشتر و به همراه محمد قوچانی در روزنامههای «شرق» و «هممیهن»، هر از گاهی درباره حوزه علمیه قلم زده است. مدرسی در دهه اخیر به شکل فعالتری در حوزه علمیه قم، حاضر شده است. با آنکه از هرگونه تحصیلات حوزوی کاملا بیبهره است؛ اما در ایام اخیر دائماً بر #دوگانه حوزه قم و نجف تأکید کرده است.
یکی از شگردهای طیف وی (غربگرایان) در فضای سیاسی، ایجاد و القای دوقطبیهای کاذب است؛ لذا فرید مدرسی نیز سعی کرد از همان شگرد استفاده کند تا بتواند حوزه علمیه را به صفوف مختلف تقسیم کند و هریک را در مقابل هم جلوه دهد تا بتواند با دمیدن بیشتر در دو قطبیها، آتش اختلافات را دامنهدار کند.
🔹 دوگانه دیگر وی، تقویت نشست دورهای اساتید در برابر جامعه مدرسین بود. وی حتی با لحنی بیادبانه برای خبرگزاری رسمی حوزه علمیه نیز تعیین تکلیف میکرد. ناگفته نماند در ابتدا بین برخی از فحول نشست اساتید رفت و آمدهایی پیدا کرد؛ اما کمکم بخاطر فقدان سواد حوزوی وی و همچنین سابقه بسیار تیرهای که داشت -و موجب هتک آبروی نشست اساتید میشد- وی را طرد کردند و حداقل در علن به حضور نپذیرفتند.
🔹 دوقطبی دیگر وی، بزرگ کردن انتقاد آیتالله یزدی به آیتالله شبیری زنجانی بود که با این کار سعی کرد جامعه مدرسین و شخص آیتالله یزدی را تا حد ممکن، تضعیف کند. اما آیتالله شبیری زنجانی با بیان اینکه آیتالله یزدی را فردی با تقوا میداند، نشان داد نامه خطاب به خود را صرف یک انتقاد میداند، نه بیشتر. همچنین بیداری طلاب بصیر انقلابی باعث شد باری دیگر پروژه فرید مدرسی شکست بخورد.
🔹 فرید مدرسی که در دهه اخیر آرام آرام با تملق برخی -که نفوذ در بیوت مختلف داشتند و از سابقه وی بیخبر بودند- توانست نفوذ خوبی در بیوت مختلف بدست بیاورد و اخبار مگو یا محرمانه را کسب و منتشر کند و به واسطه همین انتشار خبرهای خاص، نسبت به خود اعتمادسازی نسبی ایجاد کرد. اما آیا همه اینها برای فاز دوم (روز مبادا) بود؟! انتشار اخبار جعلی در بحبوحه حوادث و فتنهها؟! دیری نگذشت که فاز دوم کلید خورد؛ چراکه با تملقها و اعتمادسازیهایش، کسی گمان نمیکرد، حرفهای جعلی هم ممکن است بزند.
🔹 از جمله دروغهای جعلی وی، دروغی بود که به آیتالله محسن اراکی نسبت داد تا پازل تخریب آیت الله یزدی تکمیل گردد: متن توییت وی:
«آقای محسن اراکی به من پیغام داد که من هم مخالف این نامهنگاری آقای محمد یزدی به آیت الله شبیری زنجانی هستم و معتقد به اینگونه روشها نیستم».
به واسطه اینکه فرید، یک گمارده رسانهای بود خبر به سرعت منتشر شد؛ با اینکه خبر از سوی شخص آیتالله اراکی تکذیب شد، اما متن تکذیبیه به اندازه خبر جعلی دیده نشد!! قرار هم نبود دیده شود؛ لذا از فیلترهای رسانهای غربگرایان عبور نکرد.
🔹 جالب اینکه فرید مدرسی برای فرار رو به جلو و متهمنشدن، به طرفهای مقابل، تهمت میزند! خود که خالق دو قطبیهای کاذب و گونهگون است؛ دیگران را متهم به دوقطبیسازی میکند. در توییتها و یادداشتهای خود، بزرگان انقلابی را "آقا" خطاب میکند و آمرانه و موعظهگون با ایشان حرف میزند که هرکه نداند گویی عالم دهر یا آیتالله عظمایی بر مسند نصیحت نشسته است؛ غافل از آنکه یک محکوم سابقهدار و گمارده در حوزه علمیه، بیش نیست. شاهد دیگر اینکه در یادداشت اخیر خود درباره وقایع دفتر تبلیغات، دقیقا آنچه خود به عنوان شگرد استفاده میکند را به طلاب انقلابی نسبت داده است!! غافل از اینکه کافر همه را کیش خود پندارد!!
🔻 ماهیت ماموریت فرید مدرسی...
📌 ادامه دارد...
〰〰〰〰〰
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟
📝 از مبارزه با مرجعیت تا دفاع از سکولاریسم حوزوی
🔸 خندهدار نیست؟! دیروز با سمفونی به ابتذال کشیدن تقلید و مرجعیت توسط آقاجریها همآوا بود و امروز برای هدفگرفتن مرجعیت از سوی حوزه سکولار، مرثیه میسراید!! حقا که مدرس ماهری!!
❓ مأموریتش چیست که براحتی حاضر است نقاب نفاق بر چهره گیرد و ۱۸۰ درجه تغییر موضع دهد؟!
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۱۰
📝 ماموریت فرید مدرسی در حوزه علمیه
🔸 ماموریت اصلی فرید مدرسی را میتوان در یک چیز خلاصه کرد: «بیرنگکردن انقلابیگری در حوزه علمیه و تبدیل آن به حوزهای سکولار و منفعل». در یادداشتهای پیشین گذشت که غربگرایان پس از ناکامیهای گسترده در عرصه سیاست، ریشه همه آن را در حوزه علمیه و بیداری علمای انقلابی دیدند تا جایی که قشر خاکستری جامعه و حتی آنهایی که عرق مذهبی آنچنانی ندارند باز هم هنگام ورود علما به مسائل سیاسی، تن به تبعیت از ایشان میدهند و روشنبینی انقلابی را به روشنفکری خام غربزده ترجیح میدهند. براین اساس غربگرایان مجبور به کوچ ماموریتی به سوی حوزه علمیه شدند.
🔸 اما پازل ماموریت فوق، از تکههای مختلفی تشکیل شده است:
1⃣ اعتمادسازی و نفوذ حداکثری:
اولین گام برای همه پروژههای وی جلب اعتماد بیوت مختلف است؛ وگرنه هیچ پروژهای محقق نخواهد شد. برای همین گامهای ابتدایی را از سال ۱۳۸۴ آغاز کرد. نفوذ در بیوت مختلف با جلب اعتماد یک نفر که مورد اعتماد بیوت مختلف بود شروع شد.
2⃣ مرجعیتتراشی:
تجربههای تلخ و شکستهای مختلف غربگرایان نشان داده بود اگر در فصول مهم سیاسی از حمایت یک یا چند مرجع تقلید بهرهمند باشند، دیگر راه برای مقاصدشان هموار خواهد شد؛ لذا پروژه مرجعیتتراشی کلید خورد. بهترین گزینه برای این امر، کسی است که بهرهای از دگراندیشی داشته باشد تا بتواند جذب حداکثری قشرهای خاکستری را رقم بزند؛ کسی که حتی نسبت به مرتدین احساس پدری کند؛ برای بهاییان، حقوق شهروندی قائل شود و از تمایلات روشنفکری نیز بیبهره نباشد.
3⃣ تکثر مرجعیت:
گرچه با تمام توان پروژه مرجعیتتراشی دنبال میشد؛ اما این کافی نبود. معرفی یک مرجع دگراندیش در مقابل مراجع عظام، تاثیر و خاصیت لازم را ایفا نمیکرد؛ تنها زمانی این خاصیت میتوانست خود را نشان دهد که بلایی که سر حوزه نجف آمد بر سر حوزه علمیه قم هم بیاید؛ چراکه به هر میزان تعداد مراجع، متکثر و بسیار باشند، قدرت نفوذ ایشان نیز کاهش مییابد. اینجاست که قدرت آن مرجع دگراندیش و فعالشدن قشرهای خاکستری به علاوه شانتاژهای گسترده رسانهای میتواند آرزوهای دیرین را محقق کند. بر این اساس با وجود اینکه مراجع عظام در قید حیات هستند صفی از فاضلهای برجسته حوزوی باید احساس تکلیف برای ورود به مرجعیت کنند؛ که این هم با اصرار مریدان عملی است.
4⃣ تخریب بزرگان:
توییتها و یادداشتهای وی سرشار از اهانت و تخریب بزرگان است از آیات یزدی، مصباح یزدی، کعبی، میرباقری و هرکسی را که احساس کند مانع ماموریت و پروژه وی است را هتاکانه و بیرحمانه مورد تخریب قرار میدهد. بدون اینکه حد خود را بشناسد و کارنامه سیاه خود را مایه عبرت بداند.
5⃣ اختلاف افکنی در میان بزرگان:
پررنگکردن و دامن زدن به برخی مباحثی که میان بزرگان حوزه علمیه است برای اینکه بتواند بزرگان و طلاب انقلابی را متفرق و چند دسته کند. یادداشتهایی که درباره آیتالله مصباح یزدی و حجتالاسلام میرباقری مینگاشت، نمونهای از این قضیه است.
6⃣ ضریب رسانهای به اخبار و وقایع درون حوزوی:
مسائلی که تا همین چندی پیش صرفا یک نزاع یا انتقاد درون حوزوی به حساب میآمد، توسط وی آنچنان در سطح رسانههای بزرگ کشور منعکس میشود که تبدیل به یک بحران بزرگ میشود. بر همین اساس ذهنیت مردم درباره حوزه علمیه و بزرگان تخریب میشود. مسائلی که با گفتگوهای درونحوزوی قابل حل است؛ وقتی تبدیل به یک چالش اجتماعی شود، دیگر به این سادگی حلپذیر نیست؛ حتی اگر حل هم بشود؛ ذهنیت خرابشده مردم به سرعت اصلاح نخواهد شد.
7⃣ برهم زدن آرامش حوزه علمیه:
وجود یک نفوذی رسانهای که از هر اتفاق کوچک درونحوزوی کوه سیاهی از بحران میسازد، باعث میشود بسیاری از حوزویان نتوانند مثل گذشته بتوانند از قلم و بیان نقد استفاده کنند.
8⃣ دوقطبیسازیهای مختلف و کاذب:
در یادداشت پیشین نمونههای مختلف این پروژه گذشت.
🔺 غافل از اینکه علما و طلاب بصیر انقلابی، آتش همه فتنههای این ماموریت را خاموش کرده و میکنند.
📌 ادامه دارد...
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 نمونهای از بیادبیهای فرید مدرسی
📝 فرید مدرسی، استاد میرباقری را چگونه به مخاطب معرفی میکند؟
🔹 آیتالله سید محمد مهدی میرباقری، یکی از روحانیون برجسته حوزه علمیه قم است که همواره نزد موافق و مخالف به متانت، تواضع و تسلطش بر مباحث تمدنی شناخته میشود. آیتالله میرباقری اگرچه به عنوان شخصیتی علمی همواره به تحلیل گفتمانی فضای سیاسی و ارائه نظریات خود در باب دولت دینی پرداخته است و کمتر خود را وارد اردوکشیهای سیاسی کرده است (شاید صرفاً در قالب تأیید ضمنی یکی از کاندیداهای انتخابی همچون آیتالله رئیسی در انتخابات گذشته)، اما این شخصیت برجسته در نوشتههای فرید مدرسی به عنوان شخصیتی رادیکال، ایدیولوژیک و حامی دولت دوم احمدینژاد معرفی شده است.
مدرسی در گرماگرم انتخابات خبرگان رهبری آیتالله میرباقری را کاندیدای اصولگرایان رادیکال نامید!! وی در همان ایام در خبری نوشت که منصور ارضی در منزل آیتالله میرباقری (رئیس فرهنگستان علوم اسلامی و کاندیدای مجلس خبرگان از استان البرز گفته است که سه هزار مداح را در تهران ساماندهی کردهایم تا در انتخابات تلخکامی برجام را جبران کنند.
🔹 وی کمی بعدتر با شیطنت و بدون تمییز مردمسالاری دینی و دموکراسی لیبرال، مطلبی مغالطهوار تحت عنوان «بر اساس مشروعیت مردمی، حق حاکمیت با یزید بود» را از استاد میرباقری منتشر کرد و تصویر پوستر انتخاباتی او را نیز به مطلب ضمیمه کرد، اگرچه بخت با فرید مدرسی یار نبود و میرباقری توانست رأی نخست استان البرز را کسب کند.
🔹 در فروردین ۱۳۹۷ مدرسی در یادداشتی خبر داد که سید محمدمهدی میرباقری امام جمعه تهران خواهد شد، خبری که البته محقق نشد و جعلی بود. وی در آن یادداشت آیتالله میرباقری را رئیس آکادمی علوم اسلامی در قم معرفی میکند که این آکادمی را از منیرالدین به ارث برده و همراه حواریونش، آن را سر پا نگاه داشته است و در آنجا بهدنبال آفرینش تمامی علوم بر اساس مِتُد اسلامی است.
وی سپس در ادامه این یادداشت، اهمیت آکادمی علوم اسلامی را در تغییر جهت هواداران احمدی نژاد از آیتالله مصباح یزدی به آیتالله میرباقری دانسته و سرآمدان این آکادمی را مغز تئوریک دولت دوم احمدینژاد لقب میدهد‼️
🔹 مدرسی همچنین آیتالله میرباقری و - به قول او- حواریونش را منتقدان دولتهای پیشین در قالبی اسلامی اما در لباسی چپگرایانه برمیشمرد که البته بر منبر هم مینشینند و خطبه هم میخوانند.
🔹 مدرسی در پایان یادداشت خود، در عباراتی که میکوشد، آیتالله میرباقری را نه به عنوان پدری معنوی بلکه عنصری سیاسی در متن اردوکشیهای انتخاباتی نشان دهد، میگوید: در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ به میتینگ تشکیلاتی جامعه مدرسین دعوت شد تا از "ابراهیم رئیسی" میزبانی کند و این بار نه بر فراز منبر، بلکه بر کرسی تبلیغات انتخاباتی در جمع اعضای جامعه مدرسین؛ بدون عضویت در این تشکیلات از رئیسی بگوید و خوبیهایش. اینگونه بود که رئیسی کاندیدای اصلح شد و میرباقری از مدافعان پر و پا قرصاش اما انتخابات نتیجه دیگری یافت و نشد آنچه میرباقری و آکادمی علوم اسلامی میخواستند.»
〰〰〰〰〰
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۱۱
📝 به بهانه پژواک توئیت فرید مدرسی
🔻 تابناک تحت تأثیر توییت فرید مدرسی نوشت:
«[درباره] اینکه در قم چرا کسی داد میزند تا یک منصوب رهبری(رئیس دفتر تبلیغات اسلامی) سخنانش را قطع کند تا منصوب دیگر ایشان، رئیس قوه قضائیه [سخنرانی کند]، میتوان اینگونه تحلیل کرد که برخی در کشور، مشروعیت منصوبان رهبری انقلاب را صرفاً برای دوستانشان قبول دارند و مشروعیت انتصابهای دیگر را با چنین رفتاری زیر سوال میبرند. این رویکرد ادامه همان دوقطبیسازیها در قم بین مرجعیت و نظام و حالا بین منصوبان رهبری است.»
🔹 گرچه رهبری بارها با برهمزدن جلسات مخالفت فرمودهاند؛ اما اساسا در اینجا سخن از آن جلسه نیست؛ مسئله مهمتری در نظر است که بیان خواهد شد:
🔹 نمیتوان از فرید مدرسی پذیرفت که با دو قطبیسازی مخالف است؛ چون وی مکرر برای دو قطبیسازیهای مختلف تلاش کرده است.
❓اما مسئله و هدف واقعی چیست؟
نمیخواهیم نیتخوانی کنیم؛ اما میخواهیم بگوییم که باید هوشیار بود. همانطور که رهبری فرمودند حوزه باید انقلابی بماند، معنایش این است که حوزه امروز انقلابی است و باید مراقب انقلابی ماندنش بود. انقلابیماندن را نیز نباید به مباحث حقیر جناحی تنزل داد؛ بلکه به این معناست که حوزه باید به مبانی انقلاب اسلامی که برخواسته از مبانی اسلام است معتقد باشد، به آن گرایش داشته باشد و بر اساس آن رفتار کند.
🔹 دشمنان اسلام و انقلاب تلاش میکنند حوزه را از انقلابیبودن و در حقیقت اسلامیبودن خارج کنند تا به مطامع پلید خود برسند.
درون حوزه نیز متحجرینی وجود دارند که همچنان دین را از سیاست جدا میدانند گرچه دشمن نیستند اما در پازل دشمن حرکت میکنند. همچنین روشنفکرانی وجود دارند که آنها هم قائل به دین حداقلی و مخالف حضور دین در حکومت هستند آنها هم در پازل دشمن حرکت میکنند. این سه عنصر، خواسته یا ناخواسته سدی در برابر جریان انقلابی حوزه علمیه هستند.
🔹 بر این اساس، جریان انقلابی باید با تحرکات غیر انقلابی و احیانا ضد انقلابی درون حوزه که فریبخورده دشمن هستند مقابله کند؛ البته با تدبیر، هوشمندی و با رعایت اخلاق و منش اسلامی.
🔹 این سخن که جامعه را دوقطبی نکنید وقتی از کلام مصلحان جامعه بیان میشود حرف درستی است و در برابر دوقطبیسازیهای کاذب دشمن است. اما وقتی دشمن یا فریبخوردههای او و یا کسانی که در پازل دشمن حرکت میکنند و سخن از مخالفت با دو قطبیسازی مطرح میکنند، مقصودشان یا نتیجه کارشان این است که در حوزه، سخنی از «انقلابی» و «غیر انقلابی» نگویید؛ در حقیقت یعنی اجازه دهید جریان غیر انقلابی در حوزه باشد، رشد کند، حتی حاکم شود تا حوزه را از انقلابیبودن خارج کند. در واقع هیاهوی «دو قطبیسازی نکنید» این افراد برای این است.
🔹 لذا حزبالله نباید از این هیاهو بترسد و باید از جریان انقلابی در حوزه علمیه دفاع کند؛ البته هوشمندانه و با تدبیر درست.
🔹 مجددا تاکید میشود سخن از آن جلسه دفتر تبلیغات و نیز افراد آن نیست؛ همچنین بحث در مورد شخص فرید مدرسی هم نیست؛ چراکه او یک گمارده کوچک در پازل تحرکات ضد حوزه انقلابی است. بحث بر سر یک هیاهوی باطل است.
〰〰〰〰〰
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj
🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش پایانی
📝 تقویت ضریب رسانهای اخبار درون حوزوی در سطح ملی و فراملی
🔹 در پروندهای که گذشت به ابعاد شخصیتی و ماموریتی فرید مدرسی از -گذشته تا کنون- به وضوح اشاره شد.
وی البته مهره بسیار کوچک و ناچیزی از یک پازل از پیش طراحیشده برای مقابله با حوزه انقلابی و علمای بصیر و در صحنه است.
🔹 شاید در گذشته نه چندان دور، قیل و قالهای حوزوی، پا فراتر از حوزه علمیه نمیگذاشت؛ اما وی و بالا دستانش مأمورند، تا میتوانند ضریب حواشی درون حوزوی را بالا ببرند و برای حوزه علمیه هزینهسازی کنند.
🔹 البته طلاب بصیر انقلابی که حافظ حوزه انقلابی هستند، وظیفه خود را در مقابل وی و همدستانش، نیک میدانند.
📌 معرفی مهرههای بزرگتر و قابلتوجه این پازل -که ارتباطات وسیعی در سطح کشور و خارج از کشور شکل دادهاند- را به آینده موکول میکنیم.
〰〰〰〰〰
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj