eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
177 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با سردبیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 مقایسه عملکرد دفتر حمایت از جامعه نخبگانی مرکز خدمات با عملکرد امور نخبگان حوزه علمیه 🖋 هادی محمدی چگونه نخبه حوزوی را با بوروکراسی عریض و طویل خسته می‌کنند؟ عاملین چه کسانی هستند؟ 🔹 جالب است دفتر جامعه نخبگانی که سه چهار سالی است تأسیس شده، خیلی تلاش می‌کند تا: ✅ با نخبگان ارتباط برقرار کند؛ ✅ و حرف آن‌ها را بشنود؛ ✅ و حتی وقت حضوری برایشان در نظر می‌گیرد؛ ✅ و بعضی وقت‌ها به خانه‌هایشان سر می‌زند. 🔹 ولی در مقابل مرکز امور نخبگان حوزه که مسئولیت مستقیم امور نخبگان حوزه را بر عهده دارد: 🔻 می‌گوید: ما ستاد هستیم نه صف و ارتباط مستقیم با نخبگان بر عهده ما نیست. 🔻 و در عین حال به سیستم آموزشی حوزه که علی‌القاعده صف محسوب می‌شود اعتماد ندارد یا آن‌ها را کارآمد نمی‌داند و مستقیما برای شناسایی، امتحان شفاهی می‌گیرد، در حالیکه قبلا همه امتحانات شفاهی حوزه را ۱۸ به بالا شدی و حکم تدریس داری و معدل امتحانات کتبی‌ات هم بالای ۱۸ هست! 🔻و از طرف دیگر در همان کار ستادی‌اش هم دچار اختلال است؛ مثلا امسال لیست نخبگان را به موقع به مرکز خدمات نفرستاد و باعث شد بن معیشت، دو ماه با تاخیر واریز شود. 🔻 و حتی علی‌رغم وعده‌های مکرر درباره سهمیه شهرک مهدیه نتوانست کاری بکند و مسئولین مرکز گفتند: آیین‌نامه عوض شده و امتیازات نخبگان کاهش پیدا کرده است. 🔹 ممکن است اشکال شود: مرکز خدمات بودجه دارد و مرکز نخبگان بودجه ندارد! در جواب عرض می‌کنم وقتی یک مرکز نه بودجه برای حمایت دارد و نه نفوذ خاصی برای جلب حمایت از سایر معاونت‌های حوزه و ماحصل همه جلساتشان هم است پس این بروکراسی عریض و طویل برای چیست؟! بماند که گاهی حتی طرز برخورد با یک طلبه را هم بلد نیستند!! 🔹 لذا پیشنهادم این است که مرکز نخبگان منحل شود و کار را بسپارند به همین آقای فولادی و جوانان کارآمدی که در مرکز خدمات با ایشان کار می‌کنند؛ به این ترتیب، هزینه‌های حوزه علمیه نیز کمی کاهش پیدا می‌کند! @Manahejj
🌀 بحران مدرک و تناقضات حوزوی 📝 عامل فرار مغزهای حوزوی 🖋 سید هادی حسینی اصل 🔹 متاسفانه مسأله مدرک حوزوی و گرایش به مدارک و عناوین دانشگاهی، به یکی از چالش‌های دو دهه اخیر بدل گشته است. یکی از ریشه‌های این موضوع، عدم حل تناقض مباحث ارزشی -یا ارزش انگاشته‌شده- با واقعیات اجرایی است. 🔹 حوزه علمیه از یک سو از اوان طلبگی بر مفاهیمی همچون ، درس‌خواندن برای امام زمان(عج) و قبح مدرک و مدرک‌گرایی فراوان تأکید می‌کند؛ در یک کلام، اینگونه القاء می‌شود که فقط مقام ثبوت مهم است و نه اثبات. 🔹 از سوی دیگر در همین حوزه علمیه -و به طریق اولی در دانشگاه و ...- در هنگامه‌‌ی استخدام، واسپاری پژوهش، پروژه و... فقط و فقط با همان مقام اثبات کار دارند. حتی بخشنامه اخیر مرکز مدیریت درباره محدودیت موضوع پایان‌نامه سطح ۴، شاهد همین داستان است. 🔹 لذا غیر از معدودی از اساتید و فضلا که آینده خود را صرفا در نقشهای سنتی حوزه -نظیر تدریس سطح و خارج- تعریف می‌کنند -که البته بعضا دستیابی به کرسی تدریس نیز علاوه بر توانایی های علمی تابع شرایط فراعلمی نیز شده!- و بخش دیگری که ولو بدون جایگاه خاص حوزوی (به دلایلی که ذکر آنها مجال دیگری مطلبد) نمی‌خواهند یا نمی‌توانند از حوزه علمیه بیرون روند، بخش سوم که از قضا عمدتا افراد ارزنده حوزوی نیز هستند گرایش به تحصیل مدارک، مدارج و عناوین دانشگاهی خواهند داشت. و این یعنی مهاجرت بخش قابل توجهی از نخبگان و فرهیختگان حوزوی به بیرون حوزه، یا به تعبیر علامه جوادی آملی ! 🔹 به همه اینها روند شکل یافتن و صنفی طلاب در حوزه را نیز باید اضافه نمود که برخلاف مسیر مشخص دیگر صنوف و رشته‌ها، دارای فرایندی طولانی -و در بسیاری مواقع ناتمام- است و همین مسأله می‌تواند از نظر روانشناختی و مباحث اخلاقی و تهذیبی، زمینه‌ساز بحران هویت فردی و حتی دچار شدن به اختلالاتی نظیر افسردگی و مشکلات خانوادگی نیز باشد. رد پای این بحران هویت را می‌توان در ورود طلاب به فعالیت‌های غیرمرتبط با رسالت‌های حوزوی و حتی بعضا مضر به جایگاه روحانیت مشاهده نمود. 🔺 امروز تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان حوزه از جمله شورای عالی و مرکز مدیریت در برابر فرار مغزهای حوزوی به محیط‌های دیگر نظیر دانشگاه مسؤول هستند. لذا خواهشمندیم قبل از آنکه بیش از این دیر شود، راهی برای علاج و حتی تبدیل این تهدید به فرصت، اندیشیده شود. @Manahejj