eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
171 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با مدیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🗂 پرونده سودای مرجعیت 📝 درآمد 🖋 علی مهدوی (سردبیر) 🔹 بالاترین منصب دینی در جامعه، مرجعیت است. مرجعیت و زعامت شیعیان بخاطر جایگاه خاصی که دارد، طی قرون متمادی و از همان ابتدا دستخوش نفوذ دشمن، حرص بر ریاست‌طلبی و انواع آمال نفسانی بوده است؛ کما اینکه مراجع حقیقی نیز همیشه از مقام و منصب و موقعیت، فراری بوده‌اند. لذا این بیداری زعمای دین و بصیرت مردم بوده است که توانستند اعلم علما را بر کرسی ریاست دینی تشیع بنشانند و قوت و اقتدار مرجعیت را از هرگونه آسیب و ناهنجاری مصون نگه دارند. 🔹 اکنون با ورود شاگردان مراجع تراز اول به صحنه اعلام مرجعیت، سؤالات و ابهامات فراوانی پیش روست از جمله: ❓آینده مرجعیت چگونه خواهد بود؟ ❓با تکثر مرجعیت، اقتدار و هیمنه‌ی مرجعیت رو به افول نمی‌گذارد؟ ❓چرا در زمانه‌ای که هیچ اجازه اجتهادی امضا نمی‌شود، اعلام مرجعیت رو به فزونی گذاشته است؟ ❓غیر از مراجع، دیگر مجتهدین نیز حق پاسخ به استفتاء و نشر استفتائات دارند؟ ❓برای اعلام مرجعیت، ضابطه و سازوکاری لازم نیست؟ ❓چرا تنها گزینه برخی حضرات، اعلام مرجعیت و تاسیس بیت است؟ اسلام امور بر زمین‌مانده دیگری ندارد؟ ❓آیا در شرایط تقلید نباید بازنگری شود؟ روش برخورد با تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، بصیرت سیاسی، بصیرت و دید اقتصادی و... 🔹 ششمین پرونده مناهج با عنوان #سودای_مرجعیت در نظر دارد به ابعاد جدیدی از این قضیه بپردازد. اعضای محترم مناهج نیز می‌توانند، نظرات و یادداشت‌های خویش را برای مدیر کانال ارسال کنند. #مناهج @Manahejj
🌀 انحصار یا عدم انحصار مقام افتاء 📝 آیا مجتهدین اجازه پاسخگویی به استفتائات دارند؟ 🖋 علی مهدوی ❓ آیا همه مجتهدین می‌توانند اقدام به پاسخگویی استفتائات مردم کنند؟ ❓ ورود مجتهدین برای پاسخگویی به استفتائات، تضعیف مراجع نیست؟ ❓ جایگاه مجتهدین در مهندسی فقه کجاست؟ 📌 متن کامل یادداشت در پست بعد 👇👇👇👇👇 #سودای_مرجعیت #مناهج @Manahejj
🌀 انحصار یا عدم انحصار مقام افتاء 📝 آیا مجتهدین اجازه پاسخگویی به استفتائات دارند؟ 🖋 علی مهدوی 🔹 خبر اعلام مرجعیت از سوی چندتن از فضلا، بحث داغ این روزهای حوزه علمیه است. تا آنجا که فقط محدود به این افراد نماند و شامل حال فضلایی که اقدام به انتشار استفتائات -در سایتشان- نموده‌اند هم شد؛ ولو اینکه ادعایی برای مرجعیت ندارند. لذا این گمانه‌زنی مطرح شد که چرا فقط آقایان نشست اساتید مورد هجمه رسانه‌ها قرار گرفتند و دیگرانی که دارای سایت و استفتائات هستند چرا در حاشیه امن هستند؟! 🔹 آنچه به نظر می‌رسد این است که در دو سطح باید به این مسأله پرداخت: 1️⃣ انحصار افتاء در سطح رساله‌های متداول در ساحت کلی فقه و مسائلی چون مباحث کلی عبادات و معاملات، وقتی مراجع معظم تقلید ورود کرده‌اند و پاسخگوی سؤالات مردم هستند، دیگر لزومی ندارد مجتهدین هم به پاسخ استفتائات روی بیاورند؛ که اگر مجتهدی چنین کند، به معنای مقدمه‌چینی برای اعلام مرجعیت خواهد بود، هرچند در علن کتمان کنند. وگرنه چنین امری چه سودی خواهد داشت؛ جز تضعیف مرجعیت؟ 2️⃣ عدم انحصار افتاء در مسائل تخصصی امروز نظام اسلامی به شدت نیازمند ورود علمی مجتهدین به ساحات مختلف زندگی بشر است. از سبک زندگی، خانواده و تربیت گرفته تا معماری، هنر و مدیریت‌های خرد و کلان. از این حیث برای هیچ مرجعی امکان ورود تخصصی در تمامی ابعاد فقهی میسر نیست. ضعف اصلی، امروز اینجاست که مجتهدین بسیاری باید در این مسائل احساس تکلیف کنند و بجای اختیار کردن کرسی مرجعیت، خود را وقف اسلام کنند. لذا اگر مجتهدی در فقه اقتصاد، فقه معماری، یا حتی فقه تربیت و خانواده ورود کند، به تألیف کتاب و تنظیم چارچوب‌های آن علم بپردازد و حتی به پاسخگویی استفتائات -البته در چارچوبی مشخص- در زمینه تخصصش بپردازد، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه راهی برای برون رفت بسیاری از معضلات نظام اسلامی گشوده است. در واقع مجتهدین، نظریه پردازان نظام اسلامی هستند که با حمایت و نظارت مراجع معظم تقلید، باعث تحقق حداکثری دین در جامعه خواهند شد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده سودای مرجعیت @Manahejj
🌀 ادب مرجعیت 🖋 محمد حق‌پرست 🔹 برخی همیشه در برابر جریان تحول خواهی، شبهه «تراث» و «سیره سلف» را مطرح می‌کنند. وقتی می‌گوییم برخی کتابها باید اصلاح، و برخی باید حذف شوند، سریعا می‌گویند علمای سابق همینها را خواندند. وقتی می‌گوییم نظام پرداخت شهریه باید اصلاح شود و ارتقا پیدا کند، می‌گویند علمای سابق با همین اندک زندگی کردند و علم را پیش بردند. 🔹 اما برخی از همین جماعتی که همیشه داعیه دار تراث و سیره گذشتگان و سلف صالح هستند، پای ادعای مرجعیت که می‌رسد، مبنای سیره اخلاقی سلف در مرجعیت که مهمتر از سیره علمی است، دیگر ارزشی ندارد. گویا مسئله مهمی در میان است. آری، تکلیف‌تراشی مرجعیت و تقلید و بیت و دفتر و دستک و وجوهات. 🔹 یادشان می‌رود که سلف صالح در برابر ادعای مرجعیت چه سیره‌ای داشتند. سلف صالح، قبل از ادعای مرجعیت، ادب مرجعیت داشتند. حتی اگر مردم به سراغشان می‌آمدند، تا زمانی که استادشان زنده بودند، فکر رساله و استفتاء هم به ذهنشان نمی‌رسید. اینکه سلف صالح، همیشه از مرجعیت فراری بودند و به دیگری می‌سپردند. اما برخی مسابقه رساله و استفتا و شهریه گذاشتند و با وجود تمام کارهای بر زمین مانده، به تکلیف مرجعیت رسیده‌اند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده سودای مرجعیت #سودای_مرجعیت #مناهج @Manahejj
سخنرانی و فیش منبر رمضان سه شب چهارم.pdf
2.07M
#اختصاصی_مناهج 🌀 محتوای سه سخنرانی دیگر، با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی 🔹 عنوان سخنرانی شب‌های رمضان: «نعمت و برکت در پرتوی زندگی مؤمنانه» هشتگ یافتن دیگر سخنرانی‌ها: #سخنرانی_رمضان 📌 محتوای سخنرانی دیگر شبها نیز به مرور منتشر خواهد شد. #اقدام_عملی_گام_دوم_انقلاب #تبلیغ_اقتصادی_رمضان #مناهج @Manahejj
🌀 تکلیف امروز، فقاهت در مسائل تکراری یا فقاهت در علوم انسانی؟ 🖋 هادی چیت‌ساز 🔹 كسانی باید باشند كه قدرت استنباط پیدا كنند و بتوانند از منابع اسلامی، معارف الهی را به دست بیاورند؛ اما نه به قصد اِفتاء. نه به قصد این‌كه در فقه یك انسان متبحر متخصص بشوند، نه! به قصد این‌كه بتوانند معارف اسلامی را كه بحثهای فراوان و كتابهای فراوان و مباحث لازم برای به خصوص جامعه‌ی امروز ما در آنها هست، اینها را استخراج بكنند و دراختیار مردم بگذارند؛ در اختیار نظام بگذارند. و ما امروز چقدر احتیاج داریم به اینجور استنباطها. 📌 متن یادداشت در پست بعد 👇👇👇👇👇 #سودای_مرجعیت #مناهج @Manahejj
🌀 تکلیف امروز، فقاهت در مسائل تکراری یا فقاهت در علوم انسانی؟ 🖋 هادی چیت‌ساز 🔹 امروزه با اینکه بازار علوم انسانی و مباحث فقهی در آنها کساد است، اما بازار فقاهت در مسائل رساله‌ای داغتر از قبل شده است تا جایی که برخی بر خلاف سیره سلف، به استقبال مرجعیت رفته‌اند. افزون بر اینکه نیاز شدید جامعه به مسائل جدید و علوم انسانی بیشتر احساس می‌شود. رهبر معظم انقلاب در ضرورت این مسئله می‌فرمایند: «به نظر ما در حوزه‌های علمیه بایستی اهداف جداگانه‌ای را مورد توجه قرار داد. یك هدف، ساختن مجتهد فقیه متخصص فنی. باید فقهائی باشند و مجتهدینی باشند؛ این یك هدف. افرادی با استعدادهایی در حدّ خاص، و با شوق و علاقه بایستی بروند طرف اینجور درس خواندن. در كنار اینها كسانی باشند كه قدرت استنباط پیدا كنند و بتوانند از منابع اسلامی، معارف الهی را به دست بیاورند؛ اما نه به قصد اِفتاء. نه به قصد این‌كه در فقه یك انسان متبحر متخصص بشوند، نه! به قصد این‌كه بتوانند معارف اسلامی را كه بحثهای فراوان و كتابهای فراوان و مباحث لازم برای به خصوص جامعه‌ی امروز ما در آنها هست، اینها را استخراج بكنند و دراختیار مردم بگذارند؛ در اختیار نظام بگذارند. و ما امروز چقدر احتیاج داریم به اینجور استنباطها. در حقیقت مجتهدین درجه‌ی دو، كه اینها اگر چه از لحاظ عمق فقهی و درسی، درجه‌ی دو هستند، اما ممكن است از لحاظ سعه‌ی نظر و مُتِحَنِّن بودن، از آن دسته‌ی اوّل حتی قویتر و بالاتر و همه‌جانبه‌تر باشند. (بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح، ۲۶ آذر ۱۳۶۴)» شخصیت‌های بزرگی تا کنون به این خلأها پرداختند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: 1⃣ وقتی حوزه نجف و قم در فقه و اصول تمرکز داشت، علامه امینی بر اثر فشارهای اهل سنت دغدغه دیگری پیدا کرد. با اینکه بر مکاسب و رسائل شیخ تعلیقه نگاشته بود و می‌توانست جزء مراجع تقلید باشد، نگارش «الغدیر» را آغاز کرد و به کشورهای مختلف سفر کرد. 2⃣ «علامه طباطبائی» با اینکه قویترین شرح ها را بر کفایه نگاشته، اما وظیفه خودش را در احیای فلسفه، تربیت شاگردان و نگارش المیزان دید. 3⃣ اگر «شهید مطهری» وارد فقه می شد، نهایتا به کتابخانه عظیم فقه و اصول، چند کتاب دیگر اضافه کرده بود. اما با ورود به نظریات کلامی و نگارش اصول فلسفه به جنگ بزرگترین تهدید اعتقادی زمان خودش یعنی مارکسیستها و توده‌ای‌ها رفت. بسیاری از کتابهای او هنوز بی نظیرند. 4⃣ اکنون آیت الله مصباح یزدی در این زمینه فعالیت می‌کند. به جای تأسیس مؤسسه امام خمینی(ره) و ورود تخصصی به علوم انسانی، می‌توانست مؤسسه‌ای فقهی به سایر موسسات فقهی قم بیفزاید. اما ثمرات و فعالیت ایشان کجا و فعالیت دیگران کجا. 🔹 اکنون باید پرسید، چرا کسانی که دغدغه اسلام و انقلاب دارند، به کارهای زمین مانده یا کمتر کار شده نمی‌پردازند؟ آیا پرداختن به طهارت و صلات برای ایشان مهمتر از پرداختن به نظام اقتصادی و سیاسی و تربیتی است؟ کسانی که همیشه طلاب را به پر کردن خلأهای جامعه سوق می‌دهند، چرا خودشان به سمت این مسائل نمی‌روند؟ آیا عالم دینی، با وجود مراجع و این همه کتاب فقهی، باز هم باید به مرجعیت مسائل رساله بیندیشد؟ 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده سودای مرجعیت @Manahejj
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 دلایل بازماندن دفاتر مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی 🎥 استاد محمدجواد فاضل 🔸 این حرف که اگر چیزی [از وجوهات مرجع متوفی] باقی مانده باید به یک مرجع اعلم داده شود؛ هیچ ملاک فقهی ندارد. ضابطه فقهی این است که وجوهات باید زیر نظر یک مجتهد مصرف شود. آنچه از یک مرجع باقی می‌ماند، حتی اگر [آن مرجع] یک وصی غیر مجتهدی برای آن قرار داد و معین کرد که کجا مصرف شود، باز از جهت فقهی مشکلی ندارد. پدر ما (آیت‌الله فاضل) فرموده: یا صرف شهریه کن یا مرکز فقهی یا آنچه خودت مصلحت می‌دانی!! مقلدین ایشان نزد ما آمدند و گفتند یک سوال فقهی داریم: شما شخصا می‌توانید وجوهات بگیری یا خیر؟ گفتم: بله. 🔸 اوایل مرجعیت رهبری از ایشان استفتائی شد: ایشان فرموده بودند: که وجوهات باید با نظر رهبری باشد [با اذن ایشان اخذ شود]. این در قم و بین آقایان مراجع سر و صدا داشت. من یک هفته هیچ تصرفی در وجوهات نداشتم و همان موقع (سال ۷۴ ، ۷۵) بررسی کردم که آیا واقعا خمس را باید داد به #ولی_فقیه یا هر مجتهد جامع‌الشرایطی می‌تواند بگیرد؛ همان زمان بر حسب ادله به این نتیجه رسیدم که هر مجتهدی «یجوز له الإفتاء» و هر مجتهدی «یجوز له اخذ الخمس»؛ با دو شرط: مجتهد باشد و مصرف درست داشته باشد. 🔸 حاج آقا مهدی شب‌زنده‌دار در آن جلسه (جامعه مدرسین) گفتند: مرحوم آشیخ کاظم تبریزی که در علمیت مورد اتفاق همه بود، افراد می‌آمدند و محاسبات خمسشان را نزد ایشان انجام می‌دادند؛ اما انقدر احتیاط می‌کرد که پول از اینها نمی‌گرفت. یعنی احتیاط اقتضا می‌کند که خمس نگیر... 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده #سودای_مرجعیت #مناهج @Manahejj
🌀 امتداد مرجعیت مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی 📝 مصاحبه با استاد محمدجواد فاضل ❓ در این دفتر چگونه به سؤال‌های مقلدین پاسخ داده می‌شود؟ 🔸 آن‌ها که بر تقلید آقا باقی مانده‌اند اگر مسئله جدیدی داشته باشند را می‌پرسند و من نظر خود را برایشان می‌گویم و در مسائلی که نظر مرحوم والد سؤال می‌شود فتوای ایشان را بیان می‌کنیم. 🔸 معمولاً مرجع تقلید کسی را وصیّ خودش قرار می‌دهد که مجتهد باشد چون وصی او می‌خواهد در اموال و وجوهات شرعیه تصرف کند. بعد از فوت آقا خیلی از مقلدین ایشان از من خواستند که رساله بدهم حتی اینجا هم زیاد آمدند، ولی نپذیرفتم منتها اگر سؤالات جدید داشته باشند هم در سایت و هم در دفتر جواب می‌دهم. 📌 متن کامل مصاحبه: http://yon.ir/faZel 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 نظر حضرت امام(ره) درباره مرجعیت 🖋 هادی چیت‌ساز 🔹 حضرت امام(ره) در ، علاوه بر تخصص در فقه و اصول و سایر علوم حوزوی، شرایط دیگری را برای مجتهد می شمارند که عبارتند از: ۱. احاطه به مسائل زمان خود ۲. تخصص در مسائل سیاسی و اظهار نظر سنجیده ۳. آشنايى به روش برخورد با حيلهها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان، ۴. داشتن بصيرت و ديد اقتصادى، ۵. اطلاع از كيفيت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، ۶. شناخت سياستها و حتى سياسيون و فرمولهاى ديكتهشده آنان؛ ۷. درك موقعيت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمايه دارى و كمونيزم؛ ۸. زيركى و هوش و فراست هدايت يك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غير اسلامى ۹. خلوص و تقوا و زهدى كه در خور شأن مجتهد است ۱۰. مدير و مدبر ۱۱. نگاه حکومتی به فقه (صحيفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹) ❓ اکنون جای این سؤالات است، حضراتی که سودای مرجعیت دارند، به غیر از کارهای علمی حوزوی، چه سابقه ای در این شرایط دارند؟ مدیریت و مدبریت آنها کجا آزموده شده است؟ اگر در مسائل اقتصادی بصیرت دارند، چرا در مسئله FATF موضعی نگرفتند؟ یا چرا تا کنون در راستای تحقق نظریه اقتصاد مقاومتی، اعم از فعالیت علمی یا حمایتی، کاری نکرده‌اند؟ اگر جریان شناسی سیاسی دارند و از فرمولهای سیاسیون باخبرند، چرا با اعضا فتنه دیدار کرده، یا با سکوتشان از آنها حمایت می کنند؟ اگر نگاه حکومتی به فقه دارند، چرا با لیبرالها و سکولارها دیدار می کنند؟ 🔹 جواب این سوالها، همان شاخص‌هایی هستند که ردای مرجعیت را هرگز اندازه تن سوداگران مرجعیت نمی‌داند. غیر از این است که می‌خواهند برای مرجعیت آینده، همه را از خودشان راضی نگه دارند؟ اینکه به سادگی از کنار این همه مسئله در جامعه می‌گذرند، تا نکند به کسی بربخورد، نباید ما را مشکوک کند؟ 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 مرجعیت موروثی، پدیده عصر جدید 📝 تقابل علنی با سنت‌های اصیل حوزوی 🖋 علی مهدوی 🔹 با گذشت ۱۲ سال از رحلت آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره)، همچنان دفاتر ایشان در قم، تهران، کرج و مشهد، دایر هستند. پدیده‌ای که اگر نگوییم بی‌سابقه، کم سابقه است. طی ادوار مختلف،‌ سنت متداول حوزوی بر این استوار بوده و هست که دفاتر مراجع معظم تقلید پس از مرگشان تعطیل، مهر ایشان شکسته و فعالیت‌هایی همچون اخذ وجوهات شرعیه مردم به دیگر مراجع، ارجاع داده می‌شود. نمونه بارز آن شکستن مهر آیت‌الله موسوی اردبیلی(ره) است؛ که با استقبال گسترده علما روبرو شد و آیت‌الله مکارم فرمودند بقیه عزیزان [مثل استاد محمدجواد فاضل] چنین کنند. البته طبیعی است مرکزی به عنوان نشر آثار برای مرجع متوفی باقی بماند؛ اما فعالیت‌هایی فراتر از این، تقابل عملی با سنت حوزوی است. 🔹 این پدیده آثار و عواقب خطرناک بسیاری ممکن است به همراه داشته باشد. از جمله: 1⃣ موروثی شدن مرجعیت و عدم مجال برای معرفی اعلم فقهای بیرون از این دایره 2⃣ پراکندگی قدرت نفوذ مرجعیت 3⃣ پراکندگی قدرت مالی مرجعیت 4⃣ بدبینی مردم به نهاد روحانیت 5⃣ تحیر و سرگردانی مردم در تشخیص تکلیف پس از ارتحال مرجع 🔹 در این مجال به آسیب اول (موروثی شدن مرجعیت) خواهیم پرداخت: فرض کنید پس از رحلت هریک از مراجع معظم کنونی، فرزندان ایشان تمسک به چنین رویه‌ای پیدا کنند؛ یعنی اخذ وجوهات کنند، سؤالات جدید مردم را از نظر خویش پاسخ دهند و تمامی نهادهای تأسیسی از سوی مرجع متوفی را زعامت کنند؛ آیا دیگر مجالی برای معرفی مرجع اعلم، باقی می‌ماند؟! چراکه وجوهات، قدرت و شهرت، همگی در دفاتر تعطیل‌نشده باقی مانده است. اینجاست که یکباره و ناخواسته شاهد پدیده‌ای بی‌سابقه در جهان تشیع خواهیم بود و آن هم «مرجعیت موروثی» است. مراجع کنونی هریک بانی خیرات عظیمی هستند و هریک اقدام به تأسیس و هدایت نهادهای مختلف حوزوی و فرهنگی داشته‌اند. طبیعی است اقدام فرزندان برای امتداد مرجعیت هریک از ایشان پس از ارتحال، به بهانه حفظ این دستاوردها موجب پراکندگی بیش از پیش مدیریت و از دست‌رفتن اقتدار مرکزی مرجعیت خواهد شد. مطمئن باشیم واگذاری امور به مراجع حی، به معنای هدم آن دستاوردها نیست. 🔹 بی‌راه نیست که شنیده شده حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی وصیت نموده‌اند که مرکز فقهی امام کاظم(ع) پس از رحلت ایشان متعلق به حوزه علمیه است و اولاد ایشان حق هیچگونه تصرفی در آن ندارند؛ به‌حق، ایشان چنین آینده ناگواری را از قبل حدس زده و برای آن قبل از وقوع فاجعه، علاج کرده‌اند. قدرت مرجعیت به حدی است که فرزندان مراجع با سیطره بر آن براحتی می‌توانند مانع مطرح‌شدن دیگران در عرصه‌های علمی و مدیریتی شوند. 🔹 این سنت همچنان باید پابرجا بماند که هریک از فضلای حوزه علمیه، خود با زحمت تحصیل، تقریر و تدریس اگر تقوا، علمیت و هنری دارند،‌ مطرح و مشهور می‌شوند. این به عدالت و صواب نزدیکتر است و مانع دیده‌شدن دیگر اعاظم و اساتید علمی نخواهد شد. به همین جهت ضرب المثل شده: «گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟!!» 🔹 امروز کم نیستند اساتیدی که به‌حق از فرزندان مراجع، افضل هستند؛ اما با تکیه بر تقوا و علم خویش و بدور از دنیاطلبی و جاه مقام، فقط پیگیر رشد علمی حوزه علمیه هستند. حضرات آیات همچون شب‌زنده‌دار، خرازی، شهیدی و... . 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj