eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
5.3هزار دنبال‌کننده
450 عکس
514 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴برای فرج امام زمان دعا کنیم 🌹امام عسکری درباره فرزندشان فرمودند: "بخدا قسم او قطعا غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کس در آن از هلاکت نجات نمی یابد مگر کسیکه: خداوند بزرگ او را در اعتقاد به امامتش ثابت بدارد؛ و به او توفیق دعا برای تعجیل فرجش بدهد." 📚کمال الدین و تمام النعمة، باب۳۸ منظور از هلاکت در این کلام نورانی، انحراف از مسیر حق و خروج از جاده مستقیم ایمان است. بر اساس روایات، این هلاکت و انحراف در دوران غیبت بسیار شدید و فراگیر است؛ تا آنجا که فردی صبحگاه مؤمن است ولی شبانگاه از دین خارج شده و کافر می گردد و بالعکس. 📚 غیبت نعمانی باب۱۲ 🌹امام عسکری «دعا کردن برای فرج» را به عنوان نسخه ای شفابخش برای نجات از این ورطه هولناک در اختیار ما قرار داده و آن را «تنها راه رهایی» معرفی نموده اند. https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 (ع) امام حسن مجتبی(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴(ع) # دشنام به امام مجتبی(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
که در فراق کربلا ریخته میشه 😭😭😭 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام https://eitaa.com/manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 (ع) ♨️مهمان امام رضا(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تضمین بهشت برای زائر امام رضا صلوات الله علیه 📌 برگرفته از برنامه سمت خدا روز یکشنبه 20 تیرماه 1400 https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی 🌺 سیره شخصیتی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡زائر امام رضا علیه السلام 💡 💠 مرحوم استاد فاطمی نیا (ره) 🔸در این کلیپ مرحوم استاد فاطمی نیا ضمن بیان داستانی از یکی از علما به بیان لطف و محبت امام رضا علیه السلام نسبت به زائران خود می پردازند. 🔶 شادی روح مرحوم استاد فاطمی نیا فاتحه‌ای به همراه ذکر صلوات قرائت فرمایید. https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙حجت الاسلام مؤمنی 🌺 آدم شدن در حرم امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ داستانی شنیدنی از سلام دادن چوپانی به آقا امام حسین(ع) 🎙استاد مسعود عالی 🌼🌼 https://eitaa.com/manbarmajma
داستان‌های‌بحارالانوار احسانِ بی منّت... روزی مردی بیابان نشین به خدمت امام حسن علیه السلام رسید. امام از سیمای او دریافتند که نیازمند است و برای کمک گرفتن آمده است. به خدمتگزاران فرمودند: «هر چقدر پول در خزانه هست به این مرد بدهید.» وقتی به سراغ خزانه رفتند دیدند بیست هزار درهم در آنجا هست. همه را برداشته و به سائل دادند. او که سخت در تعجب فرو رفته بود عرض کرد: سرور من! شما به من فرصت ندادید تا شما را مدح گویم و تقاضای خود را بیان کنم. امام در ضمن گفتاری فرمودند: «احسان ما اهل بیت بی درنگ صورت می‌گیرد.» 📚بحار ج ۴۳ ص ۳۴۱. https://eitaa.com/manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند: همنشين شايسته و خوب، بهتر از تنهايى است و تنـهايـى بهـتر از همنـشين بـد اسـت. يـاد دادن نيـكى بهـتر از سـكوت است و سكوت، بهتر از ياد دادن بدى است. 📚بحارالانوار، ج 74 ص 84 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/manbarmajma
⚫️ جود و بخشش کریم اهل بیت (علیه السلام) بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شخصی خدمت امام مجتبی(علیه السلام) رسید و عرض کرد: ای فرزند امیر مؤمنان! تو را به خدایی که به شما نعمت فراوان داده، به فریاد من برس که دشمنی ستمکار دارم که نه حرمت پیران را پاس می دارد و نه به خردی صغیران ترحم می کند. حضرت که تکیه داده بودند، با شنیدن این سخن، برخاستند و نشستند و فرمودند: «کیست این دشمن تا داد تو را از او بگیرم؟» عرض کرد: دشمن من، فقر و پریشان حالی است. حضرت اندکی سر به زیر افکندند و سپس سر برداشتند و به خدمتکار خود فرمودند: «آنچه مال نزد تو موجود است، بیاور» او نیز پنج هزار درهم آورد و به آن مرد داد و امام در پایان فرمود: «تو را به خدا سوگند می دهم که هرگاه بار دیگر این دشمن به تو حمله ور گردید و ستم ورزید، او را نزد من بیاور تا او را از تو دور گردانم» محمد رضا غیاثی کرمانی، سیره اخلاقی امام حسن مجتبی(علیه السلام)، مؤسسه انتشارات حضور، 1385، چ1، صص24و25؛ به نقل از: بحارالانوار، ج43، ص 350 https://eitaa.com/manbarmajma
اخبار شهادت امام حسن مجتبی و مسموم شدن حضرت ع «2» بالاخره پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) و علي بن ابيطالب (عليه السّلام) از شهادت امام مجتبي (عليه السّلام) مکرّر خبر داده بودند و آنچه آنها فرموده بودند لباس عمل پوشيد و قضيّه ي شهادت حضرت مجتبي (عليه السّلام) يعني آن مظلوم تاريخ از اين قرار بود. معاويه از يک طرف حسادت زيادي به عظمت و مقام والاي امام مجتبي (عليه السّلام) که در بين مردم پيدا کرده بود، ناراحت بود و از طرف ديگر قصد داشت «يزيد» پسرش را به جاي خود بنشاند و او را به خلافت معرّفي کند. لذا بخاطر اين اراده ي ناپاک، ناگزير بود که امام مجتبي (عليه السّلام) را هر طوري که هست شهيد کند. معاويه نامه اي به پادشاه روم نوشت و از او سمّي که مهلک فوري باشد تقاضا کرد، او هم سمّي اين چنين در شيشه کرد و براي معاويه فرستاد. معاويه مخفيانه کسي [2] را نزد «جعده» دختر «اشعث بن قيس» که آن روزها همسر امام مجتبي (عليه السّلام) بود، فرستاد و به او وعده کرد که اگر بتواند امام مجتبي (عليه السّلام) را بوسيله ي آن سمّ شهيد کند، به او صد هزار درهم بدهد و چند مزرعه از مزارع اطراف کوفه را در اختيار او قرار دهد و شعب سوراء (که قريه ي خوش آب و هوائي در اطراف عراق بوده) را ملک او بکند و از همه مهمتر او را براي يزيد خواستگاري نمايد. «جعده» فريب وعده هاي معاويه را خورد و تصميم گرفت که امام مجتبي (عليه السّلام) را شهيد کند. لذا «جعده» آن سمّ را در ظرف شيري ريخت و در سر سفره افطار آن حضرت گذاشت امام مجتبي (عليه السّلام) وقتي خواستند بوسيله ي شير روزه شان را باز کنند مقداري از آن شير را آشاميدند سپس متوجّه شدند که مسموم گرديده اند. لذا رو به جعده کردند و فرمودند: «انّا للّه و انّا اليه راجعون». اي دشمن خدا مرا کشتي خدا تو را بکشد. به خدا قسم پس از من کسي براي تو بهتر از من نخواهد بود. تو را آن فاسق ملعون و دشمن خدا (معاويه) گول زده و مسخره ات کرده و خدا تو و او را ذليل کند و شما را به جزاي گناهانتان برساند. امام مجتبي (عليه السّلام) در اثر خوردن آن سمّ چهل روز مريض بودند و افراد مختلفي به عيادتشان مي آمدند. اوّل کسي که به نزد آن حضرت آمد برادر بزرگوارشان حضرت «حسين بن علي» (عليهما السّلام) بودند. وقتي کنارشان نشستند، به برادر بزرگوارشان عرض کردند: اين چه حالتي است که در شما مشاهده مي کنم؟ فرمود: تو مرا در روزهاي پايان عمرم در دنيا و اوّل زندگيم در آخرت مشاهده مي کني و من خودم براي مرگم اقدامي نکرده ام ولي من بر جدّم وارد مي شوم امّا از فراق تو و خواهران و دوستانم کراهت دارم ولي با توجّه به آنکه با پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) و اميرالمؤمنين و مادرم فاطمه ي زهراء و حمزه و جعفر (عليهم السّلام) ملاقات مي کنم از اين گفته ام استغفار مي نمايم و خداي عزّوجل جانشين هر چيزي است که از بين مي رود و تسلّي براي هر مصيبتي است و جبران کننده ي مافات است. [2] بعضي گفته اند که اين واسطه «مروان بن حکم» بوده است. بحارالانوارجلد44صفحه ۱۵۱ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ https://eitaa.com/manbarmajma
«3» سخنان امام حسن مجتبی ع هنگام شهادت با امام حسین ع امام مجتبي (عليه السّلام) در حالي که در هر سرفه مقداري خون از حلق نازنينشان مي آمد فرمودند: اي برادر مي بيني که چگونه خون جگرم در طشت ريخته است، من مي شناسم کسي را که مرا به اين مصيبت و بلاء انداخته، اگر او را به تو معرّفي کنم تو با او چه خواهي کرد؟ حضرت ابي عبداللّه الحسين عرض کردند: من او را مي کشم. حضرت مجتبي (عليه السّلام) فرمودند:پس من هم او را تا آخر عمرم به تو معرّفي نخواهم کرد ولي آنچه را که به تو مي گويم بنويس و نگه دار. سپس فرمود: اين وصيّتنامه اي است که من به برادرم حسين بن علي (عليهما السّلام) مي گويم. او (حسن بن علي (عليه السّلام)) وصيّت مي کند در حالي که شهادت مي دهد که خدائي جز خداي يکتا نيست او يکي است و شريکي ندارد، وصيّت مي کند در حالي که عبادت مي نمايد خدا را حقّ عبادتش را او شريکي در مُلک ندارد، چون ذليل نمي شود، ياري براي او از ذلّت وجود ندارد. و او همه چيز را خلق کرده و همه چيز را اندازه گيري کرده و او اولي است که عبادت شود و احقّ است بر ديگران که تمجيد گردد کسي که او را اطاعت کند رشد خواهد کرد و کسي که او را معصيت کند اغوا خواهد بود و کسي که به سوي او برگردد هدايت خواهد شد. من وصيّت مي کنم به تو اي حسين درباره ي کساني که از اهل و اولاد من و اهل بيت خودت که بعد از من مي مانند اينکه از گناهکارانشان بگذري و نيکوکارانشان را قبول کني و براي آنها مانند پدر باشي و بدن مرا کنار قبر رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) دفن کن چون من بدان خانه حقّ بيشتري از ديگران دارم. (پس از جملاتي مي فرمايد:) اگر عايشه نگذاشت که مرا در آن خانه دفن کنيد تو را قسم به خدا و به قرابت و رحمي که متّصل است به پيامبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) نگذاري قطره ي خوني ريخته شود تا آنکه من پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) را ببينم و آن حضرت را ازآنچه با من کرده اند خبر دهم و او را به قضاوت بنشانم. [3]. [3] بحارالانوار جلد 44 صفحه ي 151. https://eitaa.com/manbarmajma
«4» سالم بن جعد از عیادت کنندگان امام حسن مجتبی ع يکي ديگر از کساني که به عيادت امام مجتبي (عليه السّلام) در آن چهل روز رفت «سالم بن جُعد» بود. مي گويد: وقتي به خدمت آن حضرت رفتم، گفتم: اي پسر پيغمبر تو ما را ذليل کردي و ما جمعيّت شيعه را بنده ي ديگران نمودي و حتّي يک نفر از دوستانت براي تو باقي نمانده است. امام مجتبي (عليه السّلام) در آن حال کسالت فرمود:چرا؟ گفتم: بخاطر اينکه خلافت را به معاويه ي تجاوزگر واگذار نمودي. فرمود: به خدا قسم من خلافت را به او ندادم مگر وقتي که ديدم يار و ياوري ندارم و اگر ياوري مي داشتم با او شب و روز جنگ مي کردم تا آنکه خدا بين من و او حُکم فرمايد ولي من تلوّن اهل کوفه را مي دانم و مي دانم که آنها وفائي ندارند و عهده دار عمل کردن به قول و فعلشان نيستند آنها با هم اختلاف دارند و به زبان به ما مي گويند که دلهاي ما با شما است ولي شمشيرهايشان از غلاف عليه ما بيرون آمده است. وقتي امام مجتبي (عليه السّلام) کلامش به اينجا رسيد حالش بهم خورد از حلقوم مبارکش خون فوران زد و دستور داد طشتي در مقابلش گذاشتند که در ميان آن طشت خون حلقش ريخت. گفتم: اي پسر پيغمبر اين چه حالت است که من مشاهده مي کنم؟! در شما دردي و کسالتي ظاهر نيست! فرمود: بله من مرضي و کسالتي ندارم ولي معاويه مرا مسموم کرده و اين سمّ بر جگرم نشسته است. عرض کردم: چرا خودتان را مداوا نمي کنيد؟ فرمود: دو مرتبه ي ديگر او مرا مسموم کرد و اين بار سوّم است که ديگر دوائي ندارد. يکي ديگر از کساني که براي عيادت حضرت مجتبي (عليه السّلام) در آن چهل روز به خدمتش مشرّف شد «جُنادة بن ابي اميه» بود. او مي گويد: به خدمت امام مجتبي (عليه السّلام) براي عيادتشان رسيدم وقتي چند لحظه در محضرشان نشستم ديدم لخته ها خون زيادي از حلقوم مبارکشان در ميان طشتي که در مقابلشان هست مي ريزد. عرض کردم: اي مولاي من چرا خود را معالجه نمي فرمائيد؟ فرمود: اي بنده ي خدا مرگ را به چه چيز مي توانم معالجه کرد. گفتم: «انّا للّه و انّا اليه راجعون» سپس رو به من کرد و فرمود: پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) به ما فرموده و قرار اين است که از اولاد علي و فاطمه ي زهراء (عليها السلام) يازده نفر امام و صاحب امر خلافت باشند. هيچ يک از آنها از دنيا نمي روند مگر با کشته شدن و يا مسموم گرديدن. سپس در حالي که طشت را آن طرف مي گذاشت و گريه مي کرد و بسيار محزون بود من به آن حضرت گفتم: مرا موعظه بفرمائيد. فرمود: بله. «استعد لسفرک» يعني خود را براي سفر آخرت قبل از مرگ آماده کن، تزکيه ي نفس کن، خود را به مقام اولياء خدا برسان تا از مرگ نترسي و بلکه از مرگ استقبال کني. و فرمود: «و حصل زادک قبل حلول اجلک» يعني قبل از آنکه حضرت ملک الموت بيايد و بخواهد قبض روحت کند. زاد و توشه ي عالم آخرتت را از قبيل اعمال صالحه و عبادات مأثوره تحصيل کن و دست خالي از اين دنيا نرو و خود را به کمالات روحي برسان. و فرمود:«واعلم انّک تطلب الدنيا و الموت يطلبک» يعني بدان تو طلب دنيا مي کني ولي مرگ هم در تعقيب تو حرکت مي کند و تو را مي طلبد. و فرمود: «ولا تحمل همّ يومک الّذي لم يأت علي يومک الّذي انت فيه» يعني اي «جناده» همّ و غمّ روزي که هنوز نيامده و معلوم نيست چه خواهد شد بر روزي که در آن هستي تحميل مکن و خود را براي آينده ناراحت نکن. و فرمود: «واعلم انّک لا تکسب المال شيئا فوق قوّتک الا کنت فيه خازنا لخيرک» يعني اي «جناده» بدان که تو بيشتر از قدرت خود مالي را کسب نمي کني مگر آنکه براي ديگري آن را خواهي گذاشت. و فرمود: «واعلم ان في حلالها حسابا و في حرامها عقابا و في الشبهات عتابا» يعني اي «جناده» بدان که در کسب مال حلال دنيا روز قيامت بايد حسابش را تحويل دهي و در حرامش عقاب و عذاب مي شوي و در شبهاتش مورد عتاب پروردگار واقع خواهي شد. بحارالانوار جلد 44 صفحه ي 139. https://eitaa.com/manbarmajma
«5» سخنان امام حسن مجتبی در عرفان و اخلاق هنگام شهادت و فرمود: «فانزل الدنيا بمنزلة الميته خذ منها ما يکفيک فان کان ذلک حلالا کنت قد زهّدت فيها و ان کان حراما لم يکن فيه و زرفا خذت کما اخذت من الميته و ان کان العتاب فان العتاب يسر». يعني اي «جناده» دنيا را به منزله ي مرده اي فرض کن و از آن به قدر آنکه بخوري و نميري دريافت کن. اگر آن مقدار اندک که از دنيا براي خود گرفته اي حلال باشد تو جزء زهّاد خواهي بود چون از حلال دنيا مختصري را انتخاب کرده اي و اگر حرام باشد چون به قدر ضرورت از دنيا گرفته اي وزر و وبالي به گردنت نخواهد بود و اگر شبهه ناک باشد و عتاب و سرزنش داشته باشد عتاب در مال کم که تو از دنيا گرفته اي طبعا آسان است. و فرمود: «واعمل لدنياک کانک تعيش ابدا واعمل لآخرتک کانک تموت غدا» يعني اي «جناده» براي دنيايت آنچنان کار کن مثل آنکه مي خواهي هميشه در دنيا بماني و براي کسب زاد و توشه ي آخرتت آنچنان عمل کن مثل آنکه بنا است فردا بميري. و فرمود: «واذا اردت عزا بلاعشيرة وهيبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصية اللّه الي عز طاعة اللّه عزّوجل» يعني اي «جناده» اگر مي خواهي بدون اقوام و دوستان و طرفداران عزيز باشي و مي خواهي بدون سلطان داراي شخصيّت و هيبت باشي خود را از زير بار ذلّت گناه بيرون بياور و اطاعت خداي عزّوجل را بکن. و فرمود: «واذا نازعتک الي صحبة الرجال حاجة فاصحب من اذا صحبته زانک و اذا خدمته صانک واذا اردت منه معونه أعانک وان قلت صدّق قولک و ان صلت شدّ صولک و ان مددت يدک بفضل مدّها و ان بدت عنک ثلمة سدّها و ان راي منک حسنه عدّها و ان سئلته اعطاک و ان سکت عنه ابتداک». (بحارالانوار جلد 44 صفحه ي 139. ) يعني اي «جناده» اگر خواستي با کسي رفاقت کني و احتياج به رفاقت او داشتي با کسي رفاقت کن که وقتي با او مصاحبي مايه ي زينت تو باشد و وقتي خدمتگزارش باشي تو را نگه دارد و اگر از او کمک خواستي تو را کمک کند و اگر سخني گفتي تو را تصديق کند و اگر به او نزديک شدي، او نزديک شدنت را تقويت کند و اگر دست نياز به سوي او دراز کردي دستت را رد نکند و اگر اشکالي در کارت پيدا شد آن اشکال را برطرف کند و اگر از تو خوبي مشاهده کرد، آن را به حساب بياورد و اگر تو از او چيزي خواستي به تو بدهد و اگر حاجتت را به او نگفتي او خودش ابتدائا از خواسته ات تحقيق کند و حاجتت را برآورد. يکي ديگر از کساني که امام مجتبي (عليه السّلام) را در آن روزها عيادت کرد «عمر بن اسحاق» بود. مي گويد: من با يکي از آشنايان به عيادت حضرت حسن بن علي (عليهما السّلام) مشرّف شديم. آن حضرت به من رو کردند و فرمودند: از من سؤالاتت را بپرس. گفتم: نه به خدا قسم من از شما سؤالي نمي کنم تا خداي تعالي شما را شفا دهد و بعدا در حال صحّت سؤالاتم را از شما خواهم پرسيد. سپس آن حضرت حرکت کرد و به اتاق مجاور رفت و برگشت دوباره فرمود: از من سؤالاتت را بپرس قبل از آنکه ديگر نتواني از من سؤالي کني باز من گفتم: تا خداي تعالي شما را شفا ندهد من از شما چيزي سؤال نمي کنم. فرمود: قسمتي از کبدم در اثر سمّ از بين رفته و من مکرّر مسموم شده ام ولي اين دفعه مثل آن دفعه ها نيست. بالاخره از خدمتش مرخّص شدم فرداي آن روز که خدمتش رسيدم، ديدم در حال جان دادن است و امام حسين (عليه السّلام) بالاي سر آن حضرت نشسته و از او سؤال مي کند که من بعد از شما کشته شدن شما شهادتتان را به که نسبت بدهم و کي شما را مسموم نموده است فرمود: او را معرّفي کنم که تو او را بکشي حضرت حسين بن علي عرض کرد: بلي. فرمود: اگر قاتل من همان کسي باشد که من گمان مي کنم خداي تعالي او را عذاب خواهد کرد و اگر او نباشد من دوست ندارم که بي گناهي بخاطر گمان من کشته شود. البته ما معتقديم که امام قاتل خود را مي شناخت و يا لااقل مي توانست او را بشناسد ولي بخاطر تعليم يک مسأله ي اخلاقي به شيعيان جهان اين مطلب را به اين صورت بيان مي فرمايد و درسي به آنها مي دهد. https://eitaa.com/manbarmajma ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄