eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.4هزار دنبال‌کننده
546 عکس
656 ویدیو
92 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مقام عرشی حضرت زهرا 02.mp3
14.43M
س ۲ ✨ خَلَقَكُمُ اللّهُ أنْوارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ... (شرح جامعه کبیره) خداوند شما را به صورت انواری آفرید، و آنگاه شما را گرد عرش خویش، طائف گردانید! ؛ مرکز فرماندهی ماسوی‌الله (هرآنچه غیر خدا) است! ✦ منظور از این فراز چیست؟! اگر جای اهل بیت در مرکز فرمانروایی عالَم است، پس این همه مصیبت و آزار آنان در دنیا، برای چه بوده است؟! 🎤 @ostad_shojae
مقام عرشی حضرت زهرا 03.mp3
13.1M
"س" ۳ ✦ الگوگیری؛ اساس و پایه‌ی هر حرکتی است! بدون الگوی صحیح، هیچ حرکتی نه درست، آغاز می‌شود، نه به سرانجامِ درست می‌رسد! ✨حضرت زهرا سلام‌الله علیها، کاملترین الگوست برای یک زندگی موفق که نتیجه‌ی آن، تکامل باطن انسانی ماست! الگویی برای همه... نه فقط بانوان ❌ 🎤 @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند : ✍ بر مردم زمانی خواهد آمد که چهره هایشان خندان و شاد است، ولی دل هایشان تاریک و گرفته است؛ سنّت در میان آنان بدعت شمرده می شود و بدعت، سنتی رایج می گردد؛ مؤمن در میانشان حقیر است و منافق در بین آنان محترم شمرده می شود. ‌ ‌📚 الحیاة ، ج۲ ، ص۳۱۱
نهج البلاغه حکمت 360 - پرهیز از بدگمانى 🌺 وَ قَالَ عليه‌السلام لاَ تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي اَلْخَيْرِ مُحْتَمَلاً 🍀و درود خدا بر او، فرمود: شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى‌توان داشت.
🔆عاقبت كسى كه حديث پيامبر صلى الله عليه وآله را مسخره كرد! امام زين العابدين عليه السلام فرمود: انسان نمى داند با مردم چه كند! اگر بعضى امور كه از پيامبر صلى الله عليه وآله شنيده ايم به آنان بگوييم ممكن است مورد تمسخر قرار دهند، از طرفى طاقت هم نداريم اين حقايق را ناگفته بگذاريم ! ضمرة بن معبد گفت : - شما آنچه شنيده ايد بگوييد! فرمود: - مى دانيد وقتى دشمن خدا را در تابوت مى گذارند، و به گورستان مى برند، چه مى گويد؟ - خير! - به كسانى كه او را مى برند مى گويد: آيا نمى شنويد؟ از دشمن خدا به شما شكايت دارم كه مرا فريب داد و به اين روز سياه انداخت و نجاتم نداد. من شكايت دارم از دوستانى كه با من دوستى كردند و مرا خوار نمودند و از اولادى كه حمايتشان كردم ولى مرا ذليل كردند و از خانه اى كه ثروتم را در آبادى آن خرج كردم ولى سرانجام ، ديگران آنجا ساكن شدند. به من رحم كنيد! اين قدر عجله نكنيد! ضمرة گفت : - اگر بتواند به اين خوبى صحبت كند ممكن است حتى حركت كند و روى شانه حاملين بنشيند! امام عليه السلام فرمود: - خدايا! اگر ضمرة سخنان پيغمبر صلى الله عليه وآله را مسخره مى كند از او انتقام بگير! ضمرة چهل روز زنده بود و بعد فوت كرد. غلام وى كه در كنار جنازه اش ‍ بود، پس از مراسم دفن محضر امام زين العابدين عليه السلام رسيد و در كنار وى نشست . امام فرمود: - از كجا مى آيى ؟ عرض كرد: - از دفن ضمرة . وقتى كه خاك بر او ريختند صدايش را شنيدم كه كاملا آن صدا را در زمان زندگى اش مى شناختم . مى گفت : - واى بر تو ضمرة بن معبد! امروز هر دوستى كه داشتى خوارت كرد و عاقبت رهسپار جهنم شدى كه پناهگاه و خوابگاه ابدى توست . امام زين العابدين فرمود: - از خداوند عافيت مساءلت دارم ، زيرا سزاى كسى كه حديث پيغمبر صلى الله عليه وآله را مسخره كند، همين است . 📚بحار، ج 46، ص 142
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔆مزد دادن امام زمان عليه السلام براى خواندن زيارت عاشورا حاج سيد احمد (رحمة اللّه عليه ) براى من نوشت كه روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم . ناگاه سيد موقّر معمّمى بر من داخل شد كه قباى فاخرى و عباى قرمزى پوشيده بود، نظرى كرد به آنچه در زاويه حجره بود كمى از كتب و ظروف و فرشى بود فرمود: براى حاجت دنيا كفايت مى كند تو را و تو هر روز صبح به نيابت صاحب الزمان عليه السلام زيارت عاشورا مى خوانى و خرجى هر ماهت را از من بگير كه محتاج احدى نباشى و قدرى پول به من داد و گفت : اين كفايت يك ماه تو را مى نمايد. و رفت رو به در مسجد و من به زمين چسبيده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تكلّم بنمايم نتوانستم و حتى نتوانستم برخيزم تا سيد خارج شد و همين كه بيرون رفت گويا قيودى از آن بر من بود و باز شد و شرح صدرى پيدا كردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص كردم اثرى از آن آقا نديدم . 📚عبقرى الحسان مرحوم شيخ على اكبر نهاوندى : ج 1، ص 113.
مقام عرشی حضرت زهرا 04.mp3
13.27M
"س" ۴ ✨ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ؛ محبت به ما و دوستان ما، و دشمنی با دشمنان ما، شما را در زمره‌ی شیعیان ما قرار نمی‌دهد! بلکه شیعیان ما کسانی‌اند که؛ در و ی زندگی، دنباله‌رو ما هستند! ✦ چگونه می‌توان در عصر امروز سبک زندگی مان را، و بایدها و نبایدهایش را با سبک زندگی حضرت زهرا "س" در چهارده قرن گذشته تطبیق دهیم ؟ 🎤 @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹گريه جبرئيل بر مصائب زينب (س) 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: "خداوند به من خواهرى عطا كرده است". پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: "براى چه اندوهگين و گريان شده اید؟" پيامبر(ص) فرمودند: "اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود" تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا(ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض کرد: اين دختر (زينب) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دست خوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصائب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصائب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد" پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصائبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد. حضرت زهرا (س) پرسيد: "اى پدر! پاداش كسى كه بر مصائب دخترم زينب (س) گريه كند چیست؟ پيامبر اكرم (ص) فرمودند: "پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصائب حسن و حسين (ع) گريه مى كند" 📚منابع: - الخصائص الزينبيه؛ ص ۱۵۵ - ناسخ التواريخ زينب (س)؛ ص @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: مقام عبادت و بندگی حضرت زینب (س) در بیان این مقام نیز به دو مورد بسنده می کنم. 1- شخصیت عبادی و مراتب بندگی حضرت زینب آنچنان بود که امام حسین (ع) در وداع با خواهر فرمودند: "یا اَختاه! لا تَنْسینی فی نافِلَةِ اللیل" خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش نکن. نماز شب حضرت زینب آنچنان با عظمت بود که از امام دلربایی کرد و امام خواستند تا ایشان را در این نماز فراموش نکند. 2- حضرت امام سجاد فرمودند: " اِنَّ عَمَّتی زَیْنب کانَتْ تــُؤَدیّ صَلَواتِها مِنْ قیام الفرائض و النَّوافل عند مَسیرِنا مِن الکوفه الی الشام..." همانا عمه ام زینب کبری نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر از کوفه به شام ایستاده می خواند. یعنی آن همه سختی، نتوانست زینب را به زانو در آورد بطوری که در طول مسیر حداقل از مستحبات بگذرد. اینچنین است که ایشان را نائبة الزهراء می نامند. سپس امام فرمودند: ولی در بعضی از منازل، نشسته نماز می خواند که به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا غذایش را میان طفلان تقسیم می کرد. گاه تا سه شب گرسنگی تحمل می کرد تا کودکان سیر شوند. مردمان سنگدل در هر شبانه روز یک قرص نان بیشتر نمی دادند. در کلام دیگری از امام زین العابدین چنین آمده است که عمه ام در شام عاشورا نیز به محراب عبادت ایستاد و به درگاه خداوند متعال استغاثه کرد. شبی که چشم ما به خواب نرفت. @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌کرامات ‌حضرت‌زینب‌‌(س‌) شفاى یکى از بزرگان دین فیض الاسلام مى فرماید: بیش از دوازده سال پیش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطبا سودى نبخشید. براى استشفاء به اتفاق و همراهى اهل بیت و خانواده به کربلاى معلى مشرف شدیم. در آنجا هم سخت مبتلا گشتم. روزى دوستى از زائرین در نجف اشرف، من و گروهى را به منزلش دعوت نمود و با اینکه رنجور بودم رفتم. در بین گفت‌وگوهاى گوناگون، یکى از علما که در آن مجلس حضور داشت، فرمود: پدرم مى گفت هرگاه حاجت و خواسته ای دارى، خداى تعالى را سه بار به نام علیا حضرت زینب کبرى (س) بخوان بى شک و دودلى؛ خداى عزوجل خواسته ات را روا مى سازد. از این رو من چنین کرده، شفا و بهبودى بیمارى خود را از خداى تعالى خواستم و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم که اگر از این بیمارى بهبودى یافتم، کتاب در احوال سیده معظمه (س) را بنویسم تا همگان از آن بهره‌مند گردند. حمد و سپاس خداى جل و شانه را که پس از زمان کوتاهى شفا یافتم. اما از بسیارى اشغال و کار‌ها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب و ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم به نذر خویش وفا ننمودم تا اینکه یکى از دخترانم مرا آگاه ساخت که به نذرم وفا ننموده ام. من هم از خداى توفیق و کمک خواسته، به نوشتن آن پرداختم و آن را کتاب ترجمه خاتون دوسرا سیدتنا المعصومة زینب الکبرى (س) نامیدم. دعاى حضرت زینب (س) برکت آورد اهل بیت (ع) از قصر عجوزه گذشتند. هنگامى که به منزلگاهى به نام قصر حفوظ و سپس به سیبور رسیدند، مردم آنجا با اسیران آل محمد (ص) خوش رفتارى کردند. حضرت زینب (س) از آن‌ها تشکر و براى آن‌ها دعا کرد. بر اثر دعاى آن حضرت، مردم آنجا از گزند ظالمان محفوظ ماندند و آبشان شیرین و گوارا شد و رزق و روزى شان پر برکت و ارزان شد. شفاى درد چشم علامه حاج میرزا حسین نورى صاحب مستدرک از سید محمد باقر سلطان آبادى که از بزرگان و شخصیت‌هاى با کمال بود، نقل کرد که گفت: من در بروجرد به بیمارى شدید درد چشم مبتلا شدم، چشم راستم ورم کرد و به طورى ورم بزرگ شد که سیاهى چشمم پیدا نبود و از شدت درد، خواب و آرامش نداشتم. نزد همه پزشکان رفتم و مداواى آن‌ها بى نتیجه ماند. بعضى مى‌گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشى و بعضى مى‌گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است. بسیار محزون و غمگین بودم تا اینکه یکى از دوستان به من گفت: بهتر است که به زیارت قبر منور اباعبدالله الحسین (ع) بروى و از آن حضرت شفا بگیرى. من عازم هستم بیا با هم به کربلا برویم. گفتم با این حال چگونه سفر کنم، مگر طبیب اجازه بدهد. به طبیب مراجعه کردم و گفت: براى تو سفر روا نیست. اگر مسافرت کنى، به منزل دوم نمى رسى؛ مگر اینکه به طور کلى نابینا می‌شوى. به خانه بازگشتم، یکى از دوستانم به عیادت آمد و گفت: بیمارى چشم تو را جز خاک کربلا و تربت شهدا و مریضخانه اولیاى خدا شفا نبخشد. من با توکل به خدا با کاروان کربلا به سوى کربلا حرکت کردم. در منزلگاه دوم درد چشمم شدت یافت و بر اثر فشار درد، چشم چپم نیز درد گرفت. همسفران مرا سرزنش مرا سرزنش کردند که سفر براى تو خوب نیست و بهتر است مراجعت کنى. همچنان در ناراحتى و حیرت به سر مى بردم. هنگام سحر درد چشمم آرام گرفت و اندکى خوابیدم. در عالم خواب حضرت زینب (س) را دیدم؛ به محضرش رفتم و گوشه مقنعه او را گرفتم و بر چشمم مالیدم. سپس از خواب بیدار شدم و از آن پس هیچ گونه درد و رنجى در چشمم احساس نکردم و چشم راستم همچون چشم چپم خوب شد. برطرف شدن حاجت یک هندى یکى از علماى بزرگوار مى‌گوید: متولى حرم حضرت زینب (س) گفت یک روز یک هندى آمد جلوى صحن حضرت زینب؛ دستش را دراز کرد و چیزى گفت. دیدم یک سکه طلا در دست او گذاشته شد. رفتم پیشش و گفتم: این سکه را با پول من عوض مى کنى. مرد هندى با تعجب گفت: براى چه؟ گفتم: براى تبرک. با تعجب گفت: مگر شما از این سکه‌ها نمى گیرید من بیست سال است که هر روز یک سکه مى گیرم و در شهر شام زندگى مى‌کنم! @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقام عرشی حضرت زهرا 05.mp3
12.48M
"س" ۵ ✨ ما در دنیا، تعیین کننده‌ی میزان بهره‌ی ما از شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در آخرت است! گاهی آنقدر بد زندگی میکنیم؛ که ایشان میفرمایند؛ بسبب اعمال شما در دنیا، در قیامت، به اندازه سیصد هزار سال میان من و شما فاصله می‌افتد... ✦ سبک زندگی ما، به کدام سمت می‌بردمان ؟ 🎤 @ostad_shojae
ا ﷽ ا ◼️امام حسین علیه السلام فرمودند: ◾️لا يَنْبَغى لِنَفْسٍ مُؤْمِنَةٍ تَرى مَنْ يَعْصِى اللّه َ فَلا تُنْكِرُ. ▪️امام حسين عليه السلام فرمود: براى مؤمن شايسته نيست كه ببيند كسى خدا را معصيت مى كند و از آن جلوگيرى و نهى نكند. 📚كنزالعمال، ج ۳، ص ۸۵ علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/manbarmajma
🩸یا فقط روزها گریه کن ... یا فقط شب‌ها ... امام صادق علیه‌السلام در روایتی فرمودند: حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آن‌قدر بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گریه نمودند که اهل مدینه و‌ همسایه‌های آن حضرت ، از گریه‌های بی امان او، شکایت کرده و به آن حضرت گفتند: آذَيتِنا بِكثرةِ بُكائِك!! إمّا أنْ تَبكي بِاللَّيل، وَ إمّا أنْ تَبكي بِالنّهار. ▪️ما را با گریه‌هایت آزار می‌دهی! لا اقل یا فقط شبها گریه کن؛ یا فقط روزها. وكانَت عليهاالسلام تَخرُجُ إلىٰ مَقابر الشهداء، فتَبكي ▪️از آن به بعد، آن بانوی مظلومه به کنار قبور شهدا می‌رفت و در آنجا گریه می‌نمود. 📚المناقب ج۸ ص۲۱. 📚روضة الواعظين؛ ص۱۷۲. 📚مكارم الأخلاق؛ ص۳۱۵. 📚الأمالي، شیخ صدوق،ص۲۰۴ مجلس۲۹. ✍گریه ها می‌کرد تا امّت شود بیدار… حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی خواب شد... https://eitaa.com/manbarmajma
🩸حکایت لطیف و جانسوز «دستآسی» که خونِ دستانِ حوریّه‌ای بر دستهٔ آن جاری بود ... سلمان «رضی‌الله‌عنه» گوید: روزی به درب خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها رفته و آرام دقّ الباب کردم؛ فضّه خادمه پشت در آمده و درب خانه با اجازه آن حضرت بر روی من گشود. فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِفَاطِمَةَ جَالِسَةً وَ قُدَّامَهَا رَحًى تَطْحَنُ بِهَا الشَّعِيرِ، 🔹همین‌که وارد شدم، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را دیدم که نشسته و در مقابلش دستآسی است که به وسیله آن، «جو» آسیاب می‌نمود. وَ عَلَى عَمُودِ الرَّحَى دَمٌ سَائِلٌ قَدْ أَفْضَى إِلَى الْحَجَرِ، 🔸خوب که نگاه کردم دیدم که بر روی دسته آن دستاس، خون از دست آن بانوی دو عالم جاری شده و بر روی سنگ پایین آسیاب می‌ریزد. 🥀 دلم از دیدن این صحنه به درد آمد که ناگاه حسن بن علی علیهماالسلام را دیدم که در گوشه‌ای از خانه، از گرسنگی زانو بغل گرفته بود. با مشاهده‌ این صحنه، به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها عرضه داشتم: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ، قَدْ دَبِرَتْ كَفَّاكِ مِنْ طَحْنِ الشَّعِيرِ وَ فِضَّةُ قَائِمَةٌ! 🔹جان من فدایتان ای دختر رسول خدا! دستان مبارکتان از دستاس‌کردن جو، زخم شده در حالی که خادمتان فضّه اینجا ایستاده است؟! 🥀 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به من فرمودند: حبیبم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من وصیت نموده که یک روز فضه در خانه کار کند و یک روز من؛ دیروز روز خدمت او بود و امروز روز خدمت من ... 📚دلائل الامامة، طبری، ج۱ ص۱۴۰ 📚الخرائج و الجرائح، ج۲ ص۵۳۰ (اندکی تفاوت) ✍ دستِ دستاسِ تو نان‌داد همهٔ دنیا را کرَمش بُرد پیِ شغل گدایی ما را قرص خورشید همان نان سر سفره‌ت بود رفت تا پُر کند از گندم تو بالا را پرورش داد در این فاصله‌ی هجده سال نظرِ امّ ابیهاییِ تو بالا را سایه‌ات نیز نیفتاد به دیوار محل سایه‌ات نیز ندید آدم نابینا را یک نخ از وصله‌ی آن چادرتان کافی بود که مسلمان بکند کلّ یهودی ها را خواست روشن بشود عرش، خدا فرمان داد بنویسند در اطراف زمین زهرا را بنویسند تو را زهره‌ی تابان علی بنویسند که خورشید تویی جان علی
🩸کسی جز خدا ، از شدّت اندوهِ صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» خبر نداشت... ➖ در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: إِنَّ اللَّهَ لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ علیهاگ السلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ إِلَیْهَا مَلَکاً یُسَلِّی غَمَّهَا وَ یُحَدِّثُهَا 🔹 چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفت، بر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چنان حزن و اندوهی وارد شد که کسی جز حق تعالی شدّت آن را نمی‌دانست. پس حق تعالی، جبرئیل را به سوی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرستاد تا با او سخن گوید و شدت اندوه او را تسکین دهد... ➖ در تعبیر دیگری نیز امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ... وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَی أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَی أَبِیهَا 🔹 به خاطر شهادت پدر، حزن و اندوه شدیدی به سراغ صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آمد تا اینکه هر روز جبرئیل به سوی او می‌آمد و به او دلداری می‌داد... 📚 الکافی؛ ج ۱ ص۲۴۰ و ۲۴۱. 📚بصائر الدرجات، ج۱ ص۳۱۸. ✍ نیمه‌جان علی، جوان علی گل نیلوفر کمان علی فاطمه جان بمان به جان علی سخنی، حرفی، همزبان علی رو نگیر از من اینقدر زهرا... صبح را تو چطور شب کردی دخترت سوخت بسکه تب کردی لعن «حَمّالة الحَطب» کردی همسرت را که جان به لب کردی آنقدر گفتی از سفر زهرا... غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دَم نزدی شانه بر موی دخترم نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی با تو بَد کرد میخ در زهرا... با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانه‌اش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی جلوی مردم گذر زهرا...