eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
7.1هزار دنبال‌کننده
747 عکس
799 ویدیو
148 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ وقتی که در حضور حجت خدا، دف و طنبور می زنند... محمد بن ریان می‌گوید: مامون به هر حیله ای متوسل می‌شد تا بر امام جواد علیه السلام نفوذ کند، اما ممکن نمی شد، تا اینکه این فرصت هنگام ازدواج دخترش با امام به دست آمد. وقتی می‌خواست دخترش،‌ام فضل را به خانه امام جواد علیه السلام بفرستد، دویست دختر از زیباترین کنیزکان خود را طلبید و به هر یک جامی که داخل آن گوهری بود، داد تا وقتی در جایگاه نشست، از او استقبال کنند، اما حضرت به هیچ یک توجهی نکرد. در آنجا مردی بود که "مخارق" نامیده می‌شد و صاحب صدا و طنبور و ضرب بود و ریشی دراز داشت. مامون او را طلبید. در گفتگوی مامون و مخارق، مخارق گفت: اگر به چیزی از امور دنیا مشغول باشد، من برای مقصود شما کفایت می‌کنم (یعنی او را به هر نحوی که باشد، به امور دنیوی متمایل می کنم) . آن گاه رو به روی امام نشست، مانند الاغ، عرعری کرد و وقتی توجه همه را جلب نمود، شروع به نواختن کرد. امام دقایقی بی توجهی کرد و ناگهان سر برداشت و فرمود: اتقِّ الله یا ذَا العُثْنُون ؛ 🔸ای ریش دراز از خدا بپرهیز. مخارق چنان از فریاد امام وحشت کرد که ساز و عود از دستش افتاد و تا لحظه مرگ دستش فلج ماند. وقتی مامون از دلیل آن حالت پرسید، گفت: از وقتی ابوجعفر محمد بن علی علیهما السلام آنگونه صدایش بلند کرد و مرا خطاب کرد ، وحشتی مرا فرا گرفت که هرگز از جانم بیرون نمی رود. 📚 الکافی ج١ص۴٩۴ ◼️یا جواد الائمه... ای کاش دف و طنبور از دست شامیان حرام‌ زاده‌ نیز می افتاد، در همان ساعتی که مقاتل نوشته‌ اند: أوقفوا أهل البيت عليهم السّلام على باب الشّام ثلاثة أيّام حتّى يزيّنوا البلدة ، فزيّنوها بكلّ حليّ و زينة و مرآة كانت فيها، فصارت بحيث لم ترعين مثلها، ثمّ استقبلتهم من أهل الشّام زهاء خمس مائة ألف من الرّجال و النّساء مع الدّفوف، و خرج أمراء النّاس مع الطّبول و الصّنوج و البوقات، و كان فيهم ألوف من الرّجال و الشّبّان و النّسوان يرقصون و يضربون بالدّفّ و الصّنج و الطّنبور، و قد تزيّن جميع أهل الشّام بألوان الثّياب و الكحل و الخضاب . ◾و بر در شهر شام سه روز اسرا آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيين‌ها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود. قريب پانصد هزار مرد و زن با دف‌ها و اميران ايشان طبل‌ها و كوس‌ها و بوق‌ها و دهل‌ها بيرون آمدند و چند هزار مردان و جوانان و زنان رقص كنان با دف و چنگ و طبل زنان استقبال كردند. همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباس‌های زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند. 📚كامل بهايى،ج ۲/ ص۲۹۲- ۲۹۳ 📚نفس المهموم، /ص ۴۳۲ @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾ مثل جدّت، لحظه آخر تنت بی تاب شد... امام جواد عليه السلام كه بيش از بيست و پنج سال از عمر شريفش نگذشته بود چون ام الفضل به او زهر خورانيد، حال اضطرابي به او دست داد كه دل از سنگ سخت تر ام الفضل به حال او سوخت و شروع كرد به گريه كردن، ولي ديگر چاره اي نداشت. امام جواد عليه السلام ديد او گريه مي كند فرمود: مرا مي كشي و به حالم گريه مي كني. اميدوارم كه بعد از من در دنيا خير نبيني. آن ملعونه چون شنيد آن حضرت نفرينش مي كند خشمناك شد و درب منزل را به روي او بست. زهر در بدن شریف امام علیه السلام، تشنگی فراوانی را به بار آورد و حضرت تقاضای آب می نمود. اما امّ الفضل آبی به دست امام نمی رساند. کنیزکی دلش سوخت و آمد که ظرف آبی را به امام علیه السلام برساند اما ام الفضل ملعونه مانع او شد و ظرف آبش را ریخت. لذا آن حضرت مانند جدش سيدالشهدا عليه السلام با لب تشنه در سن بيست و پنج سالگي به شهادت رسيد. 📚منهاج البيان، ص ١٨٢. مثل جدّت، لحظه آخر تنت بی تاب شد تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد آب هم در خانه ات چون کربلا نایاب شد... @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5830181120909509007.mp3
4.73M
ع 📕آموزه های از وجود نازنین امام جواد علیه السلام 📕 🕌 حرم حضرت معصومه س @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا