#وجه_کرامت
السلام علیک یا حسن بن علی
أیها المجتبی علیه السلام
وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم
باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم
نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید
پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم
شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان
پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم
در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته
این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم
الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر
تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم
گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش
تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم
بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب
باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم
حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده
باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
روضه وداع امام رضا.mp3
4.57M
⚫️ روضه وداع امام رضا علیه السلام
🎙حجةالاسلام_استادمیرزامحمدی
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
#معارف_حسینی
🩸تا حسینم به زمین خورد، دیگر حال خودم را نفهمیدم...
در نقلها آمده است:
🥀 در حالیکه پیامبراکرم صلی الله علیه وآله بر فراز منبر مشغول خطابه بود، امام حسین علیهالسلام از مسجد خارج شد و پایین لباس او، به پاى مبارکش پیچید و به زمین افتاد و گریان شد.
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سراسیمه از منبر فرود آمد و ایشان را در برگرفت و فرمود:
📋 … والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا دَرَيْتُ أَنِّي نَزَلْتُ عَنْ مِنْبَرِي
▪️قسم به حق آن خدایى که جان من در دست قدرت او است، (تا که حسین "علیهالسلام" بر زمین افتاد) من نفهمیدم که چگونه از منبر فرود آمدم!
📚المناقب، ج۴ ص٧١
✍ در نقلی دیگر آمده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «وَ مَا مَعِی عَقْلِی» {دیگر عقلم به همراه من نبود!)
🗯 «عقل کل عالم»، به پای افتادن کودکانه امام حسین علیهالسلام و گریه آن حضرت، چنین حالی به او دست میدهد... گویا هر کس که بهرهٔ بیشتری از عقل دارد، با یاد مصائب سیدالشهداء علیهالسلام، گریه و بیتابی بیشتری میکند...
😭 آه یا رسول الله...
وقتیکه با افتادن سیدالشهداء علیهالسلام اینچنین حالی به شما دست میدهد، دیگر چه بر شما میگذرد در ساعت دردناکی که سید بن طاووس آن لحظه جگرسوز را اینگونه نوشت:
➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
📜 فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد.
📚لهوف ص۱۹۳
📝نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد...
صفات امام مجتبی.pdf
345K
🔖فیش منبر 🔖
#امام_حسن علیه السلام
#صفات_امام_مجتبی علیه السلام
🔻بررسی برخی از صفات امام حسن مجتبی علیه السلام
فضائل امام مجتبی.pdf
619.1K
🔖منبر کامل 🔖
#امام_حسن علیه السلام
#فضائل_امام_مجتبی علیه السلام
🔻آنچه در این فیش می خوانید 🔻
◀️1-محبوب رسول خدا صلی الله علیه و آله
◀️2- عبادت و خوف از خدا
🔻الف) هنگام وضو:
🔻ب) هنگام ورود به مسجد:
🔻ج) در وقت نماز و در هر حال:
🔻د) بعد از نماز:
🔻ه) هنگام خواندن قرآن:
🔻و) هنگام مرگ و شهادت:
◀️3- علم الهی
◀️4- شجاعت و شهامت
◀️5- معاشرت و اخلاق
◀️6-سخاوت و فریادرسی از محرومان
شهادت امام حسن-فرحزاد.pdf
1.51M
‼️سخنرانی مکتوب با موضوع شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
استاد فرحزاد
♦️متن این سخنرانی کاملا تایپ شده ودارای فهرست بندی می باشد ضمنا ویراستاری و منبع شناسی انجام شده است و تمامی منابع ذکر شده است .
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
مناسبت: آخر ماه صفر/شهادت امام رضا علیه السلام
مخاطب: عام
موضوع: کرامت امام حسن مجتبی علیه السلام
برگرفته از سخنان استاد فرحزاد
تعداد جلسات: ۱ جلسه
تعداد صفحات : ۴۹ صفحه
مشاهده فهرست
🔸خطبه ابتدایی
🔸کریم بودن خداوند
🔸داستان اعرابی
🔸گمان خوب
🔸کریم و وعده اش
🔸کریم و بخشندگی اش
🔸مرد شامی و امام حسن علیه السلام
🔸هفت صفر
🔸توسل به امام حسن علیه السلام
🔸روضه
راز غربت نبی.pdf
282K
🔖فیش منبر ویژه دهه آخر صفر
#استاد_پناهیان
💠 با عنوان: "راز غربت نبی(صلی اللّه علیه وآله)"
🔹عناوین :
▫️از اول دعوا سرِ چه بود؟
▫️آیا پیغمبر در میان شهری لامذهب و بیدین مبعوث شد؟
▫️مردم مکه منتظران ظهور آخرین پیغمبر بودند
▫️شهر مکه مذهبی ترین شهر دوران قبل از ظهور اسلام
▫️فهرستی از خوبیهای مردم مذهبی مکه
▫️معنای بتپرستی در دوران جاهلیت؛ این نبود که بت خالق و خدای من است
▫️معمّا کمکم حل میشود
▫️چرا دعوا سیاسی بوده است؟
▫️غربت نبی در اوج قدرت برای حفظ آزادی
#پیامبر_اکرم
#ماه_صفر
مداحی_آنلاین_سلام_من_به_مدینه_به_آستان_رفیعش_حاج_منصور_ارضی.mp3
1.18M
🔳 #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
🌴سلام من به مدینه به آستان رفیعش
🌴به مسجد نبوی به لاله های بقیعش
🎤حاج منصور_ارضی
⏯ #روضه
🟢 قصه ی زهر معاویه و پسر فاطمه
✍ امام حسن علیهالسلام از اتاق خارج شدند وقتی که بازگشتند، فرمود:
لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةٌ مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی.
من چندین بار مسموم شدهام
ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود، این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم.
📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶
✍ إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیهالسلام را چنین نقل کرده:
و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ
پیش روی إمام، طشتی بود
خونی را که بالا میآورد در میان آن طشت میریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج میشد.
📚 کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲
✍ در گزارشی دیگر نیز آمده است:
و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم
آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند.
📚 العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶
#مقتل #امام_حسن
🟩 امامحسنمجتبیعليهالسّلام:
لَقَضَاءُ حَاجَة أخٍ لي فِي اللَّه ِأحَبُّ إلَيَّ مِنَ الاعتِكاف ِشَهْر...
💬 یقیناً برآوردن حاجت یک برادر ایمانی، از یک ماه اعتکاف برایم دوست داشتنیتر است!
📚 البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۳۸
#حدیث
┅┅┅┅┅┅┅┅┅
✿ ⃟ ⃟ ✿اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲🏻🌤
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
🩸یا علی! آیا آن دَمی که فاطمهات را کتک میزنند و تو را کشانکشان به مسجد میبرند، صبر میکنی ؟!
در نقلی آمده است:
🥀 لحظات آخر عمر مبارک رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود که رو به امیرالمومنین علیهالسلام نمودند و فرمودند:
📋 أتَصبِرُ إذا قادوكَ بِحَمائلِ سَيفك؟ أو تَصبِر إذا قادوكَ في مِحرابِك؟ أو تَصبِرُ إذا هُتِكتِ الحُرمة؟
▪️آن دَم که تو را شمشیر بر کمر، میکشاندند، آیا صبر میکنی؟ یا آن ساعتی که حُرمت ها هتک شده و کشان کشان تو را به سمت محرابت میبرند، صبر میکنی؟!
📋 نَكَسَ بِرأسِه و هُوَ يَبكي ...
▪️در این هنگام امیرالمومنین علیهالسلام سرش را به زیر انداخت و گریه میکرد...
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ادامه داد:
📋 أو تَصبِرُ إذا حَرَقوا بابَ دارِك ؟ أو تَصبِر إذا ضَرَبوا فاطمة؟ أو تَصبِر إذا أنبَتوا المِسمارَ في صَدرِها ؟ أو تَصبِر إذا أسقَطوا جَنينها؟
▪️آیا آن دَمی که درب خانهات را به آتش میکشند و فاطمه سلاماللهعلیها را کتک میزنند، صبر میکنی؟! آیا بر آن لحظهای که میخ، در سینهٔ فاطمهات جا کرده و جنین او را سقط میکنند، صبر میکنی؟!
🥀 در این هنگام امیرالمؤمنین علیهالسلام با چشمی گریان فرمود:
📋 أصبِرُ يا رسول الله !
آری صبر میکنم ای رسول خدا!
📚الطریق،کاشی، ج۳ص ۴۱
✍ نفسم در شماره افتاده
رنگ و رویم پریده است علی
سر من را بگیر بر زانوت
وقت رفتن رسیده است علی
گرچه زود و سریع طی شد و رفت
چقدر روزگار سخت گذشت
همۀ سالهای تبلیغم
به من بیقرار سخت گذشت
دل من را همیشه توهینِ
بی حیاها شکست، یادت هست
سنگ باران کودکان لجوج
سر من را شکست، یادت هست
در اُحد که غریب ماندم من
بغض کفار داشت وا میشد
یک تنه جوشنم شدی تو علی
تو نبودی، سرم جدا میشد
اثر آفتاب شِعب این بود
در سرم شعلههای تب مانده
به کف پای من از آنموقع
خارهای ابولهب مانده
چه کنم وقت رفتن آمده است
دل ندارم که روضهخوان باشم
کاش میشد زمان حمله به در
زنده باشم، کنارتان باشم
ظاهراً مؤمن و مسلماناند
با تو و فاطمه بد اند علی
صبر کن صبر کن برای خدا
همسرت را اگر زدند علی
صبر کن آن زمان که با سیلی
قصد دارند بر رویش بزنند
یا که در پیش دست بستهی تو
با قلافی به بازویش بزنند
تازه این اول مصیبتهاست
کربلای حسین نزدیک است
مثل زهرا قرار سوختن
بچههای حسین نزدیک است...