‍✍ #گاه_نوشته_مهدوی ۱۶ (قسمت دوم) 😔 از اینجا به بعد را نمی دانم چگونه شرح دهم، قصد تعمیم احساسم را هم حتی ندارم و تنها تجربه ی شخصی خود را به رشته ی تحریر درمی آورم، حسی که شاید منحصر به خودم باشد و شاید هم افرادی شبیه موقعیت من بتوانند به واقع با آن همزاد پنداری کنند. حسی که یقین دارم کسی بدون تجربه ی تلخ و دردناکش هیچگاه به عمق آن پی نخواهد برد، آنقدر که گاهی آنان که سایه ی پدر زمینی شان بر سرشان است شاید این حس را به سخره گیرند، اما مرا باکی نیست چرا که می دانم یتیم نوازی عادت دیرینه ی شما خاندان عاشقی ست و باور دارم شما نیز همچون پدرتان، مولا علی (ع) دست نوازش تان به صورتی ویژه تر بر سر یتیمان کشیده می شود. 💕 به نظرم هر چقدر هم که پدر بودن اهلبیت را باور داشته باشیم، اما زمانی که به لطف و کرم مهربان پروردگار عالم، فرشته های زمینی اش نیز در کنارمان حضور داشته باشند، جنس رفاقت مان با اهلبیت شاید کمی رسمی تر باشد. 💔 اما هنگامی که یگانه پدر یا مادر زمینی مان را از دست می دهیم، همه چیز به گونه ای دیگر می شود، با رفتن هر عزیز گوئی حفره ای درون قلبت ایجاد می شود که هیچ چیز توان پر کردنش را ندارد. گاهی آنقدر سخت می گذرد که دلت می خواهد تو هم به پیش عزیزت بروی تا باز هم کنارش باشی. چرا که دردآور است نداشتن عزیزی که همیشه او را می دیدی، صدایش را می شنیدی، می توانستی در آغوشش گیری و حال دیگر نداری اش... و تمامی سهمت خلاصه می شود در عکسی درون قاب و سنگی بر خاک. 😫 و کیست که نداند انسان بی قلب قادر به ادامه ی حیات نیست، و اگر خداوند صبر عطا نکند و حمایت های معنوی امامت نباشد، هرگز قادر به ادامه ی مسیر زندگی ات نخواهی بود، چرا که فکر کردن به نبود عزیزت هم حتی کافی ست تا راه نفست را بند بیاورد... 💞 به خودت که می آیی، می بینی دیگر تمامی پشتوانه و تکیه گاهت شده پدر معنوی ات... گرچه قبلا هم می دانستی که این یکی پدر عزیزتر است، اما بعد رفتن پدر زمینی ات، دیگر جز امامت هیچ کس در این عالم نیست که بتوانی پدر خطابش کنی. پس از آن حتی لحن صدا کردنت نیز با گذشته برایت فرق می کند، چرا که دیگر با عمق جان و بندبند وجود و بدون تعارف به راحتی می توانی "بابا" صدایش کنی، انگار که دیگر باورت می شود که الان دیگر یک پناه بیشتر نداری و آن امامت است، امامی که حتی فراتر از پدر می توانی دوستش داشته باشی. 🤗 اینکه می گویند دختر بابایی است بی دلیل نیست، و اغلب دخترها دلبری کردن برای پدر را به خوبی بلد هستند، شاید برای همین است که انگار بعد از پدرم بیشتر به شما وابسته شدم و الان به راحتی می توانم شما را "بابا" صدا زنم، اگر قبلا لحن خطابم رسمی تر بود، الان با تمام وجود و باورم به شما می گویم "بابا مهدی". 😍 و انگار دیگر نمی توانم با عنوانی غیر از بابا خطاب تان کنم. هربار نیز به گونه ای این واژه را می گویم که گویی در همان لحظه کنارم ایستاده اید، می شنوید و نگاهم می کنید، و البته که فرقی ندارد کجا هستم... کافی ست اراده کنم و از عمق جان از شما طلب کمک کنم. ☺️ امامم! بعد از رفتن پدرم، شما تمام دلخوشی ام شدید، گرچه قبلا هم بودید، اما الان تمامِ تمام دلخوشی ام شما هستید، آنقدر که اگر شما را نداشتم، زندگی را هم دیگر نمی خواستم. آنقدر که بودن و نفس کشیدن را فقط برای این می خواهم که بتوانم قدمی در راه شما بردارم... 📌 پی نوشت: 🤗 بابا مهدی جونم روزت مبارک، کاش سال دیگه باشی تا دیگه مجبور نشم برای حرف زدن باهات نامه بنویسم. کاش تا سال دیگه از سفر غیبت برگشته باشی و خدا اذن بودن به من هم بده تا رودرروت وایسم و بگم مهربون ترین بابای دنیا روزت مبارک. 🗓 یک شنبه، ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ❤️ [ولادت امام علی (ع)] 👤 #فاطمه_خادم_المهدی 🆔 @Marefate_Mahdavi

💞 #شب_جمعه_های_کربلایی ۳۸ ✋ دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم 😇 تا شب جمعه همه زائر ارباب شویم 🌹 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ❤️ 🌹 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ❤️ 🌹 وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ❤️ 🌹 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ❤️ 🤗 "شب جمعه" ست و دلم رفت به صحن ارباب، کاش می شد که کمیل در حرمش می خواندم 🤲 🕊 حال و هوای قلب من امشب کبوتری ست ❣ وقتی که کار صحن و سرای تو دلبری ست 😍 "شب های جمعه" عکس حرم زنده می شود 🤗 تصوير رقص پرچم و گنبد چه محشری ست 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا کَربَلا 🤲 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🤲 🤲✨ اَللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪَ‌ الفَرَج ✨🤲 🆔 @Marefate_Mahdavi

‍📝 #اشعار_مهدوی ۴۰ می رسد روزی که می آید سواری از سفر این شب هجران به پایان می رسد وقت سحر بهترین تصویر اهل آسمانی ها تویی آخرین امّید قلب جمکرانی ها تویی جمعه ها جمعیّتی گریانِ سوز ندبه ها با خبر هستی تو هم از حال و روز ندبه ها کاش می شد که ببینم روی زیبای تو را حسّ کنم یا لااقلّ گرمای رویای تو را بی قرارم بی پناهم انتظاری خسته ام عاشقم عاشق ترینم من به تو دلبسته ام فاطمه در انتظارت ای پر و بال علی ای قیام تو قیامت قائم آل علی در کویر آرزوها العَجَل‌باران شدم در غروب ابری جمعه غزل‌باران شدم می توان این روزهای بی کسی را ترک کرد می توان با بودنِ تو کربلا را درک کرد می رسی عطر خدا تا خانه ی دین می رسد جمعه ای هم نوبت “فتح فلسطین” می رسد آخرین خورشید دنیا عاقبت یک شب برس با شهیدان دفاع از مرقد زینب برس الاَمان آقای من خطّ امان من تویی العجل یابن الحسن، آرام جان من تویی ✍ شاعر: اسماعیل شبرنگ 🆔 @Marefate_Mahdavi

‍ ❤️ #عاشقانه_مهدوی ۲۶ 😍 مـღـدی جانم! 🌸🍃 فروردین دارد تمام می شود... 🌸🍃 🌸🍃 اولین باران بهار را که نبوده ای! 🌸🍃 🌸🍃 خودت را 🌸🍃 🌸🍃 به اولین شکوفه اردیبهشت برسان... 🌸🍃 🌸🍃 می دانی که، اردیبهشت بی تو 🌸🍃 🌸🍃 بهشت نمی شود! 🌸🍃 🤲✨ اَللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪَ‌ الفَرَج ✨🤲 🆔 @Marefate_Mahdavi

😇 #پیام_معنوی ۴۸ ✉️ نقش خاص خودت را بشناس! ✴️ آدم باهوش خود را سرکار نمی‌گذارد بلکه می‌رود نقش و مأموریت مخصوص خود را از خدا می‌گیرد و مشغول انجام آن می‌شود تا به بهترین منافع دنیا و آخرت برسد. درک این مأموریت و نقش و محدود کردن خود به انجام آن چقدر دشوار است. انسان خارج از نقش و مأموریت خود به هیچ فایده و نتیجه‌ای نمی‌تواند برسد. 👤 حجت الاسلام #پناهیان 🆔 @Marefate_Mahdavi

🌈 #یک_جرعه_باور ۲۷ 🌍 خدا وقتی نخواهد، عمر دنیا، سر نخواهد شد 🌨 گلوی خشک صحرایی به باران، تر نخواهد شد 🍃 و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی‌افتد 🌾 و باغی از هجوم داس‌ها پرپر نخواهد شد 🌱 خدا وقتی نخواهد دانه‌ای کوچک‌تر از باران 🌺 گلی بالارونده مثل نیلوفر نخواهد شد 🦋 و کرم کوچکی، پروانه‌ای زیبا و کوهی سخت، 💎 عقیق و شیشه و آیینه و مرمر نخواهد شد ❇️ خدا وقتی بخواهد، می‌شود، وقتی نخواهد، نه 🥀 گلی بازیچه‌ی طوفانِ غارتگر نخواهد شد ✅ خدا وقتی بخواهد، غیر ممکن می‌شود ممکن ❎ ولی وقتی نخواهد، واقعاً دیگر نخواهد شد ✍ شاعر: مریم سقلاطونی ❣ #زندگی‌تون_پر_از_نگاه_خدا 🆔 @Marefate_Mahdavi

😈 #گناه_شناسی ۲ 👌 سیاست شیطان بدین گونه است که برای ایجاد سستی یا تردید نسبت به مجموعه ‌ی راه حق و برنامه سعادت و کمال انسانی، ابتدا از موارد کوچک و جزئی شروع می کند. 😔 یعنی ایجاد سهل انگاری ها با شک های کوچک و نهادینه کردن آن ها و سپس به تشویق کردن انسان برای ترک و مخالفت با سهل انگاری می پردازد تا جایی که مخاطبش، به مسیر خود ادامه می دهد... 🖤 با این روش است که او سعی می کند انسان را از نظام هماهنگ و مهندسی پیوستگی ابعاد و روابط فطری انسانی دور کند. 🔥 این مهم با ایجاد اختلالی کوچک در یک مورد فرعی و جزئی شروع می شود و پس از آن که این مخالفت را در ذهن آدمی، عادی و طبیعی و غیر مهم و بدون ضرر جلوه داد، او را آماده وارد کردن خلل ها و ضربه های بعدی به این نظام و پیکره واحد و هماهنگ می کند. 👈 تا جایی که پس از مدتی آدمی به خود می آید و می بیند همانند کاریکاتور در بخش هایی رشد خوبی داشته، ولی در بخش هایی دچار ضعف و نقصان، بلکه گمراهی و خطاست. 📚 منبع: گلهای مرداب 🥀 شهید #چمران: خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرتِ عقل، توجیه‌شان می‌کنم ببخش!‏ 🆔 @Marefate_Mahdavi

‍📝 #اشعار_مهدوی ۴۱ بی نوایم، نوای من، مهدی ست دردمندم، دوای من مهدی ست من غریبم در این زمان، ولی       مونس و آشنای من، مهدی ست گرچه از داغ هجر می سوزم    راضیم چون شِفای من مهدی ست گَه به یادش ز خواب برخیزم   نیمه‌ی شب دعای من، مهدی ست من نخواهم بهشت، بی مهدی   جنتّ باصفای من، مهدی ست در دم مرگ با ولایت او    آخرین حرف نای من، مهدی ست چون قیامت ز خاک برخیزم    اندر آنجا ندای من، مهدی ست   ✍ شاعر: ناشناس 🆔 @Marefate_Mahdavi

👨‍💻 #تقوای_مهدوی ۴۵ 👈 حالا که زیر بار نمی روی 💬 و با او حرف می زنی ⚠️ لااقل مراقب باش! ☺️ با شکلک هایت 💭 او تو را تصور می کند 😔 و بعد دلش را می لرزانی! ✴️ #او_می_بیند ✅ #خدای_دنیای_مجازی_همان_خدای_دنیای_حقیقی_است 🆔 @Marefate_Mahdavi

📚 #معرفی_کتاب ۴ ✴️ این دفتر مجموعه حرف ها و دل نوشته های نویسنده با خدای خود بوده و این امکان را به خواننده می دهد تا به راحتی با معبود خود دردودل نماید. در واقع بهانه ای برای سبک شدن و تجربه ای متفاوت می باشد. 📝 همه ما راحت حرف می زنیم؛ ولی نوشتن برای بیشتر ما سخت است. اما تو بنویس تا یادت بماند که نوشته ها، رد پای عبور است. فردا که برگردی و نوشته هایت را بخوانی، به یاد می آوری که از کجا رد شده و چطور قد کشیده ای! 📒 این دفتر هم فقط یک جور بهانه است؛ بهانه رد شدن و قد کشیدن. این دفتر، نه قاعده ای دارد و نه نظمی. تنها قاعده اش نوشتن برای اوست. با ۵۲ هفته، که در هر هفته اش، تو سوالی داری و در هر روزش مسئله ای، برو و بگرد و سوال تازه پیدا کن. 😔 این روزها، آدم ها سرشان شلوغ است. بعضی ها حوصله خدا را ندارند، حال او را نمی پرسند، برایش نامه نمی نویسند؛ اما تو این کار را بکن. تو حالش را بپرس. تو چیزی برایش بنویس، ساعت هایت را با او قسمت کن؛ ثانیه هایت را هم. ❇️ و اما آن کتاب آسمانی، یادت هست؟ اسمش قرآن بود. کلمه های خدا بود در دست های پیامبر. با اینکه این روزها، این کلمه ها همه جا هست، اما کسی آنها را نَفَس نمی کشد. کسی با آنها زندگی نمی کند. تو اما کلمه های خدا را نَفَس بکش و زندگی کن؛ و اما این آیه ها که لابه لای هفته های تو آمده است، تلنگر کوچکی است به قلب بزرگ تو، تا بروی و سراغی از ایشان بگیری. 📌 دیگر چه بگویم که تویی و کلمه و خداوند. پس برایش بنویس... بنویس، هر چه که باشد... 📗 نام کتاب: نامه های خط خطی ✍ نویسنده: عرفان نظرآهاری 🗃 انتشارات: صابرین 🆔 @Marefate_Mahdavi

💞 #شب_جمعه_های_کربلایی ۳۹ ✋ دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم 😇 تا شب جمعه همه زائر ارباب شویم 🌹 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ❤️ 🌹 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ❤️ 🌹 وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ❤️ 🌹 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ❤️ 🤗 "شب جمعه" ست و دلم رفت به صحن ارباب، کاش می شد که کمیل در حرمش می خواندم 🤲 😇 صد شکر که قسمت شده هر روز ببوسیم 🙇‍♂ ما سجده کنان تربت اعلای شما را 🙏 ای کاش مقدّر بشود تا که ببینیم 🤗 در یک "شب جمعه" حرم کرب و بلا را 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا کَربَلا 🤲 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🤲 🤲✨ اَللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪَ‌ الفَرَج ✨🤲 🆔 @Marefate_Mahdavi

🥀 #شهدای_مهدوی ۱۳ ❓شهادت می خواهی؟! 👈 بدان که: تنها کسانی شهید می شوند که شهید زندگی کنند... و البته به این سادگی ها نیست! ☝️چرا که باید قتلگاهی رقم زد و باید کُشت... ❌ منیّت را ❌ تکبر را ❌ غرور را ❌ غفلت را ❌ حسد را ❌ ترس را ❌ هوس را ❌ شهوت را ❌ عادات بیجا را ❌ دلبستگی های دنیایی را ❌ آرزوهای دراز را ❌ حب دنیا را... 👌 باید از خود گذشت! باید کُشت «نَفس» را... 😇 شهادت درد دارد! دردش کُشتن "لذت" هاست... باید کشته شویم تا شهید شویم! ✋ بايد به شهدا اقتدا کنیم... 🥀 فرازی از وصیتنامه شهید #آوینی: ای شهید، ای آن‌که بر کرانه‌ ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. 🤲 اَللّهُمَّ‌ ارزُقنا تَوفيقَ الشَّهادَة في سَبيلِك 🤲 🆔 @Marefate_Mahdavi