💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #اخلاق و #سبک_زندگی
🟦 در راستای عرصۀ #هستها و تحلیلهای #هستیشناخت میدان رشد ـ توسعه، هستیداری انسانی یا زیستمان و وجود انسانی در نسبت با #ارزشها و بهطور خاص #اخلاق و #سبک_زندگی دیده میشود. کانون #زیستمانی و وجودی هر گونه تغییر و تحول انسانیْ جنس، گستره و ژرفای خواهانیهای مطلوب آدمی در وضعیتی است که در حقیقت از خویش خواسته شود. درست و در این جایگاه، «#نظریۀ_زیستمان_رشد» به میان میآید و همۀ جان و همۀ زندگی را مخاطب میگیرد و الگوی انگیزشی زندگی سرشار را هدف تحلیل قرار میدهد تا الگوی چراییها و چگونگیهای انگیزشی و اصول #زندگی_معنیدار و رشدیافته را در دسترس گذارد.
🟨 در عرصۀ #هستی ـ #ارزشپژوهی، قرآن کریم کتاب ترسیم نظامواره و آیندهنگار #الگوی_رشد انسان پیوسته با امر نامتناهی غایی الهی با آموزههایی چون «یهدی الیالرشد»، «یهدی للتی هی اقوم» و ... است که در بالاترین سطح وحی انبیایی به محمد مصطفای رسول (ص) نازل شده و برای برترین زیست ممکن رشد انسانی عرضه شده است.
در کانون #تجربۀ_اخلاقی و #سبک_زندگی، «#نیایش» خواهانی خودآگاه این رشد است.
🟦#جان_نیایشْ «از خویش خواستن» است. حتی هنگامی که از خدا خواسته میشود، توقعی است که در خویش زمینهسازی میکنیم تا لیاقت آن خواستن را داشته باشیم. آنچه میتوانیم و باید از خویش بخواهیم، از خدا میخواهیم تا صراط مستقیم بلوغ پیشروی رسم سلوک و زیست ما باشد. خداوند در این خواستنْ وجودی بیرون از خویش دیده و خواسته نمیشود؛ حضور او به جان تجربه میشود و آن میزان که تجربه میشود، نیایشی اتفاق افتاده است. زمزمۀ زبان اگر گزارش این تجربه باشد، #دعا و خواندن است. باید عزم و غیرت بر تحقق آن خواسته را داشته باشیم، دست به زانوهای خویش گیریم و در میانۀ میدان زندگی باشیم تا آن خواستهْ روشنبین و هویتبخش اصل زندگی و رسم تدبیر زندگی خویش و خلق باشد. پس نوع نگاه، پیشفرضها و چشماندازهای انسانی به کانون زندگی در آن نوع از خواهانی نیایشیْ توصیفگر #هستیشناسی_دعا است تا نشان دهد فصل مبنای این زبان و تجربۀ زیسته، #پارادایم برگزیدۀ زندگی است. ازهمینروی جان نیایش اوصیایی در مثال ژرف دعای ابوحمزهْ «اهدنااصراطالمستقیم» بر مدار رسم وجودی «بسم الله الرحمن الرحیم» است. نگاه کنید این تصویر را که سالک ما زمزمه میکند:
«شناخت من، مرا به تو رسانده و راهنمای من است و عشق من بهسوی تو کشیده و شفیع من است و من با این راهنما، این راهبرنده، این همراه و این شفیع، روی به تو آوردهام.»
این نگاهْ بهدرستی مضمون #پارادایمی دارد و تعبیر «وَاَنـَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدَلالَتِک وَساکنٌ مِنْ شَفیعی اِلی شَفاعَتِک» رکن باوری این شناخت و عشق است تا روح خودویژۀ این جنس خاص از زندگی شکل گیرد و خودآگاه و جهتبخش ژرفای #معنای_زندگی باشد تا بدینگونه رسم و سبک زندگی در متن تجربۀ اخلاق خودآگاه باشد.
➺@markaz_strategic_roshd
🪖 با حسین جان بیاموزیم جنس اوج بالغ آغاز کردن تجربۀ #معنای_زندگی را.
✨ او با ما در این رسمْ معلمی داشت.
➺@markaz_strategic_roshd