eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
110 دنبال‌کننده
92 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 شهادت ▪️مرگ نیز می‌رسد می‌توان خط آخر زندگی را دید و می‌توان فرصتی دیگر برای ادامۀ زندگی دید و خواست: در بهار روشنی از امواج نور. و این درس را «»، حسن مجتبایمان، به ما آموخت. ▪️می‌توان غریب‌تر از هر غریب بود با مزاری بی‌چراغ، تربتی بی‌زائر اما دریای صبر بود با چشمانی معصوم، بازوانی مظلوم، زبانی ستمدیده با سینه‌ای شعله‌ور، جگری سوخته، پیکری حتی پس‌از شهادت تیر باران‌شده اما بودن! ▪️با نشان دو جنس ممکن زن در زندگی: با فاطمۀ زهرا «آموزگار سپیدی» و جعده «آموزگار سیاهی»، در نشانگری دو اوج ممکن برای انسان! ▪️با آموختن سالکان طریقت همراهی با برادر! ▪️معلم خوبی همواره در ما هست! ▪️باشد که با او باشیم! ➺@markaz_strategic_roshd
🏴 الگوی راهبردی (ع) ⚫️ تشیع آل‌البیت (ع) در آستانۀ یک دورۀ تمدنی تازه است، دوره‌ای که با انقلاب تازۀ پارادایمی رقم‌زنندۀ جنس تازه‌ای از است. چهارده‌ معصوم (ع) یک بازیگری آینده‌نگار واحد در چهارده رویکرد استراتژیک به‌ قصد پیشنهاد نظری تا عملیاتی امکان انسان رشد، جامعۀ توسعه‌ای و تمدن آینده‌نگار دارد. اینک یک زمان‌ ـ مکان خاص در دورۀ عباسی با نمایندگی کانون عمیق منعقد قدرتی هارون، امین تا مأمون عباسی و میدان عمل راهبردی علی‌بن موسی الرضا (ع) در ایفای امامت خویش در عمری ۵۵ ساله (۱۴۸ تا ۲۰۳ ه. ق.) در ترسیم الگوی معیار حاکمیتی و اجتماعی عصر سلطۀ سیاه است، عصری پیچیده در سیاست خلافت عباسی. گویا تکرار پیچیدگی عصر معاویه با «رویکرد راهبردی دین و مدنیتی دیگرگون از ولایت علوی» در میدان یک آموزگاری آینده‌نگار تازه است: ۱. مأمون در خراسان است و امام هشتم در مدینه و با شهادت امام کاظم (ع) در سال ۱۸۳ ه. ق. و آغاز امامت امام رضا (ع)، ده سال هم‌دورۀ امام رضا تا سال ۱۹۳ ه. ق. است. مدینه میدان ظهور الگوی در پنهانْ مهیاشدۀ امام کاظم (ع) است. نوبت به مأمون می‌رسد؛ او در خراسان و در مرو است و نگران جریان به‌تدریج در حال شکل‌گیری مدنیت تشیع آل‌البیت (ع) است؛ ۲. سال ۲۰۰ ه. ق. است و مأمون نگران حضور امام در مدینه. پس او را به مرو می‌خواند با وعدۀ تفویض ولایت‌عهدی به ‌قصد نشانگانی یک پوستۀ به‌ظاهر مهربان از سیاست عباسی با ولایت علوی. در نمونۀ تکرار می‌شود. هر دو امام اجبار دو حاکم سیاه را در میدان انتخاب خویش درآوردند و آنان را در بازی خویش آوردند. ۳. امام به‌ظاهر ولایت‌عهدی مأمون را قبول اجباری می‌کند و باز راهبردی دیگر اتفاق می‌افتد: رسمیت درضمن معادلۀ دانش ـ قدرت آل‌البیت (ع) در ایجاد یک نظام مدیریتی با میانداری نقش نظام دانش ـ دانایی و سازمان‌دهی تدریجی معادلۀ مدنیت تشیع در ایرانْ اتفاق قبول الگویی با نفوذ در دولت جور. ۴. با یک برنامه‌ریزی دقیق آینده‌نگار با انتخاب خویش برای جابه‌جایی مرز جغرافیایی شیعه و ایجاد یک کانون جغرافیایی تازه برای تشیع آل‌البیت (ع) رخ نموده است. رخداد امت با ده معصوم به‌تدریج شکل گرفته است و اینک این امت در یک نقطۀ جغرافیایی به‌تدریج تمرکزی بالادستی می‌گیرد؛ ۵. بر مدار یک و نظام آموزگاری مدون با یک کانون جغرافیایی متمرکز و مقتدر شیعیْ تمرکز شیعیان در ایران همزمان با فروپاشی تدریجی عباسیان به‌تدریج اتفاق می‌افتد؛ ۶. پس فرصت حرکت اجتماعی با بنیان‌گذاری دولت دینی و شکل‌گیری حاکمیت در تحقق ولایت دین رخ می‌دهد. امام عصر ـ امام رضا (ع) ـ پس‌از هجرت خویش امام‌زادگان را به ایران دعوت می‌کند تا نقطه‌های فرهنگی لازم برای ملت ـ ‌دولت معیار (امت ـ امامت) مهیا باشد. به این‌گونه جنس دیگری از در آن الگوی جامع استراتژیک، خویش را با امام هماهنگ می‌کند؛ ۷. مخاطب دین علوی به‌تدریج به سامان جامع الگوی ممکن زیستمان رشد توسعۀ مدنی، اجتماعی و آینده‌نگاری تمدنی رسیده است. اینک در عصر غیبت مهدی (عج)، میدان انواع هماهنگ بازیگری استراتژیک اولیا و معصومین (ع) در اختیار شیعیان آل‌البیت (ع) برای تجددی همواره درون‌زا است. این گوی و این میدان! و این یعنی امام عصر (ع)، تا با حضور روشمند امام موعود (ع) در برآیند «الگوهای اقدام راهبردی سیزده معصوم پیشین» آینده‌نگاری تمدنی معیار ممکن شود و فلسفۀ ولایت دین روشنایی نهایی گیرد و نیز رخداد معیار حضور انسان معیار در امت و امامت معیار ترسیم عینی گیرد. 🖋 به قلم @markaz_strategic_roshd
🏴 فرصت هموارۀ فردا ◾️با نمونۀ موقعیتی راهبری علوی دانش‌بنیان و راهبردی دورۀ گذار تحققی دین و توسعه‌ای انسانی، یک نمونۀ ممکن دیگر عینی با امام حسن علیه‌السلام می‌رسد. ◾️رخدادهای تازه‌آمد پارادایمی و در پایه، رخدادهای فلسفۀ دینیْ اساس تازه‌ای نیز در نگرش به اصل امامت ایجاد می‌کند. ◾️امام حسن علیه‌السلام در آغاز جوانی به شهادت می‌رسد. کار نزدیک‌ نیم‌ قرنۀ تدبیر دانش‌بنیانی مدنی در یک دورۀ کمتر از پنج سال اتفاق می‌افتد و فرزندی که باید از چشم‌ها پنهان باشد، فرزندی با پشتیبانی تربیت‌شده‌های پدر برای فرصت‌گیری بلوغ بایستۀ فرزند. ◾️با شصت و نه سال فرصت غیبت صغری برای امام علیه‌السلام، سالک به‌ اوج پختگی رسیده، و فصل فاعلیت رشد ـ توسعه‌ای آدمیان مخاطبْ بسته به لیاقت و آمادگی آنان آغاز شده است؛ به‌ این‌ معنا که از پایان قرن سوم تا اینک یعنی قرن پانزدهم هنوز انسان مخاطب دین لیاقت حضور آن راهبر معیار را نیافته است (صبری بلند از خدای اوصیا برای همت‌گیری انسان‌های مخاطب دین قرآنی ـ اوصیایی!) تا به‌ این‌گونه افزون‌بر هستی‌شناسی انسان تاریخیْ انسان‌شناسی او نیز فرصت معناگیری یابد. به شخص امام پنج‌ساله نیازی نیست، به حضور راهبرندۀ هفتادسالۀ او نیاز است. این‌گونه همۀ تاریخ نیز فلسفه گرفته است. ◾️ علوی ـ فاطمی در گفتنی‌ها، اصول و سنت‌های مبنای زیست انبیایی، مصطفایی و اوصیایی با امام حسن عسکری به فرجام گویش با خلق رسیده است. منظومۀ امکانی انتظارات و نیازها و فراانتظارات و فرانیازهای بشری تا این امام با پاسخ‌های دم‌به‌دم آینده‌نگار راهبردی این اولیا به میان آمده و پاسخ گرفته است که اگر سؤال‌ها و انتظارهای زندۀ مرجع در اتفاق پیشرفت هم‌چنان در میان بود، فلسفه‌ای برای تا وقت موعود مهیاشدگی انسان‌ها و بشر برای انتظارات آل‌البیت نمی‌بود. ◾️ وعده‌ داده‌شدۀ الهی تا ولی چهاردهمْ و امام دوازدهمْ الگوی عینیت‌بخش معینی گرفته است. اصل مبنا در آن است که دو نظام دادوستدی ترتیبی و تنزیلی قرآن کریم و خط نبوت مصطفایی تا امامت اوصیاییْ مجموعۀ مسئله‌های تاریخی امکان تجدد انسانی را تا هر وقت حیات بشری پاسخگو است. این نظام دادوستدی و این خط نبوتی ـ امامتی خط دادوستدی و رفت‌وبازگشتی پارادایم تا نظریه را در متن حقیقت دین و مدل‌های مفهومی و عملیاتی و گفتمانی را در متن تحقق دین در خویش دارد. ◾️اکنون این خط پاسخگویی تاریخی آینده‌نگار است تا انسان‌ها و بشر در عینیت تاریخی خویش «کی و چه موقع» عینیت‌بخش پاسخ‌ها و راهبردهای پیشنهادی آن اوصیا هستند. ◾️اینک خط اوصیا قیام عینی خط تاریخی بشر است. دیر یا زود آنْ با اهتمام خودخواسته و خودآگاه این بشر اراده‌ورز تاریخی است. بدین‌ روی بی‌پاسخ از سوی آل‌البیت تا وقت امام حسن عسکری دیگر وجود ندارد. از آن پس، خط امامت در کیفیت عمل بشری دربرابر این پاسخ‌ها است. 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd
☀️ همیشه در انتظار توأم بی‌آنکه هیچ‌گاه زمین‌گیرِ حادثه‌ها باشم و جایی و وقتی نشسته باشم. و من هر آن چشم‌ به راهم تو همیشه هستی و من همیشه در راهم همیشه در تکاپوی تغییرم همیشه انتظار رنج تازه‌ای را دارم در انتظار هستنی از جنس مرام تو. زانوان سست از قدرت ایستادن من در حیرت‌اند. تو آفتاب تنفس عدالتی عدلِ وعده‌داده‌شدۀ صادق بر سر سفره‌های نان شب مردم این قلم این خیابان این شهر این تاریخ این گلوی چوب سرتیز بغض در خویش درست‌راهه‌ای از انتظار تو را دارند. انتظار عدالتی عادلانه، نه عدالتی تنها برای کدخدایان! رنج مرا ببین در تابه نشسته‌ام نیش درد ستمدیدگان شهر در قلبم خلیده است. و من خسته نیستم در رکعت شبانۀ بیداری در رکعت روزانۀ بینایی. در آستانۀ تو ایستاده‌ام! تو خود شاهدی حاضری، شاهدی ظاهر نیز باش! در انتظار توأم ظهور کن، در انتظار توأم در حضورت، ظاهر نیز باش، در انتظار توأم سپاسم را بپذیر! 🖋 به قلم احمد 📚 (کتاب آخرین فصل پیش از آغاز) ➺@markaz_strategic_roshd
🔆 میلاد (ص) 🟢 تو جاده‌های عشق و معنای زندگی را به انتها رسانده‌ای! خدا چگونه پس‌از تو پیامبر بیاورد؟ ⚪️ دین انبیایی بر رسم رسول می‌خواهد و عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و نیز راهبر عینی آینده‌نگار می‌خواهد. دین‌پژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی می‌دانیم. میلاد (ص) پیش‌از بعثتش فراخوانی یک دین است. این‌که کدام انسانْ مخاطب خداوند و لایق وحی الهی می‌شود؟ پس این درس اول که می‌توان در متن عینیت تاریخی چه‌بسا در سیاه‌ترین وضعیت ـ چونان وقت تولد آن معلم زندگی ـ تولدی دیگرگون داشت: تولدی بر مدار حمد و محمد شد و همۀ تاریخ را از آن خویش کرد؛ یعنی تولدی خاتم برای بدی‌‌ها و چه‌کنم چه‌کنم‌های آدمی و درب‌های بستۀ زندگی داشت و آن‌گونه زیست که مصطفی زیست و برگزیدۀ حقیقت نامتناهی الهی برای رسالت‌داری ترسیم و تدبیر رسم عینیت زندگی برای مردمان بود. ⚪️ محمد (ص) در پیچیده‌ترین میدان‌های ممکن زندگی فردی، اجتماعی، تمدنی و زیستمانی، جنسی از را دارد که مصطفی می‌شود و اوجی از را دارد که خاتم‌الانبیاء می‌شود تا این تجربه رخ دهد که در جهان‌های پیچیده، چونان عصر تجدد و پسامدرن چگونه می‌توان در جنس زندگی رسم حمد داشت، امین مردمان بود، لایق حقیقت فراعقل بود و آفریدگار عینیت آینده‌نگار شد و در متن عینیت رسالت خود، امامت فراروان‌شناخت، فراجامعه‌شناخت و حتی تمدنی داشت. نزدیک‌ترین معادل معنایی با خاتم نبوتْ مقولۀ «» است. 🟢 رسول به میان می‌آید: یک اتفاق وجودی! و دربرابر آن جریان‌های سیاه پیچیدۀ شرک و کفر، در عینیت تاریخْ یک خط معین زیستی اصیل می‌گیرد: اوجی وجودی در متن عینی عینیت! میلادِ محمدِ امینِ مصطفایِ خاتمْ آموزگاری امکان شیعۀ محمدی شدن است. وقت میلاد رسول وقت تولد وجودی هرکدام از ماست به خویش فرصت تولد رسول را در خود دهیم. می‌توان واقعی واقعی در خط محمد زیست. باید در جست‌وجوی عینی محمد بود که چگونه لایق رسالت می‌شود، آن‌هم در اوج آغاز اتفاق پختگی با نقطه‌ها و اتفاق‌های تربیتی وجودی. به خویش و در خویش فرصت تولد محمد را دهیم. با میلاد رسول این پرسش برجسته می‌شود که چگونه می‌توان با وجود همۀ رخدادهای سیاه جاری در زندگی‌ها اتفاق تازه‌ای برای خویش بود؟ شاگرد این مرام احمد @markaz_strategic_roshd
💠 آدمیت و مدنیت ما در پیوست و ◻️وقت حضور این جهانی مصطفای رسول با میلاد صادق آل محمد پیوند خورده است: تا بیاموزد الگوی معیار انسان معیار نبوی در متن یک تاریخیت معیار با سلسلۀ امامت اوصیایی فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغ‌ترین ، انسان و تاریخ او ذیل ظهور دین انبیایی برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنی‌‌داری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد. 🟦 آموخته‌ایم که دین انبیایی بر رسم فلسفۀ دینْ رسول می‌خواهد، هم‌چنان که این دینْ عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و راهبر عینی آینده‌نگار می‌خواهد. دین‌پژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی می‌دانیم. بدین‌سان و برآمده است تا امکان امت و مدنیت معیار رخ دهد و تمدن معیار فرصت حضور گیرد. میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنی‌دارسازی انسان در فلسفۀ هستی‌داری انسان با هستی دیده می‌شود که با امامت اوصیایی ظریف‌ترین، عینی‌ترین، واقعی‌ترین و در عین حال، آرمانی‌ترین و انسانی‌ترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون‌ امامت ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونه‌های معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک تجدد معیار درون‌زا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازه‌شدگی برای بشر است. ◻️و اینک فصل آل‌محمد علیهم‌السلام است تا فرصت دومین سرجمع و به‌تعبیری دقیق‌تر، اصلی‌ترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای در فرصت رخداد انسان معیار در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد تا آموخت که می‌توان در عینیت تجدد هر عصری امامت را داشت. عمق عینی مدرنیتۀ دین‌شناختْ امامت اوصیایی است و این عبرت بزرگ اکنون پیش‌رو است که جمهوری اسلامی معاصری رخ‌داده در جهان امروز ایرانیْ فرصت تداوم جریان دم‌به‌دم تازه‌شوندۀ امامت اوصیایی در این‌گونه برآیند صادقی است. 🟦 نبوت مصطفای رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به ‌میان می‌آورد و عمق امامت او، با امامت علی مرتضی علیه‌السلام، اولین فرصت ترجمۀ آینده‌نگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانتْ برای پذیرش امکان درون‌زایی انسان‌شناخت دین می‌شود و با امامت حسن مجتبی تا باقر علیهم‌السلام، وجوه گوناگون خویش را در بحرانی‌ترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرت‌آموزی آن امکان تازه‌شدگی ـ به‌میان می‌آورد تا با امام صادق علیه‌السلام سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحران‌های راهبردی گیرد. اکنون می‌توان به‌ مدد این دو سرجمع امامتیْ سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند امام کاظم تا حسن‌ عسکری علیهم‌السلام با امام مهدی علیه‌السلام داشت که آری، برای بشر همواره امکان این تجربۀ درون‌زا مهیا است. ◻️با آل‌ محمد علیهم‌السلام، حکمت‌بنیانی دین قرآنی سرجمع معیار خود را دارد؛ گو این‌که سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با امامت صادق آل‌محمد علیهم‌السلام عینیت قابل‌تجربه می‌بخشد. میلاد نبی هدایت و امام عینیت زندگی صادق خیر همراهانشان باد.🌺 🔹احمد @markaz_strategic_roshd