eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
118 دنبال‌کننده
76 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
🗒️ فرصت یادکردی عظیم برای زندگی ما، به قلم احمد صادق علیه‌السلام الگوی معیار در متن یک با سلسلۀ ، فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغ‌ترین الگوی معیار راهبری آینده‌نگار راهبردی، انسان و تاریخ او و در ذیل ظهور برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنی‌‌داری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد. بدین‌سان برآمده است تا امکان و رخ دهد و فرصت حضور گیرد. میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنی‌دارسازی انسان در فلسفۀ هستی‌داری انسان با هستی دیده می‌شود که با ظریف‌ترین، عینی‌ترین، واقعی‌ترین در عین آرمانی‌ترین و انسانی‌ترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون‌ ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونه‌های معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک درون‌زا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازه‌شدگی برای بشر است. ⚫ و اینک فصل صادق آل‌محمد علیهم‌السلام است تا فرصت دومین سرجمع و به‌تعبیری دقیق‌تر اصلی‌ترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای عینیت‌بخشی الگوی در فرصت رخداد در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد؛ تا آموخت که می‌توان در عینیت تجدد هر عصری را داشت. عمق عینی است و این عبرت بزرگ اکنون پیش‌رو است که جمهوری اسلامی معاصری رخ‌‌داده در جهان امروز ایرانی، فرصت تداوم جریان دم‌به‌دم تازه‌شوندۀ در این‌گونه برآیند صادقی است. ⚫ نبوت مصطفای رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله، را به‌میان می‌آورد و عمق او با علی مرتضی علیه‌السلام اولین فرصت ترجمۀ آینده‌نگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانت برای پذیرش امکان درون‌زایی انسان‌شناخت دین می‌شود و با حسن مجتبی تا باقر علیهم‌السلام وجوه گوناگون خویش را در بحرانی‌ترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرت‌آموزی آن امکان تازه‌شدگی ـ به‌میان می‌آورد تا با صادق علیه‌السلام، سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحران‌های راهبردی گیرد. ⚫ اکنون می‌توان به‌مدد این دو سرجمع امامتی، سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند کاظم تا حسن‌ عسکری علیهم‌السلام با مهدی علیه‌السلام داشت که آری! برای بشر همواره امکان این تجربۀ درون‌زا مهیا است. ⚫ با صادق آل‌محمد علیهم‌السلام، حکمت‌بنیانی سرجمع معیار خود را دارد، گو اینکه سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با صادق آل‌محمد علیهم‌السلام عینیت قابل‌تجربه می‌بخشد. ➺@markaz_strategic_roshd
🔆 در فصل پژوهش پارادایمی ـ نظری: 🔸 احمد در این بخش از گفت‌وگوی انتقادی به بررسی نظر جناب محمدتقی با عنوان «دعوایی به وسعت جهان! غرب با ما فلسفی نمی‌کند، چون فلسفه‌اش ماست!» پرداخته است. وی بر آن است: 🔹 لب کلام آموختۀ ما از جناب سبحانی آن است که رخدادۀ غربی است که از گام پارادایمی اینک به رسیده است و این «سبک زیستی» امروز در جهان ایرانی، منهای خودآگاهی به آن مبانی پارادایمی، میدان زندگی انسان ایرانی شده است. تأمل این‌جانب در محضر آن‌ جناب: 1⃣ از تعریف «» آغاز کنیم؛ یا ) ) الگوی معاصری زیست هر بوم‌اقلیمی به‌تناسب اوصاف اندیشگانی تا گفتمانی و فرهنگی و در این راستا زیستی آن بوم‌اقلیم است و میدان آن از پارادایم معنا تا تجربه و تدبیر معنای جهان است؛ یعنی معاصریت هر بوم‌اقلیمی به‌تناسب اوصاف آن بوم‌اقلیم؛ غرب برای خویش، شرق برای خویش، جهان اسلام برای خویش و بوم‌اقلیمی چون جهان ایرانی نیز برای خویش! این تازه‌شدگی لزوماً با عیار تازگی غربی نیست، پذیرش و اصالت تجدد و مدرنیتۀ غربی نیست، بلکه «» (modernism: مستند به تجربۀ غرب) است؛ همان‌گونه که یا به‌مفهوم نوشدگی ـ که از مدرنیزم غربی برآمده است ـ نیست. «» مقابل «» و «» مقابل «» است، در مدرنیزم غربی این در تجدد آن بوم‌اقلیم ترجمه شده است، درحالی‌که قدیم و سنت می‌تواند دم‌به‌دم تازه باشند و از جهان پیشین در هر جهان معاصری‌ پیش‌رو جریان یابد. معارض قدیم نیست. با رویکردی بازیگرانه در تجربۀ غربی به مدرنیسم تحویل برده شده است و منظور از را جامعهٔ مدرن پنداشته‌اند و این تبلیغ را داشته‌اند که از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده است و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایده‌آلیسم آلمانی به‌عنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم می‌شود. جناب سبحانی نیز منفعل از این خط ایدئولوژیک، لابشرط به غرب یا شرق و ایدئولوژی بوم‌اقلیم‌ها را با مدرنیسم و ایدئولوژی غربی یکی انگاشته‌اند و تحلیل خویش را یک‌سویه ساخته‌اند و دعوای با را دعوای دنیای قدیم و جدید گمان زده‌اند. بدین‌روی جناب ایشان مانند جناب میرباقری‌ها خود را عضو جهان ماقبل درون‌زای ممکن اسلامی ـ ایرانی یعنی جهان قدیم، با افزونی برخی تازه‌شدگی‌ها، قرار می‌دهند؛ 2⃣ و این نیست که تنها غرب با ما فلسفی نمی‌کند، بلکه قرن‌های بسیاری (قرن دهم هجری تا اینک) است که ما مهیای «فلسفی پارادایمی تا اخلاق» و «فقه پارادایمی تا تدبیر پارادایمی» با غرب نبوده‌ایم تا از «فلسفی پارادایمی» تا «نظریه‌ای ترقی» تا «مدل‌های مفهومی و معارفی» تا «گفتمانی» و تا «تدبیری» رهسپار شویم. و نکتۀ افزودنی دیگر آن‌که برای جهان امروز ایرانی حتی در سطح تفسیری نیز به‌طور کامل رخ نداده است و برای ما (هم سطح حاکمیتی و هم سطح مردمی) تنها سطح تکنولوژیک و ابزارانگار ـ و نه حتی فناورانه ـ این سبک زندگی به‌میان آمده است. از‌این‌رو مهاجم غربی، حاصل زیست فلسفی خود را به جهان شرق و اسلام و ازجمله جهان ایرانی صادر کرده است و می‌کند. در قرائت آن ‌جناب از تجدد، غرب در میان نیست، بلکه پذیرش قرائت غربی است که «چیزی که برای انسان غیرمدرن یک حقیقت است، برای انسان مدرن پندار است» و دقیقاً در دانش آن‌سوی جهانی روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فلسفی این قرائت ریشه دارد، درحالی‌که در این‌ سوی جهانیْ نیز بوم‌اقلیمی با خاستگاه فلسفی، بروز روان‌شناختی ـ جامعه‌شناختی و سپس تمدنی می‌گیرد که سرجمع آن در پارادایم است. هر دو جهان فلسفه دارند. قبل از فلسفه نیز فلسفه است، بلی! دقیقاً فلسفه و کلام پارادایمی. شبیه به همین می‌توان از نسبت هموارۀ با شأن نزول‌های مستمر جهانی سخن گفت و مستند به منطق استنطاق و پرسشگری دم‌به‌دم تازه‌شونده از ، پاسخ‌های درون‌زای معیاری دین‌شناخت ـ ایران‌شناخت به آن داد؛ ➺@markaz_strategic_roshd
🏴 و اینک وقت پرواز آموزگارانۀ امامت عاشورایی، محمدبن علی ، است، امامی در منظومۀ راهبردگذاران جان و روح مرتضایی یعنی از امام حسن (ع) تا (ع). قرائت اوصیایی و تشیعی اوج فصل راهبردی حکمت‌بنیانی خویش را در خط علی مرتضی (ع) با و آل محمد دارد و می‌آموزد که چگونه ، ، و درون‌زای قرآنی با آل محمد ریشه در دانش انبیایی می‌گیرد، آن‌هم درست در تجربۀ مدیریت راهبردی در عصر پنج خلیفۀ اموی و ایجاد یک جنبش علمی درون‌زا بر مدار این جنبش پارادایمی علوی تا تراز امامت علوی در این نظام تفسیر و تدبیر پیشرفت قرار گیرد. عهد ما در این روز عهد بر شاگردی مرام است! یعقوبی می‌نویسد: «آن امام بدان سبب نامیده شد که علم را شکافت.» نظام معاصری جمهوری اسلامی ایران نیز در درون‌زایی خویشْ وامدار آموختن از آن ابوجعفر اول است. ➺@markaz_strategic_roshd
⚜ آدمی آفریدگار خودخواستۀ پس است، موقعیتی از جنس ، موقعیتی از جنس ـ ، موقعیتی از جنس ؛ یعنی حکمت‌بنیان‌آفرینی روزگار خویش. ▫️ چیستی‌ها، چرایی‌ها و چگونگی‌های زندگی «» است، این‌گونه حکیمانه آینده‌نگار خویش می‌شویم. و آموزگار این موقعیت است.روح این با خواهانی و نیایش پیش‌رو است. ▪️روز نماد موقعیتی است. 🕋 وقت عرفه خیرمان باشد! ➺@markaz_strategic_roshd
💠 آدمیت و مدنیت ما در پیوست و ◻️وقت حضور این جهانی مصطفای رسول با میلاد صادق آل محمد پیوند خورده است: تا بیاموزد الگوی معیار انسان معیار نبوی در متن یک تاریخیت معیار با سلسلۀ امامت اوصیایی فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغ‌ترین ، انسان و تاریخ او ذیل ظهور دین انبیایی برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنی‌‌داری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد. 🟦 آموخته‌ایم که دین انبیایی بر رسم فلسفۀ دینْ رسول می‌خواهد، هم‌چنان که این دینْ عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و راهبر عینی آینده‌نگار می‌خواهد. دین‌پژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی می‌دانیم. بدین‌سان و برآمده است تا امکان امت و مدنیت معیار رخ دهد و تمدن معیار فرصت حضور گیرد. میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنی‌دارسازی انسان در فلسفۀ هستی‌داری انسان با هستی دیده می‌شود که با امامت اوصیایی ظریف‌ترین، عینی‌ترین، واقعی‌ترین و در عین حال، آرمانی‌ترین و انسانی‌ترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون‌ امامت ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونه‌های معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک تجدد معیار درون‌زا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازه‌شدگی برای بشر است. ◻️و اینک فصل آل‌محمد علیهم‌السلام است تا فرصت دومین سرجمع و به‌تعبیری دقیق‌تر، اصلی‌ترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای در فرصت رخداد انسان معیار در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد تا آموخت که می‌توان در عینیت تجدد هر عصری امامت را داشت. عمق عینی مدرنیتۀ دین‌شناختْ امامت اوصیایی است و این عبرت بزرگ اکنون پیش‌رو است که جمهوری اسلامی معاصری رخ‌داده در جهان امروز ایرانیْ فرصت تداوم جریان دم‌به‌دم تازه‌شوندۀ امامت اوصیایی در این‌گونه برآیند صادقی است. 🟦 نبوت مصطفای رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به ‌میان می‌آورد و عمق امامت او، با امامت علی مرتضی علیه‌السلام، اولین فرصت ترجمۀ آینده‌نگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانتْ برای پذیرش امکان درون‌زایی انسان‌شناخت دین می‌شود و با امامت حسن مجتبی تا باقر علیهم‌السلام، وجوه گوناگون خویش را در بحرانی‌ترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرت‌آموزی آن امکان تازه‌شدگی ـ به‌میان می‌آورد تا با امام صادق علیه‌السلام سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحران‌های راهبردی گیرد. اکنون می‌توان به‌ مدد این دو سرجمع امامتیْ سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند امام کاظم تا حسن‌ عسکری علیهم‌السلام با امام مهدی علیه‌السلام داشت که آری، برای بشر همواره امکان این تجربۀ درون‌زا مهیا است. ◻️با آل‌ محمد علیهم‌السلام، حکمت‌بنیانی دین قرآنی سرجمع معیار خود را دارد؛ گو این‌که سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با امامت صادق آل‌محمد علیهم‌السلام عینیت قابل‌تجربه می‌بخشد. میلاد نبی هدایت و امام عینیت زندگی صادق خیر همراهانشان باد.🌺 🔹احمد @markaz_strategic_roshd