⚜ اقتدار توسعهای علوم انسانی در ایران
🟤 عینیتر شدن #خواهانی_تحول در دهههای اخیر کشور موضوع #کاربردیسازی_علوم_انسانی و بهطور خاص علوم انسانی دینشناخت را به عرصۀ تحلیل و تدبیر نهادهای عالی مدیریت راهبردی تولید علم درآورده است. پیشینۀ فلسفهگیری و کاربردیسازی علوم انسانی در کشورهای گوناگون در پیشینۀ عمومی و مشترک تاریخ کاربردیسازی علوم انسانی، مساوق و اینهمان «تاریخ تحول اندیشۀ ترقی» در جوامع موردبررسی است که در نمونه پیشینۀ خاص کشورهای غربی در مثل کتاب «اندیشۀ ترقی» از سیدنی پولارد قابل دسترسی است. ردپای این پیشینه در جهان ایرانی را در قرون سوم و چهارم هجری در موج اول تمدنی و قرون ده و یازده در موج دوم تمدنی میتوان پیگرفت و در دورۀ معاصر، با ورود دانشگاه به ایران و ایجاد رشتههای کاربردی به موازات تحولات دانشی بینالملل پیشاز انقلاب اسلامی ایران و با برآمدن نگرش کارآمدسازی علوم در عصر انقلاب اسلامی، قطعات قابلبررسی تاریخی شکل گرفتهاند.
🟠 اما نوع تلقی پیشگامان علوم انسانی مدرن در ایران از چیستی، کارکرد، غایات و نسبت علم انسانی غرب با فرهنگ ایرانی _ اسلامی در ایران، مستند و متکی به رویکرد مدرنیستی بوده و نتوانسته است چندان که بایدوشاید به گونهای متعادل با سه #منبع_هویتی این علوم یعنی اسلامیت، ایرانیت و تجدد، ارتباط پیوسته و هماهنگی ایجاد نماید.
🟤 علوم انسانی اسلامی کداماند و اقتدار توسعهای علوم انسانی دینشناخت چیست و چه ضرورتی دارد؟ وضعیت امروز علوم انسانی دینشناخت چیست و چرا اینگونه است و برای بازسازی آن چه باید کرد؟ چه نهادهایی و تا اکنون چه کردهاند؟ پیشینۀ این رویکرد چیست و چه عبرتهایی میتوان از آن آموخت؟ و پیشنهاد ما کدام است؟
🟠 پاسخ به همۀ این پرسشهای مطرحشده در گروی فهم این نکته است که مسئلهپژوهی «#اقتدار_توسعهای_علوم_انسانی_دینشناخت» در ذیل کلانطرح «نظام جامع اقتدار توسعۀ ملی و در راستای آن اقتدار توسعهای علوم» تعریف میشود. به این ترتیب، پیشاز پاسخ به پرسشهای مطرحشده لازم است از اقتدار توسعهای علم و سازوکار این اقتداربخشی سخن به میان آید.
🟤 پژوهش کلان برنامهریزیشدۀ در دستور کار مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) «سازوکار نظام اقتدار توسعهای علم در ایران» است. چیستی و چگونگی علم زیرساز توسعه موضوع راهبردی این طرح جامع است؛ به اینکه چگونه نظام ملی تولید دانش در ایران و بهطور خاص علوم انسانی و علوم دروندینی پردازشگر دانش بنیان مدیریت پیشرفت در جمهوری اسلامی باشد؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
در پژوهش اخلاق و سبک زندگی
🔰 جان زندگی، #خواهانیهای_خودآگاه_من
🟢 زندگی ما آدمیان بر مدار #مسئلههای ما شکل میگیرد و مسئلههای ما همان خواهانیهای ما است بر مدار آنکه در چه جهتی در میان آیند و در چه جهتی پاسخ میگویند. جهت طرح مسئله و پاسخها در جهت حل این مسئلهها در ادبیات دینی «عبودیت» نام دارد. جهتگیری درست زندگی برای هر مرامداری عبودیت است و این جهتگیری وامدار جنسی از خواهانی است. برای جهتداری شایسته و بایستۀ زندگیام بایستی که خواهانیهای مبنا برایم خودآگاه باشد تا بر مدار این خواهانیها زندگی کنم.
🟡 آیا میتوان برای این خط مسئلهها، خواهانیها و راهحلها و جواب های آنها، مرام و رسم و زبان خاصی برای فهم و تجربۀ عینی رشد و بالغترین معناهای ممکن زندگی داشت؟
🟡 بدین سان با خودآگاهی به این #خواهانیها «زندگی» فلسفه میگیرد، پس «الگوی زندگی» یعنی «دین» هم فلسفه میگیرد، «پس معنیداری» نیز فلسفه میگیرد، پس «انسان» نیز فلسفه میگیرد. در معادلۀ میان این خواهانی و انسان، الهۀ زندگی یا معبودْ خواسته و حاضر میشود و در معادلۀ این خواهانیها و آن الهه، رفتوشد اصالت، پاکیزگی و اوجگیری و معنیداری بالغتر اتفاق میافتد.
🟢#خواهانیها هرچه بالاتر شوند و بهسمت فرانیازها و فراانگیزهها میل کنند و بالغ و بالغتر شوند، آنگاه معبودی لایقتر حاضر میشود، پس زندگی معنیدارتر میشود، پس نیاز به دین بالغتر در متن عینیتهای قابلتجربۀ زندگیها ضرورت میگیرد، پس مرام بالغتر برای وجود آدمی رخ میدهد. و جانمایۀ دین بالغتر این مرام بالغتر است تا به مدد این دین بالغترْ دمبهدم آن خواهانیها ویرایش بالغتری گیرند. «#نیایش و دعا» این خواهانی ویرایششده با دین برگزیده است. دین با این نیایشْ جان و روح خویش را در فرصت زندگی ما آدمیان قرار میدهد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 پاسداشت آیندهنگار #اربعین
▪️#اربعین یا چله در لغت به معنای چهلم است و در اصطلاح معنایی، نماد فرهنگی تجربۀ رخداد زمانی گرفتن نقطۀ معیار حرکت است. موقعیتهای گاهشمارشدهای چون «چلۀ موسوی» یادآور میقات چهلروزۀ حضرت موسی در کوه طور است و تعابیری چون «چلۀ تابستانی و زمستانی» نمونۀ زبانی این موقعیتهاست. و در اصطلاح دینی، #اربعین رخداد فرهنگی بزرگداشتی از انسان معیار و مصداق راهبری و معیار آن اربعین «امام معیار» است؛ یعنی فرصت فرهنگی کشش و عشق در عینیت زمان و تاریخیت انسان معیار برای تجربۀ اخلاق زندگی؛ یعنی چهل روز فرصت بازخوانی چیستی و چرایی و چگونگی نوع رخدادۀ معادلۀ زندگی و مرگ انسان امام و عزیز معیار خویش تا تجربۀ آن درضمن فرهنگ الگوی زندگی.
▪️اربعین برآمده از مکتب امامتْ این فرصتداری #گفتمانآفرین در عینیت زمان و زمانه و تاریخیت نبی اکرم، فاطمۀ زهرا و همۀ امامان است. یک جلوۀ همهگیر این گفتمانآفرینیْ «اربعین حسینی» است. این مهم، در خط دیگر اربعینهای نبوی تا امامتی تا فاطمی، خط گفتمانی شکلگیری شیعیان این خط زیستی برای تبدیل رخداد فردی به رخداد اجتماعی و ایجاد و رداثرگذاری در تاریخ و ظهور رخداد تمدنی و شکلگیری یک خط ایدئولوژیک زیستی در تاریخیت تشیع است. با اربعین اولیا، معادلۀ دین و زمان در خط تحقق دین در نظام تنزیل قرآنی آموختهتر میشود.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🔳 در بخش مطالعات توسعۀ راهبردی
🔲ضرورت سند بالادستی یا #میثاق_ملی_پیشرفت
▫️«جهان نص» اینک و در جهان جدید، حاضر در جهان مدرن و پسامدرن است. «#جهان_دینی» بهمثابۀ زیستسپهر رشد و استعلای انسانی در عرصههای گوناگون حیات فردی، اجتماعی و تمدنی و «#جهان_ایرانی» بهمثابۀ عرصۀ عینی متداوم تمدنی در ساحت جهان معاصری حاضر شده است و درگیر مسئلۀ مشترک چیستی، چرایی و چگونگی تفسیر و تدبیر جهان پیشرو گردیدهاند.
این مهم فراخوان ناگزیر به یک نقشه یا خط مسیر الگوی تدبیر پیشرفت در تکاپوی بلوغ مستمر خرد اجتماعی بر مدار دو داشتۀ بلند تاریخی و تمدنی دین قرآنی ـ اوصیایی و ایرانی بودن ما است.
◾️هماهنگبخشی منظومۀ اسناد بالادستی و نظامهای برنامهای مدیریت ملی نیازمند یک سند بالادستی مرجع است که چنانچه در عیار و پذیرش ملی قرار گیرد «#میثاق_ملی_پیشرفت» نام دارد. برگزینی این نام با تمرکز بر مفهوم «جامعه و دولت»، و نه «دولت و جامعه» است. در این نگاه، دولت بخشی از جامعه است، نه اینکه دولت اصل و اساس و جامعه امری تابعی از آن باشد.
▫️#پیشرفت اینک در سامان توسعهای راهبردی آیندهنگار، در متن میثاق و عهد ملت ـ دولت، میتواند در افق تجربۀ معاصری نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 رحلت #رسول بزرگ
◾️دین انبیایی بر رسم #فلسفۀ_دینْ رسول میخواهد و عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و نیز راهبر عینی آیندهنگار میخواهد. دینپژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی میدانیم. #رسم_زیست_مصطفایی در پیچیدهترین میدانهای ممکن زندگی فردی، اجتماعی، تمدنی و زیستمانی جنسی از #رسم_حمد را دارد که مصطفی میشود و اوجی از تجربۀ وجودی را دارد که خاتمالانبیاء میشود تا این تجربه رخ دهد که در جهانهای پیچیده چونان عصر تجدد و پسامدرن چگونه میتوان در جنس زندگی رسم حمد داشت، امین مردمان بود، لایق حقیقت فراعقل بود و آفریدگار عینیت آیندهنگار شد و در متن عینیت رسالت خود امامت فراروانشناخت، فراجامعهشناخت و حتی تمدنی داشت؟ نزدیکترین معادل معنایی با خاتم نبوتْ مقولۀ آفریدگاری معیار تمدن است.
◾️رسول بزرگ به میان میآید، یک اتفاق وجودی! و اوجی وجودی در متن عینی عینیتْ دربرابر آن جریانهای سیاه پیچیدۀ شرک و کفر در عینیت تاریخ یک خط معین زیستی اصیل میگیرد. زیستِ بر رسم محمدِ امینِ مصطفایِ خاتمْ آموزگاری امکان شیعۀ محمدی شدن است. میتوان واقعیواقعی در خط محمد مصطفی زیست. باید در جستوجوی جنس زندگی عینی آن #معلم_معیار بود که چگونه لایق رسالت میشود، آنهم در اوج آغاز اتفاق پختگی با نقطهها و اتفاقات تربیتی وجودی. به خویش و در خویش فرصت تولد محمد را دهیم. با رحلت رسول، این پرسش برجسته میشود که چگونه میتوان علیرغم همۀ رخدادهای سیاه جاری در زندگیها اتفاق تازهای برای خویش بود؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 شهادت #امام_حسن_مجتبی
▪️مرگ نیز میرسد میتوان خط آخر زندگی را دید و میتوان فرصتی دیگر برای ادامۀ زندگی دید و خواست: در بهار روشنی از امواج نور. و این درس را «#نیکی_برگزیده»، حسن مجتبایمان، به ما آموخت.
▪️میتوان غریبتر از هر غریب بود
با مزاری بیچراغ، تربتی بیزائر
اما دریای صبر بود با چشمانی معصوم، بازوانی مظلوم، زبانی ستمدیده
با سینهای شعلهور، جگری سوخته، پیکری حتی پساز شهادت تیر بارانشده
اما #معیار_رسم_خوب_زندگی بودن!
▪️با نشان دو جنس ممکن زن در زندگی: با فاطمۀ زهرا «آموزگار سپیدی» و جعده «آموزگار سیاهی»، در نشانگری دو اوج ممکن برای انسان!
▪️با آموختن سالکان طریقت همراهی با برادر!
▪️معلم خوبی همواره در ما هست!
▪️باشد که با او باشیم!
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 الگوی راهبردی #امام_رضا (ع)
⚫️ تشیع آلالبیت (ع) در آستانۀ یک دورۀ تمدنی تازه است، دورهای که با انقلاب تازۀ پارادایمی رقمزنندۀ جنس تازهای از #تجدد است. چهارده معصوم (ع) یک بازیگری آیندهنگار واحد در چهارده رویکرد استراتژیک به قصد پیشنهاد نظری تا عملیاتی امکان انسان رشد، جامعۀ توسعهای و تمدن آیندهنگار دارد. اینک یک زمان ـ مکان خاص در دورۀ عباسی با نمایندگی کانون عمیق منعقد قدرتی هارون، امین تا مأمون عباسی و میدان عمل راهبردی علیبن موسی الرضا (ع) در ایفای امامت خویش در عمری ۵۵ ساله (۱۴۸ تا ۲۰۳ ه. ق.) در ترسیم الگوی معیار حاکمیتی و اجتماعی عصر سلطۀ سیاه است، عصری پیچیده در سیاست خلافت عباسی. گویا تکرار پیچیدگی عصر معاویه با «رویکرد راهبردی دین و مدنیتی دیگرگون از ولایت علوی» در میدان یک آموزگاری آیندهنگار تازه است:
۱. مأمون در خراسان است و امام هشتم در مدینه و با شهادت امام کاظم (ع) در سال ۱۸۳ ه. ق. و آغاز امامت امام رضا (ع)، ده سال همدورۀ امام رضا تا سال ۱۹۳ ه. ق. است. مدینه میدان ظهور الگوی در پنهانْ مهیاشدۀ امام کاظم (ع) است. نوبت به مأمون میرسد؛ او در خراسان و در مرو است و نگران جریان بهتدریج در حال شکلگیری مدنیت تشیع آلالبیت (ع) است؛
۲. سال ۲۰۰ ه. ق. است و مأمون نگران حضور امام در مدینه. پس او را به مرو میخواند با وعدۀ تفویض ولایتعهدی به قصد نشانگانی یک پوستۀ بهظاهر مهربان از سیاست عباسی با ولایت علوی.
#تدبیر_استراتژیک #امام_حسین در نمونۀ #امام_رضا تکرار میشود. هر دو امام اجبار دو حاکم سیاه را در میدان انتخاب خویش درآوردند و آنان را در بازی خویش آوردند.
۳. امام بهظاهر ولایتعهدی مأمون را قبول اجباری میکند و باز راهبردی دیگر اتفاق میافتد: رسمیت #ولایت_دین درضمن معادلۀ دانش ـ قدرت آلالبیت (ع) در ایجاد یک نظام مدیریتی با میانداری نقش نظام دانش ـ دانایی و سازماندهی تدریجی معادلۀ مدنیت تشیع در ایرانْ اتفاق قبول #ولایتعهدی الگویی با نفوذ در دولت جور.
۴. #هجرت_خودآگاه با یک برنامهریزی دقیق آیندهنگار با انتخاب خویش برای جابهجایی مرز جغرافیایی شیعه و ایجاد یک کانون جغرافیایی تازه برای تشیع آلالبیت (ع) رخ نموده است. رخداد امت با ده معصوم بهتدریج شکل گرفته است و اینک این امت در یک نقطۀ جغرافیایی بهتدریج تمرکزی بالادستی میگیرد؛
۵. بر مدار یک #فرهنگ و نظام آموزگاری مدون با یک کانون جغرافیایی متمرکز و مقتدر شیعیْ تمرکز شیعیان در ایران همزمان با فروپاشی تدریجی عباسیان بهتدریج اتفاق میافتد؛
۶. پس فرصت حرکت اجتماعی با بنیانگذاری دولت دینی و شکلگیری حاکمیت در تحقق ولایت دین رخ میدهد.
امام عصر ـ امام رضا (ع) ـ پساز هجرت خویش امامزادگان را به ایران دعوت میکند تا نقطههای فرهنگی لازم برای ملت ـ دولت معیار (امت ـ امامت) مهیا باشد. به اینگونه جنس دیگری از #استراتژی در آن الگوی جامع استراتژیک، خویش را با امام هماهنگ میکند؛
۷. مخاطب دین علوی بهتدریج به سامان جامع الگوی ممکن زیستمان رشد توسعۀ مدنی، اجتماعی و آیندهنگاری تمدنی رسیده است. اینک در عصر غیبت مهدی (عج)، میدان انواع هماهنگ بازیگری استراتژیک اولیا و معصومین (ع) در اختیار شیعیان آلالبیت (ع) برای تجددی همواره درونزا است. این گوی و این میدان! و این یعنی #فلسفۀ_غیبت امام عصر (ع)، تا با حضور روشمند امام موعود (ع) در برآیند «الگوهای اقدام راهبردی سیزده معصوم پیشین» آیندهنگاری تمدنی معیار ممکن شود و فلسفۀ ولایت دین روشنایی نهایی گیرد و نیز رخداد معیار حضور انسان معیار در امت و امامت معیار ترسیم عینی گیرد.
🖋 به قلم #احمد_آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd