eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
116 دنبال‌کننده
79 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تأملی بر نظر استاد احمد دربارۀ و 🟦 در راستای عرصۀ و تحلیل‌های میدان رشد ـ توسعه، هستی‌داری انسانی یا زیستمان و وجود انسانی در نسبت با ‌ و به‌طور خاص و دیده می‌شود. کانون و وجودی هر گونه تغییر و تحول انسانیْ جنس، گستره و ژرفای خواهانی‌های مطلوب آدمی در وضعیتی است که در حقیقت از خویش خواسته شود. درست و در این جایگاه، «» به میان می‌آید و همۀ جان و همۀ زندگی را مخاطب می‌گیرد و الگوی انگیزشی زندگی سرشار را هدف تحلیل قرار می‌دهد تا الگوی چرایی‌ها و چگونگی‌های انگیزشی و اصول و رشدیافته را در دسترس گذارد. 🟨 در عرصۀ ـ ، قرآن کریم کتاب ترسیم نظام‌واره و آینده‌نگار انسان پیوسته با امر نامتناهی غایی الهی با آموزه‌هایی چون «یهدی الی‌الرشد»، «یهدی للتی هی اقوم» و ... است که در بالاترین سطح وحی انبیایی به محمد مصطفای رسول (ص) نازل شده و برای برترین زیست ممکن رشد انسانی عرضه شده است. در کانون و ، «» خواهانی خودآگاه این رشد است. 🟦 «از خویش خواستن» است. حتی هنگامی که از خدا خواسته می‌شود، توقعی است که در خویش زمینه‌سازی می‌کنیم تا لیاقت آن خواستن را داشته باشیم. آنچه می‌توانیم و باید از خویش بخواهیم، از خدا می‌خواهیم تا صراط مستقیم بلوغ پیش‌روی رسم سلوک و زیست ما باشد. خداوند در این خواستنْ وجودی بیرون از خویش دیده و خواسته نمی‌شود؛ حضور او به جان تجربه می‌شود و آن میزان که تجربه می‌شود، نیایشی اتفاق افتاده است. زمزمۀ زبان اگر گزارش این تجربه باشد، و خواندن است. باید عزم و غیرت بر تحقق آن خواسته را داشته باشیم، دست به زانوهای خویش گیریم و در میانۀ میدان زندگی باشیم تا آن خواستهْ روشن‌بین و هویت‌بخش اصل زندگی و رسم تدبیر زندگی خویش و خلق باشد. پس نوع نگاه، پیش‌فرض‌ها و چشم‌اندازهای انسانی به کانون زندگی در آن نوع از خواهانی نیایشیْ توصیف‌گر است تا نشان دهد فصل مبنای این زبان و تجربۀ زیسته، برگزیدۀ زندگی است. ازهمین‌روی جان نیایش اوصیایی در مثال ژرف دعای ابوحمزهْ «اهدنااصراط‌المستقیم» بر مدار رسم وجودی «بسم الله الرحمن الرحیم» است. نگاه کنید این تصویر را که سالک ما زمزمه می‌کند: «شناخت من، مرا به تو رسانده و راهنمای من است و عشق من به‌سوی تو کشیده و شفیع من است و من با این راهنما، این راهبرنده، این همراه و این شفیع، روی به تو آورده‌ام.» این نگاهْ به‌درستی مضمون دارد و تعبیر «وَاَنـَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدَلالَتِک وَساکنٌ مِنْ شَفیعی اِلی شَفاعَتِک» رکن باوری این شناخت و عشق است تا روح خودویژۀ این جنس خاص از زندگی شکل گیرد و خودآگاه و جهت‌بخش ژرفای باشد تا بدین‌گونه رسم و سبک زندگی در متن تجربۀ اخلاق خودآگاه باشد. ➺@markaz_strategic_roshd